ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۱۰۴۱.

ساختار تراژدی در بررسی تطبیقی سیاوش و هیپولیتوس از اوروپید با تکیه بر آرای فردریش شیلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی تراژدی سیاوش هیپولیتوس شیلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۰
محتوای ادبیات تطبیقی شامل مفاهیمی است که در تجربه بشری ارزشمند است؛ این مفهوم از مطالعه تطبیقی متون مختلف که بر عناصر وحدت در تنوع تأکید دارند و از بررسی میان مفاهیم مشترک و منشاء آن پدید آمده است. تراژدی به عنوان یک ژانر نمایشی، شامل چند بخش مقدمه، بحران و گره، گروه کر، شخصیت و پایان بندی است. این ساختار از دیرباز تاکنون به عنوان یک الگوی ارسطویی در یک تراژدی وجود داشت. فردریش شیلر ازجمله فیلسوفان و شاعرانی بود که تراژدی را از منظر ساختار و محتوای درونی بررسی کرد و الگوی ساختاری خود را در مواجهه با الگوی ارسطویی بیان نمود. ازآنجاکه «سیاوش» و «هیپولیتوس» هردو ازنظر وقایع و حوادث برای قهرمان تشابهات فراوانی دارند، لذا پژوهندگان در این مقاله که به شیوه تحلیلی-توصیفی انجام شده، با رویکرد ادبیات تطبیقی به مقایسه این دو اثر با تکیه بر آرای شیلر پرداخته است. روش جمع آوری مستندات و منابع در این مقاله به شیوه کتابخانه ای بوده و در پایان به این نتیجه رسیده اندکه هر دو تراژدی سیاوش و هیپولیتوس دارای مؤلفه های اصلی یک تراژدی یعنی مقدمه، کشمکش های متوالی، خطاها از روی غرور و جوانی، عناصر ترحم برانگیز مانند ناکامی در زندگی، تهمت های ناروا، هجرت به سرزمین بیگانه و در پایان مرگ اندوه بار هستند که ازنظر شیلر این نمودار یک تراژدی موفق از آغاز داستان تا پایان برای نویسنده و مخاطب خواهد بود..
۱۰۴۲.

حافظه کنشگرانه در شکل گیری هویت ایرلندی معاصر در رمان دریا اثر جان بَنویل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه کنشگرانه هویت ایرلندی معاصر دریا جان بنویل کارن باراد رئالیسم کنشگرانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۴۹
این مقاله مفهوم حافظه ی کنشگرانه در رمان دریا (2005) را از جان بنویل مورد بررسی قرار می دهد. مدل «رئالیسمِ کنشگرانه» مفهومی است که فیلسوف-فیزیکدان آمریکایی کارن باراد به عنوان نوعی مُدل جدید در تعریفِ معرفت شناسی، هستی شناسی و علم اخلاق مطرح می کند. در این مقاله قصد بر این بوده که از مدل «رئالیسم کنشگرانه ی» باراد برای ارائه ی مدل نویی از حافظه استفاده شود که می توان آن را حافظه ی کنشگرانه نامید. دلیل ارائه ی چنین مدلی برای تببین کارکرد حافظه در رمان دریا این است که حافظه آن کارکرد سنتی خود را از دست می دهد و از طریق کنشش با دیگر عناصر طبیعی شکل ویژه ای پیدا می کند که حافظه در شکل اومانیستی پاسخگوی کارکردش نیست. لذا بر اساس مفهوم «رئالیسم کنشگرانه ی» باراد، مقاله مدل حافظه ی رئالیستی کنشگرانه را مطرح می کند تا چگونگی کارکردِ حافظه را هم در انسان در حکم سوژه و هم در اشیاء مورد تحلیل قرار دهد، اینکه حافظه به شکل خاطرات چگونه به خاطر آورده می شوند، چگونه گذشته با زمان حال پیوند داده می شود، چگونه خاطرات زنده می شوند، یا بعضاً با خیال درهم می آمیزند. در هر حال، حافظه ی کنشگرانه مسیری در جهت تکوین هویت فرد ایرلندی در رمان معاصر ایرلند است که در این مقاله به آن پرداخت خواهد شد.
۱۰۴۳.

