فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
گرایش به موسیقی های مردم پسندِ آنگلوساکسُن در ایران، زمینه سازِ پژوهشِ پیشِ رو از طریقِ مطالعه ای چندوجهی است، که بررسیِ دلایل افزایشِ گرایش و فراگیریِ آن ها نسبت به چند دهه ی گذشته را، در مرکز توجه خود قرار می دهد. تأثیر مسائلی چون تقلید، انتقال فرهنگی، زبانِ موسیقایی، و زیبایی شناسی در افزایش گرایش به این موسیقی ها، مورد واکاوی قرارگرفته است. گرایش های شاخه ی پاپِ موسیقیِ مردم پسندِ ایران، از بدو پیدایشِ این نوع موسیقی در ایران تا زمانِ حال، با تمرکز و تأکید بر غالب بودنِ گرایش به موسیقی های لاتین و اروپای شرقی در ابتدا، و افزایشِ گرایش به موسیقی های آنگلوساکسُن در دوران متأخر، به همراه ویژگی های سبکیِ این موسیقی ها مورد بررسی قرارگرفته اند. از سوی دیگر، به تحلیلِ عللِ این گرایش ها، چه از منظر کیفیت ملُدیک یعنی نزدیکیِ زیبایی شناسیِ موسیقی های مردم پسندِ نوع اول به زیبایی شناسیِ ایرانی، چه از نظر رابطه ی کلام با موسیقی به خصوص ظرفیت پایینِ سبک های موسیقی های مردم پسندِ آنگلوساکسُن در انطباق با ویژگی های زبان فارسی، و چه از نظر بستر های اجتماعی، پرداخته شده است. مسئله ی تقلید، یعنی کاورِ قطعات اُرژینال توسط موسیقیدانانِ ایرانی نیز، موردتوجه قرار گرفته است. یافته های این پژوهش، علاوه بر شناساییِ ناسازگاری های موسیقی های آنگلوساکسُن در زمینه های ملُدیک، و کلامی با زیبایی شناسیِ موسیقیِ ایرانی، نشان دهنده ی افزایش گرایش به موسیقی های مردم پسندِ آنگلوساکسُن خصوصاً از منظرِ جنبه های محتوایی، و نیز تواناییِ فراهم آوردنِ امکانِ تبادلاتِ فرامنطقه ای است.
نمود نشانه شناسانه ی مفهوم مونو نو آواره در انیمیشن های ژاپنی با تمرکز بر فیلم های به سوی جنگل کرم های شب تاب و فرزندان گرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تجلی زیبایی شناسانه ی مونو نو آواره را که اصطلاحی در فلسفه و اندیشه ی ژاپنی است، در انیمیشن های تولیدی این کشور جست وجو می کند و می کوشد به این سؤال ها پاسخ دهد: آیا این مفهوم در انیمیشن های ژاپنی نمود یافته است؟ در این صورت، چگونه نمود یافته است؟ شناختن این مفهوم فلسفی و جست و جوی آن در انیمیشن های ژاپنی می تواند گامی در جهتِ درک بهتر جهان بینی حاکم بر انیمیشن های ژاپن باشد. در این مسیر، به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، نخست آرای متفکرانی همچون موتوئوری نوری ناگا و اوءنیشی یُوشینُوری بررسی، و بر اساس آن اصلی ترین شاخصه های مفهوم مونو نو آواره استخراج و تبیین شده است. آنگاه، با توجه به این شاخصه ها، با رویکردی نشانه شناسانه، دو فیلم انیمیشن به سوی جنگل کر م های شب تاب و فرزندان گرگ بررسی گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، در هر دو اثر، مونو نو آواره نمود یافته و این نمود در درجه ی نخست در شخصیت پردازی و آنگاه در گرافیکِ صحنه است. البته در بخش های تأثیر دراماتیک، و موسیقی هم نمود آن به درجاتی مشاهده می شود. تأثیر روایت داستان بر تمام این بخش ها در دریافت نتایج حاصل بسیار حائز اهمیت است. پس با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد مونو نو آواره می تواند در انیمیشن ژاپن نمود یابد.
پژوهشی در نقش تجربه ی چند حسی در حضورپذیری فضاها با استفاده از روش های علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، در برقراری تعامل، چه با فرد دیگر و یا با محیط پیرامونی، از دستگاه حواس خود به صورت یک تمامیت منسجم بهره می برد. بنابراین، کیفیت محیط و تمایل افراد به حضور در آن، در کنار مجموعه ی عوامل دیگر، به میزان زیادی وابسته به چگونگی ادراک آن توسط انسان است. در همین حال، به رغم آن که در خصوص ماهیت چندحسی سازوکار ادراکی انسان در فرآیند تعامل با محیط ، تردید چندانی وجود ندارد؛ اما، در مورد تاثیر این ادراکات حسی، به طور مستقل یا ترکیبی، بر میزان حضورپذیری محیط برای بهره بردار، اطلاع چندانی در دست نیست. در پژوهش حاضر، تلاش شده است که با استفاده از روش های نوین رایج در حوزه ی علوم اعصاب، به این سوال پاسخ داده شود که کدام یک از محرک های حسی در محیط، به تنهایی یا در همراهی با یکدیگر، سبب حضورپذیری بیش تر محیط برای بهره بردار می شوند. در این راستا، آزمونی برای سنجش کمیت تاثیر تحریک حواس به صورت مجزا و ترکیبی، بر میزان خوشایندی فضا، به عنوان شاخص حضورپذیری آن، انجام شد. گروه آزمودنی، متشکل از ۲۰ داوطلب، در یک فضای واحد معماری، که با استفاده از تمهیدات واقعیت مجازی برای آن ها شبیه سازی شد؛ در معرض محرک های حسی چهارگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه)، به طور مجزا و ترکیبی قرار گرفتند. هم زمان، واکنش های احساسی مغز آن ها به محرک ها، در قالب ۶ شاخص کمی، که عبارتند از درگیری ذهنی، هیجان، تمرکز، علاقه، آرامش و استرس، با استفاده از دستگاه +Emotiv EPOC و در محیط نرم افزار +Emotiv EPOC استخراج و ثبت شد. هم چنین، میزان خوشایندی فضا برای آن ها نیز، بر اساس خوداظهاری داوطبان، در طیف لیکرت با مقیاس ۵ واحدی، ثبت شد. داده های حاصله، از حیث رابطه ی هم بستگی احتمالی میان تحریکات حسی و خوشایندی فضا، مورد تحلیل ها و آزمون های کیفی و کمی قرار گرفت. جمع بندی یافته ها روشن می سازد که در فضاهای داخلی، همراهی محرک های بینایی، بویایی و لامسه، با درجه ی اطمینان بالایی، موجب افزایش خوشایندی فضا خواهند بود. نتایج حاکی از آن است که افزایش هم سازی در ادراک و تجربه ی بدنمند فضا، به گونه ای که دریافت های فضایی، تک حسی نباشند؛ به نحو مشاهده پذیری موجب افزایش درجه ی خوشایندی فضا شده و محتمل است که به ارتقای حضور در فضاها نیز منجر شود.
آسیب شناسی وضعیت طراحان فرش اراک در دوره معاصر بر مبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
420 - 435
حوزههای تخصصی:
در بررسی وضعیت طراحان فرش اراک در دوره معاصر (دو دهه اخیر)، کاهش شدید تعداد طراحان و باقی ماندن شش کارگاه نیمه فعال در بازار سنتی شهر اراک نشان از وجود مسائل و مشکلاتی در جامعه طراحان فرش اراک دارد. با احتمال آنکه دلایل فراوان و متنوعی در ایجاد وضعیت کنونی طراحان فرش اراک دخیل است، روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شده است تا از نظرات سلیقه ای اجتناب شود. بدین منظور، اطلاعات مورد نیاز به صورت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با جامعه آماری متشکل از شش طراح و همچنین شش تاجر یا تولیدکننده فرش گردآوری شده است. روش نمونه گیری طراحان، از نوع هدفمند معیاری و نمونه گیری تجار، هدفمند گلوله برفی است. مصاحبه ها طبق روند نظریه زمینه ای، ابتدا با کدگذاری باز در سطح اول منجر به تولید مفاهیم و در سطح دوم منجر به تولید مقوله های متعددی شده است. در ادامه، با کدگذاری محوری و تحلیل آ ن ها، وجود ده مقوله هسته ای در پیدایش وضعیت نامطلوب طراحان فرش اراک موثر است که با تقسیم مجموع این عوامل در سه سطح خرد (نحوه عملکرد طراحان)، میانی (وضعیت تجارت فرش اراک) و کلان (تولید و تجارت فرش ایران در عرصه جهانی) می توان چنین نتیجه گرفت که وضعیت موجود جامعه طراحان فرش اراک در شرایط نامطلوبی قرار دارد که بر مبنای پارادایم تئوری زمینه ای، بیشتر این عوامل به نحوه عملکرد خود طراحان (شرایط علّی) بر می گردد. از طرفی برخی آسیب ها نیز به طور غیرمستقیم برگرفته از مسائل تجارت فرش اراک و ایران (شرایط زمینه ای و تداوم روند حاضر) است. در نهایت پیامدهای این وضعیت نامطلوب، عدم نوآوری در طراحی فرش اراک و به تبع آن آسیب به پیکره تولید و تجارت فرش در این منطقه است.اهداف پژوهش:آسیب شناسی وضعیتِ موجودِ طراحان فرش اراک.شناخت عوامل شکل گیری و پیدایش آسیب های وضعیت موجود طراحان فرش اراک..سؤالات پژوهش:مهم ترین آسیب های وضعیتِ موجودِ طراحان فرش اراک کدامند؟پیدایش و شکل گیری آسیب های وضعیتِ موجودِ طراحان فرش اراک مربوط به چه عواملی است؟
تأثیر محیط نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن بر راهبردهای حل مسئله کودکان بیش فعال /نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
77 - 86
حوزههای تخصصی:
کودکان بیش فعال دارای نقص دارای مشکلاتی هستند و هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش نمایش خلاق بر راهبردهای حل مسئله کودکان بیش فعال/ نقص توجه است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان بیش فعال/ نقص توجه مدارس پیش دبستانی آموزش وپرورش شهر بهارستان در منطقه یک در سال تحصیلی 2019 بود. با روش نمونه گیری، هدفمند 30 کودک بیش فعال/نقص توجه انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه کنترل(روش سخنرانی) و گروه آزمایش (روش نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن) مفهوم صرف جویی و مصرف بهینه را آموزش دیدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد راهبردهای حل مسئله کسیدی، پرسشنامه اختلال بیش فعالی/ نقص توجه کانرز و برنامه آموزشی در محیط نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن در کلاس بود. روایی پرسشنامه ها و برنامه آموزشی توسط متخصصان روان شناسی تربیتی به روش روایی محتوایی تائید شد و پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 79/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد، به کارگیری نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن موجب افزایش راهبردهای حل مسئله، شیوه های سازنده (شیوه خلاقیت، اعتماد و گرایش) و شیوه های غیر سازنده (درماندگی، شیوه کنترل و اجتناب) کودکان بیش فعال (نقص توجه) دانش آموزان پیش دبستانی می شود. محیط پویای نمایش خلاق مبتنی بر الگوی سازنده گرایی جاناسن اثر مثبت بر راهبردهای حل مسئله کودکان بیش فعال/ نقص دارد و می توان از این محیط یادگیری تأثیرگذار برای ارتقاء مهارت های حل مسئله در کودکان بیش فعال استفاده کرد.
عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در مصنوعات صنایع دستی روستایی در حوزه کشاورزی، مطالعه موردی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
507 - 526
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور «تحلیل عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در بخش صنایع دستی روستایی در حوزه کشاورزی استان اذربایجان غربی» انجام گرفته است. در این تحقیق از روش پیمایش و تکنیک های پرسش نامه محقق ساخته و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده در بخش آمار توصیفی از محاسبات فراوانی، میانگین، و درصد و در بخش آمار استنباطی از روش همبستگی اسپیرمن استفاده شد. جامعه آماری در این تحقیق 21875 نفر از زنان شاغل در حوزه کشاورزی استان واقع در سنین بین 15 الی 65 سال می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 370 نفر از بین 30 روستای منتخب در بین 6 شهرستان استان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. در مبانی نظری، یک مدل تحقیق با ترکیب نظریه های جامعه شناسی و اقتصادی (نئوکلاسیک و تقسیم بازار کار و نظریه های جنسیتی) ساخته شد. براساس این مدل عوامل مؤثر بر اشتغال بهینه زنان در بخش صنایع دستی حوزه کشاورزی استان آذربایجان غربی عبارت است از: عوامل فردی (روان شناختی)، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی که در پایان پس از تجزیه وتحلیل داده ها کلیه فرضیه های پژوهش در سطح معناداری 99 درصد پذیرفته شد. بنابراین، با تأیید فرضیه ها و تأیید مدل پژوهش، عوامل مؤثر بر اشتغال بهینه زنان در بخش صنایع دستی حوزه کشاورزی در منطقه مورد مطالعه عبارتند از: عوامل فردی، فرهنگی و سازمانی که این عوامل موجب اشتغال بهینه زنان در بخش صنایع دستی حوزه کشاورزی و در نهایت توسعه پایدار روستایی خواهد شد.اهداف پژوهش:بررسی عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در صنایع دستی حوزه کشاورزی.بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان در صنایع دستی حوزه کشاورزیِ استان آذربایجان غربی.سؤالات پژوهش:چه عواملی بر اشتغال زایی زنان در صنایع دستی حوزه کشاورزی استان آذربایجان غربی مؤثر است؟2. عوامل مؤثر بر اشتغال زایی زنان چه تأثیری بر صنایع دستی حوزه کشاورزی استان آذربایجان غربی دارد؟
از کلاسیک به فراکلاسیک:جستاری در جایگاهِ مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 26
حوزههای تخصصی:
در جستارِ حاضرْ دو بعد از ابعادِ چندگانه ی مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِسْ استخراج و معرفی شده اند. این دو بعد که به منزله ی دو نوع مخاطبِ تصویریِ متمایز و هم زمان درهم تنیده معرفی می شوندْ نشان می دهند که سیرِ مواجهه ی کلاسیک به مواجهه ی فراکلاسیک، و درنتیجه مخاطبِ کلاسیک به مخاطبِ فراکلاسیک، یک طیفِ تبدیلیِ ملایم است که از مؤلفه های ادراکی آغاز می شود، به تدریج حاملِ مؤلفه های درکیِ بیشتر می شود، و تا آستانه ی سیستم های تصویری پیش می رود. نگارشِ جستارِ حاضر ازاین رو ضرورت داشت که فلسفه ی آنگلوآمریکایی به شکلِ کلی، و جایگاهِ هنرهای تصویری و تصاویرِ غیرهنری در آن به شکلِ جزئی، در کشورمان تقریباً ناشناخته است. روشِ پژوهشمان یک روشِ مرتبه اولِ مؤلف محور است که پیروِ آنْ تمامیِ آثارِ لوپِس مطالعه شده و بخشی از الگویی که آرای تصویری اش را منسجم می کند در قالبِ بخش بندی های جستارِ حاضر صورت بندی شده است؛ یعنی جستارمان با نگاهی به جایگاهِ تام وتمامِ تصویر در نگاهِ لوپِس نگاشته شده است. نتایجِ حاصل شده نشان می دهد مخاطبِ کلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی اش را بر آن ها بار می کند، اما مخاطبِ فراکلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی و نیز پیشرفته اش را بر آن ها بار می کند. لذا بااینکه هردو مخاطبینی منفردند، مخاطبِ فراکلاسیک، مخاطبی است دارای حالاتِ ذهنیِ پیچیده تر.
تحلیل دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
99 - 110
حوزههای تخصصی:
دست نگاره ها مهم ترین ابزار بیان ایده، بازنمای ایده های ذهنی و تفکر طراحان معماری است. ارتقای دست نگاره ها، همواره موردتوجه متخصصان آموزش معماری هست. دست نگاره به قدرت شناختی طراح معماری در تفکر و پردازش شناختی وابسته است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی بود. روش پژوهش ترکیبی کمی (توصیفی – همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونه دست نگاره های دانشجویان) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه های همدان بود. 162 دانشجو به عنوان نمونه به شیوه ی در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات پاسخ دادند. دست نگاره های مفهومی نیز توسط دو داور ارزیابی شدند. داده ها با روش آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد سبک پردازش تجربی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را ندارد، ولی سبک پردازش عقلانی و تفکر سیستمی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را دارند.
نمودی از تلاقی ادبیّات و معماری در الگوهای متقارن گنبد مسجد شیخ لطف الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
270 - 293
حوزههای تخصصی:
انسان براساس فطرت خویش زیبایی طلب است و احساس التذاذ از زیبایی هر چیزی یا شخصی، حاصل درک نظم و هارمونی موجود در آن است. در مباحث زیبایی شناسی برای زیبا شمردن یک اثر یا پدیده، عوامل مختلفی را از قبیل تقارن، توازن، تناوب، تناسب، تکرار، تضاد و... می توان در نظر گرفت. تق ارن به عن وان یکی از اساسی ترین پایه های هنر و زیبایی در درک نظم بین اجزا، در اکثریّت علوم و هنرها نقش انکارناپذیری ایفا می کند. از آن جمله می توان از علوم و هنرهایی مانند ریاضی، هندسه، نجوم، معماری، موسیقی، نقّاشی، فرش بافی، طرّاحی، تذهیب، منبت کاری، ادبیّات و... یاد کرد. از بررسی های این پژوهش این گونه برمی آید که در بین دو هنر اسلامی ایرانی ادبیّات و معماری از جهات الفاظ و مفاهیم، اشتراکات و بده بستان های زیادی وجود دارد. گاهی ادبیّات با بهره گیری از طرح ها و الگوهای معماری در خلق صورخیال، تصاویر بدیعی می سازد و گاهی معماری در آفرینش برخی از نقوش و طرّاحی بناها و حتی خط نوشته ها از الفاظ و مفاهیم ادبیّات استفاده می کند. در این پژوهش با ابزار کتابخانه ای و به شیوه سندپژوهی و تحلیل داده ها پس از ذکر مواردی از اشتراکات ادبیّات فارسی و معماری، نمود مفاهیم ادبی را در الگوهای متقارن گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان بررسی شده است.اهداف پژوهش:بررسی اشتراکات و مشابهات بین ادبیّات و معماری.بیان مفاهیم ادبی موجود در الگوی های متقارن گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان.سؤالات پژوهش:ادبیّات و معماری در چه زمینه ها و مواردی با هم مشابهت دارند؟در نقش های گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان چه مفاهیم متعالی ادبی و عرفانی نهفته است؟
تحلیل سیر هفت وادی عرفان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
491 - 502
حوزههای تخصصی:
ﻋﺎم ﺗﺮیﻦ، ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی، ﻓﻀﺎی ﻃﺒیﻌﺖ ﻣﺨﻠﻮق ﺧﺪاوﻧﺪی اﺳﺖ که ﺑیﺸﺘﺮیﻦ ﻗﺪاﺳﺖ را به وسیله حق بودنش، ارائه ﻣی کﻨﺪ. ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی، مکانی اﺳﺖ کﻪ در آن، ﺟﻬﺎن ﻣﺎ و ﺟﻬﺎن دیﮕﺮ با یکدیگر مرتبط ﻣیﺷﻮند و با تصور اینکه از آﻏﺎز، ﺗﺼﻮیﺮ ﺳﻪ ﻣﻨﻄﻘه کیﻬﺎﻧی از ذﻫﻦ ﺑﺸﺮ گذشته است، این موضوع تصدیق گشته است کﻪ ﭼﻮن ﺑﻪﻫﻢ پیوسته نیستند، پس ﭘیﻮﺳﺘﮕی ﻣیﺎن آن ها ﻧﺎﻣﻤکﻦ اﺳﺖ، زیرا در وﻫﻠه ﻧﺨﺴﺖ، ﮔﺬار از ﻣﺮﺗﺒﻪ ای ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒه دیﮕﺮ و ﺧﺎﺻﻪ ﮔﺬار از زﻣیﻦ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن، ﻓﻘﻂ در ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی ﻋﺒﺎدﺗﮕﺎه اﻣکﺎن ﭘﺬیﺮ است. ایﻦ اﻣکﺎن ﮔﺬر از ﻣﺮﺗﺒﻪای ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒه دیﮕﺮ را می توان در ﻋﺒﺎدﺗﮕﺎه ﻫﺎیی از ﻗﺒیﻞ آرامگاه ها مشاهده کرد. در این راستا، فرضیه مطرح شده در نیل به هدف پژوهش، این است که با سیر هفت وادی عرفان از طریق عناصر معمارانه در آرامگاه شیخ عبدالصمد نظنز می تواند ابزاری برای تداوم فرهنگی سنت ساخت بناهای قدسی در دوران کنونی باشد. از این رو، در پژوهش حاضر از روش تحقیق پساساختار گرایانه و تفسیری استفاده شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که هفت وادی عرفان از نگاه عطار که طلب، عشق، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا است که به غیر از فرم و هندسه این بنا، در جای جای این آرامگاه این هفت وادی به ارزنده ترین شکل موردتوجه معمار بوده است.اهداف پژوهش:فهم انحاء حضور به هفت وادی عرفان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز.بررسی چگونگی ایجاد فضای قدسی براساس عرفان.سؤالات پژوهش:حضور هفت وادی عرفان را چگونه می توان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز تبیین کرد؟آموزه های عرفان در تداوم فرهنگی ساخت بناهای قدسی چه نقشی می تواند داشته باشد؟
تحلیل عناصر نمادین گیاهی و هندسی سنگ قبرهای سفید چاه بهشهر
حوزههای تخصصی:
سنگ قبرهای قدیمی قبرستان های ایران، حاوی نشانه هایی هستند که انتقال دهنده فرهنگ و باورهای ایرانی است. پژوهش حاضر به بررسی نقوش نمادین سنگ قبرهای قبرستان سفیدچاه بهشهر می پردازد. مسئله اصلی تحقیق، شناخت مفاهیم نمادین نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی حکاکی شده بر سنگ قبرهای قبرستان سفیدچاه، یکی از آرامگاه های قدیمی شمال ایران است. همچنین بررسی پیشینه تصویری این نقوش نیز مورد توجه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه تحلیل داده ها، کیفی است. برای خوانش دقیق تر، این نقش ها با نقوش آثار کهن مارلیک در شمال ایران و آثار ایلامی در جنوب ایران مطابقت داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نمادهای گیاهی، حیوانی و هندسی موجود بر سنگ قبرهای سفیدچاه با مفهوم باروری و فراوانی همراه، و بدین جهت با مفهوم فلسفی تجدیدحیات مرتبط است. برخی نقوش، عناصر اصلی طبیعت مانند آب، زمین، آسمان، خورشید و درخت زندگی را بازنمایی می کنند. این مفاهیم با عقیده و باور ایرانیان به تجدیدحیات انسان و رستاخیز مرتبط است. پیشینه تصویری این نقوش را می توان در آثار باستانی متعلق به هزاره سوم و دوم ق.م مشاهده کرد. شباهت نقوش سنگ قبرهای سفیدچاه، هرچند با اجرایی خام دستانه و ابتدایی، با آثار باستانی ایلام و مارلیک، تداوم حیات سبکی از نقش پردازی را نشان می دهد که ریشه در هنرهای کهن ایران دارد.
مطالعه تطبیقی دیدگاه شهید مرتضی آوینی و محمد مددپور در نقد سینمای دینی
حوزههای تخصصی:
شهید سید مرتضی آوینی و مرحوم محمد محمد پور دو منتقد و نظریه پرداز سینمای ایران ،نظرگاه متفاوتی به سینما و سینمای دینی دارند. آن ها از دیدگاه یک متفکر و فیلم سازو نویسنده ایرانی سعی در بازتعریف ماهیت سینما و مفهوم سینمای دینی و نسبت آن با دین داشته اند .کماکان تدوی ن نظریه ها در س ینمای ایران توسط منتقدین و سینماگران وجود داشته ولی نظریات مختلف در سینمای دینی و رشد دیدگاه های ایشان نسبت به نظریه سینمای دینی همچنان دارای اشکالات مختلفی بوده و هنوز نظریه های کارآمدی در این حوزه تدوین نشده است. بنابراین ضروری است که محققین حوزوی و دانشگاهی و اهالی هنر و رسانه در مطالعات خویش بیش ازپیش به تحقیق و تحلیل سینمای دینی بپردازند. در این پژوهش همت بر آن بوده نحوه تعامل نگرش ها و مؤلفه ها و عناصر دینی و شبه دینی باهدف ی افتن اصلی ترین تفاوت ها و تشابهات در نگرش سید مرتضی آوینی و محمد مدد پور به سینمای دینی و تحلیل انتقادی دیدگاه های این دو نظریه پرداز موردتحقیق قرار گیرد. به این منظور، رابطه سینما و دین ، نظرات مشترک و امکان تحقق سینمای دینی در دیدگاه شهید سید مرتضی آوینی و مرحوم محمد محمد پور موردبررسی قرار می گیرد.روش این پژوهش برمبنای ه دف بنی ادین اس ت و ب ه لح اظ روش اجرای ی از شیوه توصیفی تطبیقی بهره برده است. جامعه هدف پژوهش مطالعات سینمای دین ی و آثار و تألیفات این دو نظریه پرداز به زب ان فارسی بوده است .پرداختن به نظریات مدد پور به واسطه نگاه حکمی و فلسفی و همچنین تلاش برای گسترش و تعمیق نظریات شهید مرتضی آوینی رخ داده است. روش انجام پژوهش این گونه است که ابتدا آثار مکتوب نظریه پردازان س ینمای دین ی به صورت کامل تحلیل شده است. سپس، عوامل تطبیق از میان آثار استخراج شده اس ت و نظرات دو طیف نظریه پردازان در خصوص آن بیان شده است. دو عامل تطبیق، "رابطه سینما و دین" و "نسبت میان فرم و محتوا" ، در سینمای دینی بوده است. سپس، با توجه ب ه تحلی ل نظریات در خصوص این دو عامل، دیدگاه های طرح شده از سوی این دو نظریه پرداز موردنقد قرار می گیرد و نقاط قوت و ضعف نظریات بررسی می شود .
آسیب شناسی بازاری شدن قالی های عشایری استان فارس با تأکید بر الیاف مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
قالی های عشایری استان فارس به عنوان یکی از تولیدات عشایری مهم ایران، نمودی از هویت، فرهنگ، آداب و رسوم و هنرهای بومی و کاربردی این عشایر هستند. در سال های گذشته، نفوذ سلیقه و معیارهای جامعهٔ بازار در فرایند تولید قالی های عشایری فارس تأثیرات قابل توجهی داشته است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، دور شدن قالی های عشایری فارس از شاخصه های فرهنگی و بومی خویش تحت تأثیر جامعهٔ بازار بوده و هدف از پژوهش، شناخت عوامل زمینه ساز تغییرات هویتی و فرهنگی در مؤلفه های فنی قالی های عشایری فارس است. سؤال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی تبعات بازاری شدن در الیاف مصرفی قالی های عشایری فارس است. پژوهش به لحاظ روش برخورد با داده ها از نوع کیفی است که با استفاده از داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و مصاحبه های کیفی با مطلعین کلیدی، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اندیشه های انتقادی مکتب فرانکفورت به انجام رسیده است. جامعهٔ آماری تحقیق شامل ۵0 نمونه از قالی های بافته شده در جغرافیای عشایری استان فارس است که به شیوهٔ هدفمند و با نمونه گیری حداکثریِ در دسترس، انتخاب و در راستای سوالات تحقیق موردمطالعه واقع شدند. نتایج نشان می دهند در چند دههٔ اخیر یکجانشینی عشایر، تغییر در سبک زندگی، نفوذ مظاهر زندگی ماشینی و مهم تر از همه تولید قالی به قصد عرضه در بازار، باعث شده ابعاد فنی و الیاف مصرفی قالی های عشایری فارس دچار تغییرات اساسی شوند. تداوم و تثبیت این تغییرات موجب انحراف از مبانی هویتی و شناخته شدهٔ قالی های عشایری فارس شده است. مصادیق بازاری شدن قالی های عشایری فارس عبارتند از: تولید قالی با الیاف صنعتی و ماشینی، اولویت دادن به سلیقهٔ مخاطب و تغییر در الیاف مصرفی، ازبین رفتن هویت بومی و فرهنگی قالی های اصیل عشایر، که به یکسان سازی مبانی هویتی و کم رنگ شدن مزیت های جغرافیایی و فرهنگی قالی های عشایری و تبدیل آن ها به کالاهای بازاری منجر شده اند.
ارزیابی کیفی وضعیت پاسخ به شرایط اضطراری در زمان وقوع رویدادهای طبیعانه لرزه ای در شهر تهران با کمک از درس آموزی های حاصله از حوادث گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
18 - 34
حوزههای تخصصی:
دهه های اخیر با تولد و رشد صنایع جهان شاهد اثرات مخرب ناشی از تاثیر رویدادهای شدید طبیعی بر روی کارخانه های صنعتی بوده است و تبعات و وقایع ناشی از حواث رویداده باعث جلب توجه بسیار به این دسته نوظهور از رویدادهای فنآورانه ناشی از وقایع طبیعی (رویدادهای طبیعانه) شده است. عدم آمادگی برای مواجهه با این دسته از رویدادها و سردرگمی برای تصمیم گیری در ارائه پاسخ مناسب به شرایط موجود توسط تصمیم گیرندگان کلان و نیروهای پاسخ اضطراری و مردم همیشه مشاهده شده است که دلایل مختلفی از جمله چند رشته ای بودن موضوع، نوظهور بودن و کم بودن آمار این رویدادها، ناکافی بودن اطلاعات تخصصی و اتخاذ رویکردهایی مشابه با حوادث فرآیندی را می توان برای آن نام برد. انواع خرابی های زیرساخت ها و شریان های حیاتی به دلیل وقوع رخداد طبیعی از موارد برجسته و مشکلات عدید و موانع موجود در پاسخگویی لازم به شرایط روی داده می باشد. در این مقاله به بررسی رویدادهای طبیعانه لرزه ای رویداده در سایر کشورها پرداخته می شود و پس از مرور شرح رویدادها، وضعیت پاسخ در شرایط اضطراری مورد بررسی و دسته بندی قرار گرفته است. با استفاده از سایر مطالعات صورت گرفته وضعیت شریان های حیاتی و زیرساخت ها مورد بررسی قرار می گیرد وضعیت پاسخ به شرایط اضطراری در صورت وقوع رویداد طبیعانه لرزه ای محتمل در شهر تهران مورد بحث قرار می گیرد.
مطالعه نقش درخت ویسبوبیش در ترمه کرمانی دوره قاجار از منظر اسطوره شناسی تمثیلی کروزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
77 - 89
حوزههای تخصصی:
نقش مایه ویسبوبیش به عنوان الگو و مدل همواره بر آثار هنری بازنمایی می شود، اما تاکنون به نحوه شکل گیری اولیه این نقش مایه و ترکیب بندی آن با دیگر عناصر با رویکرد مطالعات فرهنگی پرداخته نشده است. رویکرد مطالعات فرهنگی بر تمامی عناصری که فرهنگ خطاب می شوند، از جمله اساطیر، تاکید دارد و روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر نیز امکان مطالعه ساخت مند آن ها را فراهم کرده است. ازآنجاکه ویسبوبیش در بسیاری از دست بافته های قاجاری بازنمایی شده، پژوهش حاضر به منظور دست یابی به ماهیت اولیه اش، آن را با روش تمثیلی کروزر، و بر روی یک نمونه شال ترمه قاجاری واکاوی نموده است. بر این اساس، پرسش اصلی این است: از منظر اسطوره شناسی کروزر که رمزگرایی میان آیکون و ایدوس را مبنای دانش اساطیر می داند، چه ارتباطی میان ویسبوبیش و بازنمایی آن بر آثار دوره قاجار وجود دارد؟روش تحقیق در این پژوهشِ بنیادین به صورت توصیفی-تحلیلی، و گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای خواهد بود. بنابر این پژوهش، میان مفهوم جاودانگی و آفرینش/ ایدوس و درخت ویسبوبیش ترمه کرمان/ ایکون رابطه ای تمثیلی برقرار است و در نهایت می توان گفت علت نمونه ای استفاده از طرح ویبوبیش در ترمه قاجاری نام برده، دستیابی ذهن بافنده و مخاطب به نامیرایی و زندگی ازلی و ابدی است. [i] Icon[ii] Idos[iii] Mythical relationship
مطالعه و تحلیل هنر چرم دوزی در معماری و دکوراسیون داخلی ایران در عصر کنونی
حوزههای تخصصی:
چرم دوزی یا سراجی یکی از پر طرفدارترین و به روزترین صنایع دستی در ایران است که در صنعت مد جایگاه ویژه ای دارد. چرم طبیعی ظاهری منحصر به فرد داشته و دارای بافتی است که با گذر زمان خاص تر نیز می شود و در هر مکانی با کاربردش ظاهری فراتر از انتظار را ایجاد می کند و در تمام اتاق ها و جزئیات دکوراسیون قابل استفاده است. استفاده از چرم در دکوراسیون داخلی امتیازات فراوانی دارد که بسیاری از افراد اطلاعی از آن ندارند. با توجه به جایگاه ایران در صنایع دستی جهان، می توان از این موقعیت در جهت معرفی هر چه بیشتر فرهنگ و تمدن ایران در جهان استفاده نمود و با به روز کردن کاربرد چرم، ازخروج چرم به صورت خام از کشور جلوگیری کرد. هدف این مقاله، تحلیل و بررسی جایگاه هنر چرم در دکوراسیون داخلی و همچنین تبیین گونه های کاربرد هنر چرم در تزئینات داخلی می باشد. سوالی که در این جا مطرح است، این است که هنر چرم در معماری و دکوراسیون داخلی چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش، گردآوری اطلاعات، با روش کتابخانه ای انجام شده است و تحلیل و توصیف، با روش کیفی صورت پذیرفته است. این پژوهش نشان می دهد که امروزه هنرچرم دوزی کاربرد های نوینی درعرصه دکوراسیون داخلی، اثاثیه، بسته بندی و زیورآلات دارد که کم تر مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی گونه های معنایی در منظر یادمانی معاصر (مطالعه موردی: مناظر یادمانی صد ساله اخیر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
75 - 86
حوزههای تخصصی:
رویکردهای نوین بین المللی در طراحی منظر یادمانهای معاصر، از لحاظ معنایی دارای طراحی تخصصی منظر در فضاهای عمومی شهری هستند که در مناظر یادمانی ایران این امر نیازمند مطالعات جامع در این زمینه می باشد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل گونه شناسی معانی صریح و ضمنی منظر یادمانی معاصر در مصادیق یک سده اخیر ایران است. بر این اساس معانی صریح منظرعینی از طریق «گونه های کالبدی یادمانی»، معانی ضمنی منظر ذهنی به واسطه «گونه های روایی یادمانی» و همچنین معانی صریح-ضمنی با «گونه های کهن الگویی یادمانها» مطالعه شده است. به منظور شکل گیری مدل فرضی، دسته بندی گونه ها براساس بررسی متون انجام شده و جهت آزمون مدل فرضی، تمامی مولفه های استخراجی، با انتخاب تصادفی دو نمونه موردی، به شیوه قیاسی مورد تحلیل قرارگرفته است. پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیلی-تطبیقی و انتخاب نمونه ها با ابزار مشاهده، بررسی متون و مصاحبه بامتخصصین حوزه معماری منظر و معماری صورت گرفته است. یافته ها بیانگرآن است که درگونه شناسی مناظر یادمانی معاصرایران، گونه های کالبدی شامل «گونه های مقیاس کلان، مقیاس میانی و مقیاس خرد شهری»، گونه های روایی حامل «گونه های روایی-ارزشی جمعی، روایی-مکانی و روایی-فردی» و گونه های آرکی تایپی دربرگیرنده «گونه های نور-آب، گنبد-طاق، قبرتهی و استلا» می باشد.
واکاوی راهبردهای نهادی دستیابی به اهداف طرح مجموعه ی شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
119 - 154
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری و ناهمگونی فضایی بسیار شدید بین شهر تهران و سایر سکونتگاه های واقع در منطقه شهری تهران موجب افزایش افتراق و کاهش عدالت فضایی در منطقه کلان شهری تهران شده است. ازاین رو پژوهش حاضر در نظر دارد تا عوامل تأثیرگذار در تحقق اهداف طرح مجموعه شهری در نظام مدیریت منطقه کلان شهری تهران را با رویکرد نهادی و با روش فراترکیب استخراج کند. در این پژوهش با بررسی سیستماتیک کلیه ی مقالات منتشرشده در مجلات علمی-پژوهشی با موضوع مجموعه شهری در دوره ی زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰، یافته های حاصل از ۲۳ مطالعه با روش فراترکیب جمع آوری و مهم ترین عوامل با رویکرد تحلیل محتوای جهت دار شناسایی شدند. به این صورت، نگاه خبرگان به وضعیت موجود مجموعه ی شهری تهران یکپارچه و پیشنهاد ها در دو بعد تغییر نهادی و توافق نهادی دسته بندی شد. نتایج نشان داد که اصلاح ساختار سازمانی مجموعه ی شهری تهران به عنوان ضروری ترین گام مبین تأکید بر رویکرد تغییر نهادی است. از سوی دیگر نتایج در سطح متغیرها بر الگوی توسعه ی چندمرکزی در راستای تغییر نهادی در سیستم های برنامه ریزی، لزوم مدیریت جامع و یکپارچه منطقه کلان شهری و حرکت به سوی حکمروایی منطقه ی کلان شهری، تمرکززدایی و ایجاد یک شبکه ی عملکردی چندسویه، شفافیت و پاسخگویی و تشریک مساعی تأکید دارد.
مقایسه انتقادی نظریه معاصرسازی در تجارب جهانی کیفیت بخشی به بافت های کهن شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۲-۹۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: نظریه معاصرسازی امروزه به عنوان به یکی از جدیدترین نظریه ها، کاربرد معماری معاصر در فرآیند اقدام در بافت های باارزش فرهنگی و تاریخی را پیشنهاد می دهد. چالش برانگیزترین موضوع در این میان، شناسایی تفاوت ها و شباهت های این نظریه، با سایر نظرات رقیب و تحلیل نقاط قوت و ضعف آن است. هدف اصلی پژوهش، بازخوانی نظریه معاصرسازی برای کیفیت بخشی به بافت های کهن از طریق در تجربه ارزش آفرینی برای میراث معماری معاصر است. روش ها: راهبرد تحقیق حاضر، راهبرد استدلال منطقی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که از تاکتیک مقایسه تطبیقی برای پیشبرد مراحل تحقیق استفاده می شود. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریه معماری سرآمد و نظریه معاصرسازی از این رو، پژوهش با مقایسه تطبیقی نظریات رقیب، به تحلیل و بازخوانی نقاط قوت و ضعف نظریه معاصرسازی می پردازد. یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش در دو حوزه شامل حوزه نظام فرمی (کالبدی – ساختاری) و نظام محتوایی (1- اقتصادی، 2- اجتماعی و 3- زیست محیطی) نشان می دهد که نظریه معاصرسازی می تواند بهتر از نظریه های رقیب مانند بازسازی، نوسازی، بهسازی و بازآفرینی؛ در مقوله کیفیت بخشی به بافت های تاریخی و فرهنگی عمل کرده، کیفیت زندگی ساکنان را افزایش دهد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریه معاصرسازی با تاکید بر رویکردهای طراحانه و ارزش های معماری معاصر، باعث افزایش کیفیت به بافت های تاریخی و فرهنگی شود؛ همراه با تاکید همزمان بر نظام فرمی و نظام محتوایی.
بازطراحی میراث صنعتی با رویکرد بهینه سازی بهره وری نور روز و آسایش بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۲۵-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
اهداف: استفاده دوباره از بناهای میراثی بهترین استراتژی برای حفظ آن می باشد. عدم توجه به بناهای میراث صنعتی به نسبت بناهای میراثی دیگر سبب تخریب آنان شده است در حالیکه با مقیاس عظیم آن میتوان کاربری متناسب داد. به علاوه این بناها معمولا استاندارد های نور روز را برای سلامت و بهره وری فراهم نمی کنند. واکاوی وضعیت نور روز و چاره اندیشی برای کاهش خیرگی و استفاده بهینه از نور روز به جای نور مصنوعی می باشد. روش ها: مطالعه موردی، ساختمان دیگ بخار قدیم در مجموعه کارخانه نساجی قائمشهر در استان مازندران است. مدلسازی ساختمان با راینو و گرسهاپر انجام شده و نور روز در پلاگین هانی بی و لیدی باگ براساس رادیانس شبیه سازی شده است. پارامترهای طراحی سایبان پنجره برای لوور افقی و عمودی به ترتیب پهنای تیغه ها، فاصله ی بین آنان و زاویه مورد بررسی قرار گرفته و برای قاب ، پهنا، در نظر گرفته شده است. این پارامترها به روش بهینه سازی دستی مورد بررسی قرار گرفته و با بررسی دقیق و اعتبار سنجی به انتخاب بهتر سایبانِ برای بهره وری هر چه بهتر می انجامد. یافته ها: به کمک سیستم های سایبان می توان به کاهش خیرگی و همزمان وجود نور کافی در فضا دست یافت. از میان سایبان ها لوور عمودی بیشترین تاثیر را در کاهش خیرگی گزارش می دهد. نتیجه گیری: نتیجه به عنوان راهنمای طراحی برای ساختمان های میراث صنعتی در اقلیم نیمه گرمسیری مرطوب ارائه می شود تا با کمترین مداخله بتوان از بنا استفاده دوباره کرد.