ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸٬۴۳۱ مورد.
۶۱.

سازبندی و سازشناسی در تعزیه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعزیه نمایش آیینی موسیقی ایرانی سازبندی سازشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
تعزیه از نمودهای بارز تجلی موسیقی سوگ در اجتماعات مذهبی ایران به شمار میرود که در پیوند با سنت به جایگاه مهم، فراگیر و تاثیرگذاری در هنر آیینی ایران دست یافته است.موسیقی، نظام بخش و جزء لاینفک هنر تعزیه است و به دو گونه سازی و آوازی در آن بروز و ظهور دارد. تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی با استفاده از مستندات موجود و احصاءنظر صاحب نظران، در پی آنست که ضمن شناسایی و معرفی آثار متقابل تعزیه و موسیقی ایرانی بر یکدیگر، از دو منظر سازبندی و سازشناسی ابعاد موسیقایی این نمایش آیینی را مورد واکاوی، تحلیل و معرفی قرار دهد. از یافته های تحقیق چنین استنتاج گردید: موسیقی تعزیه که منبعث از موسیقی نواحی و دستگاهی ایران است،علاوه بر کمک به حفظ، اشاعه، ترویج و تبدیل آرام حرمت های موسیقی به حلیت ها، موجب شکل گیری موارد مهمی چون: ایجاد نیاز در مذهبیون برای فراگیری آواز، بکارگیری صدای پسران نابالغ بجای صدای زنان، تبادل محتوا با انواع گونه های موسیقی و نهایتا بسترسازی برای ابداع مرکب خوانی شده است. از سوی دیگر ویژگی های بارزی باعث شده بسیاری از سازها در سازبندی تعزیه مورداستفاده قرار نگیرند،این موارد شامل: لزوم داشتن حجم و شدت صوتی بالا، عدم نیاز به اعمال کوک، تطبیق تاریخی-مکانیسمی، قابلیت اجرا در حین دسته روی، عدم حرمت از نظر فقها، قابلیت قرینه سازی تاریخی و داشتن جنس صدای حزین یا رعب آور می باشد. در این مقاله دوگروه از سازهای بادی و کوبه ای مورداستفاده در سازبندی مرسوم تعزیه موردمعرفی و تشریح از منظر سازشناسی قرارگرفته است. از دیگر نتایج حاصله کارکردهای موسیقی سازی در تعزیه است که تحت عناوینی چون: تشریفات، تقویت حس حماسی، همراهی آواز، تشدید یا تلطیف دراماتیک، رابط و فضاساز، بسترساز رخدادهای آینده، نفس گیری شبیه خوانان، افزایش جذابیت صحنه، القای نظم زمانی، ایجادتنوع صوتی و ایجاد آمبیانس غالب، موردمعرفی و تشریح واقع شده اند.
۶۲.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی بقای تئاتر رسانه های نوین تکنیک حداقل مربعات جزئی تئاتر تعاملی تئاتر سوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۴۶۰
مسئله ی مهمی که در رابطه با تئاتر در عصر رسانه های مدرن مطرح می شود، تقابل یا تعامل این هنر با رسانه های نوین است. هدف مطالعه ی حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین است. این مطالعه از نظر روش و بازه ی زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی- مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل فعالان صحنه ی تئاتر کشور است که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 370  نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. جهت اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که با روش روایی سازه، روایی هم گرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسش نامه مطلوب ارزیابی شد. نتایج نشان داده است که مؤلفه ی رسانه های نوین از مؤلفه های تکنولوژی، دنیای دیجیتال و جهان مجازی تأثیر می پذیرند. همچنین مشخص گردید نقش دولت ها ، هنرمندان در بستر تاریخ بر شکلگیری «تئاتر سوم» محرز است. تحولات این حوزه باید با درنظرگیری تحولات تاریخی در حوزه تکنولوژی مورد وثوق قرار گیرد. درنهایت نتایج نشان داد به دلیل تغییرات در حوزه ی تکنولوژی های رسانه های نوینْ، که موجب تفکر دیجیتالی، در نسل های آینده خواهد بود. بدین ترتیب امی تواند با درنظرگیری این نوع از تفکر قالب، نسل های آینده  را به مخاطبان اصلی تئاتر تبدیل کرده که بقای تئاتر را تضمین نماید.
۶۳.

نگاهی تطبیقی به جایگاه مسجد در آثار سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما معماری مسجد تطبیق هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۴
مکان های مقدسی چون کلیسا و مسجد، در سینما جایگاه ویژه ای یافته و کارکردهایی به خود اختصاص می دهند. چنین توجهی، به تنهایی می تواند زمینه پژوهش درخوری - هم در عرصه سینما و هم در زمینه این مکان ها- محسوب شود. اگرچه مسجد، مکانی برای عبادت محسوب می شود اما در آثار سینمایی ایرانی، دارای کارکردهای مختلف عبادی، اجتماعی و حتی گاهی اقتصادی است. هدف پژوهش آن است که نشان دهد ویژگی های هنری مساجد در آثار سینمایی ایرانی چیست و از چه کارکردهای اجتماعی برخوردار است؟ در کنار آن، توجه به ظاهر و فیزیک این مکان نیز حائز اهمیت است؛ مثلا از منظر معماری خارجی و داخلی، اگرچه دارای هویت شناخته شده ای است که با گذر زمان تغییراتی به خود دیده است؛ کارکرد های آن با حفظ فلسفه نخستین اش همچنان پابرجاست؛ منظور، غیر از کارکردهایی است که اکثرا ماهیت اجتماعی داشته و بعدها تغییر می یابد. این پژوهش تطبیقی به دو روش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی انجام شده و آثار سینمایی را از این منظر، در دو دوره پیش و پس از انقلاب بررسی کرده است. در نمونه های بررسی شده آثار سینمایی، آثار شاخص دو دوره انتخاب شده اند. سئوال اصلی آن است که چگونه می توان ظرفیت های فیزیکی و کارکردی مساجد در سینمای ایران را بررسی و به تحلیل جامع و درستی دست یافت.
۶۴.

