فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۳٬۰۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
197 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه نگرش نخبگان شهر هرات نسبت به سیاست های ایران، پاکستان و هند در قبال افغانستان، در ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی می پردازد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و تحلیلی بوده و ازلحاظ روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری آن را نخبگان شهر هرات تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، ۳۶۰ نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نخبگان شهر هرات به طور کلی، سیاست های هند در قبال افغانستان را مطلوب تر از سیاست های ایران و پاکستان ارزیابی می کنند. همچنین، یافته های تحقیق به صورت جزئی نشان می دهد که در زمینه سیاست های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی و نیز خط مشی های سیاسی، نخبگان هرات به ترتیب هند، ایران و پاکستان را ترجیح داده و در سیاست های مذهبی و فرهنگی، به ترتیب هند، پاکستان و ایران را ترجیح می دهند.
بررسی اشتراکات و ارتباط رباعیات برخی مجموعه ها و رباعی نامه های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
99 - 117
حوزههای تخصصی:
گردآورندگان برخی از سفینه های شعری، علاوه بر دیوان شاعران، از سفینه ها و مجموعه های دیگر نیز به منزله منبع استفاده می کرده اند. با بررسی تطبیقی محتویات این منابع می توان اشتراکاتی را یافت که حاکی از این مسئله است. در پژوهش حاضر با بررسی رباعیات عطار نیشابوری در مونس الاحرار و مختارنامه و فصولی که این رباعیات در آن آمده، نشان داده شده است که احتمالاً جاجرمی در تدوین کتاب خود، مختارنامه را پیش چشم داشته و از آن به منزله منبع استفاده کرده است. همچنین، با بررسی شکل فصل بندی و رباعیات مشترک رباعی نامه مجموعه شماره 2051 کتابخانه ایاصوفیا و نزههالمجالس، نشان داده شده است که احتمالاً گردآورنده مجموعه ایاصوفیا در فصل بندی مجموعه رباعیات خود از نزههالمجالس الگوبرداری کرده و در انتخاب و نقل رباعیات، از گزیده جمال خلیل شروانی در کنار منابعی دیگر، بهره برده است. سفینه کهن رباعیات و مجموعه شماره 487 کتابخانه لالااسماعیل دیگر منابعی هستند که رباعیات مشترک آنها در این مقاله بررسی شده است. با بررسی رباعیات فخرالدّین مبارکشاه و چند رباعی مشترک دیگر در این دو منبع نشان داده شده که عبدالکریم بن اصیل جاربردی که یکی از کاتبان مجموعه لالااسماعیل بوده است و گردآورنده سفینه کهن رباعیات، احتمالاً در گزینش برخی رباعیات از منبعی مشترک استفاده کرده اند.
بازنمایی اضطراب شخصیت های مجموعه داستان عزاداران بَیَل بر اساس آرای کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
1 - 33
حوزههای تخصصی:
کارن هورنای از جمله روان کاوانی است که بیش از فروید بر تعامل های اجتماعی به مثابه عواملی موثر بر شکل گیری شخصیت تاکید کرد. او توجه بسیار بر بسترهای اجتماعی که فرد در آن رشد می کند، دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ریشه اضطراب در رفتار شخصیت های اصلی مجموعه داستان «عزاداران بیل» غلامحسین ساعدی است که بر مبنای آرای کارن هورنای به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است. مجموعه داستان «عزاداران بیل» هشت داستان پیوسته دارد که شخصیت های تمامی داستان ها افرادی روان رنجورند، که ریشه عصبیت آن ها تجربه نکردن امنیت دوران کودکی در بستر خانواده و جامعه ناب هنجار روستای بیل است. بر اساس نظریه هورنای احساس درماندگی کودکان به رفتار والدینشان بستگی دارد. حال آنکه شخصیت های زیادی در بیل پدر و مادر ندارند و در جامعه سنتی روستا جرأت نافرمانی و مخالفت نداشته اند. کودک در چنین شرایطی ناچار به سرکوب خصومت خود شده که باعث اضطراب اساسی در او شده است. اکثر شخصیت های داستان ها روان رنجور و مضطرب هستند، چرا که برای هر موضوع و مسأله ای عزاداری می کنند. خرافات و جنون در ذهن شخصیت ها رسوخ کرده و فقر و ترس های بیرونی، آنها را آزار می دهد. توسل به مقدسات مذهبی و امامزاده ها راه حلی برای کم کردن اضطراب شخصیت ها است. آنها افراد روان رنجوری هستند که به دنبال نیازهای ده گانه خود دست به رفتارهای غیرمتعارف و ناهماهنگ با محیط اجتماعی که در آن زندگی می کنند می زنند.
بررسی الگوی نشانه شناختی پیرس در زبان عرفانی عبدالرحمن اسفراینی در کاشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
182 - 219
حوزههای تخصصی:
روش های مختلف نقد ادبی نوین به متون فارسی کمتر توجه شده است. این در حالی است که این متون می توانند به عنوان بستری مناسب برای بررسی نظریه ها و کشف رویکردهای جدید در تفسیر زبان ادبی مورد استفاده قرار گیرند. یکی از این روش های نقد، استفاده از نشانه شناسی است. مقاله حاضر به بررسی الگوی نشانه شناختی چارلز سندرز پیرس، یکی از بنیان گذاران نشانه شناسی در زبان عرفانی عبدالرحمن اسفراینی در کاشف الاسرار می پردازد. نشانه شناسی پیرس به عنوان یک چارچوب نظری قدرتمند برای فهم و تحلیل نشانه ها و فرایندهای معناآفرینی به کار گرفته شده است تا شیوه های معناآفرینی و ارتباطات نمادین در متون عرفانی اسفراینی بررسی شود. این الگو، سه نوع نشانه اصلی شبیه سازی، ارتباط مستقیم و ارتباط قراردادی را معرّفی می کند. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل انواع نشانه های آیکونیک، نمایه ای و نمادین در این اثر و چگونگی انتقال مفاهیم عرفانی و تأثیر آن ها بر خواننده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زبان عرفانی اسفراینی از الگوهای پیچیده و چندلایه ای برای بیان تجارب و مفاهیم عرفانی بهره می برد که به کمک چارچوب نشانه شناختی پیرس قابل شناسایی و تحلیل است. این تحلیل ها نشان دهنده تعامل عمیق میان فرم و محتوا در متون عرفانی و نقش بسزای نشانه ها در تسهیل درک و تجربه های معنوی است و تلاش می کند تا با بهره گیری از چارچوب نظری پیرس، به تحلیل دقیق تر و جامع تری از زبان و نشانه های عرفانی در اثر عبدالرحمن اسفراینی بپردازد و بدین وسیله فهم عمیق تری از روش های بیان و انتقال مفاهیم عرفانی فراهم آورد.
حقوق شهروندی و آداب اجتماعی در شمس و طغرای میرزا محمدباقر خسروی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی و آداب اجتماعی از جمله موضوعاتی است که با توجه به بافت آثار منثور در مضامین این نو نوشته ها قرار می گیرند. مفاهیمی چون حقوق شهروندی از مصادیق تجدد و نوگرایی در عصر حاضر محسوب می شود که بیش تر متأثر از اندیشه های غربی و به تأسی از زمینه های ذهنی، تحولات سیاسی و اجتماعی در اروپا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان هم وارد شد و نویسندگان ایرانی از این مفهوم در آثار و نوشته های خود استفاده کردند و بیش از هر چیز در آثار منثور معاصر نمود یافت. از طرف دیگر آداب اجتماعی نیز با توجه به تعامل ادبیات با جامعه بخشی از درونمایه آثار منثور را به خود اختصاص داده اند. یکی از این نویسندگان که در این پژوهش مورد مداقّه قرار گرفته است، میرزا محمدباقر کرمانشاهی، متخلص به خسروی است. هدف از نگارش این مقاله بررسی حقوق شهروندی و آداب اجتماعی در شمس و طغرای خسروی است که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل پژوهش نشان می دهد که خسروی در شمس و طغرا بیش تر بر جنبه واقع گرایی نوشته است و سعی داشته بیان واقعیت-های جامعه را سرلوحه کار خود قرار دهد.
