فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
1 - 10
حوزههای تخصصی:
روش حل مسئله می تواند باعث افزایش سطح تفکر، مهارت و در نتیجه ، منجر به درک عمیق تر شود و این روش سبب بهره مندی و کاربرد بیشتر از دانش و ایجاد انگیزه در فراگیران گردد. با توجه به وجود برخی محدودیتها نظیر فضای آزمایشگاهی، تجهیزات و امکانات لازم و کثرت دانش آموزان در یک کلاس می تواند به کاهش رغبت دانش آموزان برای مواجه با چالش های علمی و عملی درس علوم تجربی منجر شود. هدف این پژوهش، بررسی موفقیت تحصیلی به شکل معنادار از طریق استفاده از روش حل مسئله در آموزش مبحث درسی پیوند یونی شیمی کتاب علوم تجربی نهم است. این پژوهش به صورت تحلیلی – توصیفی انجام گرفته است. و جامعه آماری آن 40 نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم درس علوم تجربی می باشد باشد که از بین آنها تعداد 20 نفر به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند و 20 نفر باقیمانده از دانش آموزان درگروه شاهد قرار گرفتند. اب زار گردآوری داده ه ا، آزمون پیش رفت تحصیلی "معلم س اخته" است که برای ارزشیابی در پیش آزمون و پس آزمون بر روی دانش آموزان هردو گروه اس تفاده گردید. نتایج این مطالعه بر مزیت یادگیری مبتنی بر اساس شیوه حل مسئله به عنوان روش تدریس نسبت به روشهای معلم محور در بخش مرتبط با شیمی درس علوم تجربی علی رغم مشکلاتی نظیر دسترسی به آزمایشگاه وجمعیت نسبتا بالای کلاس درس تاکید می نماید.
تحلیل محتوای بخش علوم زمین کتب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی بر اساس الگوی ویلیام رومی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
53 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تحلیل محتوای بخش علوم زمین کتب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی بر اساس الگوی تحلیل محتوای ویلیام رومی در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ در سه مولفه »متن«، »تصویر « و» پرسش« بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل محتوای بخش علوم زمین در کتب علوم تجربی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی انتخاب گردیده است. روش تحقیق، از نوع تحلیلی بوده و برای بررسی داده ها و اطلاعات از روش های مناسب آمار توصیفی مانند فراوانی، درصد و محاسبه ضریب درگیری در هر پایه برای متن، پرسش-ها، و تصاویر و سپس محاسبه ضریب درگیری دانش آموزان با کل متن، تصاویر و پرسش ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، ضریب درگیری یادگیرنده در بخش های متن، تصاویر و پرسش ها در بخش علوم زمین کتب علوم دوره دوم ابتدایی به ترتیب ۱۴/۱ ،۵۴/۰ و ۶۷/۰ به دست آمد. این نتایج نشان می دهد که بر اساس الگوی ویلیام رومی محتوای علوم زمین این کتب درهر سه بخش متن ، تصاویر و پرسش ها فعال می باشد.
شناسایی دلایل احساس خستگی و کسالت در دانشجومعلمان طی آموزش های مجازی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی دلایل ایجاد احساس خستگی و کسالت در دانشجومعلمان طی آموزش های مجازی درسال تحصیلی 1400-1399 بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد بررسی دانشجومعلمان پردیس شهیدهاشمی نژاد مشهد (1180 نفر) بودند که تعداد 25 نفر از آنها با روش هدفمند و مبتنی برملاک به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه ساختارنایافته بود. متن مصاحبه ها در سه گام تجزیه و تحلیل شد و اعتبار آنها توسط دوکدگذار دیگر بررسی شد. یافته ها منتهی به شناسایی 2 مضمون فراگیر، 5 مضمون سازمان دهنده و 14 مضمون پایه شد. نتایج پژوهش نشان داد که تقریبا همه مشارکت کننده ها احساس خستگی و کسالت را طی آموزش های مجازی در دوره کرونا، به میزان زیادی تجربه کرده اند. همچنین برای آموزش موثر دانشجومعلمان در فضای مجازی، برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان، نیازمند بازنگری جدی از نظر محتوا-حجم، زمان آموزش، شیوه تدریس و نیز ارزشیابی اساتید است.
