مطالب مرتبط با کلیدواژه

انوار سهیلی


۱.

مقایسه عیار دانش با انوار سهیلی و کلیله و دمنه بر اساس تصحیحی نو با تکیه بر پنج نسخه موجود در ایران و چاپ سنگی تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کلیله و دمنه سبک مقایسه عیار دانش انوار سهیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۱ تعداد دانلود : ۳۹۳۹
عیار دانش ابوالفضل ابن مبارک دکنی دومین اثر بازنویسی شده از مجموعه داستان های کلیله و دمنه است که مؤلف بر اساس انوار سهیلی کاشفی و کلیله و دمنه نصرالله منشی گردآوردی کرده است . این اثر در هندوستان به وسیله شخصی غیر ایرانی نوشته شده است اما یکی از نمونه های پیشتاز ساده نویسی در قرن یازدهم به شمار می رود. عیار دانش تا کنون به شکل انتقادی در ایران تصحیح و چاپ نشده است تنها یک چاپ بازاری از آن موجود بود، این مقاله که در حین تصحیح این اثر فراهم آمده است علاوه بر معرفی نسخه های موجود در ایران به مقایسه آن با دو اثر پیشین می پردازد و تغییرات را در مقایسه با انوار و کلیله ودمنه با ذکر نمونه شرح می دهد. در ادامه نیز به بعضی از ویژگی های سبکی، زبانی و واژگانی اثر می پردازد .
۲.

پی رنگ تعلیم (سنجش تطبیقی باب «شیر و گاو»، در سه تحریر از کلیله و دمنه با تکیه بر عنصر داستانی پی رنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرداخت داستانی پی رنگ کلیله و دمنه ترجمه کلیله و دمنه (بهرام شاهی) بهرام شاهی داستان های بیدپای انوار سهیلی ادبیات تعلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۴۱۸
مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی درباره طرح (پی رنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت «پرداخت داستانی» انواع روایت (از قصه های کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله می کوشد قصه «شیر و گاو» را در سه روایت از کتاب های کلیله و دمنه بهرام شاهی ، داستان های بیدپای و انوار سهیلی بررسی کند و با بیان چارچوب کلی سه روایت مورد بررسی، تفاوت ها و شباهت های پی رنگ میان روایت ها در این سه کتاب را بیان کند تا از این رهگذر، همگرایی ها و تفاوت های این سه مؤلف/متن در امر تعلیم را در نگرشی مطابقه ای آشکارتر سازد. مهم ترین ویژگی داستان در هر سه کتاب، بیان داستان هایی به عنوان تمثیل بر درستی و روایی سخن خویش از زبان اشخاص مختلف است. در اکثر قریب به اتفاق این داستان ها، شخص گوینده در پایان داستان نتیجه مورد نظر خود را با جملاتی مانند «این مثل را بدان گفتم/ آوردم که ...» بیان می کند. در پایان این کنکاش دریافتیم که در هر دو روایت قدیم تر ( کلیله و دمنه و داستان های بیدپای )، از الگوی عطف دو شخصیت اصلی داستان که به ترتیب اثرگذار اصلی (فاعل اصلی) و اثرپذیر اصلی (منفعل اصلی) هستند، پیروی می کنند؛ اما در روایت سوم ( انوار سهیلی )، همان عنوان اخلاقی باب، عنوان روایت نیز هست و این الگو در تمام ابواب کتاب رعایت شده است و نشان از نگاه اخلاقی کتاب و زمینه های فکری نویسنده کتاب انوار سهیلی به عنوان یک معلم اخلاق دارد.
۳.

شیوه های ساختاری، توضیحی و استنادی بیان معنا در انوار سهیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نثر فنی انوار سهیلی طرز بیان ساختار توصیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۵۳۴
هدف مقاله حاضر بررسی شیوه های طرح و بیان معنا در انوار سهیلی است. با در نظر گرفتن این نکته که نویسندگان نثر فنی از شیوه ها و ابزار مختلفی برای طرح و بیان معنا استفاده کرده اند، با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای شیوه های طرح و بیان معنا در انوار سهیلی در سه بخش ساختاری (حکایت، گفت و گو و تقسیم بندی)، توضیحی (استدلال، تعریف و تفسیر، توصیف، بررسی علل و نتایج) و استنادی (استناد به آیات و احادیث، تضمین و نقل سخن دیگران) بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به دلیل رویکرد ارشادی و تعلیمی در انوار سهیلی، شیوه بیان برای نویسنده اهمیت زیادی داشته است و او برای ایجاد تنوع در بیان، دوری از یکنواختی کلام، اقناع خواننده، آراستگی کلام و مهم تر از همه تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب از این شیوه ها بهره برده است.
۴.