بازتاب مولفه های تئاتر روایی-تعلیمی برشت در بکارگیری حکایات مثنوی و مقالات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت غزلیات شمس و حکایات مقالات تحلیل ساختار درونی قصه های آنهاست. تحقیقاتی در این زمینه با توجه به درون مایه قصه های غزلیات انجام شده؛ اما تاکنون به ساختار قصه های شعری آن وحکایات مقالات در قالب نظام نمایش روایی-تعلیمی اصلاً توجه نشده است. از آنجا که مولوی از شمس در زمینه های گوناگون تأثیر بسیار پذیرفته و به قولی، خود «شمس دیگری» شده بوده است؛ سوال پژوهش این است، آیا قصه های شعری غزلیات (مولوی) و حکایت های مقالات شمس می تواند در قالب نمایش روایی- تعلیمی قرار گیرد؟ هدف این پژوهش بررسی محتوای این دو کار با نگاهی تعلیمی – روایی است. عناصر داستانیِ قصه ها (داستانک های) غزلیات شمس و مقالات به گونه ای ماهرانه؛ یعنی به صورت وضعیت درآغاز، میانه و پایان به کار گرفته شده که بیانگر هنرمندی مولانا و شمس تبریزی در قصه پردازی است؛ همچنین در بعضی از آنها ساختار تقلیل گرایی سبب شده است داستانک ها دارای ایجاز و جذابیت خاص شوند. یکی از راه های شناخت و بررسی ابعاد هنری آثار ادبی عرفا در گام نخست وارد شدن به دنیای حکایات و قصص آثار آنهاست و پس از آن در صورت داشتن عناصر اصلی داستان؛ یعنی شخصیت، کنش، روایت و...حکایات می تواند در قالب نمایش روایی-تعلیمی روی صحنه اجرا شود. مهم ترین اهداف پژوهش تأکید بر مضمون نمایش روایی- تعلیمی قصه های شعری غزلیات شمس و حکایت های مقالات در قالب نظام تئاتر برشت نمایشنامه نویس آلمانی است؛ در واقع در مقاله محتوای این دو اثر با نگاهی تعلیمی – روایی بررسی و برای تبیین بیشتر مسئله از هر کدام نمونه هایی ذکر شده است. گفتنی است چنین قصه هایی علاوه بر سرگرم کنندگی، اخلاقی و دربردارنده مضمون های نیک و آموزنده است؛ زیرا محتوای عرفانی، اخلاقی، دینی و تربیتی آنها مخاطب را به آگاهی و اندیشه وا می دارد.
بررسی و تحلیل اسکاز در اشعار روایی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نظریه های نقد ادبی، بر اساس دانش های دیگری چون زبان شناسی شکل گرفته و تا حدودی ماهیت میان رشته ای دارند. یکی از این نظریه ها، فرمالیسم است که تأثیر شگرفی بر مطالعات ادبی داشته است. اسکاز از اصطلاحات مهم نقد فرمالیستی است که بر تفاوت صدای نویسنده و راوی تأکید دارد و تمایز این دو را برجسته می کند. دیالوگ محوری، دو زبانی، توجه به زبان شفاهی، محدودیت افق فکری، فقدان سانسور و ابهام در زبان، از مؤلفه های اسکاز به شمار می آید. توجه به عنصر روایت و ترکیب زبان کهن و روزمره از ویژگی های شعر مهدی اخوان ثالث است که سبب شده برخی اشعار روایی او از منظر اسکاز قابل بررسی باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، هجده شعر روایی اخوان ثالث بر اساس مؤلفه های اسکاز بررسی و تحلیل شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که ویژگی های ساختاری و محتوایی اسکاز تا چه اندازه در اشعار روایی اخوان ثالث، نمود یافته و کدام یک از ویژگی های ساختاری و محتوایی اسکاز در شعر او غالب است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در اشعار روایی اخوان، ویژگی های ساختاری اسکاز یعنی روایت، دو زبانی، دیالوگ محوری و زبان شفاهی بر ویژگی های محتوایی آن یعنی محدودیت افق فکری، عدم سانسور و ابهام غلبه دارد.
بررسی در زمانی فرآیندهای حذف واجی در گونه های زبانی استان کرمان: رویکرد واج شناسی زایشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
113 - 144
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی درزمانی فرآیندهای حذف واجی در دوازده گونه زبانی استان کرمان شامل بافت، بردسیر، بم، رابر، رفسنجان، زرند، سیرجان، شهربابک، کرمان، گلباف، گوغر و رودبار جنوبی در چارچوب واج شناسی زایشی می پردازد. با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد درزمانی-مقایسه ای، داده ها از منابع تاریخی متون فارسی میانه و نمونه های میدانی گردآوری و بر اساس اصول واج شناسی زایشی تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد فرآیند حذف واجی در این گونه ها پدیده ای غیرتصادفی و تابع قواعد واجی نظام مند بوده که عمدتاً در محیط های آوایی مشخص رخ می دهد. حذف همخوان پایانی به ویژه در جایگاه پساواکه ای به عنوان پربسامدترین الگو شناسایی شد. همچنین حذف در خوشه های همخوانی پایانی و آغازی از الگوهای قابل پیش بینی پیروی می کند. نتایج مؤید تعامل نظام مند میان حذف و سایر فرآیندهای واجی بوده و ظرفیت تبیینی چارچوب زایشی در تحلیل تحولات واجی این گونه ها را تأیید می نماید. این مطالعه با پرکردن خلأ پژوهشی موجود، نقش کانونی محدودیت های واج آرایی را در تحول تاریخی نظام آوایی این گونه ها برجسته می سازد.
بررسی تطبیقی جایگاه زن در امثال و حکم فارسی و کردی (با تأکید بر کارکرد خانوادگی و اجتماعی زن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
179 - 218
حوزههای تخصصی:
با توجه به قرابت های فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی در دو جامعه زبانی فارسی و کردی، و اهمیت جایگاه زن و خانواده در جامعه ایرانی و کردی، این مطالعه به بررسی تطبیقی امثال و حکم مرتبط با زن و خانواده در زبان کُردی و فارسی اختصاص یافت. بدین منظور به منابع اصلی که دربردارنده امثال و حکم فارسی و کُردی بودند، مراجعه شد و مثل های موجود در موضوع زن و نیز ارتباط زن با مرد و دیگر اعضای خانواده و همچنین جایگاه و کارکرد خانوادگی و اجتماعی زن، استخراج گردید. نگارندگان، این مثل ها را از حیث مولفه های تشکیل دهنده ساختار و فرم ادبی نظیر موسیقی، صور خیال، جنبه های زبانی و نحوی، و نیز از حیث اندیشه و محتوا بررسی کردند و جنبه های اشتراک و افتراق آنها را بازنمودند. از رهگذر جستجوی مثل های مرتبط با زن و خانواده، به طور کلی 39 زوج ضرب المثل مطابق هم در این دو زبان به دست آمد و در سه دسته همسان، مشابه و متفاوت طبقه بندی شده و در بوته بحث و بررسی قرار گرفت. در نتیجه از میان 39 زوج ضرب المثل بررسی شده، 7 زوج (9/17%) کاملاً همسان، 18 زوج (1/46%) مشابه و 15 زوج (4/38%) متفاوت بودند.
بررسی اشعار گروس عبدالملکیان بر اساس نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۲
137 - 169
حوزههای تخصصی:
امروزه به سبب گستردگی مباحث ادبی، منتقدان از زاویه های مختلفی به بررسی در حوزه ادبیات می پردازند. یکی از شیوه های نقد اخیر، نقد روان شناسی از دیدگاه روان شناختی تحلیلی یونگ است. در روان شناسی تحلیلی یونگ، روان ناخودآگاه جمعی، در بردارنده کهن الگوهایی است که آثار و مفاهیم موروثی آن ها در اذهان همه مردم به یک شیوه ظهور و بروز می کند؛ لذا پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی توصیفی صورت گرفت در صدد پاسخ به این پرسش اساسی است که با توجه به اشعار گروس عبدالملکیان، آیا امکان برداشت و استنباط کهن الگویی از آن ها وجود دارد؟ نگارندگان در فرایند انجام تحقیق ابتدا به بیان مبانی روان ناخودآگاه یونگ پرداختند؛ سپس در شرح مفصلی مقوله کهن الگو و انطباق آن با اشعار این شاعر معاصر را در سه اثر رنگ های رفته ی دنیا، سطرها در تاریکی جا عوض می کنند و پذیرفتن مدنظر قرار دادند. در نهایت یافته های پژوهش نشان داد بیشترین کارکرد و تنوع کهن الگوها در اشعار عبدالملکیان مربوط به سنخ های باستانی نقاب، سایه وآنیما است.
بررسی رمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی از دیدگاه نقد ترومایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
190 - 206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضررمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی (1346 ه.ش) را بر اساس تروما (روان زخم) مورد واکاوی قرار می دهد. تروما تجربه یا حادثه ای است که فرد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند عواقب روانی، جسمی یا اجتماعی طولانی مدتی در زندگی شخص برجای بگذارد. این حادثه ممکن است به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر فرد یا اطرافیانش تأثیر بگذارد و باعث ایجاد احساساتی مانند اضطراب، ترس، غم، یا احساس ناتوانی و غیره شود. رمان طعم سیب زرد یک اثر روانشناسانه است که به شخصیت سه همکلاسی در دوران نوجوانی می پردازد. شخصیت هایی که تحت تاثیر عوامل خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی نامساعد و مهاجرت قرار گرفتند و آثار مخرب آن به شکل احساس ناامنی در زندگی آن ها پدیدار شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی برابزار کتابخانه ای می کوشد تا به این سوال اصلی پاسخ دهد که کدام یک از اقسام تروما در رمان طعم سیب زرد نمود بیشتری دارد؟ براساس دستاورد تحقیق، در رمان ِمذکور، ترومای فردی و اثرات ناشی از آن بنیان روابط انسان ها را دگرگون کرده و هویتی برای آن ها باقی نمی گذارد. پیامدهای عینی تروما در رمان طعم سیب زرد، در قالب اضطراب، بی عاطفگی، انزوا، اختلال در رفتار، مرور خاطرات تلخ و نابودی ارتباطات انسانی تجلی یافته است.
علل و زمینه های نفوذ زبان فرانسه در ایران دوره ی قاجار (پیش از مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
87 - 109
حوزههای تخصصی:
ترجمه یکی از مهم ترین جلوه های تعامل علمی و فرهنگی میان اقوام و ملت هاست و ترجمه ادبی زمینه ساز انتقال اندیشه ها و آفرینش های ادبی از زبانی به زبانی دیگر است. مطالعه تاریخ ترجمه نه تنها به شناسایی تأثیرپذیری های متقابل ادبی کمک می کند، بلکه می تواند ابعاد جدیدی از تاریخ اجتماعی هر جامعه را نشان دهد. در تاریخ ترجمه به زبان فارسی دوره قاجار اهمیت ویژه ای دارد و ریشه جریان مدرن ترجمه ادبی در ایران به آن دوران بازمی گردد. در عصر قاجار رویکردهای تازه و جریان ها و نهادهای نوینی در حوزه ترجمه شکل گرفتند و زبان های جدیدی، از جمله زبان فرانسوی، به طور جدی وارد برنامه های ترجمه شدند. در شاخه ترجمه ادبی، متن مبدأ بخش بزرگی از آثار ادبی ترجمه شده در دوره قاجار به زبان فرانسوی بوده است و این زبان پرنفوذترین زبان خارجی جدید در ایران آن دوران بوده است.هدف این پژوهش دستیابی به پاسخ این پرسش است که علت گسترش زبان فرانسه در دوره قاجار، پیش از مشروطیت، چه بوده است. وضعیت فرانسه در قرن نوزدهم میلادی، جایگاه این کشور در حوزه سیاست و فرهنگ، ویژگی های خاص تاریخ رابطه ایران و فرانسه، ویژگی ها و کارکردهای زبان فرانسوی، گرایش طبقه اشراف قاجاری و نخبگان به یادگیری این زبان و نقش نهادهایی چون مدرسه دارالفنون، مدارس فرانسوی و دارالترجمه ناصری مهم ترین عواملی هستند که با بررسی آن ها می توان به پاسخ این پرسش دست یافت.
واکاوی جایگاه نور در آئین های نوروزی (نمونه موردی: آیین چراغ بران شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۶۳
186 - 232
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که می تواند قدمت، اصالت و ریشه دار بودن باورهای کهن مردم هر سرزمین را به نمایش بگذارد، برگزاری آیین ها و سنت ها و سیالیت اندیشه های والایی است که در پیوند میان ملیت و مذهب، توانسته اند با گذر از کوره راه های سخت زمانه، به زیست خود ادامه دهند. یکی از آن ها، آیین چراغ بران است که همه ساله در شب عید نوروز در صحن امامزادگان دو خاتون (س) شهرکرد برگزار می شود؛ تا روشنایی بخش سفره هفت سین باشد. در این آیین، فردی که به اصطلاح «سید» است اقدام به روشن کردن چراغ می کند و مردم برای حفاظت از این شعله تا پایان یافتن سوخت چراغ، می کوشند. هدف از نگارش این مقاله، بررسی جایگاه و عناصر نمادین نور در فرهنگ ایرانی اسلامی است و این پرسش مطرح می شود که: جایگاه نور در آیین ملی مذهبی چراغ بران شهرکرد کجاست؟ روش ارائه مطالب، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی بوده است. آیین چراغ بران پیشینه ای چند هزار ساله دارد و ارتباط ناگسستنی ملیت و مذهب را با محوریت نور در قالبی نوآورانه به منصه ظهور رسانده است. باوجود اینکه نوروز و نو کردن آتش، آیینی مربوط به پیش از اسلام است، اما مردمان شهرکرد با اجرای این مراسم که تقدس نور و روشنایی از پیش تا پس از اسلام و احترام به آن را به نمایش می گذارد، به نوعی ارتباط با معبود حقیقی و ارادت به اهل بیت(ع) را در آستانه سال نو اعلام می کنند. قابلیت انعطاف پذیری دین اسلام و هوشمندی ایرانیان یکتاپرست، درهم تنیدگی سنت های ملی مذهبی در جهت رسیدن به معبود الهی و پیوستگی فرهنگی در این آیین، هم زمان متجلی شده است.
بررسی کاربرد استعارات عرفانی وحدت وجودی؛ گذر از لفظ به معنا در گلشن راز شبستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۲
108 - 136
حوزههای تخصصی:
گلشن راز شبستری اشتمال بر منظومه افکاری دارد که تحت تأثیر مکتب ابن عربی و نماینده تمام عیار اندیشه شیخ اکبر در شرق اسلام است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی برآنیم تا با تکیه بر اصول نظریه زیبا شناختی شعر، گذر از مرحله لفظ به ساحت معنا را در گلشن راز بررسی کنیم تا به این سوال بنیادی پاسخ دهیم که روش کاربرد استعارات عرفانی وحدت وجودی و فرآیند گذر از لفظ به معنا در این اثر چگونه است؟ براساس نتایج تحقیق، شبستری با استعانت از رمز، شکل استعاره های مبتنی بر «تأویل عرفانی» را از عناصر وحدت وجودی مکتب ابن عربی به عاریت گرفته و فرایند گذر از لفظ به معنا را تفسیر کرده است. او تأکید دارد که قدرت تشخیص سالک منجر به معناشناسی استعاره های شعری می شود و با تکیه بر این قوه ممیزه، می تواند معانی واقعی را که در صور خیال مبتنی بر جهان مادی کشف می شود از مرحله الفاظ فراتر برده، «معانی» را بفهمد. در این مقاله، نگارندگان براساس اصول روش تحقیق ملزم به تحدید دامنه پژوهش و تمرکز روی محور بحث هستند؛
قدرت ستیزی با گفتمان فرهنگ عامه و فولکلور در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه افسانه ها، تصنیف های عامه، فرهنگ عامه، مجموعه عقاید و اندیشه ها، قصه ها، آداب ورسوم، ترانه ها و هنرهای ابتدایی یک ملت را «فولکلور» می نامند. در کنار ادب رسمی که زبان ساخته وپرداخته حاکمیت است و به نوعی با انواع ساختارهای «قدرت» ملائم و ملازم است، «ادبیات عامه» از منابع رسمی جامعه صادر نشده و هیچ «قدرتی» در خلق و امتداد آن نقش نداشته است. این پژوهش به بررسی گفتمان های «قدرت ستیزانه» در ادبیات عامه می پردازد و تحلیل می کند که ادبیات عامه چگونه با فاصله گیری از منابع قدرت و اقتدارگرایی، تلاش می کند جلوه های اقتدارگرایی را تحدید و با آن ستیز کند. همچنین، بررسی می شود که در این مسیر از چه لوازم و راهکارهایی استفاده می کند. کمتر زمانی بوده است که ادبیات و آثار ادبی ، از دغدغه های قدرت ستیزانه عاری باشد، اما از آغاز دهه 1320 تا پایان دهه 1350 ه .ش، تحت تأثیر تحولات اجتماعی-اقتصادی و تعلیمات احزاب و برپایه گرایش های سیاسی-فلسفیِ مسلط بر جهان معاصر، نوعی ادبیاتِ ستیز در ایران رشد می یابد که مبارزه با استبداد و استعمار را مضمون اصلی فرهنگ رایج می کند و در ارتباطِ برهم کنشگرِ ادبیات و جامعه، مبارزه جویی و انقلابی گری، اصالت نظری و عملی می یابد. در تأثیرپذیری از این فضای به وجودآمده که قدرت و اقتدارگرایی به بوته نقد و چالش کشیده شد، احمد شاملو با توجه به علاقه ویژه ای که به فرهنگ و ادب عامه داشت، موفق به خلق نوعی ادب عامه شد که یکی از دستاوردهای آن «ستیز و تحدید قدرت و اقتدارگرایی» با زبان و امکانات ادبیات عامه بود.
