فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
76 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جهانی شدن تجارت و اقتصاد باعث شده است زنان در دنیای صنعتی معاصر به طور گسترده وارد کار و کارآفرینی شوند. زنان بخش بزرگی از فعالیت های اقتصادی جهان را برعهده دارند و کارآفرینی آنان در حال تبدیل شدن به یک پدیده جهان شمول است. هر چند جامعه ایران از چند دهه پیش، برای رسیدن به یک جامعه پیشرفته صنعتی تلاش های گسترده ای صورت داده و در مواردی به پیشرفت هایی نائل شده است اما کارآفرینی زنان همچنان توسعه نیافته است. سهم زنان در اقتصاد ایران رو به کاهش و این امر در دنیای صنعتی امروز که نیازمند مشارکت اقتصادی زنان است، مشکلات زیادی را در آینده پدید خواهد آورد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه خط مشی های دولت، فناوری اطلاعات، انتظارات نقش خانوادگی، و عوامل سازمانی با کارآفرینی زنان است.روش: این پژوهش از نوع کمی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، زنان شهر اهواز هستند که کسب وکاری را به طور مستقل یا با شراکت، تأسیس و حداقل یکسال از فعالیت آنها گذشته باشد. از این جامعه آماری، 140 نفر در حوزه های صنعت، کشاورزی، و خدمات با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق جهت سنجش خط مشی دولتی، مقیاس استیونسن و لوندرستورم (2001)، فناوری اطلاعات، پرسشنامه اسدی و همکاران (1389)، حمایت سازمانی، مقیاس هورنزبی(1993)، انتظارات نقش خانوادگی، مقیاس کوپلمن و همکاران (1983)، و بالاخره، کارآفرینی، مقیاس کردنائیج (1381) بوده اند. این پرسش نامه ها در شرایط جامعه ایران، هنجاریابی شده اند و محاسبه ضرایب آلفا کرانباخ نشان داد همگی آنان از همسانی درونی بالایی برخوردارند.یافته ها: براساس یافته های توصیفی تحقیق، بیشترین حوزه های کارآفرینی زنان به ترتیب، بخش های خدمات، صنعت و کشاورزی هستند. یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهند، بین متغیرهای خط مشی دولت، فناوری اطلاعات، انتظارات نقش خانوادگی و حمایت سازمانی با کارآفرینی زنان رابطه معناداری وجود دارد. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهند، حمایت سازمانی، انتظارات نقش خانوادگی، خط مشی دولت، و فناوری اطلاعات، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی زنان دارند. این متعیرها قادر هستند در مجموع، 718/0 از تغییرات متغیر وابسته کارآفرینی زنان را تبیین کنند.نتیجه گیری: نتیجه گیری این پژوهش این است که با ایجاد تغییراتی در سیاست ها و خط مشی های دولت، تقویت فناوری اطلاعات، تنظیم انتظارات نقش خانوادگی زنان، و بالاخره، افزایش حمایت سازمانی، می توان کارآفرینی زنان را ارتقا بخشید و به توسعه کارآفرینی آنان کمک نمود. فعالیت های کارآفرینانه زنان در دنیای صنعتی معاصر برای ایجاد اشتغال و کمک به فرآیند توسعه، یک امر حیاتی است و ضرورت دارد موانع آن، شناسایی و برطرف گردند.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس نابرابری اجتماعی، مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطیه دوم ناحییه ۲ شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه یکی از مسائل مهم در جوامع، مفهوم نابرابری اجتماعی می باشد که احساس این نابرابری اجتماعی می تواند تأثیرات منفی روی عملکرد و رفتار افراد داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطیه بین سرماییه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، استفاده از الگوهای زبانی متفاوت و برنامیه درسی پنهان مدارس در ایجاد احساس نابرابری اجتماعی دانش آموزان می باشد. روش مطالعه: این پژوهش با روش پیمایشی و جامعیه آماری دانش آموزان متوسطیه دوم آموزش و پرورش ناحییه دو اهواز که در سال تحصیلی 1403-1402 در این ناحیه به تعداد 13320 نفر مشغول به تحصیل هستند، می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و براساس واریانس محاسبه شده از پیش آزمون 374 نفر تعیین شد. اعتبار پرسش نامه از نوع محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سرماییه اجتماعی، سرماییه اقتصادی، سرماییه فرهنگی، استفاده از الگوهای زبانی متفاوت و برنامیه درسی پنهان مدارس و احساس نابرابری اجتماعی بین دانش آموزان رابطیه معنی داری وجود دارد. بین متغیرهای زمینه ای (سن، پاییه تحصیلی، رشتیه تحصیلی و نوع مدرسه، به جز جنسیت) با احساس نابرابری اجتماعی دانش آموزان رابطیه معنی داری وجود ندارد. مدل یابی معادلیه ساختاری نشان داد که متغیرهای سرماییه اجتماعی، الگوی زبانی محدود و برنامیه درسی پنهان با ۹۵ اطمینان احساس نابرابری اجتماعی را پیش بینی و متغیرهای مستقل ۶۷ درصد از تغییرات احساس نابرابری اجتماعی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش هرچه دانش آموزان از سرماییه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بالاتری برخوردار باشند، استفادیه بیشتر از الگوی زبانی گسترده و کیفیت مطلوب برنامیه درسی پنهان بیشتر باشد، احساس نابرابری اجتماعی کاهش می باشد. برای کاهش این احساس در دانش آموزان حمایت نظام آموزشی از دانش آموزان با سرماییه اقتصادی پایین، بهبود کیفیت فضای فیزیکی و سرماییه انسانی مدارس و ...پیشنهاد می شود.
ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی با تاکید بر راهبرد مدیریت آینده نگر بهداشت و سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف: اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی نوآور بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی و اتخاذ راهبردهایی آینده نگرانه برای نیل به آن مهم می باشد. هدف، ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش این مؤسسات است. روش: رویکرد تحقیق تلفیقی است. نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از خبرگان بخش سلامت و مدیران واحد های دانش بنیان دارویی گیاهی کشور انجام شد. برای آزمون مدل 169 پرسشنامه از پژوهشگران واحد های دانش بنیان داروسازی گیاهی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها برای اکتشاف مدل از تئوری داده بنیاد و برای آزمون مدل، معادلات ساختاری است. یافته های پژوهش: مدل با شش بعد اصلی شرایط علی (حکمروایی بازار محور)، پدیده محوری (سرمایه انسانی نوآور)، عوامل زمینه ای (بوم فرهنگ درمان گیاهی)، عوامل مداخله ای (ضعف خط مشی گذاری- استانداردسازی و ارزش دهی به خلق نوآوری)، راهبردها (مدیریت آینده گر راهبردی بهداشت و سلامت)، پیامدها (دانش بازار آینده)، 17 مؤلفه و 126 شاخص تأیید گردید.شاخص های برازش مدل NFI=0/926،GOF=0/569 و0.071 =SRMRگردید که بیانگر برازش مدل تحقیق می باشد.نتیجه گیری: مدیران بنگاه ها با اتخاذ راهبرد هایی در زمینه افزایش و تشریک جریان های اطلاعات و دانش بین کارکنان متخصص، سرپرست های پروژه ها وسایر ذینفعان در زنجیره تأمین - داشتن سبک مدیریت یادگیرنده وآینده نگر در زمینه انتخاب، بکا رگیری، آموزش و نحوه سلوک با کارکنان متخصص متصدی امور تحقیق و توسعه در پروژه ها- اتخاذ سبک مدیریتی هوشمندانه در زمینه فرآیند های کسب و کار مانند بازارسنجی، مشتری گرایی، رقیب گرایی، بهبود شرایط کیفی تولید دارو ها و ایجاد فضای تعامل برد- برد با سایر بنگاه های دانش بنیان و صنایع دارویی گیاهی، می توانند با نیل به دانش بازار آینده، اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی را شاهد باشند.
نوگرایی و گرایش به طلاق: مطالعه ای در مورد زنان همسردار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
237 - 269
حوزههای تخصصی:
اهداف: در سال های اخیر، با توجه به اوج گیری جریانات مدرنیته، یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی که بیش از پیش جوامع امروزی را درگیر خود کرده، مسألیه طلاق است؛ اما بررسی پیشینیه تحقیق نشان داد که توجه چندانی به مبحث نوگرایی و ابزار سنجش این مفهوم کلیدی و تأثیر آن بر میزان گرایش به طلاق به ویژه در بین زنان در پژوهش های اجتماعی صورت نگرفته است. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر تبیین رابطیه بین متغیرهای نوگرایی و میزان گرایش به طلاق زنان در شهر رشت می باشد. روش مطالعه: پژوهش حاضر از نوع کمی و مبتنی بر پیمایش است. جامعیه آماری کلییه زنان همسردار شهر رشت و حجم نمونه شامل 400 نفر از آن هاست که با شیویه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامیه محقق ساخته و چارچوب نظری پژوهش نظرییه فردی شدن اولریش بک می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تحصیلات، درآمد، نوگرایی، کاهش ارزش های سنتی، آزادی انتخاب و بازاندیشی در نقش های جنسیتی و میزان گرایش به طلاق زنان رابطه وجود دارد، شدت و جهت این رابطه، متوسط و مستقیم است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای مستقل می توانند 35% تغییرات مربوط به میزان گرایش را به طلاق پیش بینی کنند. متغیرهای افول ارزش های سنتی، آزادی انتخاب، درآمد و بازاندیشی در نقش های جنسیتی دارای بیشترین قدرت تبیین تغییرات میزان گرایش به طلاق زنان هستند. نتیجه گیری: افزایش روزافزون نوگرایی و مؤلفه های آن علی الخصوص کاهش ارزش های سنتی و افزایش آزادی انتخاب در جوامع امروزی و ایجاد اندیشه های نو در زنان نسبت به حقوق و جایگاهشان سبب گرایش فزایندیه زنان به طلاق در شهر رشت شده است که می تواند موجب شکل گیری شکل های نوینی از خانواده همچون مادرهای مجرد و ... شود و لازم است که جامعیه آمادگی لازم برای درک و سازگاری و حمایت این شکل های جدید را در نهاد خانواده داشته باشد.
بازخوانی باورهای مذهبی ایلات لر از منظر سفرنامه های خارجی دورۀ قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
405-431
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است ، تا با روش توصیفی ، تحلیلی و بنا بر گزارش سفرنامه نویسان خارجی دوره قاجاریه ، باورها و اعتقادات ایلات لررا بررسی نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد سیّاحان خارجی به باورهای مذهبی ایلات لر بر مبنای چه ذهنیتی صورت بندی شده است و این روایت ها تا چه حدّی با واقعیّت خارجی انطباق دارد؟ مدعای این پژوهش بر این است که تفاوت جهان بینی مسیحیان با مسلمانان موجب گردید سیّاحان درک درستی از باورها و عقاید لرها نداشته باشند. یافته ها و و برخی از نتایج پژوهش حاکی از این است که سیاحان هر چند به عقاید و باورهای دینی مردم تا اندازه ای توجه کرده اند اما با توجه به تفاوت های فرهنگی و دینی فاحشی که میان مسلمانان و مسیحیان و جود داشت و از سوی دیگر ماموریت های سیاسی آنان از طرف برخی دولت ها با عث شده تا با زاویه و عینک مامور سیاسی به قضیه نگاه کنند به همین سبب نتوانند عقاید دینی ایلات را به خوبی بازنمایی کنند، بنابراین بیشتر به بازخورد برخی از باورها مانند فرقه یارسان ها توجه کرده اند .
پیامدهای فرهنگی گسترش کمی آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
29 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارویژه های دانشگاه ریشه در تحولات اجتماعی دارد اما درمیان این کارویژه ها توجه به ارتباط دانشگاه باجامعه نسبت به ارتباط دانشگاه و نهادهای اقتصادی به ویژه در عصر توده گرایی آموزش عالی، کمتر مورد توجه است. به نظرمی رسد ورود دانشگاه ها به بافت های متفاوت، دگرگونی هایی را در بعد فرهنگی فراهم آورده که نمی توان به آن ها بی توجه بودهدف: این مطالعه با هدف واکاوی پیامدهای فرهنگی گسترش کمی درآموزش عالی ایران صورت پذیرفت.روش: این پژوهش درپارادایم تفسیری بارویکردکیفی وروش نظریه پردازی داده بنیادانجام شد.دراین پژوهش 54 مشارکت کننده ازسه گروه اعضای هیات علمی،دانشجو و فعال اجتماعی از سه استان سیستان و بلوچستان، قم وگیلان حضورداشتند که به صورت هدفمندوبااستفاده از راهبردهای نمونه گزینی باحداکثرتنوع انتخاب شدند.برای جمع آوری داده هاازمصاحبه عمیق بدون ساختاروجهت تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای استفاده شد.یافته ها: به باور مشارکت کنندگان «تغییر در سطح سرمایه ی فرهنگی از طریق افزایش سطح سواد، آگاهی و ایجاد نیازهای فرهنگی جدید»، «شکل دادن به فرهنگ شفافیت»، «پذیرش تنوع فرهنگی» و «تغییر بر تمایلات زاد و ولد» در کنار «ایجاد سرخودگی فرهنگی»، «بدبینی فرهنگی»، «تغییر نیازهای فرهنگی جامعه بدون ایجاد پاسخ برای آن» و «تغییر در سیک زندگی زنان و دختران» در دسته ی مهم ترین دگرگونی های فرهنگی در بافت های مورد مطالعه قرار می گیرند.نتیجه گیری: توجه به پیامدهایی فرهنگی و ردپای آن در تحولاتی مانند تغییرات الگوی زندگی زنان، دگرگونی های هنجارهای اجتماعی، مطالبات فرهنگی جدید و نیازمندی جامعه ی هدف برای پاسخ، چالش های پیرامون سنت های گذشته و ارزش های وابسته به جهان جدید و عواملی از این دست در دسته ی منابع مهمی است که باید بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد.
فراتحلیل مقالات پژوهشی در مورد پیامدهای حاشیه نشینی در نواحی شهری در بازه زمانی (1370- 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
121 - 152
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی در ایران با روندی سریع و شتابان همراه بوده و این رشد شتابان، مسایل و معضلاتی برای شهرهای ایران به دنبال داشته است. با توجه به اهمیت حاشیه نشینی و تأثیر آن در سطوح مختلف جامعه، این مطالعه با هدف فراتحلیل مقالات پژوهشی در مورد پیامدهای حاشیه نشینی در نواحی شهری در بازه زمانی (1370-1401) انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله از نظر هدف کاربردی، از نظر اجرا کمی، از نظر ماهیت روشی «فراتحلیل» بوده که نوعی پژوهش توصیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه تحقیقات ثبت شده در در پایگاه های اطلاعاتی و تحقیقاتی در کشور است که به مساله حاشیه نشینی پرداخته اند. برای شناسایی مطالعات، یک بررسی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی مجلات صورت پذیرفت. از تعداد250 مقاله انتخاب شده در نهایت تعداد 39 مقاله حائز کلیه شرایط لازم با توجه به پروتکل انتخاب شدند. سپس با استفاده از نرم افزار CMA2 تحلیل و ارزیابی گردید. نتایج نشان داد از پیامدهای حاشیه نشینی، خشونت خانگی فیزیکی و غیرفیزیکی، انحرافات اجتماعی، کودکان کار و خیابانی و احساس ناامنی اجتماعی است. عدم برخورد بنیادین و ریشه ای با پیامدهای حاشیه نشینی، موجب ظهور آنها در شکل و شمایل دیگر خواهد شد و توسعه ی پایدار شهری از جنبه های زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در معرض تهدید قرار می گیرد.
تأثیر تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت تحصیلی و یادگیری زبان: بررسی شیوه های خودتنظیمی در بستر تغییرات اجتماعی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تعامل بین معلم و زبان آموزان که نقش مهمی در یادگیری و موفقیت تحصیلی آنها در مطالعه زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارد، انجام شده است. به این منظور راهکارهای یادگیری خودتنظیمی و تاثیر غیر مستقیم آن در بستر تغییرات اجتماعی – فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه ای متشکل از ۲۱۸ زبان آموز )۱۰۲ مرد و ۱۱۶ زن( از میان ۶۴۵ زبانآموز انتخاب شده اند.این افراد بین دامنه سنی ۱۸ الی ۴۵ و از بین دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های یادگیری خودتنظیمی و تعامل بین معلم و دانش آموز و هم چنین از معدل آنها استفاده شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و تحلیل عاملی بررسی و تحلیل شدند. روش آزمون فرضیه مدل معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین معلم و زبان آموز به صورت مستقیم و چشمگیری بر روی پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر می گذارد (0.45=r). به علاوه، نتایج به دست آمده نشانگر این بود که تأثیر رابطه بین تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت زبان آموزان به واسطه تأثیر یادگیری خود تنظیمی انجام شده است(0.47 =r) . مشارکت سببی عوامل اجتماعی که شامل تعامل بین معلم و زبان آموز و یادگیری خودتنظیمی است در پیشرفت تحصیلی آنها اثبات شد. این نتایج ضرورت توجه جدی برنامه ریزان آموزشی، مشاوران، و معلمان به موضوع پیشرفت تحصیلی فراگیران با استفاده از راهکارهایی چون افزایش میزان تعامل و یادگیری خودتنظیمی را نشان می دهد
تحلیل کیفی مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری اجتماعی: از نابرابری های سخت تا منعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
169 - 203
حوزههای تخصصی:
اهداف: هم زمان با دگرگونی ساختارهای قشربندی اجتماعی؛ شاخص ها و مولدهای قشربندی و نابرابری نیز تحول می یابند. آخرین ادعاهای نظری درباریه قشربندی و نابرابری های اجتماعی، تحول شاخص ها و مولدهای قشربندی طبقاتی به سمت پساطبقاتی است. این موضع جدید پساطبقاتی هنوز چندان شناخته نشده است. تحقیق حاضر به قصد تحلیل مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری با استفاده از دو تکنیک کیفی شامل مصاحبیه نیمه ساخت یافتیه فردی و گروه متمرکز انجام شد. روش: برای کشف مولدهای پساطبقاتی از ادراکات و تجارب فردی 23 نفر از جمعیت شهر زنجان و از 1 جلسه گروه کانونی به عنوان استراتژی کیفی در ارتباط و ترکیب با نتایج مصاحبه های فردی استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و گردآوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع گروهی ادامه یافت. برای کدگذاری و تحلیل از کدگذاری هم زمان و تحلیل تماتیک و برای اطمینان از اعتمادپذیری، از مقایسیه تحلیلی، بازبینی اعضا و رویکرد گفت وگویی و هم سازی گروهی استفاده شد. یافته ها: تحلیل کیفی به 14 مضمون فراگیر و 48 مضمون سازمان دهنده پیرامون فهم افراد از نابرابری و قشربندی (4 مضمون فراگیر،10مضمون سازمان دهنده)؛ فهم افراد از مولدها یا شاخص های قشربندی و نابرابری پساطبقاتی (7 مضمون فراگیر، 27 مضمون سازمان دهنده) و تجربیه افراد از مکانیزم های برخورد با قشربندی و نابرابری (2 مضمون فراگیر، 11 مضمون سازمان دهنده) منتج شد. نتیجه گیری: تحقیق، به کشف عرصیه پساطبقاتی شدیه جامعه و فهرستی از مولدهای بازتولید قشربندی و نابرابری و مکانیزم های فردی برخورد با آن طبق فهم و ادراک افراد دست یافت و اهمیت مولدهای بسیار متنوع قشربندی و نابرابری را آشکار کرد. بنابراین، توجه به تنوع مولدها و مکانیزم ها در مطالعات قشربندی اجتماعی؛ همچنین توجه به رویکرد پساطبقه در تبیین قشربندی اجتماعی و استفاده و آزمونِ شاخص ها و مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری حاصل از این تحقیق میدانی، در تحقیقات بعدی پیشنهاد این تحقیق است.
اثر قیمت مسکن بر ازدواج در نقاط شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
187 - 210
حوزههای تخصصی:
ازدواج اگرچه موضوعی شخصی و یکی از ابعاد مهم اجتماعی و تکامل اجتماعی انسان است؛ بُعد اقتصادی آن، به ویژه سرپناه مناسب ، در پایداری و موفقیت زوجین امری کلیدی و بنیادی به شمار می رود؛ از این رو، شناخت مؤلفه های مؤثر بر ازدواج و عوامل اثرگذار اقتصادی و اجتماعی ازجمله قیمت مسکن، جهت تشکیل خانوارها، به ویژه خانوارهای جوان حائز اهمیت فراوان است. در این پژوهش با روش ARDL و با استفاده از داده های سری زمانی 1369 تا 1399ه .ش. ایران به بررسی اثر قیمت مسکن بر ازدواج پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای قیمت واقعی مسکن، نرخ بیکاری و سطح تحصیلات اثر منفی و معنادار بر نرخ ازدواج و هم چنین نسبت جمعیت شهرنشین و تولید ناخالص داخلی، اثر مثبت و معنی دار بر نرخ ازدواج داشته اند. از بین متغیرهای موجود در این پژوهش قیمت مسکن، شهرنشینی و تحصیلات مؤثرترین متغیرها بر ازدواج بوده اند.
اعتراضات دانشجویی و خشونت ورزی در دوران سلطنت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
167-198
حوزههای تخصصی:
یک وضعیت انقلابی محصول تضادها و تنش های انباشته و حل ناشده ای است که نهایتا معترضان را به این نتیجه می رساند که راهی جز براندازی نظم سیاسی مستقر وجود ندارد. فارغ از اینکه چه عواملی باعث شکل گیری یک جنبش انقلابی می شود، هدایت فرایند مبارزه به نحوی که باعث بسیج حداکثری منابع شود، نقش مهمی در پیروزی انقلاب دارد. یکی از پیامدهای ایجاد ائتلاف های انقلابی، ایجاد خشم مشترک است که نقش موثری در استمرار بخشیدن به مبارزه و حفظ هویت انقلابی و صف آرایی در برابر حاکمان دارد. این نوشتار با استفاده از روش اسنادی و بهره گیری از اسناد، خاطرات، مصاحبه ها و پژوهش های انجام گرفته به بررسی جایگاه خشونت در فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دانشجویان رفتارهای خشن را موجه و مقبول می دانستند و برای رسیدن به مطالبات و خواسته های سیاسی و صنفی شان از اعمال خشونت علیه مسئولان دانشگاه، اساتید و همکلاسی هایشان مضایقه نمی کردند و مماشات مسئولین دانشگاه با پایین آوردن هزینه اعتراض و ارتکاب عمل خشونت آمیز، باعث تشویق دانشجویان به تکرار این رفتارها می شد. در وضعیتی که دانشجویان امکان بسیج منابع خود را داشتند و می توانستند کنش اعتراضی خشونت آمیزشان را ادامه دهند، دانشگاه ها به بستری مناسب برای مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شده بود.
تحلیل واگرایی جریان های سیاسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی با کاربست روش تحلیل لایه ای علتها و سناریوهای پیش رو در افق (1402 – 1415)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
23 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: شکوفایی احزاب و جریان های سیاسی، یکی از نشانه های میزان توسعه یافتگی درجوامع محسوب می شود. در ایران معاصر و از زمان شکل گیری نهضت مشروطیت، جریان های سیاسی، فراز و نشیب های متعددی را پشت سرگذرانده و می توان گفت؛ جریان های سیاسی در ایران هنوز به مرحله نهادینگی و ثبات نرسیده و مشخصه بارز جریان شناسی سیاسی در ایران، واگرایی جریان های سیاسی در طی دهه های اخیر است و این خود می تواند، یکی از دلایل ناپایداری، مقطعی و موسمی بودن فعالیت احزاب سیاسی در ایران به شمار آید. بنا به این ضرورت، پژوهش پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش است که عوامل واگرایی در میان جریان های سیاسی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را چگونه می توان تحلیل کرد؟ سناریوهای پیش روی جریان های سیاسی در ایران (1402 – 1415) کدام است؟روش: برای پاسخگویی به این پرسش، از روش تحلیل لایه های علّی که یکی از روش های کیفی در علم آینده پژوهی است، استفاده شده است.یافته ها:یافته های پژوهش، بیانگر آن است که این انشقاق و واگرایی را در طیف وسیعی از دلایل، از سطح نظام های علّی (از ساخت نهادی قدرت تا تشکیل احزاب، به عنوان ابتکارات الیتیستی)، جهان بینی و گفتمان (از اقتدار سیاسی کاریزماتیک تا فرهنگ سیاسی تبعی حامی – پیرو) تا اسطوره – استعاره (فردگرایی ایرانی تا باور به دولت قوی – جامعه ضعیف) می توان تجزیه و تحلیل کرد.نتیجه گیری: بر طبق یافته ها می توان سه سناریوی انسجام بخشی به جریان ها، به عنوان سوپاپ اطمینان نظام سیاسی، فروپاشی جریان های سیاسی در شکل سنتی، ادغام و تجمیع در جنبش های اجتماعی جدید (احزاب مجازی شده) را برای آینده جریان های سیاسی ایران در نظرگرفت.
سنجش رضایتمندی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی از شاخص های توسعه اجتماعی، نمونه مطالعه: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چندین دهه از برنامه ریزی برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، هم چنان سهم قابل توجهی از ساکنین شهرها در تأمین نیازمندی های خود ناتوان هستند. در این میان سکونتگاه های غیررسمی را می توان نمونه بارزی از محیط های با سطح پایین توسعه اجتماعی قلمداد کرد که ساکنان آن ها با مشکلات و محدودیت های عدیده ای مواجه هستند؛ از همین رو در این پژوهش، شاخص های توسعه اجتماعی از طریق پرسشنامه از ساکنین پنج سکونتگاه غیررسمی در شهر همدان مورد پرسش قرار گرفته است. متغیرهای مورد بررسی به کمک مدل تحلیل عاملی در پنج عامل: «تعاملات اجتماعی»، «توان اقتصادی»، «خدمات محلی»، «توزیع خدمات» و «حق شهروندی» دسته بندی شده اند؛ هم چنین ارزیابی امتیازات عاملی در محلات مورد بررسی نشان می دهد ترتیب محلات برمبنای سطح رضایتمندی ساکنین از توسعه اجتماعی شامل: «منوچهری»، «مزدقینه»، «خضر»، «حصار» و «دیزج» بوده است. در ادامه به کمک مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی وزن عوامل پنج گانه در تحقق رضایت از توسعه اجتماعی محاسبه شده است که عامل توان اقتصادی با وزن 429/0 بیشترین تأثیر را نشان می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد اولویت نخست افزایش رضایت ساکنین از توسعه اجتماعی در تمامی محلات مربوط به عامل «توزیع خدمات» است.
تبیین عوامل اجتماعی - فرهنگی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران در افق زمانی 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف:یکی از عرصه های مهم و اساسی تأمین امنیت ملی کشورها در راستای حفظ منافع ملی خود و دستیابی به اقتدار پایدار، توجه به حوزه دفاعی – نظامی و عوامل تأثیرگذار بر قدرت دفاعی کشور در راستای ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدهای دشمنان می باشد. در این میان، سیاست های دفاعی کشورها به خصوص ایران به شدت متأثر از عوامل اجتماعی – فرهنگی می باشد و این عوامل نقش و تأثیر قابل ملاحظه ای بر قدرت دفاعی کشور دارند. در همین راستا، این مقاله با طرح این پرسش که از میان عوامل اجتماعی- فرهنگی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران، کلیدی ترین و تأثیرگذارترین عوامل کدامند و با مبنا قرار دادن نظریه فرهنگ استراتژیک به عنوان چارچوب نظری تحقیق انجام یافته است. روش :تحقیق از لحاظ هدف کاربردی – توسعه ای و از لحاظ روش، تلفیقی از روش های توصیفی-تحلیلی و پیمایشی (استفاده از نظر خبرگان و پرسشنامه) است. یافته ها:تعداد پانزده عامل مهم و دارای نقش تأثیرگذار و تعداد چهار عامل به عنوان عوامل اجتماعی – فرهنگی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران مشخص گردیدند. نتیجه گیری: ایدئولوژی غالب ملی، ایمان و اعتقادات دینی و مذهبی، میهن پرستی و مقاومت، مردمی بودن حکومت و اتحاد میان ملت و نیروهای نظامی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر قدرت دفاعی مشخص گردید.
پدیدار شناسی تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
621 - 652
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی دهه های اخیر در بسیاری از کشورها و مناطق جهان، پدیده خودکشی روند فزاینده ای به خود گرفته است. این پدیده، اگرچه سمت و سوی تعدادی از پژوهش های اجتماعی را به خود جلب کرده است، اما تجربیات اقدام کنندگان به خودکشی و دلایل و بسترهایی که آن را شکل می دهند، پیچیده و بسیار متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه زیسته افرادی است که اقدام به خودکشی نموده اند. روش و داده ها: این مطالعه با روش پدیدار شناسی انجام گردید. مشارکت کنندگان، ۱۸ نفر از افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله ای بودند که طی سه ماهه آخر ۱۴۰۲ در شهر مشهد اقدام به خودکشی نموده بودند. انتخاب مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند انجام شد. فرآیند گردآوری داده ها در هیجدهمین مصاحبه نیمه ساختاریافته به اشباع داده ای رسید. سپس داده ها با روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: این افراد در چهار بعد بدن، روابط، فضا و زمان تجارب آسیب زایی دارند. بدن برای گروهی موضوعی ناارزنده و برای گروهی ابزاری برای اعتراض است. روابط زیسته نیز از فاصله گیری اجتماعی تا آزادی کامل در نوسان است. فضای آنان فاقد دلبستگی است. این در حالی است که گروهی به گذشته با نگرشی منفی، گروهی سعی در فراموشی کردن گذشته و بالاخره گروهی درصدد تغییر جهان زیسته خود هستند. بحث و نتیجه گیری: ضروری است تجربه زیسته این افراد جدی گرفته شود و همزمان به هر چهار بعد زیست بدنی، فضای اجتماعی، ارتباطی و زمانی آنان توجه شود. پیام اصلی: هنگامی که افراد خودکشی می کنند هیجاناتی را در چهار بعد بدنی، روابط اجتماعی، فضا و گستره زمان تجربه می کنند. شناخت هر یک از این مضامین می تواند به افرادی که در حال کمک به این افرادند، یاری دهد.
تحلیل خط مشی های اقلیمی اتحادیه اروپا جهت کاهش انتشار کربن در افق زمانی 2021 تا 2030 و تأثیرات آن در سیاست های راهبردی زیست محیطی ایران با رویکرد پویایی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات اقلیمی ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای بخصوص کربن دی اکسید، پیامدهای خطرناکی را به دنبال دارد که گرمایش زمین مهم ترین آن هاست. اتحادیه اروپا به عنوان جلودار در مسیر کاهش میزان انتشار کربن، اقدامات اساسی زیادی انجام داده و خط مشی ها و سیاست های مختلفی را وضع کرده است.تحلیل اقدامات و خط مشی های اتخاذ شده توسط این اتحادیه می تواند در تعیین استراتژی صحیح جهت حفاظت از محیط زیست در داخل کشورمان مفید باشد. روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد پویا یی سیستم ها و در نظرگیری حلقه های بازخوردی تعدیل کننده انتشار کربن ناشی از اعمال خط مشی های اقلیمی، یک مدل شبیه سازی برای تحلیل اثربخشی سیاست های اتحادیه اروپا برای دستیابی به اهداف مرتبط تا سال 2030 به منظور کاهش انتشار کربن ارائه می کند. یافته ها:نتایج حاصله نشان می دهد که اتخاذ یک خط مشی به تنهایی نمی تواند اثربخشی مطلوبی در کاهش میزان انتشار داشته باشد. همچنین نتایج بدست آمده نشان می دهد، سیستم مدیریت انتشار EU ETS به تنهایی، کمترین عملکرد را در کاهش میزان انتشار کربن دارد. نتیجه گیری:سناریویی که اتخاذ خط مشی های سه گانه اقلیمی اتحادیه اروپا را نشان می دهد، بهترین اثرگذاری را در کاهش میزان انتشار تا سال 2030 نشان می دهد. از میان حلقه های بازخوردی تعدیل کننده در کاهش انتشار کربن، و بنا بر ترکیب خط مشی های اقلیمی اتحادیه اروپا، انجام اقدامات در حوزه کارایی انرژی و سیستم مدیریت انتشارEU ETS بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
تعیین کنندگان جامعه شناختی مؤثر بر هویت اجتماعی (نمونه مطالعاتی دانش آموزان دختر شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت، ازسویی سرچشمیه معنا و برساخته شدن است و ازسویی دیگر، تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقصادی، محیطی و... ساخت می یابد؛ در واقع، رابطیه هویت و دیگر سازه های اجتماعی و فرهنگی دوسویه است و به صورت فرآیندی مدام در معرض بازسازی، ساخت و برساخت است. هدف این پژوهش بررسی تعیین کنندگان جامعه شناختی مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان دختر شهر شیراز است و با اتکاء به استراتژی قیاسی از روش تحقیق کمّی، تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعیه آماری دانش آموزان دختر دوریه متوسطه شهر شیراز است و 375نفر به عنوان نمونیه آماری انتخاب شدند. شیویه نمونه گیری تصادفی و از نوع خوشه ای چندمرحله ای است و تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل چندمتغیری (رگرسیون چندگانه) و تحلیل مسیر صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل (میزان رضایت از خود، درونی شدن ارزش ها، هماهنگی با ارزش های گروهی و تأیید دیگران) با متغیر وابستیه هویت اجتماعی و سه بُعد آن (ملی، دینی، خانوادگی) رابطیه معنادار مثبت وجود دارد؛ اما بین متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با هویت اجتماعی رابطیه معناداری وجود ندارد؛ هم چنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد، ضریب تعیین (2R) چهار متغیر درون معادله، یعنی هماهنگی ارزش های گروهی، مورد تأیید دیگران قرارگرفتن، درونی کردن ارزش ها و رضایت فرد از خود، 36/0 از واریانس متغیر وابسته (هویت اجتماعی) را تبیین یا پیش بینی می کنند.
انزوا و بقای ناگزیر زنان در دوران جنگ و پساجنگ؛ مطالعه ای کیفی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
497 - 517
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جنگ رویدادی است که درآمیخته با دگرگونی های شتابان و تغییرات عمیق اجتماعی و در عین حال، پدیده ای پرآسیب همراه با بحران های پیش بینی نشده و غیرقابل پیشگیری است. معمولاً زنان، از مهم ترین گروه های آسیب پذیر از جنگ ها هستند. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی تجربه جنگ در میان زنان بازمانده از جنگ در افغانستان است. روش و داده ها: مطالعه کیفی حاضر در سال 1402 انجام شد. چهل زن بازمانده از جنگ که عمده آن ها تجربه بیوگی داشتند، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مشارکت کنندگان، جنگ را عامل اصلی بحران های زندگی از جمله انزوای اجتماعی و فردی قلمداد نمودند. یافته ها در قالب پنج مقوله اصلی ارائه شد که عبارتند از: گسست زنانه، انزوا، احساس بی ارزشی، انگ و اضطراب بیوگی، و بقای ناگزیر. تجربیه جنگ به چالش های متنوع در زندگی مشارکت کنندگان انجامیده و آنان را وا داشت تا برای زنده ماندن تلاش کنند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده این است که مشارکت کنندگان در معرض آسیب های گوناگون فردی و اجتماعی قرار دارند. با وجود این، آنچه باعث بقای مشارکت کنندگان در مقابل حجم زیادی از مسائل و مشکلات جنگ بود، خلاقیت فردی و استفاده از تمام توان برای توانمندسازی است. نوعی توانمندسازی که در اثر تجربه جنگ و یادگیری های فردی در دوران پساجنگ می باشد. پیام اصلی: انزوای اجتماعی و مشکلات چندوجهی در میان زنان بازمانده از جنگ در افغانستان، رفاه روانی و اجتماعی آن ها را تحت تأثیر می گذارد. با توجه به این که افغانستان یکی از کشورها با طولانی ترین بازه ی مواجهه با جنگ در نیم قرن اخیر است، شناسایی تجربه زنان اهمیت پژوهشی و سیاستگذارانه دارد. در این میان، توجه به مسائل مادی و روانی زنانی که سرپرست خانوارند و یا به هر شکلی با شرایطی چون بیوگی، تجرد قطعی، خشونت و یا طلاق مواجه اند، جزء اولویت های مداخله پیشنهادی است.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن با میانجی گری مقایسیه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تصویر بدن دانش آموزان و رابطیه آن با رسانه های اجتماعی و مقایسیه اجتماعی است. روش مطالعه: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 364 نفر از دانش آموزان از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونیه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامیه تصویر بدن خود فرم کوتاه، پرسش نامیه مقایسیه اجتماعی گیبونز و بونک (1999) و پرسش نامیه محقق ساخته رسانه های اجتماعی بود که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج شده و روایی تشخیصی برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی از طریق نرم افزار اس پی اس اس و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: یافته های توصیفی نشان دادند دانش آموزان تا حدودی از تصویر بدن خود اظهار نگرانی کرده اند. یافته های استنباطی نشان داد که متغیرهای رسانه های اجتماعی، مقایسیه اجتماعی و جنسیت با تصویر بدن، رابطیه معنی داری دارند. علاوه بر این مقایسیه اجتماعی اثر رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن را تا حدود زیادی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مؤسسات آموزشی و سیاست گذاران باید در جهت آموزش و پرورش سواد رسانه ای و مهارت تفکر انتقادی همچنین برگزاری دوره هایی آموزشی برای دانش آموزان در زمینیه استفادیه آگاهانه از رسانه های اجتماعی تلاش نمایند.
جامعه شناسی و نسبت آن با دیگری (بی شناسنامه ها در مقام دیگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر به بی شناسنامه ها به مثابه «دیگریِ آستانه ای» نگریسته شده است. امروزه این گروه از هم وطنان نه به خاطر جهان بینی، جنسیت یا زبان متفاوت بلکه به خاطر نداشتن شناسنامه به گروهی منزوی و طردشده در میان میلیون ها انسان بدل شده اند. با وجود این، تاکنون توجه چندانی به این گروه نشده است و تقریباً سکوتی همه جا حاضر در میان پژوهشگران علوم اجتماعی درباره ی گروه مورد اشاره وجود دارد. بنابراین، طرح این پرسش ضروری است: چرا جامعه شناسان ایرانی کمتر به مسائل این زندگی (زندگی دیگری/ فرد بی شناسنامه) توجه نشان داده اند و اغلب درباره ی شیوه زندگی بی شناسنامه ها سکوت کرده اند؟ در مقاله ی حاضر به قصد پاسخ به این پرسش به مطالعه ی نسبت میان جامعه شناسی و دیگری (آستانه ای) پرداخته ایم. به نظر می رسد که ریشه ی این سکوت در برخی گرایش های موجود در جامعه شناسی مسلط قابل پیگیری است. در واقع به قصد پاسخ به پرسش فوق به مطالعه ی برخی از مباحث نظریه پردازان مدرن پرداخته ایم و این مطالعه نشان می دهد که مهم ترین مسئله برای جامعه شناسی مسلط از آغاز پیدایش این رشته کشف قوانین و قواعد ثابت و تکرارشونده بوده است و بر همین اساس می توان گفت که این جامعه شناسی همواره سخنی درباره ی نظم بوده و هست. نخستین رانده شده از این قلمرو نیز همانا دیگری است.