فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۷٬۶۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، از رویکرد «توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی» برای بازنگری در اصول سنتی طرح های جامع شهری استفاده شده است. این مقاله سعی دارد دستورالعمل ارزیابی طرح های توسعه شهری را مطابق با اصول این رویکرد ارائه دهد. این ارزیابی در قالب اصول تراکم، تنوع، طراحی، دسترسی به مقاصد و فاصله تا حمل ونقل همگانی به عنوان بعدهای اساسی رویکرد و بررسی روابط این معیارها با یکدیگر انجام شده شده است. فرآیند ارزیابی، با استفاده از سیستم منطقه بندی پویا، در فواصل قابل پیاده روی انجام شده تا بدین ترتیب تصویر واقع گرایانه از وضعیت شهر در رابطه با هر اصل ارائه دهد. با استفاده از این روش، نقاط ضعف و قوت طرح های جامع، با جزئیات بیشتر و نمایش گرافیکی، مشخص خواهد شد. در نهایت، خروجی های ارزیابی، در قالب نمودارهای آماری و نقشه های پراکندگی جغرافیایی، برای بهبود طرح های جامع در فرآیند بازنگری این طرح ها مفید خواهد بود. نتایج ارزیابی طرح جامع شهر نیشابور نشان می دهد که توسعه این شهر در ابعاد تراکم، تنوع و فاصله تا حمل ونقل همگانی، خلاف جهت توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی است. بنابراین، توصیه می شود در بازنگری طرح جامع شهر در حوزه برنامه ریزی یکپارچه کاربری زمین و حمل ونقل به ملاحظات مربوط به توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی توجه ویژه شود.
بررسی جایگاه برند مسکن از دیدگاه ساکنان با استفاده از فن نقشه ادراکی؛ مجتمع آپارتمان های بلند، خانه و آپارتمان کوتاه در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به عنوان یکی از موضوعات مهم الگوی شهری در کشور ما، الگوهای سنتی متاثر از طرح های جامع شهری و مدیریت شهری حاکم می باشد که باعث گسترش افقی شهرها می گردد. بر همین اساس گسترش بدون برنامه و ناموزون سبب بروز اختلالات مختلف در پیکره ی شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی برند مسکن آپارتمان های بلند با خانه و آپارتمان کوتاه در شهر اردبیل از دیدگاه ساکنان با استفاده از فن نقشه ادراکی می باشد. دراین راستا به بررسی تطبیق ارزش برند خانه های تک واحدی به برج های مسکونی در جهت بلندمرتبه سازی و جلوگیری از توسعه افقی شهر جهت برنامه ریزی آتی در شهر اردبیل انجام گرفته است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی می باشد. داده های مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش منطبق بر ساکنان خانه های ویلایی و آپارتمان های بلند که قبلاً به ترتیب در آپارتمان های بلند و خانه های ویلایی سکونت داشته اند می باشد که به روش نمونه گیری گلوله برفی صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری (t تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون) و نقشه ادراکی استفاده شده است. باتوجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر بین دیدگاه ساکنان در مورد جایگاه برند خانه های ویلایی و آپارتمان های کوتاه با برج های مسکونی تفاوت وجود دارد. و خانه های ویلایی و آپارتمان های کوتاه از لحاظ تصویر نسبت به برج های مسکونی از جایگاه بهتری برخوردار می باشند. همچنین در زمینه میزان رضایتمندی از مسکن، برج های مسکونی از جایگاه بهتری نسبت به خانه های ویلایی و آپارتمان های کوتاه قرار دارند. طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر، با توجه به نقاط قوت آپارتمان های بلند می توان با اقدامات آتی در جهت توسعه پایدار و توسعه درون شهری و بلندمرتبه سازی در شهر اردبیل برنامه ریزی نمود.
ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز مساجد سنتی خراسان بزرگ بر مبنای شاخص PMV (مطالعه موردی: شهرهای قوچان، مشهد، سبزوار و طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی یکی از دغدغه های اصلی معماران به دلیل تاثیرگذاری بر سلامت انسان در قرن اخیر بوده است. مطالعات زیادی در رابطه با آسایش حرارتی در فضای داخل صورت گرفته است، اما آسایش حرارتی در فضای باز با وجود اهمیت فراوان، تا کنون کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. معماری گذشته ایران، بیانگر انطباق بناهای معماری با ویژگی های اقلیمی و زیست محیطی می باشد. وجود تفاوت ها در معماری هر منطقه، بیانگر وجود تمهیدات مختلف طراحی منطبق با اقلیم می باشد، که باعث ارتقاء کیفیت محیطی از لحاظ آسایش حرارتی گشته است. یکی از این مولفه ها که در گونه های معماری مناطق گرم و خشک بارز است، فضای باز می باشد. با این باورکه مساجد سنتی ایران به دلیل ایمان وکارایی معماران، در تمامی زمینه های معماری به خصوص تطبیق با اقلیم از تکامل برخوردار بوده است، پژوهش حاضر با رویکرد آسایش حرارتی که از یک سو به اقلیم به عنوان پدیده ناپایدار و از سوی دیگر با انسان مرتبط است، صحن مساجد سنتی خراسان را مورد ارزیابی قرار داد. هدف پژوهش تعیین فرم بهینه و مناسب برای صحن مساجد معاصر از بین فرم های موجود در مساجد سنتی خراسان بود. محدوده پژوهش خراسان بزرگ (فارغ از مرز بندی های خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی) است، که چهار شهر قوچان، مشهد، سبزوار و طبس به عنوان نمونه موردی، تحلیل گشت. صحن این مساجد بر اساس تناسبات طول و عرض به سه الگو مستطیل شکل با کشیدگی در راستای قبله، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و مربع شکل تقسیم شد. به این ترتیب اثر هندسه صحن از حیث آسایش حرارتی به وقت نماز ظهر در فصل تابستان در چهار پهنه اقلیمی حاکم بررسی شد. آسایش حرارتی در فضای باز در منطقه محصور شده به صورت عددی با نرم افزار ENVI‐MET4 و بر مبنای شاخص PMV مورد تحلیل واقع گشت. نتایج پژوهش حاصل از آنالیزهای آسایش حرارتی تناسبات و فرم حیاط را در اقلیم کوهپایه های مرتفع مربع شکل، در اقلیم کوهپایه های کم ارتفاع مستطیل شکل هم راستا با قبله، در اقلیم دشتی، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و در اقلیم کویری مستطیل شکل هم راستا با قبله نشان داد.
