فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵۳٬۰۹۹ مورد.
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
47 - 25
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه از جمله آثارِ مهمِ نثرِ مصنوع است که اسپهبَد مرزبان بنِ رستم بنِ شَروین از فرمانروایانِ آلِ باوند در اواخرِ قرنِ چهارمِ هجری آن را نوشته است. به این دلیل که در قابوس نامه و تاریخِ طبرستان مرزبان بنِ رستمِ بنِ شَروین نویسنده مرزبان نامه معرفی شده؛ ولی در مرزبان نامه تحریرِ وراوینی نویسنده آن مرزبان بنِ شَروین آمده است و از طرفِ دیگر نسب نامه آلِ باوند و احوالِ مرزبان بنِ رستم / شَروین در تاریخ ها و تذکره ها به روشنی نیامده است؛ در بینِ پژوهشگران بحثِ درازدامنی در خصوصِ نویسنده مرزبان نامه وجود دارد. گروهی بر این باورند که مرزبان بنِ رستم نویسنده کتاب است و گروهی دیگر مرزبان بنِ شَروین را نویسنده آن می دانند. حتّی برخی نویسنده و مترجمِ مرزبان نامه را برساخته و جعلی دانسته اند. فارغ از اینها، دیدگاه های متفاوتی نیز در موردِ زبانِ نخستینِ اثر مبنی بر اینکه طبری یا فارسی دری بوده است، می بینیم. پژوهشِ حاضر پس از بررسی دیدگاه های گوناگون و بحث در این مورد، نشان می دهد احتمالاً مرزبان بنِ رستم بنِ شَروین این کتاب را که دویست سال پیش از او مرزبان پسر شَروین بن سهراب (پنجمین فرمانروای کیوسیانِ آلِ باوند) به زبانِ طبری نوشته بوده، به فارسی دری ساده برگردانده و دویست سال پس از وی سعدالدّینِ وراوینی آن را به فارسی دری مصنوع تحریر کرده است.
تحلیل جایگاه «زن» به مثابه «دیگری» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر نظریه سپهر نشانه شناختی فرهنگِ یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
133 - 153
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها ابزاری فرهنگی هستند که به دلیل فشردگی زبان و الگوهای آوایی و ادبی ویژه، می توانند مقاومت فکری مخاطبان را تقلیل دهند و نوعی خاص از معنا و مفهوم را بر آنها تحمیل کنند. نشانه شناسی فرهنگی ضرب المثل های فارسی نشان می دهد که تبعیض جنسیتی و تقلیل جایگاه زنان ممکن است در هنجارهای فرهنگی ریشه داشته باشد. در بسیاری از ضرب المثل ها، زنان «دیگری» و حاشیه نشین و مردان «خود» و مرکزنشین تلقی شده اند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی و کیفی، به بررسی انتقادی تعدادی از ضرب المثل های جنسیتی پرداخته است تا ضمن آسیب شناسی نشان دهد که تقابل دوگانه «مرد» و «زن»، چگونه مؤلفه هایی چون «مردسالاری»، «ازدواج»، «تولید مثل»، «زیبایی ظاهری»، «اقتصاد مردانه»، «قدرت ذهنی»، «رهبری و مدیریت» را تحت تأثیر قرار داده و زن را در حاشیه و مرد را در مرکز متن فرهنگ نشانده است. تحلیل نشانه شناختی فرهنگی ضرب المثل ها نشان می دهد که «زن»بودن محصول ایدئولوژی مردسالار است؛ تفکری که آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال آن است تا زن «دیگری» باشد. این تفکر با مراقبت و کنترل پنهان، زنان را از متن اصلی اجتماع کنار می گذارد و درنهایت به دنبال «انکار نمادین» آنها است.
پیوندهای فکری بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی بر اساس نظریۀ سعادت فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
350 - 398
حوزههای تخصصی:
سعدی در بوستان، به مفاهیمی توصیه دارد که با علم مددکاری اجتماعی امروزی در پیوندی تنگاتنگ است. از دیگرسوی نظریه سعادت فارابی (259ه ق-339) گویی خاستگاه بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی نوین است. مساله بنیادین این پژوهش که به گونه ای کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی فراهم آمده، شناخت پیوندهای مفهومی و فکری میان سه ضلع این مثلث؛ بوستان سعدی، مددکاری اجتماعی و نظریه سعادت فارابی است. مهم ترین پرسش مقاله این است که؛ میان اندیشه ها و تعالیم سعدی در بوستان و مددکاری اجتماعی در مفهوم امروزین آن چه پیوندهایی وجود دارد و این هردو چگونه با نظریه سعادت فارابی پیوند دارند؟ فرضیه آن است که سعدی از نظریه سعادت فارابی تاثیر پذیرفته و مددکاری اجتماعی ریشه در آموزه های اندیشه های شرقی از جمله فارابی و تعالیم سعدی دارد. با نگاهی به برآیند تحقیق، مهم ترین بازتاب های علم مددکاری اجتماعی در بوستان سعدی که با نظریه سعادت فارابی نیز پیوند دارد مربوط به احسان و یاری رسانی به خلق است که قرب الی الله را موجب شده و آدمی را به سعادت قصوی –که در اندیشه فارابی بالاترین نوع سعادت است- رهنمون می گردد.