طراحی الگوی مطلوب برنامه ی درسی تربیت شهروند بوم شناختی متوسطه ی دوره ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
117-138
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند بوم شناختی برای متوسطه دوره اول است. با توجه به رشد سریع بحران های بوم شناختی در عصر جدید، تربیت شهروند بوم شناختی به عنوان یکی از پارادایم های نوظهور می تواند در رفع این بحران ها نقش بسزایی ایفا کند. بدین منظور در پژوهش حاضر دو سؤال اساسی مورد بررسی قرار گرفت: نخست آنکه «الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت شهروند بوم شناختی متوسطه دوره اول از چه ویژگی هایی برخوردار است؟» و دوم اینکه «الگوی پیشنهادی از منظر متخصصان تا چه میزان معتبر است؟». برای پاسخ دادن به این پرسش ها از روش پژوهش ترکیبی یا آمیخته استفاده شد. در روش-شناسی مرحله طراحی الگو، به صورت تحلیلی_ استنتاجی (سنتزپژوهی) است. در مرحله دوم برای اطمینان از کارامدی الگو از اعتبارسنجی استفاده شد. در این مرحله از روش نمونه گیری مبتنی بر نظر خبرگان یا نمونه گیری مبتنی بر فرد ماهر استفاده شد و از متخصصان و صاحب نظران برنامه ریزی درسی و صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی و صاحب نظران و متخصصان روان شناسی تربیتی به تعداد 18 نفر الگوی به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و شاخص های آمار استنباطی همچون آزمون t تک گروهی استفاده شد. الگوی پیشنهادی مطلوب برنامه درسی تربیت شهروند بوم شناختی در دوره متوسطه اول بر مبنای الگوی اکر طراحی شده است که از چهار مبنای مهم دینی، اجتماعی، فلسفی و روان شناختی برخوردار است. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی یادشده از نظر متخصصان اعتبار کافی دارد و از نظر کارشناسان، تمامی عناصر یادشده دارای ویژگی لازم (در حد زیاد) برای دانش آموزان هستند.
بررسی نقش سیرت نیکوی مدیران در پیش بینی تعهد سازمانی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
132-141
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین منابع هر سازمانی، نیروی انسانی آن است. عوامل تشکیل دهنده این نیرو، افرادی با احساس هستند که اگر انگیزش کافی داشته باشند، استعداد و مهارت خود را در خدمت سازمان به کار می برند. داشتن اخلاق در کار و تعهد در سازمان در رسیدن به بهره وری بالای سازمانها بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سیرت نیکوی مدیران با اخلاق حرفه ای و تعهد سازمانی در بین مدیران مدارس ابتدایی در سال 1401-1400 می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه آماری کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهرستان ارومیه بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه اخلاق حرفه قاسم زاده (1393)، تعهد سازمانی آلن و می یر (1991) و سیرت نیکوی مدیران نصراصفهانی (1391) است. نتایج نشان داد که رابطه سیرت نیکو با اخلاق حرفه ای 648/0 و با تعهد سازمانی به مقدار 532/0 و در سطح 01/0 رابطه مثبتی دارد. اثر مستقیم سیرت نیکوی مدیران بر اخلاق حرفه ای 67/0 می باشد، که در سطح 001/0 مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم سیرت نیکوی مدیران بر تعهد سازمانی 78/0 می باشد، که در سطح 001/0 مثبت و معنی دار است. بنابراین می توان با آزموش های ضمن خدمت، بالا بردن امنیت شغلی مدیران مدارس، توجه به نیازهای آنان، پرداخت منصفانه حقوق و مزایا می توان سیرت نیکوی مدیران را بالا برد و در نهایت به تعهد سازمانی و اخلاق کاری در سازمان افزود.
مؤلفه ها و اهداف آموزشی بازی های بومی - محلی در راستای یادگیری و توسعه مهارت های دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
123 - 156
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی مؤلفه ها و اهداف آموزشی بازی های بومی- محلی، با روش کیفی بر پایه نتایج تحقیقات مرتبط انجام شده است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش آن سنتز پژوهی است که در آن پژوهش های مرتبط به صورت نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شده اند. جامعه مورد مطالعه مقالات مرتبط به بازی های بومی- محلی از سال 2006 تاکنون بوده است و از 120 مقاله به دست آمده به روش هدفمند، بر اساس اشباع داده ای 39 تحقیق غربالگری و انتخاب شده اند. ابتدا پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج، کدگذاری و طبقه بندی شدند. نتایج نشانگر مدل مفهومی است که دارای سه منطق حاکم بر اهداف بازی های بومی – محلی شامل توجه به همه ابعاد و تحول انسان، انسجام بین وحدت ملی و آموزش چند فرهنگی، فردی و اجتماعی است.