معالم الإسلام والتأسلم عند الإمام علی (ع)؛ دراسه تحلیلیه فی ضوء نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشکّل تمییز الإسلام الأصیل عن صوره المزیفه إحدى القضایا المحوریه التی شغلت - ولا تزال - الفکر الإسلامی ، ولکی نعرف الإسلام معرفه صحیحه، لابد من الرجوع إلى المصادر الإسلامیه الأصیله و الموثوق بها، ومنها نهج البلاغه الذی یعد أحد أبرز المدونات التی احتفظت بتعالیم الإسلام الأصیل. یحظى أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب (ع)، صاحب هذا السِّفْر الجلیل، بمکانه سامیه وفریده فی التراث الإسلامی کأهم شخصیه بعد النبی المصطفی (ص)، وإنه جسّد الإسلام بصورته النقیه فی أقواله ومواقفه وحیاته، وهو ما تنعکس أنواره بوضوح فی نصوص نهج البلاغه التی تکون بمثابه مشکاه تضیء طریق الرشاد والهدایه. لذلک تهدف هذه الورقه البحثیه إلى استقراء أقوال الإمام علی (ع) فی نهج البلاغه لاستجلاء معالم الإسلام الأصیل وسمات التأسلم سعیا لخدمه الدین الحنیف وآل بیت النبوه (ع). ونحاول من خلال البحث رسم الصوره التی قدّمها الإمام (ع) للإسلام الأصیل والمزیّف، ولخصائص المسلم الحقیقی والمتأسلم فی نهج البلاغه. ونظرا لموضوع البحث والأهداف المرجوه منه، فإنه قد انتهج المنهج الاستقرائی؛ تتبعا لمادته العلمیه، والمنهج التحلیلی الذی یقوم علی فحص النصوص، واستخلاص الدلالات وعرض النتائج. وانتهی البحث إلی جمله من النتائج، محصّلها: أن الإمام (ع) قدم صوره شامله عن الإسلام والتأسلم، مع تحدید سمات المسلم الحقیقی والمزیّف. ومن أبرز معالم الإسلام الأصیل التی حددها البحث بناء على کلام الإمام (ع): قوه حجته واستدلاله، کونه مصدرا للهدایه والأمن والسلام، تفوّقه على سائر الأدیان، تمیّزه بسلطان إلهی عزیز، اصطفاؤه من قبل الله تعالى، واتصافه بالدوام والخلود. أما أبرز سمات المتأسلم والمسلم المزیّف فتمثلت فی: الطغیان، إظهار الإسلام مع إضمار الکفر، اقتراف الأفعال المناقضه لروح الإسلام وجوهره، انتهاک حرمه المسلم، وتبنی الإسلام قسرا أو لمصلحه نفعیه.
تحلیل ترانه های دهه نود با رویکرد نظریه تحلیل گفتمان؛ مطالعه موردی مجموعه شعر خانه ترانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت یک قرن افت و خیز در ترانه معاصر ایران، امروز می توان سیر دگردیسی آن را در واپسین دهه آن، دهه نود، با رویکردی تحلیلی مطالعه کرد و مجموعه شعر «خانه ترانه» با آثار بیش از پنجاه ترانه سرای دهه نود این امکان را تا حدودی فراهم آورده است. نظریه تحلیل گفتمان در این مقاله به بررسی نقش و کارکرد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری و فلسفی ژانر ترانه و نیز حقیقت ماهوی آن در عصر پسامدرنیته می پردازد؛ چراکه نظریه گفتمان می تواند یکی از نمودهای عصر پسامدرنیسم و دوره گذار از ماهیت واقعیت تک بُعدی ابژه ها در زندگی اجتماعی امروز باشد. این جستار، ترانه های دهه نود را به عنوان یکی از نمودهای فراگیر فرهنگی ارزیابی کرده و به یافته هایی ذیل موضوعاتی چون: تاریخ ترانه، عشق، زبان و نیز ممنوعیت دست یافته است. طبق نتایج این پژوهش، ترانه های دهه نود در یک ساز و کار مدرنیستی و پسامدرنیستی تحت تأثیر دو عامل ایدئولوژی و قدرت از یک هژمونی فکری و فلسفی پیروی می کنند که به نوعی منجر به خلق گفتمان تازه ای در این حوزه شده است. گفتمانی که در لایه های زیرینش از تأثیر مسائلی چون: تکنولوژی، سیاست، فرهنگ، علایق و سلایق جوانان، اتوریته مافیای صنعت موسیقی، برخورد سلبی رادیو و تلویزیون ملی و... خبر می دهد.
ناگفته های داستانِ «ضحاک» به روایت نقالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین همه منابعِ پیش و پس از اسلام که به زندگی و شخصیت ضحاک پرداخته اند، مفصّل ترین و متنوع ترین روایت ها، مربوط به روایت های نقالانِ شاهنامه است. این روایات اگرچه از نظر ساختار و چارچوبِ کُلّی، دنباله رو شاهنامه فردوسی اند، ولی در آن ها، داستان ها و اشاراتی بسیار بدیع و نادر دیده می شود که در منابعِ کهن، به ندرت نمونه هایی از آن را می توان یافت. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع حماسی، تاریخی و طومارهای نقالی طومارهایِ چاپ شده و برخی دستنویس های نقالی که هنوز به چاپ نرسیده اند صورت پذیرفته است، به ناگفته هایی از داستان ضحاک در روایات نقالان می پردازد و داستان ها و اشاراتی را بازگو می کند که در شاهنامه و ادب پهلوانی، بی پیشینه است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که ناگفته های داستانِ ضحاک به روایت نقالان، یا از ابداعات قصه گویان و نقالان اند، یا در برخی اشاراتِ متون کهنی غیر از شاهنامه ریشه دارند که تغییرِ شکل داده و به طومارهای نقالی راه یافته اند، و یا از داستان هایِ شخصیت های حماسی و اسطوره ای الگوبرداری کرده اند.
Tearing between the Cultures and Turning from Somebody to Nobody in the Hybridized Space of Immigration in Mohsin Hamid’s Moth Smoke(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
135 - 149
حوزههای تخصصی:
In the immigration studies, the diasporic female experiences are not indicatively considered as the prevailing experiences of immigrant men who are claimed to stand for all immigrants. Thus, it is challenging to examine female migration experiences and the consequences that are ignored. This article explores the ignored parts of female migration experiences as subalterns and focuses on the process of assimilation in the host country following theories of Gayatri Spivak’s post-colonialism. In the age of migration the female characters of the former colonies are being culturally hybridized when they get in touch with the Western factors. That hybridity and their ambivalent attitude between the cultures, they are becoming the mimic women that has not only affected them and led them to identity crisis but also contributed to the dangling of them between cultures lost and confused. This article will carefully examine the consequences of assimilation of the female character, Mumtaz, in Mohsin Hamid’s Moth Smoke in the hybridized atmosphere. Moth Smoke is the debut novel by British Pakistani novelist, Mohsin Hamid, which provides the context for the clash of cultures in its portrait of a country violently divided against itself. Sometimes, assimilation with host cultures are to the extent that the female immigrant becomes baffled and confounded. With shattered identity, she is neither a modern Westernized woman nor an Eastern glorified mother and wife.
پیوند ادبیات بومی و ادبیات عامه در داستان بلند باغ زیتونی چشم نوشته حسین میر کاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۶۲
42 - 70
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی وجوه و جنبه های گوناگونی دارد که یکی از وجوه آن صبغه اقلیمی است. در این گونه داستان ها علاوه بر زبان، طبیعت و تصاویر برآمده از اقلیم خاص نویسنده، همچنین افسانه های محلی، موسیقی و ملودی های بومی، باورهای عامیانه، ضرب المثل ها، آیین ها و مناسک بومی و محلی و ... بروز و ظهور دارد. فرهنگ عامه با ادبیات اقلیمی رابطه وثیقی دارد. فرهنگ عامه در تقابل با فرهنگ رسمی و نخبگانی است که برعکس فرهنگ عامه که غالباً شفاهی است، مربوط به توده مردم و امری مکتوب است و هرگاه این عناصر در ادبیات به کار گرفته شود رنگ و صبغه خاصی به آن آثار می دهد که به آن ادبیات اقلیمی گویند. از ضرورت های فهم و تحلیل ادبیات داستانی، تحلیل و بررسی نسبت نویسنده و محیط است؛ تأثیراتی که خودآگاه و ناخودآگاه مؤلف از محیط و اقلیم خویش می پذیرد و در ساخت و معنای اثر و گسترش و پیشبرد روایت دخالت دارد. سید حسین میرکاظمی از جمله داستان نویسان معاصر است که صبغه اقلیمی شمال در داستان های او حضور چشمگیر دارد. در این مقاله سعی شده است صبغه اقلیمی یکی از آثار ایشان باغ زیتونی چشم، به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد که حاصل این بررسی حضور فراوان عناصر اقلیمی شمال ایران خصوصاً حوزه گرگان در این اثر است: عناصر طبیعت و تصاویر برآمده از آن ها، عناصر زبانی و واژگانی، باورها و آداب و رسوم، جای ها، مشاغل و ... حتی حوادث اجتماعی و سیاسی خاص که همگی در خدمت طبیعی کردن فضا و حوادث داستان و نیز حقیقت مانندی شخصیت هاست.