مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تاریخ اندیشه
حوزه های تخصصی:
بیشتر مطالعاتی که در زمینه های گوناگون فرهنگ، تاریخ، زبان، دین، اقتصاد و سیاست ایران انجام می شود، همگان را با جنبه های گوناگون تمدن ایرانی آشنا می سازد. ویژگی های تمدن ایرانی، ناشی از تاریخ خاص ایران است؛ سرزمینی که در دوران طولانی تاریخ خود، از یک سو در معرض نفوذ فرهنگ های مختلف دور و نزدیک بوده و از سوی دیگر، توانسته است بدون آن که مقهور این فرهنگ ها شود؛ با گزینش و ادغام آنها در فرهنگ خود، ترکیبی منحصر به فرد بسازد. از این رو با وجود گسست های سیاسی بزرگ تاریخ ایران، تمدن این سرزمین اهورایی هیچ گاه دچار ناپیوستگی بنیادی نشده است.تمدن و فرهگ ایرانی باستانی در تکوین هویت ایران اسلامی نقش مهمی داشته و میراث اسلامی ایران هم جزو جداناشدنی هر ترکیب تمدنی جدیدی است که در این سرزمین به منصه ظهور رسیده است. ایرانیان در طلب و کسب معارف اقوام دیگر و اقتباس از آنها همیشه نقشی فعال داشته اند، حتی در زمانی که هیچ فشار خارجی، ایرانیان را به این کار وادار نمی کرده است. بنابراین به جرات می توان گفت که تکوین و شکل گیری تمدن ایران، مرهون گفتگوی میان تمدن ها بوده است. این مقاله بر آن است تا با اشاراتی موجز به برخی نکته های کلیدی تاریخ تمدن و فرهنگ ایران -به ویژه در دوران گذر از عصری باستانی به عهدی اسلامی- پیوستگی و نیرومندی فرهنگ زاینده و پربار ایران زمین را به اثبات دوباره برساند.
رهیافتی تاریخی به کاربردی نشدن مفاهیم اسلامی در عرصه ی عمل مطالعه ی موردی: امر به معروف و نهی از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله ای که در کانون توجه این نوشتار قرار دارد، «امر به معروف و نهی از منکر»، است که مانند بسیاری دیگر از مفاهیم اسلامی کاربردی نشده است؛ در این پژوهش، علاوه بر تبیین چیستی و اهمیت این مفهوم، تلاش می شود تا به لحاظ تاریخی این پرسش مطرح شود که چرا امر به معروف و نهی از منکر در جوامع اسلامی کمرنگ شده و کمتر مورد رجوع قرار گرفته است؟ «رویکرد تاریخی» در اینجا به معنای تحلیل مساله به شکل انضمامی و در بسترهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در پاسخ، عمده ترین مشکل در شکل گیری ساختارهای متصلب و بسته سیاسی یا همان نظام های استبدادی پی گیری می شود؛ زیرا مفهوم مستتر در امر به معروف و نهی از منکر، متضمن آزادی فردی و اجتماعی در مواجهه با حکومت است. از این رو به رغم تاکید در متون مذهبی، در عمل و در قالب آنچه که تاریخ می نامیم، پرداختن بدان کمتر مشاهده می شود.
واکاوی رابطة کلام و تاریخ فکر در مطالعات شیعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنّت شرق شناسی به تحلیل تاریخی عقاید شیعه پرداخته است و پیروان چندی از این سنّت نیز در میان باورمندان به تشیع ظهور کرده اند؛ اما این مطالعات در مواردی روشمند نبوده و در برخی موارد، نتایج تأمل برانگیزی را به خصوص در حوزة شیعه شناسی به همراه داشته اند. این در حالی است که به دلیل نیاز به اتّخاذ رویکرد تاریخی در مطالعة عقاید اسلامی از چنین گرایشی در مطالعات اسلامی نمی توان صرف نظر کرد. به نظر می رسد برای بالاترین بهره وری از این نوع مطالعات، باید تلاش کرد تا رویکرد تاریخ فکر غربی را براساس نیازها و دغدغه های بومی، در حوزة شیعه شناسی به کار بست.
با توجّه به این که مهم ترین دغدغه و چالش پیش روی مطالعات تاریخ فکر به خصوص در محافل سنتیتر تعارض آن با عقاید کلامی اولیة شیعه است، به نظر می رسد نخستین گام در مسیر سامان دادن و بومی سازی این حیطة مطالعاتی، تلاش برای بررسی و سنجش نسبت تاریخ فکر با کلام از زاویه های مختلف باشد؛ مقالة پیش رو نخستین تلاش در جهت این مهمّ است.
در این مقاله پس از بیان مباحث مقدماتی، نخست کنکاشی در جهت تبیین دقیق تر مرزهای کلام و تاریخ فکر صورت می گیرد. در مرحلة بعد تأثیر پیش فرض های کلامی بر تاریخ فکر بررسی می شود. در مرحلة سوم دربارة تعارض کلام با تاریخ سخن به میان می آید و تلاش می شود ماهیت این تعارض و بازگشت آن به تاریخ و سپس وظیفة مورّخ در مواجهة با آن بازنمایی شود.
سیری در تاریخ اندیشه های مدیریت آموزشی با نگاهی به تجربه های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، ارائه تصویری تاریخی از روند تحولات فکری مدیریت آموزشی در طول قرن بیستم می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش اسنادی بهره گرفته شد. مرور رویدادهای تاریخی حاکی از آن است که در تاریخ اندیشه مدیریت آموزشی برای گریز از آشفتگی فکری، کوشش گسترده ای با هدف خلق مبنای دانش مدیریت آموزشی صورت پذیرفته است. نخستین بار آشفتگی فکری ادراک شده، گذشته مدیریت آموزشی مبتنی بر عمل (اواخر قرن نوزدهم) را موردتردید قرار داد و زمینه های ظهور جنبش توسعه نظریه در مدیریت آموزشی را در اواسط قرن بیستم فراهم آورد. به رغم قریب به یک صد سال کوشش در این مسیر، بار دیگر و در اواخر قرن بیستم، چالش عدم کفایت جنبش در ایجاد مبنای نظری قوی که منجر به بهبود عمل شود، با پیدایش رویکردهای نوظهور مانند نظریه انتقادی، فمینیسم و پست مدرنیسم مطرح شد و احتمال دستیابی به وحدت نظری در این رشته تضعیف گردید. شاید بتوان دلیل اصلی موضع انفعالی در برابر این انتقادها را در بلاتکلیفی رشته مدیریت آموزشی در نوسان نظری بین حوزه-های مستقل این رشته با سایر رشته های مدیریت دانست که عمدتاً بر اساس پیش فرض های اثبات گرایی تکوین یافته اند.
بررسی روش «تاریخ نگاری ایده ها»ی آرتور لاوجوی در متن منازعات روش شناختی تاریخ اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۳
79 - 106
تاریخ اندیشه طی سده اخیر موقعیت خود را به مثابه یک دیسیپلین یا حوزه مطالعاتی متمایز تثبیت کرده است. به تبع این امر، توجه به مباحث روش شناختی این حوزه مطالعاتی نیز گسترش یافته و مجموعه ای از منازعات روشی را برانگیخته است. عمده ترین منازعات روش شناسی حول مباحثی چون متن و زمینه، مطالعه طولی و عرضی و نیز مسئله عینیت در جریان است. در این مقاله، کار تاریخ نگار آلمانی تبار آمریکایی، آرتور لاوجوی، در بستر این مباحث روش شناسی تاریخ اندیشه مورد توجه قرار می گیرد. او که به واسطه طرح روش «تاریخ ایده ها» در محافل علمی و دانشگاهی شناخته می شود، به رویکرد متن گرا و علاقه مند به مطالعات طولی در تاریخ اندیشه تعلق دارد. بنای رویکرد روشی او بر دو ستون اصلی بنا شده است: نخست، مفهوم «واحد-ایده» که عبارت از ایده های بنیادینی است که دکترین ها و نظریه ها از ترکیب آنها ساخته می شوند و دیگر تأکید بر مطالعه تحول ایده ها در بستر میدان ها و حوزه های مختلف فکری بدون توجه به مرزها و دیوارهای تخصصی و رشته ای
شیراز عصر حافظ و چگونگی بازتولید اندیشه ایرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف شاعران عرفانی، که عموماً با تحولات اجتماعی و سیاسی بیگانه اند، تاریخ سیاسی شیراز قرن هشتم در شعر حافظ بروز یافته است که می توان جوهره آن را اندیشه ایرانشهری دانست. در اواخر دوره ساسانی، مفاهیم متعددی در قالب فرهنگ و اندیشه ایرانیان شکل گرفته بود که ریشه در چندین قرن تمدن و مواجهه با تمدن های دیگر داشت. اندیشه سیاسی ایران باستان یکی از مقولاتی ا ست که در دوران اسلامی تداوم یافت و از آن به اندیشه ایرانشهری تعبیر شده است. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد تاریخ اندیشه آر.جی کالینگوود (Collingwood)، فیلسوف و مورخ انگلیسی، سعی شده است تا بدین سؤال اصلی پاسخ داده شود که چرا وجوه مهم اندیشه سیاسی ایرانشهری در اندیشه حافظ نمود یافته است و تاریخ شیراز آن دوره چگونه بر این اساس تحلیل می شود. یافته های پژوهش که به صورت تحلیلی تاریخی به دست آمده، نشان می دهند که رویکرد سیاسی حافظ در اشعارش با اندیشه ایرانشهری پیوند داشته و مدح و ذم شاهان زمانه در راستای مؤلفه های این اندیشه صورت گرفته است.
کاربست روش شناسیِ اسکینر در تفسیر متون تاریخ نگاری و تاریخ اندیشه ایرانی -اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
متون تاریخ اندیشه عمدتاً با توجه به تمرکز و ابتنائشان بر ذهنیّت اندیشمندان و نظریه پردازان گذشته، واجد محتوا و ماهیت متمایزی نسبت به دیگر متون تاریخ نگارانه هستند. از آنجا که ذهنّیت هر اندیشمند، متأثر از مؤلفه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، مذهبی، فلسفی و فرهنگی است، تحلیل و بررسی اینگونه متون مستلزم ابزارها و روش های میان رشته ای است. چرا که تنها با کاربرد یک روش شناسی میان رشته ای است که می توان همه این مؤلفه های متنوع را به درستی تحلیل نمود. از میان روش شناسی های موجود در این زمینه، روش شناسی قصدی زمینه گرای کوئنتین اسکنیر استاد و پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی، یکی از پرکاربردترین ها بوده است. گرچه عمدتاً تمرکز مطالعات اسکینر بر حوزه اندیشهٔ سیاسی بوده است، اما روش شناسی او بر پایه و اصول میان رشته ای بنا شده و هم خود او و هم شارحان و مفسران آثارش، این روش شناسی را در رشته های مختلف علوم انسانی به کار بسته اند. از این رو در این مقاله تلاش شده تا با روش تحلیلی توصیفی، و با ذکر نمونه های متعددی از متون تاریخ نگاری و تاریخ اندیشه ایرانی اسلامی، کاربست روش شناسی میان رشته ای اسکینر در اینگونه متون مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنابر یافته های مقاله، مطالعه و بررسی متون تاریخ نگاری و تاریخ اندیشه ایرانی اسلامی با توجه به تأثیری که از حوزه های مختلف علوم انسانی می پذیرند، نیازمند روش شناسی های میان رشته ای است. در این میان روش شناسی میان رشته ای اسکینر با توجه به تأکیدی که بر «قصد و نیّت» نویسنده دارد، می تواند به میزان قابل توجهی به فهم این متون و به ویژه بررسی انتقادی بسیاری از آنها کمک کند.
نقد و بررسی کتاب تاریخ اندیشه ایرانی: اندیشه، فرهنگ و آئین ایرانیان در عهد باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۰)
231-257
کتاب «تاریخ اندیشه ایرانی: اندیشه، فرهنگ و آئین ایرانیان در عهد باستان» نوشته آذرمیدخت فرهیخته والا توسط نشر نامه فردوسی به زیور طبع آراسته شده است. این مکتوب از معدود آثاری است که سعی داشته است تاریخ اندیشه را در ایران باستان بنگارد. کوشش بنیادین و اساسی نویسنده «گردآوری و تدوین مجموعه گزارش ها و اطلاعات پراکنده از فرهنگ، اندیشه و جهان بینی انسان عهد باستان ایران» بوده است. نگارنده هم چنین در این کتاب سعی داشته است با اتکا به «درست ترین داده ها» از منابع مکتوب به گردآوری و تدوین مجموعه گزارش ها و اطلاعات پراکنده از فرهنگ، اندیشه و جهان بینی انسان و جامعه عهد باستان ایران بپردازد. هدف مقاله حاضر نقد و بررسی کتاب مذکور از نظر ابعاد گوناگون صوری، ساختاری، محتوایی و روش شناختی است؛ بنابراین به جهت دست یابی بدین مهم از شیوه نقد و بررسی براساس «اصول راهنمای تهیه مقالات نقد نشریه علمی-پژوهشی پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی» بهره گرفته شده است. پرسش بنیادین این پژ وهش آن است که نویسنده تا چه میزان در رسیدن به اهداف مذکور موفق عمل کرده است. روش این پژ وهش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی است.
متفکر پایان ناپذیر پنسیلوانیا: نگاهی به زندگی و اندیشه ویلبر زلینسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
907 - 936
حوزه های تخصصی:
تک نگاری حاضر تأملاتی درباره ویلبر زلینسکی است که در چند فقره به شرحی از زندگی، آثار و تأثیرات او در حوزه جغرافیا می پردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و پارادایم تفسیری به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا سعی در پاسخ به پرسش ها و تجمیع موضوع اندیشگی زلینسکی شده است تا از این طریق تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری ایشان را از اواخر دهه 1940 از منظر فلسفی جغرافیایی رصد و مورد خوانش معرفتی قرار گیرد، و روندها و تغییر پارادایمی و نگرشی، هویت رشته ای و عمل تحقیقی ایشان را تا آخرین سال های عمرش از منظر تاریخ نگاری اندیشه ای و زندگی نامه نگاری در جغرافیا موردبررسی و نقد قرار داده شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زلینسکی از معدود جغرافیدانان «چندبعدی و متضلع» بوده است. هم با مفاهیم جغرافیای جمعیت و جغرافیای فرهنگی به نیکی آشنا بود، هم در دنیای ادبیات، شعر و موسیقی زندگی کرده، طوری که او را پیانیست به سبک بتهوفن می شناسند و هم از نظام معرفتی کارل ساور، گلن تروارتا و جان کرتلند رایت بهره برده، و نقش و مسئولیتی عظیم را برای جغرافیدانان در حوزه های قومیتی، اجتماعی و اکولوژیکی قائل بوده، به گونه ای که ما را مواجه با متفکر پایان ناپذیر کرده که قرار دادن او ذیل مکتب برکلی مسئله دار است. او چنان تحولات معرفت شناسانه جغرافیایی عصر خویش را رصد کرده، که با توسل به مفهوم «انسان رنسانسی» امروزه می توان از طریق مفاهیم و نگاه های بصیرت بخش او، امور و پدیده های جغرافیایی را با اعتماد خاص، و به عنوان مرجعی قابل استناد به تأمل نشست.