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین مولفه های ارتقاء سرزندگی و پویایی در عرصه های پساصنعت (نمونه موردی: کارخانه پارس الکتریک شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با توسعه شهرنشینی و ضرورت توجه به ابعاد زیست محیطی، مناطق صنعتی درون شهری رها و تخریب شده اند. کارخانه پارس الکتریک شهر رشت ، در طی نزدیک به دو دهه تعطیلی فعالیت به مکانی برای تجمع زباله و معتادان تبدیل شده و مخاطراتی را برای محدوده ایجاد کرده است .
هدف: مقاله بررسی مولفه های سرزندگی جهت احیا عرصه پساصنعت این مجموعه است.
روش: در تحقیق حاضر با بهره گیری از روش های اسنادی _ کتابخانه ای ، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گرد آوری اطلاعات اقدام شده است . مولفه های سرزندگی مبتنی بر ادبیات نظری استخراج و در قالب پرسشنامه میان 312 نفر به صورت تصادفی توزیع و نتایج حاصل مورد تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در Smart PLS قرار گرفت .
یافته ها : ایمنی و امنیت با ضریب مسیر 878/0 نشان دهنده تاثیر قوی و مستقیم این عامل بر افزایش سرزندگی کارخانه پارس الکتریک رشت است. عوامل حس مکان ، خوانایی ، آسایش اقلیمی ، عدالت اجتماعی و غنای حسی به ترتیب 55 ، 48 ، 44 ، 42 و 36 درصد از تغییرات افزایش پویایی و سرزندگی منظر پساصنعت پارس الکتریک را بیان می کنند.
نتیجه گیری: تعریف عرصه ها، نظارت و کنترل، نورپردازی مناسب، استقرار فعالیت های 24 ساعته، ایجاد فضاهای تعاملی از جمله اقدامات پیشنهادی با الویت بالا جهت تقویت دو عامل ایمنی و امنیت و حس مکان در راستای ارتقاء سرزندگی سایت مذکور است.
خانه بودن؛ پژوهشی اکتشافی در روایت ساکنان از معنای خانه در بافت میانی شهر کرمانشاه (الگوهایی برای بهبود خانه های آپارتمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
57 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پرسش از چیستی و چگونگی خانه بودن پرسشی عمیق و به قدمت زندگی آدمی است. اما شکاف عمیق میان پژوهش های حوزه معماری خانه با کالبدی که به عنوان خانه در زندگی امروز مشاهده می شود؛ نیاز به ارتباط بیشتر این دو حوزه را الزامی می نماید. ارتباطی با حلقه مفقوده جایگاه ساکنان و فهم آن ها از چیزی که بیشترین تجربه ماندن در آن را دارند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که الگوهای موجود از معماری خانه های آپارتمانی و فضاهای اصلی تشکیل دهنده آن ها چگونه می تواند در راستای خواسته و نیاز ساکنان براساس معنای خانه برای آن ها بهبود یابد و به الگوهایی قابل تعمیم در صورت های مختلف تبدیل شود؟هدف پژوهش: فهم اصلی ترین معیارهای سازنده معنای خانه از نگاه ساکنان، نمود این معنا در کالبد معماری خانه و سپس رسیدن به الگوهایی برای بهبود وضعیت موجود خانه های آپارتمانی براساس پارامترهای ساکنان برای تقرب به محیط های زندگی محور.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی، از نظر هدف کاربردی به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، از طریق مطالعه کتابخانه ای همراه با پژوهش میدانی است. همچنین شیوه تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد است. در این مسیر برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق با 42 نفر از ساکنان خانه های آپارتمانی در بافت میانی شهر کرمانشاه در قالب سؤالات نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری، مشاهده و برداشت میدانی از فضاهای موجود استفاده شده است. نتیجه گیری: تکرار و یکسان بودن صورت معماری در مقیاس های مختلف نمی تواند مکان زندگی را به سمت خانه بودن هدایت کند، بلکه این الگوها هستند که راهنمای چنین طریقی محسوب می شوند. در این راستا سه الگو برای سه مقیاس مختلف در شش فضای اصلی خانه های آپارتمانی کشف شد: اتاق های شخصی، اتاق های خصوصی، فضاهای جمعی، فضاهای نیمه باز، ورودی ها و آشپزخانه. لایه بندی در ارتباط با فضای قبل و بعد فراتر از فضای درونی، الگوهای شکسته در فضاهایی با دسترسی عمومی-خصوصی و وجود فضاهای میانی از اصلی ترین الگوهای بهینه در تمامی فضاها بود.
