فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سابقه طولانی هنر افغانستان، تأسیس نهادهای هنری مانند مکتب صنایع نفیسه و نیز دارالمعلمین کابل، توسط شاه امان الله، ظهور استادان دانش آموخته هنر غربی و پس از آن تجربه های جستجوگرانه هویت در نگارگری معاصر و نیز استقبال گسترده زنان در دوره زمامداری کرزی، منجر به تولید انبوهی از آثار و خلق مضامین متنوعی در نقاشی گشت، که در جای جای دنیا پراکنده شده اند. هدف پژوهش حاضر، جمع آوری، بررسی، طبقه بندی و تحلیل مضمونی آثار نقاشان شاخص در نقاشی معاصر افغانستان است. سؤال این است که مضمون های اصلی و فرعی و رمزگان اولیه در تحلیل مضمون شناسانه نقاشی معاصر افغانستان شامل چه موضوعاتی است؟ و نیز چه روابطی میان عناصر تحلیل مضمون شناسانه نقاشی معاصر افغانستان برقرار است؟ این پژوهش به روش تحلیل مضمون شناسانه و به صورت توصیفی انجام گرفته است. نوع نمونه گیری، غیر تصادفی به روش هدفمند است که در آن، آثار صد و نود و دو نقاش، از آغاز دوره ی دوم اصلاحات امانی، بررسی و آثار نقاشان شاخص مذکور در کتاب ها و یا آرشیوهای معتبر، منتخبین جشنواره ها و دوسالانه ها و نیز برگزارکنندگان نمایشگاه انفرادی و جمعی در داخل یا خارج، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که تم های اصلی و فرعی عبارت اند از نقاشی با موضوعات دینی (مفاهیم قرآنی، مضامین بودایی)، نقاشی فرمالیستی (آثار بدون مضمون، نقاشیخط)، نقاشی مردم نگارانه (بناهای تاریخی، زندگی روزمره، مناظر شهری، بازی ها) که در نقاشی مردان، بیشتر به مناظر شهری و بازی بزکشی، و در نقاشی زنان، همگام با اصول مینیاتور با موضوعاتی نظیر عروسی و محافل زنانه به انجام می رسد. مضامین اجتماعی و سیاسی(زنان، جنگ، کودکان، غرور ملی، وضعیت افغانستان)، مناظر طبیعی (باغ ها، جنگل ها و رودخانه های افغانستان)، طبیعت بی جان، مضمون چهره، مضامین عرفانی (رقص، چهره) همچنین در برخی موارد مسائل، مشکلات و افتخارات افغانستان به عنوان رمزگان اولیه در نقاشی بازتاب می یابند. برخی تم های اصلی، با یکدیگر، تداخل صوری و برخی دیگر تداخلی محتوایی برقرار می کنند.
ویژگی های شاخص تذهیب های نسخه خطی خمسه Add ms 25900، محفوظ در کتابخانه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تذهیب به واسطه همجواری با خط، از ابتدای شکل گیری تمدن اسلامی مورد اقبال مسلمانان واقع شده است. یکی از نسخه های نفیس تولید شده در تمدن اسلامی، خمسه نظامی ای است متعلق به قرن نهم هجری. نسخه مذکور به رغم داشتن قطعات تذهیب عالی، تا پیش از این به صورت اختصاصی مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. لذا هدف نگارندگان در این مقاله نشان دادن میزان تنوع به کارگرفته شده توسط مُذهّب و یا مذهّبان نسخه در نحوه طرح اندازی قطعات تذهیب می باشد. لذا برای تحقق این هدف سوالاتی مطرح شد بدین شرح: با توجه به تعداد زیاد کتیبه های مذهّب در این نسخه، میزان تنوع در آنها چگونه است؟ و چگونه کتیبه های کوچک بین متنی در این نسخه (390 عدد) را می توان طبقه بندی کرد؟ این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات لازم برگرفته از منابع کتابخانه ای و بررسی تذهیب های نسخه است. بررسی ها نشان داد که، هیچ دو کتیبه ای، در این نسخه همسان نیستند و تذهیب ها در دو دوره تیموری و صفوی تکمیل شده اند و نوع تزیینات زمینه کتیبه ها و نوع سرترنج ها دو عامل مهم در طبقه بندی کتیبه ها محسوب می شوند همچنین در این نسخه نسبت اسلیمی ها بیش از ختایی هاست و برتری رنگی با رنگ لاجوردی و سپس طلایی است.
خوانش محله به مثابه منظر (مطالعه موردی: محلات تاریخی سمنان و دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
ویژگی مهم شهر ایرانی دوره اسلامی، وجود محلات به عنوان زیرسیستم و کل های کوچک در شهر است. محله به عنوان یکی از ارکان اصلی تشکیل دهنده شهر ایرانی، سهم بسزایی در تکامل مفهوم مدنیت و اجتماع دارد. این کل های کوچک، بیش از هر چیز به مثابه ساختارهایی جمعی و به عنوان کانون هایی جهت ارتباطات اجتماعی و مردمی تلقی می شوند و برای شناخت هرچه بیشتر آنها نیازمند دیدگاهی کل نگر و همه جانبه هستیم که بتواند همه ابعاد آن را شناسایی و درک نماید. شهرهای سمنان و دامغان به عنوان دو شهر تاریخی و با قدمت بالا، همچون سایر شهرهای تاریخی ایران، دارای بافت و ساختار ویژه ای از محلات هستند و بررسی و شناخت منظر محله این دو شهر، جهت درک ساختارهای ذهنی و اجتماعی آنها، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و تا کنون مورد توجه واقع نشده است. در همین راستا، این پژوهش با هدف شناسایی و دستیابی به ساختاری جهت خوانش منظرِ محله به صورت کلی، و با تأکید بر منظر محلات دو شهر سمنان و دامغان به صورت خاص، به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که برای خوانش منظر ِمحله، به چه ساختاری می توان استناد کرده و آن را مبنا قرار داد؟ جهت پاسخگویی به این سؤال، این نوشتار با دیدگاهی کل نگر و مشاهده تفصیلی به شناخت، بررسی و تفسیر عوامل مؤثر در خوانش منظر محله می پردازد. در نهایت عناصری چون عرصه های جمعی محلات، آیین ها و رویدادهای مذهبی، عناصر طبیعی، معابر و گذرها، کاربری ها و فعالیت ها و در نهایت و اشتراکات قومی و صنفی از عناصر تأثیرگذار در خوانش محلات سمنان و دامغان شناخته شدند.
ارزیابی اثر شاخص هندسی خیابان(جهت و H/W) بر جذب تابش خورشیدی مسکن شهری اقلیم سرد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
77 - 96
حوزههای تخصصی:
در اقلیم سرد، دسترسی ساختمان ها به نور خورشید بر اثر شاخص هندسه خیابان، برای کاهش بار گرمایشی، ضروری بوده و بر عملکرد حرارتی ساختمان ها موثر است. لذا هدف این مطالعه؛ ارائه نتایجی است که می تواند در طراحی بافت جدید شهرهای در حال توسعه، مورد استفاده قرار گیرد. روش تحقیق؛ کمی و در تحلیل یافته ها از روش های آماری استفاده شده است. این مطالعه در سه مرحله ی؛ (جهت، نسبت H/W و الگوی پیشنهادی) انجام شده است. استقرار شرقی–غربی 9/17 درصد جذب تابش بیشتر نسبت به جهات دیگر را دارد. میانگین جذب تابش در قطعات شمالی، بیشتر از جنوبی است و در خیابان ها با نسبت H/W پایین، میزان جذب تابش افزایش و یک همبستگی معکوس برقرار است. در الگوی پیشنهادی با افزایش عمق حیاط و ایجاد سایه بان افقی پنجره ها، برای قطعات شمالی و جنوبی افزایش 7/2 و 8/25 درصدی جذب تابش در زمستان و کاهش7/11 و 94/4 درصدی جذب تابش در تابستان رخ می دهد.
کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان: سنجش اصالت تاریخی از طریق کاوش در عکس های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
5 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به شناسایی و سنجش اصالت تاریخی کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی (شاه یا امام) اصفهان، از طریق جستجو و کاوش در عکس های تاریخی، اختصاص یافته است. جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان چندین کتیبه به خط کوفی معقلی دارد؛ اما تاکنون در هیچ تحقیقی در باب اصالت تاریخی آنها بحث نکرده اند. در این تحقیق این کتیبه ها شناسایی و با کاوش در عکس های تاریخی در باب اصالت آنها بحث شده است.این تحقیق در سه گام به انجام رسیده است. در گام اول عکس برداری جامعی از جلوخان این بنا انجام شده است. سپس با نشاندن عکس ها در کنار یکدیگر و تصویری تخت از بدنه های جلوخان این بنا عرضه شده و ۴۶ کتیبه کوفی معقلی این جلوخان شناسایی و جای آنها را روی تصویر تخت معین و نشانه گذاری شده است. سپس نقشه ای دو بعدی از روی تصویر تخت وضع موجود بنا تهیه شده و جای همه کتیبه های کوفی معقلی جلوخان در این نقشه نشان داده شده است. در گام دوم عکس های تاریخی به دست آمده از جلوخان مسجد جامع عباسی شناسایی و به ترتیب تاریخ منظم شده است. سپس عکس های تاریخی بر روی نقشه یادشده نشانده و روشن شده است که کدام کتیبه های کوفی معقلی جلوخان این بنا در طی زمان آسیب دیده یا فروریخته و بعداً مرمت شده است. گام دوم این تحقیق نشان می دهد که کدام کتیبه ها تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ش بر بدنه های جلوخان مسجد باقی بوده و با احتمال بیشتری اصیل است و کدامشان قطعاً اصیل نیست. در گام سوم وضع کتیبه هایی که تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ بر بدنه جلوخان باقی بوده اند، با وضع امروزشان مقایسه و نشان داده شده است که کدامشان قطعاً اصیل است و کدامشان قطعاً اصالت تاریخی ندارد. این تحقیق نشان می دهد که از ۴۶ کتیبه کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی، ۳۴ کتیبه از نظر تاریخی اصیل اند، ۱۱ کتیبه قطعاً تا پیش از مرمت ۱۳۱۵ش از دست رفته بوده اند و از این رو اصیل نیستند، و اصالت تاریخی ۱ کتیبه نیز محتمل است.
آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی به دانشجویان کارشناسی معماری با استفاده از مدل بلوک های صلب متعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
31 - 53
حوزههای تخصصی:
با وجود آن که مسأله سازه های با مصالح بنایی یکی از حوزه های مهم و چالش برانگیز است، توجه کافی به آن در حوزه آموزش سازه در معماری وجود نداشته است. نوشتار حاضر نتیجه تلاش های انجام شده برای پر کردن این خلأ را منعکس می کند که در قالب یک اقدام-پژوهی چهارساله، در پارادایم ممارست و از طریق انجام چرخه های آموزشی مکرر صورت پذیرفته اند. این پژوهش بر آموزش رفتار این سازه ها در سطح مقدمات متمرکز است و در پی پاسخگویی به این مهم است که چگونه می توان نحوه رفتارسازه های با مصالح بنایی را برای دانشجویان کارشناسی معماری بیان نمود؟ و مدل این آموزش چگونه می تواند شکل گیرد؟ راهبرد اتخاذ شده در مسیر، مطالعه تجربی و از طریق مشاهده حرکت (مطالعه سینماتیک) مدل بلوک های صلب در قالب تحلیل و طراحی در حالت حد نهایی می باشد. اثر دو عامل ناپایدارکننده نشست و زلزله بر روی مجموعه قوس و پایه، با رویکردی مبتنی بر جابجایی، در این مسیر مورد بررسی قرارمی گیرد. مشاهده شد که در راستای هدف آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی، برخی ازمفاهیم پایه و مسائل تحلیل حدی، چون تسلیم، وقوع مفاصل پلاستیک و وابستگی حدنهایی و محل مفاصل پلاستیک به تناسبات هندسی سازه، از طریق بررسی حرکتی مدل های بلوک صلب قابل طرح هستند. مدل آموزشی پیشنهادی مبتنی بر آزمایش دانشجویان بر روی مدل های فیزیکی و دنبال کردن مرحله به مرحله پرسش های هدایت شده مدرس است که بر مشاهده تأکید دارند. نتایج این نوشتار می توانند به مدرسان برای تلاش در زمینه بهبود آموزش این حوزه توجه دهند.
بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر ساسانی و قرون اولیه اسلامی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
85-100
حوزههای تخصصی:
ساسانیان با بیش از چهارقرن حکومت به بخش وسیعی از جهان متمدن باستان، تأثیرات قابل توجهی از خود در زمینه هنر و
صنایع بجا گذاشته اند. هنر ساسانی که خود را وارث برحق امپراطوری هخامنشی می دانست ضمن تأثیراتی که از هخامنشیان
پذیرفته است، ترکیبی است از شیوه های اشکانی و حتی رومی، یونانی و دیگر اقوام همسایه که در طول زمان به سبک واحد و
یکپارچه ای تحت عنوان «سبک ساسانی» تبدیل شد. نقوش انسانی در آثار تصویری ساسانیان نقش عمده ای را در انتقال مفاهیم
مورد نظر این سلسله به عهده داشته اند، در بین این نقوش برای اولین بار بطور جدی و در مقیاس گسترده به نقش مایه های
زنان در جلوه های مختلف هنری پرداخته شده است که نشان از قدرت و اهمیت زنان در آن زمان دارد. پس از شکست ساسانیان
بدست اعراب، مسلمان به سرعت بر بخش وسیعی از آسیا و حتی قسمت هایی از اروپا مسلط شدند. سوالی که مطرح است تبین
این مهم است که نقوش اندک زنان بدست آمده از قرون اولیه اسلامی چه تأثیراتی از هنر ساسانی پذیرفته است. به نظر می رسد
با توجه به تسلط کامل مسلمانان بر خاک ساسانی، شیوه های تصویرگری ایران، الگوی مناسبی برای هنر قرون اولیه اسلامی
بوده است. البته تصویرگری موجودات زنده از جمله نقوش زنان در قرون اولیه اسلامی به علت محدودیت های مذهبی با
چالش های جدی روبروست که ارائه یک حکم قطعی را دشوار می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر
ساسانی و قرون اولیه اسلامی و روشن کردن میزان تأثیر پذیری این نقوش در تمدن اسلامی از هنر ساسانی و دیگر اقوام است.
در جریان این پژوهش این نکته مشخص شده است که مسلمانان ضمن تأثیرپذیری از سنت های تصویری ساسانی از روش های
اقوام دیگر مثل امپراطوری بیزانس نیز سود جسته اند. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و اطلاعات
مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
تجربه نگاری تدوین سند راهبردی توسعه محله و بررسی چالش های تحقق پذیری آن- نمونه موردی محله امام زاده قاسم واقع در منطقه 1 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تهیه برنامه توسعه محله برای محله های مختلف شهر تهران که دارای بافت فرسوده هستند، مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است. البته این امر به مرور و با تغییراتی جزئی بعد از تهران در بسیاری از شهرهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در حال حاضر با مشخص شدن ابعاد مختلف تهیه این برنامه ها و نقشی که آن ها می توانند در جلب مشارکت و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته باشند، تهیه این برنامه ها برای تمامی محله های شهر تهران در دستور کار قرار گرفته است. این اسناد در واقع بخشی از برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مشارکتی و پایین به بالا است. با توجه به گذشت چندین سال از شروع تهیه این اسناد و ایجاد بسترهای قانونی لازم و دستورالعمل های اجرایی نحوه تهیه و پایش برنامه ها، در این پژوهش به بررسی چالش های تحقق برنامه توسعه محله امام زاده قاسم به عنوان یک نمونه پرداخته شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد این برنامه با وجود نکات مثبت در زمینه نحوه تهیه برنامه و جلب مشارکت همچنان در برخی موارد دچار نقص هایی است که تحقق پذیری طرح را تحت الشعاع قرار می دهد. در این مقاله چالش ها در دو بعد محتوایی (بیشتر ناظر بر شرایط زمینه ای تهیه سند) و رویه ای (بیشتر ناظر بر روندهای طی شده در تهیه، اجرا و پایش سند) دسته بندی شده اند.
بازآفرینی فرهنگ مبنای مراکز شهری با تاکید بر احیای عناصر تاریخی و ایجاد فضاهای هویتمند؛ مطالعه موردی: مرکز شهر تکاب
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راهکاری نوین توانسته با بهبود توسعه ویژگی های منحصربه فرد مکان، پاسخگوی از دست رفتن معانی مکان ها و تفاوت ها و تمایزات، به شکل گیری تصویری دوباره و قوی تر از قبل و تا حد ممکن منحصربه فرد، برای برون رفت از مشکلات موجود در مراکز شهری و بافت های با ارزش تاریخی کمک نماید. در این پژوهش نیز سعی شده است تا جایگاه بازآفرینی فرهنگ مبنا در امر کیفیت بخشی به محدوده تاریخی و فرهنگی شهر تکاب شناسایی گردد و متناسب با آن به ارائه راهکارهای طراحی در این مکان اقدام شود. روش تحقیق این مطالعه، بصورت توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی و کتابخانه ای بوده و ابزارهای لازم برای این امر شامل: مطالعه کتب، مقالات، اسناد و طرح های توسعه شهری، مصاحبه ژرف کاوانه با اهالی، پرسشنامه و مشاهده بوده و برای نظرخواهی از کارشناسان و بومی سازی معیارهای مربوطه، تکنیک دلفی به کار برده شده است. در ادامه به منظور تدقیق معیارها و انتخاب سیاست های مناسب از تکنیک سوات نیز بهره گرفته شده است. در پایان اطلاعات به دست آمده دسته بندی و توسط نرم افزارهای آماری همچون SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده به ارائه چارچوب طراحی شهری و راهنمای طراحی شهری مبتنی بر بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده مورد نظر اقدام گردیده است.
مطالعه نماد رنگ در نگاره های دوران اسلامی (مطالعه موردی یک نگاره از ظفرنامه تیموری منسوب به کمال الدین بهزاد) (51-59)
حوزههای تخصصی:
ظفرنامه تیموری کتابی مدیحه سرایانه در مورد زندگی نامه و نبردهای امیرتیمور گورکانی است. ظفرنامه 935 هجری که در اوایل حکومت شاه تهماسب صفوی اجرا شده با داشتن 24 نگاره منتسب به کمال الدین بهزاد نسخه ای نفیس به شمار می رود. نگاره نبرد سپاهیان تیمور با سپاهیان فرج یکی از نگاره های کتاب مذکور است. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم و نماد رنگ در این نگاره بوده و در پی پاسخ به این پرسش اساسی که رنگ در نگاره های اسلامی چه ویژگی هایی دارد و جایگاه آن در نگارگری چیست؟ انجام یافته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عنصر رنگ جایگاه ویژه ای در هنر نگارگری ایرانی دارد و از آنجا که رنگ مؤثرترین و برجسته ترین وجه تصاویر حسی و توصیفات تجسمی است و نگارگر ایرانی آثار خود را بدون توجه به مفاهیم الهی مصور نمی کرده است. در نگاره نبرد سپاهیان تیمور با سپاهیان فرج که دارای ساختار هندسی بر پایه خطوط مورب بوده، رنگ ها به دو گروه سرد و گرم تقسیم شده که میزان استفاده از هر دو نسبتاً یکسان است. هر طیف رنگی مفهوم خاص خود را دارد که با توجه به این مفاهیم نگارگر از این رنگ ها بهره برده است.
تحلیلی بر توزیع فضایی سرانه مذهبی در محله های شهری (مورد مطالعه: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین اهداف طرح های تفصیلی، تأمین سرانه های استاندارد خدمات شهری در راستای رفع نیازهای شهروندان است. تحقق پذیری این طرح ها، موکول به انطباق با زمینه است که در یک جامعه اسلامی، الزامات خاص خود را طلب می کند. در آموزه های اسلام، پاسخ به نیازهای مادی و فرا مادی انسان مدنظر قرارگرفته و شهر به عنوان بستر حیات طیبه، باید این مهم را تسهیل کند. بنابراین فراهم نمودن سرانه کالبدهای متناظر با نیازهای فرا مادی (مانند کاربری مذهبی)، از اهمیت برخوردار است. این پژوهش در شرایطی که خلاً پژوهش های مختلف کیفی و کمی در خصوص سرانه مذهبی شهرها کاملاً محسوس است، ضمن ارائه الگویی برای آسیب شناسی توزیع فضایی سرانه مذهبی شهرها، به ارزیابی طرح تفصیلی شهر مقدس قم از این منظر پرداخته است. تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که گردآوری داده های آن با روش اسنادی و مشاهده میدانی انجام پذیرفته و در نهایت، داده های اطلاعات مکانی (GIS) حاصل از برداشت میدانی پژوهشگر در انطباق با طرح تفصیلی مصوب و اسناد فرادست، تحلیل محتوا شد. نتایج تحقیق، کمبود سرانه مذهبی در مقیاس محله های شهر قم را با روش های مختلف تحلیلی، اثبات می کند. از یک سو طرح تفصیلی، مساحتی حدود 7% کاربری های مذهبی محلات را در تعریض معابر قرار داده و از سوی دیگر، عدم توزیع استاندارد و نرمال فضاهای مذهبی موجود و پیشنهادی طرح تفصیلی، منجر به انحراف بین حداقل %34 تا 68% نسبت به اهداف طرح جامع شهر و مقررات موضوعه شده است.
تداوم اندیشه حکمی مسیحی در نقاشی انسان گرای رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
47 - 59
حوزههای تخصصی:
انسان مداری هنر رنسانس، عموماً مهم ترین وجه تمایز آن با هنر مسیحیت سده های میانه دانسته می شود. با توجه به آنکه در عصر رنسانس فلسفه متقنی در باب تعریف انسان و جایگاه او در هستی شکل نگرفته بود، مبانی نظری ظهور هنر انسان گرای رنسانسی محل پرسش های فراوان قرار می گیرد. با نگاهی به آرای حکمی متألهان قرون وسطی و مطالعة تداوم آن در دوره رنسانس، می توان برخی ریشه های شکل گیری هنر مذکور را بازشناخت. سنت آگوستین، در آموزة «ایمان می آورم تا بفهمم» از یکسو ایمان مذهبی را به عنوان مبدأ معرفت عقلانی به شمار آورد و از سوی دیگر، در عمق معنا حقیقت ادراک و معرفت را منوط به کنشی انسانی می داند. نظریة شک آبلار به عنوان ابزار دستیابی به حقیقت، تبیینات سن فرانسیس در خصوص اینکه حقیقت بیش از آنکه در بالا باشد در پایین و درون انسان است و همچنین باور به اصالت فرد که توسط اکام طرح گردید، به عنوان پایه های فکری الهیاتی قرون وسطی در کنار دستاوردهای علمی رنسانس، در شکل گیری فلسفة انسان مدار آن دوره مؤثر بوده اند. مقاله حاضر می کوشد پس از مطالعه و بازیابی اثرات حکمی قرون وسطی بر دوره رنسانس مشابهت تحولات فلسفی مذکور را در عالم هنر پی گیری نماید. روش تحقیق در نوشتار حاضر، توصیفی تحلیلی، جمع آوری اطلاعات به شیوة کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها به روش استقرائی صورت گرفته است. طبق یافته های پژوهش روشن می گردد که آرای حکمی متألهان مسیحی در شکل-گیری اندیشه مدرن و به تبع آن هنر انسا ن گرای رنسانس مؤثر بوده است. در ظهور قواعد پرسپکتیو به مثابه سوبژکتیویسم هنری و همچنین نمایش انسان خداگونه این اثرپذیری به روشنی قابل بازشناخت است.
تبیین مفاهیم کلیدی شهر اسلامی در تفکر مدینه فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
باوجود مطالعات بسیار ، کمبود منابع جهت استواری پایه های نظری مفهوم «شهر اسلامی» ، همچنان مهم ترین معضل این بخش از دانش شهرسازی است . بدین جهت ، بازخوانی و واکاوی آثار اندیشمندان بزرگ مسلمان که نظریات آن ها عمدتاً مبتنی بر تعالیم اسلامی است ، ضروری به نظر می رسد . پژوهش بنیادی حاضر ، باهدف کمک به توسعه مبانی نظری «شهر اسلامی» ، نظریه «مدینه فاضله فارابی» را با استفاده از مطالعات اسنادی ، مراجعه به منابع دست اول و بر اساس روش تجزیه وتحلیل کیفی ، موردمطالعه قرار داده است . فارابی حکیم مسلمان ایرانی، در کتب «آراء اهل المدینه الفاضله» و «سیاسه المدنیه» ، به شرح علمی مفهوم «شهر آرمانی» می پردازد . ویژگی های منحصربه فرد او را می توان در «جامع نگری»، «ساختار و سازمان منظم تفکر او»، «سعی در کاربردی کردن فلسفه اسلامی در اجتماع» و «توجه به مبادی سه گانه الهی، انسانی و طبیعی در ارائه نظریات» دانست که این مشخصات، استحکام تفکر مبتنی بر نظریات وی را تا حدود زیادی تضمین می نماید. پس از بررسی منابع و تحلیل نتایج ، مفاهیم کلیدی نظریه فارابی شامل : «سعادت»، «جامع نگری»، «انسان گرایی»، «عدالت»، «الگوی جهانی»، «سیاست»، «نظام اجتماعی»، «مدیریت» و «آموزش» استخراج گردیده است. این مفاهیم، در سه بخش «آرمان متعالی، مسیر حرکت و ابزار عملیاتی» تنظیم و روابط میان آن ها تحلیل شده است. درنهایت، کاربست این مفاهیم در تعریف بنیان نظری مفهوم «شهر اسلامی» مشخص گردیده است. این مفاهیم می توانند «هدف، رویکرد، ساز و کار، فرم، بستر، سازمان و محتوا»ی مفهوم «شهر اسلامی» را تبیین نمایند.
صورت بندی مؤلفه های ساختارشناسی نقاشی طبیعت بیجان در دوره فتحعلی شاه قاجار (1250- 185 ه.ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
107 - 126
حوزههای تخصصی:
طبیعت بیجان از موضوعاتی است که دردوره اول قاجار درنقاشی ها دیده می شود ولی درسایه پیکرنگاری دربار هنررسمی این دوران کمتر دیده شده است. طبیعت بیجان به عنوان موضوعی مستقل درحاشیه نقاشی های دوران اول قاجاردیده می شود. این نقاشی به صورت تزیینی بوده و هم به صورت مستقل و هم در ترکیب با پیکرنگاری زنان دیده می شود. در نقاشی طبیعت بیجان در سفره های رنگین غذا و میوه ها با رنگ های متنوع ترسیم شده اند و گاه حیوانی همچون گربه، خرگوش و کبک در کنار سفره دیده می شود. هدف این پژوهش برای پی بردن به ویژگی های نقاشی طبیعت بیجان در دوره اول قاجار و ویژگی های تجسمی آن درترکیب با موضوعات دیگر درهنراین دوره است. سوال نقاشی طبیعت بیجان درهنر دوران اول قاجار دارای چه ویژگی های تجسمی است؟ به صورت مستقل و ترکیب با عناصر دیگر چگونه کار می شده است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های نقاشی دوره اول قاجار است و شیوه تحلیل براساس بررسی اصول و قواعد تجسمی به کاررفته درهنر طبیعت بیجان درنقاشی است. نتایج این پژوهش نشان می دهدطبیعت بیجان درنقاشی های این دوران هم به صورت مستقل کار شده که تعداد محدودی با ویژگی های مشخص است و هم با پیکرنگاری به ویژه زنان و حیوانات ترکیب شده است.
تاملی در وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم در گستره طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مینیمالیسم با شعار "کم ترین، بیش ترین است" نگرش و سبکی است که مشخصه اصلیِ آن بیانِ ذاتِ چیزها در عین اختصار است. این مفهوم با فلسفه ذواتِ ادموند هوسرل در پدیدارشناسی که با شعار "بازگشت به خودِ چیزها" از طریق اپوخه و تحویل پدیدارشناسانه میسر می شود؛ در هماهنگی بوده و شاید بتوان بیش ترین نمودِ آن در هنرها را در ذاتِ طراحی گرافیک جست وجو کرد. به این ترتیب، آثار طراحی آگهی تبلیغاتی به عنوان یکی از مهم ترین زیرشاخه های طراحی گرافیک می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این رابطه باشد. می توان پرسش را به این نحو مطرح کرد که چه رابطه ای میان وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم و طراحی و درک آثار در گستره طراحی گرافیک وجود دارد؟ و اختصار در بیانِ مینیمال چگونه با مفهوم ذات بینیِ پدیدارشناسانه هوسرل می تواند پیوند برقرار کند؟ مقاله حاضر در پی آن بوده که با تکیه بر مفاهیم کلیدی در اندیشه پدیدارشناسی هوسرل، نحوه ظهور و بروز آن ها را در خلق آثار مینیمال در بستر طراحی گرافیک دنبال کند. در این راستا، ابتدا مروری بر مفاهیم اصلیِ روش پدیدارشناسی هوسرل مانند اپوخه، تحویل پدیدارشناسانه و بررسی ذوات صورت پذیرفته و سپس تجلی آن ها در خلق، تجربه تصویر و دریافتِ آثارِ طراحی گرافیک تبیین و توصیف شده است. نمونه هایی از این آثار از طریق نمونه گیری شدت، به عنوان راهبردی از نمونه گیری هدفمند در پژوهش کیفیِ حاضر در راستای مفاهیم انتخاب و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی ارائه گشته است. نتیجه این مطالعه نشان داده است که بیان مینیمال در گستره طراحی گرافیک را می توان نوعی بیان پدیدارشناسانه در نظر گرفت که از طریق شهود ذات و دیدنِ ساختارهای بنیادین پدیدارها به ویژه با توجه به مولفه ضرورت ذاتی، امر طراحی را صورت داده و همراهی مخاطب را تا تجربه تصویر به دنبال داشته است.
مسئله جانشینی در شاهنامه های مصور سه شاهزاده تیموری (شاهنامه ها ی بایسنقری، ابراهیم سلطان و محمد جوکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکومت های مختلف و در دوره زمامداری حاکمان متفاوت در ایران، پذیرش متن سیاسی و شاهانه شاهنامه و افزودن معانی تازه از طریق تصاویر نوعی مشروعیت سیاسی – فرهنگی برای سفارش دهنده های شاهنامه های مصور همراه داشت. در دوره تیموری و حکومت شاهرخ سه فرزند او که در پایتخت یا در نواحی دیگر به عنوان حاکمان محلی کتابخانه های فعال برای مصورسازی کتاب داشتند، سفارش شاهنامه مورد توجه ویژه بود. ابراهیم سلطان در شیراز، بایسنقر و محمد جوکی در هرات هر کدام در کتابخانه های خود نسخه خطی شاهنامه با شباهت ها و تفاوت هایی سفارش دادند. این شاهنامه ها از وجوه مختلف قابل بحث اند. هدف از پژوهش حاضر دریافت میزان تمایل این شاهزاده ها به جانشینی پدر است چرا که هر سه پیش از پدر از دنیا رفتند و هرگز دستشان به تاج و تخت پادشاهی نرسید. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هاست: در چه موقعیتی هر سه شاهزاده تیموری( فرزندان شاهرخ) شاهنامه های مصور سفارش داده اند؟ چگونه توسط موضوعات نگاره های شاهنامه های مصور می توان به انگیزه ی پادشاهی و جانشینی پدر پی برد؟ با فرض پذیرفتن این که شاهنامه های مصور متأثر از زمینه های پیدایش خود هستند چگونه می توان نگاره ها را در این راستا تحلیل کرد؟ و در نهایت چرا سفارش دهندگان از شاهنامه برای بیان آرزوی خویش بهره برده اند؟ در این پژوهش با روش توصیفی _ تحلیلی، به مطالعه تطبیقی نگاره های این سه شاهنامه پرداخته شده و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای بوده است. در پایان یافته ها نشان می دهند که شاهنامه های برادران تیموری با داستان هایی که برای مصور شدن انتخاب کرده اند، به شکلی بیانیه سیاسی سفارش دهندگان و نشان دهنده ذهنیت آنها نسبت به مساله جانشینی و در نهایت پادشاهی هستند.
واکاوی و بررسی طراحی مجموعه های تفریحی و اقامتگاهی با رویکرد تقویت حس سرزندگی اجتماعی؛ مورد مطالعه: روستای بند ارومیه
حوزههای تخصصی:
استراحتگاه، مجموعه اقامتگاهی، مجموعه رفاهی تفریحی و مانند آن عناوینی است که برای تأسیسات تفریحی- اقامتگاهی به کار می رود، که تلاش می کنند که بیشترین خدمات و امکانات لازم را برای مردم در طول اقامتشان ارائه کنند، اطلاق می شوند. امروزه ضرورت شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت فضاهای شهری به منظور پاسخگویی به نیازهای شهروندان در راستای ارتقای حضور، سرزندگی و سطح تعاملات اجتماعی آن ها، بیش ازپیش مهم جلوه می نماید. ایجاد مراکز تفریحی و اقامتگاهی و جذب گردشگر و گردشگری در نواحی روستایی، محرکی برای افزایش تولیدات روستایی است و سبب ایجاد فرصت های شغلی جدید برای روستائیان به ویژه جوانان می شود. روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی و از نوع مطالعات عملی و کاربردی است. تفرجگاه بند، یکی از مناطق گردشگری شهر ارومیه، به دلیل نزدیکی به شهر و طبیعت زیبایش، نظر گردشگران زیادی را به خود جلب کرده است، ولی به دلیل نبود برنامه ریزی و مدیریت گردشگری، سود اقتصادی چندانی برای ساکنان محلی به همراه نداشته است. لذا با در نظر گرفتن مؤلفه ها، شاخص های سرزندگی اجتماعی و یافته های پژوهش و طراحی مجموعه های تفریحی و اقامتگاهی با رویکرد تقویت حس سرزندگی اجتماعی می توان در این راستا گام های مهمی برداشت.
بررسی مفاهیم محوربندی در مساجد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
کالبد مساجد حامل ویژگی های شکلی و هندسی است که نشانگر تفکرات سازندگان آن است. شناخت تنوع در نقشه مساجد در درک بهتر دیدگاه سازندگان بنا مؤثر باشد. هدف پژوهش شناخت تنوع محور در مساجد است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بررسی نمونه های موردی درپی پاسخ به این پرسش است که چگونه آرایش محور در نقشه مساجد پاسخگوی کارکرد عبادی آن است؟ اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی بدست آمده است. نتایج نشان می دهد؛ هندسه مساجد با تأثیر پذیری از محور قبله به سه دسته، تک محوری، دومحوری و چندمحوری و از دیدگاه شکلی به هندسی منظم و ترکیبی از اشکال هندسی منظم-غیرمنظم تقسیم شده که معمار در هر کدام از مساجد، بر اساس زمینه، تمهیداتی مانند الحاق فضاهای جانبی به بنا و یا چرخش در نقشه را اندیشیده و در نهایت فضایی خالص و دارای هندسه منظم را به عنوان نتیجه طراحی حاصل کرده است.
پدیدارشناسی مفهوم حضور و غیاب در نمایشنامه فعل محمد رضایی راد
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
97 - 108
حوزههای تخصصی:
یکی از متفکرانی که با رویکرد هستی شناسانه ی خود موجب شد دو مفهوم حضور و غیاب در فلسفه ی قرن بیستم اهمیت ویژه ای پیدا کنند، مارتین هایدگر بود. تفسیر هستی شناسانه ی مارتین هایدگر از دو مفهوم فوق، توانست توجه را به این نکته جلب کند که حضور الزاماً به معنای آن چیزی که حاضر است، نیست و غیاب نیز الزاما به معنای آن چیزی که ناپیدا است، نیست؛ بلکه یک پدیده میتواند در غیاب خود حاضر باشد و یا ذاتش در حاضر بودنش غایب گردد. این دو مفهوم امکانی هستند تا هستی، خود را بر ما آشکار کند و ما بتوانیم پدیده ها را از وجه هستی شناسانه ی آنها به فهم در آوریم. این مقاله به بررسی نسبت هستی شناسانه ی حضور و غیاب و نحوه ی تجلی آنها در نمایشنامه ی فعل محمد رضایی راد می پردازد. نمایشنامه ی فعل را بدین علت برگزیدیم که در آن، نسبت حضور و غیاب موجب خلق روایت شده و عاملی بنیادین در ساختار اثر است. هدف پژوهش این است که با تمرکز بر نحوه ی کار کرد دو مفهوم مذکور در ساختار این اثر نشان دهیم که بنیان این نمایشنامه بر نسبت میان حضور و غیاب بناشده است. نتایج حاصل از این پژوهش به این نکته می پردازد که دیالکتیک مذکور صرفاً در حدود فلسفه قرار نمی گیرد بلکه ژرف نگری در آن می تواند امکانی برای خلق اثر هنری را نیز برای ما میسر سازد.
نقش نمادین گل لاله و گل انار در کاشی کاری ایران و ترکیه عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
23 - 28
حوزههای تخصصی:
در بین اقوام و ملل مختلف و فرهنگ های گوناگون عناصری مهم و شاخص تبدیل به نماد و نشانه هایی شده اند که به گونه ای معرف آیین و باورهای ملت یا منطقه و کشوری هستند. برخی از گیاهان یا جانوران در مرز و بوم خود به دلایلی چون سودمندی، فراوانی یا موارد دیگر بسیار مورد توجه واقع شده تا جایی که به نماد و سمبل بدل می شوند و در فرهنگ و هنر مردم اهمیت ویژه ای می یابند. چنانکه گل و میوه انار در ایران جایگاه بسیار مهم و ژَرفی دارد که علاوه بر زیبایی و شکوفایی، به باورهای کهن ایرانیان مبنی بر نیایش مِهر و آناهیتا باز می گردد. هدف از این پژوهش بررسی سیر تحول گل انار در کاشی کاری ایران و گل لاله در ترکیه عثمانی است. پژوهشِ حاضر به صورت تاریخی – تحلیلی و از طریق جمع آوری اطلاعات و اسناد کتابخانه ای شامل متن و تصویر بوده است. در این راستا مطالعه و پژوهشی تاریخی و مستند در باب نقوش گل انار ایرانی و گل لاله عثمانی صورت گرفته، که ضمن معرفی و بررسی این نقوش، به نکاتی درباره انواع گل که زینت بخش باغ ها بوده و در هنرهای تزیینی منطقه جایگاه ویژه ای داشته اند اشاره شده است؛ گرچه نقش لاله ها برگرفته از طبیعت و محیط بوده، اما وفور و تنوع آن با سلیقه و ذوق هنرمندان سرانجام تبدیل به گل محبوب سلاطین عثمانی شده است. در روند بررسی برخی دیگر از گل ها نیز معرفی شده اند. همچنین پاره ای از نظرات موجود درباره گل ها نیز نقد و به نکات نو و تحلیلی پرداخته شده است.