مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
دوران صفوی
حوزه های تخصصی:
علیرغم سابقة تاثیرگذاری سفالگری کشور چین بر سفالگری ایران از ابتدای دوران اسلامی، این تاثیرگذاری طی ادوار تیموری و صفوی، بخصوص در زمینة ساخت و تزیین ظروف سلادون و آبی- سفید، نمود ویژه ای داشته است. باتوجه به اینکه ادوار مزبور در تاریخ هنر ایران ادوار همگونسازی مضامین تزیینی چینی با ذوق و سلیقه ایرانی به شمار میروند، بررسی و مقایسة تفاوت ها و شباهت های تاثیرپذیری هنر سفالگری این ادوار از کشور چین، میتواند نقش مهمی در شناخت تغییر و تحولات مضامین تزیینی ایران ایفا نماید. متاسفانه علیرغم اهمیت موضوع، تاکنون تحقیقی جامع در این رابطه صورت نپذیرفته است؛ بدین سبب تحقیق پیش رو این موضوع را مد نظر قرار داده و با مقایسة برخی از ظروف چینی شاخص هر دوره که در ایران تولید شده اند، تلاش مینماید شناختی دقیق تر و کامل تر از نوع تاثیر چینی را ارائه نماید. باتوجه به یافته های تحقیق، تاثیر سفالگری چین بر ادوار تیموری و صفوی بطور یکسان صورت نپذیرفته و باوجود شباهت های ظاهری، در بسیاری از زمینه های ساخت و تزیین ظروف متفاوت میباشد. همچنین این تاثیرپذیری بصورت تقلیدی صرف نبوده و بخصوص در زمینة نقوش تزیینی، آگاهانه و انتخابی توام با ویژگی های ایرانی و اسلامی بوده است
چهارباغِ مشهد تیموری در آیینه تاریخ
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسیِ توصیفات و وقایع چهارباغِ مشهد در متون تاریخی از زمان بنای آن در دوران شاهرخ تیموری تا تخریب آن در اوایل دوره قاجار است. در همین راستا ابتدا در رابطه با مفهوم و پیشینه چهارباغ مقدمه ای ذکر می گردد و در ادامه مطالبی که در مورد چهارباغِ مشهد در کتب تاریخیِ ادوار تیموری، صفوی، افشاری و قاجار نقل شده، مورد بررسی قرار می گیرد تا بدین وسیله ابعاد تاریخی و مهمترین وقایع رخ داده در چهارباغِ مزبور که بعضا بر سرنوشت کل ایران تاثیر گذارده، بهتر شناخته شده و مورد ارزیابی قرار گیرد. از مهمترین مقاطع تاریخیِ این چهارباغ می توان به اواخر دوران صفوی و دوران افشار اشاره کرد که شهر مشهد به عنوان پایتخت ایران و عمارت چهارباغ به عنوان تختگاه حکومتی، نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است. اوضاع پریشان ایران بعد از حمله افاغنه و جابجایی های سریع قدرت در اواخر دوره صفوی به خوبی در وقایعِ عمارتِ حکومتی چهارباغ بازتاب یافته است. یافته های تحقیق از یکسو حاکی از این واقعیت است که فضاهای چهارباغِ امروزی مانند چهارباغ صفویِ شهر اصفهان که بیشتر به عنوان خیابان شناخته می شوند، در دوران تیموری به عنوان کاخ- باغ ساخته می شدند که چهارباغ مشهد نیز در ابتدا از همین نوع بوده است. اما سیر تحولات شهر مشهد از دوران صفوی به بعد منجر به تغییراتی در فضا و مفهوم چهارباغ شده و آن، مطرح شدن کارکرد دارالحکومه یا مقرِ حاکم شهر و در ادامه تختگاه حکومت نادرشاه و جانشینان وی می باشد. از دیگر سو مرور وقایع چهارباغ مشهد در اواخر صفوی تا تشکیل سلسله قاجار، نشان دهنده موقعیت یگانه و تاثیرگذار شهر مشهد در این مقطع زمانی از تاریخ پرفراز و نشیب ایران است که شایسته شناخت و تحلیل بیشتر است.
