ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۵۲۱.

ترامتنیت در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیینه اسکندری اسکندرنامه امیرخسرو دهلوی بینامتنیت ترامتنیت نظامی گنجوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۳
اسکندر مقدونی یکی از مشاهیری است که سرگذشت تاریخی وی در منابع ایرانی-اسلامی دستخوش تغییروتبدیل های فراوانی شده و در سالیان دراز، نوعی از آثار ادبی به نام اسکندرنامه ها را به وجود آورده است که اکنون نمونه هایی از آن ها به نظم و نثر موجود است. ازجمله این آثار می توان به آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی اشاره کرد که به تقلید از اسکندرنامه نظامی گنجوی سروده شده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای یادداشت برداری کتابخانه ای صورت گرفته، تلاش شده است تا انواع روابط متون در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی برپایه نظریه ترامتنیت ژنت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گیرد. پژوهش برپایه این پرسش شکل گرفت که در کتاب آیینه اسکندری دهلوی، برجسته ترین رابطه از میان انواع روابط ترامتنی نظریه ژرار ژنت کدام است؟ برای پاسخگویی به سؤال تحقیق، به بررسی متن آیینه اسکندری و مجموعه ای از روابط میان متنی آن پرداخته شد. نتایج اولیه حاکی از آن است که مهم ترین رابطه ترامتنی آیینه اسکندری بیش متنیت براساس رابطه برگرفتگی با کتاب اسکندرنامه نظامی است.
۵۲۲.

بررسی استعاره های شناختیِ وحدت وجود در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره شناختی استعاره مفهومی وحدت وجود مثنوی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۰
هدف از پژوهش حاضر تحلیل استعاره های شناختی/مفهومی وحدت وجود در مثنوی مولانا با روش توصیفی-تحلیلی است. با بررسی وحدت وجود در قالب استعاره های شناختی، منظرهای جدید و تصاویر منسجمی از وحدت وجود برای مخاطبان نمایان می شود. براساس نظریه استعاره شناختی، استعاره پدیده ای شناختی است و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیده شناختی است و استعاره به هرگونه فهم و بیان تصوّرات انتزاعی در قالب تصوّرات ملموس تر اطلاق می شود. اساس رابطه این دو حوزه ادراکی به صورت تناظرهایی است که «نگاشت» نامیده می شود. در این تحقیق مفهوم ذهنی «وحدت وجود» قلمرو مقصد است (قلمرویی که نگاشت بر آن صورت می گیرد) و یکی از خوشه های تصویریِ عینیِ «نور»، «آب»، «باده، »«موسیقی»، «شیرینی»، «بهار»، «دلربا» و «آتش» قلمرو مبدأ است (قلمرویی که نگاشت می شود). می توان «وحدت وجود» (طرف انتزاعی/حوزه مقصد) را با این محسوسات (حوزه مبدأ/دهنده) منطبق کرد و کلان استعاره هایی را به دست آورد که هر یک از آن ها خرده استعاره هایی را در بر دارند. با این اوصاف، تحلیل مفهوم «وحدت وجود» در چارچوب نظریه شناختی از این منظر که دریچه ای جدید بر دریافت نظام ذهنی مولانا می گشاید و مفهوم انتزاعی وحدت وجود را عینی تر و ساختارمندتر می کند، اهمیت می یابد؛ کاری که نخستین بار این پژوهش به آن می پردازد. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم محور اصلی و مرکزی اشعار مولانا و هم سلکانش وحدت وجود و تصاویر مربوط به آن است و مخاطبی که بر استعاره های شناختی وحدت وجود اشرافی ندارد، نمی تواند جهان شاعرانه-عارفانه کسانی همچون مولانا را درک و کشف کند و ظرایف ذهنی و لایه های پنهان اندیشگانی او را دریابد.
۵۲۳.

تحلیل زیباشناختیِ ارتباط معشوق و طبیعت در مجموعه شعر «صد غزل عاشقانه» اثر پابلو نرودا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر طبیعی شعر معاصر زیبایی شناسی پابلو نرودا صد غزل عاشقانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۵۹
بهره مندی از عناصر طبیعی، یکی از شگردهای ادبی است که شاعران و نویسندگانِ سراسر جهان در قالب ها و ساختارهایی متنوع به واسطه ی آرایه های ادبی مانند تشبیه، استعاره، مجاز، نماد و ...، از آن سود جسته و می جویند. در این جستار تلاش برآن بوده که  به روش تحلیل محتوا و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی، به نحوه ی بهره مندی شاعر سرشناس شیلی، پابلو نرودا از این عناصر طبیعی و تحلیل زیباشناسانه ی کاربرد آنها در مجموعه ی شعر صد غزل عاشقانه پرداخته شود. نرودا به دلیل نگاه ژرف و شناخت عمیق از جهان پیرامون خود و عناصر طبیعی موجود و انعکاس این عناصر در شعرش از اشتهار خاصی در جهان برخوردار بود و این مقاله ارزش های ادبی و زیبایی شناختی عاشقانه های وی را در تجلی معشوق و شباهت وی با زنانگی موجود در عناصر طبیعی برجسته می کند. عناصر طبیعی در شعر او مضمون های متنوعی را به طور نمادین و استعاری از زیبایی های ظاهری و باطنی معشوق ترسیم می کنند. عناصری همچون خاک که نماد زایندگی و بالندگی است و آب و باران که نماد حیات، زیبایی و شور و امید ند. استفاده ی نرودا از این عناصر، نشان دهنده ی تسلط او بر زبان و قدرت تخیل بی نظیر او در خلق تصاویر بدیع و معانی عمیق است. این عناصر به غنای ادبی و زیبایی شناختی این مجموعه شعر افزوده اند و به خواننده در درک عمیق تر احساسات و تجربیات شاعر کمک می کنند.
۵۲۴.