Investigating the wind-induced effects on Tall Buildings to reduce Drag Coefficient through Large Eddy Simulation (LES)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Wind load in architectural engineering can be defined as the natural load produced by air and is considered the most vital factor in design because this load significantly impacts structures, especially tall buildings. In this regard, drag force is the crucial wind force in tall building design. Even if the structure's safety is verified by using advanced technologies and high-quality materials, the vibrations caused by the wind force can still reach beyond the human comfort zone and may cause concern. The main goal of this study is to identify the wind aerodynamic factors in the urban boundary layer and evaluate the drag coefficient in tall-square buildings. Seven sample squared-plan buildings with aerodynamic modifications (corners) including recessed, rounded, and chamfered corners, and aerodynamic forms including set-back, tapered, and helical/twisted compared to the base (sharp corner) model. Autodesk Flow Design 2014 software was performed as a wind tunnel simulator. The software utilizes a Large Eddy Simulation (LES) turbulence model solver to account for turbulence within the wind tunnel. LES is a mathematical model for turbulence used in computational fluid dynamics of the atmospheric boundary layer. The results showed that the sq6 with the aerodynamic tapered form had the best performance compared to other samples, which was about 50%. The sq3 sample with chamfered aerodynamic modification could reduce the building's drag coefficient and wind effect by about 42%.
اندازه گیری بازیابی روانی بازدیدکنندگان از پارک های شهری با محوریت پیکره بندی فضایی عرصه های این محیط ها؛ نمونه موردی: پارک ارم شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازیابی روانی، از مهمترین متغیرهای روانی در نزد مراجعه کنندگان به پارک های شهری، در کشور ایران کمتر مورد توجه بوده است. به علاوه، میزان بازیابی روانی بازدیدکنندگان در انواع محیط های طبیعی یکسان نیست. در مطالعه حاضر با تمرکز بر این موضوع به دنبال مقایسه میزان بازیابی روانی در انواع عرصه های فضایی پارک های شهری و همچنین معرفی ابزاری معتبر و بومی سازی شده به منظور سنجش میزان بازیابی روانی در این محیط ها هستیم. این مطالعه در بستر یکی از پارک های شهر همدان که از دو عرصه هندسی و ارگانیک تشکیل شده است (پارک ارم همدان) سازمان دهی شد (بخش هندسی: عرصه جدیدساز و مبتنی بر خطوط هندسی. بخش ارگانیک: عرصه ای مبتنی بر معابر ارگانیک و قدیمی که از قبل بین درختان (و بدون دخالت ساختارهای هندسی) وجود داشت). استراتژی این پژوهش استدلال منطقی، و تاکتیک آن در بخش ارزیابی پیکره بندی فضایی پارک های شهری، روش چیدمان فضا (Space Syntax) بود. همچنین، در بخش سنجش وضعیت روانی شهروندان مراجعه کننده به پارک های شهری نیز، به استاندارد و بومی سازی مقیاس بازیابی (RS: Res toration Scale) اقدام و در نهایت نیز با استفاده از تحلیل های آماری به بیان رابطه بین پیکره بندی فضایی و بازیابی روانی مراجعه کنندگان پرداخته شد. نتایج تحلیل رابطه پیکره بندی فضایی و بازیابی نشان داد که 46.8 درصد از تغییرات بازیابی (روانی) مربوط به متغیرهای پیکره بندی فضایی است و تغییرات بازیابی بیشتر متاثر از متغیرهای عمق، کنترل و بی نظمی است. بر اساس این یافته ها (و انجام مطالعات تکمیلی)، طراحی پارک هایی با دارا بودن فضاهای دنج و دور از ازدحام و با حداقل بی نظمی در طراحی (در عرصه ها) که کمترین امکان کنترل و نفوذپذیری بصری (حرکتی) را رقم می زنند، در راستای ارتقای وضعیت پیکره بندی فضایی پارک های شهری به منظور بهبود سلامت روان مراجعه کنندگان، به محققان، تصمیم گیران و برنامه ریزان طراحی شهری و منظر پیشنهاد می شود.
مؤلفه های مؤثر در طراحی مسکن پیش ساخته: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و افزایش تقاضای مسکن از یک سو و نیاز به کاهش مدت زمان تحویل پروژه های عمرانی و تسریع برگشت سرمایه از سوی دیگر، گذار از شیوه های ساخت وساز سنتی به صنعت ی سازی را ضروری می نماید. با توجه به مزایای گسترده ی بیان شده ی صنعتی سازی ساختمان و تلاش دولت ها برای بهره گیری از آن در جهت برخورداری همه جانبه از این مزایا، به نظر می رسد اجرای موثر آن منوط به شناسایی و بکارگیری مولفه های موثر در طراحی خواهدبود. علی رغم پرداختن مطالعات تجربی متعدد به این مولفه ها، پراکندگی و فقدان چارچوب مفهومی برای دسته بندی آنها، ضرورت انجام بررسی جامع در این خصوص را آشکار می سازد. این پژوهش از الگوی فراترکیب هفت مرحله ای (سندلوسکی و باروس) به منظور بررسی سیستماتیک منابع و تجزیه و تحلیل کلیه ی داده های کیفی در جهت شناسایی مولفه ها استفاده می کند. با استخراج مولفه ها و ادغام موارد مشابه، یک چارچوب طبقه بندی گسترده به منظور گروه بندی مولفه ها در گروه های محیط زیستی، فنی، اقتصادی، کارکردی، اجتماعی-فرهنگی، زیبایی شناسی کالبدی و اقلیمی پیشنهاد گردید. بررسی میزان فراوانی مولفه ها به تفکیک منابع داخلی و خارجی نیز، پرتکرارترین آنها را مشخص نموده است که راهگشای طراحان در اولویت دهی به مولفه های موثر در فرایند طراحی است. این پژوهش ضمن تشکیل چارچوب مفهومی یکپارچه، می تواند مبنایی برای پیشنهاد استراتژی های بهبود طراحی مسکن پیش ساخته فراهم کند.