بررسی ارتباط ثبات سیاسی با مدیریت آب در اصفهان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب در فلات ایران همواره یکی از مهم ترین دغدغه ها بوده و غلبه بر این نقصان و ابداع شیوه های آبیاری و مدیریت تقسیم آب از مهم ترین دستاوردهای انسان در این دیار است. بحران کنونی آب بیانگر نبود اراده سیاسی کافی و برنامه ریزی درست در این زمینه است. در این نوشتار تلاش شده تا ارتباط موجود میان ثبات سیاسی از دوره اوج تا افول صفویان با سیستم مدیریتی آب واکاویشود. با بررسی وضعیت کنونی شماری از کشورهای کم آب جهان، مشخص شد بحران آب در این کشورها ثبات سیاسی و امنیت را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.نوع حکومت صفوی در طی زمان تغییرات زیادی یافت. در دوران طلایی حکومت صفویه سیستم مدیریت آب تحت نظارت مناسب به شکل کارآمدی به کار می پرداخت. در اواخر دوره به تدریج با تزلزل ارکان حکومتی و رواج فساد و رشوه خواری، دستگاه مدیریت آب نیز تضعیف شد. فشار وارده بر کشاورزان پایه های اقتصاد را لرزاند و این امر بر روند سقوط حکومت تاثیر مضاعف گذاشت. از طرف دیگر نارضایتی های ایجاد شده در مردم و کشاورزان نیز بر روند افول صفویان دامن می زد. این پژوهش از نوع تاریخی است و با رویکردی تحلیلی تطبیقی انجام شده است. روش داده اندوزی نیزاسنادی و کتابخانه ای است.
متن فلسفی تازه ای از یحیی بن عدی : تکمله ای بر «فهرست توصیفی » اندرس
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۰ خرداد و تیر ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۷۶)
97 - 111
حوزه های تخصصی:
مجموعه فلسفی مروی اثری است که اخیرا با همت انتشارات کتاب رایزن و با همکاری مرکز مطالعات اسامی دانشگاه مک گیل و مرکز دایره المعارف بزرگ اسامی در 554 صفحه در قطع رحلی منتشر شده است. این اثر نسخه برگردان دست نویس شماره 19 کتابخانه مروی تهران است. مجموعه مذکور را می توان به دوازده بخش تقسیم کرد. بخش نخست که مهم ترین بخش مجموعه است، مجموعه ای از رساله های یحیی بن عدی است. در مجموعه حاضر 53 رساله از یحیی بن عدی موجود است که به مسائل گونا گون فلسفی مربوط می شود و 23 مقاله از آنها تا کنون مفقود فرض می شده است. نوشتار حاضر ترجمه مقاله ای از روبرت ویسنوفسکی است که در آن، همین 23 نسخه معرفی شده است. گرهارد اندرس در اثر خود به نام فهرست توصیفی، اطلاعات این و دیگر آثار مشابه را گرد آورده و تحلیل کرده و با مجموعه ای از نسخه های موجود مقایسه و مقابله کرده است. در میان 53 اثر فلسفی یحیی بن عدی که مجموعه فلسفی مروی دربردارنده آنهاست، 23 رساله از نظر اندرس مفقود شمرده شده اند. نویسنده در نوشتار پیش رو، با آوردن آغاز و انجام این رساله های مفقود و شماره برگ آنها در نسخه مجموعه مروی، تکمله ای بر اطلاعات اندرس آورده است.
بازنمایش ساختار کالبدی باغ ایرانی در نگارگری و قالی های باغی در دوره صفویه
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
73 - 96
حوزه های تخصصی:
در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به صورتی که آرمان باغ تقریبا در همه هنرها نفوذ کرده است و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین مطرح شده است. باغ ایرانی یکی از نمودهای تجسم باور ایرانیان از بهشت موعود می باشد، و این عامل حضور پردیس ها را در آثار هنری پر رنگ کرده است. به همین دلیل گونه های مختلف هنر ایرانی توجه خاصی به بازنمایی باغ ایرانی داشته اند. دو حوزه ای که به وفور به این امر پرداخته اند قالی و نگارگری ایرانی است. در این پژوهش ساختارشناسی طرح، نقش و ترکیب بندی موجود در قالی های باغی و نگارگری ها در دوره صفویه و ارتباط آنها با ساختار باغ شهر های اصفهان و باغ فین کاشان بررسی شده است، تا از این طریق بتوان به تأثیر گذاری نحوه طراحی باغ و عناصر آن، در این دو حوزه تصویری دست یافت. در این راستا مسئله پژوهش این است که الگوی ساختاری و اجزای باغ ایرانی در دوره صفوی، بر طراحی فرش و نگاره در این دوره چه تأثیری گذاشته اند و باغ ایرانی، فرش و نگاره ها در چه ویژگی هایی مشترک هستند و تفاوت های موجود بین این سه گونه هنری را در یابیم تا به درکی صحیح از الگوبرداری این سه حوزه هنری از یکدیگر برسیم. ضرورت و اهمیت این مسئله از این جهت است که اصول صحیح به کار رفته در سه جنبه هنری مختلف و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را در یک دوره تاریخی تبیین می کنیم تا از جدا افتادگی این سه حوزه هنری در دوره ی معاصر جلوگیری کنیم و آن ها را مرتبط و تاثیرپذیر از هم بنماییم، تا در این صورت هویت و اصالت آن ها در هر دوره حفظ شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد تطبیقی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام گرفته است. و اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی جمع آوری شده است. هدف این پژوهش شناسایی جلوه های اصلی تصویر شده از باغ ایرانی و ساختار اصلی آن در نگاره ها و قالی های دوره صفویه و بررسی تاثیرپذیری آن ها و مقایسه تطبیقی میان آن ها است. جامعه آماری مربوط به باغ های ایرانی، قالی های باغی و نگارگری ها که از دوره صفویه انتخاب شده اند، 5 نمونه از هر کدام می باشد، محدوده جغرافیایی پژوهش به این صورت است که چهار نمونه باغ از شهر اصفهان و یک نمونه باغ از شهر کاشان و چهار نمونه قالی باغی از کردستان (شمال غرب ایران) و یک نمونه قالی باغی از کردستان، و نمونه های نگارگری که همگی از دوره صفویه و به صورت تصادفی جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده اند؛ یافته های بدست آمده نشان می دهد که نقش مایه ها و ساختار شکلی موجود در قالی های باغی و نگارگری های دوره صفویه دارای طرح، نقش و هندسه فضایی یکسانی با باغ ایرانی هستند. در بیشتر قالی ها و نگاره ها استفاده از اصول هندسی، الگوی چهار باغ و هماهنگی بین نقش مایه ها باعث تجلی باغ ایرانی در قالی ها و نگارگری های دوره صفویه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترویج طرح باغی در قالی ها و به تصویر کشیدن باغ در نگارگری ها باعث گشته است، طبیعت و نقش مایه های آن مانند درختان، گلها، پرندگان و حیوانات برای نزدیکی به مفهوم باغ بهشت بیشتر استفاده شود. الگوی چهار باغ، فاصله مربعی و باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل در باغ ایرانی، در طراحی قالی های باغی و نگارگری ها مشاهده شده است. با توجه به آنچه که در ساختار اصلی طرح باغ ایرانی وجود دارد و در تطبیق آن با ساختار شکلی دو حوزه نگارگری و قالی های باغی، به این نتیجه می رسیم که ترکیب بندی ساختارها و عناصر به کار رفته در دو حوزه نگارگری و قالی بافی، مشابه و منطبق بر سه نوع ساختار و اصول هندسی (تک محوری، دو محور عمود بر هم و سه کشیدگی موازی) باغ ایرانی است و تنها تفاوت در شیوه نمایش عناصر و نقشمایه ها، توسط هنرمندان است که در قالی های باغی عموما به صورت دو بعدی و در نگارگری ها عموما به صورت دو بعدی و سه بعدی نمایش داده می شوند. امید است تا استفاده از این الگوها و اصول در این سه جنبه هنری در دوره معاصر نیز راه گشای هنرمندان قرار گیرد.
باز بینی طرح باغ صفوی: باغ بیرم آباد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
170-158
حوزه های تخصصی:
تصور رایج بر این است که باغ ایرانی چنانکه در فضایی مسطح واقع شده باشد، بر اساس الگوی ثابت چهارباغ و اگر در دامنه کوه باشد و توپوگرافی آن ایجاب کند، شکلی سکویی و پلکانی دارد، اما گاه شواهد تاریخی الگوهای دیگری جز این موارد را نشان می دهد. در این مجال این پرسش مطرح می شود که باغ سازی در دوره صفوی چگونه بوده است؟ آیا همیشه از الگویی که به باغ ایرانی معروف است، پیروی می کرده است؟ این مقاله فرضیه الگوی تعیین شده برای باغ را با تمرکز بر باغ بیرم آباد کرمان به چالش می کشد. باغ بیرم آباد تنها باغ به جامانده از دوران صفوی در کرمان است. بیرام بیگ افشار برای اولین بار بنای آن را در دوره شاه اسماعیل گذاشت. گنجعلی خان، حاکم کرمان در زمان سلطنت شاه عباس، هم زمان با ایجاد تحولات عمرانی در ساختار شهر کرمان، باغ را مرمت کرد و توسعه داد. این باغ با وجود دو عمارت که هر دو متعلق به دوران صفوی هستند و دو محور اصلی و قرار گرفتن بخشی از عمارت اصلی در خارج از حصار باغ، یکی از مصادیق متفاوت از الگوی شناخته شده باغ ایرانی است. در این پژوهش، پرسش اصلی این است که دلیل پدیدآمدن شکل متفاوت باغ بیرم آباد چیست؟ فرضیه های ارائه شده نیز بدین ترتیب هستند: ۱. باغ سازی دوره صفوی از قالب خاصی پیروی نمی کرده است و یکی از نکات تأثیرگذار بر آن، وضعیت و امکانات متفاوت بستر قرار گیری باغ بوده است. ۲. مفاهیم سیاسی- اجتماعی بر طرح توسعه باغ بیرم آباد تأثیرگذار بوده و به قدری قدرتمند شده که القای مفهوم مورد نظر بر طراحی باغ بر اساس ریخت شناسی زمین تفوق حاصل کرده است. در این مقاله، پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پژوهش های کتابخانه ای و میدانی، به روش توصیفی- تحلیلی به بازبینی و بررسی ساختار باغ بیرم آباد پرداخته و صحت فرضیه های مزبور نشان داده شد.
تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی مبتنی بر رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
130-115
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، پرداختن به مقوله سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی با رویکرد مطالعات فرهنگی است. روش ها: پژوهش حاضر با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش اکتشافی- اسنادی ، با هدف توصیف و تفسیر داده های تاریخی شهر قزوین در دوره صفوی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این راستا، منابع ، اسناد و مدارک تاریخی، جمع آوری و تحلیل شدند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی صورت گرفته و نشانه ها پیمایش و مطالعه شدند . یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد: نظم دهی به شهر، همگنی و ناهمگنی محلات و کاربری فضاهای شهری و مفاهیم مستدل از آنها در تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوران پایتختی صفویان مورد استفاده قرار گرفته است و تغییرات ساختاری شهر قزوین در دوره صفویه متناسب با فرهنگ جدید ایجاد شده به هدفی تبدیل می شود که خواسته های بیرونی را نیز پاسخگو باشد و پیوند تنگاتنگی با مجموع چند عامل دارد که از آن میان بعد "فضا" که زیر مجموعه نظم دهی به شهر است نقش پررنگ تری ایفا می کند و چون از طریق کالبد و توسط طراحان نمود پیدا می کند ملموس تر است و بقیه ابعاد در ارتباط با آن قرار دارند. نتیجه گیری: بعد "فضا" نشئت گرفته از قدرت حکومتی در آن برهه از زمان در شهر قزوین بوده است و مجموعه شاهی صرفا یک طراحی شهری نبوده بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی محسوب می شده و فرهنگ شهر نیز بر اساس همان ساختار نمود پیدا کرده است.
تجلی نگرش های شیعی در معماری و تزیینات رواق های حرم رضوی در دوران صفوی (با تکیه بر رواق حاتم خانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
65 - 105
حوزه های تخصصی:
رسمی شدن مذهب شیعه در ایران عصر صفوی، تاثیرات زیادی بر جنبه های مختلف زندگی بالاخص فرهنگ و به تبع آن، هنر و معماری گذاشت. حکومت صفویان باعث گسترش مذهب شیعه فراتر از مرزهای ایران شدند و تاثیر زیادی بر فرهنگ و معماری دیگر کشورها داشتند. دوره صفویه ارزشمندترین دوران معماری عصر اسلامی محسوب می شود و با توجه به اعتقادات شاهان عصر صفوی به مذهب شیعه، باعث گسترش بناهای مذهبی حتی خارج از مرز و بوم این کشور همچون نجف و کربلا شده بوده اند. همچنین اقدامات شاهان صفوی در حرم اما رضا (ع) شامل طلاکاری گنبد، توسعه صحن عتیق، ساخت رواق الله وردی خان، رواق حاتم خانی، رواق توحیدخانه و ایوان ضلع غربی دارالضیافه از جمله خدمات شاهان صفوی می باشد که در ساخت تمامی این بناها نگرش های مذهبی شیعه و اعتقادات مسلمانان تاثیرگذار بوده است. پژوهش حاضر با تکیه بر رواق حاتم خانی به عنوان یکی از بناهای باشکوه عصر صفوی سعی در روشن سازی چگونگی تاثیر نگرش های شیعی در معماری و تزئینات داشته است. از این رو با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیلی-تاریخی در پی پاسخ به سوالات، چگونگی تجلی نگرش های شیعی در معماری و تزئینات رواق حاتم خانی و چیستی مفهوم و مضامین آن ها می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نگرش های شیعه در شکل گیری معماری و تزئینات تاثیرگذار بوده است و هر یک بیان کننده اعتقادات حاکم بر جامعه در عصر صفوی بوده است.
نشانه شناسی و معنایابی مفاهیم عرفان شناختی در معماری و شهرسازی با تلفیق «عرفان اسلامی و رمزگان اِمبرتُو اکُو»؛ موردپژوهی: معماری صفوی مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۷۲-۱۵۱
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی و معنایابی مفاهیم عرفانی در معماری و شهرسازی نشان از کاربرد مفاهیم روحانی در کالبد معماری و شهر است که می تواند از بستر دیدگاه عرفان اسلامی و یا غرب مورد بررسی قرار گیرد؛ همانطور که در دورانِ صفوی، ارتباط و برهمکنش معنادارِ مضامین عرفان شناختی و معنوی با کالبد و ساختار معماری شهری از منظر رویکردی نشانه شناختی با سایر عناصر کالبدی معماری شهری در کل مجموعه شهر، نشان از همپیوندی و پیوستاری قرین؛ و ارتباطی هماهنگ و معنادار با ساختار کالبدی و فضایی معماری ایرانی- اسلامی نشان دارد؛ چنانچه از دیرباز با تکیه بر غنای تحسین برانگیز در فرم و معنای معماری این سرزمین بوده است که ابعاد نشانه شناختی حامل ارزش های والای معنوی به منصه ظهور رسیده و معماری سنتی ایران خاصه در دوران اسلامی را، علاوه بر رعایت اصول کاربردی و تزیینی، محمل بروز مفاهیمی دینی و اعتقادی قرار داده و در نتیجه، در آثار معماری اسلامی همواره رابطه ای تنگاتنگ میان صورت و معنا را ایجاد کرده است. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی در مرحله ادبیات و مبانی نظری و تحلیل ساختاری در مرحله تحلیلی، با رویکرد «نشانه شناسی امبرتو اکو» و «تبارشناسی عرفان اسلامی» و با استفاده از منابع کتابخانه ای، تلاش می گردد تا فرایند خلق معانی و شیوه های بیان مضامین عرفانی، در معماری شهری عصر صفوی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در معماری عصر صفوی خاصه در شهر اصفهان، هر یک از اجزاء نخست به گونه ای مستقل و با توجه به ظرفیت حملِ معنا، تداعی بخش یکی از مضامین عرفانی شده-اند. در ضمن، بناهای مختلف در ساختارِ شهر، در یک زنجیره معنایی پیوسته ای قرار گرفته اند که نهایتاً به خلق معنایی ژرف تر در ساختارِ کلانِ شهر منجر می گردد که ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم و مضامین عرفان شناختی داشته و دارد.
تحلیل ساختاری و تطبیق مضامین آثار قلمزنی دوره ها ی صفوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 166
حوزه های تخصصی:
هنر قلمزنی در دورهٔ اسلامی، مضامین متنوعی را در قالب های گوناگون ارائه داده است. از آن میان، دورهٔ صفوی با اعلام «تشیع» به عنوان مذهب رسمی کشور، هنرمندان قلمزن را به خلق آثاری مُلهم از هویت اسلامی - ایرانی خویش ترغیب نمود. هنر قلمزنی دورهٔ معاصر نیز با بهره گیری از سبک اصیل و سنتیِ فلزکاری ایران، درنهایتِ مهارت و ظرافت در حال اجراست. به دلیل مشابهت های بی شمار بافت فرهنگی و دینی ایران در این دو مقطع تاریخی، نمونه آثار شاخص قلمزنی هردو دوره در یک قاب موردتطبیق قرار گرفته اند. هدف این پژوهش، یافتن وجوه تشابه شکلی و تفاوت های ساختاری این آثار در رویکردی تحلیلی است. پرسش های پژوهش نیز در همین راستا و عبارتند از: با وجود ساختار حکومتیِ مشابه در ادوار صفوی و معاصر، مهم ترین وجوه تمایز و تشابه میان هنر قلمزنی این دوره ها به لحاظ مضمون نقوش به کاررفته در آن ها چیست؟ مطالعهٔ ارتباط معنادارِ میان کاربرد و موضوع سازی آثار قلمزنی دورهٔ صفوی، چه کمکی به رونق قلمزنی دورهٔ معاصر خواهد کرد؟ روش انجام تحقیق به لحاظ ماهیت، ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، منابع کتابخانه ای (بهره گیری از نتایج مدون مقالات علمیِ مرتبط)، مشاهدهٔ منابع موزه ای و مصاحبه است. درنهایت این نتیجه قابل استنباط است که آثار قلمزنی عصر صفوی در استفادهٔ مکرر از خط نستعلیق برای اشعار فارسی، واجدِ اصل ملی گرایی و در استفاده از خط های ثلث و نسخ برای آیات، ادعیه، اسامی ائمه و صلوات کبیره متعهد به اصل تشیع بوده اند. قلمزنان دورهٔ معاصر نیز با طبیعت نگاری، مجلس سازی، صحنه های مربوط به شکارگاه و نبرد، نمایش زندگی روزمرهٔ مردم عادی و طبقهٔ کارگر، آثاری مُلهِم از هنر نگارگری ایران در عصر صفوی و پس از آن را خلق می کنند. مضامین ادبی و عرفانی، اوج اشتراک معنایی قلمزنی این دو دوره است.