آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۷

چکیده

در ساختارگرایی از نظریه زبانی در زمینه موضوعات و فعالیت های غیرزبانی استفاده می شود. روایت-شناسی یکی از جنبه های موفقیت ساختارگرایانْ محسوب می شود. یک تحلیل ساختارگرا با بررسی عناصر روایی و قوانین ترکیب آن ساختار حاکم بر اشکال روایی را مشخص می کند. روایت و کیفیت آن از دید نظریه پرداز ادبی فرانسه، رولان بارت مبتنی بر سه عنصر کارکرد، کنش و روایت است. در این میان، آثار روایی شاعر و عارف پارسی زبان هند، امیر خسرو دهلوی از جمله مجنون و لیلی را می توان با کمک نظریه های جدید نقد مانند نظریه مذکور بارت بررسی و تحلیل کرد. در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد روایت شناختی انجام شده، از نظریه رولان بارت در بعد کارکرد به منظور مطالعه منظومه مجنون و لیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اثر امیرخسرو دهلوی قابلیت تطبیق با نظریه بارت را دارد و این مطابقت مفاهیم نهفته در متن و زیبایی های آن را نمایان تر می کند. در منظومه روایی مجنون و لیلی دو کارکرد عمده توزیعی – خود شامل بنیادین و کنشیار- و ترکیبی، به یاری هم متن کاملی را شکل می دهند. در داستان این شعر سیزده پی رفت با کارکرد بنیادین یا هسته ای حضور دارند که عبارتند از: تولد قیس(مجنون)، رفتن قیس(مجنون) به مکتبخانه، عشق قیس(مجنون) و لیلی، برملا

تبلیغات