فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از محبوب ترین قصه های بلند عامیانه فارسی، قصه امیرحمزه است که طی قرون متمادی، تحریرهای گوناگونی از آن به زبان های عربی، فارسی، هندی، اردو، ترکی و کردی صورت پذیرفته است. از این قصّه، تحریرها و نسخ متعددی به زبان فارسی در دست است که بعضاً ناقصند و سرانجامِ قصه، نامشخص. ظاهراً یکی از متأخّرترینِ این نسخ، نسخه ای است که توسط کاتبی کم سواد امّا خوش ذوق به نام مشهدی باقر بازاری در شعبان 1239 ق کتابت شده و اخیراً به همّت معصومه طالبی، تصحیح و با عنوان «افسانه قهوه خانه» به چاپ رسیده است. با وجود تلاش های مصحح، ایراداتی چند، بر تصحیح این کتاب وارد است که نگارنده در این مقاله، ضرورتِ بازنگری در آن را یادآور می شود. از آنجا که نسخه موردِ استفاده مصحح، نسخه ای یگانه بوده است، از این روی، به علت نبودِ نسخه ای دیگر از اثر، نگارنده این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مواردی چون: ویژگی های سبک شناسانه، منابع نقالی، منابعِ همعصر با نسخه مورد نظر، دیوان های اشعاری که کاتب در اثرِ خود از آن ها استفاده کرده است و حتی اشاراتی که در خودِ کتاب به برخی مسائل شده است، پیشنهادهایی را برای بازنگری در بخش هایی از تصحیح و تعلیق افسانه قهوه خانه ارائه می دهد. نتیجه این پژوهش، علاوه بر نمایاندنِ ضبط درست برخی واژگان، جملات و ابیات، شامل ضرورت و لزومِ افزودن سرنویس در متن، حذف اغلاط فراوان املایی که در پانویس آمده است، عدم تغییر بعضی واژگانِ نسخه اساس، معنی کردن واژگان دشوار و غریب و اضافه کردن فهرست نمایه ها در انتهای کتاب نیز می شود .
سیمای اهل بیت (علیهم السلام) در اشعار فدایی هروی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
99 - 136
حوزههای تخصصی:
عشق و ارادت به پیامبر اسلام و اهل بیت مطهر ایشان (علیهم صلوات الله) از جمله موضوعات مهمی است که تاریخ ادبیات فارسی دری هیچگاه از آن خالی نبوده است. شاعران و نویسندگان فارسی اعم از شیعه و سنی همواره این موضوع را مدنظر داشته اند و هریک به فراخور نگاه خاص خود جنبه ای از این ارادت ورزی را برجسته کرده اند: از توصیف و نعت و مدح تا توسل و شفاعت خواهی؛ از تبیین مکتب و مقام و منزلت اهل بیت تا مرثیه و سوگ در مصائب ایشان و موضوعات دیگر. فدایی هروی، از شاعران برجسته معاصر افغانستان نیز از این رویکرد مستثنا نیست. دیوان شعر وی مشحون است از عشق ورزی و ابراز ارادت به پیامبر اکرم و خاندان مطهر ایشان؛ به نحوی که حدود 60 درصد اشعار وی با زمینه مدح و توصیف سیمای پیامبر و اهل بیت سروده شده است. این پژوهش درصدد بررسی چگونگی بازتاب سیمای پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) در دیوان اشعار فدایی هروی است. پژوهش پیش رو، به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده و داده های آن به روش کتابخانه ای به دست آمده است. از مهترین موضوعات تکرار شونده در این دیوان می توان به توصیف و مدح خاندان عصمت، ذکر بعضی از معجزات پیامبر و کرامات اهل بیت، مرثیه، توسل و شفاعت خواهی اشاره کرد.
حفاظت از اشیای آیینی با رویکرد ارزش محور (نمونه پژوهی عروسک های باران خواهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی و مفاهیم مرتبط با آن در طول تاریخ تکامل یافته است. در مفهوم جدید میراث فرهنگی، تمرکز از روی اشیا و آثار تاریخی گسترش یافته و ساختارهای اجتماعی، روش های زندگی، اعتقادات، آداب و رسوم، شخصیت ها و آیین ها را دربرگرفته است. لازمه این تغییر، تغییر در رویکردها و روش های حفاظت و مرمت است. امروزه حفاظت به عنوان فرایند اجتماعی پیچیده و مداوم شناخته می شود که شامل شناسایی و ارزش گذاری میراث است و نحوه استفاده، مراقبت و تفسیر را دربر می گیرد. فرهنگ عامه به عنوان یکی از مصداق های میراث معنوی ارزشمند است که بایستی تلاش شود چون نمادی از اصالت و هویت به نسل های آینده انتقال پیدا کند. متناسب با این مفهوم، در این مقاله سعی شده است آیین باران خواهی با محوریت عروسک در مناطق مختلف جغرافیایی و در فرهنگ آن ها بررسی شود، سپس درمورد ارزش های این آثار بحث و درنهایت رویکردهای حفاظتی و مرمتی در ارتباط با این آیین و اشیای مورد استفاده در آن بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که عروسک ها در جایگاه یک شیء آیینی و به عنوان یک شیء فرهنگی هنری، دارای مفاهیم، معانی، ارزش ها و کارکردهای آیینی، هنری، فرهنگی، اعتقادی و نمادین هستند. امروزه جهت حفاظت و حراست از این اشیای آیینی روش ها و رویکردهای متفاوتی لازم است. رویکردهایی که بتواند شناخت و آگاهی نسبت به این اشیا و آیین ها را در جامعه افزایش دهد و از طرفی لازمه این رویکرد استفاده از همه علوم مرتبط با حفاظت و مرمت، اعم از علوم سخت و علوم نرم است. درواقع، هر جامعه برای استمرار بخشیدن به حیات اصیل و واقعی خود، باید در حفاظت از الگوهای فرهنگی کشورش بکوشد.
«دوراهی اجتماعی» و کاربرد آن در آموزه های فردی گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
169 - 201
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقوله ای خاص از گرایش های فردگرایانه – با نام دوراهی اجتماعی- در خلال آموزه های فردی گلستان سعدی پرداخته است. دوراهی اجتماعی مقوله ای از گرایش های فردگرایانه است که به نوعی خاص از تعارض سودمندی فردی و جمعی اشاره می کند؛ به نوعی که در آن نفع فردی بسیار چشمگیر است، اما اگر بیشتر افراد نفع جمعی را نادیده بگیرند و خودمدارانه رفتار کنند، فاجعه ای اجتماعی رقم خواهد خورد. به ویژه، اگر انتخاب آن افراد با توجه به موقعیت و نقش آن ها در جامعه تأثیر بسزایی در سرنوشت کل جامعه داشته باشد. سعدی برای تبیین برخی آموزه های فردی در حکایات گلستان از مقوله دوراهی اجتماعی استفاده کرده است؛ به طوری که به طور واضح، مخاطبان آموزه خود را از قرار گرفتن بر سر دوراهی اجتماعی آگاه و آن ها را به برگزیدن نفع جمعی -به دلیل تأثیر زیاد تصمیمشان بر سرنوشت جامعه- توصیه کرده است. در این مقاله پس از طبقه بندی مخاطب سعدی در آموزه هایش، استخراج آموزه و بررسی حکایت هایی که دوراهی اجتماعی در آن ها دیده می شود، خطاب سعدی در هر حکایت با ذکر دوراهی اجتماعی مقابل آن ها تحلیل شده است.
بررسی و تحلیل مفهوم قدرت در تراژدی آنتیگونه
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی مفهوم «قدرت» در تراژدی آنتیگونه بر مبنای نظریه گفتمانی فرکلاف پرداخته است. بررسی های زبانی و گفتمانی نشان می دهد که قدرت به عنوان یک گفتمان مسلط در ساختار بیرونی و درونی این تراژدی تأثیرگذار بوده است. در این تحلیل با توجه به سه رویکرد توصیف، تفسیر و تبیین، مشخص شد که در سطح توصیف: 1. واژگان ساختار سلسله مراتبی دارند. 2. بیشترین وجه افعال، امری است. 3. در نظام نوبت گیری، شخصیت فرادست به عنوان فرمانروا، بیشترین دیالوگ ها را به خود اختصاص داده است. 4. از نظر لحن کلام، لحن توبیخ آمیز و کنشی در تقابل با لحن ضعیف، التماسی و شکایت آمیز قرار گرفته است. در سطح تفسیر، گفتمان «قدرت متمرکز» با طرح مؤلفه هایی چون برقراری نظم و امنیت، حفظ قانون، پاسداشت میهن، قدرت را طبیعی سازی کرده است و گفتمان های خُرد را به حاشیه رانده و زمینه را برای تثبیت کلان گفتمان قدرت آماده کرده است. در سطح تبیین به عنوان یک فرایند اجتماعی، عواملی چون گذار از نظام کهنه به نو، تقابل پادشاهی و دموکراسی، تقابل زن و مرد در نظام مردسالاری، زمینه ساز شکل گیری این تراژدی بوده اند؛ در واقع گفتمان حاکم توانسته است با انتقال مجازات از یک فرد فرادست به فرودست، فضا را به سمت تراژدی سوق دهد و از این طریق کارسازی خود را نشان دهد.
فرا شعر در شعر عربی و فارسی با تکیه بر نمونگزین هایی از چند شاعر شناخته شده فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان و بزرگان فلسفه و ادبیات همواره سعی کرده اند شعر را تعریف و آن گونه که فهم آنان اقتضا می کند به بیان خصایص آن بپردازند. شعر، یکی از مظاهر آثارحیات عقلانی آدمی است که در رهگذر تحلیل ها و تفسیرهای منتقدان و شعر شناسان از هویت شعر، شناخت آن به عنوان یکی از هنرهای زیبا، از دیدگاه خود شاعران مقوله مهم و قابل توجهی است که ورود به آن، بدون شک، جهان بینی تازه ای را درشعر شناسی به روی ما خواهد گشود. این نگرگاه به شعرکه درسال های اخیر با نام «فراشعر» و درعربی «المیتاشعر» و به انگلیسی«Metapoetry» مطرح شده عبارت است از شعری که به موضوع شعر می پردازد. اینکه شعر«فرزند شاعر» باشد یا «محصول بی ت ابی آدم ی» یا «مولود حوادث زندگی» یا «حادثه ای در زبان» یا «کلامی مخیّل...» یا هر چیز دیگری که ناقدان و اهل ادب گفته اند، همه ازنگاه بیرونی وغیر شاعر به شعر است. جذابیت شعر درآنجا بیشتر آشکار می شود که خالق شعر، یعنی شاعر و از درون شعر بگوید شعر چیست. ما در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیفی تحلیلی به بررسی فراشعر در شعر عربی و فارسی با تکیه بر نمونگزین هایی از چند شاعر شناخته شده در هر دوزبان بپردازیم.
جریان شناسی اندیشه در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مؤلّف مخاطب، معنا و قالب چهار ضلع یک اثر ادبی را شکل می دهند. مؤلّف مفهومی را در مجرای قالب قرار می دهد که مخاطب آن را رمزگشایی می کند. بنابراین یک اثر ادبی را می توان از زاویه هر یک از این چهار ضلع، مورد بررسی قرار داد. در پژوهش حاضر، به دنبال آن هستیم که از میان اضلاع یک اثر ادبی به ضلع معنا پرداخته و از این طریق به جریان شناسی اندیشه در شعر مهدای اخوان ثالث بپردازیم. برای این منظور، با بررسی اشعار مهدی اخوان ثالث در شش دوره، با رویکرد تحلیلی-توصیفی، تلاش شد تا سیر اندیشه و دگردیسی آن در سروده های این شاعر نوپرداز، ترسیم شود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، به مفهوم تلخ اندیشی برمی خوریم. مفهومی نسبتاً تازه که در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. فضای شعر اخوان ثالث پیش از کودتای 28 مرداد 1332 کاملاً امیدوارانه بوده است، امّا تحت تأثیر زمینه فردی و زندگی شخصی شاعر، این امیدواری رنگ می بازد. اخوان ثالث پس از کودتای 1332 تحت شکست اجتماعی و سیاسی، دچار ناامیدی اجتماعی و نهایتاً ناامیدی فلسفی شد. احساس تنهایی و اندوه، احساس غربت و نوستالوژی، مرگ اندیشی و پوچ انگاری مهم ترین مضامین شعر مهدی اخوان ثالث پس از کودتای 28 مرداد است.
