فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش به عنوان محور و قلب توسعه فرهنگی در راستای ساحت های سند تحول بنیادین، موظف به ارتقا، پرورش و رشد حوزه های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی دانش آموزان می باشد. برای رسیدن به این مقصود، فعالیت های فوق برنامه از قابلیت های قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی فعالیت های فوق برنامه با تأکید بر ساحت های تربیت زیباشناختی و هنری دانش آموزان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی بوده است. بر این اساس، از رویکرد گراندد تئوری، با مراجعه به اندیشمندان و خبرگان موضوع و پیگیری مراحل سه گانه کدگذاری، الگوی مفهومی ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان دادند عوامل تأکید بر پرورش حواس، فراهم سازی زمینه های مناسب پرورش تخیل و قوه خیال، تأکی د ب ر ف راهم س ازی زمین ه ه ای کس ب شایس تگی رمزگ ذاری و رمزگش ایی برای متربیان، تأکید بر فراهم سازی زمینه ها و شرایط آفرینشگری و خلاقیت برای متربیان، تأکید بر انعطاف پذیری تربیت زیبایی شناختی و هنری، و تأکید بر فراهم آوردن زمینه گرایش و تخصص هنری در متربیان، ممکن است شرایط علّی مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیت های فوق برنامه در مدارس باشند که باعث توسعه تربیت زیباشناختی و هنری از لحاظ علمی، فرهنگی، معنوی، اجتماعی و هنری شود و مجموعاً اجرای ساحت تربیت زیباشناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش را نشانه می روند. عوامل و شرایط علّی زمینه ای زیرساختی و محیطی و عوامل محتوایی و رفتاری، ممکن است میانجی گر و یا تعدیل کننده این رابطه باشند. درنتیجه تمامی عوامل و شرایط بیان شده ممکن است منجر به توسعه پایدار تربیت زیباشناختی و هنری در جامعه شود.
مقایسه سبک های هویتی و سبک های دلبستگی در نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار شهر قم
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بزهکاری در دوران نوجوانی از الگوهای رفتاری نابهنجار است که روند طبیعی زندگی نوجوان و اطرافیان را با آسیب جدی مواجه می سازد. این پژوهش با هدف مقایسه سبک های هویتی و سبک های دلبستگی در نوجوانان بزهکار و غیربزهکار شهر قم انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع علّی-مقایسه ای (پس رویدادی) بود. تمامی نوجوانان بزهکار ساکن در کانون اصلاح و تربیت و همچنین، نوجوانان عادی شهر قم در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند، که از بین آن ها با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر (30 نوجوان بزهکار و 30 نوجوان عادی) انتخاب و به پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی و همکاران، 2013) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (کولینز و رید، 1990) پاسخ دادند. داده ها در دو سطح آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی LSD با SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات هویت اطلاعاتی، هنجاری، سردرگم/اجتنابی و هویت متعهد در دو گروه نوجوانان از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، میانگین نمرات دو گروه در دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا/اضطرابی از نظر آماری تفاوت معناداری داشت. نتایج آزمون تعقیبی LSD حاکی از پایین بودن هویت متعهد و اطلاعاتی و دلبستگی ایمن در نوجوانان بزهکار در مقایسه با نوجوانان عادی و بالاتر بودن استفاده نوجوانان بزهکار از دلبستگی ناایمن و دشواری در هویت یابی (اجتنابی و هنجاری) بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر لزوم توجه روزافزون کارشناسان و مسئولین حوزه بهداشت روانی-اجتماعی به نقش سبک هویت و دلبستگی در پیشگیری از آسیب پذیری های روانی-اجتناعی در دوران نوجوانی تأکید دارد.
پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به علاقه گسترده دانش آموزان به شبکه های اجتماعی و پیامدهای مثبت و منفی آن، بررسی عوامل روانشناختی مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای خودگزارش دهی شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (خواجه احمدی و همکاران، 1395)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (هازن و شاور، 1987) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با SPSS نسخه 26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با الکسی تایمیا و مؤلفه های آن رابطه مثبت و معنادار بوده است الکسی تایمیا (682/0=R و 009/0=P). همچنین بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با هر یک از سبک های دلبستگی به ترتیب دلبستگی ایمن منفی و معنادار (601/0-=R و 007/0=P)، و دلبستگی ناایمن اجتنابی (524/0=R و 008/0=P) و دوسوگرا نیز مثبت و معنادار بود (472/0=R و 015/0=P). تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نیز نشان داد که 31 درصد واریانس اعتیاد به فضای مجازی براساس متغیرهای پیش بین قابل تبیین بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به منظور کاهش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، با شناسایی عوامل مرتبط با این نوع از آسیب، الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری طراحی و تدوین نمود.
شناسایی ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی راهبردی دانشگاهی به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی و شناسایی ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی راهبردی دانشگاهی است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی است که در آن از روش فراترکیب استفاده شده است، روش فراترکیب با استفاده از روش سندلوسکی و باروسو انجام شد، برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های پژوهش به شناسایی 17 مولفه و دسته بندی آن در قالب چهار بُعد، فرهنگی اجتماعی شامل: فرهنگ مشارکتی، کنشگری اعضای هیأت علمی، پذیرش و باور به تغییر برنامه های درسی و اصلاح؛ بعد ساختاری شامل :تفاهم، تدوین بیانیه رسالت، تحلیل ارزش های سازمانی، تدوین چشم انداز، تعیین اهداف کلی برنامه، الویت بندی، تدوین راهبردها؛ بعد محیطی شامل: محیط درونی، محیط داخلی، محیط زمینه ای، محیط تعاملی؛ و بعد مدیریتی اجرایی شامل: تصمیم گیری، تدوین برنامه اجرایی، ارزیابی/ اصلاح و پایش منجر گردید.نتیجه گیری: نتایج نشان داد توجه به ابعاد و مولفه های الگوهای برنامه ریزی درسی دانشگاهی که برگرفته از ارزش ها، مأموریت ها، چشم اندازها و پویایی های محیطی است، برنامه ریزی مناسب برای اجرای راهبردهای متناسب را محقق می سازد تا مبنایی برای پژوهشگران و دست اندرکاران در راستای بازنگری و اصلاح برنامه ریزی درسی نظام آموزش عالی باشد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
27 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی) انجام شده است. مبانی نظری پژوهش با استفاده از رهیافت جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و با تأکید بر نظریه های تئوری محرومیت نسبی تدرابرت گر، مانهایم، زیمل، وبر، بروس کوئن و مک لوهان تدوین شده است. این پژوهش مطالعه ای مقطعی و از نوع توصیفی بود. مطالعه حاضر در سال 1398 و در میان 580 نفر از نوجوانان 18-13 سال استان خراسان جنوبی که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی بوده است. نتایج نشان داد که میانگین شاخصهای تفاوت نسلی فرزندان 91/1 درصد، گروه همسالان 86/6 درصد و احساس محرومیت نسبی با 86/4 درصد بیش از سایر متغیرهای مستقل است. به ترتیب متغیرهای کنترل فرزندان(73/2 درصد)، میزان استفاده از رسانه ها(73/1 درصد)، سبک زندگی والدین(72/1 درصد) و مصرف گرایی فرزندان در ردیفهای بعدی قرار دارند. میانگین انتظارات فرزندان از والدین نیز 59/1 درصد است. رابطه میان متغیرهای تفاوت نسلی فرزندان با والدین، مصرف گرایی فرزندان، سبک زندگی والدین، گروه همسالان و میزان استفاده از رسانه ها با انتظارات فرزندان از والدین معنادار و مثبت بود و رابطه ای معنا دار و معکوس میان متغیرهای احساس محرومیت نسبی در فرزندان و کنترل فرزندان از سوی والدین با انتظارات فرزندان از والدین وجود داشت.
بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان انجام شده است. به این منظور، از نمونه سؤالات آزمون تدز-ام بهره گیری شده که انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سال 2008 در هفده کشور دنیا اجرا کرده است. این سؤالات دانش حرفه ای تدریس ریاضی را در دو محور دانش محتوایی ریاضی و دانش تربیتی محتوایی ریاضی مورد سنجش قرار داده است. جامعه پژوهش 68 دانشجو- معلم سال سوم (ورودی 96- 95) و 30 دانشجو-معلم سال چهارم (ورودی 95-94) دانشگاه فرهنگیان همدان(مجموعاً 98 نفر) بود که از این تعداد 68 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل حاکی از این امر بودند که دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان در هر دو محور مورد مطالعه پایین تر از میانگین بین المللی است. از این گذشته با آنکه در سالهای اخیر تمرکز برنامه ریزان درسی دانشگاه فرهنگیان بر توسعه دانش محتوایی تربیتی بوده است، اما نتایج نشان داده که حتی در آن محور نیز وضعیت پایین تر از دانش محتوایی ریاضی بوده است. این امر نشان می دهد که برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در بعد دانش حرفه ای تدریس ریاضی برای معلمان ریاضی نیاز به بهبود دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری مؤثر آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
144 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از انجام پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل موثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری موثر آموزشی استروش: پژوهش حاضر بر حسب هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- پیمایشی می-باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاه علامه طباطبایی شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است که مطابق فرمول کوکران و جدول مورگان ، حجم نمونه 12 نفر خبره تعیین شد. یافته ها: به منظور شناسایی عوامل تصویر سازی ذهنی از رویکرد ANP بهره گرفته شده است. اوزان به دست آمده مطابق دیدگاه خبرگان نشان می دهد شهرت با وزن 182/0 نسبت به سایر عوامل از اهمیت بالاتری برخوردار است و در بین مولفه های آن نیز، خدمت دهی به جامعه دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 227/0 ، وزن نهایی= 041/0) می باشد. در نهایت آموزش و پژوهش (وزن 121/0) دارای کمترین اهمیت است که در بین مولفه های آن، ارتباط با صنعت دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 199/0 ، وزن نهایی= 024/0
بازنمایی تجارب زیسته کارورزان و مدرسان: چالش ها و راهکارهای شاگردپروری در دوره کارورزی
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 35
حوزههای تخصصی:
تجربه عملی کارورزی، فرصتی برای توسعه مهارت های حرفه ای در محیط واقعی کار است. یکی از این مهارت ها، توانایی شاگردپروری است. هدف این پژوهش بررسی نقش کارورزی در ارتقای مهارت های شاگرد پروری با شناسایی چالش ها و موانع موجود در این زمینه و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود این مهارت ها میان اساتید و دانشجویان می باشد.رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که بصورت مطالعه موردی انجام یافت. نمونه ها بصورت هدفمند انتخاب شدند و که بصورت گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت.حوزه پژوهش مدرسان(11 نفر) و دانشجومعلمان(15 نفر) بودند که ازطریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته تجربیات زیسته و دیدگاه های آنها بررسی شد. تحلیل مصاحبه ها با کدگذاری و مقوله بندی اانجام شد و برای اطمینان از اشباع نظری با نمونه های دیگری نیز مصاحبه شد.بر اساس یافته ها، در دو بخش کدگذاری و مقوله بندی اجام یافت که در بخش نخست چهار مقوله اصلی( نقش کارورزی در ارتقاء مهارتهای شاگردپروری، چالشها، موانع و راهکارها) استخراج گردید که هر مقوله اصلی شامل سه زیرمقوله بود، در بخش دوم در زمینه مهارتهای شاگردپروری نیز سه مقوله اصلی( اهمیت مهارتهای شاگردپروری، چالش های موجود در توسعه مهارت های شاگردپروری، هر مقوله حاوی شش زیر مقوله و راهکارهای پیشنهادی برای رفع چالش های توسعه مهارت های شاگردپروری، حاوی پنج زیرمقوله) استخراج شد.نتایج این پژوهش به شناسایی چالش ها و موانع موجود در زمینه توسعه مهارت های شاگرد پروری در طی تجربه کارورزی مدرسان کارورزی و دانشجومعلمان پرداخت. راهکارهای مناسب برای بهبود و ارتقای مهارت های شاگردپروری توسط مدرسان کارورزی و دانشجومعلمان ارائه گردید.
تأثیر مواد کمک درسی بر یادگیری زبان انگلیسی و مفهوم سازی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
155 - 167
حوزههای تخصصی:
مسئله تدریس موثر زبان انگلیسی همواره مورد توجه زبان شناسان و روانشناسان بوده است. در مدارس ایران به کار گیری ژانرهای گوناگون به عنوان مواد آموزشی کمکی همراه کتاب رسمی انگلیسی اخیراً جذابیت فوق العاده ای به دست آورده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مواد کمک آموزشی بر یادگیری زبان انگلیسی ومفهوم سازی فرهنگی در دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق طرح شبه آزمایشی و به شیوه پیش و پس آزمون چند گروهی در بین دانش آموزان شهر ایلام انجام شد. نمونه آماری شامل 8 کلاس( 4 کلاس پسر و 4 کلاس دختر ) می باشد که برای هر جنسیت 3 گروه آزمایشی(متون تاریخی، ادبی و خبری) و یک گروه کنترل که هر گروه داری 15 دانش آموز و جمعا120 دانش آموز در این تحقیق شرکت کردند. ابزار تحقیق آزمون های پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی و آزمون محقق ساخته مفهوم سازی فرهنگی است که روایی و پایایی ان مورد تایید خبرگان و متخصصان حوزه مربوط قرار گرفته است .با استفاده از نرم افزار spss و از طریق آزمون تحلیل واریانس دادهای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که از میان متون کمک درسی، متون تاریخی در یادگیری و عملکرد در آزمون پایانی بیشترین تاثیر را دارد و از حیث تاثیرگذاری در مفهوم سازی فرهنگی، متون ادبی در شکل گیری مهارت مفهوم سازی فرهنگی بیشترین تاثیر را دارد. بنابر این نتیجه گرفته می شود که به منظور تقویت مفهوم سازی فرهنگی در بین دانش اموزان ، معلمان به استفاده از متون ادبی توجه و تاکید کنند
واکاوی پدیده تحصیل گریزی در دانش آموزان مناطق مرزی ثلاث باباجانی: (مطالعه ای پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
217 - 228
حوزههای تخصصی:
تحصیل گریزی وضعیتی روانشناختی است که دانش آموز علیرغم میل باطنی خود در مدرسه حضور دارد و اگر فشارهای موقعیتی وجود نداشت اقدام به ترک تحصیل می کرد. هدف این پژوهش واکاوی پدیده تحصیل گریزی در دانش آموزان مناطق مرزی شهرستان ثلاث باباجانی بود. روش انجام پژوهش کیفی و به روش پدیدارشناختی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، مدیران و دبیران مشغول به کار با حداقل 5 سال سابقه تدریس در مناطق مرزی در شهرستان ثلاث باباجانی بودند. تعداد 24 نفر به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین کفایت نمونه نیز از قاعده اشباع نطری استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که عوامل فردی، عوامل اقتصادی، عوامل آموزشی و عوامل فرهنگی از مهم ترین عوامل موثر بر تحصیل گریزی دانش آموزان می باشند، نگرش منفی به علم، اشتغال کاذب، آسیب های اجتماعی و امنیتی و تداوم محرومیت از مهم ترین پیامدهای تحصیل گریزی هستند و آگاهی بخشی، تسهیلات ویژه برای دانش آموزان مناطق مرزی و ابزارهای قانونی از جمله مهم ترین راه حل های کاهش پدیده تحصیل گریزی هستند.
واکاوی تجارب زیسته معلمان با سبک یادگیری واگرا در فرایند کلاسی: فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان، کارگزاران اصلی حوزه تعلیم و تربیت هستند. سبک یادگیری آن ها می تواند به اقداماتی منجر شود که کلاس درس آن ها را از سایر کلاس ها متمایز کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت ها و چالش های فرایند کلاسی معلمان دارای سبک یادگیری واگرا است. در همین راستا از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش از میان معلمان دوره ابتدایی استان مرکزی در سال 1401-1400 بودند که 15 نفر از آنان به طور هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و جهت تحلیل داده های پژوهش از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. تحلیل عمیق مصاحبه ها به بازنمایی 8 مضمون و 20 زیرمضمون مرتبط منتج گردید. براساس یافته های پژوهش، فرصت ها در شش مضمون شامل کاربرد روش-های تدریس مسئله محور، نتایج مثبت آموزشی، نتایج مثبت تربیتی، تقویت ظرفیت های زیباشناسانه، ارزشیابی به منزله یادگیری دانش-آموزان، مدیریت منعطف کلاس و چالش های پژوهش در دو بخش شامل بازخورد منفی ذینفعان به معلم و انتظارات ناهمسوی معلم با وضعیت موجود دسته بندی شدند. با توجه به نتایج پژوهش، به معلمان توصیه می گردد با شناخت و آگاهی نسبت به سبک یادگیری خود و فرصت ها و چالش هایی که در کلاس ایجاد می کند، عوامل سبب ساز نارضایتی ها را کنترل کرده و در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف گامی موثر بردارند.
تحلیل فرصت ها و چالش های یادگیری شخصی سازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:این مقاله به بررسی فرصت ها و چالش های یادگیری شخصی سازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی در آموزش عالی ایران پرداخته و به تحلیل موانع پیچیده ای می پردازد که در برنامه ریزی آموزش عالی ایران در این زمینه پدیدار شده اند.روش شناسی: رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. از میان صاحب نظران و اساتید دانشگاه تعداد 14 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته به صورت دستی و به روش کلایزی انجام شد.یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها، 401 عبارت مهم استخراج شد که به 463 واحد معنایی فرموله شدند. در آخر واحدهای معنایی مشترک در دسته های کلی تری قرار گرفتند که حاصل آن، یافته های به دست آمده در پژوهش بود که نشان دهنده 8 مضمون اصلی و 52 زیرمضمون بود. مضامین اصلی استخراج شده عبارت بودند از: اصلاح و ارتقا نظام آموزشی، رفع کمبودها، ارتقا عملکرد دانشجویان، افزایش بهره وری استادان، آینده نگری شغلی، نیاز به زیرساخت و نیروی انسانی، مقاومت فرهنگی و دغدغه های انسانی و اخلاقی.نتیجه گیری و پیشنهادات: می توان نتیجه گرفت که یادگیری شخصی سازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی با فواید و فرصت های زیادی برای برنامه ریزی آموزش عالی ایران همراه است اما چالش های سخت افزاری و انسانی بر سر راه آن قرار دارد که نیازمند توجه ویژه هستند.نوآوری و اصالت: این مطالعه تحلیل جدیدی از ظرفیت هوش مصنوعی در برنامه ریزی آموزش عالی، فرصت هایی که می تواند به یادگیری شخصی سازی و ارتقاء کیفیت در نظام آموزش عالی کمک کند و چالش هایی که در این مسیر وجود دارد پرداخته است.
ارزیابی کیفیت رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی (مطالعه موردی: دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
221 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی، که فراتر از وظایف رسمی هستند، نقش مهمی در بهبود کیفیت و عملکرد مؤسسات آموزش عالی ایفا می کنند. این رفتارها می توانند به افزایش انگیزه، بهبود روابط کاری و ارتقای سطح آموزشی کمک کنند. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی با رویکرد آمیخته و روش اکتشافی متوالی (کیفی-کمی) انجام شد. در بخش کیفی، با 15 متخصص (به روش نمونه گیری هدفمند) مصاحبه شد و مؤلفه های رفتارهای فرانقشی شناسایی گردید. در بخش کمی، 140 مدیر و عضو هیئت علمی از سه حوزه مختلف به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های کیفی با تحلیل مضمون و داده های کمی با نرم افزار SPSS27 تحلیل شدند. یافته ها: وضعیت کلی رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان در سطح متوسط است. مؤلفه هایی مانند «ارتباط دوستانه و مؤثر با دانشجویان و دانش آموختگان» و «تقویت ارتباطات بین گروهی» در حد متوسط قرار دارند. در مقابل، مؤلفه های «ارتقای کیفیت پروژه های تحقیقاتی»، «فراهم کردن شرایط برای بهبود دانش و مهارت های دانشجویان» و «تعاملات حرفه ای و عاطفی اعضای گروه ها» به طور معناداری بالاتر از حد متوسط هستند. با این حال، مؤلفه های «ترویج ارتباط با مدیران، کارآفرینان و سازمان های مرتبط» و «حضور اجتماعی فعال» به طور معناداری پایین تر از حد متوسط و در سطح نامطلوب قرار دارند. نتیجه گیری و پیشنهادها: اگرچه در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان تا حدودی به رفتارهای فرانقشی توجه شده است، اما تا وضعیت مطلوب فاصله وجود دارد. پیشنهاد می شود دانشگاه با برگزاری کارگاه های آموزشی، ارائه مشاوره و حمایت از فعالیت های فرانقشی، گام های مؤثری در این زمینه بردارد. نوآوری و اصالت: این پژوهش با رویکردی نوآورانه و اکتشافی، تصویری جامع از رفتارهای فرانقشی در گروه های آموزشی ارائه می دهد. با توسعه ابزار سنجش معتبر و ارائه الگوی کاربردی، این مطالعه می تواند به بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه های کشور کمک کند.
از رهبری آموزشی تا رهبری برای یادگیری (گزارش پایش آموزش و پرورش جهانی 2025- 2024)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، مروری اجمالی آخرین گزارش پایش آموزش و پرورش جهانی[1]، تحت عنوان رهبری در آموزش و پرورش با تاکید بر رهبری برای یادگیری[2] است. در این گزارش تاکیدشده است که رهبری در آموزش و پرورش، اهمیت زیادی دارد. وجود رهبرانِ قوی برای کمک به تغییر مؤسسات، سیستم ها و جوامع به سمت بهتر شدن، ضروری است. رهبران قوی با دیگر همکاران، همیاری می کنند تا به اهداف مشترک دست یابند. در سطح مدرسه ای، رهبران همان مدیران مدارس هستند، و همه مسئولیت های مدرسه ای به دوش آن ها است. در سطح سیستم، رهبران، کارمندان دولتی هستند که به عنوان مقامات ناحیه ای، ناظران یا برنامه ریزان فعالیت می کنند. در سطح اجتماعی، آنها رهبران سیاسی و طیف وسیعی از افراد، اعم از اتحادیه ها و پژوهشگران گرفته تا جامعه مدنی و رسانه ها هستند، که به شکل دهی اهداف آموزش و پرورش کمک می کنند. این گزارش که بطور ویژه "رهبری برای یادگیری" نام دارد، استدلال می کند که رهبران آموزشی، تنها و صرفا چیزی در حد یک مدیر نیستند، بلکه آن ها عاملان تغییر هستند که به زمان، اعتماد و حمایت نیاز دارند تا بر تنظیم یک چشم انداز و توسعه افرادی که خدمت می کنند و با آن ها کار می کنند، تمرکز کنند. این گزارش خواستار سرمایه گذاری و توانمندسازی رهبران مدارس و سیستم ها است. باید فرایندهای استخدام منصفانه و فرصت های رشد وجود داشته باشد که نقش های کامل رهبران را به رسمیت بشناسد. همچنین، رهبری زمانی بهترین نتیجه را می دهد که اصل آن در مقیاس کوچک تر به اشتراک گذاشته شود و دیگران را توانمند کند تا در نقش های خود رهبری کنند. در این گزارش تاکیدشده است که هیچ سبک رهبری واحدی وجود ندارد که کارساز باشد. این به این معنی است که سبک ها متفاوت هستند و این کاملاً طبیعی است. با این حال، تمام تحقیقات نشان می دهند که نیاز حیاتی به رهبران قوی برای بهبود مستمر کیفیت آموزش وجود دارد. رهبران مدارس، از معلمانی تشکیل شده است که تنها برای تغییر نتایج دانش آموزان تلاش می کنند این در حالی است که رهبران اصلی، سیاست مدارانی هستند که تأثیر زیادی در تعیین اولویت های ملّی برای آموزش عادلانه و فراگیر دارند.
اثربخشی کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل نابرابر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر اندیمشک در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تشکیل دادند که از میان آن ها دبستان پسرانه مدرس با 100 دانش آموز پایه سوم به عنوان نمونه انتخاب شد و به طور تصادفی، ۵۰ نفر از آن ها در دو گروه آزمایش (۲۵ نفر) و کنترل (۲۵ نفر) دسته بندی شدند. گروه آزمایش با الهام از رویکرد رجیو امیلیا و گروه کنترل با روش متداول به مدت 15 جلسه آموزش دیدند. جمع آوری داده ها با آزمون پژوهشگرساخته درس علوم انجام شد. روایی ابزار توسط معلمان و اساتید تأیید شد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ 865/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد رویکرد رجیو امیلیا میزان یادگیری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در درس علوم را در هر سه سطح واقعیت ها (81/309F=؛ 001/0P=)، مفاهیم و مهارت های اساسی (67/150F=؛ 001/0P=)، به کارگیری آموخته های موقعیت های جدید (26/144F=؛ 001/0P=) و کل (98/279F=؛ 001/0P=) به طرزی معنادار افزایش داده است. همچنین، ضریب اندازه اثر نشان داد در مجموع، 85 درصد تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل به مداخله آزمایشی، یعنی کاربست رویکرد رجیو امیلیا (001/0P<)، مربوط می شود. این مطالعه نشان داد با به کارگیری رویکرد رجیو امیلیا به عنوان رویکردی اکتشافی، تکوینی و سازنده گرا، یادگیری دانش آموزان ممکن است در هر سه سطح (واقعیت ها، مفاهیم و مهارت های اساسی و به کارگیری آموخته ها در موقعیت های جدید) افزایش یابد؛ از این رو، به کارگیری و استفاده از این رویکرد برای آموزش اثربخش علوم تجربی به دانش آموزان دوره ابتدایی پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر بی توجهی و تکانشگری در کودکان دارای ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
119 - 129
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات کودکان ADHD کمبود تاب آوری است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر بی توجهی و تکانشگری در کودکان ADHD بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه علائم مرضی کودک (اسپرافکین-گادو)، مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون و همچنین از بسته آموزش تاب آوری هندرسون- میلستین استفاده شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مدارس ابتدایی شهر تبریز بود. حجم نمونه 30 نفر بودند که به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش 12 جلسه برنامه آموزش تاب آوری را دریافت کردند، اما به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی ارائه نشد. هر دو گروه پرسشنامه تاب آوری را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند و داده های به دست آمده از تحقیق با روش های آمار توصیفی، آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. به منظور کنترل اثر پیش آزمون، از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش تاب آوری، میزان بی توجهی و تکانشگری را در کودکان ADHD کاهش داد. بنا بر این پیشنهاد می شود از آموزش تاب آوری به عنوان یک روش آموزشی _ درمانی، برای کودکان ADHD استفاده شود.
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در دروس ریاضی و فارسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، همه دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در این پژوهشِ پیمایشی توصیفی، در مطالعه یکم، 350 نوجوانِ دختر به مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در درس ریاضی و نسخه کوتاه مقیاس نظم بخشی انگیزشی و در مطالعه دوم، 350 نوجوانِ پسر به مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در درس فارسی و مقیاس پایستگی انگیزشی پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در دروس ریاضی و فارسی با ساختاری مشتمل بر چهار عامل هیجان، ارزش، دانش و مشغولیت از روایی سازه خوبی برخوردار بود. علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد علاقه تحصیلی برای نوجوانان در دروس ریاضی و فارسی با نظم بخشی انگیزشی و پایستگی انگیزشی، از روایی ملاکی نسخه فارسی مقیاس مزبور، حمایت کرد. درمجموع، نتایج این پژوهش ضمن حمایت از مواضع نظری مدل تحول علاقه مشتمل بر چهار گام، نشان داد که نسخه فارسی مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان، به مثابه یک ابزار چندوجهی و جامع، برای سنجش علاقه تحصیلی یادگیرندگان ایرانی در دروس مختلف، ابزاری روا و پایا بود.
ارائه نظریه ای برای پرورش کودکان پژوهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
99 - 129
حوزههای تخصصی:
پرورش روحیه پژوهندگی در کودکان به عنوان مهم ترین سرمایه های انسانی آینده هر جامعه ای، از هوشمندانه ترین راهبردها برای مواجهه با تحولات و دگرگونی های روزافزون به شمار می رود؛ لذا در مطالعه حاضر تلاش شد تا ابعاد و راهکارهای پرورش کودکان پژوهنده با رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع تحلیل ابعاد مورد شناسایی و بازنمایی قرار گیرد. برای گردآوری داده ها از فن مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مطلعان کلیدی، 20 نفر از متخصصان تعلیم وتربیت، مربیان و والدین، ساکن در دو شهر قم و تهران بودند که بر اساس دو روش ملاکی و گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل طبیعی انجام شد. داده های گردآوری شده با 2650 کد اولیه، 45 زیرمقوله و10 مقوله در قالب ابعاد پنج گانه شامل؛ چشم انداز (واکنش والدین در برابر کُنش های پژوهشی کودکان)، زمینه (وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حاکمیتی)، شرایط (عوامل خانوادگی، محیطی و آموزشی)، فرایند (بسترسازی های والدین و بسترسازی های کلان) و پیامد (بالندگی و پژوهندگی کودکان و فرصت ها و چالش های ناشی از آن)، به صورت ماتریس تبیینی روش تحلیل ابعاد ارائه شد. نتایج نشان می دهد که تقویت روحیه پژوهندگی در کودکان، تابعی از روابط بین عوامل چندگانه و چندسطحی برآمده از کیفیت شرایط، زمینه، چشم انداز و فرایندهای تربیتی است که در آن پرورش می یابند.
ارائه مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری و شکفتگی با میانجیگری درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۲۲۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه کمک طلبی با خودتعیین گری و شکفتگی با میانجیگری درگیری تحصیلی، به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه ای به حجم 539 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های کمک طلبی رایان و پنتریچ(1997)، درگیری تحصیلی شافلی و بکر(2006)، نیازهای اساسی خودتعیین گری دسی و رایان(1993) و مقیاس شکفتگی دینر و همکاران(2009) پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی دانش آموزان با داده های تجربی برازشی مناسب داشت. بین خودتعیین گری، شکفتگی و درگیری تحصیلی با کمک طلبی رابطه ای معنادار وجود دارد. همچنین درگیری تحصیلی نقش واسطه ای در پیش بینی کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری داشت. نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در پیش بینی کمک طلبی بر اساس شکفتگی معنادار نبود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که میزان کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان به طور مستقیم براساس خودتعیین گری و شکفتگی و به صورت غیرمس تقیم براساس درگیری تحصیلی دانش آموزان پیش بینی می شود.
تجربه ی زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
97 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته ی معلمان مدارس چندپایه روستایی از عوامل پرخاشگری دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت.مطالعه حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدار شناسی بود. روش: در این مطالعه 20 معلم دوره ابتدایی ازمدارس چند پایه روستایی که در سال 1402-1401 مشغول به تدریس بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گرداوری شد، وبرای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد؛که طی آن 5 مضمون اصلی و 27مضمون فرعی از داده ها استخراج گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که در تعریف پرخاشگری،مصادیق رفتار پرخاشگری و علت های زمینه ساز پرخاشگری با پیشینه همسویی وجود دارد،اما در رابطه با عملکرد معلمان در برابر پرخاشگری نتایج متفاتی دیده شد؛ معلمان بنا بر سبک شخصی قوانینی که در کلاس دایر می کنند از روش های مختلفی در برابر با پرخاشگری ، ازجمله صحبت کردن و موعظه، عصبانیت و نشان دادن خشم، تنبیه بدنی،ارجاع به مدیر مدرسه،به کارگیری تکنیک های اصلاح رفتار،ارجاع به مشاور،فراخواندن والدین به مدرسه،یادآوری قوانین انظباطی و استفاده ازمکانیزم نمره دهی،ایجاد یک فضای صمیمی استفاده می کردند.