نحوه های تلمیح و پارودی در روابط متون نقاشی و فیلم های پدرو آلمودوار بر اساس آرای ژرار ژنت و لیندا هاچن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرار ژنت لیندا هاچن تلمیح پارودی تابلوی زنده سینمای پدرو آلمودوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۷۸
ارتباط سینما و نقاشی از جمله مقولاتی انگاشته می شود که از دیرباز مورد توجه بوده است. پدرو آلمودوار را باید در زمره ی فیلمسازانی به شمار آورد که فیلم هایش پیوند وثیقی با هنر نقاشی دارند. آلمودوار با ارجاع به آثار نقاشان کلاسیک مانند ولاسکوئر و تیسین؛ هنرمندان مدرن نظیر دالی، مگریت، هاپر، پیکاسو و حتی نقاشان انتزاعی مثل موندریان و روتکو در دسته ی کارگردانانی قرار می گیرد که امتزاجی از نقاشی و سینما در فیلم هایش نظاره می شود. این پژوهش به شیوه ی کیفی به تحلیل نقاشی در فیلم های پدرو آلمودوار می پردازد. هدف از تحقیق پیش رو مطالعه ی نقاشی در سینمای آلمودوار با طرح این پرسش است که «فیلم های پدرو آلمودوار چگونه از متون نقاشی تأثیر پذیرفته اند؟». این مقاله برای پاسخ به این پرسش از روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای آرای ژرار ژنت در حوزه ی بینامتنیت و لیندا هاچن در حیطه ی پارودی بهره جسته است. یافته ها مؤید این مطلب است که قاب های سینماتوگرافیک در فیلم های آلمودوار به انحای مختلفی از نقاشی استنساخ شده اند؛ گاه در قالب تابلو های زنده و گاه در قالب تصاویری که آثار انتزاعی را به ذهن متبادر می سازند. تلمیح، وارونگی آیرونیک، فرامتن سازی و بازآفرینی به مثابه ی ادای احترام؛ به عنوان وجوه آرای این دو متفکر، اضلاعی هستند که فیلمساز به میانجی آنها از نقاشی در کارهایش سود برده است.
۶۵.

مطالعه تطبیقی کارکرد نشانه در عکاسی و سینما بر مبنای آراء رولان بارت (نمونه موردی: عکس های کتاب اتاق روشن و نماهای فیلم درون پیله زرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی سینما عکاسی رولان بارت استودیوم پونکتوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۴
گرچه عکس ها بیش از هر چیز دیگر جنبه ارجاعی قدرتمندی دارند، چنان که شخص با دیدن عکس واقعیت مربوط به آن را به خاطر می آورد بااین حال عکس ها کارکرد نشانه ای نیز دارند و بدین طریق می توانند بیانگر دلالت های گوناگون باشند. سینما نیز به طور مشابه چنین ویژگی ای را دارا است. ازاین رو کاربست ابزار نشانه شناسی می تواند امکان تطبیق بین دو رسانه سینما و عکاسی را فراهم کرده و شباهت ها و تفاوت های آن را آشکار کند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال اصلی است: کارکرد نشانه در عکاسی و سینما بر مبنای آراء رولان بارت چیست؟ این پرسش امکان پژوهشی تطبیقی را می دهد که بر مبنای آن می توان به شباهت ها، تفاوت ها و تفسیر وجوه اشتراک و افتراق میان عکاسی و سینما پرداخت. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی و مبانی نظریِ نشانه شناختی است و اطلاعات از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است و با استفاده از روش هم سنجی لنزی انجام خواهد شد. کلیه عکس های مرتبط در بخش عکاسی از کتاب اتاق روشن انتخاب شده است و عکس های مربوط به سینما، فریم های انتخابی از فیلم درون پیله زرد هستند. هدف اصلی مقاله کاربست ابزاری تطبیقی در تحلیل و مقایسه سینما و عکاسی است. نتایج پژوهش بیانگر این است که به واسطه کاربست ابزارهای نشانه ای مطروح توسط بارت در کتاب اتاق روشن، میان عکاسی و سینما 72 درصد شباهت وجود دارد. این شباهت از بررسی و مقایسه دو عنصر اساسی نشانه در عکس یعنی استودیوم و پونکتوم به دست آمده و بر اساس آن استودیوم بیشتر دلالت هایی ضمنی و آشکار را شامل می شود و در نقطه مقابل، دلالت های پونکتوم بیشتر برخاسته از مواجهه ای شخصی است.
۶۶.

