مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
گفتمان مدرن
حوزههای تخصصی:
پهلوی دوم برای تعمیق روابط خویش با طبقات اجتماعی و جلوگیری از گرایش طبقات پایین به کمونیسم شوروی دست به اصلاحات ارضی در ایران زد. این اصلاحات، نتایجی که شاه از آن انتظار داشت یعنی تحکیم حاکمیت او در ایران را به همراه نداشت. اصلاحات ارضی و سیاست های مدرنیزاسیون شاه همواره تحت الشعاع عدم مشروعیت او بعد از کودتای سال 1332 قرار داشت و با استقبال چندانی مواجه نشد.
سیاست های مدرن شاه، بدون درکی مناسب از بسترهای سنتی جامعه ی ایرانی صورت پذیرفت و آرزوی تاریخی ایرانیان برای تحقق گفتمان مدرن با ناکامی مواجه گشت. عدم تحقق آمال تاریخی ایرانیان در تحقق گفتمان مدرن در جامعه ی سنتی ایران موجب رشد گفتمان نوینی گشت که متکی بر بازخوانی ادبیات شیعی و برداشتی مدرن و شاید التقا طی از سنت های دینی بود. اصلاحات ارضی و فروپاشی ساختار طبقاتی ایران، آغازی بر رشد گفتمان اسلامی در ایران بود.
فردوسی و گفتمان مدرن ایرانی (شاهنامه فردوسی و نقش آن در تکوین هویت ملی ایرانیان در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شکست سپاه ایران از سپاه روس باب آشنایی ایرانیان با غرب گشوده می شود و گفتمان مدرن (تجدد) به جای گفتمان پیشامدرن (سنت) می نشیند. نتیجه این دگرگونی طرد بسیاری از هنجارهای رایج گذشته و نفی بسیاری از بزرگان پیشین است. نه تنها هنجارهای سیاسی (نابرابری انسان ها و ...) و ادبی (لزوم وزن و قافیه و ...) طرد می شوند، بلکه به بسیاری از شاعران نام آشنا (سعدی، مولوی و ...) نیز روی خوشی نشان داده نمی-شود. تنها استثنا فردوسی و اثر او شاهنامه است که علی رغم تناقضاتش با هنجارهای گفتمان مدرن تجلیل می-شود. اصلی ترین دلیل این بزرگداشت که اوج آن را در برگزاری کنگره هزاره فردوسی می بینیم شکل-گیری دولت مدرن ملی (دولت ملت) و ایدئولوژی ناسیونالیسم به عنوان ایدئولوژی تثبیت کننده دولت ملی مدرن در عصر مشروطه و به خصوص حکومت پهلوی (پدر و پسر) است. تشکیل دولت ملی که هم روشنفکران مشروطه و هم پهلوی ها به دنبال آن بودند نیاز به زمینه هایی چون تاریخ، زبان و سرزمین مشترک (عناصر اصلی ملت سازی) داشت؛ عناصری که بسیاری از آن ها در شاهنامه فردوسی بیش از هر اثر دیگری انعکاس پیدا کرده است؛ دلیل نکوداشت فردوسی را باید در همین مسئله جستجو کرد.
قدرت و ژانرهای ادبی (نگاهی تبارشناسانه به پیدایش داستان های جنایی/ کارآگاهی در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر جنایی/کارآگاهی یکی از ژانرهای ادبی ای است که می توان پیدایش آن را به گفتمان مدرن نسبت داده، از ارتباط این دو با یکدیگر سخن گفت چرا که میان عناصر اصلی داستان های جنایی/کارآگاهی (کارآگاه، توجه به جزئیات و ...) با گفتمان مدرن و نظام معرفت شناسی آن ، تجربه گرایی (پوزیتیویسم)، ارتباط معناداری وجود دارد تا آنجا که می توان این ژانر ادبی و عناصر آن را انعکاس دهنده گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن ، تجربه گرایی ، دانست.
اما نباید ارتباط این دو (ژانر جنایی/کارآگاهی و گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن یعنی تجربه گرایی ) را ارتباطی یکسویه دانست؛ اگر با دیدی تبارشناسانه به ارتباط این دو بنگریم، خواهیم دید که ژانر جنایی/کارآگاهی که خود محصول مدرنیته و نظام معرفت شناسی آن است با القاء این باور که تنها راه رسیدن به حقیقت (شناسایی مجرم) استفاده و کاربست روش های تجربه گرایی است، به طرد سایر نظام های معرفت شناختی رقیب پرداخته، سبب استیلا و سلطه گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن می شود. به تعبیری دیگر تبارشناسی ژانر جنایی/کارآگاهی خبر از پیوندی ناگسستنی میان قدرت و ژانرهای ادبی می دهد.
