مطالعات زبان و ادبیات غنایی
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال 14 پاییز 1403 شماره 52 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزههای تخصصی:
تصویر به همراه موسیقی، زبان و عاطفه و احساس از اصلی ترین عناصر تشکیل دهنده شعر است. شعر، بدون تصویر قابل تصور نیست. شاعران ایرانی در ادوار گذشته پیرو برخی از سنت ها و قراردادهای نانوشته بودند که یکی از این سنت ها، تکرار تصاویر بود؛ غالب تصاویر شعری یک شاعر نه حاصل نگاه او و خلاقیتش، بلکه حاصل تقلید بود. غزل سنتی سرشار از تصاویر تکراری است، اما غزل معاصر با الهام از نوآوری های نیما و دیگر شاعران معاصر نوگرایی، بر تجربیات شخصی در تصویرسازی تأکید کردند و بر این اساس شاهد تحولی آشکار در تصویرآفرینی شاعرانه در غزل هستیم. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، اشعار محمدسعید میرزایی -از غزل سرایان معاصر- انتخاب شده است؛ بدین دلیل که وی به شیوه های مختلف تجربه هایی در نوگرایی تصویری داشته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میرزایی از منابع و خاستگاه های مختلفی چون عناصر نوظهور، تکنولوژی و صنایع مدرن، زندگی شهری و اجزای آن، طبیعت و مانند آن در نوگرایی تصویری بهره گرفته است. تجارب فردی او و تأکید بر آن از مهم ترین علل نوگرایی تصویری این شاعر است . نگاه او به طبیعت نیز نگاهی بدیع و از زوایه دید شخصی اوست. همچنین، وی در خلق زیبایی شناسی نو از معشوق متفاوت عمل می کند و تصاویری نو در این زمینه با دید فردی و تجارب شخصی می آفریند، به طوری که پیرو نگاه کلیشه ای گذشتگان نمانده است.
تیپ شناسی شخصیتی سه قهرمان زن در رمان "پاییز فصل آخر سال است" بر اساس نظریه کارن هورنای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روانشناسی ادبیات با تحلیل روانی شخصیت های داستان به درک عمیق تری از انگیزه ها، احساسات و رفتارهای آنان کمک می کند و نشان می دهد که چگونه تجربیات روانی و درونی قهرمانان بر تصمیمات و کنش های آنان در داستان تأثیر می گذارد. این رویکرد به مخاطب امکان می دهد تا لایه های پنهان شخصیت ها را بهتر فهمیده و ارتباطی عمیق تر با اثر برقرار کند. در این پژوهش، به تیپ شناسی شخصیتی سه قهرمان زن رمان «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی بر اساس نظریه کارن هورنای پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی شخصیت های لیلا، شبانه و روجا و تطبیق آنها با سه جهت گیری شخصیتی هورنای، یعنی مهرطلبی، عزلت طلبی و برتری طلبی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که هرکدام از این سه زن، نماینده یک تیپ شخصیتی متمایز هستند؛ شبانه در جایگاه فردی عزلت طلب، در جستجوی معنا در دنیای درونی و فردی خود است و از تعاملات گسترده اجتماعی دوری می کند. روجا با مهرطلبی اش به دنبال عشق و حمایت از سوی دیگران است و وابستگی عاطفی شدیدی دارد. لیلا برتری طلب است و می خواهد با موفقیت ها و دستاوردهایش به دیگران ثابت کند که در جایگاه برتری قرار دارد.
جمال پرستی در شعر و اندیشه اسیری لاهیجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جمال پرستی در عرفان ایرانی- اسلامی با استفاده از دستاوردهای حکمت یونانی و اشراق شرقی، به ویژه استفاده از حکمت ایران باستان، در قرون نخستین اسلامی شکل گرفته و با استفاده از تعالیم اسلامی به مکتب بزرگی در عرفان اسلامی تبدیل شده است. اسیری پیرو مکتب جمال پرستی و شاهدبازی و رندی و قلندری و اهل فتوّت است. وی معتقد به انعکاس جمال حق در سایر مخلوقات به ویژه معشوق زمینی است. در این مقاله کوشیده ایم با بررسی آثار و اندیشه های اسیری لاهیجی دیدگاه او را در خصوص مفاهیم زیبایی، زیبایی پرستی و مکتب جمال واکاوی کنیم. پرسش اصلی پژوهش این است که نگاه اسیری به مکتب جمال پرستی چگونه است و آن را در آثار خود چگونه بیان کرده است؟ هدف اصلی پژوهش استخراج، تحلیل و بررسی اندیشه های جمال پرستانه در آثار اسیری لاهیجی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و با ابزار کتابخانه و مطالعه کتاب ها، مقالات و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع پژوهش انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اسیری پیرو مکتب جمال پرستی در عرفان اسلامی است و به همین دلیل مهم ترین مض مون در اش عار او مرب وط ب ه عش ق اس ت؛ ک ه فلس فه ای خ اص را نش ان م ی ده د. وی هم ه ذرات هس تی را مس ت از عش ق اله ی می داند. عش ق او ک ه زایی ده زیب ایی اس ت، تنه ا ب ه عش ق حقیق ی و اله ی مح دود نم ی ش ود و چ ون دیگ ر بزرگ ان مکت ب جمال همه زیبایی ه ای دنی ا را جل وه آن جم ال م ی دان د و عش ق و جم ال زمین ی را ه م عش ق حقیق ی ب ه ش مار م ی آورد.