بازتاب نگرش پدیدارشناسانه به مکان بر پایه اندیشه مارتین هایدگر در سینمای یاسوجیرو ازو: مطالعه موردی: داستان توکیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مکان مارتین هایدگر یاسوجیرو ازو داستان توکیو مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۴۹
حضور معماری در سینما در ابعاد مختلفی چون ساختار روایی تا مشخصه های تکنیکی اثر قابل درک است. این نوشتار تجربه معنادار مکان را در میان مشخصه های تکنیکی سینمای یاسوجیرو ازو در «داستان توکیو» جست وجو و به دلیل محوریت «تجربه معنادار مکان» و برداشت ادراکی از نحوه نمایش آن، در چارچوب نگرش پدیدارشناسی بر پایه اندیشه مارتین هایدگر عمل می کند. فرض آن است که تجربه معنادار مکان در مشخصه های تکنیکی «داستان توکیو» در انطباق با مولفه های منتج از نگرش پدیدارشناسانه هایدگر به مکان قرار دارد که به موجب آن چگونگی شکل گیری این تطابق به عنوان پرسش تحقیق مطرح می باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و به روش پدیدارشناسی انجام شده است. نتیجه بیانگر آن است که در مشخصه های تکنیکی «داستان توکیو» از آنجا که مکان به واسطه تثبیت و ماندگاری در حافظه، توانایی در برانگیختن تخیل و امکان تامل آدمی بر موقعیتش، تجربه ادراکی متنوع، ادراک حسی و بی واسطه، ارتباط با آدمی و فعالیت های او، توجه به جنبه احساسی تجربه، ادراک در بستر محیطی گسترده و توجه به عناصر و اجزای محیط پیرامون، گسترش ارتباطات فضایی میان درون و بیرون، تعامل با دیگران، تعریف حدومرز برای مکان و ارتباط با بستر اجتماعی و فرهنگی خود ادراک پذیر شده است، در قرابت با نگرش پدیدارشناسانه هایدگر به مکان قرار دارد.
۶۷.

بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی نمایشنامه سه خواهر آنتوان چخوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روسیه جامعه امپرسیونیسم چخوف نمایشنامه سه خواهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۵۱
امپرسیونیسم در لغت به معنای دریافت گری نخستین جنبش هنری مدرن در سده نوزدهم بود؛ این جنبش به عنوان رنسانس تاریخ هنر محسوب می شود و بازنمایی درخشان و تجزیه شده آن از نقاشی به ادبیات نیز راه پیدا کرده است؛ امپرسیون ها همان طورکه در نقاشی عالم واقعیت را در لحظه ای خاص و با زمان و نورپردازی خاص ارائه می نمودند و می پنداشتند که واقعیت همان احساس ماست در ادبیات نیز نویسنده برداشت لحظه ای خود را از داستان به رشته تحریر درمی آورد و تصویر یا انگاره ذهنی خود را به شکلی واقعی نشان می دهد. بر این اساس راوی دانای کل را حذف می کنند. ازاین رو داستان امپرسیون قابل نقل توسط خواننده نیست زیرا رویداد خاصی در روایت نیست و اشخاص نیز کار خاصی انجام نمی دهند. چخوف یکی از محدود نویسندگانی است که از سبک امپرسیونیسم بهره جسته و به بازنمایی جامعه در آثارش از جمله نمایشنامه هایش پرداخته است. هدف از این پژوهش بررسی شاخصه های امپرسیونیستی نمایشنامه های چخوف و مشخص نمودن این است که او در ارائه کلیتی یکپارچه از جامعه خود و انعکاس اوضاع فرهنگی و اجتماعی معاصرش به چه میزان از مؤلفه های امپرسیونیستی بهره گرفته است. پژوهشگر در این اثر ضمن محدود ساختن دامنه پژوهش به نمایشنامه سه خواهر، از شیوه توصیفی– کیفی و تحلیل محتوا استفاده کرده است؛ او در این مقاله ضمن معرفی سبک امپرسیونیسم از طریق مطالعات نظری و کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی آثار چخوف پرداخته است؛ همچنین با ارائه مجموعه ای از خصایص و ویژگی های این سبک نشان داده است که چخوف در نمایشنامه هایش با تصاویری ساده از زندگی مردم، پاره هایی از جهان ملال انگیز شخصیت های مختلف، ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر، فرصت های ازدست رفته و همچنین ارزش های غلط جامعه روسیه را پیش روی مخاطب قرار داده است؛ تمام این ها تداعی کننده تصاویر امپرسیونیستی است؛ بنابراین بررسی یافته ها نشان داده است که نثر چخوف از امپرسیونیسم تأثیر پذیرفته است.هدف از این پژوهش بررسی شاخصه های امپرسیونیستی نمایشنامه های چخوف و مشخص نمودن این است که او در ارائه کلیتی یکپارچه از جامعه خود و انعکاس اوضاع فرهنگی و اجتماعی معاصرش به چه میزان از مؤلفه های امپرسیونیستی بهره گرفته است. پژوهشگر در این اثر ضمن محدود ساختن دامنه پژوهش به نمایشنامه سه خواهر، از شیوه توصیفی– کیفی و تحلیل محتوا استفاده کرده است؛ او در این مقاله ضمن معرفی سبک امپرسیونیسم از طریق مطالعات نظری و کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی آثار چخوف پرداخته است؛ همچنین با ارائه مجموعه ای از خصایص و ویژگی های این سبک نشان داده است که چخوف در نمایشنامه هایش با تصاویری ساده از زندگی مردم، پاره هایی از جهان ملال انگیز شخصیت های مختلف، ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر، فرصت های ازدست رفته و همچنین ارزش های غلط جامعه روسیه را پیش روی مخاطب قرار داده است؛ تمام این ها تداعی کننده تصاویر امپرسیونیستی است؛ بنابراین بررسی یافته ها نشان داده است که نثر چخوف از امپرسیونیسم تأثیر پذیرفته است
۶۸.

ذائقه یابی مخاطبان سینمای ایران بر پایه تحلیل شخصیت اصلی در فیلم های کمدی پربیننده یک دهه (1402-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای ایران ذائقه یابی مخاطبان شخصیت اصلی فیلم های کمدی مخاطب شناسی مخاطب پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۶
سینما هنری جریان ساز در منظومه فرهنگی کشور است. رابطه علاقه و اقبال بینندگان به فیلم و آثار تولیدشده از سوی هنرمندان رابطه ای دوطرفه است که هریک بر دیگری اثر می گذارد. یکی از عوامل کلیدی و بسیار مهم در جذابیت یک فیلم شخصیت پردازی آن است. شخصیت های جذاب و واقعی، می توانند تجربه تماشای یک فیلم را برای بینندگان تبدیل به یک سفر عاطفی و فکری کنند. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، واکاوی شخصیت های پرداخته شده در فیلم های پُرفروش کمدی یک دهه (1392-1402) از سینمای ایران است تا ذائقه مخاطب برای پسند شخصیت های نمایش داده شده در پرده سینما بهتر شناخته شود. این شناخت ذائقه می تواند به تولید آثاری منجر شود که احتمال بالاتری در موفقیت برای جلب نظر مخاطبان داشته باشند. بدین منظور چهار فیلم فسیل، مطرب، هزارپا و نهنگ عنبر2: سلکشن رؤیا به روش توصیفی – تحلیل و از منظر شخصیت پردازی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، شخصیت ها از سه بعد خصوصیات ظاهری، ویژگی های روانی و ویژگی های اجتماعی (حرفه ای) تجزیه وتحلیل شده اند. با تجزیه وتحلیل عمیق این شخصیت ها، قواعد و الگوهای خاصی شناسایی شد که احتمالاً مورد پسند مخاطبان سینمای کمدی در ایران است و می تواند یکی از عوامل اقبال مخاطبان به این فیلم ها به شمار رود. این قواعد و الگوها می توانند جدا از کمک به تولیدکنندگان و نویسندگان فیلم نامه در خلق شخصیت های مطلوب و جذاب، ذائقه مخاطبان را نیز به گونه ای خاص از سینمای کمدی عادت دهند.
۶۹.

مطالعه ی انتقادی نمایشنامه ی پرده خانه اثر بهرام بیضایی از منظر بازتوزیع محسوسات با تکیه بر آرای ژاک رانسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژاک رانسیر بهرام بیضایی پرده خانه سیاست رانسیری زیبایی شناسی توزیع امر محسوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۷۰
یکی از مهم ترین مسائل مطرح شده درباره ی هنر، میزان انطباق و نزدیکی آن به مقولات جهان واقعی است. افلاطون هنر را تقبیح می کرد. در نظر او هنر تقلیدی صرف از عناصر جهان مادی بود و به همین خاطر مخاطب را از حقیقت دور می کرد. در مقابل این نظر، ارسطو هنر را تقلیدی خودآیین و پرداخت شده می دانست و عقیده داشت هنر می تواند محمل ساختاری از معنا باشد و بر ادراک و احساسات مخاطبانش تأثیر بگذارد. رانسیر این دو شیوه ی تفکر راجع به هنر را، که به ترتیب رژیم اخلاقی و رژیم بازنمایانه می نامد، نقد می کند. در نظر او این دو رژیم قائل به وضع و تثبیت نوعی نظام سلسله مراتبی در عرصه ی اجتماعی اند که با تعیین کارکرد و جایگاه برای افراد، تداوم نظم را در جامعه دنبال می کند. او این فرایند را نظام توزیع محسوسات می نامد. طبق نظریه ی رانسیر، دسترسی به قلمروی معنا و انتقال پیام از طریق اثر هنری امکان پذیر نیست؛ و اثربخشی هنر تنها از طریق نوعی انقلاب حسی و بازتوزیع محسوسات میسر است که در رژیم استتیک اتفاق می افتد. پژوهش پیش رو به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به داده های کتابخانه ای، نمایشنامه ی پرده خانه اثر بهرام بیضایی را به عنوان نمونه ی اثری که در چهارچوب رژیم استتیک قرار نمی گیرد، مورد بررسی قرار می دهد. این نمایشنامه با استفاده از منطق اجماع، جهان نمایشنامه را به دو گروه مجزا و متضاد تقسیم کرده است که می توان آن ها را متناظر با دوگانه های سلطه گر/ تحت سلطه و خوب/ بد دانست. اعضای هر گروه با هم یکدست اند و به شکلی هرمی تحت تأثیر و سیطره ی یک جزء استعلایی قرار دارند. این نمایشنامه بر مبنای طرحی منسجم کنش واحدی را پیش می برد و درنهایت به فرجام معینی می رسد که نمایشنامه نویس از طریق آن می خواهد آگاهی خاصی را به مخاطبان خود انتقال دهد. از همین رو می توان آن را پیرو رژیم بازنمایانه دانست.
۷۰.

تأثیر نمایش خلاق بر افزایش انگیزه کودکان به مشارکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش خلاق خلاقیت بداهه پردازی مشارکت کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۲۸۲
آماده سازی کودکان برای ورود به شبکه روابط اجتماعی و تربیت افراد کنشگر و انعطاف پذیر از نخستین ضروریات زیستن در جهان معاصر است. نمایش خلاق فعالیتی جمعی است که از طریق کنش های آزاد و تشویق به کار گروهی در فرایندی مبتنی بر بازی، زمینه ساز تعامل کودکان با یکدیگر می شود. فرایند تدریجی نمایش خلاق با حذف رقابت های خشونت زا، میل به تجربه های متفاوت را در کودک افزایش داده و درک دوستانه ای از دیگری برای کودک فراهم می کند که ضمن تقویت فردیت کودک به توسعه روابط اجتماعی کودک می انجامد. هدف از این مطالعه توجه به ظرفیت های نمایش در ایجاد وضعیت خلاق ذهنی در کودک و بررسی چگونگی اثربخشی نمایش خلاق در علاقه مندسازی کودکان به مشارکت در فعالیت های گروهی است. سؤال آن است که نمایش خلاق بر علاقه مندی کودکان به مشارکت در فعالیت های گروهی چه تأثیری دارد. برای این منظور، تعداد 25 کودک 5 تا 7 ساله (دختر و پسر) تحت آموزش نمایش خلاق قرار گرفتند. نمونه تحقیق با روش غیرتصادفی و در دسترس (هدفمند) انتخاب شده است. با برگزاری دوره های نمایش خلاق رفتارهای کودکان مورد آزمون در زمینه مشارکت در می کندی گروهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. پرسشنامه محقق ساخته با 26 سؤال بر اساس مقیاس لیکرت ساخته شد و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ1 با استفاده از نرم افزار آماری spss محاسبه گردید. در این روند پایایی 93/0 به دست آمده است که در سطح قابل قبولی برآورد شده است.نتایج به دست آمده نشان می دهند که در فرایند نمایش خلاق، کودکان تحت تأثیر فعالیت های انجام یافته قرار گرفته اند. نتایج افزایش تمایل و انگیزه کودکان برای مشارکت و ارتباط فعال و مؤثر با گروه را نیز تأیید کرده اند.
۷۱.

واکاوی دلایل عدم وجود میدان مستقلِ سینمایی در نظام هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای هالیوود فرهنگ توده وار متن کلاسیک واقع گرا پی یر بوردیو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۷
نظام سینمایی هالیوود از بدو تولدش آکنده از قواعد نانوشته ای بوده است که شاکله اصلی آن را شکل بخشیده است. این قواعد که از ظاهری ترین امور، همچون مباحث فرمی تا زیرلایه ای ترین مباحث، همچون مباحث اقتصاد سیاسی، جامعه شناسانه و فرهنگی را در بر گرفته است، همواره سازوکاری را تنظیم نموده تا هیچ میدان دیگری خارج از قواعد آن ظهور و بروز نکند. در این پژوهش تلاش می شود تا در وهله نخست با دیدگاهی نسبت به فرهنگ توده وار به نظام هالیوود ورود کرده و از دیدگاه های تئودور آدورنو و دوایت مک دانلد جهت شرح و بسط آن استفاده شود. در مرحله بعد از نگاه کلی جامعه شناختی به مباحث درونی تری وارد شده و در این جهت از مسئله متن کلاسیک واقع گرا و رویکرد های نظری مربوط به آن استفاده خواهد شد تا تصادم فرم و ایدئولوژی نظام هالیوود تبیین گردد. در تمام طول مسیر پژوهش از آراء جامعه شناس فرانسوی، پی یر بوردیو، در جهت قوام دادن به طرح، یکپارچه سازی رویکرد پژوهشی و بسط مفاهیم جامعه شناختی موجود در دو رویکرد یادشده بهره گرفته خواهد شد و بر اساس آن این نتیجه مهم تبیین خواهد شد که صنایع فرهنگی، علی الخصوص مدیوم سینما با به تصویر کشیدن جهان به شیوه ای خاص برای مخاطبان، آنچه را باید و آنچه را نباید در دیدرس باشد، شکل می بخشند. آنها واقعیت را برای مصرف کنندگان خود می سازند و این تصویر از واقعیت معمولاً رابطه درستی با حقیقت ندارد.
۷۲.

هستی شناسی سینمای مستندنمایی؛ ارائه رویکرد تازه در تحلیل سینمای مستندنما بر اساس نظریات آلن بدیو: بررسی موردی چهار فیلم شاخص در سینمای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو حقیقت رخداد سوژه واقعیت مستندنمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۹
در این مقاله سعی شده با مطالعه نظریات معاصر و بررسی و جمع بندی آن، رویکردهای نو در سینمای معاصر بررسی و تحلیل شود. نظر به مطالعات پیشین که در این زمینه صورت گرفته، در این مقاله سعی شده تا علاوه بر توصیف این نظریات، زمینه های شکل گیری آن، و تمایز آن با رویکردهای اصلی فلسفه معاصر، راه برای ارائه یک رویکرد تحلیل فیلم هستی شناسانه باز شود و در نهایت چهار فیلم مستندنمایی بر این اساس با رویکردی توصیفی-تحلیلی بررسی شود. ابتدا با بررسی ریشه های نظری آلن بدیو در میان نظریات اصلی فلسفه معاصر، خاستگاه ها و تمایزات آن ها، سعی می شود یک صورت بندی کلی از فلسفه بدیو بر مبنای مفاهیم کلی هستی شناسی، ارائه شود؛ سپس مفاهیم و تقابل های اساسی در نظریه آلن بدیو و چگونگی تولید حقیقت، بررسی شده و قابلیت آن برای ارائه یک رویکرد نظری تحلیل فیلم در حوزه سینما بررسی می شود. در انتها نیز با بررسی موردی چهار فیلم شاخص در حوزه مستندنمایی، به عنوان یک عرصه نو در سینمای عصر حاضر، به وسیله ی این رویکرد تحلیلی، یک تحلیل کلی از سینمای مستندنما ارائه می گردد. نتایج نشان می دهد که الگوی به دست آمده از نظریات بدیو می تواند در تحلیل سینمای مستندنمایی به کار گرفته شود و برای توصیف و تحلیل عناصر ساختاری فیلم ها مؤثر واقع شود.
۷۳.

کاربرد نقاشی های کودکانه در ساختار، خلق شخصیت و فضاسازی انیمیشن؛ مورد پژوهی: تطبیق آثار منتخب فرشید شفیعی و مهدیار "کودک ۸ ساله"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت نمایشی فضاسازی کودک انیمیشن نقاشی کودکان فرشید شفیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۲۳
نقاشی ابزاری هنری است که در آن می توان تصورات ذهنی از دنیای پیرامون را به نمایش گذاشت. کودکان  نیز نقاشی را وسیله ای می پندارند تا به شیوه های گوناگون آرزوها خود را که برایشان دست نیافتنی است، محقق نموده و به تصویر بکشانند. نقاشی برای کودکان جولانگاهی به دور از واقعیت است که خیالشان را در صفحه نمایش مجسم و ثبت می سازد. هم ذات پنداری با کودکان همواره موردتوجه افراد گوناگون و هنرمندان بوده و آن ها تلاش کرده اند برای جذب کودکان روش های مختلفی را مورد استفاده قرار دهند. هنرمندان انیمیشن ساز با چنین پنداشتی آثاری را تولید کرده اند که از جمله می توان به هنرمند نقاش و انیمیشن ساز، فرشید شفیعی اشاره نمود. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی و رویکردی روان شناسانه بر اساس اجماع نظرات روانشناسان کودک انجام شده است. روش تحقیق کیفی و بر اساس جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای/ میدانی و آرشیوهای صوتی تصویری و بر مبنای مطالعه موردی است. ازاین روی سه اثر خرمالو، ماشین بابام، پیاده رو ساخته فرشید شفیعی از موارد مطلوب گزینش شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصله، نشان از آن دارد نقاشی کودکان از لحاظ سادگی در سبک، رنگ، تصویرسازی می تواند منبع خاصی برای ساخت انیمیشن در سبکی نو باشد که قادر است ارتباط مناسبی با مخاطب برقرار سازد.
۷۴.

از هویت تاریخی تا هویت فرهنگی؛ نگاهی به چگونگی روایت شهر در فیلم طهران تهران از منظر تصویرشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هویت تاریخی هویت فرهنگی طهران تهران تصویرشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۵۰
شهر به عنوان یک اصطلاح اجتماعی در شکل گیری فرهنگ، تاریخ و هویت مردم آن نقش بسزایی را ایفا می کند و به سبب همین کارکرد قابلیت تبدیل شدن به موضوع آثار سینمایی و داستان را دارد. در آثار سینمایی، شهر یا به صورت یک عنصر تاریخی مورد توجه است و سعی بر آن است تا روایتی از گذشته تاریخی آن ارائه شود یا به صورت یک عنصر فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است که در این حالت شهر ماهیتی انسانی به خود می گیرد و در مرکز روایت است و حتی گاهی یکی از راویان داستان نیز می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از روش تصویرشناسی انجام گرفته است. در این پژوهش با نگاه به فیلم طهران تهران ساخته داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور تلاش شده است تا چگونگی بازنمایی شهر در دو وجه تاریخی و فرهنگی بر اساس المان های به کارگرفته شده، تبیین شود. در این فیلم نخست تهران از زاویه تاریخی و حیات تاریخی آن به مخاطب معرفی می شود که در این حالت در جایگاه «من» تاریخی است تا هویت تاریخی گذشته را برای مخاطبان سالمند خود بازنمایی کند و یادآور خاطرات گذشته طهران باشد. در بخش دوم روایت، شهر تهران به عنوان هسته روایت مورد توجه قرار گرفته و تهران به عنوان «دیگری» برای گروهی از جوانان در نظر گرفته می شود که در تقابل با نسل گذشته خود قرار گرفته اند. در این حالت شهر تبدیل به راوی اصلی حوادث و مشکلات نسل جوان می شود.
۷۵.

تحلیلی بر تجلی تولد و مرگ در ادبیات نمایشی پس از انقلاب ایران بر پایه مفهوم آستانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات نمایشی ایران مرگ تولد فرهنگ عامه آستانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۱
این پژوهش بنا دارد نظر به روابطی ناگسستنی میان نمایش و آیین های فرهنگی، به مطالعه سیاق تجلی دو مفهوم تولد و مرگ در ادبیات نمایشی پس از انقلاب ایران بپردازد. درواقع هدف آن است که نشان داده شود، بر پایه نگاه مردم شناسانه ایرانی و با استفاده از مفهوم آستانگی، دو موقعیت تولد و مرگ در ساختار دراماتیک ادبیات نمایشی دهه های اخیر چگونه تجسم یافته و واجد چه کارکردی هستند. چارچوب نظری بحث برگرفته از آراء ویکتور ترنر حول مفهوم آستانگی و حتی نظریه پردازان عرصه اجرا همچون ریچارد شکنر، در کنار آراء صاحب نظران نو ارسطویی عرصه درام، امکان دستیابی به اهداف تحقیق را مهیا می کند. این تحقیق از روش کیفی تحلیل مضمون برای مطالعه نمونه ها بهره می برد و بر این مبنا شواهد تحقیق گویای این امر هستند که ادبیات نمایشی ایران با بهره گیری از عناصر برگرفته از مناسک فرهنگ عامه در ساختار پی رنگ از یک سو سعی در کسب مقبولیت و باورپذیری عمومی داشته و از سوی دیگر مترصد القای نوعی هویت مندی فرهنگی ایرانی به آثار است که استفاده از دو آستانه تولد و مرگ نیز از این امر مستثنا نیست. بااین وجود نتایج حاصل از بررسی نمونه های مطالعاتی نشان می دهند که این دو آستانه گرچه به لحاظ کیفیت تحول آفرین خود در ساختار پی رنگ می توانند به ماهیت کنش یا شخصیت کارکرد ویژه ای ببخشند، تحلیل مضمون نمونه های مطالعاتی مبین این امر است که به استقراء ناقص می توان گفت که روح زمانه در سیاق استفاده آیینی از آن ها بسیار تأثیرگذار است، به عنوان نمونه به جهت مختصات فرهنگی و اجتماعیِ دوران در استفاده از آستانه مرگ، تجلی الگوی آیینی شهید را با پژواک بیشتری می توان مشاهده کرد و این امر در ساحت مقابل در سیمای اهریمنان و دیوان تجلی می یابد. در زمینه به کارگیری آستانه تولد نیز همین تأثیرپذیری از نگاه تاریخی اجتماعی زمان، مثلاً نسبت به کودتای 1332، را در زایش دیوان یا در مقابل تولدِ دوباره سیاوش و نظایر آن می توان دید.
۷۶.

تحلیل عناصر دراماتیک زندگی شهید احمد کاظمی به منظور اقتباس برای فیلم نامه تلویزیونی با مطالعه موردی داستان نردبانی برای چیدن نارنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات دفاع مقدس اقتباس فیلم نامه نردبانی برای چیدن نارنج احمد کاظمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۱
داستان های دفاع مقدس به عنوان یک منبع غنی از فداکاری ها و رشادت های رزمندگان ایرانی در جنگ تحمیلی شناخته می شوند، اما کمبود آثار اقتباسی باکیفیت در سینمای ایران، به ویژه در حوزه تلویزیونی، یک مسئله قابل توجه است. این پژوهش به بررسی دلایل این کمبود و لزوم توسعه یک الگوی مشخص برای اقتباس از داستان های دفاع مقدس می پردازد. هدف اصلی پژوهش تحلیل عناصر دراماتیک زندگی شهید احمد کاظمی است، زیرا زندگی او پر از فراز و نشیب های قابل توجهی است که می تواند به نگارش یک فیلم نامه تلویزیونی جذاب و مؤثر کمک کند. در این راستا، پژوهش به شناسایی ویژگی های کلیدی زندگی شهید کاظمی می پردازد که شامل ایثارگری، شجاعت، و نقاط عطف تاریخی است. این ویژگی ها می توانند به ایجاد داستانی جذاب کمک کنند که مخاطب را درگیر و پیام های ارزشمند ایثار و شهادت را منتقل کند. همچنین، داستان نردبانی برای چیدن نارنج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است، زیرا عناصر دراماتیک آن، شامل کشمکش ها و چالش های انسانی، با زندگی شهید کاظمی همخوانی دارد. این پژوهش در تلاش است یک الگوی منسجم و عملی برای اقتباس از زندگی شهید کاظمی ارائه دهد که می تواند به تولید آثار هنری باکیفیت بالا منجر شود. نتایج این پژوهش نه تنها به پژوهشگران و هنرمندان کمک می کند بلکه می تواند راهگشای انتقال ارزش های ایثار و شهادت به نسل های آینده باشد.
۷۷.

فانتزی در نمایش های اردشیر کشاورزی؛ با تمرکز بر نمایش حسن و خانم حنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اردشیر کشاورزی حسن و خانم حنا جک و لوبیای سحرآمیز تئاتر فانتزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۴
با توجه به اهمیت و جایگاه فانتزی در نمایش کودک و نوجوان، مطالعه ی گونه های فانتزی در این تئاتر و همچنین چگونگی بهره مندی از تمهیدات و جلوه های ویژه برای خلق آن در تئاتر صحنه ای بسیار مهم است. این مقاله، با تمرکز بر نمایش «حسن و خانم حنا»، فانتزی را در آثار اردشیر کشاورزی بررسی کرده، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در این نمایش چه نوعی از فانتزی استفاده شده و فانتزی در کار این کارگردان چه ویژگی هایی دارد. «حسن و خانم حنا» در ابتدای دهه ی 1360 خورشیدی در تئاتر شهر اجرا شد. این اثر و کارگردان آن در توسعه نمایش کودک و نوجوان، بخصوص نوعِ عروسکی آن را در ایران تحت تاثیر قرار داد. با این حال، تا به امروز درباره ی نحوه ی کار اردشیر کشاورزی و ویژگی آثار او، بخصوص درباره ی نمایش «حسن و خانم حنا»، پژوهش چندانی صورت نگرفته است. در این نمایش کشاورزی با استفاده از افسانه ها، قصه ها، آداب و رسوم بومی و معیارهای فرهنگی ایران از یک قصه ی غربی، یعنی قصه ی «جک و لوبیای سحرآمیز»، اقتباسی کاملاً بومی و موفق ارائه داده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است، با ترکیبی از منابع حاصل از مطالعات کتابخانه ای، پژوهش های میدانی (عمدتاً مصاحبه) به بررسی نمایشنامه و اجرای «حسن و خانم حنا» پرداخته،کوشیده است عناصر فانتزی را در کار اردشیر کشاورزی مشخص سازد. بررسی ها نشان داد که نمایش مذکور، در بومی سازی قصه ی قدیمی جک و لوبیای سحرآمیز، و نیز، با خلق فانتزی اقتباسی موفق بود و در مقطع زمانی خود توانست با استقبال مخاطبان کودکان و نوجوانان، حتی بزرگسالان روبه رو شود.
۷۸.

تعامل تصویر، حرکت و زمان در معماری و سینما با توجه به نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما معماری فلسفه حرکت تصویر زمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۳۰
ظهور مقارن سینما و معماری مدرن در اواخر قرن نوزدهم باعث تغییرات مهمی در تفکر و سبک زندگی انسان شد. امروز، در عصر اطلاعات، زندگی روزمره با تصاویر متحرک و فضاهای مجازی درهم آمیخته است. این تصاویر، فضا و زمان را تصرف کرده و بر فضاهای ذهنی و فیزیکی انسان ها تأثیر می گذارند. در این میان، فیلسوف فرانسوی ژیل دلوز، جهان بینی متفاوتی بر اساس هستی شناسی تصویر ارائه می کند که در آن همه ی اجزاء و اتفاقات جهان، مجموعه ای از تصاویراند که بر یکدیگر اثر می گذارند و واکنش نشان می دهند. هنگامی که هستی به مثابه تصویر تعریف می گردد، تصاویر در ترکیب با حرکت و زمان، احساسات، کنش ها و مفاهیم پیچیده انسانی را به وجود می آورند. بنابراین، در عصری که بیش از پیش به تصاویر وابسته است، جایگاه هنر، بخصوص سینما و معماری، از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد. این پژوهش از نوع کیفی-تحلیلی و با رویکرد فلسفی-نظری است و از نظریات دلوز و رابطه دو سویه سینما و معماری استفاده می کند تا اهمیت بازخوانی مفاهیم تصویر، حرکت و زمان را جهت حضور موثر و مولد در عصر اطلاعات بیان نماید. امید است بتوان با اینچنین رویکردهای فکری و مفاهیم نوین به خلق آثار و فضاهای موثرتری در رابطه با نیازهای انسان در عصر اطلاعات دست یافت.
۷۹.

واکاوی بوطیقایی ظرفیت های نمایشی عقل سرخ سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت های نمایشی عقل سرخ سهروردی نمایش ارسطو بوطیقا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۵
رساله ی عقل سرخ شیخ شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی ملقب به «شیخ شهید»، فیلسوف نامدار قرن ششم ه.ق و بنیان گذار مکتب حکمی اشراق چه از منظر  قالب و ساختار و منطق روایی و چه از منظر ارسطویی حاوی عناصر قابل تأمل دراماتیک و ویژگی های نمایشی محرز است. ارزش مفاهیم، محت وا و معن ای مستتر در این اثر می تواند به واسطه ی حکمتی که در آن ازسوی شیخ اشراق گنجانده شده است، دست مایه ی اجراگران و نویسندگان حوزه ی نمایش و تئاتر گردد. این رساله با ظرفیت های نمایشی خود سفری سِیروسلوک وار را ترسیم می کند که فرد را از پی فردیت خویش و در راستای شناخت هستی، به سوی حقیقتی متعالی رهنمون می کند که روزگاری ظلمت بر آن پرده افکنده و به شکل پنهان از چشم او دور بوده است. وجود عناصری همچون طرح و ستیز، شخصیت، گفت وگو، زمان و مکان نمایشی ، بحران و آشفتگی و فاجعه و غیره که از منظر ارسطو اساس متن دراماتیک قلمداد می شوند، با علم به جهان بینی شرقی نهفته در عقل سرخ می توانند مورد ارزیابی قرار گیرند. مقاله ی پیش رو با رویکردی تطبیقی و با اتکاء به روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به تبیین جنبه های نمایشی رساله ی عقل سرخ البته مبتنی بر آراء ارسطو در فن شعر می پردازد و این حکایت کهن ادبی را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد تا از طریق مطالعه توصیفی و تطبیقی آن ظرفیت های نمایشی آن  را -که گاه صرفاً در چهارچوب حکایتی کهن مورد مداقه قرار گرفته است- مورد تحلیل و واکاوی قرار دهد و بدین طریق اثر مطروحه را با ورود به قلمرو درام، به مخاطبان توأمان ادبیات کهن و ادبیات دراماتیک ارائه نماید.
۸۰.

از «آلسِست»ِ اوریپید تا «فرود»ِ فردوسی: تحلیلی مبتنی بر گفتمانِ قدرتِ فوکو در اپیستمه یونانی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو اپیستمه گفتمان قدرت فرود شاهنامه آلسست اوریپید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۷۵
پژوهش حاضر بنا دارد با مطالعه تطبیقی نمایشنامه آلسست نوشته اوریپید و داستان فرود در شاهنامه فردوسی، سویه های مشترک و تمایز نظام دانایی در این دو اثر را تحلیل کند. هم چنین به نظر می رسد یافته های برآمده از این تحقیق را بتوان به تحلیل (استقرای) گفتمان غالب قدرت در ساختار معنایی حاکم بر دوران شکوفایی یونان کلاسیک و نیز فرهنگ ایرانی-اسلامی قرن چهارم هجری تعمیم داد. چارچوب نظری مبحث های ارائه شده برگرفته از اندیشه های میشل فوکو، فیلسوف متأخر فرانسوی و مفهوم هایی همانند اپیستمه و گفتمان قدرت نزد او خواهد بود. روش ارزیابی این پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی بوده و بر همین مبنا داده های لازم برای سنجشِ نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و با ابزار تحلیل گفتمان به دست خواهند آمد. شواهد برآمده از این مطالعه تطبیقی گویای این واقعیت اند که با وجود مؤلفه های مشابه در نظام دانایی هر دو اثر، در هر دو ساحت خدایگانی و انسانی نسبت به مفهوم های «تقدیر»، «مرگ»، «عشق» و «خردورزی»، نقطه تمایز بنیادین آن ها در تبیین گفتمان قدرت، به نوع رویکردشان در پذیرش یا رد قدرت متعالی خدا یا خدایان بازمی گردد. به زبانی دیگر، با وجود تأکید بر جایگاه «تقدیر» و «مرگ» در بطن داستان فرود، جان مایه نمایشنامه آلسست، رد تمام آن گفتمان قدرتِ سنتی پیش از خود است. در این اثر فردی بر سریر قدرت خواهد نشست که از سوی گفتمان انسانیِ قدرت تأیید شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان