فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۴۱ تا ۱۰٬۵۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
129 - 144
حوزههای تخصصی:
أحمد حسن مطر(1956م)، شاعر عراقی وثیق الصله بالقضایا الدینیه والاجتماعیه والسیاسیه حیث لا یمکن فطام شعره عن واقع العراقی السیاسی والإجتماعی، فأصبح الشاعر ینطق بلسان حال الأم ه کلّه ا والإنس انیه بأسرها مستخدماً مختلف الأسالیب البلاغیه فی بنیه شعرها الذی یلتفُّ بالکثیر من القضایا الانسانیه، ومن ضمنها أسلوب التقابل الّذی یعتبر جزءً من علم البدیع الّذی یعنی بطلاء المبنی وزخرفته، فهو أنْ یؤتی فی الکلام بمعنیین أو أکثر ثمّ یؤتی بما یقابل ذلک علی الترتیب. إنّ التقابل کیفیه لغویه فی شعر أحمد مطر یعتمد علیه الشاعر فی قصائده وللتقابل إلی جانب دوره فی اثراء جانب المعنی یصبُّ فی انسجام النص الشعری ومن ثمّ لیس التقابل تلاعباً بالالفاظ قدر ما هو محاوله لاثراء النص إلی جانب شعرنه التشکیل الشعری وذا هو سرُّ لجوء الشاعر العراقی إلی التقابل فی شعره. والبحث هذا یروم دراسه بلاغه التقابل فی أشعار أحمد مطر ، مستخدمًا المنهج التوصیفی- التحلیلی حیث یصف أسلوب التقابل نظریاً، ومن ثمّ عرض تحلیلًا لمواضع التقابل وبلاغته فی أشعار أحمد مطر المختاره.
سبک شناسی ساختاری سفرنامه های عتبات دوره قاجار
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
49 - 71
حوزههای تخصصی:
واکاوی مفهوم زن در ضرب المثل های لری با تأکید بر بعد نابرابری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به واکاوی مفهوم زن در ضرب المثل های لری با تأکید بر بعد نابرابری جنسیتی می پردازد. برای تحلیل موضوع، از دیدگاه نشانه شناسی بارت، تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و تفسیرگرایی کیلفورد گیرتز کمک گرفته شد. رویکرد و روش تحقیق، رویکردی کیفی و استفاده از دو روش مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق با افراد(زن، مرد) واجد شرایط بالای 50 سال بود. روش های انتخاب این افراد، و تفسیر و تحلیل داده ها، به ترتیب، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و روش تحلیل موضوعی یا تماتیک است. داده های مورد بررسی، ضرب المثل های رایج در گویش لری ممسنی، به ویژه، موارد مرتبط با نابرابری جنسیتی بوده است. مقوله های ناشی از واکاوی ضرب المثل ها را می توان حول مقوله های فرعیِ زن موجودی سطحی نگر، حقیر، ابزارگونه، اطاعت پذیر، فتنه گر و سخن چین؛ و مقوله یا دال محوری "" دیگریِ فرودست"" دسته بندی و تحلیل کرد. بر اساس تحلیل مضامین و نگاه امیکی مصاحبه شوندگان، می توان گفت تصاویر ارائه شده از زنان در ضرب-المثل های لری، به شکل گیری و تقویتِ نوعی زبان جنسیت گرا و کردار تبعیض آمیز جنسیتی در جامعه مورد نظر انجامیده است. تا جاییکه این زبان جنسیتی، به تعبیر بارت، شکل اسطوره ای به خود گرفته و بر اساس نگاه گفتمانی لاکلا و موفه، نوعی مرز ضدیتی کاملاً مشخص بین ما(مردان) به مثابه جنس فرادست، و دیگری(زنان) به مثابه جنس فرودست ترسیم و تحکیم شده است. در نهایت اینکه چنین تصویری می تواند هم بازتاب و بازگو کننده ی نابرابری بین جنسیتی و هم ممانعت کننده ی زنان در دستیابی به موقعیت های مهم و ارزشمند زیست اجتماع شان باشد.
مقایسه مضامین مشترک داستان گردآفرید با داستان حماسه بانری و فتح دهلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
30 - 53
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی آثار ادبی، همواره، راز و رمزهایی را آشکار می سازد و این امکان را فراهم می آورد که وجوه مشترک و متفاوت، به ویژه اندیشه های گوناگون آثار با یکدیگر شناخته شوند. در باره شاهنامه فردوسی و حماسه های قوم بلوچ، تاکنون پژوهش های انجام شده، اما در زمینه بررسی تطبیقی مضامین مشترک گردآفرید از شاهنامه با داستان حماسه بلوچی به نام بانری و فتح دهلی پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. در این جستار، به شیوه توصیفی، تحلیلی، استنادی و مقایسه ای کوشش شده تا با رویکردی تطبیقی، مهم ترین بن مایه ها و مضامین مشترک میان این دو داستان واکاوی و بررسی شود. ابتدا به طورکوتاه به جایگاه حماسه های بلوچی اشاره و خلاصه ای از داستان گردآفرید و حماسه بانری و...آورده شده و سپس مضامین مشترک دو داستان، همچون: حضور فعال زنان، انتقامجویی، سرنوشت و تقدیر، صلح جویی، وجود اسب، جنگ افزارها، تحقیر و طعنه و رجز خوانی تحلیل، مقایسه و بررسی شده است. بخش های زیادی از ساختار موجود دو داستان به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر شباهت دارند. شجاعت زنانه، انتقام جویی، کاربرد طنز و طعنه و تأثیر سرنوشت از مهم ترین وجوه تشابه و نیز شیوه های رجزخوانی، مقاومت و مبارزه و سرانجام صلح جویی در حماسه بانری و حیله جستن و ادامه نبرد تا پیروزی در داستان گردآفرید از مهم ترین وجوه تفاوت دو داستان به شمار می رود.
نقش قرائن درون متنی و برون متنی در مراتب ترادف واژه های قرآن
حوزههای تخصصی:
ترادف از جمله پدیده های مهم زبانی است که از دیرباز نظرات مختلفی در باره آن وجود داشته است. زبان شناسان متأخر، علت این اختلاف را عدم تعریف دقیق و جامع از این مسئله دانسته اند و پس از بیان تعریف ترادف، ترادف کامل را انکارنموده ,و یا تحت شرایط سختی آن را می پذیرند.آنان رابطه اشتراک و افتراق واژه ها را مطرح کردند و در این خصوص ، به نظریه ترادف سیاقی وجزئی رسیدند، ولی در باره تک تک واژه ها پژوهشی مستند ارائه نکردند. بافت و سیاق به عنوان مبنای اصلی ساخت کلام، نقش عمده ای در فهم مراد متکلم دارد و کشف آن مبتنی بر در نظر گرفتن قرائن کلام است و در مواردی تنها راه رسیدن به دلالت الفاظ بر معانی است. ولی با وجود مطالعات و تحقیقات زیاد در زمینه فهم واژگان مترادف قرآن، این روش کمتر مورد توجه قرار گرفته است. قرآن پژوهان هر چند ترادف واژه های قرآن را بررسی کردند و کتابهای ترادف در قرآن را نوشتند ،ولی بیشتر سعی شان را بر لغت گذاشته و در آثارشان به نقش اساسی قراین آیات در تعیین مراتب ترادف اشاره نکرده اند. این پژوهش، ضمن بررسی لغوی واژه های قران، براساس قراین درون متنی و برون متنی موجود درآیات قرآن ،نوع ترادف جزئی،سیاقی و کامل آنها را، مشخص کرده و توسعه واژگان مترادف را که برگرفته از متن قرآن است بررسی می کند. از جمله دستاوردهای این روش پیدایش شبکه معنایی واژه های مترادف قرآن و زایش مترادف های جدید در بستر آیات است.
باز خوانی قصیده «تائیه» دعبل از رهگذر واکاوی اندیشه، ساختار موسیقایی، تعابیر و تصاویر هنری
حوزههای تخصصی:
دعبل از برجسته ترین شاعران متعهد دینی عراق است که آوازه شجاعت و ظلم ستیزی اش بر سر زبان هاست؛ وی شعر و زندگی خویش را در راستای دفاع از مبانی اهل بیت (علیهم السلام) و اثبات حقانیت آنان، گسترش آرمان های تشیع، نشر فرهنگ قرآن و حدیث قرار داد. بیشتر شهرت این ابرمرد تاریخ ادبی تشیّع مرهون قصیده «تائیه» با موضوعیت مدح اهل بیت، اشاره به حادثه ی کربلا و رثای سالار شهیدان (ع)، هجو دشمنان و دفاع از حقوق پایمال شده آنان می باشد. قصیده مذکور در بحر طویل و قافیه «تاء» سروده شده و از نظر ادبی شاعر از تصاویر هنری از قبیل تشبیه، استعاره، کنایه، تضاد، تلمیح و ذکر اشارات تاریخی با هدف زیبایی آفرینی و در بیشتر موارد در راستای القای معانی و وضوح هر چه بیشتر مضامین با روح دینی به مخاطب بهره برده و از خلال انتقال اندیشه ها و تجارب بی شائبه ی خویش از یک سو تعلق خاطر خویش را به خاندان رسالت ابراز نموده و از دیگر سو مخاطب را در غم و اندوه ناشی از فقدان وجود اهل بیت (علیهم السلام) شریک کرده است. پژوهش حاضر در صدد است که با روشی توصیفی تحلیلی این قصیده ی بی بدیل علوی را هم از نظر ساختار موسیقایی، مضمون و محتوای شعری و و هم از بعد تصویری و زیورهای زیبای بیانی و بدیعی مورد تحلیل قرار دهد.
پژوهشی در اخوانیه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخوانیه و اخوانیه سرایی یکی از گونه های دیرپای ادبیات فارسی و جزو زیرشاخه های ادب غنایی است که شاعران از سده های نخستین ادب فارسی، بدان توجه داشته اند. اخوانیه به اشعاری گفته می شود که میان دو شاعر که با یکدیگر رابطه ی دوستی و برادری دارند، رد و بدل می شود. درون مایه ی اخوانیه ها بسیار گسترده است؛ اما بیشتر حول محورهای: ستایش از دوستان اهل فضل و ادب، احوال پرسی های دوستانه، شکوه و گلایه های خصوصی، شکایت از روزگار و اهل روزگار، طنز و طیبت و... می چرخد. پژوهشگران و محققان ادب فارسی اعتنای چندانی به این خرده ژانر ادبی نداشته اند و تحقیقات بسیار کمی در این زمینه به سامان رسانده اند. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، ضمن بررسی اجمالی تاریخچه ی اخوانیه، نمونه های آن را در آثار شاعران معاصر بررسی و گونه های مختلف آن را دسته بندی کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد گسترش ابزارهای گوناگون ارتباطی در روزگار معاصر، از رونق اخوانیه سرایی کم نکرده است. نیز، با وجود دگرگونی های بسیاری که ساخت و درون مایه ی شعر فارسی در سده ی حاضر به خود دیده است و بسیاری از قالب های کهن و گونه های ادبی در برابر تحولات شعر نوگرا به ورطه ی فراموشی سپرده شده اند، شاعران معاصر به شکلی بسیار گسترده، به سنت اخوانیه سرایی توجه داشته اند.
آینده ادبیات تطبیقی در ایران
چالش سنّت و مدرنیته در رمان«اهل غرق» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش میان سنّت و مدرنیته به عنوان یک مسأله اجتماعی در آثار ادبی معاصر بازتاب یافته است. یکی از این آثار ادبی، که بازگو کننده روایت تقابل این دو پدیده اجتماعی است، رمان «اهل غرق» منیرو روانی پوراست که به شیوه رئالیسم جادویی به نگارش در آمده است. تبیین روابط و عناصر سنت و مدرنیته، انعکاس دیدگاه نویسنده و نقد آن هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نویسنده این رمان برخلاف نظر گیدنز، جامعه ای را به تصویر کشیده است که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. وی علیرغم خشنودی از ظهور برخی پدیده های مدرن، در هیبت یک مدرنیته ستیز کامل ظاهر شده است. او اعتقاد دارد که با گسترش روز افزون مدرنیته، دنیای سنّت روبه زوال مینهد. با بررسی این رمان می توان دریافت که فرایند نفوذ و انتقال از جهان سنّتی به دنیای مدرن، بیشتر در حوزه اقتصاد و از طریق ابزار آلات جدید و محصولات صنعتی صورت پذیرفته است. پدیده نوین مدرنیته در «اهل غرق» بیشتر از طریق تکنولوژی های صنعتی و با طرح برخی دستاوردهای علمی و جنبش های سیاسی، همراه با آثار سوء آن تعریف شده است که حضور تدریجی و گاه سریع این پدیده، در نهایت منجر به برچیده شدن دامن سنّت و زوال آن می گردد.
نقد و بررسی اطناب و توضیح در ترجمة صحیفة سجادیه بر اساس نظریة آنتوان برمن (مطالعة موردی: ترجمة انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان روشی برای آشنایی با آداب و فرهنگ دیگر ملت ها از دیرباز مورد توجه بوده است و همواره دو رویکرد مبدأگرا و مقصد گرا داشته است و هر یک از این دو رویکرد طرفداران خاص خود را داشته اند. آنتوان برمن یکی از نظریه پردازان مبدأگرای علم ترجمه است که در نظریة خود با عنوان «گرایش های ریخت شکنانه»، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمی شمارد که «اطناب» و «توضیح» از آن جمله است. این مقاله بر آن است که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، این دو مورد را در ترجمة فارسی انصاریان از صحیفة سجادیه نقد و بررسی کند تا میزان انحرافات موجود در ترجمة وی را بر اساس نظریة مذکور مشخص کند. لذا ابتدا به نظریة برمن اشاره، و در ادامه، به نقد و بررسی موارد بالا پرداخته می شود و در مواردی که لازم می نماید، ترجمة پیشنهادی نیز ارائه خواهد شد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که اطناب های موجود در ترجمة انصاریان در پنج مقولة کلّی «اطناب احترامی»، «باهم آیی»، «مترادف عربی و فارسی» و «مترادف غیرعربی و فارسی» و سایر اطناب ها، و توضیح در سه محور «بینامتنی با قرآن»، «ذکر مضاف های محذوف» و سایر توضیحات نمود پیدا می کند که بیشترین این موارد، مخلّ موسیقی متن و ایجاز نهفته در آن شده است.
تحلیل نگرش هجویری در کشف المحجوب نسبت به مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی بن عثمان هجویری از زعما و بزرگان تاریخ ادبیات عرفانی صوفیه است که با تأسی به معارف قرآن و فرهنگ نبوی و با استغراق در سخنان صوفیان صافی ضمیر موفق به تألیف کشف المحجوب شده است. هجویری به سبب تأثر از شرایط زمانی، مکانی و جایگاه مذاهب کلامی، به ویژه غلبه اشعریت، مواضعی پرلغزش و پرتشتت در باب مذهب تشیع برگزیده و گزارشگر گزاره هایی عقل ستیز و باورسوز دربارة این مذهب بوده است. این پژوهش درصدد نقد آرای هجویری در باب مذهب تشیع از طریق بررسی کلی روش ها و رویکردهای عرفانی- کلامی مؤلف در قالب نقد محتوایی با نگرش درون دینی و با سنجش نگره هایی چون تناقض های درونی، مخالفت با قرآن، سنت و تاریخ، گزینش و حذف، پذیرش و رد متعصبانه در تحلیل کلی سامان یافته است. نگارندگان به این نتیجه رسیده اند که هجویری به شیوه پیچیده پیشوایان خود، صحیح و ناصحیح را آمیخته و دچار مغالطه در باب مذهب تشیع بوده است.
سبک اقناعی نظامی در بیان مضامین تعلیمی با تکیه بر قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های تعلیمی از مضامین رایج در قصاید نظامی است که در کنار خمسة او، تا کنون از نظر مغفول مانده است. در فرایند خوانش این قصاید، مشخص می شود که نظامی در بیان مسایل تعلیمی، سبکی اقناعی به کار می گیرد؛ به این معنی که با روش هایی چون انذار، تبشیر، اسلوب استفهام و اسلوب شرط سعی در قبولاندن مفهوم مورد نظر خود و یا تغییر نگرش مخاطب دارد. البته؛ گاهی از شگردهای بلاغی چون: تکرار، تلمیح، تمثیل و اسلوب معادله برای قانع کردن مخاطب استفاده می کند. توجه به این امر می تواند، بیانگر تلاش شاعر و حُسن توجّه او در مستدل ساختن کلام بر پایة منطق عقلی و هنری باشد تا آنچه در مدّ نظر او است، مقبول طبع واقع شده و مورد پذیرش خواننده قرار گیرد. این پژوهش با روش توصیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به بررسی ابیات تعلیمی قصاید نظامی می پردازد تا هم شگرد خاص وی را در بیان موعظه، پند و حکمت بنمایاند و هم بابی برای آشنایی با این مضامین در قصاید نظامی باشد.
ساختار تقابلی داستان سیاوش در شاهنامه بر اساس نظریه لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تقابل» در داستان اسطوره ای حماسی سیاوش در شاهنامهچشمگیر است و به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های سازنده در وجود شخصیت ها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همة رویدادها در این داستان دو اصل متقابل «زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی» و «کم بها دادن به پیوند خویشاوندی» در نظریة لوی استروس است. دو نوع تقابل در این داستان یافت می شود: 1. تقابل داخلی که ناظر بر تضاد سودابه و سیاوش در سرزمین ایران و حرمسرای کیکاووس است که باعث سربلندی و سپس طرد سیاوش می شود و همچنین ناظر بر جدال کیخسرو و فریبرز از یک طرف و جدال توس و گودرز به جانبداری از این دو شخصیت در مسئلة جانشینی کیکاووس از طرف دیگر است. بهانة اصلی در این نوع تقابل، خویشی و همخونی و به اصطلاح لوی استروس زیاد بها دادن است. 2. تقابل خارجی که ناظر بر توطئة گرسیوز و ستیز افراسیاب با سیاوش است و باعث مرگ او می شود. بهانة اصلی در این نوع تقابل، بیگانگی و دشمنی دیرینه و همان کم بها دادن است. همچنین اصل زیاد بهادادن ناظر بر خواب افراسیاب و سیاوش از یک سو و اصل کم بهادادن ناظر بر خواب پیران ویسه و گودرز کشوادگان از سوی دیگر است.
کاربرد اسطوره در سروده های محمد قیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد قیسی شاعر نوپرداز فلسطینی است که با استفاده از زبان سمبلیک و اسطوره ای توانسته حضوری فعال در عرصه های مقاومت این کشور داشته باشد. البته در این راه میراث کهن عربی و فرهنگ و تمدن اقوام ملل مختلف، منبع الهام شاعر بوده اند. وی افزون بر استفاده از اسطوره های بابلی، بین النهرینی و یونانی، به اسطوره های کنعانی و عربی نیز توجه وافری داشته است. نگارندگان در این پژوهش که به شیوة توصیفی تحلیلی تدوین شده است، نخست از اسطوره و خاستگاه تاریخی آن و انگیزه هایی که سبب توجه شاعران فلسطینی به اسطوره پردازی شده، به اختصار سخن به میان آورده اند. سپس انواع اسطوره های به کار رفته در شعر محمد قیسی را تبیین و تحلیل کرده اند. از یافته های تحقیق برمی آید که شاعر از هر پدیده موروثی و اسطوره ای اعم از مکانی، زمانی، انسانی و دینی برای ترسیم شور و شوق ملی، عشق به وطن و بازگشت به میهن، بهره برده و توانسته سخن گوی صادقی برای بیان آلام، آرمان ها و اندیشه های خود یا هم وطنانش در داخل و خارج از سرزمین های اشغالی فلسطین باشد.
نقد معانی فرعی استفهام در آثار بلاغت پژوهان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل درون مایه و تصویر در داستان های کودکانه رولد دال
حوزههای تخصصی:
نویسندگان کودک با انتخاب و پردازش مناسب درون مایه می توانند کودکان را با مسایل مهم زندگی و جهان پیرامون آشنا کنند. یکی از نویسندگانی که در داستان هایش به کودکان و مسایل آنها توجه زیادی دارد، رولد دال است. او یکی از نویسندگان برجسته و مشهور ادبیات کودک انگلستان است. دال آثار متعددی برای کودک و نوجوان خلق کرده و بیشتر آثارش به زبان فارسی و چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل درون مایه و تصویر در داستان های کودکانه دال است. درون مایه داستان های دال اغلب پیرامون زندگی کودک و مسائل دوران کودکی است.روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و تحلیل محتواست. مسایلی چون؛ تفاوت فکری و سلیقه کودک و بزرگسالان، کاهش ترس در کودکان، تاثیرات منفی خشونت در زندگی کودک، افزایش محبت و همدلی میان کودک و همسالان و تقویت روحیه انتقاد در کودک، مهم ترین درون مایه داستان های دال را تشکیل می دهد.افزایش محبت و همدلی میان کودک و همسالان و تقویت روحیه انتقاد در کودک، مهم ترین درون مایه داستان های دال را تشکیل می دهد.
دراسه الرؤی النقدیه لأحمد الشایب، نقد الشعر نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
69 - 90
حوزههای تخصصی:
قد عنی النقّاد العرب القدامی والمعاصرون بالشعر عنایهً بالغهً، ووضعوا له مفهوماً یختلف مِن ناقد إلی آخر. ومن النقّاد من تناول هذه القضیه برؤیهٍ جدیدهٍ وهو أحمد الشایب الذی له دورٌ متمیّزٌ فی تطوّر النقد العربی المعاصر. وعلی ذلک، یهدف هذا المقال وبمنهج وصفیّ- تحلیلی إلی دراسه المواقف النقدیه لهذا الناقد حول تعریف الشعر وعناصره فی إطار کتابه «أصول النقد الأدبی». ولهذا البحث ضروره لأنَّ الشایب قد حاول أن یبنی النقد علی أساسٍ علمیّ وموضوعیّ. وإضافه إلی ذلک، لم یدرس الباحثون هذا الکتاب ومواقفه النقدیه فیه. تشیر نتائج الدراسه إلی أنَّ الشعر - عند الشایب - وسیلهٌ للتعبیر عمّا فی النّفس من فکَر ومشاعر، ومن أهمّ وظائفها تصویر حیاه الناس ومشاکلهم. یعتقد هذا الناقد أنَّ النظم یجب أن یجری فی المفردات والجمل فی صیاغه الشعر. واللفظ عنده وسیلهٌ للتعبیر عن المعنی، والصُّوره الشعریه عنده تطلق علی الوسائل الفنّیه التی یحاول بها الشاعر نقل فکرته وعاطفته إلی القرّاء، معتقدا علی أنَّها ترتبط بعناصر أخری من مثل المعانی، والألفاظ، والموسیقی. کما لم یغفل الشایب عن العاطفه ومقاییسها المختلفه، والموسیقی الخارجیه للشعر، مرکّزا علی أنَّ أهمیّتها تظهر فی إبراز المعنی.
بررسی ساختار روایی و زبانی در رمان نو: داستان کوتاه آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب اثر بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
383 - 408
حوزههای تخصصی:
بهرام صادقی (1315-1363) آثار خود را میان سال های 1335 تا 1350 خورشیدی نوشت، و مجموعه سنگر و قمقمه های خالی (1349) وی، به نمونه بارزی از رمان نو (داستان نو) در نثر و داستان نویسی فارسی تبدیل شد. این مجموعه، شامل بیست و چهار داستان می باشد که از آن میان «آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب»، به منظور بررسی در پرتو رویکردهای فُرمالیستی و ساختارگرا برگزیده شده است. برخی از دلایل این انتخاب عبارت اند از حجم موجز و کوتاه داستان، و نیز ویژگی های منحصر به فرد زبانی و ساختاری، نظیر چیدمان شمارشی وقایع و متن به شدّت صورت گرای آن. بهرام صادقی روش های روایی سنّت شکنی را برای مشارکت ذهنی مستمرّ خواننده به کار برده است: «آشنایی زدایی»، «بیگانه سازی یا فاصله گذاری»، «نزدیک نمایی»، «جبرسازی» و «عنصر مسلّط». هدف این پژوهش، واکاوی ساختار روایی و زبانی داستان کوتاهی از بهرام صادقی است، تا هم فنون کلامی نویسندگان رمان نو (داستا ن نو) آشکار گردد، و هم سبک گونه ای از نثر فارسی که در دوران معاصر بازتاب در خور توجّه ای داشته است، بازشناسی شود.
بررسی و تحلیل جلوه های خردگریزی در اشعار صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا پیش از روزگار صفویه عوامل متعدّدی نظیر مجادلات دامنه دار اشاعره و معتزلیان و شکست طرف داران خرد در مقابل اشعریان خردگریز، غل به اقوام بیگانه بر ایران، اشاعه نظام خانقاهی، تأسیس نظامیه ها و سیاست های خردستیز حاکمیّت ها موجب شده بود عقل و دانش های مرتبط با آن در جامعه ایرانی یکسو و واپس نهاده شود. بازتاب این تفکّر در ادبیّات فارسی، در هیئت نفی و مذمّت خرد و ترجیح عشق بر آن، با بسامد زیاد دیده می شود. جلوه بیشتر این موضوع سنّتی و دیرینه در آثار صائب و هم نسلان او قابل تأمّل است. برخی از دلایل مهمّ توجّه صائب و سرایندگان معاصر وی به موضوع تعطیلی خرد و نکوهش آن در شعر بدین ترتیب است: تقلید و تأثیرپذیری از نمونه های به تثبیت رسیده در آثار قدما؛ بعضی از اقتضائات و ظرفیّت های مهمّ سبک هندی نظیر مضمون پردازی، اسلوب معادله(روابط تناظری) و ایجاد تناسب و برقراری روابط شگفت انگیز و حیرت افزا میان واژگان در شعرو تأثیرپذیری از جریانات حاکم بر اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه بویژه غلبه علمای اخباری و اهل حدیث بر حکماء و فلاسفه. این نوشته نشان می دهد که در اشعار صائب، خردگریزی با بسامد بالا و به گونه های متعدّدی جلوه یافته است که از آن میان به برتری عشق بر عقل، ترجیح جنون و شراب و مستی بر تعقّل و هوشیاری، تسلیم عقل در مقابل حسن و جمال یار، مذمّت خرد، پرهیز از علوم رسمی و نفی موشکافی و ردّ فلسفه و براهین منطقی می توان اشاره کرد. هم چنین این پژوهش به تحلیل علل و موجبات تحقیر خرد در دیوان صائب و جلوه های گوناگون آن می پردازد.