بررسی طبیعت در هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هزارویک شب یکی از متون ادبیات عامیانه به شمار می آید که به لحاظ گستردگی محتوایی و اشارات آن به مفاهیم ساده و در عین حال عمیقی که در طول تاریخ دغدغه بشر بوده اند تا به امروز محل بحث و بررسی بوده است. هدف مقاله حاضر بررسی طبیعت در داستان های هزارویک شب است. این مقاله با روش توصیفی بر اساس کتاب هزارویک شب ترجمه محمدرضا مرعشی پور انجام شده است. نتیجه اینکه ما در این مجموعه عظیم با سه نوع طبیعت روبه رو هستیم: 1. طبیعت بی جان مانند جزیره، غار، کوه، دریا؛ 2. طبیعت سبز گیاهان و درختان که شامل درختان طبیعی و درختان جادویی و عجیب و غریب می شود؛ 3. طبیعت جاندار یا حیوانات که شامل حیوانات معمولی و حیوانات افسون شده است. در حکایت های هزارویک شب با بسامد بالای تغییر شکل انسان به جانور مواجهیم که معمولاً به عنوان مجازات فرد گناهکار و یا حتی ساحری انسان بی گناهی را به خر، غزال، خرس، میمون، سگ و پرنده تبدیل می کند. در نهایت اینکه اساساً طبیعت در هزارویک شب زمینه ساز وقوع قصه های فراوانی شده است که اگر این زمینه وجود نداشت، قصه آفریده نمی شد.
تلاقی متن ها در شعر عمران صلاحی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت نظریه ای ادبی است که استقلال متون را نمی پذیرد و هر متن را در ارتباط مستمر و مداوم با متون پیشین و هم عصر خود می داند. متون همواره عناصری از هم را می گیرند. این عناصر می توانند شامل نقل قول های مستقیم و غیرمستقیم، وام گیری مضمون و اندیشه و فکر، عناصر بلاغی و ادبی، زبان و واژه باشد. در اثر هر شاعر و نویسنده ای بلااستثنا می توان جلوه هایی از این رابطه بینامتنی را دید. شعر صلاحی از شاعران معاصر ایران نیز تلاقی گاه متون پیشین و هم عصرش است و جلوه های رابطه بینامتنی در شعرش آشکار است. هدف پژوهش حاضر آشکار کردن ابعاد رابطه بینامتنی صلاحی در زمینه هایی چون تصویر و زبان با شاعران هم دوره و سنّتی است. با نظر به اهمیت بینامتنی ضمنی در ساحت زبان و واژگان و عناصر بلاغی و تصویر شعری در شعر صلاحی، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، رابطه بینامتنی شعر این شاعر را در ساحت های مذکور به شکل درزمانی و همزمانی بررسی می کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان از رابطه بینامتنی گسترده شعر صلاحی در بُعد بینامتنیت همزمانی (معاصران) و درزمانی (پیشینیان) دارد. بینامتنیت همزمانی او از میان معاصران، با سهراب سپهری بسامد بالایی دارد. همچنین او بیشترین رابطه بینامتنی را در میان شاعران سنّتی با حافظ دارد و این ویژگی، نشان از قبول و پسند ذهن و زبان این دو شاعر از جانب صلاحی است.
بررسی تطبیقی ساختار روایی داستان های پرسه در خاک غریبه و سایل ملخ بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آن چنان که هر انقلاب و تحول اجتماعی در همه ساحت ها تأثیر می گذارد و جامعه را به نگاه، اندیشه و روش های تازه می کشاند، انقلاب اسلامی و جنگ هشت ساله ایران با عراق، ادبیات انقلاب اسلامی را رقم زد؛ به طوری که با شروع جنگ، ادبیات داستانی جنگ نیز شکل گرفت. رمان های «پرسه در خاک غریبه» و «سایه ملخ» از آثار مطرح این برهه تاریخی است که در این پژوهش با هدف بررسی بینش نویسندگان این آثار متناسب با مؤلفه های ساختارگرایانه ژرار ژنت مورد مقایسه و تحلیل قرار می گیرند. این امر با بررسی اسنادی، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش توصیفی–تحلیلی به انجام رسیده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که هر دو رمان اگر چه در فضا و مکانی متفاوت نوشته شده اند، اما بر اسلوب نوشتاری واقع گرا و بر پایه پنج مؤلفه ساختار روایی ژرار ژنت یعنی؛ نظم و ترتیب، تداوم روایت و تکرار (بسامد)، وجه (حالت) و لحن (صدا) استوارند. اگرچه در نگاه و زاویه دید هر دو نویسنده تفاوت هایی دیده شده است، اما در نهایت هر دو نویسنده از نظر الگوی ساختاری در راستای مفاهیم جنگ و دفاع مقدس بر محوریت سه مؤلفه ساختار روایی مقدمه جنگ، بدنه جنگ و پیامدهای جنگ تمرکز داشته اند.