فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲٬۳۶۱ تا ۵۲٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
28 - 41
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه یکی از دل انگیزترین انواع شعر فارسی است که در آن مضامین متنوع به کار می رود. شاعر در ساقی نامه ابیاتی را خطاب به ساقی، مغنّی و مطرب می سراید و از او طلب باده و نواختن ساز و سرود می کند. این پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای نوشته شده است. در این مقاله به تعریف و تبیین ویژگی های ساقی نامه معین الدین احمد بن محسن فیض کاشانی پرداخته شده است. از این جهت که این پژوهش دربردارنده تعبیرات و توصیفاتی درباره ساقی، باده، میخانه، مطرب، آلات و نغمات موسیقی و همچنین مضامین عرفانی است اهمیت دارد. بررسی مضامین طرح شده در شعر معین الدین احمد نشان می دهد که وی در مهم ترین بخش ساقی نامه که نکوهش روزگار و مذمت اهل آن است، در جایگاه عارف و واعظ، با نگاهی اعتقادی بیشتر از ناپایداری و زودگذر بودن هستی سخن می گوید، تا مخاطب خود را متوجه عالم آخرت کند که دست از بدکاری و مال اندوزی صرف بردارد. شراب هم در ساقی نامه معین الدین احمد، مِی عرفانی و محبت الهی است و شاعر آن را همان حس سرخوشی وصل با محبوب ازلی می داند. نکته دیگر حضور تفکر خیامی در ساقی نامه این شاعر است. .
اندیشه های قرآنی در داستان های تعلیمی حوزه ادبیّات کودک و نوجوان با رویکرد به داستان های غلامرضا حیدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در آفرینش آثار ادبی خود، اسلوب قرآن و شیوه های بیانی آن را الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه های قرآنی در لابه لای آثار خود بهره جستند به گونه ای که موضوع اقتباس از قرآن به بابی گسترده تبدیل شد. با تحلیل و بررسی آثار این حوزه، می توان به شواهدی از تأثیر لفظی و معنوی قرآن بر زبان، اندیشه و عقاید صاحبان این آثار پی برد و به این نتیجه رسید که قرآن به عنوان مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی، الهام بخش بسیاری از شاعران و نویسندگان ادبیّات کودک و نوجوان بوده است. این جستار درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری غلامرضا حیدری از مضامین قرآنی در داستان های حوزه ادبیّات کودک بپردازد. حیدری یکی از نویسندگان برجسته حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در دهه هشتاد است که آثار بی شماری در این حوزه با مضامین قرآنی و دینی دارد. به همین منظور با تبیین مضامین قرآنی متجلی در داستان های حیدری و بررسی کارکرد آن ها، نویسنده در پی پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربرد مضامین قرآن در داستان های حوزه کودک چیست؟ و کدام مضامین بیش ترین کاربرد را دارد؟ با بررسی انجام شده می توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای داستان های وی را تشکیل می دهد که با هدف آشنایی با دین، القای آموزه های اسلامی، شناساندن معارف قرانی و آماده سازی قشر نوجوان برای انجام وظایف دینی استفاده می شود.
بررسی کارکرد تصویرپردازی های هنری در قصیدۀ «ملحمة النبی» عمر ابوریشه و شعر «طلوع محمد» مهدی سهیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
129 - 144
حوزههای تخصصی:
تصویر پردازی یکی از شگردهای ادبی است که برخی از شاعران زبردست از آن بهره می برند تا از این رهگذر بتوانند با انتقال بهتر مفاهیم مورد نظر خویش، خوانندگان را تحت تأثیر قرار دهند. در پژوهش پیش رو که با رهیافت توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای نوشته شده است، تلاش شده تا کارکرد تصویر پردازی هنری نزد یک شاعر عرب یعنی عمر ابوریشه و یک شاعر فارسی زبان یعنی مهدی سهیلی مورد واکاوی قرار گیرد. عرصه ی بررسی تصویر پردازی در این پژوهش، قصیده ی ملحمه النبی از عمر ابوریشه و شعر طلوع محمد از مهدی سهیلی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر دو از فن تشبیه، استعاره و کنایه بهره بردند؛ با این توضیح که عمر ابوریشه به دو فن ادبی تشبیه و کنایه و مهدی سهیلی به دو فن استعاره و کنایه بیشتر نظر داشته اند. همچنین نباید فراموش کرد که این دو شاعر از عنصر مجاز بهره نبرده اند.
بررسی انتقادی نظام سه بنی ژرژ دومزیل در شاهنامه و مهابهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین بار ویکاندر با پژوهش هایی بر مهابهارت و شاهنامه این نظر را مطرح کرد که طبقه جنگ جو در میان قوم آریایی، طبقه ای مستقل از ساختار اجتماعی به شمار می آمده و روحانیون و کشت ورزان دو طبقه دیگر را تشکیل می دادند. دومزیل با قرار دادن گروه فرمان روایان کنار روحانیون در طبقه اول و بررسی ساختار اجتماعی دیگر اقوام هند و اروپایی، نظریه سه بنی بودن ساختار اجتماعی را به دیگر جوامع این قوم تعمیم داد. او بر این باور بود که علاوه بر ساختار اجتماعی، خدایان، خاندان ها و حتی مفاهیمی جزئی تر چون پزشکی و فره و آتش در ایران از این ساختار پیروی می کند؛ اما با بررسی دقیق تر این موضوعات در شاهنامه و مهابهارت می توان گفت بسیاری از تحلیل های دومزیل قابل تأمل است. در این جستار سعی شده با بررسی انتقادی بنیان های نظریه دومزیل بر اساس اساطیر و حماسه های هند و ایران، به نقد و تحلیل این نظریه پرداخته شود. با توجه به بررسی ها به نظر می رسد طبقات اجتماعی و دیگر مفاهیمی که دومزیل بر آن ها تأکید دارد چندان قابل تفکیک و مرزگذاری نیستند. از سویی دیگر طبقه کشت ورز در باورهای هند و ایرانی اهمیتی هم پای دیگر طبقات نداشته است و بر خلاف نظر دومزیل پیشه وری در این جوامع قدمتی کهن دارد.
ساختار های تمثیلی و انواع آن در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با عنوان ساختار های تمثیلی در کلیله و دمنه ، به تبیین این موضوع با محوریت نقش سازنده ی تشبیه در ساختار روایی حکایتهای تمثیلی و متن کلیله و دمنه پرداخته می شود . استفاده از تمثیل ، به عنوان ویژگی سبکی این کتاب شمرده میشود. محقق با بررسی متن کتاب کلیله و دمنه انواع تمثیل و ساخت های گوناگون آن ،که در خدمت تمثیل بوده اند را برشمرده است . این تحقیق با هدف برجسته سازی و مشخص کردن کاربرد تمثیل در کتاب کلیله و دمنه انجام شد و اهمیت آن در این است که تمثیل جایگاه ویژه ای در متن کتاب کلیله و دمنه دارد که در مقایسه با سایر صور خیال و عناصر ادبی کمتر مورد توجه بوده است . تصویر سازی و ایجاد هنر های زبانی که به خلق جملات بی مانند و ایجاد روابط خاص میان واژه ها می انجامد از این ویژگی هاست . در این پژوهش محقق دریافت ساخت های گوناگون از تمثیل و حکایت تمثیلی در این متن به چشم می خورد . چهار نوع ساختار تمثیلی درکتاب کلیه و دمنه می توان یافت. پس از بررسی و فیش برداری از منابع دست اول و کد گذاری فیش ها پژوهشگر به تحلیل داده ها اقدام خواهد کرد . این پژوهش به شیوه ی توصیفی و تحلیلی انجام شده است .
تحلیل نگرش زندگی به مثابه فرصت از منظر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
102 - 122
حوزههای تخصصی:
آدمی به اختیار خود پا به هستی نگذاشته تا به اراده خود نیز از اینجا رخت بربندد. با اندکی تسامح، تنها اختیاری که در اختیار وی قرار داده شده، فاصله تولد تا مرگ است که از آن به زندگی/عمر تعبیر می گردد. البته برخی این اختیار را در اثر عواملی نادیده می انگارند و برخی نیز که عمدتاً بینش الهی دارند این مجال را «فرصتی» می دانند که باید به درستی درک شود؛ زیرا با اتکا به این رویکرد هم زندگی این جهانی را می توان سامان داد هم زندگی آن جهانی را. اینان معتقدند این زندگی، اندک است و زودگذر، و زندگی دیگر بسیار است و دائمی؛ پس باید بهترین بهره را از آن یافت. این شیوه از زیستن، دارای مؤلفه هایی چون زیستِ آگاهانه، زیست اینجایی، اندیشه آنجایی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، عدم وابستگی و دلبستگی، اراده معطوف به غیر/خویش و هزینه کردِ زندگی در امور شایسته می باشد. آدمی با تکیه بر این مؤلفه ها، زندگی کیفی را تجربه خواهد کرد. اساس این نوع زندگی بر «کیفیت» و «چگونگی» است. به این معنا که طول عمر آدمی مهم نیست، بلکه نوع زیست او اهمیت دارد. آنچه باعث می شود تا نوع انسان ها از این نگاه به زندگی غافل شوند، دو عاملِ تربیت نکردن نفس و عدم توجه به مقوله مرگ است. از این منظر تاکنون به آثار عطار توجه نشده. روش تحقیق، کتابخانه ای و تحلیل محتواست.
بررسی تطبیقی اشعار سهراب سپهری و مِری اولیور از منظر طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
217 - 242
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری و مری اولیور دو شاعری هستند که هردو اشعار ارزشمندی را آفریده اند و تأثیر شگرفی بر شعر سرزمین خود گذاشته اند. این دو شاعر با تفاوت فرهنگ و زبان، در آثارشان به دنبال کمال و حقیقت انسانی بوده اند و به دلیل تجربه های زیستی مشترک، اشعاری با درون مایه نسبتاً مشابه خلق کرده اند که البته این موضوع را می توان، در میان آثار شاعران بسیاری که تفکر و جهان بینی مشابه داشته اند، مشاهده کرد. از همین رو پژوهش حاضر طبیعت گرایی را در اشعار آنها به شیوه ای تطبیقی بررسی کرده است و در چهاربخش صورت شعر، مضامین معنایی، نشانه شناسی و آرایه ها به شیوه ای توصیفی-تحلیلی انجام شده است. به جز صورت شعر، توجه به طبیعت در سه بخش دیگر از اشتراکات این دو شاعر نمایان است. سپهری طبیعت را موجود زنده ای می داند و همه انسان ها را به بازگشت به آن دعوت می کند. از طرف دیگر اشعار اولیور نیز اکثراً دررابطه با طبیعت و الهام از آن سروده شده است. نتایج به دست آمده در بین مؤلفه ها، درصد بیشتر اشتراکات را در مؤلفه مضامین معنایی در شعر اولیور را نسبت به سپهری نشان می دهد.
آثار و آرای لطفعلی صورتگر در باب ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی در ایران دانشی نسبتاً نوپاست که عمدتاً در دانشگاه ها و از طریق استادانی که در ادبیات کشورهای دیگر تخصص داشته اند وارد فضای آکادمیایی ما شده است ولی دانسته های ما درباره پیشگامان این رشته در ایران و آرای آنان در این زمینه گاه بسیار اندک است. یکی از کسانی که در پا گرفتن این رشته در ایران، چه از طریق تدریس در دانشگاه و چه از طریق نوشته های علمی و مطبوعاتی، نقش مهمی بازی کرده لطفعلی صورتگر است. این مقاله کوششی است تا با بررسی نوشته های صورتگر، از جمله رساله دکتری او که به تمامی در حوزه ادبیات تطبیقی است و تا کنون برای خوانندگان ایرانی ناشناخته مانده، و نیز مقالات و کتاب هایی از او که شاید سویه تطبیقی آنها چندان هم پررنگ به نظر نرسد، دیدگاه های او درباره مسئله تأثیر و تأثر در ادبیات ملل مختلف و اهمیت این مسئله در پیشرفت و افزایش غنای ادبیات بومی استخراج و تبیین شود.
ملامح المدینه فی روایات غاده السمان وغزاله علیزاده: دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
29-55
حوزههای تخصصی:
اعتمدت هذه الدراسه المقارنه منهجَ المدرسه الأمریکیه، التی ترکز علی نقاط التشابه والاختلاف ((similarity and contrast بین الأعمال الأدبیه، کما وجّهت اهتمامها إلی النص الأدبی بعد أن أهمل فی زحمه البحث عن الصلات التاریخیه بین الآداب. وشملت الدراسه روایات غاده السمان کلها وهی: "بیروت 75"، و"کوابیس بیروت"، و"لیله الملیار"، و"الروایه المستحیله – فسیفساء دمشقیه"، و"سهره تنکریه للموتی"، کما تناولت روایات "غزاله علیزاده" جمیعها وهی : "بیت الإدریسیین"، و"لیالی طهران".وحاولت الدراسه الإجابه لهذا السؤال: ما هی الملامح البارزه للمدینه فی روایات غاده السمان و غزاله علیزاده؟ فرأینا أن الکاتبتین اهتمتا برسم الصوره العلنیه والمخفیه لمدینتی بیروت وطهران فی روایاتهما، وقامتا بنقد مسار تحدیث المدینه فی البلدان العربیه وإیران، حیث تغیرت تضاریس المدینه فی البلدان المذکوره تغیراً سلبیاً وتشوهت الطبیعه فیها وزُرعت بدلا منها الأبنیه الإسمنتیه. وأوضحت الکاتبتان فی محاوله لتجسید حفریات الإنسان فی المدینه، مدی الآثار السلبیه التی تترکها الأحداث الکبری مثل الحرب والثوره فی المدینه، حیث یحل فی المدینه الدمار والفوضی.
خوانش فمینیستی رمان جان شیفته اثر رومن رولان و سووشون اثر سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم جنبشی اجتماعی است که از اواخر قرن هجدهم و با هدف برچیده شدن تبعیض های جنسیّتی زنان، در اروپا و آمریکا آغاز شد و تاکنون سه دوره مختلف را پشت سر گذاشته و گرایش های گوناگونی از آن پدید آمده است. با راه یافتن اندیشه های فمینیستی به حوزه نقد ادبی، در اواخر دهه ی 1960، «نقد فمینیستی» پایه گذاری شد که آثار ادبی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این مقاله کوشیده ایم گزارشی از سیر تأثیرپذیری ادبیات و نقد ادبی از جنبش فمینیسم ارائه نماییم و نشان دهیم که نقد ادبی فمینیستی، با شناسایی نیازهای اساسی زنان از قبیل برابری حقوق اجتماعی، سیاسی و آموزشی آنان با مردان، جلوگیری از اقتدار مردان، جلوگیری از بی عدالتی جنسیتی، اصلاح سنت های غلط جامعه، استقلال زنان و .... ضمن ارائه ی خوانشی جدید از متون ادبی به کاوش در شخصیت های انسانی که در ادبیات بازنمایی شده، می پردازد. پس از معرفی این رهیافت به متون ادبی، با روشی توصیفی-تحلیلی، رمان جان شیفته اثر رومن رولان و رمان سووشون اثر سیمین دانشور را مورد نقد فمینیستی قرار داده، به این نتیجه رسیده ایم که در این آثار ضرورت آزادی زنان، موانع فرهنگی و اجتماعی اشتغال آنان، برتری دادن جنس مذکر بر مونث، مردستیزی و سنت شکنی زنان، خشونت های جسمی، روانی و ... علیه زنان که از مشکلات اصلی آنان در جوامع مردسالار است، به روشنی منعکس شده است.
تحلیل داستان حکایت̋ مرد اعرابی و زنش̋ مثنوی براساس نظریّه روانکاوی ژاک لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
111 - 136
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، داستان "مرد اعرابی و زنش" از مثنوی معنوی مولوی با بهره گیری از مفاهیم بنیادین نظریه روانکاوانه ژاک لاکان مورد تحلیل عمیق قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین ساختار روانی شخصیت های داستان و تحلیل پیچیدگی های روابط بین فردی آن ها بر اساس مفاهیم کلیدی لاکان همچون ساحت خیالی، مرحله آینه ای، فقدان ساحت نمادین یا نام پدر، ابژه دیگری کوچک و حیث واقع می باشد. با استفاده از ابزار تحلیل گفتمان روانکاوانه، لایه های پنهان و ناخودآگاه داستان آشکار شده و تعابیر و نمادهای مختلف آن مورد تفسیر قرار گرفته است. در این تحلیل، به ویژه بر نقش زبان در شکل گیری هویت و روابط بین فردی در ساختار شخصیت تاکید شده است.
بررسی جستارهای تعلیمی در اثر گمنام «اطباق الذهب فی المواعظ والخُطب» اثر شرف الدین شفروه اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
123 - 148
حوزههای تخصصی:
کتاب وزین «اطباق الذهب فی المواعظ والخطب» اثر شرف الدین شفروه اصفهانی، از نویسندگان و شاعرانِ ایرانی در سده ششم هجری است که آن را به سبک مقامات و به تقلید از اثر «اطواق الذهب» زمخشری، با اسلوبی مسجّع و دارای محتوایی تعلیمی و اخلاقی نگاشته است. «اطباق الذهب» در قالب نثر فنّی، دارای حدود 100 مقاله تعلیمی در موضوعات مختلفی همچون مذمّت دنیاپرستی، بُخل، پیروی از هوس، فخرفروشی و .. و نیز دعوت به خیرخواهی نسبت به ضعیفان، غنیمت دانستن لحظات زندگی، یادآوری مرگ، سخاوت و بخشش و ... است. شفروه برای پرهیز از خشکی و تلخی پند و اندرز و مسرت طبع، گاه در الفاظ قلیل، معانی کثیر آورده و سخن خویش را به طبع زیور آیات و احادیث که از اندیشه ژرف او حکایت می کند، می آراید؛ از همین روی، اثرپذیری شفروه از متون دینی به ویژه قرآن کریم و نهج البلاغه، از بارزترین مؤلفه های ساختاری در مضامین تعلیمی در «اطباق الذهب» است. در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و با بررسی این اثر گمنامِ تعلیمی، مهم ترین انگاره های تعلیمی- اخلاقی در اثر مذکور مورد بازخوانی و تحلیل قرار خواهد گرفت
چند گانگی هویت : چالش ها و فرصت های مهاجرت در «خاک غریب» اثر جومپا لاهیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
232 - 260
حوزههای تخصصی:
عصر جهانی شدن، فراملی گرایی و تغییرات اجتماعی-فرهنگی موجب بروز چندگانگی هویت در ادبیات دیاسپورایی قرن بیست و یکم شده است. مفهوم هویت، با پیچیدگی ها و ظرایف ذاتی خود، همواره موضوعی مورد بررسی و کنکاش در مطالعات فرهنگی بوده است. جومپا لاهیری یکی از صدای های قوی هویت چندگانه هندی در آمریکا است. وی در دومین مجموعه داستان خود، «خاک غریب» (۲۰۰۸)، به بررسی چندگانگی هویت افرادی می پردازد که درگیر چالش میان فرهنگ، خانواده و جامعه می باشند. این مقاله با استفاده از دیدگاه های نظری استوارت هال و مایکل رایان ، به بررسی چگونگی تجربه چندگانگی هویت درخاک غریب اثر لاهیری پرداخته و از طریق تحلیل دقیق برخی از روایت ها، به تبیین تعامل پیچیده میان پیشینه ی شخصیت ها، محیط های فرهنگی جدید و احساس پیچیدگی هویت آن ها می پردازد. در انجام این واکاوی، نقش شخصیت های لاهیری درچگونگی رویارویی با تنش های موجود میان میراث فرهنگی بنگالی و هنجارهای فرهنگ غربی مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. از سوی دیگر، مهاجرت فرصت هایی را برای شروع زندگی جدید، آموزش و بهبود وضعیت اقتصادی فراهم می کند، اما همزمان با تنش هایی نیز همراه است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش های بنیادین است که این چالش ها و فرصت ها کدامند، در چه حوزه هایی اتقاق افتاده اند و لاهیری چگونه این چالش ها و فرصت ها را به تصویر کشیده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهند که چگونه هویت های چندگانه، باعث ایجاد چالش ها و فرصت های بسیاری در مهاجرت می شوند که آگاهی از آن برای جوامع جهانی بسیار حائز اهمیت است.
مولوی و کازنتزاکیس در ترازوی اندیشه و احساس با تاکید بر ساحت های نفسانی درونی (باورها، احساسات و خواسته ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیلِ تقابل/ تعامل/ تضاربِ اندیشه متفکران و صاحبان تجربه هنری موضوعی است که در مجموعه ساحت هایِ پژوهش های ادبی می تواند بستر و زمینه ساز درک بهتر گفتمانِ فکریِ صاحبان متون - با وجود همه تفاوت های فرهنگی - تلقی شود. در این بستر مولوی و کازنتزاکیس، دو متفکر بزرگ جهان اسلام و مسیحیت هستند که آثار آنها از منظرهای مختلف و در حالت مقایسه ای و با انگیزه های گوناگون قابل تامل است. یکی از مهم ترین این انگیزه ها، نوع اندیشه در باورمندی به ساحت های نفسانی به ویژه ساحت باورها و اعتقادات، احساسات و عواطف، خواسته ها و نیازها است که این مقاله بدان پرداخته است. نویسنده در این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی مهم ترین عناصر مشترکِ فکری این دو متفکر را با تاکید بر پنج ویژگی شخصیتی مشترک از یک سو و بارزترین عناصر و مولفه های فکری، عواطف و خواسته های مشترک از سویی دیگر واکاوی و تحلیل کرده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد با وجود همه نگره های غیرهمسو، هر دو بر اصلِ رسیدن به سعادت و شادکامیِ مستمرِ پایان ناپذیر اهتمام ورزیده اند و با توجه به ذوابعاد دیدن انسان بر ساحت نفسانی در قالب نسخه ها و دستورالعمل های مختلف توجه کرده اند.
مؤلفه های ادبیات تعلیمی مقاومت در اشعار کودکانه نزار قبانی و عباس یمینی شریف با تکیه بر نظریه ژان پیاژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
1 - 38
حوزههای تخصصی:
شاعران کودک و نوجوان در ایران و جهان عرب به ادبیّات تعلیمی توجهات ویژه ای داشتند. امروزه شعر کودک چهره جدیدی از خود را به جهانیان به نمایش گذاشته و از لحاظ ساختاری، بیان، وسعت خیال و تصویرآفرینی شیوه ای نوین را در سیاق خود در پیش گرفته است. پژوهش در مورد ادبیّات و شعر کودک و نوجوان را می توان به دو قرن اخیر حوالت داد.و قرن بیستم را قرن کودک نامید. بدان جهت که مسئله تعلیم در ادبیات کودک و نوجوان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. شعر کودک و نوجوان زبانی خیال انگیز و ساده گون دارد که البته در شعر کودک به تدریج معنا جای می گیرد. و از آنجا که شعر کودک، شعری باید باشد تا بدون آموز ش بتوان ذوق و استعداد وی را برانگیزد، باید دارای سحطی در خور تصور و اندیشه کودک باشد. نزار قبانی و عباس یمینی شریف از شاعران شعر کودک هستند، که مضامین تعلیمی و تربیتی در قالب مقاومت را دراشعار خود گنجانده اند. هر دو بیانی ساده دارند که با مضامینی تعلیم گونه به آنان پرداخته اند. این پژوهش با استفاده از روش مکتب فرانسوی، مکتبی که به تأثیرگذاری ملّت ها و پیوندهای ادبی آنان در محدوده زمانی یکسانی می پردازد و بر خلاف دیگر مکاتب به آثار از دید زیباشناسی اهمّیّت چندانی نمی دهد به نگارش در آمده است، و سعی شده است تا با استفاده از این مکتب جلوه ایی از تعلیمی بودن اشعار و برخی از شباهت ها و تفاوت های هر دو شاعر را بیان نماییم.
باور به نظام احسن در راستای ایجاد معنای زندگی هدفمند، در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در مباحث دینی، فلسفی و روانشناختی معنای زندگی است. درک معنای زندگی و تنظیم حیات مادّی و غیرمادّی بر آن اساس، زندگی انسان را ارزش مند و هدف دار می سازد و فقدان آن امید و سرزندگی را از انسان می ستاند. شاعران که نخبگان فکری به شمار می روند، با شناخت درست از این مسأله، خود و مخاطبان را به فهم معنای زندگی و رفتار متناسب با آن دعوت می کنند. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتاب خانه ای تنظیم شده در صدد آن است که نگاه ناصرخسرو، باباطاهر، نظامی و عطّار را به موضوع فوق الذکر واکاوی کند و دریابد که این شاعران چه راهکارهایی را برای معنادار کردن زندگی بر اساس اعتقاد به نظام احسن و جاری بودن حکمت خدا در تمامی وقایع هستی دارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد هر چهار شاعر خداوند را مدبّر و حکیم علی الاطلاق می دانند که کار عبث و لغو نمی نکند و با خوش بینی به حوادث خوشایند و ناخوشایند می نگرند و سر تسلیم فرو می آورند و شرور و رنج های نظام آفرینش را مغایر با اصل توحید نمی دانند. در این نگرش خیریّت تمام امور را باور دارند و لب به اعتراض نمی گشایند.
بررسی تطبیقی اشعار حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی بر مبنای پوپولیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم به عنوان یک جریان سیاسی با هدف توجه به مردم به وجود آمد. پوپولیست ها با هرگونه نابرابری اجتماعی _ اقتصادی مخالف، و خواستار کانون آرمانی در جامعه بودند. حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی از جمله شاعران معاصر ایران و مصر هستند که تفکرات پوپولیستی در اشعارشان مشاهده می شود. این شاعران بیشتر اشعارشان را به مردم و مشکلات آنان اختصاص داده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی اندیشه های پوپولیستی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار داده و نشان می دهد که این تفکرات تا چه اندازه و با چه هدفی در اشعار آنان نمود یافته است. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود.
دلگشا نامه را کدام «آزاد» سروده بود؟ (تحلیل و اثبات سرایش دلگشا نامه توسط آزادکشمیری در تطبیق با تنها «تکمله رسمی» حمله حیدری باذل مشهدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
287 - 315
حوزههای تخصصی:
دلگشانامه، نام حماسه ای منظوم متعلّق به دوره گورکانی در خون خواهی مختار پس از شهادت امام حسین(ع) است. این اثر چنان که در خود ابیات اشاره شده است، سروده فردی به نام آزاد است؛ اما عدم وجود تصریح منابع در ذکر هویت سراینده و برخی ابهامات باعث شده که این منظومه به محمّدعلی آزادکشمیری، میرزاارجمند آزادکشمیری ، آزاد بلگرامی و یا محمّدصادق آزادکشمیری نسبت داده شود. در این جستار، برخلاف منابع دیگر، برای اثبات هویت سراینده از خود متن اشعار و به ویژه تطبیق منظومه با دیگر منظومه حماسی دینی سروده آزاد کشمیری، حمله حیدری استفاده کنیم که تنها تکمله رسمی حمله باذل مشهدی بوده، به خواست خاندان باذل سروده شده است. اقرار شاعر به سرودن دلگشانامه در این منظومه و تناسب های سبکی دو منظومه، دلایل این جستار برای اثبات هویت سراینده بوده است. هم چنین این جستار درباره اظهار انتساب شاعر به طهران در یکی از ابیات منظومه، با ذکر مستنداتی این فرضیه را طرح کرده که این شاعر شاخص حماسه سرای سبک هندی، اصالت خود را نه به طهران ری که به طهران اصفهان (تیران) نسبت داده، یا دودمانش اصفهانی بوده، یا به علت آرزوی بازگشت به پایتخت ایران و مرکز تحولات ادبی عصر این ادعا را کرده است.
بررسی عشق و روابط حاکم بر آن در «خسرو و شیرین» نظامی و بازنگری انتقادی پیشینۀ پژوهشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشرو در حوزه نقد ادبی پیوند نزدیکی با نوع شناخت و تلقی از انسان و نیروهای درونی او پیدا کرده و بیش از هر چیز بر رویکردهای بین رشته ای متمرکز شده است. یکی از این رویکردهای مهم در این میان، دیدگاه رابرت استرنبرگ در تحلیل نظام عشق و روابط حاکم بر آن در دو تئوری «مثلث عشق» و «قصه عشق»، بسط یافته است. حال این پژوهش سعی دارد تا با روشی توصیفی – تحلیلی منظومه عاشقانه «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی را بر اساس این دو تئوری بررسی و تحلیل نماید. نتایج این بررسی نشان خواهد داد که در مجموع تمامیروابط عاطفی موجود در این روایت، با مؤلفه شور و اشتیاق آغاز شده و در مؤلفه صمیمت نیز اشتراک دارند؛ اما تفاوت عشق در شیرین و فرهاد با عشق خسرو در مرحله تعهد است. همین اختلاف، الگوی عشق را در شیرین و فرهاد به عشق آرمانی و در خسرو به عشق رمانتیک مبدل خواهد کرد که مقدمات جریان تراژدی را در این اثر غنایی رقم می زند. از سویی، شکل نخستین قصه ها از نوع قصه هنر هستند؛ که در مراحل بعدی، قصه های اعتیاد، کلکسیون و ایثار در این روایت موجودیت خواهند یافت.
دو ساخت کهن گرا در زبان فارسی و مشابه آنها در زبان استونیایی«دارندگی» و «خوش آیندی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۳
۱۹۴-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
بنابر تقسیم بندی زبانشناسان، زبان فارسی و استونیایی از دو خانواده زبانی متفاوتند؛ اما در این دو زبان ساختها و عناصر متناظر و مشابه بسیاری هست؛ از جمله دو ساخت کهنگرای «دارندگی» و «خوشایندی» در زبان فارسی که در ساختار نحوی و صرفی مشابهت زیادی دارد با دو ساخت متناظر که امروزه در زبان استونیایی به کار می رود. این مقاله پس از توضیح مختصری در باره اجزای سازنده آنها به بررسی و تحلیل تطبیقی این دو ساخت در فارسی و استونیایی می پردازد: ا- ساخت بیان دارندگی، ساختی که دلالت می کند بر اینکه کسی دارنده چیزی است یا چیزی متعلق به کسی است؛ مانند «مرا کتابی است.» در فارسی و معادل آن در زبان استونیایی، مانند MulOnvend. I-adessbe:3sga brother on meIsa brother مرااستبرادری 2- ساخت بیان خوشایندی، ساختی که حاکی است از اینکه کسی، چیزی را دوست دارد یا چیزی خوشایند کسی است؛ مانند «مرا این کتاب خوش آید.» در فارسی و معادل آن در زبان استونیایی؛ مانند Mullemeeldibsee raamat. I-allativebe pleasant:3sgthis book on(for) meis pleasantthis book مراخوش آیداین کتاب نتیجه پژوهش اولا تقویت کننده نظر زبانشناسانی است که معتقد به خانواده زبانهای هند و اورالیک هستند. ثانیا بیانگر این پیشفرض است که دو زبان فارسی و استونیایی از ارتباط یا پیوند بسیار دوری برخوردارند که پژوهشهای مقابله ای دیگر می تواند نفی یا اثبات آن را معین کند.