بررسی تطبیقی طرح واره های نقش جنسیتی در رمآن های کاش چیزی نمی ماند جز لحظات شیرین اثر ویرژینی گریمالدی و عادت می کنیم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گریمالدی پیرزاد طرح واره نقش جنسیتی استیونز زن مادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۱
این جستار به بررسی طرح واره های نقش جنسیتی در دو رمان" کاش چیزی نمی ماند جز لحظات شیرین" اثر ویرژینی گریمالدی، نویسنده ی معاصر فرانسوی و "عادت می کنیم "از زویا پیرزاد، نویسنده ی معاصر ایرانی، بر پایه نظریه ی طرح واره های نقش جنسیتی جان استیونز می پردازد. ادبیات، به ویژه رمان، با توجه به اینکه، بیشتر نسل جوان را مخاطب قرار می دهد، نقش بسزایی در شکل گیری طرح واره های ذهنی نزد مخاطبین خود دارد. این دو نویسنده در آثار خود نمونه های بسیاری از طرح واره های نقش جنسیتی را در جوامع خود به تصویر کشیده اند. شخصیت های اصلی هر دو رمان نقش مادر میان سال را در جوامع خود ایفا می کنند. آنچه پژوهش حاضر را به عنوان یک ضرورت در ذهن نگارنده مطرح کرده است، بررسی تفاوت ها و شباهت های چالش های پیشروی زنان و مادران بدون همسر، و شیوه ی رویارویی با آنها در این دو فرهنگ است. پرسش اصلی در جستار حاضر این است که پربسامدترین طرح واره های جنسیتی در این دو رمان چه هستند و آیا این دو نویسنده موفق به درهم شکستن طرح واره های جنسیتی منفی زنانه - مادرانه شده اند؟ تحلیل رویدادها، رفتار، گفتمان و زندگی فردی و اجتماعی شخصیت های دو داستان بر پایه نظریه طرح واره های نقش جنسیتی استیونز نشان می دهد که گریمالدی، نویسنده ی معاصر فرانسوی در این زمینه موفق تر عمل کرده است. وی توانسته است با حفظ طرح واره های مثبت زنانه، طرح واره های منفی را در شخصیت اصلی داستان خود تعدیل و اصلاح کند. پیرزاد اگرچه کوشیده است با نسبت دادن چندی از طرح واره های فرعی و گاهی سطحی مردانه به شخصیت های اصلی رمان خود، دست به کلیشه زدایی بزند ولی درنهایت موفق به درهم شکستن طرح واره های منفی غالب زنانه نشده است.
۵۲۵.

خوانش رمان آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز از دیدگاه تاریخ گرایی جدید؛ پیپ و ایده آل های دوره ی ویکتوریا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرمان های ویکتوریایی تاریخ گرایی جدید کودکان آرزوهای بزرگ واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۵۷
کودکی دوران مهمی از زندگی همه ی انسان هاست و شرایط موجود در دوران کودکی تاثیر بسزایی در آینده ی هر فردی دارد. چارلز دیکنز یکی از نویسندگانی است که با انتخاب کودکان به عنوان قهرمان بیشتر رمان هایش، بیش از دیگران به مسئله ی  کودکی پرداخته است. عصر ویکتوریا، دوران طلایی ادبیات کودکان نامیده می شود؛ اما جامعه ی ویکتوریا درمورد کودکان به طورمتناقضی عمل می کند؛ زیرا دوران کودکی را به عنوان یک دوره ی ضروری در زندگی یک فرد می داند، اما به اکثر کودکان این فرصت را نمی دهد که رشد و انتقال ایمن به بزرگسالی را تجربه کنند. رمان آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز به طورخاص بینش بزرگی از جامعه ی ویکتوریا را ارائه می کند. شخصیت های کودک دیکنز یا یتیم هستند یا اینکه والدینشان مشخص نیست و رمان های او مملو از کودکانی است که مورد غفلت یا آزار قرار گرفته اند. دیکنز تصویری بسیار واضح از دوران کودکی را در رمان خود ترسیم می کند. خواننده می تواند وارد ذهن قهرمان کودک رمان شود و جهان را از چشم یک کودک در عصر ویکتوریا ببیند. نگارنده بر این باور است که دیکنز با انتخاب یک کودک به عنوان قهرمان رمان خود و با بیان واقعیت ها در مورد کودکان، توانسته است ایده آل های دروغین ویکتوریایی در مورد کودکان را درهم بشکند. شایان ذکر است که مطالعات در مورد تحلیل رمان های دیکنز از دیدگاه تاریخ نگاری جدید بسیار محدود انجام شده است و رمان آرزوهای بزرگ به عنوان رمان کمتر بررسی شده از این دیدگاه انتخاب شده است. در تحلیل ایده آل های کودکان تاثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوره ی ویکتوریا و نیز شرایط زندگی خود دیکنز در نظر گرفته می شود. از آنجا که رویکرد تاریخ گرایی جدید بر این فرض استوار است که یک متن ادبی را باید محصول زمان، مکان و شرایط آن دانست، رویکردی مناسب برای تحلیل ایده آل های کودکان در رمان آرزوهای بزرگ می باشد. دیکنز در این رمان با استفاده از تجربه ی خودزیسته و نیز درک درست و منصفانه از شرایط تاریخی واجتماعی حاکم بردوره ی ویکتوریا، تصویری واقعی از شرایط کودکان ارائه کرده است.
۵۲۶.

اقلیّت سازی کارائیبی در قلمروی اروپایی: بازخوانی رابینسون کروزو در پانتومیم نوشته ی دِرِک والکات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دِرِک والکات پانتومیم رابینسون کروزو ادبیات اقلیت اروپامحوری قلمروزدایی شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۶۱
دِرِک والکات در پانتومیم به خوانش منحصر به فرد خود از رمان رابینسون کروزو نوشته ی دَنیل دفو، رمانی که بخشی از حافظه ی فرهنگی غربی را تشکیل می دهد، می پردازد. آنچه او به عنوان نویسنده ای غیر اروپایی انجام می دهد، ورود به قلمروی زبان و ادبیات اروپایی و قلمروزدایی آن به منظور بیان دغدغه های جمعی بومی خود است. از آنجا که رمان رابینسون کروزو حاوی ارزش های استعماری است، والکات آن را نقطه ی شروع مناسبی برای مقابله با اروپا محوری موجود در ادبیات غرب و تولید ارزش های ضد استعماری می داند. مقاله ی پیش رو از مفاهیم «ادبیات اکثریّت»، «ادبیات اقلیّت»، «قلمروزدایی» و «شدن» از ژیل دلوز و فلیکس گتاری بهره می برد تا نحوه ی گفتمان گریزی از سنّت اروپایی و تلاش برای گفتمان سازی ضد استعماری در نمایشنامه ی والکات را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از آن جهت دارای اهمیّت است که نحوه ی مواجهه و تقابل نویسنده ای اقلیّت با ادبیات اکثریّت، به منظور مصادره ی سنّت و نتیجتاً ابراز ارزش های بومی حاشیه رانده شده را تبیین می نماید. دغدغه های مذکور در حیطه هایی همچون راهبرد کلّی والکات در بازنویسی آثار فاخر ادبی، امکانی که متاتئاتر به والکاتِ پسااستعمار جهت اقلیّت سازی در ادبیات اکثریّت می دهد، واسازی مفاهیم استعماری و تغییر بنیادین در معنا و جایگاه فرودست مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
۵۲۷.

An Analytical Overview of Alexander’s Epic (Iskandarnāme) in Persian Literature(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Alexander Alexander Epic (Iskandarnāme) Nizami Ferdowsi

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۲
In works revolving around the life of Alexander, the characterization of Alexander is marked by exaggerations and contradictions, as if we are faced with two distinct Alexanders; a wise, just, and prophet-like figure, and a detested, tyrannical oppressor. Conducted by the library method, the present study investigates the description and qualitative content analysis of famous Persian Alexander Epic (Iskandarnāme). While briefly introducing existing Alexander Epics, the study explores the characterization of Alexander besides comparing various texts of the same genre. The analysis reveals that in most of these works, Alexander assumes a mythical, legendary, and sacred persona. In some works, such as Nizami’s Iskandarnāme, Alexander is identified with Dhu al-Qarnayn, while in the mystical works of Jami and Amir Khosrow, he takes on an orphic character. In some works, like Darab Nameh, references to Alexander’s weaknesses are more or less hinted at. Nevertheless, overall, he is depicted as a just and wise monarch, and in some instances, a prophetic figure. Regarding Alexander’s ethnicity, there is no consensus in these works. Among these, two narratives are more noteworthy: some, like Nizami, consider him of Iranian descent, while others view him as from the lineage of the Greek hero Philip. 
۵۲۸.

Representation of Duty as an Object of Manipulation in The Bone Clocks and The Buried Giant(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Bourdieu deceit Deontology Habitus Kant Self - interest

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۴۷
Deontological ethics emphasizes the connection between duty and the morality of human conduct; nevertheless, Mitchell and Ishiguro touch on a different form of duty, which disagrees with the deontological theory and demonstrates that it is in one’s interest. Mitchell in The Bone Clocks suggests that one’s only duty in life is “to survive,” regardless of what may happen to others, but Ishiguro contends in The Buried Giant that failing to fulfill a duty that creates a hardship for others will result in downfall. Despite the differences, they both agree that performing one’s duty is affected by manipulation and deceit. The present article peruses the concept of duty in David Mitchell’s The Bone Clocks and Kazuo Ishiguro’s The Buried Giant and Pierre Bourdieu’s Theory of Practice provides the framework of the study. Bourdieu believes that accomplishing duty seeks a social strategy to maximize one’s profit; therefore, it can easily become manipulative. The research eventually concludes that fulfilling duty in these novels is an object of manipulation which is esteemed in self-centeredness. Moreover, it delves into the definition of habitus to elucidate that it is facing a transition that is entangled with manipulation.
۵۲۹.

Communicative Ethics as the Aura of Post-Postmodern Morality: A Study of Amy M. Homes’ This Book Will Save Your Life and Philip Roth’s Everyman(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Communicative Ethics Ethical Turn Post - postmodern Novel Jürgen Habermas Communicative Action Instrumental Action

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۹۱
In the postmodern era, there seems to be a pervasive decline of concept of ethics and community, leading to the devaluation of human life and moral values. The recent ethical turn in literary climate, however, has acknowledged a new version of ethics whose very quiddity needs further research. The present study aims to not only elucidate the moral codes of post-postmodern ethics, but also depict the significant role of communicative ethics, considered by the authors to be the infrastructure of the contemporary moral issues. Ergo, this article explores the theories of Habermas in two contemporary American novels in 2006, Amy M. Homes’ This Book Will Save Your Life and Philip Roth’s Everyman , so as to shed light on the resemblance of post-postmodern moral frames and Habermasian communicative ethics. Although the characters are initially illustrated in a postmodern setting with social alienation, solipsism, and instrumental actions, they undergo an ethical turn that is a manifestation of social and individual interactions, thus developing a cure and self-creation in the lives of the fractured characters. Finally, protagonists turn to be a self-satisfied and integrous people by maintaining the criteria of communicative ethics comprising the priority of well-being of others, empathy, and situational morality.
۵۳۰.

بررسی میزان جنسیت زدگی زبان در دو اثر از صادق هدایت و آنتون چخوف (زنی که مردش را گم کرد- بانو با سگ ملوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت زدگی هدایت چخوف فمنیسم مردسالاری : مطالعات میان رشته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۱
چکیده: آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره در طول تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول داشته مساله زن و جایگاه او در جوامع مختلف می باشد.بر این اساس این مقاله درصدد است تا با مطالعه مضمون جنسیت زدگی در دو اثر از صادق هدایت «زنی که مردش را گم کرد» و آنتوان چخوف «بانو با سگ ملوس» روابط فکری و ادبی این دو نویسنده را تطبیق و بررسی نماید. در حقیقت از طریق ترکیب مطالعات میان رشته ای زنان و ادبیات داستانی مسائل و پرسش های مطرح می شود که از اهداف هر دو رشته است. برای این منظور با تحلیل محتوا از نوع جهت دار، عناصر زبانی جنسیت زده را طبق مفاهیم مدل پاک نهاد جبروتی و پایه های ارزشی فمنیسم از متن اصلی هر دو داستان استخراج٬ دسته بندی و کدگذاری کرده و به تفسیر آنها پرداختیم.با توجه به فراوانی واژگان جنسیت زده داستان هدایت از لحاظ زبانی کاملا جنسیت زده است و او از این ابزار برای به تصویر کشیدن جامعه مردسالار عصر خود به خوبی بهره برده است.این درحالی است که در داستان چخوف واژگان جنسیت زده محدودتری به کار رفته و با نزدیک شدن به پایان داستان از میزان استفاده از واژگان کاسته شده است.
۵۳۱.

بررسی نظریۀ قلمروزدایی و بازقلمروسازی وستفالی در داستان های اقلیم شمال (مطالعۀ موردی: داستان مرقد آقا و داستان گیله مرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیمایوشیج بزرگ علوی نقد وستفالی نقد جغرافیایی قلمروزدایی بازقلمروسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۶
وابستگی به سنت و رهایی از آن و اتصال به مدرنیته فصل تمایز متون ادبی در دوران جدید است و متون به اعتبار درهم شکستن مرزهای سنت و وابستگی به آن تعریف و از هم متمایز می شوند. در دوران مدرن وابستگی متون ادبی به عنصر مکان و جغرافیا یکی از وجوه تمایز این آثار با آثار کلاسیک است. با شکل گیری تعاریفی تازه از مکان، نویسندگان با نگاه هایی متعدد و چندوجهی بر ارزش و کیفیت مکان ها افزودند و مکان ها چندلایه شدند. در پژوهش پیش رو داستان گیله مرد از بزرگ علوی و داستان مرقدآقا از نیمایوشیج به شیوه توصیفی تحلیلی و از منظر نقد جغرافیا بررسی و روشن شده است که نیما و بزرگ علوی با تأکید بر جغرافیایی واحد قصد به چالش کشاندن قلمروهای کهن و ایجاد قلمروهایی تازه داشته اند. بزرگ علوی کوشیده است با بازفعال سازی نهضت جنگل و واگویه صدای این جریان که از دل جغرافیا و محیط سر برآورده است، مدرنیته را در برابر سنت به صورت شکست خورده وصف کند و با قلمروزدایی تفکر مدرن که می کوشید همه فضاها را به فضایی واحد بدل سازد به مبارزه برخیزد. در داستان فوق، سوژه های تفکر مدرن که نمایندگان قلمروزدایی و بازقلمروسازی هستند در کشاکش با قلمروگرایی بومیان به صورت شکست خورده مصوّر می شوند. نیمایوشیج نیز در داستان فوق سنت گرایان را به مثابه قلمروگرایانی می داند که در برابر دیگری قلمروزدا قد علم کرده اند. این دیگری از دل فرهنگ خودی برخاسته است؛ اما به دنبال تخطی از قلمرو پیشینیان است و علی رغم آنکه در راه بازقلمروسازی جان می دهد، نمی تواند تغییری در سوژه ها ایجاد کند.
۵۳۲.

جریان های صوفیانه در فارس پیش از ظهور ابن خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف فارس زهدورزی تصوف عراق تصوف خراسان پیش آهنگان مکتب عرفان فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۹۴
محققان کمتر به جست وجو درباب چگونگی پیدایش و تکوین جریان های عرفان و تصوف در نقاط گوناگون ایران توجه کرده اند. با تقسیم جریان تصوف به دو مکتب عراق و خراسان و تمرکز محققان بر صوفیان و دیدگاه های صوفیانه این مناطق، دیگر نگرش های صوفیانه در اقصی نقاط ایران در سایه قرار گرفتند. یکی از مناطقی که کمتر بررسی شده، خطه ی فارس است. به نظر می رسد حضور بیش از هشتاد شیخ از مشایخ تصوف در فارس پیش از ظهور ابن خفیف و گسترش تصوف در این منطقه، ضرورت بررسی و جست وجو درباب آغاز و تکوین جریان عرفان و تصوف در این خطه را آشکار می کند. در پژوهش حاضر، نام و نشان چهل وسه تن از مشایخ فارس و شیراز استخراج شده است که پیش از ابن خفیف زیسته اند یا هم عصر او محسوب می شوند که در پژوهش حاضر جهان بینی عرفانی این مشایخ تا حد امکان برمبنای اطلاعات اندک باقی مانده تحلیل شده است. از تحلیل و تبیین نگرش عرفانی ایشان مشخص شد که در این دوره چهار جریان اصلی اعلام حضور کرده اند: نخست، جریان زهدورزی و گوشه نشینی (نمودی از شکل اولیه ی تصوف)؛ دوم، جریان صوفیان متمایل به مکتب عرفان عراق؛ سوم، جریان صوفیان متمایل به مکتب عرفان خراسان؛ و چهارم، جریان پیش آهنگان مکتب عرفان فارس. تحلیل ارقام به دست آمده نشان می دهد در فارس غلبه فکری عرفانی با مشایخ پیش آهنگ مکتب فارس بوده و دیگر جریان ها نقشی کم رنگ تر ایفا کرده اند.
۵۳۳.

تحلیل و مقایسه شگردهای زبانی در دو رمان «اهل غرق» و «العصفوریه» (درهم تنیدگی واقعیت و خیال در وصف تنگنا های اجتماعی-سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهل غرق رئالیسم جادویی غازی القصیبی العصفوریه منیرو روانی پور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۲۹
در رئالیسم جادویی، همواره خیال با واقعیت روزمره توأم می گردد که در نتیجه آن، اثری ادبی با آمیزه-ای غیر قابل انفکاک از واقعیت و تخیل پدید می آید. دو رمان اهل غرق از منیرو روانی پور و العصفوریه (تیمارستان) اثر نویسنده سعودی تبار غازی القصیبی، به شیوه ی رئالیسم جادویی و با دغدغه های ژرف انسانی نگارش یافته اند. درون مایه هر دو رمان، وصف تنگنا های سیاسی-اجتماعی با درهم تنیدگی واقعیت با خیال است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مکتب ادبیات تطبیقی امریکائی، مسئله زبان و ویژگی های آن در دو رمان مذکور را بررسی نموده، می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که شگردهای زبانی به کار رفته در این دو اثرتألیفی در قالب رئالیسم جادوئی، کدامند و چه تفاوت ها و مشابهت هایی با هم دارند. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که هر دو نویسنده، و کدام به شیوه ای متفاوت، از دایره تنگ زبان عادی خارج و به دنیای گسترده ی خیال پناه برده اند و در این راه از شگردهای گوناگون زبانی استفاده نموده اند. زبان روایت در اهل غرق رنگ و بوی زبان محلی جنوبی دارد، اما در العصفوریه زبانی آرکائیک و باستان گرا متناسب با فضای اسطوره ای رمان، مورد بهره برداری نویسنده قرار گرفته است. هر دو رمان در روایت حوادث لحنی باورمندانه و طنزآمیز با رویکردی به شدت انتقادی از وضع موجود و آمیخته با حسرتی برای از دست رفتن میراث گذشته، در خود دارند. ضرباهنگ دو رمان، هرچندگاهی به تناسب موقعیت شتاب می-گیرد، اما در مجموع و به اقتضای اطناب در سبک رئالیسم جادوئی، آهسته و کند است.
۵۳۴.