نگرش عرفانی و اساطیری شهرنوش پارسی پور نسبت به زن و جایگاه اجتماعی او براساس رمان زنان بدون مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
77 - 108
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای نشر آگاهی و معنویت در حوزه عرفان و سیر انسان به سمت تعالی، داستان های عرفانی است. نویسندگان بسیاری در آثار خود سیر انسان به سمت تعالی را با عنوان عرفان و سیروسلوک مورد توجّه قرار داده اند. شهرنوش پارسی پور یکی از نویسندگانی است که با دیدگاهی عرفانی به زندگی شخصیت های داستانی می نگرد و جاودانگی در حقیقت را به تصویر می کشد. رمان زنان بدون مردان، از آثار مهم شهرنوش پارسی پور است که با بهره گیری از بن مایه های عرفانی به خلق شخصیت زنان داستان پرداخته است. هدف پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، بررسی نگرش اجتماعی و عرفانی شهرنوش پارسی پور در رابطه با زن و جایگاه اجتماعی او بر اساس رمان زنان بدون مردان، می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر یک از شخصیت های داستان زنان بدون مردان را می توان نماینده قشری از جامعه زنان دانست؛ زنانی که با رسیدن به مرحله خودشناسی و سیر در انفاس خود سعی در شناخت حقیقت وجودی خود دارند و با پاکی درون، در پی جاودانگی و حقیقت هستند.
دراسه استعاره المکان فی روایتی أنا أطفئ المصابیح لـ زویا بیرزاد وعماره یعقوبیان ل علاء الأسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
37 - 58
حوزههای تخصصی:
الاستعاره هی سمه لغویه لا تقتصر على جمالیات اللغه بل اتسعت الیوم فی جمیع مجالات الأفکار بل الحیاه بأسرها، ویمکن لها أن تخلق مفاهیم مجرده من المصادر الموضوعیه وتجسدها. المکان فی القصه هو منصه تشکیل الأحداث وبسبب علاقته الوثیقه مع شخصیات الروائیه، فمن الممکن تحلیل الروایه عبر تحلیل المکان. تطرّق هذا البحث إلی دراسه استعاره المکان فی روایتی أنا أطفئ المصابیح و عماره یعقوبیان علی المنهج الوصفی-التحلیلی وأهم ما توصّل إلیه هو: فی روایه أنا أطفئ المصابیح إنّ البیت وأجزاءه المختلفه هو استعاره لحالات الشخصیه الرئیسیه فی القصه وتعبّر عن وحدتها واحتیاجاتها العاطفیه وانفجاراتها الروحیه وأحاسیسها المکبوته. وفی روایه عماره یعقوبیان ، یعتبر المبنى وسکانه استعاره للمجتمع المصری وشرائحه المختلفه التی تواجه العدید من المشاکل کالفقر واستغلال السلطه لرجال الحکومه و الإهانه للمرأه والارتشاء والمثلیه الجنسیه. ویصور الکاتب أماکن مختلفه فی تشکیل شخصیات القصه وتطورها.
تحلیل گفت و گو: واکاوی پاره گفتارها در دو رمان حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های تحلیل گفتمان، تحلیل گفتگوهای اثر مورد بررسی است. جدا از معنای ظاهری و شیوه طرح جمله-ها در گفتگوها، می توان از دل آن ها پی به ذهنیت های پنهانی برد که خود را در قالب واژه ها، معانی، نشانه ها، رفتارها و حرکات طرفین گفتگو نمایان می کنند. با واکاوی شیوه تعامل طرفین گفتگو، آغاز و پایان گفتگو، نوبت گیری، بازخورد و اصلاح در گفتگوها می توان جنبه ها و جلوه هایی از گفتگو را نشان داد که اغلب در نگاه اول به چشم نمی آیند. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شده است که نحوه استفاده از زبان و شیوه ارتباط طرفین گفتگو که در قالب جمله ها و عبارات بازنمایی شده است، همراه با ناگفته های دیگری که در پس پشت جمله ها و معانی قرار گرفته اند، مورد بررسی قرار بگیرند. به عبارت دیگر، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، مدیریت تعامل افراد با یکدیگر و نحوه شکل گیری ارتباط اجتماعی در گفتگوهای دو اثر ادبی-روایی حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در هر دو گفتمان، قدرت از بالا به پایین اعمال می شود و یک نفر در رأس هرم قدرت قرار دارد. در برابر گفتمان غالب، سوژه ها بسیار ناتوان اند و عاملیت و نقش چندانی در داستان ندارند. در رمان یکلیا و تنهایی او، علاوه بر نهاد قدرت، نهاد دین و مردم نیز در اداره امور جامعه ایفای نقش می کنند اما نهاد قدرت و دین، سعی بر آن دارند که مردم را به سمت خود بکشند.
