پژوهش های ادبی

پژوهش های ادبی

پژوهش های ادبی سال 21 بهار 1403 شماره 83 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل استعاره های مفهومی زن در افسانه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی زن افسانه های ایرانی و استعاره مفهومی استعاره زن و دختر در ادبیات عامه تحلیل افسانه های ایرانی و نظریات ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۷
در این مقاله، برآنیم با بررسی افسانه های ایرانی، که حوزه مقصد آنها «زن» و واژه های هم حوزه با آن است با شناخت حوزه های مبدأ و مقصد پرکاربرد به ویژگیهای شناختی، ساختهای فرهنگی، اجتماعی، جهان بینی ها و تفکرات غالب موجود در افسانه ها دست یابیم. جامعه آماری این پژوهش، شامل 85 افسانه از کتاب فرهنگ افسانه های مردم ایران (1380) جلدهای پنجم و ششم از علی اشرف درویشیان و رضا خندان است. روش تحلیل داده ها کمی است که بعد از ارائه آمار و بسامد به تحلیل کیفی داده ها نیز پرداخته شده است. از مجموعه بررسی شده، 128 استعاره مفهومی با حوزه مقصد زن و دختر استخراج شده است. نتایج بیانگر این است که نگرش غالب به زن در این افسانه ها سنتی و کلیشه ای است؛ به عبارتی در افسانه های ایرانی برای مفهوم سازی زن از یازده حوزه مبدأ گوناگون مانند «گیاه»، «حیوان»، «شیء»، «غذا»، «میوه»، «عناصر طبیعی» و... استفاده شده است که هر واژه منتخب در حوزه مبدأ، معانی ضمنی خاصی را به مخاطب القا می کند. سرانجام، حوزه های مبدأ مرتبط با زنان در این افسانه ها بیانگر بار معنایی مثبت چون «سرزندگی و آرامش بخش بودن زن»، «حیات بخشی»، یگانگی و محبوب بودن» او و هم چنین بار معنایی منفی مانند «پلید و شیطانی بودن او»، «غم آور»، «ستمگر و آسیب رساننده بودن او» است
۲.

اسطوره کاوی الگوی عشق در فرهنگ مشترک گیلان و منطقه الموت (نمونه موردی روایت عزیز و نگار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان عزیز و نگار تحلیل اسطوره کاوی عزیز و نگار مضمونهای عشق ماندگار و منطقه ای تحلیل ادبیات عامه با نظریات ادبی جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
یکی از روایتهای شفاهی، داستان عزیز و نگار از خطه طالقان و منطقه الموت است که علاوه بر مردمان آن دیار در استان گیلان و بخشهایی از مازندران نیز نقل می شود. این پژوهش در نظر دارد به روش توصیفی تحلیل محتوا و با استفاده از رویکرد اسطوره کاوی به بررسی این روایت بپردازد. در روش اسطوره کاوی، علاوه بر متن به شرایط گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی نیز پرداخته خواهد شد؛ از این رو با اسطوره کاوی روایت، می توان به مطالعه الگوی عشق در فرهنگ منطقه مورد مطالعه و ضمیر ناخودآگاه آن جامعه پرداخت. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از مراحل ششگانه اسطوره کاوی عشق شامل شرح روایت، تحلیل مضمونی، بیش متنهای روایت، اسطوره شناسی تطبیقی، وضعیت معاصر و تحلیل ترکیبی، کارکرد الگوشدگی اسطوره های روایت و کیفیت حضور آنها به عنوان الگوی عشق در جامعه معاصر بررسی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود گسترش روابط موقت و ناپایدار عاطفیِ تحت تأثیر دنیای پست مدرنِ غرب در جامعه مورد مطالعه، مضمون عشق ازلی و ابدی به عنوان اصلی ترین مضمون روایت عزیز و نگار هنوز در ضمیر ناخودآگاه جامعه زنده است. این جامعه نه تنها ضرورت وجود اسطوره های عشق ازلی و ابدی را انکار نمی کند، بلکه اقدام به زایش اسطوره هایی با این مضمون در جامعه می کند. در نتیجه اسطوره عزیز و نگار الگوی مناسبی برای عشق ورزی در جامعه است.
۳.