مراحلِ تولیدِ اثر معماری در ارتباط با طبیعت با هدف تربیتِ متخصصین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۱۲۸-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدفِ اصلی این پژوهش شفاف سازی توانمندی هایِ مورد نیاز در یک فرد جهتِ موفقیت در حوزه های اصلی معماری و تبیین چگونگی مهارت و هوشِ افرادی که قصد ورود به این رشته را داشته و در نهایت کمک به اصلاح ساختار مشاوره های شغلی بود. ابزار و روش ها: با استفاده از روش دلفی و به وسیله پرسشنامه ای کیفی، از ده نفر خبره، هوش مورد نیاز نه گانه (گاردنر) برای مراحل و فازهای دوازده گانه حوزه معماری مورد سوال قرار گرفت سپس مطابق با روش قبل با استفاده از پرسشنامه ای کمی و ساختار یافته آشکار گردید که چه درصدی از هوش ها و زیرمجموعه های آن مبتنی بر طبیعت و یا تربیت است. سپس با استفاده از محاسبات ریاضی میزان تاثیرپذیری هر فعالیت معماری از مولفه های طبیعت و تربیت تعیین گردیده شد. یافته ها: یافتن مهارت در حوزه های اصلی معماری مبتنی بر هر دو مولفه طبیعت و تربیت بوده و میزان تأثیر پذیری از طبیعت و تربیت در کل موارد به یکدیگر نزدیک بود، به صورتی که حداقل این اختلاف مقدار 5/1 درصد (تربیت 25/49 و طبیعت 75/50) در اصول پیمان و حداکثر 7/16 درصد (تربیت 75/41 و طبیعت 25/58) در تهیه نقشه های اجرایی و برقراری ارتباط با کارفرما بود. نتیجه گیری: به دلیل تاثیرگذاری طبیعت و سرشت فرد می بایست انتخاب او برای طی مراحل آکادمیکِ آموزش معماری مبتنی بر شاخص هایی صورت پذیرد که مبینِ وجود مولفه ها و خصوصیاتی در ماهیت ژنتیکی فرد باشد. اهمیت تربیت در حوزه ایجاد متخصص توانمند در همه حوزه های معماری بیشتر بوده لذا به موضوع آموزش آکادمیک باید با حساسیت بیشتری پرداخته شود.
کارکرد سامانه اعتبار و عملکرد معماران طراح؛ با تاکید بر دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۴۸-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی سامانه اعتبار از ابتدای شکل گیری دانش معماری مورد توجه طراحان و اندیشمندان فلسفه طراحی بوده است. هدفِ اصلی پژوهش عبارت است از شناسایی دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی، تحلیل موقعیت و کارکردهای این سامانه و دستگاه ادراکی، به منظور تداوم بهبود عملکرد طراحان و معماران. ابزار و روش ها: فرآیند ادراک توسط فلاسفه به شکلی جامع تر از سایر علوم مرتبط تبیین شده است. در این بین مسئله وجود و طریقه شکل گیری پیش فرض های بنیادین سامانه ادراکی مسئله مهم این پژوهش است. به عنوان یک تحقیق فلسفی بنیادین، از نظر در ماهیت پژوهش آمیخته کیفی و کمی، و در آن از روش توصیفی - اسنادی استفاده شده است. با توجه با ماهیت تحقیقات کیفی، برای تایید مدل تحقیق از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که فهم پدیده ها و فرآیند تبدیل داشته های پیرامونی و درونی انسان، به دانش، مسئله ای به غایت چندوجهی و بسیار دامنه دار است. این که چه و چگونه می اندیشیم بیش از همه مورد توجه فلاسفه بوده است لیکن اغلب قریب به اتفاق صاحب نظران عرصه طراحی و معماری نیز به آن اقبال نشان داده اند. نتیجه گیری: علامه طباطبایی در یک بیان فلسفی کاملا استدلالی وجود این زیرسامانه مهم را در دستگاه ذهن تأیید و فرآیند تشکیل آن را تشریح نموده است. وی این بسته دانشی را سامانه اعتبار نام نهاده است و به عنوان یکی از زیر بخش های سامانه ادراک می شناسد.
زیبایی شناسی منظر بر اساس شعر توصیفی دوره غزنوی، ۳۸۰- ۴۳۲ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
129 - 149
حوزههای تخصصی:
برای درک بهتر منظر و شناخت زیبایی های آن لازم است آن را از زوایای گوناگون و درعین حال متنوع مطالعه کنیم. بررسی ها نشان می دهد که عمده پژوهش های پیشین در باب زیبایی شناسی منظر، یا برگرفته از مطالعات غیرایرانی و لذا بی ارتباط با منابع اولیه هستند و یا به رویکردهای برآمده از سده های میانه و متأخرتر معطوف اند. این مسئله درک ما را از زیبایی منظر فرومی کاهد. برای مثال محدود کردن موضوع زیبایی شناسی منظر به جنبه های صرفاً آسمانی و تأکید بر زیبایی ماورایی ممکن است ادراک وجوه ملموس تر این مقوله را مخدوش نماید. بنابراین، شناخت زیبایی منظر ازطریق عناصر ملموس می تواند به فهم عمیق تر آن کمک نماید. شعر توصیفی فارسی در بازه زمانی 380 432ق به منظر و توصیف زیبایی های آن پرداخته است. بنابراین، می توان از آن به عنوان مرجعی برای پاسخ گویی به این پرسش بهره برد که رویکرد ایرانی به زیبایی منظر دست کم در آن دوره چگونه بوده است؟ برای پیشبرد تحقیق، اشعار عنصری بلخی، فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی به عنوان سه شاعر دربار غزنوی بررسی شده و نمونه های مطالعاتی از میان آن ها انتخاب شده است. در ادامه تلاش شده است تا ضمن تفسیر اشعار منتخب، تصویری از منظر پیشِ رو یا منظر ذهنیِ شاعر بازسازی شود. مقایسه تصویرهای بازسازی شده و همچنین نوع ادراک و توصیف شاعران یادشده با یکدیگر، رویکردهای زیبایی شناسی منظر در دوره منتخب را آشکار می کند. این مطالعه که با نگاهی سوبژکتیو به زیبایی منظر در بازه زمانی یادشده صورت گرفته، مبین یک زیبایی شناسی معطوف و متمرکز بر ابعاد مادی و زمینی است . درعین حال و با وجود برخی شباهت ها، رویکردهای سه شاعر منتخب به زیبایی و ادراک آن تفاوت های چشمگیری با یکدیگر دارند. تفاوت ها عمدتاً ناشی از نگاه ساختارگرا و سلسله مراتبی عنصری در برابر رویکرد پویا و مبتنی بر لذت فرخی و همچنین توجه منوچهری به فرایندهای طبیعی و جاری در منظر و اهمیت بُعد زمان است.
Analyzing and Examining the Role of Computers in Improving the Quality of Undergraduate Architecture Projects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
49 - 60
حوزههای تخصصی:
The complexity of the field of architecture, its ever-increasing application, and the rapid growth of technologies and software used in this field necessitate the need to inves tigate the effects of computer software on the quality of s tudents' learning and a solution to improve the role of software in learning. Therefore, research has been carried out to inves tigate the role of computers in improving the quality of undergraduate architecture projects. This research is applied research, and its nature is descriptive-analytical and inferential research. The data for this research was obtained through ques tionnaires dis tributed among 86 undergraduate s tudents in the 3rd course. The final reliability of the ques tionnaire was 0.889 using Cronbach's alpha tes t. The research findings were analyzed using T-tes t, ANOVA, and Tukey's. The t-tes t showed that the role of computers in architecture s tudents' learning rates differs from each other. Also, the ANOVA tes t results showed that s tudents' learning amount based on the type of software has a significant difference equal to Sig=0.000. According to the results obtained from the findings of the research, it can be said that despite the effectiveness of computer sys tems in improving the learning of architecture s tudents, the priority is on the individual and collective characteris tics of s tudents, and the use of computers should be appropriate to the nature of the course, s tudents' ability and interes t.
ساختار معماری و دوره بندی تاریخی کالبدی مسجد جامع کبیر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع کبیر تبریز از بناهای با ارزش معماری ایران است و مدت زیادی در طول تاریخ محل اعلان های رسمی وقایع و فتاوی مهم حکومت های بزرگی ایلخانان، ترکمانان، صفویان و قاجاریان بوده است؛ مطابق نوشته های تاریخی، شکل گیری این اثر ارزشمند به صدر اسلام برمی گردد، ولی بطور دقیق برای این ادعا، منابع دست اول وجود ندارد و به دلیل زلزله های شدید در طول حیات آن، تغییرات حکومتی و تغییر بانی مسجد، تغییرات زیادی در کالبد معماری مسجد رخ داده است. علیرغم اهمیت زیاد این مسجد پژوهش های جامع اندکی درمورد تحولات کالبدی آن انجام یافته است و این تحولات به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر مطالعه جامع، بررسی اسناد و مدارک موجود برای دسته بندی تحولات و ارائه تصویری در باب تغییر و تحولات می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوی اسناد و متون تاریخی و بازدید های میدانی و مطالعات گزارش های باستان شناسی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخاطر مسائل مختلف و عمدتا زلزله، شکل مسجد از شبستانی در صدراسلام به تک گنبدی در دوره سلجوقی، دو گنبدی دروه تیموری و ترکمانی و در نهایت بصورت شبستانی در دوره قاجاری دچار تغییرات اساسی شده است.
شناسایی توده های شهری با استفاده از دور سنجی شبانه (نمونه مورد مطالعه: اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری سریع، بی قاعده و پراکنده، منبع بسیاری از مسائل شهری است. برای درک این مسائل، لازم است درک عمیقی از توزیع ساختار فضایی شهری وجود داشته باشد. توده شهری بخش اشغال شده شهر است که شناخت دقیق آن علاوه بر کمک به مدیریت بهینه شهری، می تواند چراغ راه استفاده از فضاهای شهری در آینده باشد. به همین منظور و با هدف شناسایی دقیق و سریع توده شهری اهواز بعنوان منطقه مورد مطالعه، در این پژوهش تصاویر اخذ شده شبانه سنجنده NPP-VIIRS مبنا قرار گرفته و در ترکیب با عواملی مانند پوشش گیاهی بهبود یافته، نقاط کمکی حاوی اطلاعات میدانی، دمای سطح زمین و با استفاده از میانگین هندسی تصویر، سه شاخص HSI، HSI-POI (HP) و HSI-POI-LST (HPL) در نرم افزارهای ENVI و ArcGIS تهیه و بکارگرفته شده است. سپس برای تأیید، از یک ماشین بردار پشتیبان برای شناسایی نوع زمین در منطقه ساخته شده با استفاده از 1000 نقطه استفاده گردید. در ادامه مرز آستانه مربوط به بالاترین دقت کلی و ضریب کاپا هر شاخص محاسبه گردید. نتایج کلی نشان داد در مقایسه با سایر شاخص ها، HPL ویژگی های طبیعی و اجتماعی را نشان می دهد و خروجی این روش ضمن دقت فضایی بالاتر، جزئیات فضایی بیشتری از منطقه ساخته شده و همچنین انتخابهای بیشتری برای ارزیابی مناطق شهری کوچک مقیاس ارائه می دهد. همچنین، بیشترین و کمترین مساحت خالص توده شهری متعلق به مناطق 3 و 1 است که بیش از 56 و 34 درصد از مساحت هر یک از این مناطق را شامل می شده است.
معیارهایِ مفهوم «یکپارچگی» در مکان های میراثی و شاخص های ارزیابی آن در میدان حسینیه های نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
111 - 131
حوزههای تخصصی:
بافت شهری تاریخی نایین، به لحاظ مؤلفه های فضاهای شهری در شهرسازی ایرانی- اسلامی دارای الگوهای متنوع و ترکیب منحصر به فردی از میدان در محلات هفت گانه است که از بعد عملکردی نیز بسیار قابل توجه می باشند. دردوره قاجار با رونق و گسترش آیین-های عاشورایی، با ساخت قالب کالبدی حسینیه در میدان های متقدم محلی به عنوان مهم ترین فضای شهری، نظام فضایی میدان -حسینیه در نایین به وجود آمد. مفهوم یکپارچگی به همراه اصالت در نقش انتقال دهنده ارزشها و بعد معنایی میراث فرهنگی، مقوله ای مؤثّر و کلیدی در حفاظت به شمار می آید. در اسناد بین المللی نیز بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی یکپارچگی به منظور تعیین معیارهایی ثابت برای ارزیابی آن تأکید گردیده است. ماهیت کیفی و چند لایه بودن این مفهوم، دست یابی به این چارچوب را با دشورای هایی مواجه ساخته است که تأثیر آنرا می توان در فرآیند بازشناخت و ارزیابی معیارهای یکپارچگی در بسترهای مختلف مشاهده نمود. لذا پژوهش حاضر با انتخاب میدان حسینیه های هفت گانه نایین به عنوان مطالعه موردی در منطقه مرکزی ایران، و مبتنی بر بازخوانی و واکاوی اسناد و معاهده های جهانی از یک سو و دیدگاه های صاحب نظران از دیگر سو، با استفاده از روش پژوهش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی رسیدن به سطحی از شناخت و معیارهای ارزیابی مفهوم یکپارچگی به عنوان پایه ای در راستای توسعه چارچوب مفهومی آن می باشد. سه معیار ساختاری-تاریخی، بصری-زیبایی شناختی و عملکردی –اجتماعی سه معیار اصلی برای سنجش و ارزیابی مفهوم یکپارچگی در مکان های میراثی را آشکار می سازد. مبتنی بر بررسی و تحلیل نقشه ها، اسناد، مصاحبه عمیق و مشاهدات و برداشتهای میدانی در میدان حسینیه های هفت گانه نایین شاخص های استخراج شده به منظور ارزیابی هر سه معیار یکپارچگی عبارتند از: معیار شکلی-ساختاری با شاخص های رابطه دو سویه جزء و کل، چگونگی ارتباط و هم پیوندی با معابر و گذرها ، معیار بصری –زیبایی شناختی با شاخص های ، ترکیب عناصر میدان در ساماندهی محور افقی در عرصه فضایی میدان ها با ایجاد محصوریت، ترکیب عناصر میدان در ساماندهی محور عمودی به منظور زمینه سازی جهت ایجاد تأکید بصری ، معیار عملکردی –اجتماعی با شاخص های معنا بخشی و ایجادحس تعلق به مکان و حضور پذیری و ایجاد قلمروی همگانی.
طراحی محدوده ایستگاهی مترو محمدشهر کرج، بر اساس رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 188
حوزههای تخصصی:
مهم ترین اختراع قرن بیستم یعنی اتومبیل، منجر به گسترش افقی شهرها و پراکنده رویی آن ها شد که این توسعه ناموزون نتایج نامطلوبی را به همراه خود داشته است. در این رابطه ازجمله پیشنهادهایی که در پایان قرن بیستم مورد استقبال قرار گرفت، توسعه حمل ونقل محور (TOD) بود. توسعه ای متراکم با ترکیب مناسبی از نحوه چیدمان کاربری ها در مجاورت ایستگاه ها و مسیرهای حمل ونقل عمومی که منجر به تشکیل کیفیت بالای زندگی می شود. کاربست رویکرد TOD، فرصت مناسبی جهت توزیع تعداد سفرها از مبدأهای حمل ونقل ریلی استان البرز به سمت تهران ایجاد نموده و شرایط کاهش استفاده از وسایل حمل ونقل خصوصی در مسیر کرج-تهران را مهیا می سازد. تحقیق حاضر بر اساس هدف، در دسته تحقیقات کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، در گروه تحقیقات توصیفی قرار دارد و هدف آن طراحی محدوده ایستگاهی سایت مورد نظر مبتنی بر رویکرد TOD است. روش جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر، استفاده از پرسشنامه می باشد که میان ۳۸۴ نفر از شهروندان توزیع شده است. از میان سناریوهای ارائه شده، سناریو برتر بر اساس الزامات رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و نظر جمعی از متخصصین حوزه شهرسازی در مورد وزن دهی معیارها و مؤلفه های اثرگذار بر تحلیل و ارزیابی گزینه های پیشنهادی برای حوزه مطالعه، مورد انتخاب واقع شده است.
بررسی الگوی انتخاب مسکن و محله در گروه های خاص شهر تهران؛ با مروری بر مدل های انتخاب مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانوارها با تغییر شرایط زندگی، نیازهای متفاوتی پیدا می کنند که پاسخگویی به آن ها ضرورت جابجایی در شهر را بوجود می آورد که شامل تغییر در واحد مسکونی و بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنین پیرامونی است. در این مقاله شناسایی الگوی انتخاب مسکن و تمایز ترجیحات خانوارها برمبنای نظریه ادوار زندگی تبیین می شود که چرخه عمومی تحولات زندگی و نیازهای مسکن برای تمامی خانوارها را بیان می کند. در توسعه نظریه مذکور، هر خانوار شهری به دسته های متمایزی با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی تقسیم می شود که این تمایزها منشأ انتخاب های گوناگون مسکن است. شناسایی اثرات و ارتباط میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارها و ویژگی همسایه ها امکان تبیین گفتمان ها و جریان های اصلی شهر را فراهم می کند؛ مانند همگنی محلات و جدایی گزینی فضایی. در این مقاله به انتخاب مسکن گروه های خاص در شهر تهران با تاکید بر بافت اجتماعی- اقتصادی محله انتخابی آن ها پرداخته شده است. بنابراین گروه های خانوار هدف پژوهش مهاجران به شهر تهران، متولدین خارج از تهران، کارگران ساده، خانوارهای تک سرپرست، دارای معلول و اجاره نشین هستند. مدلسازی انتخاب مسکن بصورت انتخاب گسسته و با استفاده از روش «رگرسیونی چند متغیره کمی» انجام شده است که امکان تحلیل متغیرهای متعدد وابسته را ممکن می کند. داده های ورودی مدل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 شهر تهران و تسهیلات شهری تهران از طرح تفصیلی اخذ شده است. متغیرهای گروه واحد مسکونی شامل متراژ زیربنا و پایداری بنا است و متغیرهای گروه بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنین شامل نرخ باسوادی در گروه زنان، نرخ اشتغال زنان، نرخ حضور ساکنین دارای تحصیلات عالی، سرانه وسیله نقلیه شخصی و نرخ حضور دانشجویان است. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای گروه «واحد مسکونی» بیشترین نقش را در انتخاب مسکن ایفا می کند و از میان متغیرهای بافت اجتماعی- اقتصادی خانوارها، تمامی متغیرها ارتباط معناداری دارند که نشان از روایی مدل دارد و دو متغیر «سرانه اتومبیل شخصی خانوار» و «نرخ باسوادی زنان» بیشترین درصد تبیین در این گروه را ایفا می کنند. در گروه «واحد مسکونی» شانس انتخاب واحدهای مسکونی با متراژ زیربنای کمتر و بناهای ناپایدار در میان گروه های خاص بیشتر است و همچنین شانس انتخاب بافت اجتماعی- اقتصادی پایین ترِ ساکنین افزایش می یابد و تنها استثنای این روند، گروه هدف مهاجران 5 سال گذشته است. یافته های کلی پژوهش نشان می دهد که برای گروه های خاص انتخاب واحد مسکونی مناسب ارجح تر از محله است و تنها برای گروه مهاجران 5 سال گذشته است که انتخاب بافت اجتماعی- اقتصادی محله در اولویت قرار می گیرد.
تحلیلی بر تحولات ساختارفضایی خانه های معاصر حیاط دار ایلام (دهه پنجاه تا نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خانه های ایرانی متناسب با شرایط اقلیمی در اکثر نقاط، حیاط به عنوان فضای باز اصلی وجود داشته است. جایگذاری آن به صورت های مختلف؛ مرکزی، در قسمت پیشین، طرفین آن و گاهی به صورت دو حیاط بوده است. سایر فضاهای بسته و نیمه باز نیز با جایگشت های مختلفی در اطراف حیاط سازمان دهی شده اند. در این پژوهش در مورد ساختار فضایی خانه های معاصر حیاط دار ایلام، با توجه به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان در طی سالیان از دهه پنجاه تا دهه نود شمسی، قیاسی به صورت تحلیلی صورت پذیرد. چنین تحلیلی در این شهر انجام نگرفته است. تحولات بعد از جنگ تحمیلی و در پی آن خسارات وارد شده به ایلام به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای مرزی ایران، بازسازی و شکل گیری گونه های جدیدی از سازمان دهی فضایی خانه را در پی داشته است. استفاده از روش تحقیق ترکیبی شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (Ucl Depth Map) استراتژی این پژوهش می باشد. انتخاب نمونه های موردی نیز بر اساس سال ساخت خانه (گونه های A,B,C,D,E ) و همچنین محل قرارگیری حیاط نسبت به ساختمان (A1,A2 و ...) صورت پذیرفته است. تحلیل ساختار بصورت کیفی بوده و سپس توسط نرم افزار دپث مپ، در راستای اعتبار بخشی بیشتر به نتایج سنجش شده است. نتایج پژوهش سه دسته بندی کلی در ساختار فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا دهه نود را آشکار می کند. به نظر می رسد تغییرات ساختاری با شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه همگام بوده است. دسته اول: دهه ی پنجاه و شصت هجری (قبل از انقلاب)، طراحی خانه های حیاط دار با وسعت نسبی فضای باز و حیاط، برقراری ارتباطی مؤثر نیز بین خانه و حیاط را شاهد هستیم. دسته دوم: خانه های دهه هفتاد و هشتاد، مقارن با گرانی زمین و ساخت و سازهای بعد از جنگ تحمیلی. کاهش مساحت زمین، ساخت و ساز سریع، استفاده از پلان های آماده طراحی شده در مناطق دیگر و در نتیجه تغییرات عمده ی ساختاری از نتایج آن بوده است. دسته سوم: خانه های دهه ی نود تاکنون، شاهد ساختار فضایی پیچیده تر، فضای خصوصی بیشتر نسبت به ادوار قبلی، عملکردهای نوظهور در کنار سایر فضاهای خانه و تلاش برخی معماران در راستای برقراری دوباره ارتباط مؤثر خانه و حیاط.
بازشناسی مفهوم پایداری اجتماعی در مطالعات شهری در جستجوی یک چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی جهت پاسخ به مشکلات و معضلات اجتماعی شهرها و به عنوان بعدی کارا در رسیدن به توسعه پایدار شهری، گفتمانی است که در دو دهه اخیر بسیار موردتوجه و استقبال محققین شهری قرارگرفته و پژوهشگران با ابعاد مختلف محیط ساخته شده شهری به آن نگریسته اند. مسئله پایداری اجتماعی، محیط ساخته شده، دموکراسی، ایدئولوژی، مشارکت. ای که حائز اهمیت است فقدان یک پژوهش جامع و نظام اند در حوزه محیط های ساخته شده شهر، سیاست ها و برنامه های شهری است. ازاین رو، هدف از این پژوهش یک مرور فراترکیب از منابع منتخب جهت روشن شدن ابعاد پایداری اجتماعی در این حوزه ها است. جهت رسیدن به این هدف، با کدگذاری داده ها و استفاده از نرم افزار MAXQDA، چهار مقوله شکل شهر، سیاست ها و برنامه ها، ابعاد و ویژگی ها و زمینه های اصلی پایداری اجتماعی را شناسایی کرده است. با درک و تبیین مقوله های بیان شده، نتیجه مطالعات در یک چارچوب پایداری اجتماعی، شامل مفهوم سازی، سیاست گذاری و اقدام در محیط ساخته شده شهری ارائه می گردد. این ابعاد هرکدام در ترکیبی فراتر با یکدیگر، وارد گفتمان های دموکراسی محور، مشارکت محور و ایدئولوژی محور می شوند. با درک عمیق از نتایج، زمینه ای برای مطالعات آینده فراهم می شود تا بتوانند مطالعات بیشتری در هریک از گفتمان های مطرح شده و تلاش برای پیوند مؤثرتر آن ها با پایداری اجتماعی انجام دهند.
چگونگی پیاده سازی TOD در شعاع عملکردی ایستگاه های مترو، نمونه مطالعاتی: ایستگاه مترو منیریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
155 - 194
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران در سده گذشته با افزایش حدود بیست برابری جمعیت روبرو شده است، ازاین رو دچار مشکلات ترافیکی در غالب روزهای سال است. یکی از الزامات کاهش ترافیک، کاهش سهم سفرهای درون شهری با خودرو شخصی و تغییر به سایر مدهای حمل ونقلی است که این الگو در توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یک راهکار مورداستفاده قرار می گیرد؛ بنابراین افزایش مشکلات ناشی از ازدحام ترافیکی در شهرهای کشور، ضرورت توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی را بیش ازپیش آشکار نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی توسعه ی انجام شده در شعاع عملکرد ایستگاه مترو منیریه با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که ابتدا به شناسایی اصول توسعه با محوریت حمل ونقل عمومی می پردازد. سپس، مشخصات محدوده مطالعاتی با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و استانداردهای موسسه سیاست های توسعه و حمل ونقل ارزیابی می کند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه منیریه استاندارهای لازم در جهت پیاده سازی این الگو را طی نکرده است به بیان دیگر، شهر در جهت خودرو محوری برنامه ریزی شده و خودرو نسبت به پیاده در ارجحیت قرار گرفته است.