مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آسیب شنوایی
حوزه های تخصصی:
هدف: آسیب شنوایی شایع ترین نقص هنگام تولد است. بسیاری معتقدند افراد آسیب دیده شنوایی از مشکلات زبانی از جمله درک استعاره ها رنج می برند. هدف مطالعه حاضر مقایسه درک ترکیبات استعاری دانش آموزان شنوا با دانش آموزان آسیب دیده شنوایی شدید مقطع راهنمایی می باشد. روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسهای 50 دانش آموز شنوا و 25 دانش آموز آسیب دیده شنوایی به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان مدارس عادی و مدارس استثنایی ویژه ناشنوایان مقطع راهنمایی انتخاب شدند. برای انجام آزمون، از دو تکلیف محقق ساخته استفاده و در ابتدا روایی محتوایی و سپس با استفاده از روش آزمون- باز آزمون، پایایی تکلیف درک واژگان غیر استعاری و تکلیف درک ترکیبات استعاری ارزیابی شد. سپس تکلیف درک واژگان غیر استعاری اجرا و چنانچه آزمودنی به بیش از 75 درصد کلمات پاسخ صحیح داده و بقیه معیارهای انتخاب نمونه را دارا بود، تکلیف درک ترکیبات استعاری اجرا می شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین نمره درک ترکیبات استعاری دانش آموزان شنوا و آسیب دیده شنوایی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). بیشترین تعداد پاسخهای غلط دانش آموزان آسیب دیده شنوایی از نوع لفظی بود. در هیچ یک از دو گروه، میانگین پاسخهای صحیح در سه پایه تحصیلی اختلاف معناداری نداشت. نتیجهگیری: دانش آموزان آسیب دیده شنوایی در درک ترکیبات استعاری در طول 3 پایه تحصیلی رشدی نداشته و پاسخ های غلط ایشان به آزمون، حاکی از فهم لفظی ایشان از ترکیبات استعاری است. تفاوت قابل ملاحظه دانش آموزان شنوا و آسیب دیده شنوایی در درک ترکیبات استعاری نشان دهنده نیاز ویژه آنها به آموزش در این زمینه می باشد.
مقایسه عملکرد تحصیلی و رفتاری دانش آموزان پسر کم شنوای مدارس استثنایی و تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه وضعیت پیشرفت تحصیلی و رفتاری دانش آموزان پسر کم شنوای مدارس استثنایی و مدارس تلفیقی استان قم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق 151 نفر از والدین و معلمان دانش آموز پسر کم شنوای مدارس استثنایی و تلفیقی استان قم بود. با توجه اهداف تحقیق 120 نفر به طور تصادفی و در دسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه ارزیابی و رفتاری راتر و آزمون ماتریس پیش رونده بود. پرسشنامه آزمون ماتریس پیش رونده به منظور تعیین بهره هوشی دانش آموزان و پرسشنامه های دموگرافیک و ارزیابی رفتار راتر A و B به ترتیب به منظور تعیین میزان پیشرفت تحصیلی و نحوه رفتار دانش آموزان در بین معلمین و والدین دانش آموزان توزیع شد تا اطلاعات مورد نیاز از این طریق به دست آید. اطلاعات جمع آوری شده با بهره گیری از روشهای آماری همبستگی و T استودنت تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق مبین این است که بین نمرات دانش آموزان استثنایی و تلفیقی در حد از نظر آماری تفاوت معناداری وجود ندارد. اما میزان افسردگی و رفتار ضداجتماعی آنها در حد تفاوت آماری معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند، در مقایسه با دانش آموزانی که در مدارس تلفیقی تحصیل می کردند، دارای افسردگی کمتر و رفتار ضد اجتماعی بیشتر هستند.
راهبردهای ارتقای کیفی آموزش ریاضیات در دانش آموزان آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب شنوایی، رشد به هنجار بسیاری از توانمندی های تحصیلی را تحت الشعاع قرارمی دهدوپیشرفت آن رابا کندی رشد مواجه می سازد. آسیب شنوایی، پیشرفت حوزه ی تحصیل ازجمله یادگیری ریاضیات را نیز تحت تاثیرقرار می دهد.مهارت گوش دادن درواقع بنیادی ترین مهارت زبانی محسوب می شود، چنانچه این مهارت تحت الشعاع افت شنوایی قرار گیرد و فرد قادر به شنیدن درست کلمات وجملات نباشد، بدون تردید مهارت صحبت کردن، خواندن، نوشتن و ریاضیات وی نیز تحت تاثیر قرارخواهدگرفت. ارائه روش های متنوع یاددهی - یادگیری در جهت پیشرفت تفکر استنتاجی و ساختارهای شناختی ریاضیات وهم چنین توسعه درک مفاهیم درحوزه ی ریاضیات درخدمات توان بخشی دانش آموزان کم شنوا شایان اهمیت است . لذا در این مقاله، سعی شده است تا راهکارهای مناسبی به آموزگاران جهت ارتقای کیفی آموزش ریاضیات در دانش آموزان آسیب دیده شنوایی ارائه دهد.
مقایسه کفایت اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی دارای مادران با و بدون استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه کفایت اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی دارای مادران با و بدون استرس بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. برای این منظور 121 دانش آموز (دختر و پسر) که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مدارس استثنایی شهر شیراز انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. مقیاس پاسخ به استرس (کوه و همکاران 2001) و مقیاس کفایت اجتماعی (کاریگان، 2007) ابزار های مورد استفاده این پژوهش بودند.
یافته ها: به منظور تحلیل داده های این پژوهش از روش تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد که نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین کفایت اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی مادران با و بدون استرس وجود دارد (p<0/05) بدین معنا که کفایت اجتماعی دانش آموزان دارای مادران با استرس به طور معناداری کمتر از دانش آموزان دارای مادران بدون استرس است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استرس مادر می تواند روی کفایت اجتماعی کودک آسیب دیده شنوایی تأثیر منفی بگذارد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود هراس اجتماعی افراد دارای آسیب شنوایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که افراد با آسیب شنوایی، دارای اختلالات اضطرابی از جمله هراس اجتماعی می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در درمان هراس اجتماعی افراد آسیب دیده شنوایی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد و پیگیری بود. از میان کلیه دانش آموزان آسیب دیده شنوایی 8 تا 18 ساله شهر اراک، 22 نفر که در پرسش نامه هراس و اضطراب اجتماعی Turner نمرات بالایی را به دست آوردند، انتخاب شدند و پس از همتاسازی، بر حسب هوش و سن به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو ماه، 2 جلسه در هفته، آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های Independent t و تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه آزمایش عملکرد بهتری در پس آزمون و همچنین، در موقعیت پیگیری (001/0 > P) نسبت به گروه شاهد داشت. بر اساس یافته ها، آموزش مهارت ها تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش هراس اجتماعی این افراد داشت.
نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش هراس اجتماعی افراد آسیب دیده شنوایی مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر یک دوره تمرینات منتخب بر تعادل کودکان دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر تعادل کودکان دارای آسیب شنوایی بود.
تاثیر بازی درمانی گروهی بر کاهش کمرویی دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بازی به عنوان یک روش درمانی عالی برای درمان مشکلات رفتاری کودکان همواره موردتوجه متخصصان بوده است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی درمانی گروهی بر کاهش کمرویی دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شد.
رابطه ابعاد شخصیت با سبک های دلبستگی و سبک های هویت در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های دلبستگی و هویت به عنوان دو مؤلفه بسیار مهم شخصیت و عوامل مرتبط با آن همواره مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیت با سبک های دلبستگی و سبک های هویت در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود.
مقایسه احساس تنهایی در افراد با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی در افراد با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و عادی انجام شد. جامعه آماری شامل افراد 13 تا 22 ساله ی با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و عادی شهر شیراز بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 116 نفر (32 فرد با آسیب بینایی، 21 فرد با آسیب شنوایی و 63 فرد عادی) انتخاب شد. گروه های با آسیب شنوایی و بینایی با روش نمونه گیری در دسترس و گروه عادی با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس احساس تنهایی برای سنجش احساس تنهایی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که احساس تنهایی در گروه های با آسیب شنوایی و آسیب بینایی به طور معنی داری بیشتر از گروه عادی است. افزون بر این، نتایج نشان داد که احساس تنهایی افراد با آسیب شنوایی و بینایی در خرده مقیاس های تنهاییِ ناشی از ارتباط با خانواده و نشانه های عاطفی تنهایی به طور معنی داری بالاتر از گروه عادی است. بین سه گروه در خرده مقیاس تنهاییِ ناشی از ارتباط با دوستان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با توجه به بالاتر بودن میزان احساس تنهایی در افراد با آسیب های حسی می توان بیان کرد که طراحی و اجرای برنامه های کاهش احساس تنهایی جهت ارتقای سلامت روان شناختی در این افراد ضروری است.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی محیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و چارچوب الگوی آموزشیمحیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی و اعتباریابی درونی آن است. روش این پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی است. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از پایگاه های داخلی و خارجی، و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه بود. انتخاب نمونه ها در هر دو بخش به صورت هدفمند و در بخش کیفی جهت مصاحبه 39 نفر از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 34 نفر از متخصصین در دانشگاه های و موسسات مختلف کشور ایران، استرالیا و آمریکا بودند.جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل محتوا از اسناد و پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی، و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای استقراییو در بخش کمی با استفاده روش های آماری توصیفی و استنباطی انجام شده است. طبق تحلیل محتوای انجام شده، هفت طبقه درگیر شدن، تعامل، بازخورد، محتوا، منابع، ارزشیابی و پشتیبانی به دست آمد. همچنین 24 زیر مؤلفه برای طبقه های اصلی استخراج شدند. پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی بالایی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان با آسیب شنوایی دارد
پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان با آسیب شنوایی بر مبنای روان بنه هیجانی سازش نایافته مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آسیب شنوایی از جمله نا توانی هایی است که می تواند منجر به کاهش سلامت روانی مادران و در نتیجه اختلالات رفتاری در کودک شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان با آسیب شنوایی بر مبنای روان بنه های هیجانی سازش نا یافته مادران انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان با آسیب شنوایی شهرستان رشت در سال 1396 بودند که به کلینیک ناشنوایی پژواک شهرستان رشت رجوع کرده بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 140 نفر از این مادران بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های اختلالات رفتاری (آیبرگ، 1978) و روان بنه های سازش نایافته ( یانگ ، 1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه همزمان تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد بین روان بنه های سازش نا یافته مادر و اختلالات رفتاری کودکان با آسیب شنوایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (0/01> P ). همچنین روان بنه های خودگردانی، گوش به زنگی، و محدودیت مختل در مادران توانستند اختلال رفتاری کودک را پیش بینی کنند. در این میان روان بنه گوش به زنگی (01/0> P ،76/2 t= ،253/0= B ) بیش از روان بنه های دیگر عامل پیش بینی کننده معنادار اختلال رفتاری است. نتیجه گیری: اصلاح روان بنه های هیجانی مادران و در نتیجه ارتباط مؤثر با کودک با آسیب شنوایی می تواند موجبات کاهش اختلالات رفتاری و در نتیجه بهبود سلامت روانی آنها را فراهم آورد.
اثربخشی برنامه آموزش مدیریت شرم بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
149-162
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : روش های متعددی برای افزایش مهارت های اجتماعی و سازش یافتگی افراد با آسیب شنوایی به کار می رود. در این ارتباط پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش مدیریت شرم بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان با آسیب شنوایی انجام شده است. روش : در این پژوهش، از طرح نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با آسیب شنوایی شهر کرج در سال 1396 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از آنها به عنوان نمونه مورد مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی ( گرشام و الیوت، 1990 ) و پرسشنامه پرخاشگری باس و وارن (2000) بوده است . مداخله آموزشی برای گروه آزمایش در طی 14 جلسه انجام شد در حالی که گروه گواه چنین مداخله ای را دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد برنامه آموزش مدیریت شرم، بر کاهش پرخاشگری و مؤلفه های کلامی، خشم و خصومت پرخاشگری به غیر از مؤلفه بدنی پرخاشگری، تأثیر معناداری دارد. علاوه بر این، در پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزشی مدیریت شرم بر مهارت های اجتماعی و مؤلفه های همکاری، ابراز وجود، و خویشتن داری مورد تأیید قرار گرفت (0/01>P). نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد برنامه آموزشی مدیریت شرم با افزایش حرمت خود کودکان با آسیب شنوایی، روش مؤثری برای کاهش پرخاشگری و بهبود مهارت های ارتباطی باشد.
اثربخشی برنامه تعامل مادر با کودک بر تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب شنوایی یکی از پیچیده ترین آسیب های حسی است که بر تنیدگی فرزندپروری و تعامل والد-کودک تأثیر دارد. برنامه تعامل والد-کودک برگرفته از نظریه درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک است که شیلا آیبرگ براساس نظریه ی رفتار کنشگر، روان درمانی سنتی کودک و رشد نخستین کودک تدوین کرده است. این برنامه هم از نظریه ی دلبستگی و هم از نظریه ی یادگیری اجتماعی به منظور دستیابی به شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه بهره جسته است. از این رو به نظر می رسد تعامل والد-کودک برای آموزش نحوه تعامل صحیح با کودک و کاهش تنیدگی فرزندپروری؛ بالاخص برای گروه آسیب دیده شنوایی که دارای والدینی شنوا هستند، مؤثر است. والدینی که دارای فرزندی با آسیب شنوایی هستند، ارزیابی شناختی منفی از توانمندی های خود به عنوان والد دارند از این رو باعث کاهش سلامت روانی و بهزیستی والدین می شوند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تعامل مادر-کودک برای مادران دارای کودک با آسیب شنوایی بر کاهش تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک انجام شده است. پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 کودک دارای آسیب شنوایی پیش دبستانی و والدین شان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه تعامل والد-کودک توسط پژوهشگر تدوین و طراحی گردید. این برنامه شامل تهیه نیازسنجی و تدوین یک سری مؤلفه های برنامه آموزش والدین (مهارت های تعامل کودک مدار و مهارت های والدگری) بود. مهارت های تعامل کودک مدار شامل جایزه دادن، تقلید، بازتاب، توصیف، اشتیاق و جلب توجه و تمرکز مدنظر قرار گرفت، و سپس مهارت های والدگری شامل صدور فرامین خوب، تشویق فرمان برداری، محروم سازی با روی صندلی قرار گرفتن به خاطر نافرمانی و ایجاد قوانین معتبر در خانه تنظیم گردید. سپس آزمودنی های گروه آزمایش برنامه تعامل والد-کودک را در قالب 12 جلسه دو ساعته در طی یک ماه دریافت کردند. برای بررسی تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری از مقیاس رابطه ی والد-کودک و مقیاس تنیدگی والدگری استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات در تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری در پدران اثرگذار بوده؛ ولی در مادران، در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون افزایش بیشتری یافته است. نتایج این پژوهش اهمیت مشارکت والدین در برنامه آموزشی تعامل والد-کودک به عنوان والد-درمانگر را نشان می دهد. یافته ها همچنین اثربخشی برنامه تعامل والد-کودک بر بهبود رابطه بین والدین با کودک دارای آسیب شنوایی را نیز نشان می دهد.
نقش حرمت خود و هوش هیجانی در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
162-172
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین حواس انسان، حس شنوایی است که آسیب آن می تواند فرایند سازش با محیط زندگ ی را تحت تأثیر قرار داده و موجب تأخیر در تحول و پردازش فرا ی ندهای ذهن ی و شناختی شود. همچنین تاب آوری به مهارت ها و توانمندی ها یی اشاره دارد که فرد را قادر م ی سازد با سخت ی ها، مشکلات، و کشاکش های زندگی سازش کند. بدین ترتیب هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی و حرمت خود در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان دارای آسیب شنوایی است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. نمونه مورد مطالعه شامل 81 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مبتلابه آسیب شنوایی در دامنه سنی 13 -10 سال مقطع ابتدایی شهر شیراز بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سطوح تاب آوری، حرمت خود، و هوش هیجانی به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، حرمت خود کوپر اسمیت (1967)، و هوش هیجانی شرینگ (1999) سنجیده شد و در پایان داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که تاب آوری با هوش هیجانی و حرمت خود همبستگی مثبت و معنی دار دارد (0/05> p ). همچنین نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر هوش هیجانی 33 درصد از واریانس تاب آوری ( 0/002> p ) و متغیر حرمت خود عمومی 24 درصد از واریانس تاب آوری را پیش بینی می کند (0/025> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش مبنی بر نقش هوش هیجانی و حرمت خود در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان با آسیب شنوایی، می توان نتیجه گرفت که با پرورش این سازه ها در این دانش آموزان می توان انعطاف پذیری و سطح سازش یافتگی آنها را ارتقا بخشید.
تاثیر برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب شنوایی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 13 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه توانایی شناختی نجاتی (1392) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت. بر اساس یافته ها، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه، کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آسیب شنوایی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، در حالی که استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 13 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نگردید. ابزارهای پژوهش، آزمون مشکلات رفتاری (2001) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (1396) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه، مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود مشکلات رفتاری و حافظه فعال چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
تاثیر برنامه توانبخشی شناختی بر حافظه آینده نگر و گذشته نگر دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
75 - 90
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه توانبخشی شناختی بر حافظه آینده نگر و گذشته نگر دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان با آسیب شنوایی شهر اصفهان تشکیل دادند. در پژوهش حاضر 26 نفر از دانش آموزان دختر با آسیب شنوایی شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از مدرسه ناشنوایان میر انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان به دو گروه 13 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی را در 10 جلسه (هفته ای 2 جلسه؛ هر جلسه 50 دقیقه ) دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه حافظه آینده نگر گذشته نگر کرافورد، اسمیت، مایلور، دلاسالا و لوجی بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون نشان داد که در مرحله بعد از مداخله، میانگین نمرات حافظه آینده نگر و گذشته نگر گروه آزمایش به طور معناداری بیشتتر از گروه کنترل بود. برنامه توانبخشی شناختی، حافظه آینده نگر و گذشته نگر دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توانبخشی شناختی برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی اثربخشی روش پاسخ کاملاً فیزیکی بر یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان با آسیب شنوایی
حوزه های تخصصی:
آسیب شنوایی رایج ترین نقص مادرزادی است و میزان شیوع آن در زمان تولد بیش از دو برابر مجموع دیگر اختلالات قابل ارزیابی کودکان است. آسیب شنوایی ازجمله آسیب هایی است که بیشترین تأثیر مخرب را بر یادگیری زبان و بخصوص زبان دوم دارد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف اثربخشی روش پاسخ کاملاً فیزیکی بر یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مورد منفرد با طرح A- B-A است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه هشتم شهرستان سنقر در سال تحصیلی 401 - 1400 بود. ازآنجاکه پژوهش حاضر، به دنبال موارد خاص و یا غیرمعمول بود، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد، بدین معنی که سه دانش آموز پسر پایه هشتم که نمرات پایینی در درس زبان انگلیسی گرفتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. سه دانش آموز موردنظر به مدت 10 جلسه (هفته ای دو جلسه هر جلسه 90 دقیقه) تحت آموزش پاسخ کاملاً فیزیکی قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از درصد داده های غیر همپوش (PND) و d کوهن برای درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها نشان داد که سه آزمودنی در خط پایه نمرات زبان انگلیسی تقریباً ثابتی داشت که در جلسه آخر مداخله به درصد بهبودی (PND) 75 درصد رسیدند و بعد از پیگیری به درصد بهبودی(PND) 100 درصد رسیدند. همچنین اندازه اثر با استفاده از d کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب 2/27، 1/70 و 2/14 به دست آمد که در سطح بهبودی متوسطی قرار داشتند. بنابراین روش پاسخ کاملاً فیزیکی توانست زبان انگلیسی دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود ببخشد. ازاین رو، این روش می تواند موردتوجه معلمان استثنایی، معلمان زبان، روانشناسان و برنامه ریزان مربوطه قرار گیرد.
سنجش انطباق کتب فارسی پایه اول ابتدایی دوره های تلفیقی با نیازها و قابلیت های دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان انطباق محتوای کتب فارسی پایه اول دبستان در دوره های تلفیقی با نیازها و قابلیت های دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و راهبردهای روش تحلیل محتوا انجام شده است و سپس با استفاده از روش تحلیل تفسیری موردنظر گال و همکارانش، نقاط قوت و ضعف محتوای کتاب های مذکور مشخص گردید. به جهت سنجش اعتبار یافته های به دست آمده از روش های موردنظر گوبا و لینکن، استفاده شده است. یافته های تحقیق مؤید این مطلب است که محتوای کتاب های فارسی و مهارت های نوشتن سال تحصیلی 1400-1399 در پایه اول دبستان نمی تواند نیازهای دانش آموزان با آسیب شنوایی را در «قابلیت های پایه هیجان کارکردی» موردنظر رویکرد تحولی رشد یکپارچه به ویژه «خلق و بازنمایی ایده ها» مرتفع نماید. از تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت تسلط فرد به قابلیت «خلق و بازنمایی ایده ها» موجب اصلاح گفتار و توسعه خزانه لغت فرد و درنتیجه تقویت سواد خواندن و نوشتن افراد با آسیبِ شنوایی می شود و ازآنجایی که قابلیت یادشده مبنایی برای یادگیری سایر علوم است، لذا ضعف در قابلیت «خلق و بازنمایی ایده ها» می تواند تهدیدی برای افراد جامعه هدف محسوب گردد و در تحصیل، آنان را در چرخه شکست قرار دهد.
ارزیابی دستور داستان در گفتمان روایتی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۳۶-۱۲۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آزمون گفتمان روایتی فارسی که ابزاری برای بررسی بالینی گفتمان کودکان و بزرگسالان فارسی زبان با و بدون نیازهای ویژه به شمار می رود، مقیاسی برای ارزیابی دستور داستان ارائه نکرده است. پژوهش حاضر به منظور استانداردسازی آزمون دستور داستان در گفتمان روایتی فارسی زبانان مبتلا به اختلالات ارتباطی جهت ارزیابی بالینی انجام شد. روش کار: با استفاده از مقیاس لیکرت برای ارزیابی روایت، از پرسشنامه پنج سطحی برای سنجش وضوح عناصر چهار بخش روایت در مدل سلسله مراتبی ثرندایک استفاده شد. برای تعیین این که آیا سؤالات پیشنهادی، دامنه رفتاری مشاهده شده (دستور داستان) را پوشش می دهد، و برای همه آزمون گران ساده و ملموس است، و به طور کلی پرسشنامه دارای شاخص اعتبار محتوای بالایی بر اساس نظر متخصصان می باشد یا خیر، با شش زبان شناس و شش آسیب شناس گفتار و زبان مشاوره شد. برای تعیین روایی افتراقی، بررسی دستور داستان در رابطه با دو تکلیف بازگویی داستان و خلق بداهه روایت توسط دو گروه از دانش آموزان دبستانی با و بدون اختلال شنوایی در مدارس ابتدایی عادی انجام شد. پایایی به صورت درون ارزیاب و برون ارزیاب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در بخش های صحنه و موضوع، بین میانگین نمرات گروه های شنوا و دچار آسیب شنوایی در خلق روایت یا بازگویی داستان تفاوت معنا داری وجود نداشت اما در بخش های اپیزودها (001/0>P) و گره گشایی (001/0>P)، نمرات گروه شنوا به طور قابل توجهی بالاتر از گروه آسیب دیده شنوایی بود. نتیجه گیری: روایی و پایایی آزمون مبتنی بر مدل ثرندایک مشخص کرد که برای ارزیابی بالینی دستور داستان موثر است.