مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آموزش مهارت محور
منبع:
مهارت آموزی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
34-19
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رویکرد آموزش قابلیت محور در مقابل آموزش مهارت محور و دانش محور از دیدگاه هنرآموزان انجام یافته است. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل 164 نفر از هنرآموزان هنرستان های فنی و حرفه ای ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-97 بود که تعداد 120 نفر به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 28 سوال در ارتباط با رویکردهای آموزشی دانش محور، مهارت محور و قابلیت محور می باشد. روایی پرسشنامه مزبور به صورت محتوایی توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی دانشگاه تبریز و معلمان هنرستان ها، پس از اعمال اصلاحات تایید شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 78/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. مقدار F مشاهده شده نشان داد که بین انتخاب هنر آموزان بر اساس رویکرهای مذکور تفاوت معنی داری وجود دارد و از دیدگاه هنرآموزان در آموزش فنی و حرفه ای، رویکرد قابلیت محور با میانگین26/4 و انحراف استاندارد45/0، نسبت به دو رویکرد مهارت محور با میانگین95/3 و انحراف استاندارد 46/0 و دانش محور با میانگین 33/3 و انحرف استاندارد 76/0، اهمیت بالاتری دارد.
تأثیر آموزش مهارت محور بر عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
102-87
حوزههای تخصصی:
اهمیت عزت نفس در تشجیع و تهییج دانش آموزان به درگیر شدن با تکالیف درسی چالش برانگیز از یکسو و فقدان شناخت کافی از عوامل مؤثر بر ارتقاء عزت نفس بر شادکامی دانش آموزان، مسئله اصلی مطالعه حاضر به شمار م ی رود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات دوره آموزش مهارت محور مشبک بری روی چوب، بر عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 14 تا 18سال پسر شهرستان سنندج در سال تحصیلی 94-93 انجام شده است. بدین منظور30 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر از بین 140 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی تقسیم شدند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و شادکامی آکسفورد استفاده گردید. ابتدا پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد و سپس آموزش مهارت مشبک بری روی چوب، بر اساس استاندارد مهارت و آموزشی مشبک کار خاص ناتوانان ذهنی و جسمی به عنوان برنامه مداخله ای به مدت 3 ماه و هر هفته 3 جلسه (یک ساعتی) اجرا شد. پس از اتمام دوره مداخله، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و شادکامی آکسفورد بار دیگر بر روی دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان عزت نفس و شادکامی تفاوت معنادار وجود دارد؛ این یافته نشان می دهد دوره آموزش مهارت مشبک بری چوب به گونه ای معنادار در افزایش عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر، مؤثر بوده است.
بررسی اثربخشی آموزش های مهارتی در تربیت نیروی بومی ماهر (تکنسین) در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی اثربخشی آموزش های مهارتی در تربیت نیروی بومی ماهر (تکنسین) در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی استان ایلام انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت های نفت، گاز و پتروشیمی استان ایلام بودند که در دوره آموزش مهارتی برق کاری صنعتی در سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام شرکت کرده بودند. با توجه به آمار سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام، تعداد کل این افراد 36 نفر بودند که به صورت تمام شماری در قبل و بعد از برگزاری دوره آموزش مهارتی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان موضوع و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثربخشی دوره آموزش مهارتی برق کاری صنعتی در ابعاد واکنش شرکت کنندگان، یادگیری مباحث دوره آموزشی، بکارگیری (رفتار) مباحث دوره آموزشی و نتایج دوره آموزشی نسبتاً مطلوب بود. همچنین، براساس یافته های پژوهش مشخص شد که میزان دانش و اطلاعات (یادگیری) و بکارگیری (رفتار) مباحث دوره آموزش مهارتی در قبل و بعد از برگزاری دوره آموزشی اختلاف معناداری در سطح خطای یک درصد داشت؛ به گونه ای که یادگیری و رفتار شرکت کنندگان بعد از برگزاری دوره آموزشی بالاتر از قبل از آن بود.
ابعاد، مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش یگانی در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
173 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین ابعاد، مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش یگانی در نیروی زمینی ارتش ج. ا ایران بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازنظر رویکرد کیفی بوده است. مشارکت کنندگان پژوهش 13 نفر از خبرگان حوزه آموزش در نزاجا بودند. تعداد شرکت کنندگان بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. برای گردآوری داده ها علاوه بر بررسی متون و اسناد از مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد. تحلیل داده ها حاصل از مصاحبه، متون و اسناد بر اساس تحلیل مضمون صورت گرفته است. نتیجه تحلیل، 12 مقوله اصلی و 68 مقوله فرعی متشکل از 4 بعد کیفیت آموزش یگانی (برنامه زمانی و محتوایی- رویکرد و روش آموزش - فضا، امکانات و تجهیزات آموزشی - پیاده سازی آموزش) با 23 مؤلفه و 8 عامل اثرگذار بر آموزش یگانی (قوانین و مقررات- سیاست های منابع انسانی- فرهنگ سازمانی - ساختار سازمانی- صلاحیت اساتید- بودجه و اعتبار- نظام ارزیابی- ویژگی یادگیرنده) با 45 زیر عامل تدوین گردید.
ارزیابی اثربخشی آموزش های مهارت محور در بخش صنعت
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۸
47 - 65
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش های مهارت محور در بخش صنعت بر اساس الگوی کرک پاتریک انجام شده است. شاخص های مورد نظر در این ارزیابی عبارت بودند از: میزان استفاده از شایستگیها، میزان تسلط بر شایستگیها، زمان مورد نیاز برای فراگیری شایستگیها، میزان تحقق اهداف رفتاری، میزان حل مشکلات مورد نظر، میزان انطباق روش کاری با واقعیتها و میزان تاثیر روشهای ارایه شده در بهبود عملکرد. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی – کاربردی بوده و در زمره تحقیقات پیمایشی می باشد. جامعه آماری مورد نظر 295 نفر از مهندسین شرکت برق منطقه ای یزد بود. نمونه آماری 90 نفر بودند که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: فیش برداری، پرسشنامه، یادداشت برداری و مصاحبه . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS15 استفاده گردید. نتایج نشان داد که مهمترین دلایل اثربخش نبودن اکثر آموزش های مهارت محور در بخش صنعت، نامناسب بودن زمان یادگیری و همچنین انطباق نداشتن آموزش ها با دنیای کار می باشد. ازآنجا که مبنای طراحی و اجرای آموزش های مهارت محور، نیاز سنجی می باشد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که متأسفانه در اکثر بخش های صنعتی نیازسنجی اصولی صورت نمیگیرد و بیشتر نیازسازی می شود تا نیازسنجی.
ارائه الگوی آموزش مهارت محور مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
90 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی آموزش مهارت محور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه با استفاده از تئوری داده بنیاد است. برای پاسخ به این سؤال از روش پژوهش نظریه داده بنیاد و با رویکرد کیفی و برای تحلیل داده ها از نرم افزار MaxQDA استفاده شد. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند بود که در مجموع با انجام 10 مصاحبه با اساتید و خبرگان حوزه های مدیریت آموزش و آموزش مهارت محور به اشباع رسید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که پدیده محوری آموزش مهارت محور دارای سه مؤلفه تسهیل کننده زندگی فردی و اجتماعی؛ مهارت ارزش آفرین و مهارت انسان ساز است. شرایط علّی که سبب بروز پدیده الگوی آموزش مهارت محور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه می شود، در چهار دسته فشارهای عصر جدید برای تغییر؛ فشار نیازمندی های جامعه؛ عملکرد ضعیف نظام آموزشی غیر مهارتی در برابر نظام مهارت محور؛ باورهای فرهنگی جامعه قرار گرفتند. شرایط زمینه ای دارای 5 مؤلفه اصلی شامل سیاست گذاری برای سیستم های نوین آموزشی؛ ارتقا منابع انسانی مهارت محور؛ تأمین امکانات و زیرساخت های مادی؛ بستر مناسب تکمیل کنندگان آموزش مهارت محور و باورهای فرهنگی جامعه و خانواده ها بود. راهبردهای مناسب برای دستیابی به آموزش مهارت محور بر مبنای نیازهای واقعی جامعه در شش دسته اصلاح فرآیندهای غلط دولتی و حمایت همه جانبه دولت؛ فرهنگ سازی همه جانبه در جامعه؛ تقویت و غنی سازی منابع انسانی مهارت محور در جامعه؛ تغییر در رویه ها و فرایندهای آموزش و پرورش؛ تغییر بنیادی در سیاست های آموزش و پرورش و جذب حمایت مکمل های موثر جای گرفتند. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها در چهار مؤلفه منافع اقتصادی؛ پیامدهای مثبت اجتماعی و فرهنگی؛ پیامدهای مثبت فردی و پیامدهای آموزشی جای گرفتند.
آموزش مهارت محور و کارایی محیط های شبیه ساز آموزشی: مورد مطالعه مرکزآموزش یکی از صنایع H-TECطراحی و تولیدی هوایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
80 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: آموزش و توسعه منابع انسانی یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها به ویژه در محیط های صنعتی است. برای آموزش موثر مهارت ها، علاوه بر محتوا و روش تدریس، محیط و ابزارهای آموزشی نیز نقش تعیین کننده ای دارند. شبیه سازها فناوری هایی هستند که با ایجاد محیطی مشابه با دنیای واقعی، امکان تمرین و تکرار مهارت ها را فراهم می کنند.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از جهت هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. در ابتدا هزینه فایده محیط های شبیه ساز آموزشی محاسبه شد و ضرورت بکارگیری مورد تایید قرار گرفت سپس با استفاده از طرح تحقیق و تحلیل از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده یا عدم استفاده از محیط شبیه ساز آموزشی تعداد 38 نفر به صورت تصادفی طبقه ای در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده های جهت ارزیابی و اثربخشی آموزش پودمانها از پرسشنامه 18 سوالی کرک پاتریک با سه خرده معیار(سازماندهی، کاربردی بودن و استاد) استفاده شد که از لحاظ روایی و پایایی این ابزار مورد تایید قرار گرفت. روایی آن توسط متخصصان این حوزه و راهنمایی اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن با استفاده از آلفای کرانباخ 87% بدست آمد. در مرحله تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 26, Excel استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد وجود سطوح محیط های شبیه سازی از لحاظ به صرفه بودن و ارزیابی هزینه ای در مقایسه با استفاده از دستگاه اصلی نیز بطور محسوسی متفاوت است. همچنین نتایج یافته ها نشان داد آموزش با محیط شبیه ساز در مقایسه باگروهی که از این محیط ها استفاده نکرده بودند میزان اثربخشی پودمانهای آموزشی اثربخش تر بوده است. میانگین نمرات اثربخشی آموزش گروه آزمایش که برنامه آموزش با محیط شبیه ساز دریافت کرده بودند(0001/0=p) بطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است. به عبارت دیگر آموزش با محیط شبیه ساز در بهبود اثربخشی آموزشی دانش پژوهان موثر می باشد. بنابراین فرضیه آموزش با محیط شبیه ساز در بهبود اثربخشی دوره های آموزشی در سطح 05/0p< تایید می شود.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایجاد مدلی ترکیبی مبتنی بر محیط های شبیه ساز می تواند هم مزایای اقتصادی داشته باشد و هم در ارائه آموزش ها اثربخش باشد. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که استفاده از محیط های شبیه ساز در آموزش مهارت های شغلی در صنایع هوایی، رویکردی اثربخش است. فراگیران می توانند تجارب مهارتی متنوعی در شرایط ایمن و بدون محدودیت زمانی کسب کنند. طراحی مدلی جامع آموزشی مهارت محور مبتنی بر محیط های شبیه ساز، گامی در راستای ارتقای اثربخشی آموزش های صنعتی است.