هم سنجی سیمای همسر آرمانی در مثل های عربی و انگلیسی با نگاهی به مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضرب المثل های عربی ضرب المثل های انگلیسی همسر آرمانی مدل فرایند و محتوای خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۲۴
مطالعه ضرب المثل ها در زبان های مختلف برای دستیابی به آداب و رسوم و عقاید و باورها از ضروریات زبان پژوهی و مسائل مربوط به زبان است و گنجینه داستان های نهفته در پس آن ها، میراثی است که صفحات تاریخ را به گونه ای جذاب در برابر مخاطب ترسیم می-نماید. تأمل در این گنجِ بی نام و نشان می تواند گره گشای مشکلات اجتماعی، فرهنگی و... باشد؛ از این رو پژوهش حاضر، با روشی توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای سیمای همسر آرمانی را در مثل های عربی و انگلیسی به تصویر می کشد. مجموعه مثل های کتاب مجمع الأمثال ابوالفضل احمد بن محمد میدانی (۵۱۸ ه.ق) که به عنوان شاخص ترین و معتبرترین فرهنگ امثال عربی دانسته شده و مجموعه مثل های کتاب های The facts on file dictionary of proverbs نوشته مارتین منسر (2007) و The Oxford dictionary of proverbs نوشته جان سیمپسون و جنیفر اسپیک (2015) که کامل ترین مجموعه فرهنگ امثال زبان انگلیسی محسوب می شوند، پیکره زبانی این پژوهش را تشکیل می دهند. به منظور دسته بندی منسجم تر داده ها از مدل فرایند و محتوای خانواده استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مقوله همسرگزینی در ضرب المثل های عربی بازتاب گسترده تری دارد و علی رغم وجود برخی معیارهای مشترک، سیمای همسر آرمانی در ضرب المثل های دو ملت به گونه ای متفاوت ترسیم شده است. از سوی دیگر بر اساس مدل یادشده، معیارهای فرایندی سهم بیشتری را به خود اختصاص داده اند و این موضوع بیانگر آن است که از دیدگاه زنان، کنش هایی که موجب سازماندهی نظام خانواده می شوند نسبت به خصوصیات دموگرافیک فردی و خانوادگی از ارزش بالاتری برخوردارند.
۵۳۵.

گونه شناسی تطبیقی درد و رنج در اشعار نیما یوشیج و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر فارسی و عربی گونه شناسی رنج نیما یوشیج نزار قبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۴۲
از دیرباز تاکنون، درد و رنج یکی از جلوه های برجسته زندگی بشری بوده است. این دو مفهو،م همواره معانی و مصادیق متعددی در زندگی انسان ها داشته که گاهی مخرب و گاهی سازنده بوده و طی ادوار گوناگون نیز همواره، بازتاب گسترده ای در ادبیات داشته است. با بررسی آثار نویسندگان و شاعران، می توان به گونه های متفاوت و مشخصی از درد و رنج در این آثار دست یافت. در پژوهش پیش رو، به روش تحلیلی- توصیفی، به گونه شناسی درد و رنج در آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عربی، یعنی «نیما یوشیج» و «نزار قبانی» به طور تطبیقی پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد، می توان به گونه های مشترکی از ساحات گوناگون درد و رنج، مانند رنج های ناشی از عشق، شاعر بودن، رنج ظلم و استبداد و درد اجتماعی در آثار هر دو شاعر دست یافت که دو گونه نخست از درد و رنج های یادشده، بیشتر ماهیتی شخصی و فردی دارند و دو گونه دیگر، بیشتر ناظر بر رنج های کلی و بشری هستند که این امر مهم گویای این است که درد و رنج در نظام فکری این دو شاعر، ساحتی چندگانه دارد و تک بعدی نیست. دغدغه مندی و تصویرگری نیما یوشیج و نزار قبانی از مسائل جامعه سبب شده تا اشعار هر دو شاعر با انعکاس درد و رنج فراوان همراه گردد که البته این درد و رنج، از ناامیدی و بداندیشی سرچشمه نمی گیرند و به پوچ گرایی نیز منتهی نمی شوند؛ بلکه اغلب ریشه در امید به ایجاد تغییر دارند.  
۵۳۶.