دگرگونی معنایی در واژه های شمس النهار (نخستین نشریه افغانستان) و مقایسه آن با هفته نامه کابل (از نشریه های متأخر افغانستان)

کلیدواژه‌ها: دگرگونی معنایی زبان روزنامه نگاری شمس النهار کاهش واژگانی هفته نامه کابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۵۱
زبان روزنامه نگاری افغانستان از یک ونیم سده به این سو دگرگونی هایی را از سر گذرانده است. یکی از این ها دگرگونی معنایی واژگان از نوع "کاهش واژگانی" است. در این پژوهش، دگرگونی معنایی واژه های زبان فارسی در شمس النهار (نخستین نشریه افغانستان) و مقایسه آن با هفت نامه کابل، یکی از نشریه ها متاخر، بررسی شده است. هدف این پژوهش نمایاندن نوع، بسامد دگرگونی معنایی از نوع کاهش واژگانی (متروک شدن یکی از معناهای واژه ها یا متروک شدن کامل آن ها) و دریافت عوامل این دگرگونی در واژه های مس النهار است. این پژوهشِ بنیادی به شیوه توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته است. توصیف و تحلیل داده ها نشان می دهد که بیشترین دگرگونی ها از نوع "متروک شدن کلی" واژ ه ها است. دلیل این دگرگونی ها، گرایش زبان فارسی از تکلف به سادگی است. بررسی ها نشان می د هد که شماری از واژه های اردو در شمس النهار رایج بوده است. هم چنین کاربرد شماری از واژه های بالنسبه مهجور به ویژه واژه های عربی در شمس النهار نشان دهنده این است که در بازه زمانی نشر آن، استفاده از زبان متکلّفانه یا منشیانه در روزنامه نگاری بسیار رایج بوده است. در این تحقیق که برای نخستین بار به دگرگونی معنایی زبان فارسی در واژه های شمس النهار پرداخته شده است، نوع و بسامد دگرگونی معنایی واژه ها به صورت آماری نیز بیان شده است.
۱۰۴۴.

شعر پروین اعتصامی از منظر درون فرهنگی و برون فرهنگی (با رویکرد ادبیات تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پروین اعتصامی جهان بینی سرچشمه ها درون فرهنگی برون فرهنگی عناصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۵۱
پروین اعتصامی شاعره کهن گرایِ نواندیش، با وجود عمر کوتاه، اشعار پربار و تأثیرگذاری از خود به جا گذاشت که در رشدِ سلامتِ روانی، فکری و فرهنگی به ویژه در ساحتِ فرهنگی، ادبی و هنری، همچنین در پاسداشت سامان اجتماعیِ جامعه ایران ، مؤثر واقع شد. اگر نگاه جنسیتی را کنار نهاده، اشعار پروین را از منظر هنر شاعرانگی بررسی کنیم، بهتر می توانیم هنر این شاعرِ دغدغه مندِ صاحب درد را دریابیم؛ پروین بنا به سرشت پاکِ انسانی و به تبََع، حس مادرانگی، مایه و هنر شاعری خود را در خدمت رشد، تعالیم انسانی و روشنایی درون انسان به کار برد تا نمود هنریِ آن. این مقاله در پی آن است تا ریشه و منشأ تعالیم فکری و فلسفه روشن اندیشی این شاعره نادره گفتار را بررسی کند بدین منظور شعر پروین را به روش تحلیلی توصیفی، با رویکرد ادبیات تطبیقی، از دو منظر: درون فرهنگی و برون فرهنگی مطالعه و : عناصر درون فرهنگی که موجب زایش و رویش اندیشه پروین اعتصامی و عوامل شکل گیری و رشد شخصیت هنری(شاعرانگی) وی شد؛ و همینطور عناصر و عوامل برون فرهنگی که شکل دهنده نگرش هنری و جهان بینی شاعر را بوده، بررسی و سرچشمه های آن را تبیین می کند. از یافته های بررسی این که پروین در شعر خود گذشته از آثار و شخصیت های ادبی ایران، از طریق واسطه/واسطه هایی از آثار فکری و ادبی مغرب زمین هم بسیار بهره مند گشته و آثاری که برای آگاهی و رشد فکری جامعه خود لازم و  مناسب می دانسته، بهره های لازم را برده است.
۱۰۴۵.

بررسی شکل گیری زبان زنانه در آثار فریبا وفی از منظر نظریۀ طرح واره های تصویری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فریبا وفی استعاره طرح واره های تصویری زبان شناسی شناختی زبان زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۰
هدف مقاله حاضر، تبیین پایه های شناخت فریبا وفی و نحوه شکل گیری زبان زنانه اش، بر اساس نظریه طرح واره های تصویری است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است که نشان دهد، از منظر زبان شناسی شناختی، استعاره صرفاً ابزاری زبانی در راستای تزئین کلام نیست؛ بلکه، ابزاری شناختی است که بی تردید با جنسیت نویسنده نیز در ارتباط است. این مقاله به روش تحلیلی–توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است و چارچوب نظری آن، وامدار نظریه طرح واره های تصویری جانسون است. در این مقاله، پس از تأملی بر سمت و سوی زبان شناسی شناختی، بر روی استعاره درنگ کرده ایم و سپس با معرفی نظریه طرح واره های تصویری و شاخه های آن، به گزارش طرح واره های تصویری آثار فریبا وفی پرداخته ایم. در پایان، این مقاله، به این نتیجه می رسد که طرح واره های تصویری وفی، نشانگر نظام شناختی او به عنوان یک زن هستند و تقویت کننده شالوده تجربیات او برای دستیابی به زبانی خاص به حساب می آیند. به مدد کشف طرح واره های تصویری به کارگرفته شده در آثار وفی، می توان دریافت که طرح واره های تصویری آثار این نویسنده، از وحدت نگرش وکنش های پایدار او به عنوان یک زن با محیط فرهنگی و فیزیکی اش سرچشمه می گیرند و این همه در نهایت منجر به شکل گیری زبانی خاص برای او می شود.
۱۰۴۶.

بررسی تطبیقی هویت انسان در جنگ در رمان های زمین سوخته احمد محمود و وداع با اسلحه ارنست همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری جنگ هویت هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۳
مقاله حاضر به نقد و بررسی مولفه های پایداری و ادبیات جنگ در دو رمان ایرانی و انگلیسی می پردازد تا تفاوت های فرهنگی و ایدئولوژیک نویسنده آنها را در به تصویر کشیدن هویت انسانی در دوران جنگ در این آثار نشان دهد. برای این منظور دو رمان زمین سوخته احمد محمود و وداع با اسلحه ارنست همینگوی انتخاب شده است تا مفهوم اصلی آنها از نظر ساخت شخصیت های معنادار مورد کنکاش قرار گیرد. نویسنده این مقاله معتقد است تفاوت های بنیادی در نحوه پرداختن به مفهوم انسان، جنگ و هویت اگزیستانسیال در این آثار دیده می شود که در نهایت باعث شکل گیری داستان هایی با پیرنگ های مختلف و هویت های متفاوت می شود که از نظر معرفت شناختی و نوع نگرش به رسالت انسان در ساخت هویت مستقل خود و جهان بینی او در راستای اجرای وظایف انسانی نسبت به سایر انسان ویژگیهای متمایز بیشماری دارند. برای بررسی ساختار هویتی این دو رمان از نظریه هویت اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر استفاده شده است.
۱۰۴۷.

مقایسه ی تطبیقی منظومه ی داستانی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی در ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظومه های عاشقانه نظامی گنجوی لیلی و مجنون مقایسه ی تطبیقی روایت عربی داستان لیلی و مجنون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۴۵
زندگی و سرگذشت عاشقان ، همیشه دست مایه ی راویان و نقادان بوده و به این جهت ، داستان های عاشقانه در ادبیات ملل گوناگون فضایی گسترده را پوشش داده است . داستان لیلی و مجنون از کهن ترین و معروف ترین داستان های عربی به شمار می آیدکه تاثیر زیادی بر گسترش داستان های عاشقانه در ادبیات فارسی داشته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله ی نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید.وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه ، دانسته یا ندانسته ،تحت تاثیر سبک و شیوه ی داستان پردازی او قرار گرفته اند.یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است.در این مقاله ، نگارنده کوشیده تا پس از زمینه سازی های مقدماتی ، ریشه های تاریخی- اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندوکاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان ، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
۱۰۴۸.

تحلیل جامعه شناختی آثار بهرام بیضایی بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داغ ننگ اروینگ گافمن بهرام بیضایی ادبیات نمایشی نقد جامعه شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۷
اغلب شخصیت های آثار بهرام بیضایی، به خاطر همرنگ نشدن با اجتماع و عرف غالب، برهم زدن مناسبات کهنه و داشتن جهان بینی ای متفاوت، مطرود جامعه خود هستند و داغ ننگ بر پیشانی دارند. بیضایی در پرداخت این شخصیت ها و کنش هایشان، بین ادبیات نمایشی و جامعه شناسی پل می زند و به این وسیله جامعه، رفتارها و مناسبات اجتماعی را به چالش می کشد. هدف این مقاله بررسی شخصیت های دوازده اثر از بهرام بیضایی با تکیه بر نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن است. برای این منظور داغ ننگ های شخصیت ها، براساس نظریه یادشده، در سه دسته داغ های ظاهری و جسمانی، باطنی و شخصیتی، و نژادی و عقیدتی طبقه بندی و سپس زمینه ها و علل بروز داغ، نحوه برخورد شخصیت ها با آن، و همچنین میزان حقیقی بودن داغ ننگ ها توصیف و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که داغ ننگ شخصیت های آثار بیضایی بیشتر از نوع باطنی و شخصیتی، و نژادی و عقیدتی است. شخصیت های مرد آثار وی، افرادی روشنفکر، هنرمند، آگاهی بخش و متفاوت با زمانه خود هستند که جامعه به سبب این ویژ گی ها آن ها را طرد می کند و شخصیت های زن نیز افرادی باسواد، تابوشکن و مبارزند که اسیر هنجارهای مردسالارانه هستند و در پی یافتن استقلال، بروز هویت واقعی و احقاق حقوق اولیه، از طرف جامعه متحمل داغ ننگ می شوند.
۱۰۴۹.

رگه های پسامدرنیسم در شعرِ «اسماعیلِ» رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره پسامدرنیسم رضا براهنی شعرِ بلندِ اسماعیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۲
رضا براهنی از برجسته ترین شخصیت های ادبیاتِ معاصر به شمار می رود. باوجودِ حجمِ بالای آثارِ شعری اش، سه کتابِ ظل الله، اسماعیل، و خطاب به پروانه ها و مؤخره اش جریان سازترین آثارِ او هستند. ازسوی دیگر، نامِ براهنی با پسامدرنیسم عجین شده است و بسیاری از منتقدان خطاب به پروانه ها را درزمینه شعر مهم ترین کتابِ پسامدرنیستیِ معاصرِ فارسی می دانند. بااین حال، اثرِ دیگرِ براهنی، شعرِ بلندِ اسماعیل، که پیش از خطاب به پروانه ها نوشته شده است، هم رگه هایی از پسامدرنیسم دارد. نگارنده در این پژوهش با روشِ توصیفی تحلیلی ضمنِ بررسیِ تطبیقیِ شعرِ اسماعیل و بعضی از آثارِ پسامدرنِ جهان و با نگاهی به مباحثِ مطرح شده در اسطوره شناسی و مؤلفه های پسامدرن شعرِ اسماعیل را بررسیده و این مؤلفه ها را در آن پیدا کرده است. نتیجه این پژوهش نشان دهنده حضورِ مؤلفه های پسامدرن در شعرِ اسماعیل است؛ به گونه ای که می توان آن را سرآغازی هرچند ضعیف بر پسامدرنیسم در شعرِ معاصرِ ایران دانست.
۱۰۵۰.

چند صدایی در رمان دختر رعیت اثر به آذین با کاربست رویکرد گفت وگومندی باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندصدایی باختین به آذین دختر رعیت جنسیت بافت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از آراء باختین و به طور خاص نظریه گفت وگومندی، گفتمان موجود در رمان دختر رعیت، اثر به آذین را واکاوی انتقادی کند و به بازتاب چندصدایی در این رمان بپردازد. در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ داده شده است: 1- چگونه زنان رمان مورد پژوهش در بروز چندصدایی، پویامند بوده اند؟ 2- چگونه طبقات فرادست و فرودست در بروز چندصدایی در رمان مورد پژوهش مؤثر بوده اند ؟ 3- چگونه روشنفکران و طبقه نخبه در بروز چندصدایی در رمان دختر رعیت مؤثر بوده اند؟ نتایج به دست آمده حاکی از این مهم بود که زنان در بازنمود چندصدایی نقشی منفعل داشته اند و صرفاً بستر داستانی را برای بازنمود گفتمان غالب معرفی شده توسط قهرمان فراهم آورده اند. علاوه بر این، اقشار نخبه داستان که تحت تأثیر جریان های چپ و ملی گرایی هستند در به وجود آمدن چندصدایی در داستان مؤثر بوده اند. تقابل و رویارویی دو طبقه فرادست و فرودست نقش عمده ای در چند صدایی رمان دارد؛ زیرا زندگی روستایی سنت محور در خدمت نهادینه سازی پایه های قدرت طبقه توانگر جامعه بوده است. البته آنچه به عنوان نتیجه گیری این تتبع باید متذکر شد این است که بافت اجتماعی و جنسیت، موضوعات برجسته ای در تاروپود داستانی دختر رعیت است که نویسنده با استفاده از آن تلاش کرده ریشه های فکری و اخلاقی جامعه سنتی را به چالش بکشد و سعی کند یک چندصدایی میان اجزای قدرت و اجزای مقهور جامعه برقرار سازد.
۱۰۵۱.

تحلیل آثار داستانی عدنان غریفی با رویکردی زیست محیطی بر اساس مفهوم قدرت در اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدنان غریفی رویکرد زیست محیطی مفهوم قدرت فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
طبیعت نقش مهمی در شکل دهی به کنش های انسانی دارد که در عصر حاضر دچار اختلالاتی گردیده است. چنین مقوله ای در آثار داستانی عدنان غریفی نمود بارزی دارد. به همین دلیل ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ خواهیم داد که چه عواملی در دور کردن طبیعت از جایگاه ابژگی اش و بالطبع آن بحران های زیست محیطی و انسانی در جوامع آثار داستانی عدنان غریفی دخیل بوده است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمان های حاکم بر جامعه ی داستانی عدنان غریفی گفتمان هایی مخرّب بوده و طبیعت را دچار اختلالاتی کرده و آن را از جایگاه ابژگی اش دور ساخته و با شی سازی طبیعت با توجّه به دیدگاه سودگرایانه و توسعه طلبی که در گفتمان های استعماری و استبدادی نمود می یابد، کنش هایی را در انسان ها برانگیخته و آنان را با بحران هایی روبه رو کرده که ما نمود آن را در گفتمان استبدادی قدرت و اقتصاد سیاسی همراه آن و در پی آن آلودگی و نابودی طبیعت و به هم خوردن پیوند انسان ها در مجموعه داستانی «مادر نخل»، در گفتمان توسعه یافتگی و اعمال تکنیک های انضباطی جوامع توسعه یافته ی بروژوازی برای شهرسازی و به طبع آن اختلال در طبیعت و زندگی انسانی در مجموعه داستانی «چهار آپارتمان در تهران پارس»، در گفتمان استبدادی و برساختگی سوژه ها و جامعه ی زندان گونه و در پی آن نفوذ قدرت در تمامی سطوح زندگی زیستی و انسانی و طبیعت مسلول در اثر توسعه ی ناپایدار در مجموعه داستانی «شنل پوش در مه»، در گفتمان سرمایه داری و شکل دهی به کنش های افراد و در پی آن آسیب به طبیعت در داستان «مرغ عشق» به وضوح می بینیم.
۱۰۵۲.

رد پای موسیقی غزلیات بیدل دهلوی در غزلیات سلیمان بابانی

کلیدواژه‌ها: موسیقی بیرونی تأثیر پذیری بیدل دهلوی سلیمان بابانی غزل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
یکی از مهم ترین عناصری که در بررسی و مقایسه شعر دو شاعر مورد توجه واقع شده و باید بدان پرداخته شود؛ بحث موسیقی بیرونی و کناری شعر یعنی توجه به چگونگی وزن، ردیف، قافیه ها و نحوه اثرپذیری یک شاعر از شاعر دیگر در این حوزه مهم و اساسی است. در این جستار به شیوه تحلیلی-توصیفی و آماری به میزان و چگونگی تأثیرپذیری موسیقی شعر، عروض، قافیه و ردیف در غزلیات سلیمان بابانی «کاتب»-شاعر پارسی گوی کرد زبان- از غزلیات بیدل دهلوی پرداخته شده و در پایان این نتایج حاصل شد که در عرصه موسیقی بیرونی، بحور رمل، هزج و مضارع در غزلیات این دو شاعر، بسامد بالایی دارند. غالب اوزان مطبوع، دلنشین و جویباری هستند. در موسیقی کناری (ردیف و قافیه) تکرار قافیه، کاربرد مصوت بلند «آ» و سجع متوازی در قافیه غزلیات هر دو شاعر بسامد بالایی دارد. ردیف های گروهی، دشوار و کم سابقه در غزلیات هردو شاعر پر کاربرد است. در مجموع کل ردیف های مشترک 37 مورد یعنی 22/55 درصد و 18 مورد با 86/26 درصد در وزن و قافیه و ردیف مشترک است.
۱۰۵۳.

استعاره مفهومی در قصیده القتلى یسیرون لیلاً سعدی یوسف و سرودِ ابراهیم در آتش احمد شاملو (بر اساس نظریه معناشناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی شناختی استعاره مفهومی طرحواره های تصویری سعدی یوسف احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۲۶
استعاره، چه به عنوان عنصری تزیینی و خواه به مثابه فرآیندی شناختی، از دیرباز در کانون توجّه پژوهش گران بوده است. بر اساس یافته های زبان شناسی شناختی، انسان به دلیل جسدمند بودن و نیز تجربه هستی به واسطه این جسد، ساخت های مفهومی بنیادینی به نام طرح واره های تصویری را در ذهن خویش می آفریند و می انبارد تا در مواقع اندیشیدن به امور انتزاعی، با انتقال دادن این ساخت های انضمامی به زبان،  فرآیند ادراک  را تسهیل و تکمیل کند. سعدی یوسف و احمد شاملو، به یاری طرح واره ها، بسیاری از مفاهیم انتزاعی را در اشعار خویش مفهوم سازی کرده اند. این پژوهش بر آن است تا با تکیّه بر روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی و تحلیل طرح واره ها در دو قصیده منتخب از این دو شاعر، چگونگی تفکّر و نیز پایه های شناخت آنان از جهان پیرامونشان را تبیین کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفاهیم انتزاعی همچون مرگ، زندگی، تغییر و جاودانگی در  قالب این تصویرها تجسم یافته اند و سه طرح واره حجمی، حرکتی و نیرو توانسته اند در ارتباطی سازمان یافته، اندام وار و منسجم با یکدیگر و در راستای هدفی معیّن منجر به تولید معنا شوند و در نهایت  مفهوم انتزاعی جاودانگی و اثرگذاری  را در شکل تابلویی تصویری پیش دیدگان مخاطب قرار دهند.
۱۰۵۴.

نقدی بر «مقدمه» اشعاری از دیوان حافظ ترجمه گرترود بل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشعاری از دیوان حافظ گرترود بل حافظ ترجمه مقدمه سهوهای تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
از زمانی که سر ویلیام جونز در سال 1771 برای نخستین بار غزلی از حافظ را به انگلیسی هم به نثر و هم به نظم ترجمه کرد بیش از 250 سال می گذرد. در این مدت نسبتاً بلند، مترجمان مختلف در ادوار مختلف قالب نثر، نظم و ترجمه خلّاقانه را برای برگردان تمام یا گزیده ای از غزلیات حافظ برگزیده اند. از آن میان ترجمه به نظم خواه در قالب شعر عروضی خواه شعر آزاد پرکاربردترین قالب بوده است. با این همه، ترجمه های اندک شماری توانسته اند تا حدودی ظرایف و طرایف صوری و معنایی شعر حافظ را به انگلیسی منتقل کنند. یکی از این ترجمه ها اشعاری از دیوان حافظ (1897) به قلم گرترود بل است. متخصصان، ایرانی و انیرانی، این ترجمه را از معدود ترجمه های موفق و مقبول از شعر حافظ به انگلیسی دانسته اند. ترجمه بل را باید ترجمه ای نسبتاً آزادی از غزلیات حافظ به شمار آورد. این ترجمه مشتمل بر 42 غزل و یک قطعه است. به علاوه، بل «مقدمه» ای مبسوط و «تعلیقاتی» سودمند بدین ترجمه افزوده است. مستشرقان بزرگی، ازجمله ادوارد براون، این «مقدمه» را یکی از بهترین و پراطلاع ترین نوشته ها به انگلیسی درباره حافظ و عصرش می دانند. با این همه، در این «مقدمه» سهوهایی عمدتاً تاریخی به چشم می خورد. مقاله حاضر بر آن بوده که ابتدا این سهوهای تاریخی (و بعضاً غیرتاریخی) را مشخص و براساس منابع تاریخی معتبر عصر حافظ اصلاح کند. مهم تر این که، با مستندات نشان دهد که این سهوهای تاریخی (و بعضاً غیرتاریخی) از چه منبع یا منابعی به «مقدمه» بل راه یافته است.  
۱۰۵۵.

تحلیل «گستاخی با حق تعالی» در داستان عمید خراسان به روایت عطار و مولوی با تکیه بر «نظریه نفی و اثبات»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گستاخی با حق تعالی داستان عمید خراسان نظریه نفی و اثبات عطار مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۸۰
این پژوهش به تحلیل مفهوم «گستاخی با حق تعالی» در داستان عمید خراسان به روایت عطار و مولوی می پردازد. بنیان نظری پژوهش براساس نظریه عرفانی «نفی و اثبات» است. این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی تدوین یافته، برآ نست تا به استناد شواهد موجود در آثار عطار و مولوی و با تکیه بر نظریه «نفی و اثبات»، به تحلیل تناقض موجود از مفهوم گستاخی با خدا در داستان عمید خراسان به روایت منطق الطیر و مثنوی پرداخته، تفسیر درستی جهت شناخت دیدگاه این دو عارف ارائه دهد.اگرچه مقایسه مفهوم گستاخی در روایت منطق الطیر با مثنوی از داستان یادشده، گویای آن است که دو روایت، از گفتمان واحدی پیروی نمی کنند، چنان که روایت عطار دلالت بر نیکوداشت گستاخی با خداوند و روایت مولوی تأکید بر نکوهش او دارد؛ اما با بررسی گستاخی در کلّیت آثار هر دو عارف می توان دریافت که دیدگاه هم سویی دارند. یعنی حال گستاخی با خدا در نگرش عطار و مولوی در دو ساحت انعکاس دارد: نخست در ساحت عبودیت که نکوهیده و درخور نفی است. دوم در ساحت عشق که نیکو و درخور اثبات است؛ ازاین رو تفاوت روایت عطار با مولوی از داستانی واحد، نشانه اختلاف دیدگاه شان نیست، بلکه نشانه اهتمام شان به پرداختن وجهی از وجوه متفاوت گستاخی است.
۱۰۵۶.

زبان رخداد و انتقال معنی، خوانش هرمنوتیکی عقل سرخ با تکیه بر نظریه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان رخداد عقل سرخ گادامر هرمنوتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۴
امروزه هر پژوهشی با رویکرد هرمنوتیک در پی تحلیل چرایی و تبیین و تحلیل یک اثر است تا از این طریق میزان برداشت مفسر را از نوشته مؤلف برآورد کند. هانس گئورک گادامر ازجمله فیلسوفانی است که درزمینه هرمنوتیک برداشت خواننده از متن را نوعی بازآفرینی دوباره متن می داند و معتقد است که هنگامی که زبان از سمت نویسنده وارد متن می شود، دارای یک هویت جدید می گردد و به خودی خود هستی جداگانه ای دارد. او معتقد است که هر اثری در هر زمان و برای هر کس می تواند معنای جداگانه ای پیدا کند و در برداشت هر مفسر فرهنگ، تاریخ، زبان، نگرش و همچنین دیدگاه فلسفی مؤثر است. این مقاله که با رویکرد هرمنوتیکی فلسفی و به روش تحلیلی - توصیفی نوشته شده است در پی آن است که داستان عقل سرخ اثر سهروردی را از منظر گادامر و دیدگاه وی درباره زبان که هر فهمی برای مفسر در زبان رخ می دهد، بررسی کند و در پایان نتیجه می گیرد داستان عقل سرخ از یک داستان عامیانه به یک داستان رمزآلود قابل تأویل است. اما یک مفسر در میان تعینات روشن متن می تواند فهم دینی و عرفانی مستقلی از متن را دوباره بازتولید کند. این یعنی خوانش متن در هر برهه تاریخی نسبت به حوادث زمان و بینش مفسر در حال تغییر و بازتولید است.
۱۰۵۷.

خوانش دو شعر از شفیعی کدکنی با رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعرشناسیِ شناختی شفیعی کدکنی نگاشت های مفهومی غزلی در مایه شور و شکستن جوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۵
نظریه شعرشناسی شناختی، نظریه ای مبتنی بر زبان آثار ادبی و نوع چیدمان واحدهای زبانی است که به کشف ارتباط بین ساختار و مفهوم اثر ادبی می انجامد. این نظریه با ابزاری که برای نقد ادبی در اختیار تحلیلگر قرار می دهد، امکان خوانش نظام مند متون ادبی را فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی سطوح تفسیری دو شعر از شفیعی کدکنی از لحاظ ساختاری و محتوایی و تبیین چگونگی تأثیرگذاری جهان فکری مؤلف بر ساختار اشعار است. برای این منظور با انجام نگاشت های سه گانه ویژگی، رابطه ای و نظام در دو شعر «غزلی در مایه شور و شکفتن» و «جوانی» فرآیندهای استدلالی مؤلف مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان داد که سازمان بندی فضاهای مفهومی در این دو شعر براساس طرح واره حجم شکل گرفته و ساختار جهان فکری مؤلف بر ساختار اشعار تأثیرگذار بوده است. از نظر شناختی در اندیشه کمال گرای شاعر همیشه امکانی برای خروج از موقعیت ناخواسته وجود دارد و تغییر شرایط از خویشتن خویش آغاز می شود. نگاشت نظام شعرها نشان داد که اشعار در چهارچوب یک ساختار منسجم زبانی قرار دارند. فرم ذهنی که پیوند محتوایی اثر است با فرم بیرونی شعرها در هماهنگی و تطابق قرار دارد و در قالب الگوی انتزاعی یکپارچه ای به مخاطب عرضه شده  است و این دلیلی بر انسجام و تاثیرگذاری شعرهاست.
۱۰۵۸.

