مطالب مرتبط با کلیدواژه

نمایشنامه افول


۲.

فضایِ گفتمان در نمایش نامه افول، نوشته اکبر رادی، با تکیه بر تئوری استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی فضای گفتمان فرهنگ نمایشنامه افول اکبر رادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۳۲
فضای گفتمان از جمله کلیدی ترین عناصر موجود در انتقال مفاهیم در هر متن نمایشی است. این مقاله بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که استعاره ها چگونه می توانند زمینه گفتمان درباره مسائل اجتماعی و تاریخی باشند و چه کارکردی در نمایشنامه به منزله یک فُرم زبانی دارند. بر این اساس از نظرات جورج لیکاف و زولتان کوچش استفاده کرده و نشان داده ایم که چگونه استعاره ها، که ریشه در زبان و فرهنگ دارند، به شکل گیری فضای گفتمان کمک می کنند. لیکاف و کوچش فضای گفتمان را حاصل تعامل میان ذهن، بدن و بافت فرهنگی که کنشگران در آن حضور دارند، می دانند. بنابراین، در یک متن نمایشی ما با ترکیبی از تعامل میانِ ذهن نویسنده و مخاطب و همچنین، تجربه ها و انتزاع هایِ جسمی و ذهنی هر دو روبه رو هستیم. همچنین، بافتی که در آن نمایش نامه شکل می گیرد و بافتی که در آن نمایش نامه فهم می شود عنصری اساسی است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که اکبر رادی با استفاده از استعاره ها و زمینه های فرهنگی و تاریخیِ متن، فضای گفتمانی چندگانه و استنباطی را در نمایشنامه افول پدید آورده است. به این شکل که در یک سطح با استعاره هایِ زبانی روبه رو هستیم که در ساختار متن (دیالوگ ها، اتمسفر و شخصیت پردازی) عمل می کنند و در سطحِ بالاتر با استعاره های مفهومی روبه رو هستیم که از طریقِ برقراری روابط میانِ عینیتِ نمایش نامه و تجربه های مخاطب عمل می کند و فضایِ گفتمان متن را در فضایِ ذهن مخاطب ادغام و فضای گفتمانِ تازه ای را پدید می آورد
۳.

خوانش اگزیستانسیالیستی نمایشنامه «افول» اثر اکبر رادی با تمرکز بر آرای اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان تحلیل وجودی نمایشنامه افول موقعیت اکبر رادی اروین یالوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۱
الگوی روان تحلیلی وجودی، به دغدغه ها و مسائل وجودی خصوصاً مسئله تقابلی وجود/عدم وجود با تأکید بر مسئله مرگ می پردازد که درواقع نحوه پاسخ به این مسائل وجودی، کنش ها، روابط، روایت ها، جریانات و طرح واره های زندگی آدمی را تعیین می کند. روایت ها، عناصر نمایشی و الگوهای داستانی از ظرفیت ها و مفاهیم وجودی ریشه می گیرند که در بستر خوانش روان تحلیلی وجودی واجد بررسی هستند. به نظر می رسد نمایشنامه افول در تمامی سطوح روایتی و عناصر داستانی خود، اساساً درامی اگزیستانسیالیستی است. این مقاله سعی دارد تا با توجه به نظریات فلسفه وجودی خصوصاً نظریات روان تحلیلی وجودی و رویکرد اگزیستانسیالیستی اروین یالوم، در اصل روابط اشخاص نمایش، طرح، رویدادها و رخداد اصلی نمایشنامه، کنش ها و واکنش های شخصیت ها را مورد واکاوی قرار دهد. سؤال اساسی پژوهشی این است که در نمایشنامه افول اثر اکبر رادی، تعارض های بنیادین وجودی و مسئله وجود / عدم وجود به عنوان یک ابرروایت، رخداد اصلی و امر واقع، چگونه روابط بین اشخاص داستان، کنش ها و واکنش های آنها، کشمکش درام و طرح و سایر عناصر درام را تحت تأثیر قرار می دهد؟ در مسیر پژوهشی مقاله، فرض این است که تظاهرات وجودی و نحوه واکنش به مسائل و بحران های وجود، اساسی ترین روایت در نمایشنامه های اکبر رادی به عنوان پدر نمایشنامه نویسی نوین ایران است که این الگوی روایتی در محور نتایج در موقعیت های داستانی، وضعیت های نمایشی، روابط شخصیت ها، کنش ها و واکنش های جامعه نمایشی و کشمکش های اصلی نمایشنامه افول قابل ردیابی است. ازاین رو این مقاله مبتنی بر منابع کتابخانه ای، نخست کارکرد مباحث اگزیستانسیالیستی و اصول و زوایای دید و روایتی وجودی را در روابط، کنش ها، واکنش ها، کشمکش ها و بحران های اساسی زیسته آدمی مطرح می کند، سپس با روش توصیفی _ تحلیلی به خوانش وجودی از نمایشنامه افول می پردازد.