جستاری درباب ضرورت سنجش، تأمل و بازنگری درباره اصطلاح «نمایشنامه» با تأکید بر گفتمانهای نو در مطالعات تئاتر و هنرهای دراماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنگری اصطلاح نمایشنامه گفتمانهای نو در مطالعات تئاتر پیشینه نمایشنامه و تئاتر اصطلاح تئاترنوشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
اصطلاح نمایشنامه یکی از واژگان کلیدی، پربسامد و کاربردی در حوزه دانش مطالعات تئاتر، ادبیات دراماتیک و هنرهای نمایشی است. این واژه، که پس از تحولات زبانی ازپی تأسیس دانشگاه تهران و فرهنگستانِ اول به جای واژه دخیل و بیگانه پی یس در گفتمان هنرهای نمایشی گزیده شده است باتوجه به گفتمانهای نو در تئاتر معاصر مثل تئاتر قساوت، نظریه اجرا و تئاتر پست دراماتیک، که بر تمایز آشکار دو پدیده تئاتر و نمایش تأکید می کند از نظرگاه اصطلاح شناختی برای بیان مفاهیم علمی، ناکارآمد و نامناسب به نظر می رسد؛ از این رو این پژوهش با شیوه تحلیلی-توصیفی و با استفاده از نگرشهای فلسفی، ضمن بررسی جنبه های مختلف «اصطلاح» از نظرگاه اصطلاح شناسی و مبانی زبان فلسفی به کاستی های این واژه پرداخته و تبارشناسی آن را مورد واکاوی قرار داده است؛ در نهایت با درنظر گرفتن اهمیت بازنگری در اصطلاحات علمی و تخصصی، اصطلاح جایگزین «تئاترنوشت» را پیشنهاد کرده است.
۴.

بررسی طرح روایتهای طوطی نامه بر اساس نظریه نورمن فریدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طوطی نامه نخشبی نظریه فریدمن و طرح روایت نقد و تحلیل داستانهای ادب عامه نثر کلاسیک فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۶
نورمن فریدمن از جمله روایت پژوهان معاصر است که تحت تأثیر روش و دیدگاه ارسطو و پراپ درباره ساختار طرح مطالعه، و براساس سه مؤلفه اصلی دیدگاه ارسطو یعنی سرنوشت/کنش، شخصیت و تفکر چهارده نوع طرح را معرفی کرده است. ازآنجاکه در داستانهای عامه عموماً ساختارها و درونمایه ها تکرار شونده است، پژوهش برآن است که به شیوه توصیفی-تحلیلی انواع طرح را در داستانهای طوطی نامه نخشبی، که از آثار عامه قرن هشتم است بر اساس دیدگاه فریدمن بررسی کند تا ضمن معرفی رویکردی تازه در روایت پژوهی دریابد کدام یک از انواع چهارده گانه طرح بیشتر در طوطی نامه وجود دارد. براساس نتایج در 75 داستان اصلی و فرعی بررسی شده همه انواع طرح فریدمن به کاررفته و این نشاندهنده غنا و تنوع ساختاری طرح در این اثر است ضمن اینکه مشخص شد بین کاربرد برخی از انواع پربسامد طرحهای سرنوشت و شخصیت در داستانها ارتباط معناداری وجود دارد.
۵.

بررسی ترجمه ازبکی طوماری نقالی به نام شاهنامه خاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طومار نقالی شاهنامه ترکی ازبکی خاموشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
شاهنامه خاموشی، یکی از ترجمه های شاهنامه به زبان ترکی ازبکی است که توسط ملا خاموش یا خاموشی در سال 1164 انجام شده و روایت آن با روایت طومار ترکی ای که قبلاً معرفی شده است، اندکی تفاوت دارد. نویسندگان در این پژوهش قصد دارند ابتدا با مقایسه شاهنامه خاموشی با شاهنامه فردوسی نشان دهند آیا چنان که این اثر شهرت یافته، ترجمه شاهنامه است یا خیر؟ و سپس به بررسی ویژگیهای ساختاری و نوع ترجمه این اثر بپردازند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که برخلاف تصور پژوهشگران، این اثر ترجمه شاهنامه فردوسی نیست و داستانهای آن به لحاظ کوتاه و بلند بودن روایت، نام قهرمانان و نوع حوادث و... با شاهنامه تفاوت دارد و حتی روایت هجونامه با روایتهای قبلی هماهنگی ندارد و روایتی جدید به حساب می آید. هم چنین برخی از ویژگیهای این اثر از جمله ذکر انواع گزاره های قالبی و توصیفگرها به زبان فارسی در متن ازبکی، کاربرد فراوان آیات قرآن و احادیث، اشاره به پیامبران و اساطیر سامی و اسلامی، کاربرد ابیاتی غیر از ابیات شاهنامه به زبان فارسی و... نشان می دهد که این اثر ترجمه طوماری نقالی است که مترجم به شیوه ترجمه آزاد، آن را به ترکی ازبکی برگردانده و در قسمتهایی از داستانها، آیات و احادیث و یا ابیاتی را از خود و یا دیگران به متن افزوده است.
۶.

ترجمه فرهنگی در ادبیات نمایشی دوران پهلوی اول و دوم (1330-1300) با نگاهی به دو نمایشنامه از رفیع حالتی و معزالدیوان فکری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه فرهنگی ادبیات نمایشی پهلوی سپهر فرهنگی نشانه شناسی فرهنگی رفیع حالتی معز الدیوان فکری لوتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۰
رفیع حالتی و معزالدیوان فکری دو نمایشنامه نویس ایرانی دوران پهلوی هستند که در آثار خود متون مختلفی را از زبانهای خارجی به فارسی ترجمه فرهنگی کرده اند. بنابراین با هدف مطالعه چگونگی «کنش» ترجمه فرهنگی این دو نمایشنامه نویس در دو نمایشنامه «اصفهانی چلمن» از حالتی که ترجمه ای فرهنگی از «یک نوکر و دو ارباب» کارلو گلدونی است و نمایشنامه «عبدالله» از فکری براساس نمایشنامه «ارنانی» ویکتورهوگو مورد بازخوانی قرار می گیرد. پژوهش با هدف کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای براساس روش کیفی و ماهیت آمیزه ای از دو روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی فراهم شده است که به این سؤال پاسخ دهد. حالتی و فکری در راستای جذب و طرد فرهنگی دوران خود در رویارویی با متون غربی چگونه عمل کرده اند. در نتیجه با وجود کمبودهای هر دو اثر، بحث حالتی در جایگزینی عناصر فرهنگی «خودی» نسبت به «دیگری» از فکری موفقتر به نظر می رسد. عناصر بسیاری در گفت وگو با سپهر فرهنگی مقصد در کار حالتی ترجمه شده است؛ اما در کار فکری متن مقصد در مرز باقی می ماند و فکری عناصر جایگزین متناسبی برای متن مبدأ ندارد.
۷.

دو ساخت کهن گرا در زبان فارسی و مشابه آنها در زبان استونیایی«دارندگی» و «خوش آیندی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همانندی زبان فارسی با زبان استونیایی ساخت دارندگی در فارسی و استونیایی ساخت خوشایندی در فارسی و استونیایی دستور زبان فارسی تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
بنابر تقسیم بندی زبانشناسان، زبان فارسی و استونیایی از دو خانواده زبانی متفاوتند؛ اما در این دو زبان ساختها و عناصر متناظر و مشابه بسیاری هست؛ از جمله دو ساخت کهنگرای «دارندگی» و «خوشایندی» در زبان فارسی که در ساختار نحوی و صرفی مشابهت زیادی دارد با دو ساخت متناظر که امروزه در زبان استونیایی به کار می رود. این مقاله پس از توضیح مختصری در باره اجزای سازنده آنها به بررسی و تحلیل تطبیقی این دو ساخت در فارسی و استونیایی می پردازد: ا- ساخت بیان دارندگی، ساختی که دلالت می کند بر اینکه کسی دارنده چیزی است یا چیزی متعلق به کسی است؛ مانند «مرا کتابی است.» در فارسی و معادل آن در زبان استونیایی، مانند MulOnvend. I-adessbe:3sga brother on meIsa brother مرااستبرادری 2- ساخت بیان خوشایندی، ساختی که حاکی است از اینکه کسی، چیزی را دوست دارد یا چیزی خوشایند کسی است؛ مانند «مرا این کتاب خوش آید.» در فارسی و معادل آن در زبان استونیایی؛ مانند Mullemeeldibsee raamat. I-allativebe pleasant:3sgthis book on(for) meis pleasantthis book مراخوش آیداین کتاب نتیجه پژوهش اولا تقویت کننده نظر زبانشناسانی است که معتقد به خانواده زبانهای هند و اورالیک هستند. ثانیا بیانگر این پیشفرض است که دو زبان فارسی و استونیایی از ارتباط یا پیوند بسیار دوری برخوردارند که پژوهشهای مقابله ای دیگر می تواند نفی یا اثبات آن را معین کند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۷