مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مجلس گویی
حوزه های تخصصی:
مجلس گویی از شیوه های کهن تعلیم و تبلیغ موضوعات دینی و عرفانی در میان مردم عامه است. متصوفه نیز این شیوه را در خانقاه ها به کار می بسته اند. از آن جا که بسیاری از صوفیان بزرگ اهل وعظ و منبر بوده و کتاب هایی نیز تالیف کرده اند، بی شک این شیوه در تدوین آثارشان تاثیر داشته است. در این مقاله، شیوه مجلس گویی در مجالس سبعه مولوی بررسی شده است. خطابی بودن نثر، به کار بردن شیوه گفتگو، ترجمه آیات و احادیث، آوردن دعا و مناجات در جای هایی از سخن، استناد به داستان و حکایت و مثال و تمثیل در توضیح و تبیین مطلب، استناد به شعر، توصیف صحنه ها و حالات به شیوه داستان نویسان و استفاده از سجع از ویژگی های مجالس است. آن چه مطالب را در مجالس به هم پیوند می دهد، اصل تداعی ذهنی است. در مجالس مولوی از شیوه های بلاغی مانند تکرار و تاکید و پرسش و امثال آ ن ها نیز در القای مطلب به مخاطب استفاده شده است. به کار بستن بیشتر شیوه های مذکور براساس رعایت مقتضای حال است
بررسی و تحلیل «هفت بزم انوشیروان» در شاهنامه به عنوان نمودی از «مجلس گویی» در ایران پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجلس گویی یکی از گونه های سخنوری است که در کارنامه فرهنگی ایرانیان برگ و باری چشمگیر داشته است. با درنگی در منابع و متون کهن می توان رگه هایی از این کارکرد فرهنگی را در دوره های گوناگون باز جست. شاهنامه فردوسی؛ بویژه بخش تاریخی آن که بر منابع پیش از اسلام تکیه دارد، در لا به لای رویداد ها و روایات عصر ساسانی که بیش و کم رنگ و بوی سیاسی دارد، دریچه ای به فضاهای فکری و فرهنگی آن عصر می گشاید و از چگونگی اندیشه های جاری آن روزگار خبر می دهد. مسائلی چون هستی شناسی، پرسش های کلامی، ارزش سخن و سخنوری، آداب و آیین سخن گفتن، شیوه های ملک داری، حقوق اجتماعی مردم، نقش پادشاه و دین و دولت، بخشی از آن موضوعات است. این مطالب در چارچوب و با سازو کاری مطرح شده است که با روش مجلس گویی در دوره اسلامی شباهت نزدیک دارد. یکی از برجسته ترین نمونه ها «هفت بزم نوشروانی» است. در این مجالس که با حضور پادشاه تشکیل می شد؛ بزرگمهر به طرح مسائلی حکمت آمیز پرداخته است که پرسش و پاسخ در آن پر رنگ تر از گونه های دیگر سخنوری است. این نوشتار در پی بررسی و تحلیل هفت بزم انوشیروان به عنوان نمونه ای از مجلس گویی در ایران پیش از اسلام است که بر پایه روایت شاهنامه سامان می یابد.
مبانی نظری و کارکردهای عملی جایگاه مخاطب در نگاه سخنوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجلس گویی ریشه دارترین سنت فرهنگی و گسترده ترین شیوه نشر و ترویج باورهای دینی، اخلاقی و آیین زندگی است و مهم ترین ابزار تعلیم و تربیت در گذشته بوده است و آثار بسیاری در ادبیات فارسی برآمده از مجالس عرفانی است. این سنت که هم اکنون نیز یکی از کارآمدترین رسانه هاست، بر محور مخاطب شکل می گیرد و بسیاری از ویژگی های ساختاری و محتوایی آن، متاثر از نگاه مداوم به مخاطب است.
این جستار با گزینش دسته ای از آثار برجسته در زمینه مجلس گویی (مانند آثار عین القضات، احمد جام، بهاء ولد، مولوی، سلطان ولد و...) و بر اساس اهمیت عنصر مخاطب در این متون، به واکاوی شیوه های شناخت و برآورد گویندگان این مجالس از مخاطبان پرداخته است.
با توجه به مخاطب، سخنِ مجلس گویان در گفت و گو با عام و خاص، نوسان داشته است و لحن ایشان نیز در خطاب ها، شیوه های پرسش و تنبیه و تحذیر تغییر یافته است. توجه سخنوران به ماهیت کلام و بیان ظرایف و دقایق سخن، توصیف ویژگی های مخاطب حقیقی، سنجش ظرفیت مخاطب و رعایت اقتضای حال وی، حاصل نگاه ویژه مجلس گویان به مخاطب است.
افزون بر این، کاربرد انواع حکایت ها و تمثیل ها، بهره گیری از موسیقی واژه ها و ایجاز و سادگی سخن رهاورد نگاه به مخاطب است.
ابوعلی فارمدی؛ عارفِ سخنور و حلقه مکمّل تصوّف عاشقانه و عالمانه خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
146 - 168
حوزه های تخصصی:
قرن پنجم هجری از لحاظ رشد کمّی و کیفی در حوزه هایی چون: تصوّف، تفسیر، حدیث، فقه، کلام، وعظ و خطابه، نقطه عطفی در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر محسوب می شده، بویژه در دو شاخه تصوف عاشقانه با تأکید بر «محبّت و عشق و جوانمردی» و تصوف عالمانه با محوریت «آشنایی با معارف اسلامی»، اهمیت بسزایی دارد. ابوعلی فارمدی (م 477) یکی از عارفانِ همین قرن است که منظومه فکری وی را مجمع البحرینی از اندیشه های صوفیانه و معارف اسلامی تشکیل می داد. مهارت و استادی فارمدی در سخنوری و مجلس گویی و برپایی مجالسِ وعظ و تذکیر، زبانزد خاص و عام بوده و القابی چون: «لسان الوقت» و «زبانِ خراسان» را برای وی به ارمغان آورده است. فارمدی به همراه پنج عارف دیگر به نام های: «ابوعلی رودباری، ابوالقاسم نصرآبادی، ابوعلی دقّاق، ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم کُرَّکانی»، زنجیره تصوف عاشقانه و عالمانه خراسان را در قرون چهارم و پنجم تشکیل می داده، در منظومه عرفانیِ مشترک خود بر مضامین و بن مایه هایی چون: «مجلس گویی، تبحّر در معارف اسلامی، رعایت حرمت و ادب نسبت به پیر و استاد، شریعت مداری و احیای شیوه زاهدانه سَلَف، اعتقاد به محبت و لطف و رحمت خداوند، تسامح و خوش رفتاری و بی تعصّبی، حریّت و فتوّت و سرانجام نظام تفکّر حلاّجی»، تأکید می ورزیدند. در این مقاله کوشیده ایم ضمن مختصری در احوال و زندگی فارمدی، به نقش و اهمیت او در تکمیل و به سامان رساندن میراث و جریانی که از ابوعلی رودباری شروع شده و به شخص فارمدی ختم می شد، بپردازیم تا زوایای پنهان و جذّابیت و هنرسازه های تصوف خراسان، بیش از پیش آشکار شود.
بررسی کارکرد ابزار «تمثیل و حکایت» در مجالس تعلیمی صوفیانه
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از نثرهای صوفیانه، نثرهای تعلیمی است که دربردارنده ی تعلیم اصول و مبانی اعتقادات دینی و عرفانی از سویی و تبلیغ عرفان و تصوف در میان مردمان عامه و متوسط جامعه از دیگر سو بوده است. به این نکته باید اشاره داشت که یک گونه از نثرهای تعلیمی و تبلیغی مجالس وعظ صوفیانه است. برپایی مجالس وعظ و به تعبیری «مجلس گفتن» در ایران پس از اسلام از رسم های کهن بوده و به عنوان یکی از راه های فهم تعلیم و تبلیغ اعتقادات دینی و عرفانی به شمار می آمده است. از آن جایی که مخاطبان مجالس وعظ، مردم عوام و متوسط جامعه بوده و آنان را یارای شنیدن استدلال های عقلی آن چنانی نبوده است، گوینده مجلس کوشیده است تا مطالب را برای آنان حسی و ملموس کند و به جای استدلال با مثال و تمثیل و حکایت و جز آن مطالب را تبیین و تشریح نماید. در این پژوهش، نگارنده بر آن است که با نگاهی به نثر عمده ترین مجالس تعلیمی صوفیه، یکی از بارزترین ویژگی های این گونه نثرها - فراوانی حکایت، تمثیل و مثال - را بکاود و اهداف و اغراض گویندگان و نویسندگان این مجالس را از کاربرد این ابزار و عناصر مورد بررسی قرار دهد.
سیف الدّین باخرزی و دو مجلس منتشرنشده از او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۵پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
235 - 256
سیف الدّین باخرزی از مشاهیر عرفای قرن هفتم هجری است که در منابع کهن از اشعار و نامه ها و مجلس گویی های او یاد شده است. با این حال، تا کنون مجلسی از او به صورت کامل به چاپ نرسیده تا نمونه ای باشد برای تحقیق درباره مجالس او. مجالس او جزو قدیم ترین نمونه های مجالس زبان فارسی است که برای شناخت بیشتر حالات و روحیات باخرزی مفید است. در این مقاله دو مجلس نویافته از سیف الدین باخرزی تحلیل و تصحیح شده است.
صور خیال در نثر مجالس عرفانی قرن پنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
117 - 150
حوزه های تخصصی:
نثر مجالس عرفانی در قرن پنج دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر نثرهای ادبی متمایز می کند. ویژگی هایی که می توان آن ها را در دو حوزه لفظی و معنوی مورد بررسی و تفحص قرار داد. از آنجایی که بیشتر مخاطبان مجالس عرفانی از طبقه متوسط و عموم مردم جامعه بودند، آرایش لفظی و معنوی کلام موجب عذوبت و شیوایی سخن می شد و موافق طبع مخاطبان بود. همچنین ماهیت اندیشه های عرفانی که غیر محسوس و انتزاعی است؛ اقتضا می کند که مشایخ برای نیل به اهداف تعلیمی خود از برخی مقوله های بلاغی نظیر تشبیه، تناسب، ترکیبات کنایی و بخصوص تمثیل که در محسوس کردن امور معقول بسیار کاریی دارد، استفاده کنند. در این مقاله سعی شده ضمن تبیین و بررسی عناصر بلاغی در نثر مجالس متصوفه قرن پنجم و ذکر اهمیت به کارگیری آن ها در مسیر تعلیم مفاهیم عرفانی با آوردن مصادیقی از کتب منثور در حوزه مجلس گویی صوفیانه، نحوه بهره جویی مشایخ از این فنون را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که مشایخ صوفیه قرن پنجم در مجالس و محافل خود برای نیل به مقاصد تعلیمی و هر چه ملموس و مفهوم کردن مطالب عرفانی از ادوات صور خیال به ویژه تمثیل، استعاره وتناسب -البته با شدت و ضعف هایی نسبت به هم- بهره وافر برده اند.
بررسی و تحلیل مجالس وعظ شیخ ابوسعید ابی الخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
237 - 266
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای پخش و اشاعه تعالیم صوفیه، گسترش مواعظ، اندرزها و توصیه های گران بهای پیران و مشایخ تصوّف است که بر منابر و کرسی ها و حلقه های بحث و درس با حضور شاگردان، طالبان، مریدان و هواداران تشکیل می شد، و به صورت ملفوظات و تقریرات بیان می گردید. به این گونه جلسات و حلقه های بحث و درسِ صوفیان که نوعی سخنرانی مکتوب با لحن گفتاری و خطابی توأم با پند، اندرز و موعظه است و برحسب اشاره شیخ و مراد و یا به استدعای مردم و مریدان تشکیل می گردید، مجلس وعظ می گویند.شیخ ابوسعید ابی الخیر (متوفی440 ﻫ .ق) در پایان مجاهدات بسیار، سرانجام به تربیت و ارشاد طالبان مشغول شد و در نیشابور، مهنه، طوس و... مجالس وعظ او بسیار مورد توجه علاقه مندان واقع شد. به دلیل اطلاعات وسیع و کثیر در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و ادبیات، مواعظ وی همواره سرشار از این گونه مباحث بود و به سبب ذوق لطیف و حدّت ذهن و حسن محاوره، حاضران در مجلس را مجذوب خود می کرد.در این مقاله سعی شده است ابعاد مختلف مجالس شیخ ابوسعید ابی الخیر بر اساس کتاب های حالات و سخنان ابوسعید ابی الخیر(جمال الدین ابوروح) و اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی سعید(محمّد بن منور)، که در این زمینه بسیار حکایت کرده اند، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. همچنین انگیزه های شیخ ابوسعید برای برگزاری مجالس وعظ، نحوه آغاز و ختم سخن، حالات درونی ابوسعید و حاضران در مجالس، محتوای مجالس، زینت های سخنوری، طرز بیان و لحن سخن (شامل لحن های آمرانه، خطابی، نصیحت گرانه و...) با ذکر شاهد مثال های متعدد تحلیل می شود.