ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۳۱ مورد.
۴۲۱.

Children, Healthy Lifestyle and Media Literacy

کلیدواژه‌ها: children education policy Healthy lifestyle media literacy Parental Involvement

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
Background: Media content plays a significant role in shaping behaviors, attitudes, and lifestyle choices, especially among children, a demographic that is highly impressionable and actively engaged with various media platforms.Aims: This article explores the role of media literacy in equipping children to critically evaluate media content that promotes unhealthy lifestyles, including poor dietary choices, sedentary behavior, celebrity worship and unrealistic body ideals.Methodology: This study employs a qualitative approach, synthesizing data from case studies, government reports, and peer-reviewed academic literature to explore the role of media literacy in fostering healthy lifestyle choices among children.Findings: The findings indicate that current media literacy education programs for children are insufficient, largely because they often fail to include parental education. Parents play a pivotal role as mediators of children’s media consumption, and their active participation in media literacy education strengthens the impact of such interventions. The article argues for an integrated media literacy curriculum targeting both children and parents to create a more comprehensive understanding of healthy lifestyle practices and critical media engagement. Recommendations for policy, educational frameworks, and family-centered interventions are proposed to address these gaps.Conclusions: We emphasize the importance of a holistic approach to media literacy that includes all involved people and bodies in promoting healthier lifestyle choices among children.
۴۲۲.

الگوی توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اماکن و تاسیسات ورزشی توسعه زیرساخت های ورزشی مدیریت سبز مدیریت ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد.روش شناسی: پژوهش به روش داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، اعضای هیأت علمی دانشگاه در رشته های مدیریت ورزشی و محیط زیست و مدیران ارشد اماکن و تاسیسات ورزشی بودند. نمونه گیری با استفاده از اصل اشباع نظری 15 تن بود که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. برای سنجش روایی از 4 معیار اعتبارپذیری، تعمیم پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. برای سنجش پایایی از توافق درون موضوعی استفاده شد که 0/91 بود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که توجه به شرایط علی، زمینه، شرایط مداخله گر، پدیده و راهبردهای ارئه شده در الگوی پژوهش موجب پیامدهای مهمی مانند بهبود فرهنگی، افزایش اعتبار بین المللی، بهبود وضعیت مالی، بهبود زیرساخت ها، بهبود وضعیت اجتماعی و حفظ منابع طبیعی می شود.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود الگوی پژوهش حاضر، جهت توسعه مدیریت سبز اماکن و تاسیسات ورزشی در بخش های مختلف از جمله تدوین قوانین و دستورالعمل ها و مدیریت نیروی انسانی مرتبط استفاده شود.
۴۲۳.

طراحی الگوی پارادایمی توسعه بازی فوتبال خیابانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوتبال خیابانی توسعه ورزش ورزش شهروندی سیاست گذاری ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی توسعه فوتبال خیابانی ایران با کمک نظریه داده بنیاد انجام شد.روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و با هدف، کاربردی- توسعه ای بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 21 تن از صاحب نظران علمی دانشگاهی مدیریت ورزش، مدیران ستادی و اجرایی فوتبال کشور و 34 مقاله علمی مرتبط، بودند که با نمونه گیری نظری جهت مصاحبه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کدگذاری های باز، محوری و انتخابی اسناد و مصاحبه ها با سه دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری انجام شد. ضریب توافق بین کدگذاران 90/0 محاسبه شد.یافته ها: نتایج کیفی در قالب 44 مقوله، 179 کد مفهومی و 226 گویه در  6 سازه الگوی پارادایمی شرایط علّی (6 مقوله، 32 مفهوم و 39 گویه)، پدیده اصلی (7 مقوله، 18 مفهوم و 22 گویه)، راهبردها (10 مقوله، 37 مفهوم و 77 گویه)، شرایط زمینه ای (7 مقوله، 31 مفهوم و 39 گویه)، شرایط مداخله گر (6 مقوله، 24 مفهوم و 30 گویه) و پیامدها (8 مقوله، 35 مفهوم و 59 گویه) در 4 محور (پیشران ها، موانع، محرک ها و ملزومات) جای گرفتند.نتیجه گیری: توسعه مطلوب فوتبال خیابانی و دستیابی به پیامدهای اثرگذار ملی و فراملی نیازمند اجرای اصلاحات و راهبردهای مدیریتی، رشد و توسعه قوانین است.
۴۲۴.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر آگاهی واج شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای نا رسا خوانی آگاهی واج شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۶
هدف: به تازگی تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای (tDCS) برای بهبود آگاهی واج شناختی مورد توجه پژوهش ها قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثر بخشی tDCS بر آگاهی واج شناختی کودکانِ نا رسا خوان انجام شد. روش: در این مطالعه، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل با دوره پیگری یک ماهه استفاده شد. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان نا رسا خوان (8 تا 12 ساله) مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش بهارستان (استان تهران) در آذرماه 1402 تا اردیبهشت 1403 تشکیل می دادند که از بین آنها 40 دانش آموز (27 پسر و 13 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانش آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (تحریک فعال، 20 نفر) و کنترل (تحریک ساختگی، 20 نفر) قرار گرفتند. tDCS دو جانبه در کرتکس گیجگاهی- آهیانه ای (الکترود آند بین TP7 و P7؛ الکترود کاتد بین TP8 و P8) نصب شد. گروه آزمایش و کنترل 12 جلسه (20 دقیقه ای) به ترتیب تحریک واقعی و ساختگی را دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از فهرست نشانگان نا رسا خوانی، آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، ویراست پنجم آزمون هوش استنفورد- بینه و آگاهی واج شناختی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که tDCS منجر به بهبودی آگاهی واجی (ترکیب و تقطیع واجی، تشخیص کلمه های با واج آغازین و پایانی یکسان، نامیدن و حذف واج آغازین و پایانی، حذف واج میانی) شد (01/0>p)؛ ولی اثر بخشی معنی داری بر آگاهی درون هجایی و آگاهی هجایی نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: بنابراین، tDCS یک مداخله امید بخش است که توانایی های آگاهی واجی را تقویت می کند و درمانگران بالینی می توانند از آن به عنوان یک مداخله مکمل استفاده کنند.
۴۲۵.

نقش مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی در پیش بینی پریشانی روانی: تعیین نقش میانجی سبک های والدگری و نقش تعدیل کننده دلبستگی ایمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی پریشانی روانی سبک های والدگری دلبستگی ایمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۶۸
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی یکی از اختلالات شایع روان شناختی است که مشکلات زیادی در روابط بین فردی ایجاد می کند هدف از پژوهش حاضر ، نقش مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی در پیش بینی پریشانی روانی با واسطه گری سبک های والدگری و تعدیل گری دلبستگی ایمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی _ همبستگی از نوع معادلات ساختاری و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناسی منطقه یک شهر تهران در سال 1402 بودند. تعداد 276 نفر از جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس تجدید نظرشده دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990)، سیاهه مشکلات رفتاری کودکان (فرم والدین) (آخنباخ، 1991)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1971)، و فهرست نشانه ای هاپکینز (دروگاتیس و همکاران، 1974) بود. داده ها با روش الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS27 و SmartPLS4 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد پریشانی روانی با نقش میانجی والدگری سهل گیرانه بر روی مشکلات رفتاری برون نمود (004/0p=، 062/0 B=) و مشکلات رفتاری درون نمود (008/0p=، 054/0 B=) مثبت و معنا دار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، با افزایش دلبستگی ایمن، کاهش پریشانی روانی، و سبک والدگری سهل گیرانه و مستبدانه، می توان رفتارهای مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود را کاهش داد و پریشانی روانی بالاتر، ببه افزایش سبک های والدگری سازش نایافته و رفتارهای مشکل ساز منجر می شود.
۴۲۶.

شناسایی و واکاوی روش های تدریس مبتنی بر سبک های یادگیری در آموزش علوم پزشکی و ارائه الگوی مناسب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روش های تدریس سبک یادگیری آموزش علوم پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۶
هدف: هدف این مقاله شناسایی و واکاوری روش های تدریس مبتنی بر سبک های یادگیری در آموزش علوم پزشکی و ارائه الگوی مناسب است. روش پژوهش: برای انجام روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. در این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی روش های تدریس مبتنی بر سبک های یادگیری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی تمام خبرگان در حوزه آموزش و علوم پزشکی بودند که بعد از انجام مصاحبه 15 اشباع نظری صورت گرفت پس از تحلیل مصاحبه ها و روش های تدریس و مراحل اجرای آنها به عنوان مضامین پایه و سازمان دهنده استخراج و در آخر یکپارچه سازی مضامین انجام شد. یافته ها: یافته ها در بخش کیفی شامل 6روش تدریس و 33 مرحله اجرا برای آنها استخراج گردید. در بخش کمی برای مشخص کردن میزان تاثیر هر روش تدریس از روش معادلات ساختاری با پرسشنامه محقق ساخته در بین 387 نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران به عنوان نمونه توزیع گردید. بخش کمی نشان داد که از بین روش های تدریس روش چندحسی با ضریب 0.947 بالاترین تاثیر و روش انفرادی با ضریب 0.865کمترین تاثیر را دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از بین 7 روش شناسایی شده و سبک یادگیری که سبک یادگیری سیستمی است روش چندحسی بالاترین تاثیر را در یادگیری خواهد داشت.
۴۲۷.

مقایسه شخصیت عاطفی عصبی، نظریه ذهن و عملکرد خانواده در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم، نقص توجه-بیش فعالی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصبی عاطفی شخصیت نظریه ذهن عملکرد خانواده اوتیسم کمبود توجه اختلال بیش فعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۷
زمینه: مطالعات پیشین نشان داد که مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، نقص توجه- بیش فعالی از نظر ویژگی های شخصیتی، نظریه ذهن و عملکرد خانواده با مادران کودکان عادی تفاوت دارند، اما پژوهشی که به طور همزمان متغیرهای عملکرد خانواده، نظریه ذهن و شخصیت عاطفی عصبی را در این مادران مقایسه کرده باشد، یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه عملکرد خانواده، شخصیت عاطفی عصبی و نظریه ذهن در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، نقص توجه- بیش فعال و کودکان عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، نقص توجه- بیش فعالی و کودکان عادی در شهر تبریز بود که از میان آن ها تعداد 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هم چنین از بین مادران دارای کودکان عادی مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی مدارس عادی شهر تبریز در سال تحصیلی 1401- 1400، پس از همتاسازی سن، نمونه ای به تعداد 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های شخصیت عاطفی عصبی (پانکسپ، 1998)، نظریه ذهن (آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم، بارون- کوهن، 2001) و عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1950) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس یک راهه و چندمتغیری و نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که وجود تفاوت میان مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، نقص توجه- بیش فعالی و عادی از نظر مؤلفه های ترس، مراقبت و معنویت بود. هم چنین میان مادران از نظر متغیر نظریه ذهن و عملکرد کلی خانواده تفاوت وجود دارد. (05/0 P<). هم چنین در دیگر مؤلفه های شخصیت عاطفی عصبی (جستجو، خشم، بازی، غم، اجتماعی) و عملکرد خانواده (حل مشکل، نقش ها، همراهی عاطفی، ارتباط، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار) تفاوتی میان مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، نقص توجه- بیش فعالی و کودکان عادی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، برای مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، ADHD و عادی کارگاه های آموزشی جهت بهبود عملکرد خانواده و مؤلفه های آن و افزایش نظریه ذهن توسط روان شناسان برگزار شود.
۴۲۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی خلقی و سلامت معنوی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت ناگویی خلقی سلامت معنوی خشونت خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۶۲
زمینه: با توجه به افزایش تعداد قربانیان خشونت خانگی و مشکلات عمده آن ها در زمینه سلامت معنوی و ناگویی خلقی، به نظر می رسد به کارگیری مداخله روانی مانند درمان مبتنی بر شفقت باهدف کاهش خشونت خانگی ضروری است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی خلقی و سلامت معنوی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز اورژانس اجتماعی و کلینیک های مشاور خانواده شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود. حجم نمونه 34 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر شفقت در طی 8 جلسه (90 دقیقه ای) قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خشونت نسبت به زنان (حاج یحیی، 2001)، ناگویی خلقی (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982) بود. اطلاعات به دست آمده بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش ناگویی خلقی و افزایش سلامت معنوی در گروه آزمایش شده است. بنابراین درمان مبتنی بر شفقت بر ناگویی خلقی و سلامت معنوی در زنان قربانی خشونت خانگی تأثیر دارد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه برای بهبود معنویت و کاهش ناگویی خلقی در زنان قربانی خشونت خانگی، استفاده از درمان مبتنی بر شفقت مطلوب است و به روانشناسان و متخصصان حیطه خانواده پیشنهاد می گردد از چنین یافته هایی به منظور ارتقای سطح کیفی خانواده ها استفاده شود.
۴۲۹.

اثربخشی آموزش مهارت والدگری مبتنی بر رویکرد آدلر- درایکورس بر جو خانواده و رابطه والد- فرزندی والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی

کلیدواژه‌ها: آدلر - درایکورس جوّ خانواده مهارت والدگری اختلال اضطراب اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۹
مقدمه: یکی از مهم ترین نوع اختلالات اضطرابی، اختلال اضطرابی-اجتماعی است. ویژگی اصلی اضطراب اجتماعی ترس شدید از موقعیت هایی است که در آن ها فرد در جمع دیگران قرار می گیرد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت والدگری مبتنی بر رویکرد آدلر- درایکورس بر جو خانواده و رابطه والد- فرزندی والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. روش: طرح پژوهش پارادایم کمی با روش نیمه آزمایشی بوده و روش تحقیق آن از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه آزمایش و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی در سال تحصیلی 1399- 1400 (2020 -2021) در استان حلبچه ی کردستان عراق و حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری بود که 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر نیز در گروه کنترل و با روش نمونه گیری هدفمند جایگذاری شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های جو خانواده درگاه فرد (1373)، روابط والدین- فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1983) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) جهت اندازه گیری و غربالگری استفاده شد. شرکت کنندگان در گروه آزمایش 10 جلسه آموزشی را به صورت گروهی دریافت کردند. در توصیف داده ها، شاخص های آمار (میانگین و انحراف استاندارد) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و در بخش استنباطی برای تحلیل ارتباط بین متغیرها از روش (تحلیل واریانس با اندازه مکرر) استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمرات پیش آزمون جو خانواده (006/0>p) و روابط والد-فرزندی (001/0>p) با میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار دارد. نتیجه گیری: این نوع از آموزش ها می توانند نحوه تلقی نسبت به والدگری و نوع نگرش و دید آن ها را به ماهیت و اساس ارتباطات والد- کودک را با حقیقت و واقعیت زندگی منطبق نماید. نتایج بیانگر اثربخشی آموزش های متمرکز بر مهارت والدگری آدلر –درایکورس در بهبود جو خانواده و روابط والد-فرزندی کودکان با اختلال اضطراب اجتماعی است.
۴۳۰.

تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی تداومی کم شدت و اینتروال پر شدت بر توجه انتخابی، حافظه فعال و کارکرد اجرایی در دانشجویان کم تحرک در دوران کرونا

کلیدواژه‌ها: فعالیت تداومی کم شدت فعالیت اینتروال پر شدت عملکرد شناختی توجه انتخابی حافظه فعال کارکرد اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه: توجه و حافظه از فرایندهای شناختی هستند که در امر یادگیری نقش بارزی را ایفا می کنند. شدت فعالیت های ورزشی می تواند نقش مهمی در عملکردهای شناختی داشته باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی تداومی کم شدت و اینتروال پر شدت بر توجه انتخابی، حافظه فعال و کارکرد اجرایی در دانشجویان کم تحرک در دوران کرونا بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان پسر دانشگاه فنی و حرفه ای شیراز در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود که تعداد ۵۱ نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون رنگ واژه استروپ و آزمون حافظه وکسلر بزرگسالان استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان میانگین های پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل بود؛ بدین معنی که تمرینات تداومی کم شدت می تواند میزان توجه انتخابی (89/0=Eta،001/0=P،40/58=F)، حافظه فعال (75/0=Eta،003/0=P، 89/36=F) و کارکرد اجرایی (94/0=Eta،001/0=P، 66/62=F) را در دانشجویان کم تحرک بهبود بخشد (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات تداومی کم شدت میزان توجه انتخابی، حافظه فعال و کارکرد اجرایی را در دانشجویان کم تحرک بهبود می بخشد؛ بنابراین، فعالیت تداومی کم شدت در مقایسه با فعالیت اینتروال پرشدت، مؤثرترین فعالیت ورزشی در بهبود عملکردهای شناختی است.
۴۳۱.

Earthquake disaster-related emotional distress and coping mechanisms in high-rise residents in bangkok: A transactional model perspective(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدل تعاملی استرس و مقابله عدالت اجتماعی زلزله ساختمان های بلند بانکوک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۰
Background: Bangkok's urban landscape features approximately 6,000 high-rise towers housing millions of residents in what was historically considered a seismically stable region. However, the March 28, 2025 magnitude-7.7 Myanmar earthquake triggered widespread psychological distress among Bangkok's vertical communities despite causing minimal structural damage. While existing disaster psychology research demonstrates that individual appraisal processes and coping resources influence distress outcomes, high-density vertical urban environments remain largely unexplored in disaster literature, particularly within Asian megacities where socioeconomic inequities may compound vulnerabilities. Aims: This study aimed to quantify earthquake-related emotional distress changes, evaluate the effectiveness of different coping strategies, examine socioeconomic and disability-related moderators, and test Transactional Model of Stress and Coping pathways among Bangkok's high-rise population. Methods: A cross-sectional web-based survey was conducted two weeks post-earthquake using multistage stratified probability sampling. From 120 randomly selected buildings across Bangkok's districts, 5,200 households received survey invitations, yielding 2,104 completed responses (40.5% response rate). Participants were adults residing at least six months in buildings exceeding eight floors. Validated Thai-adapted instruments included the Kessler-6 for psychological distress, Insomnia Severity Index, and custom scales measuring emergency preparedness, social support-seeking, and self-care behaviors. Statistical analyses employed paired t-tests, ANOVA, MANOVA, and bootstrap mediation procedures with effect size reporting. Results: Clinically significant insomnia prevalence increased from 27.4% to 61.8% post-earthquake. Emergency preparedness behaviors were associated with lower anxiety levels, while social support-seeking correlated with reduced insomnia severity. Significant disparities emerged across housing tenure, income levels, and disability status, with renters demonstrating lower preparedness rates than homeowners (54.6% versus 71.9%). Mediation analyses revealed that preparedness and support-seeking behaviors collectively explained 37.7% of the association between perceived seismic threat and psychological distress outcomes. Conclusion: Perceived earthquake threat, rather than actual structural damage, emerged as the primary driver of psychological distress in Bangkok's high-rise communities. While emergency preparedness and social support provided substantial protective effects against anxiety and insomnia, these resources were inequitably distributed across socioeconomic groups. These findings highlight the critical need for inclusive disaster preparedness policies that address structural barriers affecting vulnerable populations in rapidly urbanizing megacities facing emerging seismic risks.
۴۳۲.

فراترکیب مؤلفه ها و معیارهای زیبایی شناسی زیستی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی زیستی محیط های مسکونی فراترکیب ضریب لاوشه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۶
در چند دهه اخیر مطالعات پیرامون محیط های مسکونی و بحران در ساختارهای معماری و شهرسازی ایران موضوع بحث و گفتگو میان صاحب نظران بوده است. مطالعات پیشین نشان می دهند که ازیک سو ارزش های زیبایی شناسانه یکی از عوامل مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های مسکونی محسوب می شوند و از سوی دیگر، بررسی تحقیقات انجام شده و منابع مرتبط، نشان از عدم وجود مؤلفه ها و معیارهای روشن و مشخص در تبیین زیبایی شناسی زیستی دارد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و معیارهای زیبایی شناسی زیستی در محیط های مسکونی است. این مهم، از طریق استخراج معیارهای مذکور از پیشینه پژوهش زیبایی-شناسی معماری امکان پذیر شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و رویکرد روش شناختی آن کیفی است. همچنین راهبرد اتخاذ شده، روش فراترکیب (متاسنتز) سندلوسکی و بارسو می باشد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، پژوهش های پیشین هستند که از میان 623 مقاله شناسایی شده در مرور نظام مند ادبیات تحقیق چهار دهه اخیر در پایگا ه داده های الکترونیکی، 77 مقاله و کتاب منطبق با معیار های انتخاب و ورود، مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه، به منظور تعیین روایی محتوایی پژوهش با استفاده از ضریب لاوشه (CVR) و نظرسنجی از 15 نفر از خبرگان، اعتبار درونی مؤلفه ها و معیارها تعیین شد. این نتایج پس از شناسایی، کدگذاری و مقوله بندی، در قالب مدل مفهومی زیبایی شناسی زیستی دسته بندی و ارائه شده اند. نتایج بیانگر این هستند که مؤلفه زیبایی شناسی زیستی را می توان بر اساس چهار مؤلفه زیبایی شناسی ادراکی، زیبایی شناسی شناختی، زیبایی شناسی اجتماعی و زیبایی شناسی جزء بیولوژیکی (زیستی)، سیزده معیار و چهل و هشت زیرمعیار شناسایی و تحلیل کرد.
۴۳۳.

اثربخشی پروتکل فراتشخیصی بر نظم جوئی هیجان بین فردی و مشکلات بین فردی نوجوانان مبتلا به همبودی اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراتشخیصی اضطراب افسردگی تنظیم هیجان بین فردی مشکلات بین فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۸
زمینه: اختلالات اضطرابی و افسردگی به عنوان یکی از چالش برانگیزترین مسائل سلامت روان نوجوانان است که ارتباط متقابل و دو سویه ای با عوامل فراتشخیصی از قبیل تنظیم هیجانی و مشکلات بین فردی دارد. درمان فراتشخیصی از جمله درمان های نوظهوری است که با هدف غلبه بر محدودیت های درمان های سنتی و تحت پوشش قرار دادن این عوامل فراتشخیصی طراحی شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر تنظیم هیجان بین فردی و مشکلات بین فردی نوجوانان مبتلا به همبودی اختلالات اضطرابی و افسردگی انجام شد. روش: جهت اجرای پژوهش از طرح نیمه تجربی به روش مورد منفرد استفاده شد. جامعه آماری شامل نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال 1403 بود که از میان آنان 3 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به شیوه جلسات فردی و هفتگی 45 دقیقه ای مورد مداخله درمان فراتشخیصی (بارلو و همکاران، 2011) قرار گرفتند و در مراحل خط پایه، جلسات سوم و ششم با استفاده از مقیاس های مشکلات بین فردی و تنظیم هیجان بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها و ارزیابی کارایی درمان، از روش های ترسیم دیداری یا تحلیل نمودار گرافیکی، شاخص تغییر پایا، معناداری بالینی و درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج و بر اساس مقادیر شاخص تغییر پایا (96/1RCI≥.)، اثربخشی درمان فراتشخیصی برای ابعاد مشکلات بین فردی شامل دشواری در گشودگی، حمایت و مشارکت، درنظرگرفتن دیگران، وابستگی و همچنین متغیر تنظیم هیجان بین فردی برای هر سه آزمودنی به لحاظ آماری معنی دار بود، اما از نظر بالینی برای هیچ یک از آزمودنی ها معنی دار نبود. همچنین اثربخشی درمان فرا تشخیصی در مؤلفه های در نظرگرفتن دیگران (آزمودنی اول) و وابستگی (آزمودنی سوم) از نظر بالینی نیز معنی دار بود. با این حال، در مؤلفه مشکل در صراحت و مردم آمیزی، مداخله برای هیچ یک از آزمودنی ها معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان از درمان فراتشخیصی به عنوان یک گزینه درمان مناسب در کنار سایر مداخلات موجود، جهت بهبود تنظیم هیجان بین فردی و مشکلات بین فردی نوجوانان مبتلا به همبودی اضطراب و افسردگی استفاده کرد.
۴۳۴.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش نشانگان سایبر کندریا در بیماران دارای دیابت نوع دو شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری نشانگان سایبر کندریا دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه: مطالعات مختلف نشان داده است سایبرکندریا یک اختلال اضطرابی قابل درمان بوده و علائم آن در بیماران مبتلا به دیابت نیز می تواند با مداخلات روانشناختی کاهش پیدا کند. از جمله درمان های رایج برای اختلالات اضطرابی، درمان شناختی-رفتاری است که در مورد اثربخشی آن بر کاهش نشانگان سایبرکندریا در بین بیماران مبتلا به دیابت، خلأ پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کاهش نشانگان سایبرکندریا در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در شهر تهران انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در مراکز درمانی شهر تهران (انجمن دیابت تهران و مرکز دیابت نیاوران) بودند (589 نفر) بود. برای انتخاب نمونه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شدت سایبرکندریا (مک الروی و شولین، 2014) استفاده شد. هم چنین برای اعضای گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای از پروتکل درمان شناختی-رفتاری (ویلسون و برانچ، 2019؛ بورن، 2011) برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس طرح درون گروهی–بین گروهی و نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر کاهش تمامی مؤلفه های سایبرکندیا در گروه آزمایش مؤثر بود (001/0 P<) و این کاهش، پایداری خود را در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، روان شناسان حوزه سلامت از درمان شناختی-رفتاری برای کاهش نشانگان و درمان اضطراب سلامت، به ویژه در افراد مبتلا به سایبرکندریا استفاده کنند.
۴۳۵.

مقایسه تأثیر نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بر افزایش تمرکز و توجه در کودکان با اختلال کم توجهی/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک درمان شناختی- رفتاری توجه و تمرکز اختلال کم توجهی/ فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه: اختلال کم توجهی/فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در کودکان است که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی آن ها داشته باشد. بسیاری از تحقیقات به بررسی اثربخشی نوروفیدبک یا درمان شناختی-رفتاری به صورت جداگانه پرداخته اند و مقایسه ای مستقیم بین این دو روش انجام نشده است. بنابراین، نیاز به انجام مطالعاتی وجود دارد که به طور همزمان اثرات این دو روش را بر روی توجه و تمرکز کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/بیش فعالی مقایسه کنند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نورفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر افزایش توجه و تمرکز در کودکان دارای اختلال کم توجهی/فزون کنشی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، و از لحاظ روش شناسی نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 7 تا 11 ساله دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلوع، جوانه امید و طنین زندگی در شهرستان گچساران در سال 1403 بودند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که با استفاده از روش تصادفی ساده 40 کودک پس از تشخیص اختلال انتخاب و وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه توجه و تمرکز (استروپ،1935) و آزمون کانرز معلمان (بروک و کلینتون،2007) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 بهره برداری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میانگین درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی رفتاری در متغیر توجه و تمرکز در سطح معناداری قرار دارند به این صورت که درمان نوروفیدبک نسبت به درمان شناختی رفتاری تأثیر بیشتری بر توجه و تمرکز داشته است (001/0). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر بهبود توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی تأثیر معناداری داشته است که می تواند مورد توجه مراکز آموزش و پرورش، مربیان، معلمان و والدین این کودکان قرار گیرد. با توجه به تأثیر مثبت هر دو روش، می توان برنامه های درمانی ترکیبی طراحی کرد که از مزایای نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بهره برداری کند.
۴۳۶.

اثر شش هفته تمرینات اصلاحی موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا در افراد با کف پای صاف منعطف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کف پای صاف حس عمقی کف پای صاف منعطف تعادل ایستا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۳
مقدمه و هدف: کف پای صاف منعطف یکی از ناهنجاری های رایج در اندام های تحتانی است که به کاهش قوس طولی داخلی مربوط می شود. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرینات موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا در دختران ۱۰ تا ۱۸ سال دارای این ناهنجاری انجام شد. روش: این پژوهش نیمه تجربی به صورت پیش آزمون-پس آزمون و با شرکت ۵۱ دختر با کف پای صاف منعطف صورت گرفت. آن ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی (جامع و موضعی) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت ۶ هفته (۳ جلسه در هفته) تمرینات اصلاحی انجام دادند، درحالی که گروه کنترل فعالیت های معمول خود را پیگیری کردند. حس عمقی، تعادل و افت ناوی قبل و بعد از تمرینات با گونیامتر، تست تعادل شارپندرومبرگ و تست برودی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس و تی همبسته انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه تجربی در پس آزمون به طور معناداری بهبود در حس عمقی، شاخص افت ناوی و تعادل داشتند (P=0.000)، درحالی که گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت (P>0.05). مقایسه بین گروهی نیز نشان داد که گروه های تجربی در این متغیرها عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (P<0.05). نتیجه گیری: شش هفته تمرینات اصلاحی بهبود حس عمقی، تعادل و عملکرد حرکتی در دختران با کف پای صاف انعطاف پذیر را به همراه دارد. این نتایج نشان می دهد که تمرینات اصلاحی می تواند به بهبود تعادل ایستا و قرارگیری پا در این گروه سنی کمک کند.
۴۳۷.

نقش الگوهای ارتباطی خانواده و انتظارات آموزشی در هویت تحصیلی با نقش میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت تحصیلی الگوهای ارتباطی خانواده انتظارت آموزشی نیازهای روانشناختی اساسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۹
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری هویت تحصیلی و الگوهای ارتباطی خانواده و انتظارات آموزشی ادراک شده والدین با نقش میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه دهم و یازدهم شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه آماری شامل 400 دانش آموز پایه دهم و یازدهم بود که به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه نیازهای اساسی روانشناختی توسط لاگواردیا و همکاران (2000)، پرسشنامه منزلت هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990) و پرسشنامه انتظارات آموزشی ادراک شده والدین استفاده شد. به منظور بررسی مسیرهای مدل پژوهش، از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار (PLS3) استفاده شد. نتایج نشان داد انتظارات آموزشی والدین (95/9 = t)، الگوی همنوایی (89/5 = t) و الگوی گفت و شنود (17/9 = t) تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر نیازهای اساسی روانشناختی دارند. نتایج همچنین نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی بر هویت دنباله رو (92/28 = t) و هویت سردرگم(29/25 = t) تاثیر مستقیم، منفی و معناداری و بر هویت دیررس (09/39 = t) و هویت موفق (31/35 = t) تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارد. در نهایت نتایج نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین هویت تحصیلی و الگوهای ارتباطی خانواده و انتظارات آموزشی ادراک شده والدین نقش میانجی دارد. بنابراین به منظور بهبود هویت تحصیلی دانش آموزان می توان به اصلاح الگوهای ارتباطی خانواده و انتظارات آموزشی والدین پرداخت.
۴۳۸.

تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان با انگیزه پیشرفت پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی عملکرد تحصیلی درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳
مقدمه: مشکل بی انگیزگی در بین دانش آموزان مشکلی است که امروزه در همه جای دنیا وجود دارد و کسانی که در حوزه آموزشی مشغول به کار هستند سعی در یافتن راه حل برای آن دارند. از نشانه های بی انگیزگی در دانش آموزان می توان به ناتمام گذاشتن کارها، امتناع از انجام تکالیف، تلاش نکردن برای حل مشکلات، دشواری در تصمیم گیری، انتظار کمک دیگران، بی توجهی و اضطراب و بهانه های فراوان برای انجام ندادن کارها اشاره کرد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان با انگیزه پیشرفت پایین انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی، پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر مقطع دوم متوسطه ناحیه چهاردهم استان تهران با انگیزه پیشرفت پایین بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تاثیر معنی داری بر مولفه های عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، درگیری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان با انگیزه پیشرفت پایین تفاوت معنی داری با گروه کنترل دارد.
۴۳۹.

رابطه بین اخلاق حرفه ای آموزگاران با مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دوره اول شهر تهران سال 1403(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای آموزگاران مهارت اجتماعی اشتیاق تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای آموزگاران با مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دوره اول شهر تهران سال 1403 انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از حیث نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان و دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دوره اول شهر تهران در سال 1403 بود که با توجه به فرمول کوکران و نیز بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 113 معلم و 196 دانش آموزان برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. در جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد: مهارت اجتماعی ماتسون (1983)؛ اشتیاق تحصیلی ویگا (2016) و اخلاق حرفه ای آرمیتو و همکاران (2011) استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با کمک نرم افزار SPSS 23 بوده است. نتایج نشان داد که اخلاق حرفه ای معلمان بر مهارت اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثر مثبت و معناداری دارد. نتایج ضرایب رگرسیونی نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین شامل متغیر تعلق به اجتماع علمی با ضریب 0.215، خودکارایی با ضریب 0.314 و مسئولیت علمی با ضریب 0.353 اثر مثبت و معناداری در سطح خطای ۵ درصد بر مهارت اجتماعی دانش آموزان دارند. مبنی بر اینکه با افزایش تعلق به اجتماع علمی، خود کارایی و مسئولیت علمی میزان مهارت های اجتماعی در میان دانش آموزان نیز بیشتر می شود در حالی که متغیر مسئولیت اجتماعی با معناداری 0.464 اثر معناداری بر مهارت اجتماعی نداشته است. همچنین نتایج ضرایب رگرسیونی متغیرهای خودکارایی با ضریب 0.404 و مسئولیت علمی با ضریب 0.283 اثر مثبت و معناداری در سطح خطای ۵ درصد بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دارند. بدین ترتیب که با افزایش خود کارایی و مسئولیت علمی میزان اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد در حالی که متغیرهای مسئولیت اجتماعی با معناداری 0.746 و تعلق به اجتماع علمی با معناداری 0.567 اثر معناداری بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان نداشته است.
۴۴۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه، با طرح واره درمانی همراه با مواجهه، بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس افسردگی اضطراب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی وسواس-جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: افراد مبتلا به اختلال وسواس-جبری به مرورزمان درگیر اضطراب، استرس و افسردگی می شوند که خود می تواند مانع از پیشرفت درمان باشد. بر این مبنا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه با طرح واره درمانی همراه با مواجهه بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری به انجام رسید.   روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش همراه با مواجهه و طرح واره درمانی همراه با مواجهه دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی لاوبوند (1995) استفاده شد. فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره ارزیابی شدند. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که اثربخشی هر دو درمان بر اضطراب، استرس و افسردگی به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل معنا دار است (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش طرح واره درمانی همراه با مواجهه تأثیر بیشتر بر کاهش اضطراب و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه تأثیر بیشتر بر کاهش استرس شرکت کنندگان داشته است؛ و تأثیر هر دو درمان بر افسردگی یکسان است. این نتایج بر اهمیت انتخاب درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری تأکید دارد و به بهبود راهبردهای درمانی کمک می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان