فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
42 - 53
حوزههای تخصصی:
بر پایه این ایده مهم که هنر و ارزش های زیبایی شناسانه آن در تعلیم وتربیت، ظرفیت های قابل توجهی برای رشد همه جانبه دانش آموزان دارد، این پژوهش با هدف کاوش جایگاه و ابعاد کاربردی هنر و زیبایی شناسی در مدرسه با محوریت دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف انجام شد. روش پژوهش، تحلیل اسنادی بود. داده های پژوهش به کمک روش نمونه گیری هدفمند، از میان کتاب های اشتاینر و هم چنین سایر نویسندگان، با معیار بنیادهای زیبایی شناختی اسناد، گردآوری شد . ابزار اندازه گیری فرم فیش برداری بود. داده های اسنادی به شیوه ی کیفی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اشتاینر با انتقاد به آموزش های بی روحِ دوره مدرن، باور دارد شاهد قالب بندی های معین و از پیش مشخص در زندگی مکانیکی و استانداردشده هستیم. لذا ادراک مدرن از جهان، بیش از حد بر یک جانبه نگری این جهان و تفکیک ابعاد وجودی انسان متمرکز است. در این تحول جهان نگری، شیوه های تخیلی، پویا و تصویری تفکر به تدریج با تکامل آگاهی ناپدید شده و قالب های تقریباً تحلیلی و منطقی تحقق یافته اند. از این رو اشتاینر با هدف برگرداندن معنا به زندگی، هنر و ابعاد زیبایی شناسانه آن را عامل اساسی وحدت با زیستِ معنوی می داند. اگرچه فعالیت های هنرمحور در رویکرد اشتاینر به صورت شبکه ای درهم تنیده اند، با این حال در این پژوهش دو مقوله تخیل و چشم انداز کل نگر به ابعاد وجودی انسان، مورد بررسی قرار گرفتند. بنابراین، این پژوهش حائز نشانه هایی برای بازنگری نقش و جایگاه هنر در رویکرد سنتی آموزش وپرورش است. هم چنین آشنایی بیشتر با روش والدورف، علاوه بر درس آموزی در توسعه و بهبود تربیت هنرمحور، می تواند در بازاندیشی نوآورانه گنجینه-های معنوی و هنریِ فراموش شده ما ارزشمند باشد.
چالش ها و ملاحظات تربیت دینی در گام دوم انقلاب، با نظر به تغییرات دین ورزی در نسل جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: تغییرات پارادیمی و گذار از دوران سنت به مدرنیته منجر به تغییرات سریع و قابل توجه در باورها، نگرش ها، ارزش ها، رفتارها و سبک زندگی جوانان ازجمله در شیوه دین ورزی آن ها شده است. بی توجهی به این تغییرات جدید و اصرار بر شیوه های سنتی تربیت دینی، می تواند منجر به ناکارآمدی تربیت دینی و حتی نتیجه معکوس شود. هدف این تحقیق، شناخت دقیق تر ویژگی ها و تغییرات در شیوه دین ورزی نسل جدید و سپس بررسی استلزامات تربیت دینی مؤثر با توجه به آن ویژگی هاست. روش ها : روش تحقیق، سنتزپژوهی و سپس پیشنهاد دلالت هایی برای برنامه تربیت دینی مؤثر برای نسل جدید است. یافته ها: طبق یافته ها، نه ویژگی دین ورزی نسل جوان شامل: پررنگ شدن ابعاد ذهنی و عاطفی دین ورزی و کمرنگ شدن ابعاد عملی و مناسکی، دین ورزی خودمرجع، غیر الزام آور، کلاژگونه، تنوع گرا، لذت گرایانه، غیررسمی، کثرت گرا و گرایش به معنویت های نوظهور است. نتیجه گیری: با توجه به این ویژگی ها، ملاحظاتی به صورت زیر مطرح شد: اتخاذ رویکرد تربیت دینی به صورت فرابرنامه درسی، ترکیبی (ضمنی - مستقیم)، لذت بخش، داوطلبانه و متکی بر ارزش های مشترک، اصلاح محتوا (خودشناسی، ایجاد احساس نیاز به دین، آسیب شناسی معنویت های کاذب، تعمیق خداشناسی، توسعه و تعمیق مبانی دینی، جریان شناسی و نقد مبانی مدرنیسم و پست مدرنیسم)، محتوا (نظرخواهی در مورد سرفصل)، منابع آموزشی (تنوع بخشی و امکان انتخاب، استفاده از منابع علمی دست اول، روزآمد و در سطح جهانی)، شیوه تدریس (مشورت با متربیان راجع به شیوه تدریس، الگودهی، روش استدلالی، مسئله محوری و ارائه بحث های چالشی، بحث و گفتگوی آزاداندیشانه، تدریس مشارکتی، روش تطبیقی و انتقادی منصفانه و علمی، استفاده از فعالیت های اجتماعی داوطلبانه، مفید و نوع دوستانه، مشارکت داوطلبانه در مناسک معنوی جمعی و لذت بخش با حاشیه های سرگرم کننده، استفاده از ظرفیت هنر)، شیوه ارتباطی (احترام و توجه مثبت، تعمیق ارتباط عاطفی - تربیتی)، شیوه ارزشیابی (توافق با متربیان راجع به شیوه های ارزشیابی، افزایش سهم فعالیت های داوطلبانه، ارزشیابی مستمر، ارزیابی همتایان و خودارزیابی).
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در کارکنان هر سازمان ها، از زمان شروع اشتغال در هر پست سازمانی، ب ا انب وهی از عوامل استرس زا روبه رو هستند که علاوه بر اینکه بر بهداشت روانی و جسمی آن ها را تحت ت أثیر قرار می دهد، پیامدهای نامطلوبی مانند ناخشنودی شغلی، نداشتن احساس مسئولیت، غیبت، کم کاری، بی توجهی ب ه ش غل و اختلال در روابط بین فردی را ب ه ب ار می آورد. یک ی از اق داماتی ک ه سازمان ها می توانند برای کاهش این عوامل مخرب انجام دهند، توانمندسازی روان شناختی کارکنان است.بر همین اساس هدف و مسئله اصلی موردبررسی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران است.منافع آنی و آتی: منافع آنی این پژوهش شامل اصلاح طرح واره ها و ذهنیت مدیران در تصمیم گیری و تصمیم سازی و منافع آتی که برای این پژوهش متصور است این است که استفاده از نتایج و اثبات یا رد فرضیه های این پژوهش، می تواند زمینه مناسبی برای مدل یابی توانمندسازی معلمان فراهم کرده و تحقیقات آنان را تسریع بخشد.روش شناسی پژوهش: با توجه به اینکه این تحقیق می تواند در اتخاذ تصمیماتی مربوط به نظام آموزشی به کار رود، در زمره تحقیقات کاربردی است. پژوهش حاضر ازنظر روش؛ توصیفی از نوع پیمایشی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر بعد زمانی، تحقیقی مقطعی و ازنظر نوع داده ها، رویکرد کمی است. روش گرداوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه، جامعه آماری شامل آموزگاران ناحیه ۳ استان قم در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ و نمونه آماری شامل ۳۴ آموزگار مشغول به تدریس در ناحیه ۳ استان قم است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش تحلیل آماری-استنباطی با SPSS است. بر اساس فرضیات این پژوهش، عوامل: شایستگی، ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎری، ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری، معنی دار ﺑﻮدن و اﻋﺘﻤﺎد بر اساس سنجه های سن، مدرک تحصیلی، جنسیت و سابقه کاری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت.ابزار پژوهش: برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا که توسط تیمور نژاد و همکاران (۱۳۸۹) طراحی شده است استفاده می گردد. ﺟﻬﺖ اﻓﺰایﺶ روایی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات کﺘﺒی و ﺷﻔﺎﻫی اﺳﺎﺗیﺪ ﻣﺘﺨﺼﺺ ایﻦ رﺷﺘﻪ و کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن وزارت اﻣﻮر اﻗﺘﺼﺎدی و دارایی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ و ﺿﻮاﺑﻂ ﺣﺎکﻢ ﺑﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪه اﺳﺖ. ﻫﻢﭼﻨیﻦ به منظور ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی پرسشنامه ها، اﺑﺘﺪا ۳۰ ﻧﻔﺮ از ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در اﺧﺘیﺎر آن ها ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺳﭙﺲ از روش آﻟﻔﺎی کﺮوﻧﺒﺎخ ﺟﻬﺖ ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪ کﻪ ﻣﻘﺪار آﻟﻔﺎ آن ﺑﺮاﺑﺮ ۰٫۹۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ کﻪ می توان ﮔﻔﺖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﺛﺒﺎت و ﭘﺎیﺎیی ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ.
واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
24 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به انجام رسیده است.روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به تعداد 1425 می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 302به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.در این پژوهش برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته(1402) شامل چهار مولفه خلاقیت در شعرخوانی،کیفیت شعرخوانی، نوع شعر و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 33 گویه استفاده گردید.پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 71/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار آماری SPSS26 انجام پذیرفت.یافته ها:نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خلاقیت در شعرخوانی با 652/0، کیفیت شعرخوانی با 641/0،نوع شعر با 359/0 و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 399/0 با بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری دارد.این بدان معناست که با افزایش میزان هر یک از مولفه های مورد مطالعه؛ مهارت های خواندن در دانش آموزان نیز بهبود پیدا می کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه صورت گرفته در داخل و خارج از کشور باید گفت شعرخوانی یکی از ابزارهای کارآمد برای تقویت و بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان است که با استفاده درست از آن در نظام آموزشی کشور می توان به درست خوانی و بهبود یادگیری دانش آموزان کمک شایان توجه کرد.
ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی بر اساس استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی مبتنی بر استانداردهای انجمن بین المللی فناوری در آموزش (ISTE) انجام شد. روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه انجام، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مرد مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 140 نفر از جامعه آماری مدنظر بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگرساخته بر مبنای استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش برای معلمان استفاده شد که روایی آن از نظر اساتید فناوری آموزشی تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85 درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد وضعیت تلفیق فناوری توسط معلمان مرد ابتدایی منطقه یک شهر همدان در آموزش های الکترونیکی از بُعد مفاهیم و عملیات های فناوری، برنامه ریزی تدریس با توجه به محیط های یادگیری مؤثر و چندگانه، طراحی تجربه ها و محیط های یادگیری، سنجش و ارزشیابی، عملکرد حرفه ای و بهره وری و مباحث انسانی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی فناوری در سطحی مطلوب قرار دارد. همچنین، معلمان در تلفیق فناوری مبتنی بر استانداردهای فناوری آموزشی از منظر سن، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوتی معنادار با هم ندارند. مبتنی بر نتایج حاصل از این پژوهش، می توان گفت معلمان ابتدایی اقدام های مربوط به ابعاد و شاخص های تلفیق فناوری را با هم به صورت یکپارچه در آموزش های الکترونیکی استفاده می کنند و همین امر می تواند وضعیت تلفیق فناوری در فرایند یاددهی - یادگیری را منطبق با استانداردهای جهانی قرار دهد؛ از این رو، پیشنهاد می شود مسئولان و برنامه ریزان برای ماندگاری و بهبود این وضعیت پیگیری لازم را انجام دهند.
ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس بود. پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی دوره دوم شهرستان تربت حیدریه و روش نمونه گیری، هدفمند بود. با 12 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 403-1402 بر اساس اشباع نظری داده مصاحبه شد. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی توسط اعضا و کسب اطلاع از همگنان و به منظور تحلیل داده ها از روش کلایزی و کدگذاری، مقوله بندی و استخراج مضمون های اصلی استفاده شد. بر مبنای نتایج، 162 مفهوم و 34 مقوله حاصل شدند که در پنج مضمون مربوط به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی با عناوین «شایستگی حرفه ای ناکافی معلم»، «کاستی های دانش آموزی»، «معضلات فیزیکی و انسانی مدرسه»، «فرهنگ آموزشی نامتناسب والدین» و «محدودیت و ضعف در امور سازمانی» دسته بندی شدند. کاربست و توجه به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی که در پژوهش حاضر مطرح شد به افزایش آگاهی معلمان، مدیران و مسئولان آموزش وپرورش از این سازه مهم منجر خواهد شد و راه برای طراحی مداخلات و برنامه ریزی مؤثر به منظور بهبود کیفیت آموزش و توسعه یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان که متغیری اساسی در موفقیت تحصیلی و یادگیری مادام العمر است، هموارتر خواهد کرد.
نقش خودپنداره ی تحصیلی در پیش بینی خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان متوسطه دوره دوم
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین نقش خودپنداره ی تحصیلی در پیش بینی خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان متوسطه دوره دوم بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای است. نمونه آماری عبارت از 255 نفر است که به صورت تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان مدارس متوسطه دوم ناحیه 5 شهر تبریز انتخاب شدند. دانش آموزان به وسیله پرسشنامه های خودپنداره ی تحصیلی لی یو و وانگ و پرسشنامه ی خودکارآمدی ریاضی بتز و هاکت مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که بین خرده مقیاس های خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی ریاضی در دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد (001/0P>). خرده مقیاس های خودپنداره تحصیلی می توانند 18 درصد تغییرات را در خودکارآمدی ریاضی پیش بینی کنند. در بین دو متغیر پیش بین، اعتماد تحصیلی قدرت پیش بینی بالاتری دارد. نتایج این تحقیق اهمیت توجه به خودپنداره تحصیلی را در ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان خاطرنشان می سازد.
آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت بر اساس مدلCIPP ؛ ارائه راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در چارچوب برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
150 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی و آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت معلمان از منظر برنامه ریزی آموزشی و بر مبنای مدل ارزشیابی CIPP (زمینه، درونداد، فرایند، و محصول) می پردازد. علاوه بر این، با به کارگیری فناوری هوش مصنوعی، راه کارهای ابتکاری برای بهبود اثربخشی این دوره ها فراهم می آورد.روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شده و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده اند. جامعه آماری معلمانی را شامل می شود که در دوره های ضمن خدمت سال های 1399 تا 1401 شرکت کرده اند. نمونه با روش تصادفی طبقه بندی انتخاب و با استفاده از تحلیل های آماری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل محدودکننده اثربخشی این دوره ها شامل عدم تناسب محتوا با نیازهای واقعی معلمان، ضعف در نیازسنجی و نبود نظارت مستمر است. به کارگیری هوش مصنوعی در برنامه ریزی آموزشی می تواند با تسهیل نیازسنجی دقیق، بهینه سازی محتوای آموزشی و ارائه بازخوردهای آنی، اثربخشی دوره ها را بهبود بخشد.نتیجه گیری و پیشنهادها: پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی با استفاده از هوش مصنوعی و بر اساس نیازهای واقعی معلمان طراحی شوند. همچنین، ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای منتورینگ و کوچینگ و یک مرکز تخصصی با مدل یادگیری ترکیبی می تواند به معلمان در یادگیری مداوم و دسترسی به محتوای به روز کمک کند. این یافته ها مدیران آموزشی را به استفاده از فناوری های نوین در برنامه ریزی آموزشی برای افزایش اثربخشی دوره های ضمن خدمت ترغیب می کند.نوآوری و اصالت: این پژوهش با استفاده از مدل CIPP و فناوری هوش مصنوعی، به شیوه ای نوآورانه به ارزیابی و بهبود اثربخشی دوره های ضمن خدمت معلمان پرداخته و چارچوبی نظام مند برای شناسایی نیازهای آموزشی و بهینه سازی برنامه ریزی آموزشی ارائه داده است
سنجش سطح درک مفهومی فراگیران درس شیمی با مدل سولو در آموزش به روش کاوشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش به روش کاوشگری به عنوان یک روش فعال برای درک پدیده های مورد کاوش، شناخته شده که می تواند توانایی استدلال و درک فراگیران را بهبود بخشد، هدف این پژوهش، سنجش سطح درک مفهومی فراگیران در درس شیمی به کمک مدل سولو(SOLO) در آموزش شیمی به روش کاوشگری است تا چگونگی روابط متقابل استفاده از این روش در جهت افزایش درک مفهومی فراگیران را بیان کند. روش ها : این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. نمونه گیری از نوع هدفمند بود و تا اشباع کامل اطاعات ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با ده گروه از دانش آموزان (هر گروه سه دانش آموز) پایه اول در دبیرستان معرفت تهران پس از اتمام تدریس بخشی از شیمی به روش کاوشگری، جمع آوری شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی انجام گردید و برای اعتبار بخشی یافته ها از دو روش بررسی توسط مشارکت کنندگان و بررسی توسط همکاران استفاده شد.یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که حدود 43 درصد دانش آموزان در سطح تک ساختاری و حدود 57 درصد در سطوح بالاتر، چند ساختاری رابطه ای و انتزاع تعمیم یافته، قرار دارند دانش آموزان رشته علوم تجربی با 60 درصد نسبت به دانش آموزان رشته ریاضی 53 درصد عملکرد بهتری نشان داده اند. در بررسی پاسخ ها، نوع تفکر، راهبردها و اشتباهات مفهومی رایج نیز تحلیل شده است. نتیجه گیری: مدل سولو به معلمان این امکان را می دهد که نتایج یادگیری را ارزیابی کرده و درک دانش آموزان را مورد بررسی قرار دهند. در جهت بهبود درک دانش آموزان از مفاهیم شیمی و افزایش مهارت های عملی آنان، پیشنهاد می شود معلمان از آموزش به روش کاوشگری که فرصتی فراهم می آورد تا درک مفهومی فراگیران در مباحث شیمی به طور موثری بهبود یابد، استفاده نمایند و این با نتایج پژوهش های قبلی هم سویی دارد. بدین ترتیب ایجاد سازوکار مناسب برای ترویج آموزش به روش کاوشگری می تواند برای برنامه ریزان، مولفان کتاب های درسی بسیار حائز اهمیت باشد.
ارزیابی تاثیر نوآوری باز بر بهره و ری منابع انسانی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
112 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگویی برای ارزیابی تاثیر نوآوری باز بر بهره وری منابع انسانی در شرکت ها و اتحادیه های تعاونی کشاورزی بود.
روش شناسی پژوهش: جامعه آماری شامل مدیران شرکت ها و اتحادیه های تعاونی فعال تولیدی کشاورزی به تعداد 500 نفر بوده و با استفاده از معادله کوکران، تعداد 217 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری از بین این جامعه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته حاوی 71 گویه استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط 30 نفر از متخصصان تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفیاز نرم افزار SPSS نسخه 22 و برای آمار استنباطی از مدل سازی معادلات ساختاریاز نرم افزار Smart PLS نسخه 2 استفاده شد.
یافته ها: نزدیکی ضرایب آلفای کرونباخ به عدد یک بیانگر قابل قبول بودن پایایی پرسش نامه در خصوص متغیرها اعم از مستقل و وابسته می باشد. همچنین پایایی ترکیبی متغیرها بیشتر از 7/0بوده و از نظر پایایی ترکیبی نیز مدل مورد تاییدمی باشد.بررسی تاثیر یک متغیر بر روی یک متغیر وابسته با استفاده از معیار R2نشان دهنده قوی بودن این معیار بوده و بررسی توانایی مدل با معیار Q2نیز قوی بودن قدرت پیش بینی مدل برای متغیرهای وابسته را تایید نمود.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق از بعد نظری برای محققین مدیریت منابع انسانی و از بعد عملی برای مدیران اجرایی برای اقدامات و عملیات نیروی انسانی مورد نیاز کلیه سازمان های خصوصی و دولتیبالاخص شرکت ها و اتحادیه های تعاونی کشاورزی از اهمیت عملی برخوردار هستند، بنابراین مؤلفه های تبیین شده در زمینه ارتقای منابع انسانی از جمله آموزش و نگهداری از اهمیت بالایی برخوردار است.
بررسی انعکاس سازه رهبری و مسوولیت پذیری در آینه کتاب های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
50 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان انعکاس مفاهیم رهبری و مسئولیتپذیری در کتب دوره ابتدایی است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های دوره ابتدایی است، نمونه آماری این پژوهش، شامل کتاب های بخوانیم شش پایه دوره ابتدایی در سال 1399- 1400 است. ابزار پژوهش چک لیست و فیش برداری بود. واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، کلیه متن کتاب ها، فعالیت ها، تصاویر و پرسش های مستقیم یا غیرمستقیم (مفهوم آنها) درباره هر یک از مؤلفه هایرهبری و مسئولیت پذیری می باشد؛ بیان شده است. سپس کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی به طور عمقی و هدفمند مطالعه شد و جملاتی که شامل مؤلفه ها و زیرمؤلفه های و یا دارای مفهومی شبیه به آنها بود، ثبت گردید. پس از گردآوری نمونه های آماری به خلاصه کردن، کدبندی و دسته بندی آنها اقدام شد و در نهایت پردازش شدند. در این فرآیند، جداول توزیع فراوانی به ازای هر کتاب تنظیم و واحدهای محتوا مورد شمارش و تحلیل با روش آنتروپی شانون انجام گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل محتوای کتاب های بخوانیم پس از تفسیر داده ها بر اساس ضریب اهمیت بدست آمده؛ نشان داد بعد اخلاقی- فرهنگی با ضریب اهمیت (206/0) در رتبه اول، بعدهای اجتماعی- سیاسی و محیط زیست (201/0) در رتبه دوم و بعد قانونی با ضریب اهمیت (195/0) کم ترین اولویت را در بین سایر ابعاد مسئولیت پذیری به خود اختصاص داده است.بحث و نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ضریب اهمیت ابعاد رهبری و مسئولیت پذیری در کتاب های درسی یکسان نیستند.
طراحی و اعتبار یابی الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی برای دانشجویان رشته مامایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، به صورت آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. در بخش کیفی، برای استخراج مولفه های طراحی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی و تدوین الگو، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شد. میدان پژوهش شامل ۱۷ جلد کتاب، ۲۳ پایان نامه و رساله، ۸۶ مقاله و ۵ سند مرتبط با آموزش مامایی، آموزش پزشکی، آموزش پرستاری، آموزش بهداشت، نظریه سازنده گرایی، محیط های یادگیری سازنده گرا و یادگیری در محیط واقعی بود. همچنین، برای بررسی جامع این منابع از روش مرور نظام مند استفاده شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل ۵۰ نفر از متخصصین حوزه های تکنولوژی آموزشی، آموزش مامایی، آموزش پزشکی، آموزش پرستاری و آموزش بهداشت بود. اعتبارسنجی الگوی طراحی شده با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته ای با ۱۵ سوال بر مبنای مقیاس لیکرت انجام گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) تایید شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و اعتبار نتایج با آزمون تی تک نمونه ای ارزیابی گردید. نتایج تحلیل محتوای کیفی، به شناسایی ۸ مقوله اصلی و ۱۲ زیرمقوله برای طراحی الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی منجر شد. این مولفه ها و زیرمولفه ها پس از استخراج، در قالب یک الگوی مفهومی و روندی ارائه گردیدند. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی آموزشی ارائه شده از نظر متخصصان دارای اعتبار و اثربخشی لازم برای آموزش دانشجویان رشته مامایی است.
بررسی و شناسایی ضرورت های طراحی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی در استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط است که باعث افزایش بیماری های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی می شود. با شادی و نشاط زندگی معنی پیدا می کند و در پرتو آن دانش آموزان می توانند خود را ساخته و قله های سلوک و پله های ترقی را بپیمایند. پژوهش حاضر با هدف استخراج و شناسایی مؤلفه های ضرورت های طراحی الگوی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی انجام شد. روش و مواد: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه متخصصان در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بود و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و از 20 نفر از متخصصین درحوزه علوم تربیتی مصاحبه به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش از 26 مقوله تشکیل شده که شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی می باشد. نتیجه گیری: حاصل نشان داد که مدرسه های شاد همراه با شور، شوق، هیجان و با بازی کردن دانش آموزان همراه است. بررسی ها نشان داده وقتی بچه ها از مدرسه ای که شاد نیست بیرون می آیند انرژی خودشان را در بیرون تخلیه می کنند. چه بهتر،که فضای مدرسه شاد بوده و همراه با بازی در محیط و شادابی سرکلاس باشد تا جو مدرسه همراه با صمیمیت باشد. چرا که شاد بودن و شاد زیستن به اندازه ی تغذیه مناسب، ضرورت دارد.تغذیه مناسب در یادگیری بهتر و شادابی دانش آموز نقش بسزایی دارد.
طراحی الگوی دانشگاه هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روی کار آمدن فناوری های نوین به خصوص هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء، تعریف دانشگاه در قرن بیست و یکم را به سمت دانشگاه هوشمند تغییر داد. در دانشگاه هوشمند فضاها با استفاده از اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی به محیطی امن و تحت کنترل و هوشمندانه برای فراگیران تبدیل می شود. با توجه به اهمیت هوشمندسازی دانشگاه همگام با سایر کشورها، پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی دانشگاه هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی بود و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان اطلاعات لازم جمع آوری و با هدف استخراج عناصر و اجزای مدل، این اطلاعات براساس روش تحلیل مضمون کدگذاری شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی از رشته های تکنولوژی آموزشی، مدیریت آموزش عالی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و هوش مصنوعی به تعداد 23 نفر بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد. برای اعتباریابی شبکه مضامین از تکنیک دلفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی دانشگاه هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی دارای 15 مولفه و 70 زیرمولفه است.
تأثیر آموزش ماشین حساب گرافیکی تلفن همراه بر خود کارآمدی ریاضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش استفاده از ماشین حساب گرافیکی تلفن همراه برخودکارآمدی ریاضی دانش آموزان رشته علوم انسانی است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه دهم رشته علوم انسانی شهرستان خرمشهر در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۶ دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده و به طور تصادفی در دو کلاس23 نفره به عنوان گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 7جلسه آموزش استفاده از ماشین حساب گرافیکی متلب را دریافت کرده و در مقابل گروه کنترل آموزشی داده نشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی رودریگز (2003) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ بیش از 90/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و روش آنالیز کوواریانس تحلیل شده است. به دلیل معنادار شدن اثر تعامل گروه و پیش آزمون از رگرسیون هایس برای رفع این مشکل استفاده شده است. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در خودکار آمدی ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد. اندازه اثر۳۲/۰=۲ ɳ می باشد.
Iranian teachers’ perceptions towards the implementation of the ranking system(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
49 - 78
حوزههای تخصصی:
The teacher ranking system in Iran is intended to enhance performance and motivation but encounters several challenges. This study aims to investigate Iranian teachers' experiences and perceptions of this ranking system using a qualitative, interpretative phenomenological approach. Data were gathered through semi-structured interviews with 15 teachers from various Iranian cities. Findings revealed that the ranking system impacted four main areas: psychological effects, professional development, transparency and fairness, and educational quality. It supports professional growth, transparency, and improved teaching methods, but can also cause stress, psychological pressure, and reduced focus on teaching, potentially lowering teaching quality. Strengths of the system include professional development, increased transparency, skill updates, and fostering healthy competition. Conversely, its weaknesses involve heightened stress, diminished teaching focus, and reduced quality. Recommendations for improvement include revising evaluation criteria, establishing supportive measures for teachers, involving them in the evaluation process, and increasing educational programs and workshops for professional development. These adjustments aim to mitigate the system's negative effects, boost teacher motivation and job satisfaction, and ultimately enhance the overall quality of education in schools.
تحلیل محتوای کتاب های علوم دوره دوم ابتدایی براساس الگوی خلاقیت پلسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
75 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های علوم دوره دوم ابتدایی براساس الگوی خلاقیت پلسک انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحلیل محتوای کمّی بود. جامعه آماری کتاب های علوم دوره دوم ابتدایی سال تحصیلی 1401-1400 بود. کل محتوای سه کتاب برای نمونه بررسی شد. ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوای خلاقیت پلسک (2008) بود که براساس آن، خلاقیت در سه مؤلفه شامل اصل توجه، گریز و تحرک تحلیل شد. برای بررسی روایی ابزار از نظرات اساتید رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه تبریز استفاده شد که روایی محتوایی و صوری چک لیست را تأیید کردند. برای تعیین پایایی ابزار از ضریب توافق اسکات استفاده شد که میزان 0/86 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که انعکاس مؤلفه جلب توجه با ضریب اهمیت 0/345 در رتبه اول، مؤلفه مشاهده هدفمند با ضریب اهمیت 340/0 در رتبه دوم و مؤلفه استخراج مفاهیم با ضریب اهمیت 0/314 در رتبه سوم اهمیت قرار دارند. در اصل گریز، انعکاس مؤلفه جایگزینی با ضریب اهمیت 0/168 در رتبه اول، مؤلفه ترکیب با ضریب اهمیت 0/167 در رتبه دوم، مؤلفه توجه به جزئیات با ضریب اهمیت 152/0 در رتبه سوم، مؤلفه کوچک نمایی با ضریب اهمیت 143/0 در رتبه چهارم، مؤلفه انعطاف پذیری با ضریب اهمیت 140/0 در رتبه پنجم، مؤلفه ارزشیابی با ضریب اهمیت 0/132 در رتبه ششم، مؤلفه تقویت با ضریب اهمیت 0/097 در رتبه هفتم و معکوس سازی و بزرگ نمایی با ضریب اهمیت 0 در رتبه هشتم اهمیت قرار دارند. در اصل تحرک نیز انعکاس مؤلفه به کارگیری در عمل در پایه چهارم با ضریب اهمیت 0/431 در رتبه اول، در پایه ششم با ضریب اهمیت 0/342 در رتبه دوم و پایه پنجم با ضریب اهمیت 0/227 در رتبه سوم اهمیت قرار دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان چنین نتیجه گرفت که توجه به مؤلفه های استخراج مفاهیم در اصل توجه، مؤلفه های معکوس سازی و بزرگ نمایی در اصل گریز و توجه به اصل تحرک در حد مطلوبی نیست و باید طراحان برنامه درسی علوم تجربی دوره دوم ابتدایی به این مؤلفه ها در راستای افزایش خلاقیت دانش آموزان توجه ویژه ای داشته باشند.
الگوی رهبری یادگیری محور در مدارس ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در سال های اخیر، رهبری یادگیری محور مورد استقبال اندیشمندان و پژوهشگران تعلیم و تربیت قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای رهبری یادگیری محور در مدارس ابتدایی ایران بوده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری است و از نظر ماهیت، هدف، رویکرد، و روش به ترتیب اکتشافی، کاربردی، استقرایی و کیفی است. همچنین راهبرد مورد استفاده، تحلیل تماتیک بوده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 10 نفر از معلمان مدارس ابتدایی در سطح کشور بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که قابلیت اعتماد آن ها بر مبنای معیارهای چهارگانه باورپذیری، اطمینان پذیری، تأییدپذیری و انتقال پذیری تأیید شد. اکتشاف مفاهیم اولیه، مضامین فرعی و مضامین اصلی، از طریق تحلیل تماتیک و با استفاده از کدگذاری باز، مقایسه مستمر داده ها، و یادداشت برداری تحقق پیدا کرد.یافته ها: نتایج این پژوهش دستیابی به الگوی رهبری یادگیری محور مشتمل بر 60 نشانگر، 20 تم فرعی و 9 تم اصلی بود. تم های اصلی بیانگر رهبری یادگیری محور عبارت از توسعه چشم انداز یادگیری، نظارت و راهنمایی تحولی، حمایت از توسعه حرفه ای معلم، توسعه اجتماعات حرفه ای یادگیری، حمایت از توسعه فعالیت های پداگوژیکی، الگوی یاددهی یادگیری، ایجاد جو تعامل خانه و مدرسه مبتنی بر یادگیری، تأمین منابع مورد نیاز یادگیری، و عطف توجه به دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج نتایج این پژوهش می تواند مسیر حرکت از معنای سنتی رهبری آموزشی به برداشت نوین از آن را تسهیل گرداند.
اعتباریابی مقدمانی نسخه فارسی پرسشنامه چند بعدی مذهبی/ معنوی (فرم کوتاه) و مقایسه پایبندی مذهبی/ معنوی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
277 - 291
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه چندبعدی پایبندی مذهبی/معنوی (فرم کوتاه) برای ارزیابی سازه های مختلف مذهبی و معنوی که با سلامت روحی و جسمی افراد رابطه دارند ساخته شده و غالبا در جوامع غربی/مسیحی مورد استفاده قرار می گیرد. این پرسشنامه تا کنون در جامعه ایرانی به کار گرفته نشده است.هدف پژوهش حاضر تحلیل اعتبار و پایایی پرسشنامه چندبعدی مذهبی/ معنوی و نیز مقایسه پایبندی مذهبی/ معنوی نمونه ای از دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه فرهنگیان بود. جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز بود که 216 دانشجوی شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری در دسترس شامل 175 دختر و 41 پسر انتخاب شدند و پرسشنامه مذهبی/ معنوی را تکمیل کردند. ضرایب آلفای کرونباخ نشان داد که این پرسشنامه و خرده مقیاس های آن از پایایی مناسبی برخوردار هستند. شواهد روایی همگرا نیز از طریق همبستگی نمره کل پرسشنامه چند بعدی مذهبی/ معنوی با پرسشنامه تعهد دینی( (RCI )نشان داد که این پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار است همچنین برای بررسی بیشتر روایی پرسشنامه پایبندی مذهبی/ معنوی، تحلیل عامل تاییدی انجام گردید. یافته ها ساختار هفت عاملی پرسشنامه پایبندی مذهبی/معنوی (ایمان آرامبخش تجربی، تعامل مذهبی منفی، معنویت شخصی، تنبیه خداوند، حمایت گروه مذهبی، اعمال مذهبی خصوصی، و بخشش)را در نمونه ایرانی تایید کردند.تحلیل واریانس یکراهه وآزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که بین نمرات کل پایبندی مذهبی/ معنوی دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
تأثیر رویکرد یادگیری معکوس در کلاس مجازی علوم بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش باهدف تأثیر رویکرد یادگیری معکوس در کلاس مجازی علوم بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شده است. نوع,پژوهش، کاربردی، رویکرد کمی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه (کنترل) است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 در منطقه پانزده تهران بودند. حجم نمونه پژوهش متشکل از 30 نفر دانش آموز کلاس ششم ابتدایی در منطقه پانزده تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از میان آن ها 15 نفر به گروه آزمایش و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. به دلیل شیوع بیماری کووید19 آموزش در فضای مجازی صورت گرفت. در این پژوهش، فایل آموزشی مباحث منتخب درس علوم تجربی در اختیار گروه آزمایش قرار گرفت و آن ها در خانه به یادگیری مبحث تغییر وسایل ارتباط شخصی از گذشته تا آینده درس علوم تجربی پرداختند. فایل شامل مبحث درس علوم در نه جلسه بود. گروه گواه فایل آموزشی دریافت نکردند. همچنین، در این پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه درگیری تحصیلی شوفیلی و همکاران (۲۰۰2) استفاده شد. پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.79 و برای مؤلفه توانمندی برابر با 0.82، برای مؤلفه تعهد 0.72 و برای مؤلفه جذب برابر با 0.79 به دست آمد. از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از رویکرد یادگیری معکوس در کلاس مجازی علوم بر درگیری تحصیلی (توانمندی، تعهد و جذب) دانش آموزان دوره ابتدایی تأثیر دارد.