مطالعه گفتمان دانش آموزی وارتباط آن بانظام ارزش های حاکم برجامعه (با تاکید بر مطالعه نظام ارزشی حاکم بر دانش آموزان دوره متوسطه و دبیران آنها در شهرستان بوکان در سال تحصیلی 97-96)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
103-132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه گفتمان دانش آموزی و ارتباط آن با نظام ارزش های حاکم بر جامعه با تاکید بر مطالعه نظام ارزشی حاکم بر دانش آموزان دوره متوسطه و دبیران آنها در شهرستان بوکان انجام شده است. دو گروه از نظر ارزش های مادی و فرامادی، جمع گرایی و فرد گرایی، دینی و سنتی، تحصیلات و علم و خانواده مورد بررسی قرار گرفتند. با قرار دادن سوالات در دو دسته کلی ارزش های مدرن و ارزش های سنتی، مشخص گردید که میانگین گفتمان مدرن، بیشتر از گفتان سنتی می باشد. این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 360 دانش آموزان مقطع متوسطه و 184دبیران آنها انجام شده است. نتایج نشان می دهد که بین دو گروه در ارزش های مادی تفاوت معنی دار وجود ندارد؛ درحالی که بین دو گروه در ارزش های فرامادی، جمع گرایی و فردگرایی ، دینی و سنتی، ارزش های مربوط به تحصیلات و علم و خانواده تفاوت معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش در هر دو حوزه ی گفتمان، گسست را نشان می دهد. جهت مقایسه نظام ارزشی بین دو گروه از آزمونt مستقل استفاده شد.
بحران اسلام حجره ای در کردستان و بررسی ظهور گفتمان مدرن در شعر چهار تن از شعرای کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 31
حوزههای تخصصی:
حجره ی مساجد و خانقاهها مهمترین نهاد تولید فرهنگ و اشاعه ی مذهب در دوران پیشامدرن کردستان اند. در این مقاله افول حجره ها و گفتمان متناظر با آن، «اسلام حجره ای»، را از خلال تحولات فکری چهار شاعر برجسته ی کرد بررسی کرده ایم. شعرای مذکور، که از میانه ی سده ی سیزدهم تا میانه ی سده ی چهاردهم شمسی زیسته اند، خود تحصیل کرده ی حجره ها هستند اما حجره را رها کرده و به توسعه ی نوعی گفتمان مدرن کمک کرده اند. از محورهای گفتمان آنها تاریخی اندیشی و نگاه انتقادی-اجتماعی است که به مرور در تقابل با ساختار الهیاتی «اسلام صوفیانه» قرار می گیرد. استدلال ما این است که تحول گفتمانی مذکور در بستر مجموعه ای از تحولات تاریخی-اجتماعی به وقوع می پیوندد که منجر به افول تدریجی مراجع سنتی اقتدار (شیوخ و خوانین) و جایگزینی آنها با جمعیتهای شهرنشین می شود. در این بررسی از دو نوع منبع استفاده کرده ایم: گروه نخست آثاری هستند که برای بازسازی رویدادهای زندگی و تحولات فکری شعرای موردنظر به خدمت گرفته شده اند و گروه دوم منابعی هستند که به ما در بازسازی تصویری کلی از دوره ی تاریخی شعرای مورد بحث کمک کرده اند. بر اساس این دو منبع تلاش کرده ایم تحولات فکری شخصیتها را در متن موقعیت تاریخی آنها قرار دهیم و با رفت و برگشت میان دو سطح فکری و تاریخی-اجتماعی به درکی از نسبت میان این دو دست یابیم.
توسعه سیاسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی در پرتو دو گفتمان «ایرانی- اسلامی» و«مدرن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
121 - 150
حوزههای تخصصی:
توسعه سیاسی در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است، اما به نظر می رسد شناخت آسیب ها و چالش های آن و به ویژه نسبتی که توسعه سیاسی با گفتمان های فرهنگی و به تبع آن بررسی گفتمان های ایرانی- اسلامی و مقایسه با گفتمان های مدرن دارد به مراتب مهم تر و حیاتی تر است. این پژوهش با هدف تبیین تقابل گفتمان ایرانی- اسلامی و گفتمان مدرن و تاثیر آن بر توسعه سیاسی ایران پس از انقلاب است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش آن است که، چرا توسعه سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی در پرتو دو گفتمان ایرانی – اسلامی و گفتمان مدرن صورت نپذیرفته است؟ در تحقق و دستیابی به این پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که؛ در بررسی گفتمان های ایرانی- اسلامی حاکم بر ایران پس از انقلاب اسلامی علیرغم ظرفیت های شتاب دهندگی و بسیج گری اجتماعی و سیاسی، ثبات سازی و همکاری های سرنوشت ساز تاریخی با گفتمان مدرن؛ در عرصه توسعه سیاسی به دلایلی چون ایده آل ها و آرمان ها و مبانی اندیشه ای و کارکردها متفاوت نتوانسته اند هماهنگی و همکاری معنادار، مستمر و عمیقی را در فرایند توسعه سیاسی رقم بزنند. پژوهش حاضر به روش کیفی و بحث نظری آن بر اساس نظریه تحلیل گفتمانی و روش گردآوری اطلاعات با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.