اهمیت بلاغی ساختارهای نحوی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله غور در شگردهای سنایی در خلق زبان تعلیمی در قصاید اوست. ازاین رو، بعد از مقدمه ای کوتاه در مورد «بلاغت خطابی» و طرح چشم اندازی نظری در این مورد، به طرح برخی شگردهای نحوی سنایی در ایجاد «زبان خطابی» و بلاغت تعلیمی می پردازیم. بی شک، هنر سنایی در کاربرد الگوهای نحوی خلاصه نمی شود و از طرفی، طرح تمام الگوهای نحوی سنایی مجال گسترده ای می طلبد، اما در اینجا به بعضی الگوهای نحوی به ویژه کاربرد جملات شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو در قصاید او می پردازیم که شاکله زبان خطابی و آرایش موسیقایی بسیاری از قصاید او به شمار می رود. سنایی از طریق جمله های شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو، آمریت خود را در مقام واعظ اخلاق به نمایش می گذارد. گذشته از این، این ساختارها در موسیقی شعر او نیز نقش مؤثری دارند. ازاین رو، با تمرکز بر چند قصیده سنایی تلاش می شود الگوهای نحوی که سنایی برای ایجاد اقتدار در زبان وعظ و افزایش تأثیر کلام به کار گرفته است، معرفی شود.
تحلیل مفهوم انتظار در دوبیتی های ادب عامه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۰۸-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
انتظار از مهم ترین درون مایه های ترانه های غریبانه است. این ترانه ها مضامین مهمی از زندگی، کار و رنج آدمی را شامل می شود و در عین حال با عشق و دلدادگی پیوندی دیرینه دارد. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شوند. در اشعار مازندرانی درون مایه هایی ازجمله انتظار نهفته است که در فرهنگ و زندگی روزمره مردم این دیار ریشه دارد، اما تاکنون به آن پرداخته نشده است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی قصد دارد مفهوم انتظار را در دوبیتی های ادب عامه مازندران بررسی کند. با مطالعه بیش از هزار دوبیتی مازندرانی، 310 دوبیتی یعنی حدود 31 درصد درون مایه انتظار دیده شده است. براساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق، می توان گفت که ترانه هایی با درون مایه مفهوم انتظار و انتظار عاشق برای بازگشت دوباره معشوق بیشترین بسامد را داراست. علاوه بر آن، انتظار عاشق برای آمدن فصل بهار و شکوفا شدن گل ها و دیدن معشوق، انتظار معشوق برای بازگشت عاشق از خدمت سربازی، انتظار اعضای خانواده برای بازگشت عزیزانشان به شهر و دیار، انتظار کشاورز زحمت کش برای برداشت محصول زراعی و همچنین انتظار پایان غم و غصه، رنج غربت و رسیدن به آرامش و آزادی از جایگاه خاصی برخوردارند.
واکاوی ترجمه حمیدرضا مهاجرانی از رمان «برید اللّیل» بر اساس نظریّه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون ادبی یکی از سخت ترین انواع ترجمه است که با چالش هایی مواجه می باشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچه تمام تر آن می شود. امروزه نظریه پردازان با ارائه انواع تکنیک ها و روش های برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کرده اند و تا حدودی مسیر پیش روی آن ها را هموار نموده اند. یکی از نظریه پردازان مطرح در این زمینه «آنتوان برمن» فرانسوی است که در نظریّه خود با عنوان گرایش های ریخت شکنانه، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمی شمارد. پژوهش حاضر نیز بر اساس تکنیک های ترجمه برمن به واکاوی رمان «برید اللّیل» تألیف هدی برکات و ترجمه سیّد حمیدرضا مهاجرانی با عنوان «پست شبانه» می پردازد. در این ترجمه به چند گرایش از نظریّه برمن پرداخته شده که بیشترین تکرار را در ترجمه مهاجرانی داشته است، این گرایش ها عبارت اند از: منطقی سازی، واضح سازی، اطناب یا تطویل، آراسته سازی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی؛ البتّه لازم به ذکر است نمونه هایی چند از دیگر گرایش های ریخت شکنانه در این ترجمه دیده می شود که به علّت اندک بودن از ذکر آن ها خودداری شده است. در این مقاله با مطالعه دقیق، موارد انحراف در ترجمه بریداللیل بر اساس گرایش های مذکور مطرح شده و در برخی موارد ترجمه پیشنهادی هم ارائه شده است. به طورکلی می توان گفت بیشترین علّت انحراف در ترجمه مهاجرانی مربوط به توضیح و تفسیر مترجم است که قصد دارد خواننده به وضوح مطلب را درک کند؛ بنابراین پیداست که این ترجمه بیشتر به متن مقصد گرایش دارد.
بررسی عوامل ظهور و گسترش ادبیات چپ مارکسیستی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود اندیشه چپ مارکسیستی در آغاز قرن چهاردهم هجری به ایران، آفرینشگر دگرگونی های ژرف و دامنه داری در تمامی شاخصه های فرهنگی ایران، بویژه ادبیات بوده است. محصول این جریان فکری، ادبیات نوظهوری مبتنی بر اندیشه های مارکسیسم – لنینیسم بود که بسرعت در ایران رشد و گسترش یافت. چنانکه اکثر نویسندگان، شاعران و مترجمان، به این مکتب فکری گرایش یافتند و بخش عمده ای از آثار مهم ادبی که بدنه ادبیات معاصر ایران را تشکیل می دهند، تحت تأثیر آموزه های چپ مارکسیستی خلق شد. در راستای پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث رشد و گسترش ادبیات چپ در ایران شدند، پژوهش حاضر دو عامل کلی زیربنای فکری و بسترهای اجتماعی را مطرح می کند و با تکیه بر شواهد تاریخی سعی می کند نشان دهد عواملی چند، ازجمله زمینه های اجتماعی برخاسته از انقلاب مشروطه، پیروزی انقلاب اکتبر، تغییر مناسبات ایران با کشور قدرتمند همسایه و فعالیت گسترده احزاب چپ، زمینه ظهور و گسترش ایدئولوژی مارکسیسم – لنینیسم را بعنوان زیربنای فکری ادبیات چپ، در ایران فراهم آوردند. از سوی دیگر با استناد به شواهد ادبی سعی بر اثبات این مدعا می شود که همسویی و تطابق شاخصه های ادبیات چپ مانند: واقع گرایی، اعتراض، نوگرایی و ... با نیازهای ادبی جامعه ایران که در فرایند تحول ساختاری خود به ادبیاتی نوین و پیشرو نیاز داشت، بستر اجتماعی رشد و گسترش ادبیات چپ در ایران را مهیا کرد.
Investigating the Effect of Input-based and Output based Instruction through Divergent and Convergent Tasks on Iranian EFL Learners’ Learning English Idioms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Task-based language Teaching (TBLT) has been formed as an approach wherein learners are allowed to communicate language use through tasks due to the limitations of the traditional PPP (Presentation, Practice, and Performance) approach. Among different kinds of tasks, according to Ellis (2008), convergent/divergent tasks can be mentioned which have been originated from concepts of knowledge formation. At a broader level, tasks are divided into input-based tasks and output-based tasks. This study aimed at investigating the effect of output-based and input-based divergent and convergent tasks on learning English idioms among Iranian EFL intermediate-level learners. In so doing, this study used a quantitative quasi-experimental pre-test post-test control group design. The participants of the study consisted of 75 male intermediate EFL learners studying English at a private language institute in Zahedan, Iran, who were selected through convenience sampling. To collect the data, Oxford Placement Test (OPT) and two researcher-made idiom tests were used. To analyze the data, descriptive statistics and inferential statistics were run. The results showed that output-based and input-based divergent and convergent tasks had a significant effect on learning English idioms among Iranian EFL intermediate-level learners. The findings have some implications for EFL teachers, learners, and curriculum planners.
تحلیل تطبیقی ایماژیسم در سروده های توماس ارنست هیوم و بیژن الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
189 - 223
حوزههای تخصصی:
ایده ی مکتبی به نام ایماژیسم در اوایل قرن بیستم در اندیشه ی هیوم پس از مطالعه ی اندیشه های برگسون و پاوند پس از آشنایی با ایده ی فنولوزا و مطالعه ی شعر ژاپنی، جهشی در شعر اروپا به وجود آورد و شعر نو را پس از آرتور رمبو و شارل بودلر، به دقت تصاویر و زبانِ مشخص متوجه ساخت. ایماژیسم بر یک شیء یا تصویر خاص به عنوان موضوع اصلی شعر با زبانی روشن و مختصر، تمرکز دارد. این مکتب زیرمجموعه ای از مدرنیسم است که تمرکز خود را روی ارائه ی ماهرانه ی تصاویر عینی می گذارد و زمان را برای صحبت در مورد موضوعات پشت تصاویر هدر نمی دهد و به تصویر اجازه می دهد تا خودش حرف بزند. بررسی راهکارهای ایماژیسمی هیوم به عنوان پدر مکتب ایماژیسم، فرصت مناسبی برای پژوهشگران شعر نو فراهم می کند. بیژن الهی نیز به عنوان شاعر نوگرای ایرانی و به دلیل ترجمه ی اشعار نو اروپا و آمریکا توانست این مکتب را در سروده های خویش بازتاب دهد. بازبینی هم زمان هنرنمایی این دو شاعر در این راهکار شعری، به روشن شدن پیش زمینه ی فکری، فلسفی و فرهنگی آن دو می انجامد. الهی و هیوم در ایماژسم شاعران موفقی بودند و تفاوت این دو شاعر علاوه بر بافت فرهنگی و پیشینه ی ذهنی آن دو در این نکته بود که هیوم به عنوان آغازگر این مکتب بیشتر به چهارچوب ایده ی خود پایبند بود ولی الهی پس از عبور از شعر نو و موج نو، در بخش ها و دوره هایی از سرایشش به این مکتب روی آورده بود. پس زمینه ی ذهنی هیوم فلسفه و قوانین کهنسال آن و زوایه ی دید تازه به دنیا و پس زمینه ی ذهنی الهی در بخشی از سروده هایش عرفان شرقی بود.
تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی با تأکید بر نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
281 - 304
حوزههای تخصصی:
مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او می کوشد موانع رسیدن به معنویت را از پیش پای سالک بردارد. تحمل رنج ها، مسئولیت پذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویت است. دیدگاه عرفانی او با روان شناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسو بود. از این رو در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی از نوع کتابخانه ای به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی براساس نظریه معنادرمانی فرانکل پرداخته شده است. در این پژوهش مؤلفه های رنج، تحمل پذیری، مسئولیت پذیری، عشق و دین داری نظریه فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شد. یافته ها نشان داد که معنادرمانی و عرفان با هدف شوق در زندگی جز با عشق الهی و تحمل مشکلات این راه پر خطر اتفاق نمی افتد و اگر آدمی در آن به خطا و گناهی دچار شود با توکل به خدا باز به طریق حقیقت بازمی گردد.
تحلیل تطبیقی کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی «اودیسه هومر» و «داراب نامه طرسوسی» بر مبنای نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
167 - 197
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند با تکیه بر نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل، کنش های شخصیت های اساطیری اودیسه هومر و داراب نامه طرسوسی را با یکدیگر انطباق دهد و به این پرسش پاسخ دهد که کنش های شخصیت های اساطیری در « داراب نامه » و « اودیسه » تا چه میزان با نظریه کنش های سه گانه دومزیل انطباق دارند و موارد تشابه و تفاوت آن ها کدام است؟ یافته ها حاکی از آن است که شخصیت های اصلی این دو اثر؛ یعنی «داراب» و «اسکندر» را می توان با «اولیس» در یک طبقه بندی قرار داد. بررسی کنش های «داراب» و «اولیس» نشان می دهد که هر دو در جایگاه پادشاهی، مؤید ویژگی های هر سه کنش هستند؛ با این تفاوت که اولیس زاده خدایان (زئوس) است و داراب در مقام پادشاهی دارای فّره ایزدی است. هوشمندی و حیله گری از بارزترین صفات اولیس است درحالیکه داراب با صفت قدرتمندی شناخته می شود. اسکندر مقام پادشاهی را برای فتوحات دینی رها کرد، اما اولیس به سبب عدم قربانی برای خدایان مجازات شد. سایر شخصیت ها از جمله «طمروسیه» و «بوران دخت» با «پنلوپ» نیز با تفاوت های جزیی مظهر «پاکدامنی» هستند. تأکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در اودیسه گفتمان غالب است، اما در داراب نامه فتوحات دینی برای اسکندر بر سایر وجوه گفتمانی غلبه دارد.
تأملی در مفهوم فنا در اندیشه بیدل و مولانا و تفاوت آن با فنا در عرفان هندی (بودایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مولانا نماینده تصوف خراسان و بیدل نماینده سبک هندی و پرورش یافته هند و آگاه به عرفان بودایی و اسلامی، هر دو است و اگرچه در شیوه بیان متفاوت اند، در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. یکی از این مفاهیم عرفانی فناست که در اشعار مولوی و بیدل کاربرد گسترده ای دارد. مولانا در مثنوی حدود 89 بار و بیدل در اشعار خود حدود 101 بار به این مفهوم عرفانی اشاره کرده است. فنا از مسائل مهم در نظام فکری مولوی است، مولوی به شیوه تمثیلی قرآن، فنا را تفسیر می کند و آن را استحاله نفس دانی به نفس عالی می داند و بیدل گاه با قراردادن واژه «فنا» در جایگاه قافیه و گاه با تشبیهاتی مانند «خواب فنا»، «گرداب فنا»، «محراب فنا»، «مضراب فنا» و «رسن تاب فنا» به توصیف و تصویر مقوله فنا می پردازد. در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که دیدگاه بیدل و مولانا درمورد مقام عرفانی فنا چیست و وجوه اشتراک و افتراق فنای اسلامی با فنا در عرفان هندی کدام اند؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که بیدل دهلوی با آنکه در بستر عرفان بودایی بالیده، عرفان او رنگ و بوی اسلامی خود را حفظ کرده است.
تحلیل زمینه های اجتماعی، فرهنگی شکل گیری خشونت های رفتاری (رمان خریف العصافیر به مثابه گزارشی انتقادی از بحران یک نسل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان، عموماً بازتولید تصویری از لایه های پنهان زندگی انسانی- اجتماعی است. رمان خریف العصافیر (پاییزگنجشک ها) اثر نویسنده مغربی خالد اقلعی، از جمله رمان هایی است که بخشی از بحران فکری-اجتماعی نسل جوان در کشورهای اسلامی را بازگویی نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، این رمان را بررسی نموده و کوشیده به این پرسش پاسخ گوید که بر اساس باور نویسنده رمان، چه عواملی روانی و اجتماعی ای، بستر شکل گیری و رشد خشونت های رفتاری را در جامعه فراهم می کنند و افراط اندیشی دینی چه رابطه ای با این مقوله دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اجتماعی ، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ای مثل طلاق، فساد اجتماعی، نابرابری اقتصادی، بی عدالتی و استفاده ابزاری از تعالیم دینی، همگی زمینه ساز شکل گیری بحران های روحی نسل جوان و ترویج خشونت های رفتاری در میان این نسل بوده است. قهرمان رمان، یکی از قربانیان این تیپ اجتماعی است. سرنوشت تراژدیک او، وصف حال دردناک نسلی است که یک تجربه زیسته تلخ داشته و پس از آن، در رؤیای دستیابی به حقیقت و عدالت، عاشقانه دل به توهمات گروه های تندرو سپرده است. نویسنده رمان بر این باور است که افراط اندیشی دینی نیز به بهانه مبارزه با نابسامانی های وضع موجود، پندار تنش زای دیگری منحرف را در میان این نسل تقویت و به آن رنگ و لعاب دینی بخشیده است که در نتیجه آن، ایجاد دشمنی و تیرگی در روابط میان افراد جامعه و توجیه دست زدن به هرگونه رفتار خشونت آمیزی به منظور حذف دیگری های منحرف رفته رفته به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است.