نقد اسطوره شناختی کهن الگوی همزاد (آنیما) در داستان عروسک پشت پرده اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آنیما کهن الگو نقد اسطوره شناختی همزاد یونگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
بر اساس نظریه نقد اسطوره شناختی کارل گوستاو یونگ، در ضمیر ناخودآگاه جمعی هر مردی، همزاد زنانه ای وجود دارد که تصویری ازلی از میراث روانی زنانه یک مرد در طول قرون و اعصار است؛ یونگ این کهن الگوی همزاد را آنیما می نامد. آنیما مانند سایر کهن الگوها، در قالب نماد، قابلیت تجلی و به تصویر کشیده شدن را دارد و به صورت الگوهایی جهانی می تواند در اساطیر، و متون ادبی مطرح شود. یکی از جمله آثاری که کهن الگو آنیما در قالب همزادی زنانه در آن مطرح شده داستان کوتاه عروسک پشت پرده اثر صادق هدایت است. در پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نقد کهن الگویی انجام شده است، نگارنده به دنبال پاسخ به پرسش ذیل است: کهن الگوی همزاد یا آنیما در این داستان چگونه مطرح شده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که زیرساخت داستان یاد شده، بن مایه ای اساطیری دارد و کهن الگوی آنیما در قالب همزادی زنانه به هر دو صورت مخرب و مثبت، نمودی از روح ناخودآگاه زنانه مهرداد، شخصیت اصلی داستان است.
۱۰۵۹.

بررسی و تحلیل انتقال شرّ در متون عرفانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون عرفانی اسطوره کرامت انتقال شر بلاگردانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۳
کرامت از پدیده های بسیار مهم در متون صوفیه است. یکی از انواع کرامت های مبتنی بر تصرف در نفوس، انتقال شرّ است که دقیقاً نقطه مقابل شفابخشی است. در این مقاله سعی شده است باتکیه بر مهم ترین متون عرفانی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی و البته تطبیق با اسطوره ها مسئله انتقال شرّ و انگیزه ها و انواع آن در حکایت های عرفانی بررسی شود. براساس یافته های تحقیق در این گونه حکایت ها، صاحب کرامت شخصی سالم را با مقاصد و نیات مختلف ازطریق قدرت معنوی به شرّ (مرگ یا بیماری) مبتلا می کند. انگیزه ها و اغراض انتقال شرّ عبارت اند از تشفی خاطر شیخ، اثبات قدرت معنوی شیخ، مطیع ساختن مریدان، دفع بلا و ستم از مردم، تنبیه و هدایت منکران، دفاع از خود (در موقعیت گناه یا وضعیت نامطلوب) و بلاگردانی. افزون بر انگیزه ها، انتقال شرّ از دو منظر قابل طبقه بندی است: نخست از منظر دائمی (مرگ) یا موقتی (بیماری) بودن، دوم از جهت مستقیم (آگاهانه) و غیرمستقیم (ناآگاهانه) بودن انتقال شرّ.
۱۰۶۰.

بررسی نجوم احکامی، نجوم و صور فلکی در دیوان امیر معزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیر معزی نجوم احکامی باورهای عامیانه صور فلکی شعر کلاسیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۶
یکی از راه های تکامل شعر و تنوع بخشی به مضامین آن، استفاده شاعر از اصطلاحات علوم گوناگون ازجمله نجوم است. ایرانیان در گذشته، به کمک اخت ران و صورتهای فلکی، باورهای عامیانه ای را از نجوم احکامی در میان مردم رواج داده بودند که این امر به خاطر نشات گرفتن بخشی از فرهنگ و اساطیر آنان از اجرام آسمانی و صور فلکی ناشی شده بود. در این میان، شاعران به کمک علم نجوم احکامی و باورهای عامیانه، توصیفات زیبایی را در اشعارشان به کار بردند که نشان دهنده آگاهی آنان از این علم بوده است. امیر معزی از شاعرانی است که باورهای عامیانه و اجرام آسمانی را با صور فلکی در دیوان شعرش مورد استفاده قرار داده است تا با نگرشی خاص به این مضامین، ادبیات را با علم نجوم درهم آمیزد. وی صورت های فلکی و گرایش های ذهنی عامه درباره آن ها را در دیوان شعرش به کار می گیرد و زیباترین تعبیرها را می آفریند. معزی با برخورداری از اطلاعات نجومی مطابق زمان خود، اقدام به بیان و توصیف آنها می کند و بسیاری از تشبیهات نجومی خود را بر اساس تصاویر ذهنی ای که از اجرام آسمانی داشته، به وجود آورده است و بسان هنرمندی زبردست می کوشد تا میان مردم و عناصر آن، پیوندی شاعرانه برقرار سازد. این پژوهش با روش تحلیل و توصیف ابیات، ب ه ش یوه کتابخان ه ای صورت گرفته است تا ضمن بررسی علم نجوم احکامی و باورهای عامیانه شکل گرفته پیرامون آن، صورتهای فلکی به کار گرفته شده با ویژگی های آنان را در دیوان شعر امیر معزی مورد ارزیابی قرار داده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان