فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد شتابان شهرنشینی، توسعه و گسترش شهرها، مراکز شهری و بافت های کهن دچار تغییرات کالبدی-فضایی و درنتیجه نارسایی های اجتماعی-اقتصادی فراوانی شده اند. رویکردهای زیادی تاکنون به منظور رویارویی با این بافت ها در نظر گرفته شده و در سیر تکاملی خود از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح شده اند. در این راستا، رویکرد بازآفرینی محله محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. . بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری، شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 44 پیشران اولیه در سه حوزه مختلف استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. با توجه به امتیاز بالای اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل، ده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوام ، متغیر های بخش اجتماعی با کسب بالاترین امتیاز، بیشترین تأثیر را در راستای بازآفرینی با رویکرد محله محوری در محدوده موردمطالعه داشته اند.
ارتقاء توسعه گردشگری مکانهای تاریخی- فرهنگی شهری با بازآفرینی در بافت های تاریخی -فرهنگی (مورد مطالعه: منطقه 8)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: پهنه ها و مراکز تاریخی شهر تبریز گنجینه های گران بهایی از آثار تاریخی و فرهنگی بشر را در خود جای داده است. برای جلوگیری از کاهش اهمیت این مراکز تاریخی، اجرای طرحهای بازآفرینی امری ضروری است. که اجرای طرح های گردشگری می تواند به شکوفایی دوباره منطقه هشت شهر تبریز بیانجامد.
هدف: ارتقای توسعه گردشگری مکانهای تاریخی- فرهنگی شهری با بازآفرینی در بافت های تاریخی- فرهنگی منطقه 8 شهر تبریز می باشد. روش ها: روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت کل منطقه هشت تبریز می باشد که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی به همراه روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج تحقیق چهار عامل اساسی کشف شد و نتایج نشان دادند همه عوامل بازآفرینی دخیل در توسعه گردشگری دارای رابطه معناداری با ارتقای گردشگری مکانهای تاریخی- فرهنگی شهر تبریز می باشند و به ترتیب عامل های اجتماعی- فرهنگی (612 /۰)، کالبدی با (507 /0) و شاخص کیفیت معماری با (462 /0)، عامل اقتصادی با (325 /0) و عامل زیست محیطی با (296 /0) بیشترین تا کمترین اثرگذاری را در ارتقا توسعه گردشگری داشته اند.
نتیجه گیری: منطقه هشت به عنوان یک بافت تاریخی با رویکرد به گردشگری شهری در مکانهای تاریخی- فرهنگی، فرصت ها و نقاط قوتی نیز دارد که می توانند با تکیه بر آن ها به ایجاد فضاهای سرزنده و مکان های گردشگر پسند کمک کنند.
بررسی مکان یابی و پراکنش جایگاه های پمپ بنزین در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هجوم بی رویه جمعیت به سوی شهرها لزوم طراحی مناسب به منظور ارائه خدمات ایمن، در دسترس و آسان را یک اولویت در برنامه ریزی و مکان یابی شهری معرفی می نماید، در این راستا با توجه به نقش پمپ های بنزین به عنوان عامل اصلی چرخه انرژی در حوزه حمل و نقل شهری و نیز آسیب پذیری و تاثیرگذاری بالای آن در نتیجه وقوع حوادث لزوم پرداختن به موضوع جانمایی و مکان یابی انجام شده جایگاه های مذکور را در شهرها یه ویژه در شهرهای مرزی مانند شهر زاهدان با توجه به شرایط خاص سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی دارای اهمیت می نماید. در این پژوهش سعی شده تا با همراه کردن نگاهی کاربردی به موضوع تاثیر پنج معیار اصلی که در متن به تفصیل به آن اشاره می شود، با توجه به شرایط خاص شهری زاهدان مبحث استقرار پمپ های بنزین شهری با لحاظ کاربری های پیرامونی با بکار گیری مدل Fuzzy AHP مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.این تحقیق به برنامه ریزان پیشنهاد می دهد تا در زمان جانمایی یک کاربری مهم و استراتژیک حتما به محیط پیرامونی، برهم کنش کاربری ها و تاثیرات فضایی و اجتماعی و امنیتی مستقیم و غیر مستقیم آنها بر هم دقت نماید و همچنین تاکید می شود تا همواره در کلیه جانمایی ها به رغم وقت گیر بودن مطالعات آماری و استفاده از مدل های رفتاری و ساختاری از این قابلیت های موثر در آینده نگری بهتر استفاده بیشتری صورت پذیرد. تا شهرهایی ایمن تر و تاب آورتر داشته باشیم.
نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
200 - 216
حوزههای تخصصی:
بررسی شخصیت و نمودهای تعالی و تباهی بر پایه روانشناسی، یکی از حوزه های بینارشته ای است. در همین راستا، آثار ادبی و هنری که ریشه در واقعیت های اجتماعی جوامع بشری دارند و بیانگر برخی از مسائل فرهنگی، اجتماعی و هنجارهای درون اجتماع و افراد می باشند، بسیار موردتوجه واقع شده است. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی و توصیفی نوشته شده است، نمودها و نشانه های تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران بررسی شده است و با رویکرد نظریه «روانکاوی شخصیت» اریک فروم مورد تحلیل قرار گرفته است. اریک فروم یکی از نظریه پردازان بزرگی است که اندیشه ها و تئوری های او درزمینه روانکاوی و خاصه مقوله شخصیت، بسیار حائز اهمیت است. نتایج به دست آمده از این پژوهش که با بررسی دقیق مجموع اشعار نصرت رحمانی انجام شده است، بیانگر آن است که نصرت به نشانه های تباهی بیشتر از نشانه های تعالی در اشعار خود توجه کرده است. او به مرگ، بیگانگی و کناره گیری از جامعه، یأس و ناامیدی، ویرانگری و خشونت، خودآزاری بسیار توجه دارد و به مقولاتی ازجمله عشق، وجدان، روابط همزیستی و هویت که از نشانه های تعالی شخصیت در نظریه فروم هستند، توجه چندانی نشان نداده است. در نقاشی معاصر ایران به صورت توأمان دو مقوله تعالی و تباهی توجه شده است.اهداف پژوهش:بررسی نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.بررسی نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.سؤالات پژوهش:نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟
اثبات وجود خداوند نزد متکلمان و فلاسفه و انعکاس این اندیشه در معماری مساجد (مسجد کبود تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
129 - 148
حوزههای تخصصی:
اختلاف فلسفه و کلام در این است که فلسفه وجود و زندگی دنیا و آخرت را دربر می گیرد؛ درحالی که علم کلام به اعتقادات دینی می پردازد، همان طور که فلسفه به جست وجوی حقیقت می پردازد، خواه این حقیقت دینی باشد یا غیردینی، و علم کلام به جست وجوی الوهیت، نبوت و سمعیات می پردازد؛ پس علم کلام به دنبال حقایق دینی است. سپس در این تحقیق به شواهدی که متکلمان و فیلسوفان ذکر کرده اند پرداخته ایم. آنجا که علمای الهیات بر اثبات وجود خداوند متعال اتفاق نظر دارند؛ برخی از آن ها به دلایل نقل شده از قرآن و سنت بر اثبات وجود خداوند تکیه کرده و آن را نقطه شروع اصلی قرار می دهند، اما برخی دیگر بر دلایل عقلی تکیه می کنند و برخی هم در کنار این دو دلیل اصلی، به دلایل دیگری مانند دلیل فطرت استناد می کنند؛ زیرا در میان عقلا درخصوص وجود مدبر و خالق هستی اختلافی نیست و همه آن را قبول دارند، چراکه مردم بر شناخت خالق آفریده شده اند و یکی دیگر از دلایلی که عقلا به آن استناد می کنند دلیل التسلیم جدلی است، آنجا که متکلمان این دلیل را برای محکوم کردن مخالفینشان بعد از آنکه در مقابلشان چنین وانمود می کنند که تمام دلایل آنان را پذیرفته اند به کار می گیرند. دلایل فلاسفه دلیل حدوث است؛ این یکی از دلایل مشترک متکلمان و فیلسوفان می باشد که هر یک برای اثبات وجود خالق به این دلیل تمسک می کنند، با این تفاوت که هر یک از آن ها راه خاص خود را برای اثبات وجود خداوند متعال در پیش می گیرند. فلاسفه و متکلمان در اثبات وجود خالق عقیده مشترکی دارند اما ابزار و روش های متفاوتی برای این اثبات دارند. وحدانیت و وجود الهی به طرزی آشکار در معماری اسلامی نیز نمود یافته است.اهداف پژوهش:بررسی شواهد وجود خداوند متعال در میان علمای علم کلام و فیلسوفان.بررسی اعتقادات مشترک بین فلاسفه و متکلمان برای اثبات وجود خداوند و انعکاس آن در معماری مسجد کبود تبریز.سؤالات پژوهش:دلایل بررسی شواهد وجود خداوند متعال در میان علمای علم کلام و فیلسوفان چیست؟وجود خداوند در معماری مسجد کبود تبریز چه بازتابی یافته است؟
واکاوی مؤلفه های ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی با بهره گیری از روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
88 - 113
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه مبتنی بر ریخت شناسی شهری با توجه به چالش های اجتماعی همچون مهاجرت و تغییر بافت انسانی شهرها و ایجاد سکونت گاه های حاشیه ای غیررسمی، ناامن و ناایمن، تأثیر بسزایی بر آسیب پذیری اجتماعی جوامع شهری دارد. این امر در کشور ما که امواج توسعه را با بازه زمانی قابل توجهی نسبت به کشورهای توسعه یافته، تجربه می کند، مسائل پیچیده تری را ایجاد می کند. از این رو، درونی سازی یا بومی سازی عاملیت توسعه براساس مشخصه های منحصربه فرد تمدنی- فرهنگی یکی از دغدغه ها و چالش های پیش روی برنامه ریزان شهری در سیاست گذاری های در ایران است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج و واکاوی آن دسته از عوامل ریخت شناسی شهری در مطالعات بومی است که بر آسیب پذیری اجتماعی مؤثر ارزیابی شده اند تا بتوان به تعریف روشنی از ابعاد، مؤلفه ها و عناصر هر یک از آن ها رسید.
روش ها: این پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد کمی، به روش فراتحلیل، به استخراج معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار ریخت شناسی شهری بر آسیب پذیری اجتماعی پرداخته شده است تا بتوان از این فرآیند، به خط مشی دقیق تر به برنامه ریزی شهری نائل شد.
یافته ها: تحلیل یافته ها می رساند که ریخت شناسی شهری متأثر از چهار گانه اقتصاد شهری، مدیریت حمل ونقل و آماد شهری، سیاست های کلان توسعه افقی و عمودی شهر و پارادایم شهرنشینی است و آسیب اجتماعی ناشی از ریخت شهری متأثر از مدیریت کاربری اراضی، هندسه معابر، نوع بافت از حیث فرسودگی، هندسه توده پر و خالی و ایجاد لامکان ها، شفافیت و خوانایی بافت شهری، سرزندگی، حضورپذیری و نورپردازی معابر در شب، میزان تحقق عدالت فضایی برای همه اقشار جامعه و ایمنی در فضای شهری به هنگام مخاطرات طبیعی مانند سیل و زلزله است.
نتیجه گیری: عمده ترین رویکردها به مطالعات ابعاد و مؤلفه های ریخت شناسی شهری عبارت از رویکردهای کالبدی- فیزیکی، بومی- اقلیمی، ادراک محیط و علوم رفتاری، تاریخی و جغرافیایی، اقتصادی- سیاسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و زمینه ای- فرهنگی است. ابعاد ریخت شناسی شهری در دو بعد بافت و توده و حرکت میان ساختمان ها یعنی معابر دسته بندی می شود. ذیل بعد بافت و توده می توان شاخصه هایی اعم از گونه های ساختمانی، بلوک ها و چیدمان توده ها و ذیل بعد حرکت میان ساختمان ها می توان شاخصه های هندسه و ساختار معابر و پراکنش دسترسی ها را بازشناسی کرد.
بازشناسی مؤلفه های موثر بر حس دلبستگی مکان در سه مقیاس خانه، محله، شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
73 - 86
حوزههای تخصصی:
حس دلبستگی مکانی یکی از مهمترین شاخص های سنجش کیفیت مکانی یک فضا از بعد روان شناختی آن است و ارتباط مشخصی با شکل گیری حس مکان در یک فضای شهری دارد. با وجود استفاده گسترده از این مفهوم در پژوهش های مختلف در حوزه مکان، به تأثیر "مقیاس مکان" در نحوه شکل گیری و بروز حس دلبستگی مکانی در شهروندان کمتر توجه شده است. بنابراین در این پژوهش هدف اصلی کشف عوامل مؤثر در شکل گیری یا عدم شکل گیری حس دلبستگی مکانی در مقیاس های مختلف مکانی به تفکیک خانه، محله و شهر است. رویکرد این پژوهش رویکردی کیفی برای شناسایی عوامل مؤثر بر حس دلبستگی در سه مقیاس خانه، محله و شهر بوده و برای این منظور روش تحلیل محتوای کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. در مجموع 66 مصاحبه عمیق در شش محله در سطح شهر تهران انجام شده و با تحلیل محتوای این مصاحبه ها مفاهیم کلیدی مؤثر بر حس دلبستگی به تفکیک سه مقیاس استخراج و در نهایت در قالب مقولاتی انتزاعی بیان گردید. بر این اساس چهار مقوله ساختار مسکن، تعلق اجتماعی، کارایی محیطی و تعلق معنایی در مقیاس خانه، چهار مقوله کارایی محله، تعلق خاطر به محله، سرمایه اجتماعی و ارزش های اداراکی-شناختی در مقیاس محله و چهار مقوله سرزندگی، دسترسی و کارایی، وابستگی اجتماعی و ارزش های ادراکی- معنایی در مقیاس شهر به عنوان عوامل مؤثر بر شکل گیری حس دلبستگی تعیین گردید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد مقیاس محله به عنوان مهمترین و حلقه واسط میان تمام مقیاس ها در شکل گیری حس دلبستگی مکانی عمل می نماید. از طرف دیگر این مقولات متناسب با هرم نیازهای انسانی مازلو بازتعریف و دسته بندی گردید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، ماهیت مقولات شکل دهنده به حس دلبستگی مکانی در مقیاس خانه ملموس و عینی و در مقیاس شهر ماهیتی غیرملموس و ذهنی و در مقیاس محله ماهیتی بینابین دارد.
تفسیرتطبیقی تأثیر جنبش احیای مصر بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بناهای بسیاری در اروپا و آمریکا وجود دارند که بازتابی از معماری مصر باستان هستند؛ اهمیت پژوهش حاضر در پرداختن به خاستگاه «جنبش احیای مصر» و شکل گیری «احیای معماری مصری» به غرب بازمی گردد. جنبش احیای مصر، یک سبک هنری است که هنرمندان آن از اَشکال، نقوش و تصاویر آثار هنری مصر باستان استفاده کرده اند. این امر عموماً به آگاهی هنرمندان آمریکا و اروپا درباره آثار تاریخی مصر باستان که ناشی از فتح مصر توسط ناپلئون در سال 1798م است، نسبت داده می شود.هدف پژوهش: ریشه یابی و نحوه تأثیرگذاری هنر و معماری مصر باستان بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی است که از این رو به تبیین معماری و وجوه نمادین هنر مصر باستان و سپس تأثیر آن بر معماری آمریکا پرداخته است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی از شیوه تفسیری-تاریخی در آن استفاده شده است. جامعه آماری، تعدادی از بناهای آمریکا را شامل می شود و در مطالعات مقدماتی، تعدادی از بناهای باستانی مصر جهت ریشه یابی و تطبیق مفاهیم و عناصر هنر مصر بررسی شده است؛ بنابراین، پس از تبیین و تفسیر داده های اولیه مذکور که حوزه علّی شکل گیری جنبش احیای مصر را تشکیل می دهند، به تطبیق و تحلیل موردی نمونه های انتخابی پرداخته شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهند که به واسطه فتح مصر توسط ناپلئون، بسیاری از هنرمندان دهه های بعدی آمریکا به هنر و معماری مصر باستان متمایل شدند که همین امر، سبب شکل گیری جنبش احیای معماری مصری در برخی از کشورهای مذکور شده است. بدین ترتیب، بناهای معماری زیادی با الهام از هنر و معماری مصر باستان در جهت فرم و عناصر هم چون استفاده از مقصوره، دروازه دو بُرجی، رواق، هرم و موتیف های مصری مانند سرستون های پاپیروسی و کتیبه خورشید بالدار، طراحی و اجرا شدند که تاریخ شکل گیری بسیاری از آن ها در جهت جنبش مذکور به قرون اخیر بازمی گردد.
تبیین راهکارهای حفاظتی مبتنی بر شناخت و آسیب شناسی ارزشی بازار تاریخی تبریز با تاکید بر توسعه گردشگری میراثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای تاریخی به عنوان مهم ترین پدیده های موثر در شکل گیری شهرهای ایرانی طیف وسیعی از ارزش های به هم پیوسته را دربرمی گیرند. ارزش های منسوب به آن ها می توانند نقش عمده ای در جهت حفاظت و توسعه گردشگری ایفا نمایند. با این وجود، عدم حفاظت شایسته از این میراث، بستر آسیب و انحطاط برخی از ارزش ها و به تبع آن کاهش سطح گردشگری را فراهم ساخته است. از این روی مطالعه حاضر درصدد تبیین راهکارهای حفاظتی مبتنی بر شناخت و آسیب شناسی ارزش های ملموس بازار تبریز با تاکید بر تقویت گردشگری میراثی برآمده است. رویکرد روش شناسی تحقیق، آمیخته و شیوه ی گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی بوده است. گروه های آماری پرسشنامه را گردشگران و شهروندان با حجمی معادل 384 نفر و جامعه ی مصاحبه شونده را30 کسبه و 15 تن از متخصصان تشکیل می دهند. ارزیابی داده های پرسشنامه با نرم افزار SPSS و تحلیل داده های مصاحبه بر اساس تحلیل محتوا و رویه کدگذاری و مقوله بندی انجام پذیرفت. نتایج آماره (t) موید آن است که در متغیر «ارزش شهری»، وضعیت کلیه شاخص ها به جز عامل نقش شهری با میزان معناداری کمتر از 05/0 نامطلوب شناخته شد. در متغیر «ارزش معماری»، تنها شاخصِ «سازگاری» با مقدار معناداری بالاتر از 05/0 و t منفی، در شرایط نامطلوب قرار دارد. شاخص های «ارزش زیبایی شناسی» با سطح معناداری کمتر از 05/0 و t مثبت، از وضعیت مناسب تری برخوردار می باشند. نتایج منتج از مصاحبه بر یافته های آماری صحه گذاشته و نشان می دهد که غالب ارزش های فعلی بازار متعلق به ارزش های زیبایی شناسی بوده و بسیاری از ارزش های سابق شهری و معماری این مجموعه میراثی دچار آسیب جدی گردیده است.
رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک برمبنای تحلیل عوامل و مسائل بازدارنده آن؛ مطالعه موردی: شهر دلبران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
95 - 107
حوزههای تخصصی:
جریان فعالیت گردشگری اثرات زیادی را در زمینه های مختلف به دنبال دارد و رونق و توسعه آن نیز وابسته به عوامل متنوعی است. ضعف امکانات شهری و خدمات زیرساختی، در شهرهای کوچک مناطق محروم، عاملی است که فاصله جریان فعالیت گردشگری را نسبت به حد ایده آل بیشتر می کند و محدودیت ها و مسائلی را در مسیر توسعه آن به وجود می آورد. این پژوهش که از نوع کاربردی و رویکرد روش شناسی آن آمیخته است، با هدف ارائه رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک، در پی تبیین و تحلیل زمینه های بازدارنده توسعه گردشگری در شهر دلبران می باشد. مسائل مترتب بر گردشگری شهر دلبران و حوزه تحت نفوذ آن احصاء و جمع آوری شده و بر اساس بار محتوایی آنها در سه بُعد ناکارآمدی نظام اقتصادی، ضعف زیرساخت های ارتباطی و خدماتی و ناتوانی و سستی ساختارهای اجتماعی-فرهنگی نام گذاری و دسته بندی شدند. ابعاد مذکور در ارتباط با ایستایی فعالیت گردشگری از طریق 23 شاخص مشاهده پذیر و در چارچوب مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) سنجش و بررسی شد. یافته ها نشان می دهند که رابطه عامل های ضعف زیرساخت ها و ناکارآمدی نظام اقتصادی با ایستایی فعالیت گردشگری معنی دار می باشد و 94 درصد از تغییرات کسادی و بی رونقی فعالیت گردشگری در مدل ساختاری پژوهش قابل تبیین و برآورد است. ناکارآمدی نظام اقتصادی و ضعف زیرساخت ها به ترتیب با ضریب اثر 0.401 و 0.394 بر ایستایی فعالیت گردشگری اثرگذار هستند. ضعف زیرساخت ها هرچند در رتبه دوم اثرگذاری قرار دارد ولی به دلیل اینکه اثر غیرمستقیم (0.311) هم دارد مهم ترین و اثرگذارترین متغیر موثر بر جریان فعالیت گردشگری است. درنهایت متناسب با نقشه روابط میان عوامل و مسائل بازدارنده فعالیت گردشگری، رهیافت های ارتقاء و توسعه زیرساخت های ارتباطی و خدماتی، بهبود زمینه های اقتصادی و توانمندسازی ساختارهای اجتماعی- فرهنگی ارائه شده است.
امکان سنجی تغییر کاربری عمارت قاجاری قزاقخانه بر اساس ارزیابی آسایش بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
19 - 32
حوزههای تخصصی:
عمارت قاجاری قزاقخانه به عنوان اولین بنای اداری تهران ضمن تغییر کاربری، به عنوان دانشگاه هنر مشغول به فعالیت می باشد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت آسایش بصری نوری این بنا با توجه به استانداردهای مورد نیاز در کاربری های اولیه و ثانویه آن است. حال این سوالات مطرح می باشند: از منظر گواهینامه سنجش اعتبار LEED V.4 Option 1 وضعیت شاخص های sDA و ASE در این بنا چگونه است؟ و آیا شرایط آسایش بصری نوری این بنا جهت کاربری های اداری و آموزشی مناسب می باشد؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی به همراه بهره گیری از شبیه سازی نرم افزاری می باشد. به منظور ارزیابی آسایش بصری نوری، شاخص های کفایت نور روز فضایی (sDA) و تابش سالانه نور خورشید (ASE) در بنای مذکور مورد بررسی قرار گرفته اند. مدل سازی توسط نرم افزار DesignBuilder V6.0.1 صورت گرفته و نتایج در قالب گواهینامهLEED V.4 Option 1 تحلیل شده اند. طبق نتایج، آستانه آسایش بصری نوری جهت کاربری های مذکور در این بنا احراز نشده است.
بررسی تناسبات هندسی و حسابی نماهای مدارس دوره صفویه اصفهان (نمونه موردی مدرسه ملاعبداله، جده کوچک و نیم آورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۱۳۹-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل تشکیل دهنده کالبد و شاکله یک بنا، نماهای آن است. در معماری گذشته از نسبت های هندسی و حسابی و نظام های معماری در نمای ساختمان های مهم استفاده شده است. با این حال تاکنون پژوهش قابل توجهی در مورد چگونگی ساختارهای هندسی مشترک در مدارس سنتی انجام نشده است. دوره صفوی دوره ی اوج شکوه معماری شهر اصفهان الخصوص معماری مدارس این شهر است. هدف از این پژوهش استخراج تناسبات هندسی و حسابی، نظام های معماری شاخص و میزان فراوانی آنها در نماهای مدارس صفوی شهر اصفهان است. بدین منظورتعداد 3 مدرسه مورد تحلیل قرار گرفته است. به ترتیب نظام های معماری منتخب4، 5 و6 ، نسبت های طلایی و حسابی، تعداد محورهای افقی و عمودی و میزان فضای توخالی شده هر نما بررسی شد. نتایج متفاوت به دست آمده حاکی از آن است که نظام معماری 4 در هیچ یک و نظام معماری6 در اکثر نماها یافت شد. از میان نسبت های طلایی به کاربرده شده در محور افقی و عمودی نمای مدارس، مستطیل طلایی ایرانی فراوانی بیشتری دارد. غالبا نسبت های طلایی 618/1 و 41/1 در کل طول یک نما به صورت پیوسته به کار برده نشده است. در ایوان ها، تنها در محورعمودی ایوان مدرسه نیم آورد از نسبت های طلایی استفاده شده است. در هر نما تعداد دهانه های اصلی و محور عمودی عددی فرد است و محور افقی عددی زوج است. با وجود تفاوت طول در هر نما، درصد فضای باز و نیمه باز در همه نماهای یک مدرسه برابر است.
واکاوی مفهوم معماری در امتزاج با رسانه در جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۷۲-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش بر آنست تا با توجه به گسترش مرزهای دانش معماری معاصر و ضرورت رویکردهای میان رشته ای بر آن و با کمک نظریه پردازی مبتنی بر بازاندیشی پارادایم و با هدف خلق مفهوم، نظام فکری جدیدی در فضای میان رشته ای از دو پدیده اجتماعی رسانه و معماری طرح ریزی نماید که واکاوی مفهوم خلق شده مستلزم درک معنای اپیستمه به ادبیات فوکویی، تشخص زمانی یعنی عصر جهش رسانه ای حاضر ،عصر آنتروپوسین و تشریح مدل ارتباطی یعنی امتزاج است. روش ها: با رویکردی برخواسته از پارادایم ماده گرایی نوین و با استفاده از الگوریتمی ملهم از شیوه پیرس، نظریات حوزه رسانه و معماری به مثابه داده و با قیاس و استقرا ترکیب و نتایج پس کاوی می شوند. سپس به شیوه پساکیفی مفاهیم جدید در قالب یک گزارش خلق می شوند. با توجه به گستره این نظام، با طرح چند مثال از امتزاج داده ای نظریات رسانه ای در نظریه پذیرفته در پژوهش (معماری به مثابه رسانه)بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های ماخوذ از پس کاوی نظریات تاریخی حوزه رسانه و معماری، شکل دهنده سامانی از گزاره های مفهومی در بستر پساکیفی و با بکارگیری خلاقیت نگارنده را می دهند. نتیجه گیری: این پژوهش حاکی از امکان خلق نظامی دانایی بر مبنای گزارشی ریزوماتیک را می دهند که می تواند با ادبیات فوکویی به نام اپیستمه معماری در امتزاج با رسانه در عصر آنتروپوسین خوانده شود که در بستر رویکرد پژوهش قابل واکاوی است و احتمالا می تواند به عنوان میراثی از معماری معاصر، ساختاری بنیادین در مطالعات میان رشته ای از حوزه رسانه و معماری را پی ریزی نماید. واژگان کلیدی: اپیستمه، معماری، امتزاج، عصر آنتروپوسین، رسانه، معماری معاصر، مبانی نظری معماری، معماری مدرن
دوری گزینی از بازار: تحلیلی بر جذابیت های مکانی و غیر مکانی موثر بر استقرار فعالیت ها در لبه خیابان، نمونه مورد مطالعه: فعالیت خرده فروشی پوشاک در شهر کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
در نظام برنامه ریزی و مطالعات اقتصادشهری، شناسایی نحوه توزیع، الگوهای مکان گزینی و پیکربندی فعالیت های مختلف در بستر شهر و ساماندهی آنها از منظر اجتماعی- اقتصادی، ترافیکی، زیست محیطی و غیره از اهمیت زیادی برخوردار است. در این زمینه، پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکردی کیفی نحوه مکان گزینی فروشگاه های خرده فروشی پوشاک در شهر کازرون را بررسی و تحلیل نماید. فروشگاه های یادشده در شهر کازرون از دیرباز بر اساس صرفه های ناشی از تجمع به صورت متمرکز در بازار و مراکز خرید متصل به آن مستقر بوده اند اما در سال های اخیر این فروشگاه ها به جای بازار و استفاده از مزایای ناشی از تجمع، خیابان را برای فعالیت انتخاب کرده اند. با توجه به اهمیت و ابعاد تأثیرگذار این تغییر رفتار، هدف این پژوهش شناسایی دلایل دوری گزینی فروشگاه های پوشاک از بازار، الگوی توزیع آنها و معیارهای مکانیابی در سطح شهر است. در این راستا، عوامل و جذابیت های مکانی و غیرمکانی مؤثر بر استقرار فروشگاه های پوشاک شهر کازرون در لبه خیابان تحلیل شده است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه با فروشندگان و تحلیل آن با کمک نرم افزار مکس کیودا و روش تحلیل محتوا انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فروشگاه های خیابانی به دلیل محدودیت زمان فعالیت بازار، دسترسی آسان تر، وجود پارکینگ در دسترس، تأثیر شبکه های اجتماعی، تأثیر حوادثی مانند ویروس کووید۱۹، مساحت و اندازه مغازه ها، جو و دلایل شخصی، وجود یا عدم مغازه خالی، فضا برای چیدمان و هزینه اجاره، خیابان را به جای بازار(تجمع فروشگاه های پوشاک) ترجیح داده اند. از طرف دیگر معیارهای مکانیابی آنها در سطح خیابان به ترتیب شامل وجود جای پارک برای مشتری، خیابان پویا و فعال، دید مناسب، نزدیکی به مراکز جاذبه فعالیتی، ابعاد و اندازه مغازه، مالکیت و نحوه قرارداد، نزدیکی به رقبا، نزدیکی به فروشگاه های مکمل و هزینه است که با تحلیل فضایی ارائه شده است.
تبیین مولفه های عدالت فضایی – کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش – قدرت، نمونه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
55 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه جستجو برای عدالت و مبارزه با بی عدالتی به دلیل وجود نابرابری های عظیم اجتماعی و اقتصادی، به یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است که در این راستا شناسایی نقش قدرت ها و تاثیر آن بر خلق فضاهای عدالت محور شهری، موجب افزایش کیفیت زندگی می گردد.هدف: . هدف اصلی این پژوهش، تبیین بررسی و مقایسه مولفه های دستیابی به عدالت فضایی کالبدی در مناطق 5 گانه شهر رشت با تاکید بر نظریه دانش-قدرت فوکو است.روش: این پژوهش تحقیقی از نوع کاربردی- توسعه ای است و نوع نظریه در این پژوهش اثباتی-محتویی است. راهبرد کلی این تحقیق، راهبردی ترکیبی است و با استفاده از رویکرد کیفی به تبیین مفاهیم نظری می پردازد. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های بدست آمده شامل دانش فضایی، هدایت -کنترل و مشارکت و همچنین جامعه آماری شامل شهروندان شهر رشت می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان بصورت تصادفی انجام شد ه است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونه معادل 384 نفر بدست آمده است. نتایج آماری در دو مبحث یافته های توصیفی و یافته های استنباطی بیان شده است. در مبحث توصیفی با استفاده از آماره های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی، به توضیح و تفسیر متغیرهای اصلی پرداخته شد و در مبحث استنباطی، با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری، مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: در بررسی مفاهیم شهر عدالت محور مشخص گردید برای حرکت اصولی برنامه ریزی ، شناسایی نقش قدرت ها و نیروهای اثر گذار در جامعه ضروری است. در واقع شهر عدالت محور با فراهم کردن یک چهارچوب قدرت دهنده برای بازیگران شهری، کیفیت زندگی را در شهرها بهبود می بخشد. بنابراین درک ساختار قدرت مسلط و ایجاد یک نظام کنترل و نظارت با استفاده از دانش فنی و مشارکت مردمی می تواند منجر به دستیابی به شهر عدالت محور بر مبنای نظریه دانش – قدرت گردد. نتیجه گیری: با بررسی و تحلیل مولفه ها و شاخص های فضایی-کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش –قدرت در مناطق پنج گانه شهر رشت، مشخص گردید که تقریبا تمامی این مولفه ها و شاخص ها در تمامی مناطق این شهر کمتر از میانگین متوسط است. هرچند دانش فضایی یا همان عقلانیت فنی تا حدی توانسته است نسبت به دو مولفه دیگر یعنی هدایت-کنترل و مشارکت، میانگین بالاتری را در سطح شهر به خود اختصاص دهد. بنابراین نتایج این پژوهش بیانگر آن است که با ارتقاء این مولفه ها و شاخص ها یعنی از طریق ارتقاء دانش فضایی (عقلانیت فنی)، هدایت و کنترل (انضباط) و مشارکت شهروندی و با گام برداشتن به سمت شکل های کامل تر تصمیم سازی، می توان از شدت بی عدالتی در شهرکاست.
بررسی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری کالبدی و فضایی زیستی خانه های سنتی شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
145 - 185
حوزههای تخصصی:
فضاهای زیستی در هر منطقه، تحت تأثیر خاستگاه های فرهنگی، محیطی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه شکل گرفته است. شهر پاوه در شمال استان کرمانشاه دارای خانه های ارزشمند تاریخی است که اکثراً به صورت پلکانی و با توجه به توپوگرافی و شیب زمین ساخته شده اند. این تحقیق باهدف شناخت عناصر کالبدی و فضایی در خانه های سنتی پاوه انجام گرفت. با بررسی این عناصر عواملی که در شکل گیری فرم و عناصر کالبدی و فضایی خانه های سنتی شهر پاوه مؤثرند، شناسایی شدند. روش این پژوهش از طریق مطالعه شرایط موجود و شیوه توصیفی-تحلیلی و ابزار مصاحبه و نیز بررسی اسناد و مدارک؛ مشاهده و نقشه برداری می باشد. جامعه هدف به شکل هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فضاهای داخلی خانه های سنتی پاوه دارای چند کاربری مختلف می باشد که دالان، مطبخ، انبار، اتاق، راه پله در یک طبقه یا به صورت دوطبقه در خانه ها وجود دارد، همچنین ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادی شامل استفاده از مصالح بوم آورد، سلسله مراتب فضایی، تفکیک درست فضاها، ساخت خانه ها در بالا یا کنار یکدیگر و توجه به نکات اقلیمی ازجمله جهت گیری صحیح، کرسی چینی، ابعاد مناسب بازشوها مهم ترین عوامل در شکل گیری کالبد و سازمان فضایی خانه در پاوه است.
باززایش والایی در چیدمان های نوری اولافور الیاسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 122
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با هدف شناسایی والایی معاصر در چیدمان های نوری اولافور الیاسون بر آن است تا پتانسیل های متفاوت نور در آثار هنرمند را شناسایی کند. روش پژوهش حاضر، از نوع کیفی و از منظر هدف، کاربردی است که با شیوه توصیفی، تحلیلی با روش گردآوری اسنادی تدوین شده است. اولافور الیاسون در آثار چیدمانی بزرگش با بهره گیری از عناصری چون نور، آب و دمای هوا فضاهای غوطه وری را ایجاد می کند که مخاطبینش را شگفت زده می کند و در آن ها تجربه حسی و عاطفی بازدیدکننده تعیین کننده می شود. هنر مبتنی بر نور الیاسون، تماشاگران را مسئول می سازد و آن ها را ترغیب می کند تا وارد یک وضعیت هوشیاری بالا شوند. استفاده های هنری از نور هویت مادی آثار الیاسون را دگرگون می کند و شخصیتی پر انرژی به آن می بخشد که بیننده می تواند ارتباطی ژرف و معنا دار را تجربه نماید. نتایج پژوهش نشان داد، چیدمان های نوری الیاسون می توانند نمایانگر والایی معاصر باشد؛ الیاسون با ساختارشکنی سنت رمانتیک، درک بیننده از امر والا را تشدید می کند به نحوی که در آن می تواند خودش را در این ادراک قوی مشاهده کند و دوباره با قدرت والایی موجود در پدیده های طبیعی به شکل واسطه ای ارتباط برقرار کنند.
ارزیابی شاخص های کالبدی سپهرهای خصوصی در شکل گیری مرز-فضاهای خاکستری؛ نمونه موردی منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، مرزخاکستری یا مرز-فضاهای خاکستری، دستهای از فضاهای بینابینی بوده که بدلیل ماهیت وجودی آنها، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. از آنجاکه میزان امکان رمزگشایی یک فضا به توانایی خوانش از آن فضا بستگی دارد، شناخت عوامل کالبدی تاثیرگذار در کشف مرزهای بینابین معماری و شهر، میسر نخواهد بود مگر با شناخت عناصر تشکیل دهندهی شکل و گونههای تشکیل دهنده فرم شهری، نحوه شکل گیری سیستم فضاهای عمومی و خصوصی، بررسی وضعیت فضاهای همگن و ناهمگن، فضاهای مربوط به حرکت و مکث که همگی در شکلدهی مرز-فضاهای خاکستری حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی، ارزیابی و تدوین معیارها و عوامل و شاخصهای تاثیرگذار در پیدایش این دسته فضاها در منطقه 22 شهر تهران صورت گرفته که با توجه به گونههای کالبدی موجود، در 6 محدوده منتخب، بررسیها انجام شده است. رویکرد استفاده شده در این پژوهش از ترکیب روشهای کیفی و کمی به صورت تو در تو، برای ارزیابی امکان شکلگیری مرز-فضاهای خاکستری استفاده میشود. بدین منظور در گام اول، به منظور انتخاب موضوع مورد مطالعه از ابزار تحلیل محتوی اسناد، مشاهدات میدانی و طرح پرسشنامه استفاده شده است. سپس چهار معیار، دسترسی، نوع مرز، شرایط مالکیت و تنوع کاربری، شناسایی، و تحلیل این شاخصها با استفاده از نرم افزارSocNetV صورت گرفته و در نهایت مقایسهای تطبیقی و توصیفی، میان مشاهدات، ادبیات جهانی و تحلیلهای صورت گرفته در نرمافراز، جهت ارزیابی شاخصهای موثر انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد؛ اهمیت فضاهایی با مالکیت خصوصیِ عمومی شده(یا مالکیت عمومیِ خصوصی شده) در پیدایش مرزهای خاکستری بیش از فضاهایی با مالکیت خصوصی یا عمومیِ صرف است. همچنین در ساختمانهایی با شاخصههای کالبدی فرم آزاد و مرزهای نرم و غیرقابل پیشبینی، میتوان شاهد شکلگیری فضاهای خاکستری قویتری بود. در این میان، نقش دسترسی و نحوه ارتباط نقاط و فضاهای موجود، به طور اخص به صورت پیاده، در شکلگیری تعاملات و مشارکت در این فضاها حایز اهمیت است.
تحلیل شاخص های توزیع خدمات شهری با رویکرد عدالت فضائی کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
131-142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش شاخصهای توزیع خدمات شهری به عبارتی حکمروایی خوب شهری با در نظرگرفتن شرایط موقعیتی و عدالت فضایی شهر شیراز میباشد. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری اطلاعات تحقیق، کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق، متخصصین حوزه شهرسازی و معماری میباشند که با استفاده از روش دلفی 30 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. جهت جمع آوری دادههای تحقیق از پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق، از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش ضریب عمران پذیری نواحی و تحلیل عاملی استفاده گردید. یافتهها و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس آزمون تحلیل عاملی به ترتیب معیارهای مشارکت، قانونمندی، جهتگیری توافقی، پاسخگویی و پاسخدهی، بینش راهبردی، اثربخشی و کارآیی و شفافیت متغیرهای حکمروایی خوب شهری مؤثر بر عدالت فضایی مناطق کلانشهر شیراز میباشد و همچنین منطقه 10 با ضریب 9/0 از بیشترین عمران پذیری برخوردار است که بیانگر مطلوبیت بیشتر این منطقه برای عمران پذیری میباشد. مناطق 1 و 6 که با ضریب 5/0 و 15/0 در رتبههای دوم و سوم قرار دارند نیز از عمران پذیری مطلوب تری برخوردارند. سایر مناطق مورد پژوهش (7 منطقه دیگر) از ضریب عمران پذیری پایینی برخوردارند و حکمروایی خوب شهری و عدالت فضایی-اجتماعی در این مناطق با شکست روبه رو شده است.
استفاده از سایبان چوبی برای حفاظت از محوطه های تاریخی و فرهنگی پس از کاوش های باستان شناسی، نمونه موردی: حمام صدقیانی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف یافتن راه حل مناسب برای پوشش سقف حمام صدقیانی صورت گرفته است. بقایای حمام صدقیانی هنگام انجام علمیات عمرانی در محوطه ی دانشکده معماری و شهرسازی دانشکده هنرهای اسلامی تبریز یافت شده و مورد کاوش های باستان شناسی قرار گرفته است. این حمام متعلق به دوره قاجار است و در فهرست آثار ملی ثبت شده است. با توجه به اینکه بنای مذکور فاقد سقف است و در کد ارتفاعی پایین تر از محوطه قرار دارد، نیازمند پوششی است که هم مانع نفوذ نزولات جوی شود و هم بنا را در مقابل تابش محافظت کند. از این رو با هدف توسعه سیاست های درسی دانشگاه در حوزه فناوری معماری، تلاش شد با استفاده از فناوری های جدید پوششی مناسب با شرایط اثر، طراحی و ساخته شود. در همین راستا، پس انجام تحقیقات و ارائه طراح های مختلف توسط دانشجویان رشته فناوری معماری این دانشکده و تأمین اعتبارات لازم، سازه لملای1 قوسی شکل با پوشش پارچه انتخاب و اجرا شد. این سازه ی محافظ هم به لحاظ مصالح و هم شکل، با بنای حمام و دیگر بناهای موجود در محوطه همخوانی دارد و با حداقل وزن و تکیه گاه که موجب به حداقل رساندن آسیب های احتمالی به بنای اصلی می شود، ساخته شد.