نوآوری در حکایت های تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
123 - 146
حوزههای تخصصی:
کشف الاسرار افزون بر بُعد تفسیری و عرفانی در میان آثار صوفیانه ازنظر ادبی، روایی و هنری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کاربرد گسترده حکایت ها به همراه اظهارنظرهایی - کلی و مبالغه آمیز - درباب داستان پردازی میبدی لزوم پژوهش های دقیق و درخور استناد را یادآور می شود. در این راستا و در پاسخ به مسئله اصلی پژوهش که چگونگی نوآوری و خلاقیت میبدی در داستان پردازی است، به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک جدول ها و نمودارها به بررسی ویژگی قصه ها و عناصر غالب داستانی در نوبت سوم جلدهای پنجم و ششم کشف الاسرار پرداخته ایم. ظرافت ها و جوانه های این نوآوری در سده ششم چشم اندازی دقیق تر، واقعی تر و اصیل تر از جایگاه، کارکرد و تحول قصه به دست می دهد. نمونه هایی از حضور شخصیت های متعدد، پویا، شخصیت پردازی باورپذیر، حضور مؤثر زنان، کاربرد حدیث نفس و انواع تک گویی، بیان لحن و حالت شخصیت ها در گفت وگو، زاویه دید اول شخص و گاه تغییر زاویه دید، پرداختن به جزئیات صحنه، پیرنگ نسبتاً پیچیده و قوی، پایان پیش بینی نشده، تعدد درون مایه در یک حکایت و کاربرد شیوه داستان در داستان خلاقیت میبدی را در روایت نشان می دهد. در 4 حکایت از 42 حکایت، پرداخت دقیق، عناصر داستانی قصه ها را به ساختار داستان کوتاه نزدیک می کند. ظرافت ها و نوآوری های هوشمندانه میبدی در زمینه ای از عشق و ایمان به حقیقت مانندی قصه ها و همراهی و همدلی خواننده در کشف الاسرار می انجامد.
دیالوگ به مثابه زبان نمایش (بررسی کارکردهای هنری و خلاقانه دیالوگ در نمایش نامه های بهرام بیضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرام بیضایی از جمله نمایش نامه نویسانی است که از طریق عنصر گفت وگو دنیای معاصر را به زیباترین صورت ممکن تصویر کرده است؛ مُدرنیزه بودن، پیشرفت، تکنولوژی، صنعت و در نهایت دنیای مُضحک و مسخره ای که برای آدم های جامعه ساخته اند. بیضایی با هنرمندی تمام کلمات و اصطلاحات گفت وگو را به گونه ای در کنار یکدیگر قرار داده است که به راحتی می توان تنش و آسیب پذیری شخصیت ها را در موقعیت های خاص، ارزیابی کرد. تکنیک متفاوتی که بیضایی را از دیگر نمایش نامه نویسان متمایز می سازد، این است که او از شخصیت های نمایش به عنوان راویان اثر استفاده می کند و این کار را با گفت وگوی میان شخصیت ها، حدیث نفس و تک گوییِ نمایشی شخصیت های داستان پیش می برد. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا، کارکردهای هنری عنصر دیالوگ در نمایش نامه-های بیضایی بررسی و تحلیل شده است. این نویسنده از طریق افشای کاراکترها، تیپ سازی سمبولیک و خلق موقعیت های جدید در نمایش نامه های خود، کارکردهای دیگرگونه به عنصر گفت وگو بخشیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلاقیّتی که بیضایی در روایت برخی نمایش نامه هایش به کار برده است، در طراحی پیرنگ و طرح داستانی است که نقطه اوج نمایش را در ابتدای داستان قرار می دهد و این مهم را از طریق گفت وگو و کلام شخصیت-های داستان، انجام می دهد. به عبارت دیگر، بیضایی برای گریز از تکرار در روایت به عنصر گفت وگو متوسّل گردیده است تا بسیاری از ویژگی های اعتقادی و درون مایه های نمایش نامه را در فضایی متفاوت تر به تصویر بکشد.
بررسی فرافکنی در قالب تمثیل در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرافکنی در رفتار، گفتار و احساسات افراد و بخصوص در ادبیات فارسی وجود دارد و آثار آن در ارتباطات انسان با افراد و با جهان بیرون مشهود است که در قرون اخیر به عنوان یکی از مباحث علم روانشناسی مطرح شده است. رد پای این مفهوم در آثار کلاسیک بخصوص منطق الطیر عطار نیشابوری در شرح ماجرای سی مرغ در جستجوی سیمرغ دیده می شود؛ پرندگانی تمثیلی و نمادین که به دنبال محبوب ازلی و ابدی رهسپار سفری پر مخاطره هستند؛ گروهی از پرندگان بر حسب بینش درونی خود از رفتن در این راه امتناع می کنند و مطلوب غیر حقیقی را بر می گزینند و پندار خود را به محبوب حقیقی فرافکنی می کنند و در نهایت گروهی اندک به محبوب می رسند. روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای هدف، توصیفی– تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد که شکل فرافکنی با توجه به نمادین بودن شخصیت ها متفاوت است و از آنجایی که وحدت موضوع در کل اثر وجود دارد نوع فرافکنی ها نیز از یک موضوع یکسان تبعیت می کند که در قالب جهان بینی های مختلف شخصیت ها مطرح شده است. در نتیجه هر کدام از شخصیت ها به نوعی ویژگی ها، افکار و احساسات خود را به مطلوب فرافکنی کرده اند و به سرکوبی یا انکار توانایی های خود پرداخته اند.
«نور» و «نفس» در تفکّر باستان و تصوّف سیار بسطام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بایزید بسطامی(161-234)، صوفی ای متناقض نما، با تجربه عرفانی جدید، زبانی رمزآلود، آنی متفاوت و معراج روحانی، گنجینه ای از عرفان ایرانی و یکی از احیاگران این حکمت است. او در اقوال خود عناصری چون نور و نفس را، برای معرفی امور لطیفه، کشف راز و رمز دریای وجودی انسان، سعادت نفس و حلّ و معماهای وجودی او در اقوال و احوال خود بیان داشته است. فرضیه پژوهش این است که محتوای برخی از عناصر حکمای ایران باستان و عرفان بایزید به هم مرتبط هستند. نویسنده تلاش کرده است، تا با بهره مندی از رهیافت های فلسفی و کلامی، مباحث مرتبط را شرح و تفصیل نماید. پرسش های پژوهش عبارتند از: نور و نفس در حکمت ایرانی و تصوّف بایزید چه کاربردی داشته اند؟ و چه وجهی از نور و نفس با عرفان بایزید پیوند خورده است؟ نتیجه پژوهش مشخص می کند که، ارزش وجودی نور در نگاه بایزید ریشه ای کهن دارد و کیهان شناسی مشترکی در تضاد عوالم ملک و ملکوت، نور و نفس، خلق و امر، غیب و شهادت، بین این دو تفکّر وجود دارد که هدف آن تلاش مفرط انسان، برای رسیدن به سعادت حقیقی است. نفس محوری ترین عنصر تفکّر بایزید است که می تواند در نهایت به نور بپیوندد. در قال او، طریق نور تنها روشنی بخش عالم موجود نیست، بلکه راه گشای حقیقت حقّ است. این عناصر ، با هستی شناسی واحد، دگردیسی عرفانی و محتوای ایرانی، در تنش نیروهای متضاد و برتری نیروهای اهورایی برای سعادت نفس، در اقوال بایزید نیز تجلی یافته اند
تحلیل ساختار زبانی و نشانه ای شعر «به باغ همسفران» سهراب سپهری بر مبنای نظریه نشانه شناسی پیرس
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تمرکز بر ابعاد زبانی و نشانه ای، شعر "به باغ همسفران" از منظر نشانه شناسی پیرس تحلیل شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی تعامل ساختارهای زبانی و نشانه های این شعر در سه سطح شمایلی، نمایه ای، و نمادین است تا نحوه بازنمایی پیوند میان زبان، انسان، و طبیعت، و مفاهیم فلسفی و معنوی روشن شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به نقش نظام نشانه ها در ایجاد معنای متن توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصاویر شمایلی نظیر "سبزینه" و "شقایق" علاوه بر بازتاب ویژگی های حسی و بصری، حامل لایه های معنایی پیچیده ای هستند که تجربیات درونی و معنوی شاعر را به مخاطب منتقل می کنند. در سطح نمایه ای، نشانه هایی چون "عقربک های فواره" و "باران و بیابان" از طریق پیوندهای علّی و زمانی، به بازنمایی تجربیات زیسته سپهری و پیوند آن ها با عناصر طبیعی و گذر زمان می پردازند. در نهایت، سطوحِ نمادین، تصاویری همچون "واژه در سطر خاموشی" را شکل می دهند که نشان دهنده عبور از محدودیت های زبانی و جستجوی معنای عمیق تر است. تحلیل نشانه شناختی این شعر نشان می دهد که سپهری با ترکیب سطوح مختلف نشانه ای و بهره گیری از ظرفیت های زبانی، شعری چندلایه و تأمل برانگیز خلق کرده است که علاوه بر زیبایی های بصری و زبانی، به بازنمایی مفاهیمی چون پیوند معنوی انسان با طبیعت، فلسفه عشق، و جستجوی حقیقت وجودی می پردازد.
دراسه مظاهر سیوله المکان فی روایه "بیروت 75" لغاده السمان و"من یصدق أن رستم؟" لروح انگیز شریفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
99-117
حوزههای تخصصی:
تُعَدّ أدبیات الهجره من الآلیات السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه الهامه بین الشعوب المختلفه، حیث تتیح تبادل العناصر الثقافیه والاجتماعیه من أرض إلى أخرى، وقد یظهر التأثیر المتبادل الناتج عن هذا الانتقال فی أفراد مجتمعیْ المصدر والوجهه. وفی هذا السیاق، یُعَدّ عنصر "المکان" من العناصر الأساسیه فی النص الأدبی، وله دور بارز فی الروایه الفارسیه والعربیه، حیث وظّفه الکُتّاب بشکل فنی ممیز. تُعَدّ غاده السمان وروح انگیز شریفیان من الکاتبات البارزات فی سوریا وإیران، وقد کتبتا روایتی "بیروت 75" و"من یصدق أن رستم؟" انطلاقاً من مفهوم الهجره، وقد أولت الکاتبتان اهتماماً خاصاً لعنصر المکان فی الروایتین المذکورتین. ونظراً للدور النشط لهذا العنصر، فقد تنوعت الأماکن فی الروایتین وتکررت بشکل لافت، وتشمل أماکن حضریه وریفیه مثل: بیروت، دمشق، شقّا، قریه دوما، المخفر، المقهى، الفندق، المطعم، المدرسه، الصیدلیه، وإیران. تعتمد هذه الدراسه المنهج الوصفی-التحلیلی فی تحلیل مظاهر سیوله المکان فی الروایتین المشار إلیهما.
بررسی جلوه هایی از روابط انسانی در مثنوی معنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : از زمانی که نخستین جوامع انسانی شکل گرفت. رفتار انسان با دیگر افراد جامعه نیز اهمیت پیدا کرد، زیرا رفتار انسان به عنوان یک موجود اجتماعی در شکل گیری تعاملات او با افراد جامعه ارتباط مستقیم دارد. اندیشمندان و جامعه شناسان، در هر دوره ای با دقت و غور در چگونگی ارتباط انسان ها با هم، اصول جامعه شناسی را بیان کرده اند و بر اساس این اصول ارزش-ها و ضد ارزش های اجتماعی را تعیین نموده اند. روش ها: این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته ها: مولانا جلال الدین محمد بلخی عارف اندیشمند و شاعر قرن هفتم نیز از این قاعده مستثنی نیست. او ریزترین کنش ها و برهم کنش های انسان ها را زیر نظر می گیرد و با بررسی تعاملات و واکنش های بشری، به بیان مشکلات رفتاری آن ها می پردازد و با انتقاد از کنش ها و برهم کنش های نادرست، راه درست تعامل با دیگران و شیوه مناسب زندگی اجتماعی و راه رسیدن به سعادت را به همگان ارائه می دهد. توجه مولانا به مناسبات اجتماعی در لایه های مختلف جامعه این انگیزه و این احساس نیاز را ایجاد می کند، تا مثنوی که حاصل سال ها تجربه، زندگی عارفانه و اجتماعی مولانا است از منظر جامعه شناسی تحلیل و بررسی شود. این شیوه بررسی، با مدد از جامعه شناسی ادبیات که دانشی نوپا و در عین حال پویا است، امکان پذیر می باشد.
صور خیال در نثر مجالس عرفانی قرن پنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
117 - 150
حوزههای تخصصی:
نثر مجالس عرفانی در قرن پنج دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر نثرهای ادبی متمایز می کند. ویژگی هایی که می توان آن ها را در دو حوزه لفظی و معنوی مورد بررسی و تفحص قرار داد. از آنجایی که بیشتر مخاطبان مجالس عرفانی از طبقه متوسط و عموم مردم جامعه بودند، آرایش لفظی و معنوی کلام موجب عذوبت و شیوایی سخن می شد و موافق طبع مخاطبان بود. همچنین ماهیت اندیشه های عرفانی که غیر محسوس و انتزاعی است؛ اقتضا می کند که مشایخ برای نیل به اهداف تعلیمی خود از برخی مقوله های بلاغی نظیر تشبیه، تناسب، ترکیبات کنایی و بخصوص تمثیل که در محسوس کردن امور معقول بسیار کاریی دارد، استفاده کنند. در این مقاله سعی شده ضمن تبیین و بررسی عناصر بلاغی در نثر مجالس متصوفه قرن پنجم و ذکر اهمیت به کارگیری آن ها در مسیر تعلیم مفاهیم عرفانی با آوردن مصادیقی از کتب منثور در حوزه مجلس گویی صوفیانه، نحوه بهره جویی مشایخ از این فنون را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که مشایخ صوفیه قرن پنجم در مجالس و محافل خود برای نیل به مقاصد تعلیمی و هر چه ملموس و مفهوم کردن مطالب عرفانی از ادوات صور خیال به ویژه تمثیل، استعاره وتناسب -البته با شدت و ضعف هایی نسبت به هم- بهره وافر برده اند.
بررسی زمینه های تاریخی- اجتماعی اندیشه و آثار «بانو نصرت امین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
61 - 93
حوزههای تخصصی:
بررسی زمینه های تاریخی و اجتماعی آثار به معنای تعمیق بیشتر درباره زمینه ها و زمانه ای است که افکار نویسنده در تلاقی سه محور تاریخ، موقعیت و فردیت به اتخاذ رویکردها و ترجیح و برآمدن اندیشه های خود نائل می شود. منظری که در مطالعه تاریخ ادبیات باید به آن توجه شود. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با بررسی زمینه و زمانه حیات «بانو امین اصفهانی»، خط سیری از حیات بانو امین و وقایع و رویدادهای مربوط به دوران او ترسیم شده است که در آن با اشاره به زمانه و اوضاع فرهنگی و اجتماعی، زمینه ها و دلایل اقدامات مختلف و نگارش تألیفات متعدد او بیان می شود. نتیجه آنکه این مقاله خط سیر تاریخی را از حیات بانو امین ترسیم می کند که در آن با معرفی سیر و ترتیب تاریخی آثار او، کیفیت ادبی و نسبت محتوای آثارش را با تحولات اجتماعی روزگار او بیان می کند. خصیصه ادبی غالب در آثار امین، روانی و صراحت بیان در توضیح افکار و اندیشه هاست. امین حتی در بیان رویکردهای عرفانی در تفسیر نیز در عین کاربرد صناعات ادبی مختلف، بیانی روان و ساده را به خدمت گرفته است. این رویکرد وی به دلیل دغدغه اش درباره ترویج اندیشه های خود در ارتباط با فضای فرهنگی و اجتماعی است. امری که به درک بهتر ما از سیر تحولات فکری و رویکردهای بانو امین کمک می کند.
نقش، کارکرد و نمادهای پیر فرزانه در سفرهای تعلیمی بر اساس نظریه یونگ (با تکیه بر سیذارتا، بلوهر و بوذاسف، کلیله و دمنه، پرنده ای به نام آذرباد و در پس آئینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
در میان داستان های تعلیمی معمولا برای قهرمان سفری آموزنده تدارک می بینند که تابع الگوی ثابت است. در این سفرها پیری خردمند به کمک قهرمان می آید و راه را نشانش می دهد. به باور یونگ، مسائلِ کلی و مشترک، نشان دهنده خاستگاه کهن الگویی آن هاست و هنرمندان اصیل که از «نهان بینی ازلی» برخوردارند، آنها را در آثار خود بازآفرینی می کنند. این مقاله می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تاکید بر وجود کهن الگوی پیر خردمند در داستان های تعلیمی، کارکردهای آن را بررسی کند. این کهن الگو در پنج اثر نمادین تعلیمی با درون مایه های مشابه که شالوده های مشترک دارند و اسطوره کمال گرایی در سفر را دنبال می کنند، بررسی می شود. سفری نمادین که قهرمان طی آن از طریق پیر به هویت، آگاهی و رمز حیات دست می یابد. این بررسی نشان می دهد که اندیشه های آدمیان در بنیاد به یک سرچشمه می رسند و به رغم تفاوت های فرعی و طرز بیان، آموزش و تعلیم را با رجوع به ذات انسانی در گرو راهنمایی پیر می دانند. کارکردهای پیر به نسبت داستان تغییر می یابد. پیر در سیذارتا با کارکردهای آموزشی، ایجاد تحول و هدیه بخشی، دعوت به تغییر و هدایت گری حضور دارد. در داستان بلوهر کارکرد دستگیری، نجات از مخمصه، فراهم کردن زمینه آزادی و اشراق و آگاهی دارد. در کلیله کارکرد یاری و دستگیری و آگاهی بخشی دارد. در داستان آذرباد کارکردهایی چون آموزش غیرمستقیم و دادن اطلاعات، انگیزش، خردآموزی و انتقال تجربیات، تغییر ذهنیت، آموزش خودشناسی و ایجاد انگیزه را دنبال می کند و در داستان در پس آینه کارکرد حمایت و ایجاد انگیزه و آشناسازی با عشق و راهنمایی را بر عهده دارد.
درنگی بر نوادرِ لغات و اصطلاحات قهرمان نامۀ ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یکی از نسخه هایِ فارسیِ قهرمان نامه طرسوسی نوادر لغات و اصطلاحاتی دیده می شود که نمونه مشابه آن را در دیگر متون زبان و ادب فارسی به سختی می توان پیدا کرد. این نسخه خطّی محفوظ در کتابخانه ملّیِ ایران بوده و کتابتِ آن در اوایلِ قرن سیزدهم قمری انجام گرفته است. نوادر لغات و اصطلاحاتِ این نسخه از چند منظر قابل توجّه است؛ نخست، به دلیلِ تحریرهای متفاوتی که از قهرمان نامه طرسوسی در دست است، بسیاری از این نوادر در دیگر نسخه هایِ فارسیِ برجای مانده از روایت قهرمان نامه ملاحظه نمی گردد. دوم، در فرهنگ ها یا لغت نامه ها آمده ولی شاهدی برای آن از دیگر متون زبان و ادب فارسی ثبت نشده است. سوم، در فرهنگ ها یا لغت نامه ها مدخل مستقلی برای آن ها ترتیب داده نشده است ولی در دیگر متونِ مصحَّح زبان و ادب فارسی یکی دو نمونه شاهد مثال دارد که به دلیل ناشناختگی و نادر بودنِ لغت یا اصطلاح، مصحّحان درباره معنایِ آن ره به خطا برده اند و یا توضیحِ آنان دقیق و جامع نیست. نگارنده در این مقاله هر یک از این واژگان و اصطلاحات را در مدخلی مستقل آورده است و سپس با ذکر شواهدِ آن در دیگر متون و بررسی آرا و نظریاتِ دیگران، معنایِ پیشنهادیِ خود را به دست داده است
گفتمان شناسی تصانیف ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
87 - 104
حوزههای تخصصی:
تصنیف، گونه ای از شعر است که همراه با موسیقی ارائه می شود. این گونه ادبی همواره در طول تاریخ وجود داشته است؛ ولی تا قبل از انقلاب مشروطیت، مضمون آن عشق و عواطف درونی بود. با ظهور نهضت مشروطه و همراه با تحولات ابعاد گوناگون جامعه، تصنیف نیز درون مایه اجتماعی به خود گرفت و در خدمت بیان اندیشه های روشن فکران قرارگرفت. سخن کاوی یا تحلیل گفتمان نوعی مطالعه میان رشته ای است که به تجزیه و تحلیل کلام می پردازد و منجر به خوانش عمیق آثار ادبی می شود. این پژوهش بر مبنای تحلیل گفتمان از نوع انتقادی آن سعی بر این دارد تا به بررسی و تحلیل تصانیف ملی میهنی ملک الشعرای بهار و انتقادها و روشنگری های وی در جریان نهضت مشروطه بپردازد. این گفتمان با مؤلفه های لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، پارلمانتاریسم و دموکراتیسم، سوژه سیاسی خود را می یابد و هژمونی گفتمان حاکم را به چالش می کشد. گفتمان ناتورالیسم و لیبرالیسم محوریت تمام تصانیف را دربرمی گیرد. در سؤال اصلی این پژوهش چگونگی تأثیر تصانیف ملک الشعرای بهار در جنبش مشروطیت مردم ایران مطرح است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده های آن با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و کتابخانه ای و سندکاوی، بررسی شده است.
ناسازواری های دستوری در ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی و سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از گرانبهاترین آثار تاریخی و ادبی ما و از متون تأثیرگذار بر دیگر متون منثور بعد از خود است؛ از این رو هر کاری که به منقح ساختن آن از دست کاری های بعدی یا شرح و توضیح آن کمک کند، می تواند مصداق پاسداشت این اثر جاودانه باشد. تصحیح چنین اثری البته دانش چندوجهی مصحح، ازجمله آگاهی از دستورِ تاریخیِ متن و نیز دوره آن را می طلبد؛ کاری که علی اکبر فیاض به خوبی از پس آن برآمد و چنان در آن خوش درخشید که نامش با نام تاریخ بیهقی گره خورد. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از تاریخ بیهقی منتشر کردند تا اشکالاتِ تصحیح فیاض را اصلاح کنند، اما نتیجه کار متأسفانه در موارد بسیاری ثمربخش نشد. انتشار ویرایش تازه کتاب هم در سال 1401، انتظارات را برای اصلاح اشکالات فراوان کتاب، برآورده نکرد و به نظر می رسد مصححان چندان اعتقادی به وجود این اشکالات ندارند. یکی از ایرادات مه م این تصحیح، بی توجهی به هنجارهای دستوری موجود در متن است که فهم بسیاری از عبارت های آن را با دشواری روبه رو کرده است. در مقاله حاضر پاره ای از این دست کاری ها در دستور زبان کتاب را که به ناسازواریِ دستوریِ متن انجامیده است، در دو بخش «صرف» و «نحو» مورد بررسی قرار می دهیم.
خوانش دلوزی از مفهوم زمان در نمایشنامه باز گشت پدر از جنگ به خانه اثر سوزان-لوری پارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد یکی از نمایش نامه های جدید سوزان-لوری پارکز بنام بازگشت پدر از جنگ به خانه، قسمتهای 1و2و3 (2015) را ازدیدگاه دلوز بر اساس مبحث زمان بررسی نماید. پارکز بعنوان یک نویسنده زن سیاهپوست، شرایط سرگردان و متلون برده های سیاهپوست را که توسط قدرت سلطه گر ایجاد شده در نمایشنامه اش ترسیم مینماید در حالیکه ارتباط بین سرگردانی آنها و مفهوم زمان و همچنین راستی و درستی وقایع تاریخی را به چالش میکشد. بعلاوه ساختار نمایشنامه به گونه ای چیدمان گردیده که لایه های مختلف از تاریخ و اسطوره، حقیقت و مجاز در کنار یکدیگر قرارگرفتها ند بنوحیکه ساختارچند وجهی کریستالین دلوز را به نمایش گذاشته است. بنابراین نظریات دلوز در باب بررسی مفهوم زمان و تصویر در فیلمهای سینمای در اینجا بکار گرفته شده اند تا تصاویر خلق شده در نمایشنامه پارکز خوانده و تفسیر گردند. این مقاله پس از بحث و بررسی نمایشنامه پارکز از دیدگاه دلوز به این مهم میرسد که شخصیت پردازی پارکز در راستای شدنی متفاوت بعنوان راهی برای تقابل با قدرت سلطه گر بکارگرفته شده است. بدنهای بدون هویت، که توسط استعمارگر ایجاد گردیده اند، اکنون به پرسمان حقیسقت وقایع تاریخی و اساطیر غرب، همانگونه که در کتب تاریخی سفیدپوستان درج شده، پرداخته اند.
تحلیل داستانهای معاصر فارسی بر اساس الگوی کنشگران و مربع معنایی گرمس با تکیه بر داستانهایی از ساعدی، درویشیان و م.ا.بهآذین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
129 - 162
حوزههای تخصصی:
روایتشناسی گرمس از جمله نظریههاییست که سعی دارد به الگوهایی که متن بر اساس آنها نظام یافته دست یابد. گرمس در مرحلۀ اول با تعیین دستور زبان روایت ساختارهای حاکم بر اثر را مشخص میکند و سپس مناسبات درون متنی این نشانهها را که برسازندۀ نظام و ساختار اثر است، تبیین میکند تا از خالل آنها معنای اثر را به دست دهد. در این پژوهش به بررسی الگوهای روایی داستانهای رئالیستی در داستان ترس و لرز از غالمحسین ساعدی، بیالون از مجموعۀ آبشوران علی اشرف درویشیان و دختر رعیت از محمود اعتمادزاده با تکیه بر نظریۀ گرمس پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش، تطبیق ساختاری برخی از داستانهای معاصر با نظریه گرمس و مربع معنایی وی و تحلیل برخی وجوه معناهای اجتماعی این آثار است. نتایج پژوهش نشانگر انسجام روایی این آثار و تطبیق آنها با مربع معنایی گرمس و حضور تکرارها و تقابلهای واژگانی است که گفتمان اصلی و پنهان متن را به پیش میبرد و موجب بازنمایی برخی از ابعاد جامعهشناسانه و انسانشناسانۀ آنها میشود.
تحلیل نگرش زندگی به مثابه فرصت از منظر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
102 - 122
حوزههای تخصصی:
آدمی به اختیار خود پا به هستی نگذاشته تا به اراده خود نیز از اینجا رخت بربندد. با اندکی تسامح، تنها اختیاری که در اختیار وی قرار داده شده، فاصله تولد تا مرگ است که از آن به زندگی/عمر تعبیر می گردد. البته برخی این اختیار را در اثر عواملی نادیده می انگارند و برخی نیز که عمدتاً بینش الهی دارند این مجال را «فرصتی» می دانند که باید به درستی درک شود؛ زیرا با اتکا به این رویکرد هم زندگی این جهانی را می توان سامان داد هم زندگی آن جهانی را. اینان معتقدند این زندگی، اندک است و زودگذر، و زندگی دیگر بسیار است و دائمی؛ پس باید بهترین بهره را از آن یافت. این شیوه از زیستن، دارای مؤلفه هایی چون زیستِ آگاهانه، زیست اینجایی، اندیشه آنجایی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، عدم وابستگی و دلبستگی، اراده معطوف به غیر/خویش و هزینه کردِ زندگی در امور شایسته می باشد. آدمی با تکیه بر این مؤلفه ها، زندگی کیفی را تجربه خواهد کرد. اساس این نوع زندگی بر «کیفیت» و «چگونگی» است. به این معنا که طول عمر آدمی مهم نیست، بلکه نوع زیست او اهمیت دارد. آنچه باعث می شود تا نوع انسان ها از این نگاه به زندگی غافل شوند، دو عاملِ تربیت نکردن نفس و عدم توجه به مقوله مرگ است. از این منظر تاکنون به آثار عطار توجه نشده. روش تحقیق، کتابخانه ای و تحلیل محتواست.
بنی آدم اعضاء یک پیکرند (تاملی درباره مشهورترین آموزه اجتماعی سعدی در گلستان)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
39 - 50
حوزههای تخصصی:
سعدی علاوه بر مقام بلند شاعری اندیشمندی اجتماعی نیز هست اما به دلایلی چون فقدان انسجام آراء اجتماعی، خوانش های گوناگون و گاه متضادی از آموزه های اجتماعی او ارائه شده است؛ به عنوان مثال خوانش هایی که از بیت بنی آدم اعضاء یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند، شده است. برخلاف بسیاری که از این بیت برابری انسان ها را استنباط کرده و سعدی را معلمی باورمند به برابری انسان ها دانسته اند، برخی خوانشی دیگر از آن ارائه کرده اند. در مقاله حاضر ابتدا خوانش های متناقض از بیت مذکور آمده، سپس به دلایل این خوانش های متفاوت و متعارض پرداخته می شود و در نهایت تفسیری تازه از بیت مذکور و آموزه اجتماعی آن ارائه می شود. به طور خلاصه آنکه در سنّت اندیشه سیاسی در ایران (از روزگار باستان تا زمان سعدی)، تشبیه جامعه انسانی به بدن تشبیهی با سابقه و مرسوم بوده است. بر اساس خوانش مرسوم از تشبیه جامعه به بدن، همانگونه که ارزش اعضای بدن یکسان نیست (مثلاً سر با ارزش تر از دیگر اعضاء است) ارزش افراد جامعه نیز برابر نیست؛ مراد سعدی نیز از تشبیه جامعه به بدن در بیت بنی آدم اعضاء یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند، تأکید بر نابرابری انسان ها بوده است. به تعبیر دیگر همانگونه که اعضای بدن با یکدیگر تفاوت دارند و از ارزش یکسانی برخوردار نیستند، به باور سعدی افراد اجتماع و ارزش آنها با یکدیگر متفاوت است.