مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساروت


۱.

عملکرد روایت در رمان کودکی، اثر ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت راوی کودکی رمان نو، ساروت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها گفتمان انتقادی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۲۸۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۸۰
کودکی، اثر اتوبیوگرافی ناتالی ساروت، نویسنده فرانسوی قرن بیستم است. در این اثر، ساروت با تداعی خاطرات، با زدودن مرز بین واقعیت و خیال، شاهکاری می‌آفریند تا دنیای آمیخته از هر دو عنصر را به خواننده عرضه بدارد. آن چه مایه موجودیت این رمان می‌شود، گسستن از سنت، ماهیت واقعی و شکل روایی آن است. ساروت در این اثر شکل تازه‌ای از «من» نویسنده را ارایه می‌کند که گاهی در نقش کودکی ظاهر می‌شود تا وقایع را نقل کند؛ گاهی نیز به عنوان راوی در متن نقش می‌آفریند و حوادث را آگاهانه نقد و بررسی می‌کند. در این جستار سعی می‌شود به شیوه نوین روایت در کودکی اثر ساروت پرداخته شود تا بتوان برای پرسش زیر پاسخ مناسبی پیدا کرد: چرا ساروت برای بازگویی یادمان‌های کودکانه‌اش از گفت‌وگوی درون متنی بین راوی و شخصیت استفاده کرده است؟ به موازات بررسی این مقوله، سعی شده است تا با پژوهشی در شیوه نگارش، ساختار اثر و ویژگی‌های زبان‌شناختی و زمانی آن به تفاوت‌های اساسی رمان نو با رمان سنتی اشاره شود.
۲.

رویکرد پدیدارشناختی به مسئلة «نشت زبانی» در آثار ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی دیگری باختین ساروت نشت زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۶۰۴
ناتالی ساروت از جمله نویسندگان رمان نو است که نگاهی گسستی، قطعه قطعه و ادراکی - حسی به روان انسانی ارائه می دهد. به واقع از نظر ساروت واقعیت های روان انسانی تنها در ساحت گفت وگومندی (دیالوژیسم) بروز پیدا می کنند و این واقعیت ها، ناگفته هایی بر آمده از رانش ها و کشش های بین شخصیت ها می باشند که در فضای زیرین دیالوگ ها جاری می شوند؛ آنچه ساروت به آن «زیر- مکالمه» یا «تروپیسم» می گوید. ما معتقدیم ویژگی ای در «تروپیسم» ساروت وجود دارد که ما را از سیر افقی گفتمان جدا کرده و به شکل عمودی به جهان زیرین، انتزاعی و پنهانی هدایت می کند که به زبان این نویسنده ویژگی ای می بخشد که ما آن را «نشت زبانی» می نامیم؛ «نشتی» که ما را از سطح زبان کلیشه ای جدا کرده و به سوی آن جهان روانی پنهان و زیرین هدایت می کند و امر نامشهود تروپیسمی را مشهود و قابل رؤیت می نماید. این مقاله ضمن انتخاب روش شناسی میخائیل باختین و صحه بر مسئلة گفت وگومندی (دیالوژیسم) و چند صدایی، برآن است نشان دهد چگونه مسئلة «نشت زبانی»، به مثابه یک مسئلة زبانی، با بینش این نویسنده از «گفتمان» و نفی سوژة استعلایی دکارتی، به مثابه یک مفهوم فلسفی، درارتباط می باشد.
۳.

اتوبیوگرافی دوصدایی در قرن بیستم بررسی تطبیقی نقش فرامتن در کودکی ناتالی ساروت و Wیا خاطرات کودکی ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتوبیوگرافی ساروت پرک فرامتن ادبیات تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۴ تعداد دانلود : ۷۲۰
اتوبیوگرافی، بنابر تعریف، روایتی است تکصدایی و اول شخص که در آن، نویسنده زندگی خود را شرح میدهد و پیرو قراردادی ضمنی با خواننده، واقعیتها یا دست کم بخشهایی از آن را بازگو میکند. اما ژرژ پرک و ناتالی ساروت، دو نویسنده نامی و نوآور فرانسه در عرصه رمان، در اتوبیگرافی شان، روایتی دوصدایی از کودکی خود ارایه میدهند؛ ساروت، در کودکی، راوی اول شخص را وامیدارد تا از خلال گفتوگویی درونی، پرده از روی نقاط تاریک و توهماتی که بازگویی هر خاطره ای با آن آمیخته است بردارد؛ ژرژ پرک، در کتاب W یا خاطره کودکی، که ظاهرا اتوبیوگرافی است، از کودکی خود دو روایت عرضه میکند: نخست واقعی و دوم، سراسر تخیلی؛ ابتدا چنین بنظر میرسد که روایت دوم ارتباطی با کودکی راوی ندارد، اما در ادامه میبینیم که به شکل تمثیلی، بازگوی وقایع زندگی اوست. افزون براین، هر دو کتاب به دروغهایی اشاره دارند که دو راوی در داستان خود میگنجانند؛ این روند با قرارداد ضمنی راستگویی منافات دارد. در این مقاله برآنیم تا با تحلیل تطبیقی این دو اثر، نشان دهیم اتوبیوگرافی که باید اصولا یکصدایی باشد چرا دوصدایی است، کارکرد صدا یا روایت دوم در این دو، به مثابه فرامتن (métatexte) چیست و نقش تخیل در فرآیند دشوار بازیابی خاطرات، برای غربال کردن راست و دروغ و همچنین شرح چگونگی شکلگیری نوشتار چیست.
۴.

چالش ها و اختلالات ارتباط کلامی در آثار نمایشی ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساروت ارتباط کلامی تروپیسم زبان درونی زبان بیرونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۸۴
ناتالی ساروت (1900-1999م.) یکی از نویسندگان پیشگامِ رمان نو در فرانسه است. در تمام آثار ساروت، نوعی بی قاعدگی و آشفتگی از دیدگاه زبانی وجود دارد که ریشه در احساساتِ غیرقابل بیان دارد. این احساسات معادلِ پدیده ای به نام «تروپیسم» هستند. ساروت این واژه را از زیست شناسی وام گرفته است و آن را مجموعه ای از تحرکات غیرقابل بیان و ناشناخته ای تعریف می کند که در چشم برهم زدنی به بخش خودآگاه ذهنمان هجوم می آورند و به منزله شالوده و بنیادِ ژست ها، گفتارها و احساساتی هستند که بروز می دهیم. در دیدگاه ساروت، زبان علاوه بر بخش بیرونی (ابراز بیرونی و آشکار پیام)، دارای بخش درونی است که برخلاف بخش بیرونی به مرحله تولید پیام یا به عبارتی «گفته سازی» نرسیده است. این بخشِ درونی همان تحرکات غیرقابل تعریفی است که ساروت در تعریف تروپیسم بدان اشاره می کند. آشفتگی های کلامی که در نوشتار ساروت مشهود است، ناشی از وجودِ همین زبان درونیِ عصیانگر و غیرقابل کنترل است که با قدرتی بسیار بیشتر از زبان قراردادی و بیرونی در جریان است. در حقیقت، تن دادن به زبان قراردادی به معنایِ اجتماعی شدن و خواهان برقراریِ ارتباط بودن است اما مشکل شخصیت های ساروتی از آنجا شروع می شود که نمی توانند احساسات خود را در قالبِ زبان عادی و بیرونی به طور کامل و بی نقص انتقال دهند. زبان درونی آن ها به قدری قدرتمند است که زبان بیرونی را تحت تأثیر قرار داده و آن را دچار آشفتگی و اختلال می کند. در این مقاله به طور اجمالی به بررسی تعدادی از این مشکلات ارتباطی می پردازیم که در اثر فشار زبان درونی، در گفتار شخصیت های ساروتی ایجاد می شوند.