شاهپور شهولی کوه شوری

شاهپور شهولی کوه شوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

نقد کهن الگویی شخصیّت مردان از مجموعه داستان های «یکی بود یکی نبود» از محمّدعلی جمال زاده با تکیه بر نظریه های جین شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمدعلی جمال زاده یکی بود یکی نبود شخصیت جین بولن کهن الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۶
تاکنون نظریّه های متنوّعی در شاخه های گوناگون علمی درباره مقوله شخصیّت مطرح شده که آراء جین شینودا بولن از آن جمله است. او با رویکردی کهن الگویی و نظرداشت اسطوره های یونانی به بازنمایی ابعاد جدیدی از هر شخصیّت بر مبنای صفاتی که دارند، پرداخته است. نظرات بولن در ارائه خوانشی نوین از متون داستانی و شخصیّت های حاضر در آن، تأثیری مطلوب دارد. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، شخصیّت های مجموعه یکی بود یکی نبود از محمدعلی جمال زاده بر اساس آراء کهن الگویی شینودا بولن بررسی شده است. در اینجا ویژگی های کهن الگویی شخصیّت ها با توجّه به کنش ها و عملکرد روانی آنان مورد نظر است که می تواند لایه های پنهان شخصیّت ها را بروز دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد در کلّیّت این مجموعه شاهد نفوذ کهن الگوهای هادس، زئوس، هفائستوس، دیونوسوس و هرمس در دنیای درون و بیرون شخصیّت ها بوده ایم که برآیند این اثرگذاری گاهی مثبت و گاهی منفی بوده است. این امر بیانگر اعتقاد جمال زاده به خاکستری بودن شخصیّت انسان ها و زدودن غبار مطلق انگاری (خوب یا بد) در مواجهه با دیگران است. همچنین، مشخص گردید که شیخ جعفر در داستان رجل سیاسی دارای پیچیده ترین شخصیّت که نشانه هایی از کهن الگوهای زئوس (قدرت طلبی)، هرمس (حقه بازی و پیام رسان)، هفائستوس (عدم رضایت درونی، ضعف در مهارت های سیاسی و ...) در کنش، گفتار و اندیشه وی دیده می شود. شخصیّت های دیگر، کاملاً ساده و قابل پیش بینی خَلق و پردازش شده اند.
۲.

تاملی در هنجارگریزی به عنوان شگردی در مضمون سازی در منظومه مجنون و لیلی از امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیرخسرو دهلوی مجنون و لیلی مؤل فه های فرمالیستی هنجارگریزی صور خیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
شاعران با کاربست شیوه های گوناگون زبانی، برای تصاویر ثابت و تکراری، نوآوری می آفرینند و کلام خود را از زبان روزمرّه و عادّی فاصله می دهند. این موضوع باعث اقناع حسّ زیبایی شناسی مخاطب و سهولت در فرآیند انتقال مفاهیم واحد به مخاطبان می شود. در نقد فرمالیستی، هنجارگریزی زبانی و معنایی از جمله روش-های اصلی اهل ادب برای دور کردن کلام از ابتذال و عادت های زبانی معمول و شگردی در راستای مضمون سازی است. امیرخسرو دهلوی در آثار خویش به ویژه مجنون و لیلی با هنجارگریزی های هدفمند و آگاهانه مانع ابتذال کلامی شده و شعری نوآورانه و دارای مضامین جدید آفریده است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به روش توصیفی-تحلیلی، اصلی ترین شگردهای تمایزگذار امیرخسرو برای گریز از قواعد و مناسبات متعارف زبان روزمرّه در منظومه مجنون و لیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمودهای اصلی هنجارگریزی در این اثر عبارتند از: «تشبیه»، «استعاره»، «تشخیص» و «کنایه». شاعر به کمک تشبیه، با ایجاد بی ثباتی آگاهانه در معنای دال ها بر پویایی نشانه های زبانی در اشعار خویش افزوده و خطّ مشی ادبی مستقلّ خود را نسبت به نظامی گنجوی ترسیم کرده است. همچنین، به واسطه کاربست استعاره و تشخیص، مدلول های ارجاعی و صریح واژه ها بی اعتبار شده و مدلول های ادبی جدیدی جایگزین گردیده است. افزون بر این، امیرخسرو در غالب موارد از کنایه های زودیاب بهره برده است که این امر در کاهش خلاقیت ادبی و نقش مخاطب در خوانش متن و جایگاه او در فرآیند کشف روابط هنجارگریز اثرگذار بوده است.
۳.

بررسی جلوه های زیبایی شناختی و کهن الگویی رمان «بوف کور» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق هدایت بوف کور کهن الگو یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
کهن الگوها یا آرکی تایپ ها یا سرنمون ها ، مفاهیمی ازلی ابدی هستند که در ذهن انسان ها قرار دارند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. کهن الگوها مصادیقی مانند : عشق ، مرگ ، ترس ، شادی ، قهرمانی ، فداکاری ، راهبری ، کینه ، دشمنی و . . . . را بیان می کنند . اوّلین بار کارل گوستاو یونگ ، به اهمیّت کهن الگوها پی برد و در کتاب هایش به آن ها پرداخت . کهن الگوها نقش مهمّی در ادبیّات و هنر دارند . درواقع ادبیّات و هنر محملی مناسب برای بروز و ظهور و بازآفرینی کهن الگوهاست . این تحقیق به بررسی جلوه های زیبایی شناختی و کهن الگویی رمان بوف کور صادق هدایت می پردازد . بر اساس یافته های این مقاله ، راوی بوف کور نماد کهن الگوی یک قهرمان شکست خورده است . او در وصال با آنیمای خود زن اثیری با ناکامی مواجه می شود . او همچنین درجریان تبدیل «خود» به انسان نوعی ، متوجّه دگرگونی خویشتن در ابعاد روحی و جسمی شده و تجربه از دست دادن نخستین «ابژه عشق» او را دچار نوعی اضطراب با علائم مشخّص می کند و این چنین می شود که در جذب محبّت کهن الگوی مادر و جانشین او عمه ، ننجون نیز ناکام می ماند . او داستان زندگی خود را می نویسد تا سایه اش را بشناسد و در پایان متوجّه می شود که سایه او ، همان پیرمرد خنزرپنزری است . به طور کلی در این اثر از 7 نماد و جلوه کهن الگویی استفاده شده است . روش پژوهش در این جستار ، تحلیلی توصیفی است .اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل کارکرد کهن الگوها در داستان بوف کور صادق هدایت.بررسی زیبایی شاختی و کهن الگوهای پرکاربرد در داستان بوف کور صادق هدایت.سوالات پژوهش:کهن الگوها در داستان بوف کور صادق هدایت چه نمود و جلوه ای دارند؟کدام کهن الگوها در داستان بوف کور صادق هدایت، نقش و بازتاب بیش تری دارند؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان