فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۴۱ تا ۱۰٬۵۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی دامنة نفوذ و گسترش واژه های فارسی در زبان های دیگر و از آن جمله زبان های اروپایی و به طور خاص زبان انگلیسی از جمله موضوعات درخور توجهی است که با وجود اهمیت انکارناپذیرش از منظر زبان شناختی و نیز فرهنگی و تاریخی کماکان ابعاد مختلف آن در مطالعات ریشه شناختی مغفول مانده است. در این بین، بررسی واژه های انگلیسی با ریشة فارسی بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از این مجموعه به نام های گیاهان اختصاص دارد؛ نام هایی که در دوره های مختلف زمانی و به شکل غیرمستقیم به این زبان راه یافته اند و در روند انتقال با تغییرات متعددی از جمله تغییرات آوایی و دگرگونی های معنایی (گسترش، کاهش، تغییر) همراه شده اند. در این نوشتارکه مبتنی بر مطالعه ای گسترده و جامع درخصوص وام واژه های فارسی در زبان های اروپایی و به طور خاص زبان انگلیسی تدوین شده است، بیست و چهار واژه از مجموعِ بیش از چهل واژه شناسایی شده برگرفته از نام های فارسی گیاهان در زبان انگلیسی، با تکیه بر فرهنگ ها و مطالعات معتبر ریشه شناختی به شیوه ای توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی، سعی بر آن بوده تا اطلاعات مرتبط با ریشة واژه در زبان فارسی، معنا و دامنه کاربرد، روند انتقال، زبان های واسط، تغییرات آوایی و دگرگونی های معنایی به نحوی نظام مند ارائه گردد. به علاوه برای آشنایی بیشتر با نوع کاربرد این واژه ها در زبان مبدأ، تا حد امکان در مورد تعدادی از مدخل ها، داده هایی از نحوة کاربردشان در متون قدیم فارسی ارائه شده است. در مواردی نیز که این واژه ها به دیگر زبانهای اروپایی راه یافته اند، تلاش برآن بوده تا آنها نیز معرفی گردند.
بازیابی عنصر مکان در «بوف کور» صادق هدایت بر پایه ی جغرافیای تاریخی ری و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بخش هایی از رمان «بوف کورِ» صادق هدایت، آشکارا به برخی از مکان ها اشاره شده است. اما واقعیت های مکانی آن گونه با تمهیدات داستانی درآمیخته و نگارش تأویل پذیرانه ی این اثر را تحت شعاع قرار داده که ماهیت مکان واقعی رویدادها را در هاله ای از ابهام پیچیده است. و بسیاری را بر آن داشته تا گمان کنند «رمان بوف کور فاقد زمان و مکان است.» در حالی که بخش گسترده ای از فضاهای شبه خیالی بوف کور را می توان با تکیه بر جغرافیای تاریخی «ری و تهران» بازیافت که گستره ی تاریخی عهود باستان، سده های میانه و دوره ی صفوی تا قاجار را در بر می گیرد. در این مقاله با تکیه بر نشانه های درون متنی اثر و انطباق آن ها با جزئیات جغرافیای تاریخی «ری و تهران» نقشه ی مسیر راوی در یک مکان واقعی و عینی بازشناسی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، اجزای مکان در بوف کور را می توان در سه مؤلفه ی مبدأ، مقصد و مسیر حرکت قهرمان به سوی گورستان و قلعه ی بیرون شهر بازیابی کرد که با بازنمایی عناصری تازه در پی ابهام زدایی از عنصر مکان در بوف کور صادق هدایت است.
سیمای کودکان کار در آثار داستانی کودک و نوجوان فارسی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های کودک و نوجوان، به طور عام و داستان های کودکان کار و خیابانی، به طور خاص، با فراهم آوردن زمینه و فضای تخیلی، به مخاطبان خود این امکان را می دهند تا ضمن هم ذات پنداری و همانندسازی با شخصیت های داستان، به وجهی خیالی، اما معرفت شناسانه، ماجراها و کشمکش های گاه ناخوشایند زندگی را نیز تجربه کنند و افق دیدشان را گسترش بخشند. از سویی، دقت نظر در شیوة تحلیل و جهت گیری های متون داستانی به مقولة کار کودکان، روشنگر دگرگونی ذهنیت یا الگوهای گفتمانی مربوط به کار کودک در گذر زمان، خواهد بود. در این مقاله که به شیوة تحلیل محتوای کیفی، بیش از پنجاه رمان و مجموعه داستان با نگاهی جامعه شناسانه بررسی شده است،کوشیده ایم تا به این پرسش بنیادین پاسخ گوییم که داستان کودک و نوجوان ایران پس از انقلاب اسلامی در گسترة چندین دهه نسبت به کار کودک و زندگی کودکان کار و خیابان چه الگوها و دیدگاه هایی را فرانموده است. یافتة نهایی پژوهش به اجمال نشان می دهد که نگاه به کار کودک در جهان سنتی و روستایی داستان، به مثابة عنصری مثبت و مرحله ای برای تشرف او به بزرگسالی، و در فضای شهری و صنعتی در حکم مقوله ای از جنس استثمار و تعرض به حقوق کودک است. این دگرگونی با تحولات اجتماعی ایران و جایگزینی اقتصاد عمدتاً دهقانی با اقتصاد صنعتی هم نوایی دارد.
بررسی و تحلیل تصویر در شرح شطحیات روزبهان بقلی شیرازی (606-522)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزبهان بقلی شیرازی یکی از مشهورترین عارفانی است که آثار گوناگونی از او در زمینه های عرفان و حدیث و تفسیر و فقه، به زبان های فارسی و عربی بر جای مانده است. شرح شطحیاتیکی از مهم ترین آثار فارسی اوست. این اثر افزون بر اهمیتش در شطح و دفاع از کلام شورانگیز عارفان، ازنظر نثر شاعرانه و زبان تصویری و خیال انگیز نیز درخور توجه است. این پژوهش با بررسی شگردهای تصویرساز روزبهان در شرح شطحیات، نمونه هایی از آن را برای مخاطبان بیان می کند. التباس و رؤیت و مصدرهای جعلی، استعاره های محوری روزبهان را در این کتاب تشکیل می دهند که گویا در نظریة جمال پرستی او ریشه دارند. ضعف زبان روزمره و ناتوانی آن در بیان تجربه های ناب روحی، کلام او را از تخیل و استعاره و رمز و دیگر عناصر خیال انگیز سرشار می کند. یافته های این پژوهش در شرح شطحیاتبیانگر آن است که تشبیه و استعاره، به ویژه به طور فشرده، شمار بیشتری نسبت به عناصر دیگر خیال دارد. همچنین شگردهای دیگر تصویرسازی مانند تشخیص، بیان نقیضی، تکرار، رمزگرایی، مصدرهای جعلی و انتزاعی به آشنایی زدایی نثر کتاب انجامیده و باعث یکتایی و برجستگی این اثر در بین نثرهای دیگر عرفانی شده است. خاستگاه عنصرهای تصویرساز شرح شطحیاتاز حوزة طبیعت است. شمار بسیار استعاره های تجریدی این اثر، بیانگر تصوف پارسی روزبهان در برابر تصوف تمثیلی خراسان است.
بررسی تطبیقی حکایتی از مثنوی معنوی «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» با مآخذ روایی آن بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنویاز مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» از مثنویبا ترجمه رساله قشیریهو تذکرة الاولیابر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرار گرفته است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، «ولی و عارف واصل»، در رساله قشیریه«مقام رضا» و در تذکرة الاولیا«تسلیم» است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغه های عارفانه روایت برجسته شده است. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تأثیر و نشانه های دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی و معنوی را از نو بازتولید کرده اند. سه اثر مذکور به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگی های موقّتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژه ای را خلق می کنند. این آثار در به چالش کشیدن ویژگی های عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بوده اند.
تحلیل تطبیقی برخی مضامین عاشورایی در شعر معاصر ایران و جبل عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جبل عامل، منطقه ای است در جنوب لبنان، مشرف بر دریای مدیترانه که تا حدود فلسطین امتداد دارد و شامل شهرهای صور، صیدا، بنت جبیل، نبطیه و...است. ساکنان جبل عامل، شیعه هستند و اشتراکات دینی و اعتقادی زیادی با مردم ایران دارند و ازآنجاکه آنها نیز مانند ایرانیان، زیر سلطه استعمار و تجاوزات دشمنان قرار داشته اند، شباهت های زیادی میان اشعار عاشورایی شاعران دو منطقه وجود دارد. در ایران، سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، فصلی جدید در شعر عاشورایی معاصر گشود و جریانی نو در سرایش آثار مذهبی و عاشورایی پدید آورد که تنوع و گستردگی آن، در هیچ دورانی وجود نداشته است. از سوی دیگر، در جبل عامل نیز حضور استعمارگران و تجاوزات پی درپی رژیم صهیونیستی و مقاومت مردم لبنان در برابر آنها، سبب شده است تا شاعران، بیش ازپیش به شعر عاشورایی بپردازند. در این مقاله، سعی شده است که مهم ترین مضامین مشترک عاشورایی در شعر معاصر دو سرزمین، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
خوانش داستان هفتواد از دید تاریخگرایی نوین و تحلیل گفتمان دکتر علیرضا قاسمی- دکتر فاطمه کاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا از دو دید تاریخگرایی نوین و تحلیل گفتمان، که با مقوله های قدرت و ایدئولوژی پیوندی ژرف دارند، به بازخوانی این داستان بپردازد و وجوه مغفول و نکاویدة آن را بازنمایاند. در مجموع، تنش میان عناصر ساسانی و اشکانی، تقابل قدرت مشروع و نامشروع و هژمونی نظام طبقاتی و مالی و نیز تقابل دو آیین زردشتی و مهرپرستی، بنمایة داستان هفتواد در هریک از این خوانشها است. همچنین بررسی عناصر و نشانه های روایت شاهنامه و دیگر منابع داستان هفتواد، نشان می دهد که منابع قدرت سیاسی و ایدئولوژیک در صورتبندی وقایع در منبع اصلیِ روایت شاهنامه (کارنامة اردشیر بابکان) و در پی آن در خودِ شاهنامه نقش مهمی ایفا کرده است.
رمان نو
حوزههای تخصصی:
رمان نو یکی از گونه های مهم رمان است که از نظر محتوا و فرم بسیار متفاوت از گونه پیشین خود است. نویسندگان این نوع رمان هریک به شیوه ای مستقل و بدون رعایت اصول و چارچوبی خاص قلم می زنند. بنیانگذار و نظریه پردازی که قواعد این گونه رمان را به طور منسجم و منظم تبیین کند وجود ندارد. البته این گونه رمان ها رها شده و بدون موازین نیستند و حتی مهم و تاثیرگذار هم هستند، به طوری که نویسندگان این گونه با خلق آثاری برجسته سه دهه آن را تداوم دادند. رمان نو وصف دنیای معاصر است و بشر این عصر را آگاهانه یا ناآگاهانه صرفا توصف می کند، نه نقد و نمی خواهد از آن عبور کند. رمان نو به ملاک ها و عناصر سنتی چون طرح، شخصیت، تشریح حالت های روحی و ذهنی اشخاص، ارتباط معمول بین زمان و مکان و ایجاد نظامی از علائم جهت راهنمایی خواننده، عمل داستانی، سلسله حوادث منظم، شیوه های معمولی روایت داستان توجهی ندارد. موضوع برایش بی اهمیت است و آنچه مهم است خود رمان و نوشتن رمان است.
بررسی آثار فارسی درباره تأثیر زبان و ادب فارسی بر آثار ادبی قاضی نذرالاسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
بازتاب عناصر فرهنگ و ادب عامه در گاهشماری سنگسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاهشماری و آداب مربوط به آن بخشی از فرهنگ عامیانه است که بررسی دقیق آنها ،در مطالعه ارزش های اجتماعی و تحقیقات جامعه شناختی راهنمای خوبی برای ما خواهد بود.گاهشماری در ایران سابقه ای بسیار طولانی دارد و ایرانیان تقویم های متفاوتی را تجربه کرده اند که برخی نشانه های آن هنوز در میان اقوام و طوایف باقی است. یکی از گاهشماری هایی که همچنان مورد استفاده است و نشانه های فرهنگ باستان را درخود دارد،گاهشماری سنگسری است.این گاهشماری بخشی از فرهنگ اقوام به حساب می آید که در میان سنگسری ها با آئین و رسومی بازمانده از آئین مهری و زردشتی و فرهنگ ملّی تلفیق شده است. در این مقاله ضمن پرداختن به این رسوم و جشن ها،به ترانه های عامیانه ی معروف سنگسر می پردازیم که ارتباط مستقیمی با گاهنما و نظام معیشتی مردم دارد.بررسی این ترانه ها به ما کمک می کند تا علاوه بر به دست آوردن شناخت کلی نسبت به روحیه ی مردم این دیار با برخی مناسبات اجتماعی آنان نیز آشنا شویم.
دیگری در اندیشه و آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «دیگری» یکی از مفاهیم بنیادین فلسفی است که به ویژه در قرن بیستم و در آثار هوسرل، هایدگر، سارتر و لویناس اهمیت معرفت شناختی و هستی شناختی پیدا کرد و سپس، به واسطه باختین، به حوزه ادبیات و نظریه های ادبی وارد شد. از چشم انداز «مفهوم دیگری»، می توان گفت پس از پیوستن ناصرخسرو به مذهب اسماعیلیه، طرحی آرمان شهری از دین و مذهب، حاکم و حکومت، شعر و شاعر، فلسفه و فیلسوفان و... در ذهن و زبان او شکل می گیرد و براین اساس، هرکس و هرچیزی از این خطوط مشخص پا را فراتر یا فروتر بگذارد از گزند تیغ تیز طرد و حذف و هجو ناصرخسرو در امان نمی ماند. در این نوشتار، پس از تبیین مبانی نظری مفهوم دیگری، به طرح آرمان شهر ناصری می پردازیم و پس از آن، از منظر مفهوم دیگری، به توصیف و تحلیل نحوه مواجهه ناصرخسرو با صنوف و طبقات مختلف سیاسی، اجتماعی و فلسفی و ادبی و... خواهیم پرداخت.
کارکردهای داستان حضرت موسی(ع) در شعر سبک خراسانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور حجم گسترده توأم با ظرفیت های فکری و بلاغی داستان های پیامبران در قرآنکریم، مایه پذیرش نقش های گوناگون از سوی این قصص قرآنی در عرصة شعر فارسی شده است. در این میان، گستردگی رخدادهای دورة حیات و تنوّع ابعاد شخصیتی حضرت موسی کلیم الله(ع) در قرآن، به ویژه تقابل او با نیروهای مخالف در چندین جبهه اعتقادی، سیاسی و اقتصادی، سبب شده است سرایندگان فارسی زبان هریک به تناسب افق فکری خود دریافت های گوناگونی از آن به عمل آورند و به دلیل اشتمال آن بر گزیده های حکمت و عرفان و چکیده نظریّات تعلیمی صوفیه و اهل تصوّف، آن را آیینه طریقت و دستورالعمل آموزه های خود قرار دهند. موضوع این مقاله، تحلیل کارکرد های چندگانه داستان موسی(ع) در شعر فارسی با تأکید بر نقش و بن مایه های تعلیمی و تربیت عرفانی آن، بر پایه دو شیوة سندکاوی و بررسی توصیفی است. بر اساس این پژوهش، کارکردهای این قصّه در شعر فارسی دارای چهار گونه ستایشی، وصفی، تعلیمی و عرفانی است و دو کارکرد اخیر، افزون بر هم سویی با اهداف قرآنی آن، از جذّابیت، لطایف عرفانی، دلالت های معنایی چندگانه و نقش های انگیزشی و اقناعی برخوردار است و به همین سبب، در نظام تربیت اجتماعی و تعلیم باطنی ایرانیان پیوسته به عنوان «رسانة» تربیتی و معرفتی مورد توجّه بوده است.
نقش کنایه در ارتباط های غیر کلامی تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
بیهقی به عنوان نویسنده ای هوشمند برای آفرینش تاریخی زنده از شگردهای گونه گونی ازجمله ارتباط غیرکلامی بهره برده است. وی برای طرح مؤثرتر معنا با ارتباط غیرکلامی به پیوند این شیوه با استفاده از دستمایه های بیانی از جمله کنایه پرداخته است. ارتباط غیرکلامی عبارت است از تمامی محرّک های غیرکلامی در یک محیط ارتباطی که هم به وسیله ی منبع (فرستنده) و هم استفاده ی آن از محیط به وجود می آید و دارای ارزش پیامی بالقوّه برای فرستنده و گیرنده است. این امر ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشد و می تواند به دامنه ی وسیعی از پدیده ها اطلاق شود که حوزه ی گسترده ای را در بر می گیرد؛ از بیان چهره ای و اشاره ی اندامی تا مُد و نماد های وضعیتی، از رقص و نمایش تا موسیقی و لال بازی. دراین مقاله پس از معرفی مؤلّفه های ارتباط غیرکلامی و اهمیت نقش کنایه در این ارتباط ها به استخراج و تحلیل آن ها پرداخته شد. دستاورد پژوهش ناظر براین است که از میان مؤلّفه ها ی مختلف، مؤلّفه ی اشاره و حرکت به دلیل حمایت و طرفداری از شخص مورد نظر، نفرت به علت تنزّل مقام، نشان دادن قدرت و اُبُهت و... بالاترین بسامد و مؤلّفه ی زمان به دلیل عجله و شتاب کم ترین بسامد را داشته است.
نمادشناسی جامه های سرخ در ادب فارسی (از آغاز تا دوره مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره بخشی از فرهنگ و وهویّت هر جامعه ای در جامه های آن سرزمین نمایان است. گام هایی که برای شناخت جامه های ایرانی برداشته شده با پژوهش های باستان شناسی همراه بوده است و کمتر به ادبیّات و آثار ادبی که زبان ثبت تاریخ و فرهنگ ایران است توجّه شده است. درحالی که بررسی جایگاه جامه ها و لباس ها در آثار ادبی می تواند راهگشای بسیاری از پژوهش های انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی باشد و نتایج آن به بهبود زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم و نیز درک بهتر آثار ادبی و حفظ هویّت فرهنگی کمک نماید. جامه های سرخ در ادب فارسی نماد قدرت و پادشاهی، دادخواهی، عشق و زیبایی، جشن و شادی و پاکدامنی، خشم و غضب، جنگ و جنگاوران، خادمان، سرکشی و دشمنی، دادخواهی، زنانگی، مجازات، خوش یمنی، خون خواهی وخونریزی، پیروان آیین مهر و شیعیان عهد صفوی بوده است. در این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای پس از بررسی جایگاه رنگ سرخ در تمدّن و فرهنگ های گوناگون و در ادبیّات فارسی، به نمادشناسی جامه(انواع پوشش های سر، تن پوش ها ، پاپوش ها و تاج) های سرخ(لعل، لال، آل، ارغوانی، لاله گون و قرمز) در آثار نظم و نثر فارسی از آغاز تا دوره مشروطه پرداخته شده است.
از پیرامتن به متن، بررسیِ شکافی گونه شناختی در سه گانه داستانی کزازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
135 - 156
حوزههای تخصصی:
داستان های زیست نگارانه (زندگی نامه ای)، یکی از رایج ترین گونه های نوشتاری در ادبیات معاصر اروپا به شمار می روند. نوشته هایی که با محور قراردادن زندگی شخصیتی حقیقی، سعی در بازآفرینی آن به شیوه های گوناگون دارند. هر چند شمار این نوشته ها هنوز در ایران انگشت شمارند، اما هستند در این میان آثاری که مطالعه آنها ما را در فهم ظرایف خاص این گونه ادبی و آشنایی با ظرفیتهای آن یاری می کنند. از جمله سه گانه داستانی جلال الدین کزازی، فرزند ایران (۱۳۹۱)، پدر ایران (۱۳۹۲) و وَخشور ایران (۱۳۹۳) که به ترتیب با الهام از زندگی و سرگذشت فردوسی، کوروش و زرتشت به رشته تحریر درآمده اند. مجموعه ای که بررسی آن می تواند ما را با برخی از ویژگی های داستان زیست نگارانه و تفاوت های آن با زندگی نامه تاریخی آشنا کند. به همین منظور و برای شناخت بهترِ این گونه ادبی، مقاله حاضر با تکیه بر مطالعات گونه شناختیِ صورت گرفته در فرانسه سعی در دسته بندیِ برخی از ویژگی های شناخته شده این گونه ادبی خواهد داشت.
سبک شناسی نشانه ها در مجموعه شعر «آخر شاهنامه» از اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سبک، شیوه ایی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم خود در اثر ادبی به کار می برد. یکی از روش های به دست آوردن سبک ویژه ی یک نویسنده یا شاعر، بررسی نشانه هایی است که در متن اثرش به کار می گیرد. نشانه هایی که سبب ایجاد تشخص سبکی می شود. تحلیل سبک شناسانه به روش علمی و کاربردی که به تشخیص ژانر ادبی متن و افتراق آن با آثار دیگر کمک می کند و تأیید روش نشانه شناسی برای دستیابی به سبک و نوع ادبی یک اثر از اهداف این تحقیق است. ما برآنیم که نشان دهیم آیا تعداد نشانه ها و بررسی شیوه های استفاده شده در به کارگیری نشانه ها امکان سبک شناسی و ارزش گذاری کیفی یک اثر را به شیوه ایی علمی فراهم می کند؟ ویژگی اصلی آثار «مهدی اخوان ثالث» توجه به زبان و ساختار ادبی متن و غلبه عنصر عاطفه و احساس است. شیوه روایت گونه اشعار اخوان به ویژه در مجموعه آخر شاهنامه زمینه لازم را برای بررسی ساختار روایی این مجموعه به لحاظ نوع ادب غنایی فراهم کرده است. پس از بررسی ساختار نشانه ها در سه شعر منتخب از این مجموعه که داری ساختار مشابهی بودند نتایج قابل تأملی در شناخت سبک شناسی نشانه ها به دست آمد که همگی در پی القای پیام محوری زبان و اندیشه شاعر است. این نشانه ها همگی در یک ساختار منسجم از موسیقی، واژگان، بیان و نحو استفاده شده اند.
بررسی و تحلیل گونه های ادب غنایی در شعر هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی گونه های ادب غنایی و چگونگی کاربرد آن ها در شعر معاصر می تواند ما را با جنبه های تازه ای از شعر دراین مقطع آشنا سازد در این مقاله گونه های ادب غنایی در دو مجموعه شعر سیاه مشق (کلاسیک) و تاسیان (شامل اشعار نیمایی و سپید) از هوشنگ ابتهاج بررسی می شود و هر کدام از این شاهدهای شعری از منظر زیبایی شناسی و دیدگاه های غنایی تحلیل می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد بیشتر گونه های ادب غنایی در شعر هوشنگ ابتهاج وجود دارد. به ویژه گونه هایی که موضوع هایی چون: عشق، سیاست و اجتماع را به تصویر می کشد که همین نشانگر سبک و سیاق رمانتیسم شاعر است. بیشترین میزان استفاده او از گونه های غنایی تصویری است تا گونه های توصیفی یعنی شاعر به جای آن که به توصیف ابنیه و البسه و اطعمه بپردازد به تصویرسازی وضعیت شخصی و اجتماعی سیاسی دوران مشغول است. این مقاله می کوشد تا ابعاد غنایی شعر ابتهاج را واکاوی و بررسی نماید.
سنجه ای برای بازشناسی استعاره با تکیه بر زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«استعاره» جوهر خلاقیت است و «حیرت» جوهر استعاره. انسان، در جاده شناخت، همواره با اطلاعات و داده های حسی و تجربی و کلامی مواجه است که به مدد توانایی های شناختیِ ذهن (مقوله بندی، توجه، پندارینگی، حافظه و ...) دانشِ شخص از جهان را شکل می دهند. دانسته ها و تجربیات ما از جهان پیرامونمان بواسطه وجوه اشتراک و افتراق میان دریافتهای جدید و پیشین در قالب حوزه ها و قاب هایی دسته بندی می شوند که به نوبه خود سنگ بنایی می گردند برای تولید بواسطه ترکیب و یادگیری بواسطه قیاس. آنجا که آفرینشهای ما، اعم از کلامی و غیر کلامی، حاصل آمیزشهای ناآشنا، غیرقابل پیش بینی و یا بهتر بگوییم، «نشاندار» در آن بافت فرهنگی-اجتماعی باشند. جایی است که «استعاره» و قابلیت «استعارینگی» ذهن درگیر است. در این مقاله جستاری که منتج از پژوهشی در خصوص «ترجمه استعاره» است، پژوهشگران، پس از بررسی استعاره از نگاه سنتی و امروزین و تبیین کاستیهای موجود، در صدد برآمده اند که تعریفی فراگیر از استعاره ارائه داده و به شیوه ای ساده و همه کس فهم فرمولی برای بازشناسی آن به دست دهند که زمینه را برای نوعی دسته بندی جدید از انواع استعاره فراهم می آورد.
تبیین تفاوت های متن روایی و غیرروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گفتار روزمره، «داستان» و «روایت» را به جای هم به کار می بریم و کمتر میان آن دو تفاوت قائل می شویم، حال آنکه چنین نیست و اشتباه است و «داستان» با «روایت» و نیز «متن روایی» و «متن غیرروایی» تفاوت هایی با هم دارند. داستان، چیزی است که اتفاق می افتد، در حالی که روایت، نحوة بیان آن رخداد است؛ چنان که اگر بخواهیم داستانی واحد را یک بار برای کودکان و بار دیگر برای بزرگسالان تعریف کنیم، هر بار از شیوة بیان متفاوتی استفاده می کنیم، بدون اینکه پیام و درونمایة داستان تغییر کند. همچنین، بین «متن» و «متن روایی» نیز تفاوت هایی وجود دارد. «متن»، یک شیء، اعمّ از تصاویر، واژگان و... است، در حالی که «متن روایی»، متنی است که داستانی را نقل می کند؛ مثلا اسناد مربوط به جنگ سرد، متن روایی نیست، در حالی که یک داستان کوتاه، متن روایی است؛ زیرا بین عناصر سازندة آن رابطة علّی و معلولی وجود دارد. می توان چنین گفت که هر روایتی یک گفتمان است، اما همة گفتمان ها روایت نیستند. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به تبیین تمایزهای «متن روایی» و «غیر روایی» می پردازد.