مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
فرایند طراحی
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
30-40
حوزه های تخصصی:
در عصر صفوی، تحت تأثیر مکتب اصفهان و ب هویژه رواج و گسترش اندیشه های معنایی شیعی، نقش مخاطب در ادراک فضا اهمیت عمده ای یافت که این مهم در ساخت بناهای متفاوت ازجمله مساجد این دوره، آشکار است. در مسجد شیخ لطف الله، عاوه بر توجه به اهمیت نقش مخاطب، فرآیند شرکت دادن او در جریانِ ادراک فضا و درگیرکردن حرکت او با کانسپت معماری نیز قابل مشاهده است که این امر از طریق ایجاد تعادل پویا صورت گرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی، به بررسی جایگاه مسجد شیخ لط فالله از منظر فرآیند فکری در طراحی پیوسته معماری و شهر می پردازد. مسئلهآ غازینا ین پژوهش، بررسی دلایل عدولا ین بناا زا رزش های غالب معماریا یرانیا زجمله تقارن و تعادل محوری و گرایش به نوعی تعادل ناپایدار در طراحی است. نتایج تحلیل نشان می دهد که این بنا با هدف ایجاد رابطه ای جدید میان مخاطب، به عنوان فاعل شناسا و ایجاد فرآیند ادرا کی پیوسته میان شهر و بنا، به طرح تعادل ناپایدار در طراحی پرداخته تا زنجیره پیوسته ای را از تجارب بیرونی فرم و تجارب درونی فضا شکل داده و مخاطب را در کنشی فعال با مفاهیم درونی ساختمان درگیر نموده و او را به جزیی از این فرآیند ادرا کی بدل سازد.
طراحی به مثابه حل مسئله؛ مدلی مبتنی بر سوابق طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل طراحی بر خلاف مسائل علوم تجربی، دارای ماهیتی بدساختار و بدتعریف بوده و مسیرهای شفاف و چارچوب های از پیش تعیین شده ای برای حل آن ها وجود ندارد. با توجه به این که طراحان مبتدی فاقد تجربه کافی در مواجهه با این مسائل هستند، ممکن است در حل آن ها دچار سردرگمی شده و به کپی برداری و یا تبعیت کامل از رویکرد مدرس روی آورند که نتیجه آن ممانعت از ارتقاء مهارت و خلاقیت در آن ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راهکاری برای تغییر ماهیت مسئله بد ساختار طراحی به مسئله ای نسبتاً خوش ساختار و بهره گیری از آن در آموزش طراحان مبتدی بوده است. این هدف با تبیین مدلی جهت قاب بندی مسئله طراحی با بهره گیری از نمونه آثار پیشین طراحی که اصطلاحاً سوابق طراحی نامیده می شود، پی گرفته شد. این مدل پیشنهادی بر اساس روش تحقیق شبه تجربی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور ابتدا 28 نفر از دانشجویان ترم 4 رشته معماری در دو گروه شاهد و آزمون دسته بندی شدند، سپس اعضاء گروه شاهد بدون بهره گیری از سوابق طراحی و تنها بر پایه تجارب قبلی و اعضاء گروه آزمون با استفاده از مدل پیشنهادی و بر اساس ترکیب نمونه هایی از سوابق طراحی، تمرین مورد نظر را انجام دادند. نتایج حاصل نشان داد طرحواره های گروه آزمون در مقایسه با طرحواره های گروه شاهد میانگین امتیاز بالاتری را کسب کردند. همچنین بهره گیری از مدل پیشنهادی موجب کاهش احتمال تقلید و افزایش تنوع در طرحواره های گروه آزمون گردید.
تعیین پارامترها و شاخص های مساله محوری در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
283 - 298
حوزه های تخصصی:
طراحی در معماری تحت تأثیر عوامل مختلفی تکوین یافته است. هر طراحی دارای ویژگی های منحصر به خود است. با این حال مؤلفه زمان و تحولات فرهنگی و اجتماعی تبدیل به عاملی مهم در مواجه با فرایند طراحی معماری است. مسئله قابل بررسی در این پژوهش شناخت تکوین فرایند طراحی معماری است. روش انجام این پژوهش، استفاده از مطالعات اسنادی و روش توصیفی تحلیلی، مدل ها و نظری های فرایند طراحی معماری بر اساس سیر تاریخی آنها است. یافته های پژوهش نشان می دهد یکی از مهمترین نقطه ضعف های مدل های رایج فرایند طراحی معماری، خطی بودن سیر حرکت از مساله به راه حل بوده و این امر منجر به عدم تحلیل جوانب مسئله و عدم تطبیق راه حل ها با مسئله گشته و طراح را تشویق به تقدم الگوهای گزینشی برای هدایت فرایند تصمیم گیری نموده است. در برخی مدل ها، سیر خطی مسئله به راه حل در حالتی افراط آمیز منجر به واسازی مسئله اصلی به مسائل خرد و تولید راه حل های غیرکاربردی گردیده که در عمل پاسخ دهنده مسائل طراحی نمی باشد. نتایج پژوهش منجر به تبیین و طبقه بندی پارامترها و شاخص های مساله محوری در فرایند طراحی معماری گردیده که با تعریف و تبیین ریزپارامترهای ذیل هر دسته، این پژوهش را در مسیر ایجاد خلاقیت در کشف متدها و روش های جدید و نوآورانه برای مسئله گشایی در فرایند طراحی معماری هدایت کرده است. اهداف پژوهش: 1.شناسایی پارامترها و شاخص های مسئله محوری در فرایند طراحی معماری. 2.بررسی امکان دستیابی به مدل های جامع طراحی معماری. سؤالات پژوهش: 1.فرایند طراحی در معماری دارای چه پارامترهایی است؟ 2.چگونه می توان با مطالعه فرایند طراحی معماری به مدل های جامع طراحی معماری دست یافت؟
ارزیابی تأثیر کاربرد طراحی پژوهی بر فرایند کارگاه های طراحی معماری (مطالعه موردی: دانشجویان طرح یک معماری، مقطع کارشناسی ارشد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
73 - 88
حوزه های تخصصی:
طراحی پژوهی، رویکردی ضروری برای طراحی معماری در حال و آینده است. این مقاله به رابطه بین پژوهش و فرآیند طراحی معماری می پردازد. هدف از این تحقیق، استفاده از پژوهش به صورت کاربردی و بهینه سازی فرایند آموزش است. بدین منظور مدلی برای استفاده از طراحی پژوهی در کارگاه های طراحی معماری ارائه شد. آزمون کاربست این مدل با استفاده از یک طرح تحقیق شبه آزمایشی پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه انجام شد نمونه های این تحقیق، 48 نفر از دانشجویان طرح یک معماری مقطع کارشناسی ارشد بود که در دو نیم سال مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند؛ با آزمون این مدل در کارگاه های معماری، این راهکار به نتایج عملی پیوند داده شد. نمرات ارزیابی دانشجویان به روش آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، تجزیه وتحلیل شد. یافته های این تحقیق نشان دهنده تأثیر مثبت پژوهش بر بالا رفتن کیفیت طراحی و توسعه دانش است. تحلیل ارزیابی داده های تحقیق، نشان دهنده برتری مطالعات ترکیبی در طبقه بندی پژوهش بود.
تبیین الگوی فرایند طراحی فردمحور و مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای تفاوت های شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
43 - 58
حوزه های تخصصی:
بخشی از خطاهای آموزش طراحی معماری ناشی از نادیده گرفتن قابلیت های دانشجو و انجام برنامه های آموزشی هماهنگ است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل فرایند طراحی و مدل آموزش دروس طراحی معماری بر مبنای تفاوت های فردی است. از طریق نظریه زمینه ای و با استفاده از یک پرسش نامه چند وجهی در میان مدرسان جوان دروس طراحی معماری، با کدگذاری باز از میان 472 مفهوم اولیه مستخرج از مبانی نظری و مطالعات میدانی، 83 مقوله محوری و در پی آن 9 مقوله عمده تولید گردید و در مدل پارادایمی، مقوله هسته با عنوان فرایند فرد محور طراحی حاصل شد. با استفاده از مفاهیم سازنده نظریه و پارادایم مارپیچ گونه فرایند طراحی، مدل فرایند فرد محور طراحی که کنشی است میان ویژگی های فردی تدوین گردید. رسالت یاد دهندگان شناخت این ویژگی ها و ارتقای آن در راستای اهداف طراحانه است. در انتها راهکارهای آموزشی در قالب مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای این تفاوت ها ارائه شد.
بررسی فرایند طراحی پروژهگر دشگری موزه معدنِ روی نروژ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
43 - 48
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری بخش مهمی از فعالیت ها و درآمدهای جوامع را به خود اختصاص داده است و نقش آن هر روزه پررنگ تر می شود. در همین راستا، معماری منظر به عنوان رشته ای نوپا در عرصه طراحی محیط های طبیعی و مصنوع، باعث ایجاد خصوصیات ویژه ای برای این عرصه شده است. در واقع مهم ترین پرسش پیش رو چگونگی ایجاد تلفیق و هماهنگی میان موضوعات گوناگون و دانش وسیع مرتبط با معماری منظر است و این که چگونه می توان به این گستره دانش نظم بخشید و آن را به کار گرفت؟ لذا در این پژوهش ساز و کارهایی با تکیه بر مفهوم نگرش سیستماتیک، مدل سازی و الگو برای غلبه بر مشکل پیچیدگی و گستردگی مفاهیم در جریان طراحی، مورد بررسی قرار گرفته است تا با پیوند آن ها بتوان در نهایت چارچوبی مناسب و قابل تعمیم جهت به کارگیری در طراحی منظر مکان های دارای توانمندی گردشگری پیشنهاد نمود. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی است و با کدگذاری مفاهیم و داده های گرد آوری شده از منابع کتابخانه ای و بررسی متون و اسناد موجود در پایگاه های اطلاعات علمی انجام شده است. در نهایت این پژوهش در پی آن است تا از ورای نقد و نگاه به فرایند طراحی و ایجاد هماهنگی میان دانش های وسیع مرتبط با معماری منظر، کلیات طرح منظرین موزه معدن روی نروژ و لایه های منظرین آن را به عنوان یک پروژه گردشگری و منظرین طبیعی-اجتماعی با دو ایده کلان طراحی یعنی زمینه گرایی و نمایش رد پای تاریخ بررسی کند. این ایده ها به واسطه ابزارهایی مانند بهره گیری از مصالح بومی، کمترین مداخله در حین ساخت و اجرای طرح، چشم انداز های متنوع، رنگ و بافت های برگرفته از کالبد و تضاد های نوری در معدن، پیش ساخته سازی در تمامی قطعات و بررسی فرایند کار در معدن، در این موزه تحقق یافته اند.
معماری اندیشه، از ایده تا کانسپت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
25 - 34
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به جایگاه« ایده» و «کانسپت» در معماری و چگونگی تبدیل اندیشه و خیال بر پایه متن به فضای معماری، می پردازد. روش پژوهش در این تحقیق به صورت تحلیل محتوا با تکیه بر نشانه شناسی لایه ای وتحلیل سه گانه پانوفسی در تمامی لایه های هم نشین است. فرآیند حاصل از این تحقیق به این نتیجه دست یافته است که ایده، تفکر اولیه و غالب طرح بوده و استراتژی برخورد با آن است در حالیکه کانسپت به معنادار کردن ایده و تحقق پذیری آن می پردازد و به نوعی تاکتیک محسوب می شود. ایده پس از عبور از متن، بینامتنیت، زیباشناسی، نشانه شناسی، زبانشناسی، فلسفه و روانشناسی به کانسپت های متعدد می رسد. سپس در فرایندی پیچیده، مسیر خود را از اشراق آغاز کرده و در سلسله مراتبی خاص آن را به حکمت، علم و دانش، تقلیل داده و به فرم تبدیل می کند.
الگوی آموزش معماری بر اساس نظریه قابلیت های محیطی گیبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
75 - 84
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، چالش مورد کاوش، یافتن ساختارهایی نظری، منتج از انگاره های علوم رفتاری به منظور بهبود روش آموزشِ فرایند طراحی معماری و ساخت چارچوبی نظری – عملی به منظور تغییر در رویکردها و تقابل با عدم تحول و سکون در نظریه پردازی حوزه روشِ آموزشِ معماری است. افزون براین، هدفِ پژوهش، تعریف و شناسایی شاخصه های منتج از نظریه قابلیت های محیطی گیبسون (افردنس) برای کاربرد در راستای مسئله یادشده است که با بازبینی نظریه ها و رویکردهای مرتبط با آن به حدود مطلوب و نامطلوب، همراه با شناسایی وجه های پنهان و آشکار قابلیت ها، پرداخته شده است. بر این پایه، ویژگی های به کاررفته از نظریه مذکور، دربرگیرنده محدودیت های شناختی، فرهنگی، منطقی، معنایی، ادراکی، کالبدی، طبیعی و انسانی است. روش در این پژوهش به کارگیری ره آوردهای برآمده از بررسی های توصیفی- استنتاجی به منظور دسترسی به نوعی تحلیل استنتاجی – مدل سازی سازمان دهی شده است و سرانجام به ارائه الگویی (مدل) فراگیر برای آموزشِ فرایند طراحی در کارگاه معماری پرداخته شده است.
استعاره به مثابه امتداد قیاس و شیوه استدلال طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
49 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : اگرچه حوزه فرایندپژوهی جوان است اما پژوهش های این حوزه سیر تحولی پرفرازونشیبی را طی کرده اند که محل بازنمایی تنوع شیوه های فکری و نظری حاکم بر آن است. غالب پژوهش ها با رویکرد تحلیلی و نگاه تجزیه گرا تجربه های امر طراحی را تشریح کرده اند. در این پژوهش ها، غالباً از شیوه اندیشیدن به مسئله طراحی غفلت شده است. به موجب همین نگاه تجزیه گرا، جوهره فرایندها از دست خواهد رفت اما فرایند طراحی خود شیوه ای از اندیشه ورزی است. لاجرم، فرایند طراحی، فارغ از شناخت ناشی از تلاش های فرایندپژوهان، شیوه های استدلال منطقی را در ازای نیل به هدف خود به استخدام درخواهد آورد. به همین واسطه این پژوهش تلاش دارد تا به چیستی نسبت میان قیاس واستعاره به مثابه روش استدلالی پی ببرد. همینطور به این پرسش پاسخ دهد که تأثیر استعاره، به مثابه روش استدلالی در خلق اثر معماری چیست؟ هدف پژوهش : شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش پژوهش : در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتیجه گیری : در این پژوهش در دو به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی پرداخته و طبق یافته های آن، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در یک سازوکار چهاربخشی معین، نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص، قیاس منجر به خلق اصالت و معنای مضاعف در اثر معماری می شود.هدف: شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش تحقیق: در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج: پژوهش حاضر به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی طبق یافته های این پژوهش، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در سازوکار چهاربخشی ای معیّن نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص قیاس منجر به خلق اصالت در اثر معماری می شود.
سامانه محصول - خدمت؛ از مفاهیم اولیه تا فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
7 - 22
حوزه های تخصصی:
چند دهه است که طراحی خدمات به حوزه طراحی صنعتی معرفی شده است و به علت درجه اهمیت و مزایای ترکیب محصولات و خدمات در پاسخ به نیازها و ارزش های کاربران و همچنین بهبود جایگاه اقتصادی شرکت ها، تقریباً از دهه 1990 میلادی، بر طراحی و کاربرد سامانه های محصول – خدمت تأکید شده است و پژوهش های متعددی به منظور شفافیت مفاهیم مرتبط و ارائه فرایند طراحی، انجام پذیرفته است. بر این اساس در سطح آموزش دانشگاهی نیز تعداد پروژه ها و پایان نامه های مرتبط با طراحی خدمات و طراحی سامانه های محصول – خدمت افزایش یافته است؛ اما متأسفانه به علت ناکافی بودن اطلاعات دانشجویان در خصوص مبانی این حوزه و فرایندهای مناسب و کاربردی، مشکلات زیادی در روند انجام و نتایج آنها مشاهده می شود. لذا هدف این مقاله، ارائه مفاهیم اولیه و کاربردی درباره سامانه محصول - خدمت و همچنین معرفی یکی از بهترین فرایندهای طراحی پی. اس. اس. به همراه مثال های کاربردی است؛ بنابراین ضمن بیان درجه اهمیت پی. اس. اس. در دنیای امروز، مفهوم، ویژگی ها و مزایای طراحی خدمات به عنوان عامل زمینه ساز توسعه سامانه های محصول - خدمت تشریح شده است، سپس اجزا این سامانه، مزایا و چالش ها، انواع پی. اس. اس. و مفهوم یکپارچگی دو فرایند طراحی محصول و خدمت در این سامانه معرفی شده و در پایان، یکی از فرایندهای مطرح شده در ادبیات این حوزه که از وضوح، دقت و جامعیت بیشتری برخوردار است، به همراه مثال های کاربردی ارائه شده است تا بتواند در اختیار دانشجویان و طراحان قرار گیرد.
تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.
تأثیر طراحی با دست آزاد (اسکچ) در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
75 - 85
حوزه های تخصصی:
طراحی روندی در حال تبدیل، ترجمه و تعامل ایده ها و نظرات درونی طراح به شکل اسکچ می باشد. اسکچ بخشی حیاتی در مرحله طراحی مفهومی توسعه محصول جدید بوده و در کمک به ذهن در انتقال اطلاعات گزاره ای توصیفی به اطلاعات نمایشی نقش مؤثری دارد. فرایند بیان تصویری، مکالمه ای با خود تلقی می شود که در آن سه عضو مغز، دست و چشم به همراه طرح به صورت اسکچ بر روی صفحه کاغذ در یک پروسه استدلال بصری با هم در ارتباط هستند. اسکچ ها ارزیابی و تفسیر یک تحلیل طراحی بدون حذف سایر گزینه ها را امکان پذیر ساخته و ضمن تسهیل حرکت از یک ایده به ایده دیگر، از تثبیت زودرس جلوگیری کرده و به حل مشکلات و استخراج ایده کمک می نمایند. اسکچ ها به تفکر دقیق درباره عملکردهای موجود و بازبینی آنها ادامه می دهند و روابط جدید فضایی را کشف و روابط قدیمی را بازبینی می کنند. استفاده از دفترچه اسکچ، روش مناسبی برای جمع آوری زبان تصویری و مشاهدات دقیق است، زیرا دیدن را نسبت به نگاه کردن برتری می بخشد. در این پژوهش به شناخت دقیق خصوصیات اسکچ، نقش، جایگاه و تأثیر آن به عنوان یک ابزار کارآمد در فرایند طراحی پرداخته، و در ادامه راهکارهای مناسبی در خصوص ارتقاء کیفیت فرایند طراحی ارائه خواهد شد.
چارچوب شاهد محور فرایند طراحی مشارکتی در بازسازی های مسکن دایم پس از زمین لرزه های گیلان- زنجان 69، ورزقان 91 و کرمانشاه 96(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۵۰-۳۵
حوزه های تخصصی:
بازسازی ها به عنوان مهمترین فرایند پاسخگو به آسیب های حاصل از زمین لرزه ها مطرح می شوند. موفقیت در فرایند بازسازی نیازمند دانش کافی متولیان آن از بستر آسیب دیده و سطوح بالایی از مشارکت بازماندگان در بازسازی مسکن است. زمان نیز به عنوان عامل کلیدی در مراحل بازسازی نقش حیاتی داشته و تسریع روند آن را با وجود فشارهای سیاسی و اقتصادی میسر می نماید. در این میان در اکثر بازسازی های انجام شده، تفکر محصول گرا بیشتر مورد توجه قرار دارد. در تفکر محصول گرا نقطه پایان برای پروژه های بازسازی در نظر گرفته می شود و محوریت فرایند با رویکرد چرخه ای یا اسپیرالی ارتقا یابنده دیده نمی شود. این امر موجب ایجاد شکاف میان کاربران (بازماندگان)، طراحان و تأمین کنندگان مالی در بازسازی می گردد. عدم نظارت بر ساخت منطقه آسیب دیده نیز منجر به افزایش آسیب پذیری فیزیکی و عدم دستیابی به اهداف ساخت بهتر از قبل، می شود. در این مقاله چارچوب پیشنهادی فرایند طراحی مشارکتی بازسازی مسکن بازماندگان زمین لرزه بررسی شده است. روش تحقیق آمیخته (عمدتاً کیفی) و با استفاده از تحلیل محتوای برگرفته از مصاحبه های نیمه ساختارمند و عمیق با بهره برداران و مشاهدات در روستاهای بازسازی شده در سه دوره زمانی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت می باشد. یافته ها نشان می دهند که تقلیل شکاف بین کاربران (بازماندگان) و طراحان، در سیاستگذاری بازسازی، با در نظر گرفتن سه مرحله امکان پذیر می باشد. در تبیین این مراحل، مرحله اول چرخه ای از طراحی با افزایش آسیب پذیری های عمدتاً کالبدی، پیش از وقوع زمین لرزه است. مرحله دوم روندی خطی از ساخت مسکن و افزایش نگرش های محصول گرا می باشد. این مرحله به منظور ارایه پاسخ سریع به حجم عظیم نیاز به ساخت وساز، پس از تخریب های گسترده در زلزله ها شکل می گیرد. در این راستا فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وارد بر منطقه آسیب دیده در زمان رسمی تعیین شده برای بازسازی از طرف متولیان آن مدیریت می شود. مرحله سوم که دارای ماهیتی مارپیچی ارتقا یابنده (اسپیرال) از فرایند طراحی مسکن است، پس از اتمام زمان رسمی بازسازی شکل می گیرد. باید توجه داشت که اقدامات بازماندگان در ایجاد تغییر به منظور تطبیق بیشتر کالبد با معیشت، فرهنگ و هویت افراد در این مرحله تأثیرگذار است.
تبیین راهکارهای موثر در بکارگیری ادراکات حسی در فرایند طراحی معماری با رویکرد پدیده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۲۶۴-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
در رویکرد پدیده شناختی توجه به ماهیت پدیده مهم است. در نتیجه ثبت داده ها و قابلیت های محیط به گونه ای که بتوانند خواص خود را حفظ نمایند، کلیدی است. از این رو ادراکات حسی و راهکارهای بکارگیری آنها در فرایند طراحی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر ارائه راهکارهای اصلی در تبدیل داده های کمی به کیفی و موثر در روند طراحی پدیده شناسانه و خلق معماری متکی بر ادراکات حسی ملاک عمل است. مسیر اصلی این پژوهش براساس نحوه برخورد با ادراکات حسی موجود در فضا به گونه ای است که بتواند طراح را در روند طراحی بی واسطه با پدیده ها یاری رساند. با توجه به بررسی های صورت گرفته می توان از جمله بهترین راهکارهای دستیابی به این مهم را انتخاب گزینه های حسی در سایت دانست. داده ها می توانند به صورت نقاط و محدوده ها و کریدورهای حسی در سایت عمل نمایند و از نیروهای مستتر در سایت نشات گرفته و طراح را در مسیر طراحی یاری رسانند. اینکه مسیر فرایند طراحی چگونه طراحی گردد و این رویکرد چگونه تاثیر گذار باشد با ارائه مدل های فرایند طراحی که معماران تعریف می نمایند، هماهنگ می گردد.
رویکرد فکری دانشجویان برونگرا و درونگرای معماری در فرآیند طراحی و راهبردهای آموزشی آن
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
121 - 141
برای برقراری تعامل خوب میان استاد و دانشجویان معماری در کارگاه طراحی، توجه به ویژگی های شخصیتی دانشجویان اهمیت زیادی دارد. تفاوت در ویژگی های شخصیتی هر دانشجو روش های آموزشی متناسب با هر یک از آنها را می طلبد. بعضی از استادان معماری به طور ضمنی و تجربی به گوناگونی طبع و تفاوت شخصیت ها در هر دانشجو توجه دارند، اما برخی دیگر از یک قاعده در گفت وگو و خط کشیدن برای همه دانشجویان استفاده می کنند. در این مقاله یکی از ویژگی های مهم شخصیتی دانشجویان معماری؛ یعنی برونگرایی و درونگرایی به عنوان دغدغه ای مهم در تفاوت آموزش هر یک مطرح شده است. هر انسانی درجه ای از برونگرایی و درونگرایی را دارد و در طیفی میان برونگرایی مطلق و درونگرایی مطلق قرار می گیرد؛ اما به دلیل غلبه قابل توجه یکی بر دیگری، به او نسبت برونگرا یا درونگرا داده می شود. پرسش بنیادی آن است که «برونگرا یا درونگرا بودن دانشجوی معماری چه اثری در فرایند طراحی او خواهد داشت و استاد معماری در آموزش هر یک چگونه باید عمل کند؟». روش تحقیق این مطالعه توصیفی، تطبیقی و تحلیلی بود. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، ویژگی های شخصیتی دانشجوی برونگرا و درونگرا برشمرده و مشخص شد که هر یک از این دو گروه چه رویکرد فکری ای در یادگیری طراحی و پیشبرد طرح روی میز دارند و چه آموزش هایی طلب می کنند. هدف این پژوهش کمک به استاد معماری برای هدایت بهتر کارگاه طراحی معماری با توجه به فرضیه تفاوت رویکرد یادگیری طراحی دانشجویان در دو تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا بود و نتیجه مطالعه به جدولی از این تفاوت ها ختم شد. با توجه به افزایش دانشکده های معماری در سال های اخیر و نیاز به استفاده از استادان جوان، تحقیق و نگارش چنین مباحثی ضروری می نماید تا در اختیار آنان قرار گیرد.
تحلیل دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
99 - 110
حوزه های تخصصی:
دست نگاره ها مهم ترین ابزار بیان ایده، بازنمای ایده های ذهنی و تفکر طراحان معماری است. ارتقای دست نگاره ها، همواره موردتوجه متخصصان آموزش معماری هست. دست نگاره به قدرت شناختی طراح معماری در تفکر و پردازش شناختی وابسته است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی بود. روش پژوهش ترکیبی کمی (توصیفی – همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونه دست نگاره های دانشجویان) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه های همدان بود. 162 دانشجو به عنوان نمونه به شیوه ی در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات پاسخ دادند. دست نگاره های مفهومی نیز توسط دو داور ارزیابی شدند. داده ها با روش آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد سبک پردازش تجربی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را ندارد، ولی سبک پردازش عقلانی و تفکر سیستمی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را دارند.
ارائه مدلی از کلیت کنش های طراحان در فرایند طراحی معماری (با هدف اجماع در مدل های پیشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
11 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: این نوشتار مؤید آن بوده که فرایند طراحی به مثابه یکی از موضوعات مشترک در حوزه های طراحی پژوهی، مطالعات طراحی، تفکر طراحی و ... با مدل های متعددی ازسوی صاحب نظران تبیین شده و همین امر نیازمند واکاوی نظرات درجهت رسیدن به اجماع است. هدف پژوهش: این نوشتار به دنبال ارائه کلیتی از کنش های طراحان در فرایند طراحی بوده است؛ یعنی به دنبال آن بوده که طراحان در تبدیل وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب چه می کنند. اما ازآنجاکه، در مدل های پیشین غالباً، این وجه از فرایند با استفاده از فعالیت ها یا مراحل طراحی معرفی شده، مقاله پیش رو نیز در بازشناسی کلیت کنش های طراحان، از همین اجزاء کمک گرفته است. روش پژوهش: این مقاله که ماهیتی مروری دارد، براساس راهبرد استدلال منطقی و برپایه مقایسه مدل های مختلف از فرایند طراحی شکل گرفته است. نتیجه گیری: نتایج مؤید آن بوده که کلیت کنش های طراحان را می توان در مدلی متشکل از مراحل ذهنی (در دو مقطع خودآگاه و ناخودآگاه) و مراحل عینی ( اعم از برنامه ریزی، طراحی، ساخت، راه اندازی، مستندسازی/تحویل) که براساس دو طیف فعالیت های تحلیلی (ارزیابی، قیاس، تجزیه وتحلیل، آزمون و ...) و ترکیبی (آفرینش، حدس، تصور، ترکیب، بیان، استقراء، تولید و ...) وضعیت فعلی را به وضعیت مطلوب تبدیل می کند، تبیین کرد. در این مدل، کلیت کنش های طراحان، علاوه بر ویژگی های اجزای فوق به روابط میان آنها نیز وابسته است. به عبارت دیگر، کلیت کنش های طراحان در فرایند طراحی، چیزی فراتر از تقلیل انجام شده در مدل های پیشین به دو جزء فعالیت ها و مراحل است.
تبیین مفهوم کُرِکسیون در نظام آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
59 - 84
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آموزشِ فرایندمدارِ دروس طراحی معماری که عمدتاً دربردارنده طیفی از فعالیت هاست و ماهیتاً شامل مضامینی نظیر تجرید و عینیت، مسئله یابی و استنباط و استقراء و نتیجه گیری است، بر بسترِ کرکسیون، هدایت و راهبری می شود. سنجش وضعیتِ دانش، بینش و توانش طراحی و ادراک دانشجویانِ معماری در دروس طراحی معماری، مبتنی بر دریافت مفاهیم مطلق از یک سو و روند نسبی سازی آن مفاهیم از سویی دیگر، بر اساس معیارهایی نظیر صورت بندی و اولویت دهی به نظام مسائل طراحی، تبیین رویکردهای حل مسئله و کیفیت پردازش ایده های خلاقانه در هر یک از موضوعات طراحی انجام می شود. روند جاری در نظام آموزش رشته معماری در دانشکده های معماری ایران، شکل گیری نوعی از ابهام در مفهوم کرکسیون را در پی داشته است که نیازمند تحقیق، تعمیق و تدقیق در چگونگی نقد و ارزشیابی های برآمده از کرکسیون است.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد واکاوی مفاهیم نهفته در کرکسیون است تا ضمن تبیین، بررسی و نقد دیدگاه های حاصل از مصاحبه با خِبرگان، ارکان اصلی کرکسیون را برای سنجش توان طراحی دانشجویان صورت بندی کند.روش پژوهش: این تحقیق با رویکرد کیفی به روش نظریه داده بنیاد و با ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. با بهره گیری از نظریه داده بنیاد، داده های حاصل از مصاحبه های اکتشافی با 21 نفر از خِبرگان حوزه آموزش دروس طراحی معماری در دانشگاه های ایران طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، زیرمقوله ها و مقوله ها صورت گرفت. واحدهای معنایی شامل 312 عنوان و کدهای باز در قالب 42 گزاره، مفهوم سازی شد. همچنین زیرمقوله ها مشتمل بر 12 گزاره عمده بود که در مرحله بعد، مقوله ها با 3 هسته استخراج شدند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کرکسیون در نظام آموزش معماری، مفهومی فراتر از تصحیحِ صِرف آثار دانشجویان است و بر سطوح سه گانه «ماهیت»، «راهبرد» و «شیوه های راهبری» استوار می شود.
بررسی دلایل کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی ساختمان در کم رنگ شدن مفاهیم طراحی در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 118
حوزه های تخصصی:
اهداف: بررسی و تحلیل قوانین طراحی با هدف رفع تناقضات و ایرادت، یکی از موضوعات پویا و حائز اهمیت پژوهشی در اکثر نقاط جهان است. تردیدی در لزوم وجود قوانین وجود ندارد، اما سوالی که مطرح است نحوه ی طراحی قوانین مذکور است، به گونه ای که منجر به افت کیفیت و تنش در فرایند پیچیده طراحی نشوند. هدف پژوهش ریشه یابی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی با تمرکز بر مبحث چهارم، در کم رنگ شدن مفاهیم طراحانه در حوزه ساختمان است.
روش ها: پژوهش با رویکرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل محتوی و استدلال منطقی منابع کتابخانه ای انجام شده و چارچوب پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان تعیین شده است.
یافته ها: مقررات ملی از نوع تجویزی هستند که تعیین راه حل ها، عدم انعطاف پذیری و محوریت استانداردها، مهم ترین ویژگی این گونه از مقررات است. تقلیل مسائل حوزه ی طراحی، جایگزین کردن مهارت به جای شناخت، رفع مسئولیت طراحی از طریق تکیه به استانداردها، تعیین حداقل ها به عنوان اهداف و حذف انگیزه برای خلاقیت و نوآوری، دلایل اصلی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی در حوزه طراحی و ساخت است.
نتیجه گیری: ساختار و محتوای مقررات تغییراتی در شیوه ها و کارهای طراحان ایجاد می کند. رویکرد تجویزی با ویژگی های خاص خود، برای تدوین مقررات حوزه ی طراحی معماری مناسب نیست و نیازمند مقرراتی هستیم که طراح را مجاب به تفکر در مسیرهای خاص نکند. محوریت استانداردها، مسائل حوزه طراحی را محدود کرده است و با تنزیل سطح طراحی در حد تکنسین ها، سبب کمرنگ شدن نقش طراحان مبتکر و مفاهیم طراحانه شده و بستر حضور غیرمتخصصان در حوزه طراحی را فراهم کرده است.