تحلیل تطبیقی گفت وگوی انتقادی با قدرت در باب پادشاه و فَنزَه در ترجمه ها و بازنویسی کلیله ودمنه (داستان های بیدپای، کلیله ودمنه بهرام شاهی، انوار سهیلی)(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
کلیله ودمنه یکی از متون مهم به جامانده از دوران کهن فرهنگ و اندیشه ایران است که همواره مورد توجه بوده و ترجمه ها و بازنویسی های گوناگونی از آن شده است. جدا از تفاوت های زبانی و شکلی، به لحاظ مفهومی و نوع بیان مطالب و مفاهیم نیز تفاوت هایی در این آثار وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، واکاوی مفهوم گفت وگوی انتقادی با قدرت در باب «پادشاه و فنزه» در ترجمه های «محمدعبدالله بخاری»، «نصرالله منشی» و بازنویسی «واعظ کاشفی» بوده و درصدد بررسی چگونگی و چرایی تفاوت در این مقوله با توجه به درون مایه ی باب در سه اثر یادشده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، همراه با تحلیل متن و خوانش تنگاتنگ، در چارچوب نظریه های جامعه شناسی معرفت است. نتایج نشان داد که شرایط و مقتضیات تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مترجمان، بر نوع و نحوه ی گفت وگو با قدرت سیاسی تأثیرگذار بوده است؛ به طوری که می توان تغییراتی را از صراحت در بیان انتقادی به پادشاه در داستان های بیدپای، اطناب کلام، پوشیده گویی و در لفافه سخن گفتن، در کلیله ودمنه ی منشی و بیش ترین پوشیده گویی در بیان مضامین انتقادی و افزودن پیرایه ها برای کند کردن نقد قدرت سیاسی در انوار سهیلی، اشاره کرد.
۵.

تحلیل بلاغی حوزه های معنایی استعاره در نثر واعظ کاشفی (بدایع الافکار فی صنایع الاشعار و انوار سهیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه معنایی تحلیل بلاغی واعظ کاشفی بدایع الافکار انوار سهیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۲۰
یکی از مطرح ترین شگردهای بلاغی، استعاره است که نه تنها در نوشتار منظوم و منثور ادبی، بلکه در گفتار روزمره،آگاهانه و ناآگاهانه جاری است و مددبخش ظرافت و زیبایی کلام می گردد. در درازنای تاریخ ادبی ایران این فن با دیگر فنون بدیعی اوج و فرودی بسیار پیموده،در قرن نهم هجری، دوره رواج سبک هرات و دنباله آن سبک هندی، به ذروه خود رسید و پس از چندی رو به ابتذال گذاشت. یکی از مؤلّفان و ادیبانی که آثارش به ویژگی های سبکی این دوره آراسته است، ملّاحسین واعظ کاشفی،نویسنده نام دار و پُرکار فارسی است که آثار پرشمار و دیگرگونه ای از خود به جای نهاده است. قلمرو مطالعه نوشتار کنونی، دو کتاب بدایع الافکار و انوار سهیلی از این نویسنده است. نظر به اهمیت ادبی این دو اثر و مؤلّفشان، مقاله پیشِ رو قصد دارد تا به روش توصیفی تحلیلی، نمونه هایی از استعاره های آثار نام برده را در حوزه معنایی و ادبی، تحلیل بلاغی نماید. یافته ها نشان می دهد که کاشفی، با وجود الگوبرداری از نوشته های پیشینیان، با ترکیب حوزه های معنایی چندگانه و دور از هم درکاربرد استعاره نوآوری هایی داشته بدین معنی که اسم معنی را با فعل مربوط به اسم ذات ترکیب کرده تا برای بیان «سپری شدن جوانی» استعاره تبعیّه بسازد و با اضافات تشبیهی و استعاری، معانی فاصله داری را با چاشنی استعاره تبعیّه، شخصیّت بخشی، اضافه بیانی و استعاری ممزوج نموده و در سوی دیگر با درآمیختن اضافه استعاری اسنادی، اسناد مجازی، استعاره مکنیّه، تشخیص، استعاره تبعیّه و پارادوکس معنایی، شبکه پیچیده ای از استعاره و دیگر آرایه ها را با این حوزه های معنایی در هم تنیده است.