ساختار عاملی پرسشنامه سرقت علمی در پایان نامه ها از دیدگاه اساتید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سرقت علمی به پدیده ای رایج در پایان نامه های مقطع تحصیلات تکمیلی تبدیل شده است و این امر موجب نگرانی مسئولین آموزشی و پژوهشی گردیده است. جهت جلوگیری از این امر باید ابتدا عوامل تأثیرگذار بر سرقت علمی را شناخت و ابزاری جهت بررسی علل و عوامل آن تدوین کرد. از این رو پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به منظور ساختار عاملی پرسشنامه سرقت علمی در پایان نامه ها از دیدگاه اساتید انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع کاربردی و به شیوه پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری 291 نفر از اساتید دانشگاه های ایران بدون در نظر گرفتن نوع دانشگاه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته با 34 سوال بر اساس طیف لیکرت دارای 5 گزینه از خیلی کم تا خیلی زیاد و نمره گذاری از 1 تا 5 بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار SPSS 21 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، در مجموع 39/68 درصد از واریانس را ده مؤلفه تبیین می کنند. عامل پژوهشی 48/20 درصد، عامل فرهنگی با 73/8 درصد، و عامل آموزشی با 29/7 درصد از کل واریانس را به خود اختصاص داد. دیگر عوامل به ترتیب شامل محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، عامل انگیزه، عامل خلاقیت، عامل خودباوری، عامل فناوری اطلاعات و عامل ضعف قوانین می باشند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که الگوی ده عاملی همسانی قابل قبولی با داده ها دارد و از مطلوبیت مناسبی برای اساتید دانشگاه های ایران برخورداراست. در ضمن ضرایب آلفای کرونباخ حاکی از پایایی نتایج بدست آمده است. بنایراین می توان از این پرسشنامه به عنوان ابزاری در جهت گردآوری نظرات اساتید در خصوص سرقت علمی استفاده کرد.
مقایسه تطبیقی برنامه آموزشی دکتری پرستاری ایران با سه دانشکده پرستاری برتر جهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تضمین کیفیت آموزش عالی به ویژه آموزش دکتری یکی از نگرانی ها و اولویتهای آموزش عالی به ویژه آموزش دکتری میباشد. مقایسه نظام های آموزشی می تواند به بهبود کیفیت آموزش کمک کند، لذا این مطالعه با هدف مقایسه برنامه آموزش دکتری تخصصی پرستاری در ایران با برنامه دکتری پرستاری در دانشکده های پنسیلوانیا، جان هاپکینز و دوک انجام شد. روش کار: این مطالعه به روش توصیفی-تطبیقی در سال 1400 انجام شد. از الگوی چهار مرحله بردی جهت توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه نظام آموزشی در مقطع دکتری با سه دانشکده پرستاری برتر جهان در سال 2020 استفاده شد. جستجوی اینترنتی در سایتهای دانشگاههای مذکور صورت پذیرفت. سپس، داده های استخراج شده بر اساس هدف پژوهش، طبقه بندی و مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: دکتری پرستاری ایران با سه دانشکده پرستاری برتر جهان در ساختار تقریبا مشابه است. ولی تفاوتهایی در رسالت، هدف کلی، محتوی دروس و تناسب انها با نیازهای جامعه، تخصیص واحدها به دروس پژوهشی و نظری، رویکردهای آموزشی و توجه به دکتری پرستاری بالینی وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به مقایسه و مزایای برنامه درسی سه دانشگاه برتر ، مناسب است که برنامه ریزان آموزش پرستاری ایران تغییرات اساسی در برنامه درسی این بخش از نظر مأموریت ، اهداف ، دوره ها و توجه به تفکر انتقادی دانشجو ، نیازهای آموزشی و صلاحیت های اصلی فارغ التحصیلان ایجاد کنند.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۸-۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم بوده است. به این منظور از روشهای تحلیل اسنادی، تحلیل محتوای مضمونی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. منابع مورد مطالعه برای گردآوری داده ها شامل 233 منبع داخلی و خارجی اعم از کتاب، مقاله و پایان نامه درباره برنامه درسی سواد اطلاعاتی بود و مشارکت کنندگان چهار متخصص رشته برنامه ریزی درسی و شش متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی بودند که به طور هدفمند انتخاب شدند. فنون گرد آوری داده ها عبارت بودند از: توصیف و تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران. داده های منتج از مصاحبه ها و تحلیل محتوا با نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA 2018 کدگذاری و تحلیل شدند. خروجی نرم افزار ویژگیهای عناصر برنامه درسی سواد اطلاعاتی را در پنج مقوله، 20 زیرمقوله و 77 شاخص به ترتیب برای هدف، محتوا، فعالیتهای یادگیرنده، نقش معلم و ارزشیابی مشخص کرد و الگوی اولیه برنامه طراحی شد. برای اعتباریابی برنامه، نظرات ده نفر از صاحب نظران و 34 نفر از دبیران مجرب درباره ضرورت عناصر برنامه (CVI) و تناسب عناصر برنامه (CVR) به صورت پرسشنامه اخذ شد که حاکی از ضرورت و تناسب همه عناصر برنامه و معتبر بودن برنامه با ویژگیهای جامع، تلفیقی، دانش آموز-محور و منعطف بود. نتایج این پژوهش را می توان در طراحی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم به کار برد.
رهبری یادگیری غیر رسمی معلمان در مدرسه: تدوین و اعتباریابی الگوی نشانگان و ابعاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی نشانگرها و ابعاد رهبری یادگیری غیر رسمی معلمان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی - اکتشافی و روش پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوا است. مشارکت کنندگان را اساتید دانشگاه های تهران و خبرگان آموزش و پرورش که آشنا به موضوع تحقیق و دارای سوابق مفید مطالعاتی و تجربی در این حوزه بودند، تشکیل دادند و در راستای انتخاب افراد مزبور جهت انجام مصاحبه از روش غیر احتمالی قضاوتی استفاده شد. پس از جمع آوری داده های مصاحبه با خبرگان (25 خبره)، برای بررسی و تحلیل نظرات آن ها از کدگذاری استفاده شده است. ابتدا از متن مصاحبه ها، کدهای اولیه استخراج، از تجمیع این کدها، کدهای تجمیعی ساخته و از بررسی و تلفیق کدهای تجمیعی، مؤلفه ها و سپس، ابعاد مربوطه (از ترکیب و تجمیع چند مؤلفه) پیشنهاد و الگویی بر اساس این ابعاد و مؤلفه های مستخرج شده ارائه شد. بر اساس نتایج، الگوی رهبری یادگیری غیر رسمی معلمان می تواند 3 بُعد عقاید، استراتژی و رفتار را شامل شود. عامل عقاید با 4 مؤلفه (اعتقاد به کار تیمی، میزان باور و اعتقاد به جایگاه و نقش یادگیری غیر رسمی، اطلاع و دانش از یادگیری غیر رسمی، اعتقاد به نقش ارزش ها در یادگیری غیر رسمی)، عامل استراتژی با 5 مؤلفه (ایجاد جو مناسب در مدرسه برای ارتقای یادگیری، توجه به شیوه ها و روش های مختلف آموزش، سازماندهی و هماهنگی، ارزیابی یافته های یادگیری، توجه به سبک مدیریتی) و عامل رفتار با 8 مؤلفه (حمایت از تبادل و تسهیم اطلاعات و تجارب در فضای مدرسه، حمایت از فضای گفتگو در مدرسه، ایجاد حس رقابت در فضای مدرسه، میزان حمایت مدیر مدرسه از به کارگیری یادگیری غیر رسمی، حمایت از به کارگیری تجارب متخصصان، استفاده از مشوق های انگیزشی، توجه به ویژگی های روان شناختی یادگیرندگان و توجه به ویژگی های روان شناختی یاددهندگان) مطرح شده اند.
بررسی کتب ریاضی دورۀ اول ابتدایی از منظرمؤلفه های سواد ریاضی به کمک مسائل با زمینۀ دنیای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
625 - 599
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته، ارزیابی مسائل کتب ریاضی دوره اول ابتدایی از منظر مؤلفه های سواد ریاضی به کمک مسائل با زمینه دنیای واقعی است. توانایی برقراری ارتباط میان دنیای واقعی و دنیای ریاضی یا همان سواد ریاضی، به کمک مسائل با زمینه دنیای واقعی یا همان مسائل زمینه مدار ارتقا می یابد که در این پژوهش بر اساس ترکیبی از چارچوب های مطرح شده در پژوهش ها بررسی شدند. جامعه آماری کتاب های ریاضی پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی و حجم نمونه با جامعه برابر است. ابزار پژوهش چک لیست های تحلیل محتوایی است که روایی صوری و محتوایی آن به تأیید متخصصان و معلمان با تجربه رسیده است و پایایی آن نیز به وسیله فرمول هولستی تأیید شد. نتایج نشان داد به طور کلی، 71 / 26 درصد از مسائل مطرح شده در این سه کتاب درسی، زمینه مدار بوده و تعداد آن ها با افزایش پایه تحصیلی رشد می کند. مسائل کاربرد استاندارد با 71 / 24 درصد بیشترین نوع مسائل زمینه مدار مطرح شده در این کتب بوده است و از لحاظ سطح ارتباط با دنیای واقعی بیشتر به مسائل با زمینه جداشدنی شباهت دارند. هیچ مسئله مدل سازی (بالاترین سطح) و یا مسئله با زمینه غیر معقول (پایین ترین سطح) نیز در این کتب مطرح نشده است. پراکندگی مسائل این سه کتاب، از نظر تنوع زمینه و فرایندهای ریاضی نیز متنوع است و مسائل با موضوع زمینه شخصی و فرایند به کارگیری بیشترین تکرار را داشته اند. در نهایت، مسائل زمینه مدار این کتب درسی با استاندارد مطرح شده در مطالعات بین المللی سواد ریاضی مقایسه شده است، که در برخی موارد از تطابق مناسبی برخوردار بوده و در برخی موارد با این استاندارد ها فاصله دارد. نتایج این پژوهش می تواند متخصصان آموزشی را جهت ارزیابی کتب درسی و بهبود سطح سواد ریاضی دانش آموزان یاری کند.
تحلیل محتوای کتاب های علوم دورۀ اول ابتدایی بر اساس میزان توجه به مهارت های فرایند علمی با روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
689 - 667
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره اول ابتدایی از نظر میزان توجه به مهارت های فرایندی است. جامعه آماری مشتمل بر کتاب های درسی علوم دوره اول ابتدایی بود و کل جامعه آماری برای نمونه در نظر گرفته شده است. در این تحقیق علاوه بر تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روش آنتروپی شانون برای ارزیابی ضریب اهمیت مؤلفه های مربوط به مهارت های فرایندی استفاده شد. واحدهای مربوط به مهارت های فرایندی شامل مهارت های مشاهده، برقراری ارتباط، اندازه گیری و کاربرد ابزار، آزمایش کردن، استنباط کردن، فرضیه سازی، پیش بینی، طراحی تحقیق، نتیجه گیری و طبقه بندی در متن و تصاویر کتاب های درسی علوم تجربی دوره اول ابتدایی است. نتایج تحقیق نشان داد از مجموع 578 واحد ثبت شده، بیشترین تکرار مربوط به مؤلفه برقراری ارتباط با 192 واحد (21 / 33 درصد) و مشاهده با 168 واحد (06 / 29 درصد) اختصاص یافته است، و کمترین تکرار مربوط به مؤلفه های پیش بینی با 9 واحد (56 / 1 درصد) و طراحی تحقیق با صفر واحد (0 درصد) است. بیشترین مقادیر ضریب اهمیت مؤلفه های فرایندی در علوم دوره اول ابتدایی نیز مربوط به مؤلفه های برقراری ارتباط و نتیجه گیری (115 / 0) بوده و مؤلفه های فرضیه سازی (101 / 0) و طراحی تحقیق (0) در رتبه آخر قرار دارد. در مجموع، مؤلفه طراحی تحقیق در کتاب های درسی علوم تجربی دوره اول مورد بی توجهی قرار گرفته است و این خود عاملی بر نامتوازن بودن مؤلفه های مهارت های فرایندی در کتاب درسی ذکر شده است.
بررسی فرصت ها و چالش های تدریس در شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) بر اساس تجربه زیسته معلمان
حوزههای تخصصی:
آموزش مجازی فرصتی برای مقابله با محدودیت های آموزش حضوری است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت ها و چالش های تدریس در شبکه آموزشی دانش آموزان(شاد) براساس تجربه زیسته معلمان استان خوزستان، انجام شده است.روش پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است.داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از معلمان رسمی(ابتدایی و متوسطه اول) استان خوزستان که در سال 1399 در شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) در مدارس کار کرده بودند، جمع آوری شده است.تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان باعث شناسایی 10 فرصت شامل: درگیری بیشتر اولیاء با فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان؛ نداشتن محدودیت زمانی برای دسترسی به مطالب آموزشی؛ فرصت بیشتر برای توجه به دانش آموزان ضعیف؛ حذف هزینه های رفت و برگشت؛ شناسایی معلمان توانمند و خلاق؛ علاقه مند شدن دانش آموزان به امور پژوهشی؛ قرنطینه شدن اجباری دانش آموزان؛ بالا رفتن سواد رسانه ای معلمان و دانش آموزان؛ عدم استرس کلاس حضوری؛ جذاب و هیجان انگیز بودن فضای مجازی برای دانش آموزان و دوازده چالش شامل: دسترسی نداشتن همه دانش آموزان به نت ؛ مشکل بودن ارزشیابی دانش آموزان؛ عدم تحرک دانش آموزان ؛ سنگین بودن هزینه های اینترنت برای برخی از خانواده ها؛ اعتیاد دانش آموزان به گوشی و تبلت؛ نادیده گرفته شدن تفاوت های فردی؛ اختلال در رشد اجتماعی دانش آموزان؛ فراهم شدن امکان تقلب برای دانش آموزان؛ سخت بودن تصحیح اوراق امتحانی و بررسی تکالیف دانش آموزان؛ توجه صرف به آموزش و نادیده گرفتن پرورش دانش آموزان؛ از بین رفتن رقابت سالم در بین دانش آموزان؛ کمتر شدن انگیزه دانش آموزان و جدی نگرفتن کلاس های درس شده است.
ادراک دانشجویان از تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی: پیگیری کیفی یک مطالعه آزمایشی در حوزه علوم تربیتی در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و شناسایی چگونگی این تاثیرات انجام شد. ابتدا داده های کمّی و سپس داده های کیفی جمع آوری شدند تا اثر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و چگونگی این تأثیرات را شناسایی نمایند. هشتادوهشت دانشجو در مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی در دو گروه آزمایشی و گواه به روش نمونه گیری در دسترس برای مطالعه انتخاب شدند. دانشجویان گروه آزمایشی 16 جلسه از طریق رویکرد یادگیری مشارکتی آموزش داده شدند. گروه گواه نیز به روش متداول آموزش داده شدند. در پایان ترم دانشجویان گروه آزمایشی که تعدادشان 44 نفر بود در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند تا پس از مداخله، تجربیاتشان از یادگیری را بازگو نمایند. ابزار گردآوری داده ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی درس روش تدریس و برنامه ریزی آموزشی بود که ابتدا توسط پنج نفر از مدرسان روش تدریس در دانشگاه های دولتی مورد بازبینی قرار گرفت و سپس روی یک نمونه 15 نفری اجرا شد. میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های هر دو درس مطلوب گزارش گردید. نتایج نشان داد دانشجویان گروه آزمایشی در هر دو درس عملکرد بهتری دارند. ادراک دانشجویان نیز نشان داد یادگیری مشارکتی نه تنها یک محیط یادگیری همدلانه، ایمن و دلپذیر ایجاد می کند و مهارت های فردی و ارتباطی دانشجویان را تقویت می کند، بلکه کیفیت یادگیری آن ها را نیز بهبود می بخشد. داده های کیفی ضمن اینکه می توانند نقطه شروعی برای استفاده از سایر روش های کیفی نظیر مشاهده جهت درک عمیق تر محیط یادگیری مشارکتی فراهم سازند، به طور تلویحی نشان می دهند که یادگیری مشارکتی می تواند در کلاس های درس دانشگاه اجرا شود.
ارائه ی الگوی هوش موفق بر پایه ی هوش معنوی با نقش میانجی نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
249 - 267
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین هوش معنوی با هوش موفق و ارائه الگوی مناسب انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه 310 نفر بوده که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش معنوی، نظم جویی شناختی هیجان و هوش موفق استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 وLISREL8.8 به روش تحلیل مسیر بررسی شد. نتایج نشان داد هوش معنوی بر راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان و هوش موفق اثر مثبت و معنا دار و بر راهبردهای سازش نیافته نظم جویی شناختی هیجان منفی و معنا دار است. همچنین راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان به طور مثبت و معنا دار و راهبردهای سازش نیافته نظم جویی شناختی هیجان به طور منفی و معنا دار بر هوش موفق تأثیر دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که نظم جویی شناختی هیجان واسطه رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق دانش آموزان است. یافته های این پژوهش از نقش میانجی نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق حمایت کرد. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود زمینه اجرای آموزش های مبتنی بر نظریه اهداف پیشرفت، نظم جویی شناختی هیجان و هوش موفق و آشنایی دبیران با آنها فراهم شده و دوره های آموزشی پیش بینی گردد.
بررسی ادبیات جهان در کتاب های متوسطه سال تحصیلی 1300 - 1400 از نظر محتوا
حوزههای تخصصی:
استفاده از ادبیات جهان دربرنامه درسی ایران ودرس فارسی و کتاب آن به عنوان مهمترین ابزار آموزش زبان رسمی اهمیت بسیاری دارد؛ بخصوص در دوره متوسطه که مقدمه ورود دانش آموزان به عرصه های شغلی یا ادامه تحصیل در آموزش عالی است و به سبب گسترش قابلیت ذهنی و روحی آنان در این سن کتابهای فارسی این مقطع می تواند زمینه ساز ارتباط گسترده تر ایشان با آثار برجسته ادبی و ترغیب به مطالعات بعدی باشد. علاوه بر این آشنایی با ادبیات جهان می تواند زمینه ساز آشنایی دانش آموزان با اندیشه ها و مضامین شاهکارهای ادب جهان شود. از این رو پژوهش پیش رو در تلاش است که به روش تحلیلی –توصیفی به بررسی محتوایی نمونه های ادبیات جهان مندرج در کتابهای فارسی این دوره بپردازد و نشان دهد که آثارمندرج در این کتابها دارای چه محتوایی می باشد و نتایج به دست آمده از بررسی پژوهشگر حاکی از آن است که مضامین و محتوای استفاده شده در آثار گزیده ی ادبیات جهان بیشتر به مبانی اخلاقی، خودسازی، عشق و محبت، ادب پایداری، آوارگی و مبارزه با ظلم و ستم اختصاص دارد
جستاری آسیب شناسانه بر روش های آموزشگری دروس دینی از منظر روانشناسی آموزش
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های روش های آموزشگری دروس دینی از دیدگاه روان شناسی تربیتی است. این پژوهشِ کیفی، با روش تحقیق نظرورزی انجام شده است. برای تحلیل یافته ها، از روش تحلیل استنباطی استفاده شده و سپس با اتکاء به نظریات و یافته های پژوهشی در روانشناسی تربیتی، هر یک از مقولات، مورد نظرورزی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که روش های آسیب زا در آموزشگری دروس دینی عبارتند از: آموزشِ معلم محور، اتکای افراطی به روش تدریس سخنرانی، تدریس انفرادی، ضعف در دانش محتوایی، کمبود دانش پداگوژی محتوا، حافظه محوری، ضعف در مدیریت کلاسی، آرایش کلاسی سنّتی و استفاده نکردن از فناوری های نوین آموزشی. نتایج حاصل از تحقیق نمایانگر آن است که برای بهبود کیفیت آموزشگری علوم دینی، بهتر است از روش های نوین مثل آموزش یادگیرنده محور، بحث های گروهی، فعالیت های جمعیِ پروژه مدار و تدریس مشارکتی استفاده شود.
موانع عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش دوره دوم ابتدایی از دید جامعه آماری، کلیه آموزگاران برگزیده شهرستان های استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 صورت گرفت.روش ها: روش پژوهش، توصیفی بوده که در خلال آن از روش پیمایشی، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آموزگاران برگزیده شهرستان های استان تهران بود، که تعداد آن ها بالغ بر150 نفر بود. نمونه لازم از جدول کرجسی و مورگان با اطمینان 95 درصد، 108 نفر با روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و طی برنامه spss تحلیل داده ها انجام شده است. از آزمون های شاخص های تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی آزمون»، استفاده شده است. روایی ابزار از دید متخصصان و پایایی آن نیز حسب آلفای کرونباخ با ضریب 933/0 تامین شده است.یافته ها: در این پژوهش طبق مبانی نظری موانع در محورهای معلم، برنامه درسی و مدرسه مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها حاکی از وجود تفاوت معنادار در رتبه بندی موانع سه گانه عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش دوره دوم ابتدایی از دید آموزگاران برگزیده شهرستان های استان تهران می باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل تاثیرگذار در عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش، به ترتیب شامل؛ مدرسه، آموزگار، برنامه درسی، با میانگین های رتبه ای 49/2، 96/1 و 56/1 بوده است. موانع ناشی از مدرسه، مهم ترین مانع در عدم تحقق اهداف برنامه درسی مذکور شناسایی گردیده است.
تدوین بسته آموزشی تمایل به ماندگاری و ارزیابی اثربخشی آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دائم و مکرر بوده و به عنوان فقدان نشاط و انرژی تعریف می شود؛ به طوری که شخص احساس کسالت کند باری نسبت به شغل خود پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی تمایل به ماندگاری و امکان سنجی آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی انجام شد. روششناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب در سالتحصیلی 1402 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون(1986) بود. معلمان گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2جلسه) تحت آموزش برنامه تمایل به ماندگاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته و با نرم افزار SPSSنسخه 23صورت گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر بسته آموزشی تمایل به ماندگاری بر آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی شهر میاندواب معنادار بود . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته ی آموزشی تمایل به ماندگاری روش مداخله ای مناسبی برای کاهش فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب است. بنابراین بکارگیری این روش مداخله ای به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های آموزشی می تواند موجب کاهش فرسودگی شغلی معلمان شود.
ارزیابی کتاب های روان شناسی تربیتی در برنامه ی درسی آموزش عالی ایران بر اساس مؤلفه های سبک های یادگیری و انطباق آن ها با روش های تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محتوای کتاب های روان شناسی تربیتی در برنامه ی درسی آموزش عالی ایران بر اساس مؤلفه های سبک های یادگیری و انطباق آن ها با روش های تدریس انجام گرفته است. رویکردِ تحقیق کیفی و روش آن تحلیل محتوا بوده است. جامعه ی پژوهش، کلیه ی کتاب های روان شناسی تربیتی تألیفی و ترجمه شده در ایران بود که 10کتاب پس از مشورت با استادان مرجع دانشگاه های مادر و متصدیان فروش انتشاراتی های معتبر دانشگاهی برای تحلیل انتخاب گردید. یافته ها نشان داد 11 نوع سبک یادگیری در کتاب های روان شناسی تربیتی وجود دارد که سبک تکانشی/تأملی با 3/16 درصد بیشترین و مدل پیازی با 3/1 درصدکمترین میزان فراوانی را به خود اختصاص داده اند. همچنین 60% مؤلفان کتاب ها نگرشی مثبت نسبت به انطباق روش های تدریس با سبک های یادگیری دارند؛ 20% بدون موضع مشخص اند و 20% نیز نگرشی خنثی در این زمینه دارند. مطابق یافته ها، تنها در 30% از کتاب های مورد مطالعه، مؤلفان به انتقادات پژوهشگران نسبت به نظریه های سبک های یادگیری و نیز کمبود شواهد در زمینه تأثیر انطباق روش های تدریس با سبک های یادگیری بر بهبود عملکرد تحصیلی یادگیرندگان، اشاره کرده اند. نتایج نشان داد علی رغم نبود شواهد پژوهشی کافی، مؤلفان ایرانی نگرش مثبتی نسبت به انطباق روش های تدریس با سبک های یادگیری دارند و خوانندگان را به کاربست آن ها ترغیب می کنند.