همسنجی تقابل سنت و مدرنیته در رمان های «نارنجه» اثر جوخه الحارثی و «سووشون» اثر سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد اجتماعی سنت و تجدد جوخه الحارثی سیمین دانشور نارنجه سووشون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۳۱
حقیقت آنست که تقابل سنت و مدرنیته همواره موجب پویایی جوامع گوناگون شده است؛ نویسندگانی که نسبت به میراث گذشته خود دغدغه دارند و هویت خود را در آن می بینند، در تلاشند با اشراف کامل بر گذشته جامعه خود، عناصر مختلف را در مقابل مدرنیته قرار دهند. جوخه الحارثی نویسنده معاصر عمان و سیمین دانشور نویسنده معاصر ایرانی در آثار خود به دنبال تبیین جایگاه اجتماعی زنان و ذکر نقاط ضعف و قوت آنان در جامعه هستند. حارثی در رمان «نارنجه» با استفاده از زاویه دید اول شخص در دو زمان مختلف، داستانِ دو نسل مختلف را روایت می کند که در بحران هویتی میان سنت و مدرنیته به سر می برند. سووشون، رمانِ مشهور دانشور سرگذشت خانواده ایرانی است که در ز مان جنگ جهانی دوم حضور دارند و با لمس تبعیض در جنبه های گوناگون، سعی می کنند تا حد امکان به رفع آن بپردازند. در پرتو پر رنگ بودن موضوع تقابل سنت و مدرنیته در دو رمان یاد شده، این جستار می کوشد با روش توصیفی-تحلیلی از منظر تقابل سنت و مدرنیته به همسنجی رمان های «نارنجه» و «سووشون» بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد نویسندگان به کمک شخصیت زن، تضاد و تقابل موجود میان سنت و مدرنیته را در موضوعاتی همچون ازدواج، خانواده، روستا و شهر به تصویر کشیده اند. وجه اختلاف دو داستان این است که «نارنجه» رمانی است که از گذشته به عنوان سنت یاد می کند و دوره کنونی را به عنوان مدرنیته معرفی می کند؛ اما در «سووشون» سنت و تجدد در یک زمان به تصویر کشیده شده است.
۵۳۷.

تجربه زیسته مهاجران قوم لَک از روابط و پیوندهای خویشاوندی و قومی (مطالعه موردی: مهاجران کوهدشتی ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ تجربه زیسته مهاجران قوم لک پیوندها و روابط خویشاوندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۳۷
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پیوندها و روابط خویشاوندی و قومی مهاجران لَک ساکن محله نظام آباد شهر تهران با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. داده ها با روش مصاحبه عمیق با 21 شرکت کننده جمع آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند که نُه مقوله فرعی و یک مقوله مرکزی به دست آمد. مقولات فرعی شامل غلبه ازدواج درون گروهی (درون قومی)، اختلاف نسلی، احساس تعلق اجتماعی و مکانی، استمرار مناسبات با زادگاه، استمرار روابط با هم محله ای ها، ساده کردن ارتباطات، محدود شدن تعاملات، پای بندی به رسوم قومیِ محلی و حفظ هم بستگی و مقوله مرکزیِ «کوشش برای حفظ پیوندهای محله ای و زادگاهی» بود. مهاجران به ویژه نسل اول، بر نگهداشت و تداوم تعاملات و ارتباطات خود با لک های ساکن محله نظام آباد و با خویشاوندان ساکن شهرستان کوهدشت تمایل و تأکید داشتند و به شیوه های مختلفی احساس تعلق خود را به زادگاه نشان می دادند. با توجه به تفاوت ملموس در تجربه جامعه پذیریِ نسل اول و نسل های بعدی مهاجران، ممکن است منابع هویت بخشِ سنتی به تدریج مورد بازاندیشی قرار بگیرند و به دنبال آن پیوندها و روابط آنان با هم و با زادگاه دگرگون شود و چه بسا نوع و شیوه عمل نسل های بعدی، بیشتر در راستای همگونی با فرهنگ جامعه میزبان باشد و تعلق و پای بندی آنان به مؤلفه های فرهنگِ زادگاه قومی شکل نمادین به خود بگیرد.
۵۳۸.

تحلیل برون همسری در سه منظومه فولکلوریک کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Exogamy endogamy matriarchy Mem and Zin Las and Khazal Khaj and Siamand برون همسری درون همسری مادربرتری مَم و زین لاس و خزال خج و سیامند زاگرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
فرهنگ و جهان بینی، پایه های موجودیت و شناخت هر جامعه را شکل می دهند که البته این ها هم در اثر عواملی بیرونی چون کوچ جمعی، دین آوری، خشک سالی، جنگ و غیره دگردیسی می یابند. این دگردیسی ها گاهی در درازنای روزگاران به چنان فرجامی دچار می آیند که به فراموشی زیرساخت ها و علل اولیه شکل گیری آن فرهنگ هم منجر می شود. بستری که محمل بازنمود آن زیرساخت ها را در هر فرهنگی فراهم می آورد، روایت های فولکلوریک است که با تحلیل آن ها می توان سرچشمه هایی را بازیافت که در اسناد تاریخی کم تر نشانی از آن ها مانده است. بنا به شواهد تاریخی، فرهنگ مادربرتری در زاگرس پیش از حضور گسترده اقوام آریایی در نجد ایران، پدیده غالب اجتماعی بوده است. چنین پدیده هایی خرده فرهنگ ها و آداب اجتماعی خاصی را با خود می آورد که در سطوح مختلف اجتماعی و ادبی بازنمود می یابد. «برون همسری» از ویژگی های فرهنگ مادربرتری است که می توان نمود آن را در ادب شفاهی کردستان پی گرفت که این جستار با تحلیل محتوای سه روایت شفاهی و مشهور کردی («مم و زین»، «لاس و خزال» و «خَج و سیامند») آن را به شیوه تحلیلی توصیفی به انجام می رساند و نشان می دهد که عامل کنش و درگیری در آن ها حاصل برخورد دو فرهنگ برون همسری و درون همسری است.
۵۳۹.

بازخوانی تطبیقی نمود روانی اندیشه فرود و تباهی در شعر سیاب و اخوان بر اساس نظریه اگزیستانسیالیستی اروین د. یالوم.(اضطراب مرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد روانشناختی اضطراب وجودی اضطراب مرگ مکانیزم دفاعی اروین د. یالوم بدرشاکر السیاب مهدی اخوان ثالث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
طبق نظریه روانشناختی اروین د.یالوم،«اضطراب مرگ» یکی از اساسی ترین دغدغه های وجودی انسان است؛ که بسته به چگونگی رویارویی با آن، سبک زندگی و برخورد و تعامل با هستی در فرد متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر نمود روانی اندیشه فرود و تباهی و ارتباط آن با اضطراب مرگ، براساس نظریه اگزیستانسیالیستی اروین د. یالوم در شعر دو شاعر عربی و فارسی بدرشاکرالسیاب و مهدی اخوان ثالث بررسی شده است؛ نگارندگان کوشیده اند تا با کاربست روش توصیفی- تحلیلی و بر بنیاد مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به تحلیل روانشناسانه، انگیزه های گرایش به موضوع مرگ و مکانیزم های دفاعی که دو شاعر در برابر اضطراب مرگ به کار گرفته اند، بپردازند و به این نتیجه دست یافتند که دو شاعر متأثر از انگیزه مرگ آگاهی و اضطراب وجودی ترس از مرگ به مکانیزم های دفاعی روی آوردند و اندیشه های فرود و تباهی در اشعارشان فضای بسزایی را به خود اختصاص داده است. به دلیل فقدان پژوهشی در زمینه تطبیق این نظریه بر اشعار سیاب و اخوان طرح این موضوع اهمیت می یابد.
۵۴۰.

تحلیل روانکاوانه رمان عاشق مارگریت دوراس: روایت ملال آلود تکوین سوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلوده انگاری کورای نشانه ای مادرانگی ژولیا کریستوا مارگریت دوراس عاشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
عاشق رمان بیمثال مارگریت دوراس به ما اجازه میدهد وارد دنیای اتوبیوگرافیک او شویم. آنچه در طول داستان بسامد چشمگیری دارد مواجه راوی با مادر و واکنش اش نسبت به مادرانگیست. توصیفات و واکنش هایی که همگی حاکی از نفرتی درونی نسبت به مادر هستند. نفرتی که نه راوی و نه خواننده هیچکدام علت اصلی آن را نمی دانند. برای کشف این علت به سراغ ژولیا کریستوا، فیلسوف، روانکاو و منتقد ادبی می رویم. از منظر او کودک در ابتدا با مادر خود در فضایی نشانه ای به نام «کورا» در هم تنیده شده اند، فضای یگانگی محض با مادر. تن مادر به مثابه این فضا، اصل و منشا وجودی کودک در ضمیر ناخودآگاه اوست. سپس کودک برای آنکه بتواند به یک سوژه و تن مستقل دست یابد باید که مرزهایی را بین خود و اولین دیگری یا همان مادرش ترسیم کند و برای نیل به این هدف ناگزیر و ناخودآگاه به آلوده انگاری می پردازد. فرآیندی ملال آور که لازمه تحقق سوبژکتیویته است. با تحلیل رمان عاشق درمی یابیم که بروز عواطفی مانند انزجار و نفرت و حالاتی روانی همچون ملال و افسردگی نتیجه مکانیسم آلوده انگاری در ضمیر ناخودآگاه راوی است. این اثر داستانی پر از تلاطم های عاطفی، حسی و ادراکی است. روایت تولد یک هویت است، هویتی تازه برای هنرمندی که با خلق یک شاهکار ادبی این فرایند را بازآفرینی و درد و رنج و عواطف منفی ناشی از آن را تطهیر می کند و نیز تجربه تطهیر بخش به ظهور رسیدن یک هویت از دل کورای نشانه ای است در سطح نمادین نزد خواننده رمان.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان