فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
111 - 125
حوزههای تخصصی:
درحالی که از اواخر دوره ی قاجار نقاشی ایرانی به تدریج از «درونِ» نسخه های خطی بیرون می آمد و از ادبیات و «متن» فاصله می گرفت، نقاشی قهوه خانه ای به شیوه های گوناگون این پیوند را تجدید کرد. این مقاله به مسئله ی «چگونگی» پیوند متن و تصویر در نقاشی قهوه خانه ای پرداخته و دراین راستا با هدف شناسایی شیوه های تجسم زمانِ روایی در آثار این مکتب از گونه شناسی «فرانس ویکاف» در شناسایی انواع روایت تصویری بهره گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هاست که (1) «چه» گونه هایی از روایتِ تصویری در آثار این مکتب وجود دارد و (2) در این گونه ها «چگونه» زمان روایی به تصویر کشیده شده است؟ بدین منظور با روش توصیفی-تطبیقی 180 نمونه ی منتخب از آثار این مکتب بررسی شد. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته است. در این پژوهش بازنمایی «زمان روایی» در نقاشی های قهوه خانه ای از طریق تطبیق با توالی کنش ها در روایت ادبی بررسی شد و یافته های پژوهش حاکی از وجود هر سه گونه ی روایتِ تصویریِ «تکمیلی»، «مجزا» و «پیوسته» در مجموعه ی آثار این مکتب است. بسیاری از نقاشی های این مکتب با شیوه ی «مجزا» به تصویر «لحظه ی آبستن» از روایت کلامی محدود شده اند و ازاین رو به شکلی ذهنی واجدِ «زمان مندی پنهان» هستند. باتوجه به تمایل بنیادین نقاشان این مکتب به تصویر کلِ روایت، در پاره ای از آثار به شیوه ای بدیع مجموعه صحنه های مجزا از لحظات برجسته ی یک داستان در توالی مکانی در کنار یکدیگر و در «یک» قاب ترکیب می شدند. ازسوی دیگر در برخی آثار قدیمی تر، کلِ روایت کلامی در زمینه ای نامنقطع با تکرار شخصیت های اصلی در تعاقبِ کنش ها بر سطح تابلو به شکل «پیوسته» تصویر می شدند. بنابراین به نظر می رسد نقاشان قهوه خانه ای در برهه ی زمانی کوتاهی با تعمیق و گسترش برخی شیوه های مرسوم («تکمیلی» و «پیوسته») و ابداع گونه هایی دیگر (انواع مختلف ترکیب صحنه های «مجزا») پیوند متن و تصویر در سنت نقاشی ایرانی را از جهت رسوخ «عینی» زمان به تصویر به نقطه ی اوج بی بدیلی رسانده باشد.
بررسی مردم شناسی زیور آلاتِ پوشاک زنان و کودکان ترکمن (زنان حافظ ثروت خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
732 - 751
حوزههای تخصصی:
ترکمن ها در پوشاک و زیورآلات خود بسیار از طبیعت الهام می گیرند. یکی از اهداف متصل کردن زیورآلات به پیراهن، کمک به محافظت از چشم زخم و تقویت صفات نیکو در ترکمن ها بوده است. آ ن ها روی لباس کودکان شان زیورآلاتی به شکل تیر و کمان و شمشیر متصل می کردند تا بدین روش روحیه شادی و جنگجویی را در میان فرزندان خود تقویت کنند. در این پژوهش از رویکردی کیفی و روش میدانی به همراه کمک گرفتن از روش های مشاهده، مصاحبه و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مبانی نظری برگرفته از گرایش انسان شناسی، زیبایی شناسی بومی است؛ بر این اساس از نظریه های اندیشمندانی چون کوت و مارسل موس استفاده شده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که زیورآلات ترکمن که معمولاً از جنس نقره یا ورشو است، به شکل گل یقه برای حفاظت از زن ترکمن یا زیورآلاتی با تولید صدا برای دورکردن نیروهای شر از خانواده ترکمن به خصوص کودکان یا همچون تومار به عنوان جای دعا کاربرد داشته است. نتیجه آنکه این زیورآلات از باورها و عقاید شمنیسم و توتمیسم آن ها در گذشته نشأت گرفته و بر پوشاک متصل می شده است و جنبه محافظت دارد. اهداف پژوهش:بررسی مردم شناسانه زیورآلات پوشاک زنان و کودکان ترکمن.بررسی نقش باورهای ترکمن در زیورآلات پوشاک زنان و کودکان ترکمن.سؤالات پژوهش: بررسی مردم شناسی باورها و عقاید ترکمن در ارتباط با زیورآلات متصل به پوشاک آن ها چگونه است؟باورهای ترکمن در مورد زیورآلات چگونه کاربرد پیدا کرده است؟
تبیین الگوی ابعاد کیفیت زندگی در فضای شهری با رویکرد ارتقای شاخص های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۴۷-۲۸
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ارتقا شاخص های کیفی فضا امری است که از اواخر دهه 80 میلادی وارد ادبیات شهرسازی گشته است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که ارتقای کیفیت زندگی در واقعیت امری است که شهرسازان و مدیران شهری همواره باید به دنبال آن باشند. هدف این پژوهش بنیادی(اثباتی) تبیین شاخص هایی مشخص و کاربردی برای پژوهش های هنجاری و عملیاتی آتی است. از همین رو در این مقاله سعی شده با مرور ادبیات جهانی و داخلی به طبقه بندی شاخص های کیفیت زندگی پرداخته و این واژه را از قالبی کاملا مفهومی و انتزاعی خارج نموده و مولفه های عینی و ذهنی آن که در پژوهش ها باید مد نظر قرار گیرند را استخراج نماید. در ابتدا شاخص ها با توجه به مبانی موجود و شاخص های جهانی موجود با کمک تحلیل محتوا و استخراج کلیدواژه های استفاده شده توسط نظریه پردازان شاخص این موضوع که در برخی موارد دارای تفاوت ها و شباهت هایی هستند، مشخص گشتند. شاخص های کیفیت در دو بعد ذهنی و عینی در ابتدا طبقه بندی گشتند و شش مولفه اقتصادی، اجتماعی، محیطی، زیست محیطی، بهداشتی و حمل و نقل تقسیم گردیده و ارتباط میان این ابعاد و مولفه ها در چارچوب نظری مشخص گردیدند. شاخص های استخراج شده در هر قسمت از مبانی نظری با مصاحبه از صاحب نظران و با توجه به بستر و زمینه ایران به ویژه میدان تجریش و فرهنگ و قشر مخاطب آن تدقیق گشته و در نهایت مدل مفهومی و چارچوب نظری از شاخص های ارتقای کیفی محیط به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی ارائه گشته است تا گامی برای پژوهش های عملی در این حوزه برای پژوهشگران باشد.
تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث در موقعیت آستانه: انیمیشن های منتخب دیزنی (2012- 2021 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شخصیت های مؤنث در نقش شخصیت اصلی انیمیشن ها توانسته اند با تصمیمات سرنوشت ساز در بحران ها و موقعیت های خاص، حس باورپذیری و همذات پنداری مخاطبین را تقویت نمایند. بنابراین و با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطب، بررسی عناصر جذابیت و باورپذیری شخصیت های اصلی در انیمیشن های مطرح به ویژه تولیدات اخیر شرکت والت دیزنی اهمیت می یابد. مسئله ی مهم نحوه یا چگونگی تصویرسازی این شخصیت ها با توجه به وقایع و نقاط عطف داستان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، به شیوه ی اسنادی و بر اساس هدف پژوهش که شناخت تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث برمبنای نظریه موقعیت آستانه ای باختین است؛ به بررسی شش شخصیت اصلی در انیمیشن های شجاع، یخ زده، زوتوپیا، موآنا و افسون پرداخته است. با مشخص نمودن مراتب موقعیت آستانه ای باختین و یافته های حاصل از ویژگی های رفتاری، بصری و تصویرسازی شخصیت، چنین نتیجه می شود که؛ تصویرسازی و کنش های شخصیت اصلی در جهت تقویت پیام داستان و روشن نمودن تلاش او در رسیدن به اهداف و آرزوهایش در هماهنگی با لحظه ی بحرانی و تصمیم نهایی تعریف می شود. به طوری که شخصیت با قرار گرفتن در موقعیت آستانه ای بتواند پیام داستان را به مخاطب انتقال دهد و بیش ترین تأثیر را در باورپذیری او داشته باشد.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای سامان دهی فضایی–مکانی سکونتگاه های غیر رسمی صورت پذیرفت. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به صورت تلفیقی از روش های کمی و کیفی اقدام به تجزیه وتحلیل اطلاعات گردید. نمونه تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری می باشد که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا از تحلیل سوات و پس ازآن از ماتریس QSPM استفاده گردید. در ادامه نیز از آزمون T–test جهت ارزیابی وضعیت موجود سکونتگاه غیر رسمی تپه مراد آب کرج استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. در ادامه با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) اقدام به تدوین راهبرد سامان دهی فضایی–مکانی این سکونتگاه پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. همچنین بر اساس نتایج حاصل از برنامه ریزی استراتژیک کمی، 5 راهبرد جهت سامان دهی سکونتگاه غیر رسمی در تپه مراد آب کرج شناسایی گردید که شامل: تهیه طرح مطالعاتی جامع سامان دهی مرتبط با بازآفرینی شهری پایدار در قالب برنامه جامع اقدام مشترک با توجه به سطوح زمانی کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت و مشخص کردن نقش هرکدام از سازمان ها و نهادهای دولتی، خصوصی و مشارکت مردمی؛ تسهیل ورود بخش خصوصی به پروژه های بازآفرینی شهری؛ سامان دهی محلات سکونتگاه های غیر رسمی؛ استفاده از ظرفیت های ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی جهت بازآفرینی محلات هدف و ایجاد اشتغال؛ افزایش امنیت و جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی از طریق حضور پذیر نمودن فضاهای شهری موجود در محلات می باشد. به علاوه نتایج حاصل از آزمون t–test نشان داد که هیچ یک از شاخص های مطرح شده در این سکونتگاه در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و میانگین نمرات به دست آمده از پاسخگویان در سطح معناداری 01/0 کمتر از میانگین نظری می باشد.
واکاوی اثرات پروژه های محرک توسعه در میزان رضایتمندی شهروندان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، هم زمان با توسعه رویکرد بازآفرینی شهری، گرایش به پروژه های محرک خردمقیاس نیز افزایش یافته است. این نوع پروژه ها که در مقیاس محله و متناسب با ظرفیت های قابل تحمل نظام های محلی تعریف می شوند، بر پایه مشارکت همه سویه و سرمایه اجتماعی انجام می گیرند. هدف: برآورد پیامدهای ناشی از احیای کارخانه کبریت سازی زنجان و تغییر کاربری آن به موزه، در رضایت شهروندان. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی تهیه شده است و شاخص های تحقیق در سه بعد سکونتی، فعالیتی و کالبدی و هفت عامل شأن سکونتی ب اف ت، وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی، وضعیت فعالیتی، وضعیت اقتصادی، نوسازی کالبدی، وضعیت عمومی بافت و سرمایه گذاری و ساخت وساز تعیین شده اند. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای 18 سال زنجان هستند که 384 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران در سه گروه کسبه و ساکنین محلات مجاور کارخانه کبریت سازی زنجان، سازمان ها و نهادهای بهره بردار و بازدیدکنندگان موزه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و با بهره گیری از مدل رضایت- اهمیت انجام پذیرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مطالعاتی این تحقیق، شهر زنجان است که پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان به عنوان یک پروژه محرک توسعه در مقیاس خرد و با کمترین مداخله در درون بافت مرکزی آن انجام پذیرفته است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد بین میزان رضایت- اهمیت شاخص های تحقیق در گروه های سه گانه هدف تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که اهمیت عامل «وضعیت عمومی بافت» با امتیاز بالاتر از سطح میانگین بیش از سایر عوامل و اهمیت عامل «وضعیت فعالیتی» با امتیاز پایین تر از سطح میانگین کمتر از بقیه بوده است. در این پروژه فقط عامل «وضعیت محیطی و کالبدی مسکن» با داشتن اختلاف میانگین مثبت توانسته است رضایت گروه های هدف را به نسبت اهمیتی که برای آن قائل اند، جلب کند ولی بقیه عوامل با اهمیت خود فاصله داشته و دارای اختلاف میانگین منفی بوده اند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که رضایت مخاطبان و اهمیت شاخص های ارزیابی ازنظر آن ها شکافی دارد که ازنظر آماری معنادار است. این شکاف نشان دهنده عدم توفیق برنامه ریزان در تأمین حد مطلوب شاخص هایی از پروژه مطالعه شده است که برای مخاطبان آن ها اهمیت و اولویت دارند. برای دستیابی به حد مطلوب ازنظر شهروندان منابع باید برای بهسازی شاخص هایی به کار گرفته شوند که درسطح پایین تری از انتظار مردم قرار دارند و درمنطقه نیازمند ارتقاء و تقویت قرارگرفته اند؛ همچنین وضعیت شاخص هایی که در منطقه ادامه عملکرد قرارگرفته اند، حفظ و تقویت شود تا فضایی مطلوب برای تأمین نیاز شهروندان فراهم گردد.
بررسی تطبیقی مشروعیت یابی ایلخانان و تیموریان با تکیه بر گرایش به تشیع در کتیبه های بناهای این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
432 - 451
حوزههای تخصصی:
اساس و پایه هر حکومت و حاکمیت، مشروعیت آن است. مشروعیت از یک سو به ایجاد حق حاکمیت برای حاکمان و از سوی دیگر، موجب شناسایی و پذیرش این حق از سوی عامه مردم را منجر می شود. در ایران دوران اسلامی، حاکمان مشروعیت خود را از خلیفگان عرب و در مواردی به صورت استیلا و گاه رویکرد به پیشینه تاریخ باستانی اخذ می کردند تا اینکه یورش مغولان، منابع مشروعیت را متحول ساخت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا به تطبیق روند مشروعیت یابی ایلخانان مغول با تیموریان و براساس استفاده از توان و جاذبه فرهنگی تشیع بپردازد. نتایج تحقیق نشانگر این معنا است که هرچند هر دو دودمان حکومتگر از پتانسیل های تشیع برای مقاصد سیاسی و جذب فرهنگی در جامعه اکثریت بهره برداری را کردند اما فقیهان شیعه همراهی و مساعدت بیشتری با ایلخانان داشتند تا با تیموریان. این امر به رشد تشیع از جنبه آزادی عمل شیعیان یا اتحاد تشیع و تصوف در عصر ایلخانی کمک زیادی نمود. از سوی دیگر، ایلخانان و تیموریان بر ساخت بناهای مذهبی و انعکاس مضامین دینی در معماری این دوره تلاش های وافری در مشروعیت یابی داشتند.اهداف پژوهشی:بررسی روند مشروعیت یابی ایلخانان مغول و تیموریان براساس استفاده از توان و جاذبه فرهنگی تشیع.بررسی چگونگی مشروعیت یابی ایلخانان و تیموریان با تکیه بر کتیبه های بناهای این دوره.سؤالات پژوهش:روند مشروعیت یابی ایلخانان مغول و تیموریان براساس بهره بری از توان و جاذبه فرهنگی تشیع به چه صورت بوده است؟مشروعیت یابی ایلخانان و تیموریان با تکیه بر کتیبه های بناهای این دوره چگونه بود؟
بررسی تطبیقی آثار کامبیز درم بخش و سید مسعود شجاعی طباطبایی در دوران کرونا با رویکرد نشانه شناسی امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
141 - 153
حوزههای تخصصی:
در جریان شیوع ویروس کرونا و دوران قرنطینه، هنرمندانی همچون کامبیز درم بخش و سید مسعود شجاعی طباطبایی، روایت های فردی خود را از این فاجعه به تصویر کشیده اند تا در آینده نزدیک و دور برای مطالعات مختلف در دسترس باشد. در فرآیند تحقیق در آثار کرونانگاری هنرمندان ایرانی آثار کامبیزدرمبخش و سیدمسعود شجاعی طباطبایی بیشترین مشابهت و تطبیق را با هم داشتند و نشانه های تصویری آثارشان، گفتمانی را در متن و ذهن مخاطب ایجاد نموده که به شکل گیری مفهومی مشترک از کرونا کمک می کند. نشانه شناسی با هرچه که نشانه تلقی می شود سر و کار دارد، واژه ها، صداها، تصاویر، ایماها، ژستها، اشارات و نظایر اینها می توانند نشانه باشند. مسئله مورد پژوهش در این مقاله، مطالعه نشانه ها، تحلیل و تطبیق معانی آثار کرونانگاری این دو هنرمند با استفاده از رویکرد نظری امبرتو اکو در کاربست هنر در جامعه آماری معین است و هدف مقاله حاضر، تحلیل فرایند شکل گیری معنا به واسطه مطالعه نشانه ها از طریق رمزگان تصویری اکو در آثار کامبیزدرمبخش و سیدمسعود شجاعی طباطبایی است و این سوال ها دنبال می شود که: 1- در آثار کرونانگاری درم بخش و شجاعی نشانه ها چگونه در تعامل با یکدیگر گفتمان ایجاد کرده اند؟ و 2- آثار کرونانگاری درم بخش و شجاعی در لایه های زیرین معنایی خود، چه مناسباتی را بازگو می نماید؟ مقاله حاضر به روش نشانه شناسی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است و با انطباق رمزگان دهگانه اکو با جزئیات تصویر 8 اثر کرونانگاری از درم بخش و شجاعی، نگاه گفتمانی را که این نشانه ها ارائه می دهند، بازگو می نماییم. نتایج تحقیق نشان می دهد که کرونا نگاری های دو هنرمند مذکور با زبان کاریکاتور که کوتاه ترین وسیله پیام رسانی جهان است، در بازنمایی کرونا، نگاهی اجتماعی، شمایلی و توصیفی را متأثر و مؤکد بر ریشه های فرهنگی و اجتماعی ارائه داده اند و می توان بیان نمود نشانه های لایه ای و رمزگان بصری امکان خوانش ویژه ای را برای مخاطب فراهم نموده است که با قرار دادن نشانه ها در کنار یکدیگر، معنا را در این فرایند گفتمان ایجاد کند.
مطالعه و تحلیل تحولات تاریخی هنر - صنعت دستیِ موتابی در شهرستان میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
197 - 212
حوزههای تخصصی:
به تابیدن موی بز برای تولید محصولات مستقیمی چون قاتمه، طناب، بارپیچ و محصولات غیرمستقیمی مانند لتِ سیاه چادر، خورجین، جُل گاو، رونکی الاغ، و جهاز شتر، موتابی گفته می شود. قدمت این هنر - صنعت دستی در بفروئیه که یکی از کانون های اصلی آن در کشور می باشد را می توان دست کم بیش از دو قرن دانست. مسئله اصلی این پژوهش، نشان دادن سیر تحولات تاریخی این هنر - صنعت در بفروئیه میبد می باشد. هدف از این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، علاوه بر شناخت بهتر موتابی و تحولات تاریخی آن، هویت بخشی به اصحاب این هنر - صنعت و فراهم نمودن مقدمات رونق مجدد آن در اشکال و صورت های به روزتر می باشد. یافته های این پژوهش که داده های آن به روش های میدانی و کتابخانه ای و با ابزار مشاهده، مصاحبه، عکاسی و فیش برداری فراهم آمده است، نشان می دهد که از حدود دههٔ 40 خورشیدی و با ورود انرژی برق، ماشین آلات و اتومبیل به بفروئیه، به تدریج همهٔ محورهای مربوط به موتابی از جمله چگونگی تهیهٔ موی بز، حمل ونقل آن، فرایند تولید، محصولات تولیدی، بازارهای مصرف، نرخ اشتغال و جایگاه آن در اقتصاد، پایگاه اجتماعی شاغلان به این هنر - صنعت و اعتبار شهر بفروئیه دچار دگرگونی شده است. تقویت روحیه و اعتماد به نفس موتاب های بفروئی، کمک به شفاف شدن این نکته که موتابی هنوز هم صفت دستی بودن خود را به طور کامل داراست و هم چنین کمک به فراهم آوردن مقدمات ثبت بفروئیه به عنوان شهر ملی موتابی را می توان از دستاوردهای این پژوهش دانست.
تحلیل قالیچه لیلی و مجنون با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
81 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کشف و تبیین مناسبات و روابط بینامتنی و برگرفتگی از عناصر و نشانه های پیش متن درمتن انتخابی است که در فرآیند مطالعه یک قالیچه تصویری با موضوع لیلی و مجنون براساس بیش متنیت ژنتی با متون درون رشته ای (قالیچه های پیش متن و بیش متن) و میان رشته ای (سه نگاره)، مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. بدین روی، پرسش اصلی پژوهش این است که: برگرفتگی از متون درون رشته ای و میان رشته ای چگونه قابل تبیین است و این که نشانه های کلامی و تصویری موجود درآن، برچه چیزی دلالت دارد؟ مهم ترین یافته های این پژوهش چنین است: طراحان قالیچه های لیلی ومجنون از منابع پیشین هم چون پیش-متن های ادبی و تصویری درطراحی این آثار هم برمبنای همان گونگی(تقلید) و تراگونگی(تغییر)، و مهم تر خلق نشانه ها(نقوش) و صحنه های روایی پیرامونی و حاشیه ای برمبنای خلاقیت و نوآوری فردی، بهره برده اند. قالیچه مورد مطالعه در برگرفتگی از پیش-متن های درون رشته ای توأمان دارای تقلید و انواع تغییرات شکلی و فرمی و هم چنین تغییرات (گونه افزایشی) است.هم چنین در ارتباط با پیش متن های میان رشته ای(نگاره ها)، نیز نقاش ضمن وفاداری به منابع ادبی پیشین، سعی درایجاد خلاقیت و آفرینش فضایی مثالی و آرمانی از داستان لیلی ومجنون است. این پژوهش ازنوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و جستجو درپایگاه های معتبر اینترنتی است.
به سوی تبیین مفهوم مکان سازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد.
روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
بررسی منظره پردازیِ سه نگاره از لیلی و مجنون (خمسه نظامی) بر اساس اصل تناظر عالم کبیر و عالم صغیر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگرش سنتی یعنی نگرش برآمده از سنن و وحی الهی باور بر این بود که عالم و آدم هر دو جلوه حق و عالم به عنوان انسان کبیر و انسان به عنوان عالم صغیر هستند. این منظر، اصل دیگری را در پی دارد و آن تطابق میان عالم کبیر و عالم صغیر است. بر اساس آموزه های وحیانی و تفاسیر دینی و عرفانی، جهان دارای سلسله مراتب و هر یک از مراتب به عنوان رمز مرتبه بالاتر، هم جزئاً و هم کلاً دارای مطابقت هستند. مسئله تحقیق این است که نگاره های نگارگری ایرانی و اسلامی از منظر چنین نگرشی که به تناظر عوالم صغیر و کبیر معتقد است، چگونه دیده و تبیین می شود؟ همه تصورات نگارگر اعم از عقلی و خیالی و دریافت های حسّی، همه و همه چیزی جز جلوات حق نیست. نگارگر عارف، به دلیل حضور در زیست جهان سنتی خواسته یا ناخواسته متأثر از این روح دست به آفرینش گری می زند و نگاره او به نحوی دلالت به حق دارد. در این پژوهش سعی برآنست تا از این منظر به تحلیل سه اثر از نگاره های مکتب تبریز دو که با داستان لیلی و مجنون در ارتباط اند بپردازیم. هدف پژوهش حاضر، شناخت و ارائه مؤلفه های تصویری در تناظر بین عالم کبیر و عالم صغیر نگارگر تعلیم یافته در مکتب عرفان اسلامی برای تحلیل نگارگری ایرانی و یافتن نتایج نوین از آن است. این تحقیق از حیث چیستی، کیفی و از لحاظ ابزار، عِلّی و تفسیری است و تعلیل و تفسیر هم مبتنی بر آموزه های ابن عربی است. شیوه گرد آوری اطلاعات به روش مشاهده و مطالعه منابع مکتوب چاپی و الکترونیکی است. نتایج حاصله نشان می دهد که اکثر نگاره ها صرفاً انعکاس جهان بیرونی و یا روایت نیست، بلکه به ارتباط بین «انسان- عالم طبیعت- خداوند» اشاره دارد. گویی نگارگر، آیینه گردانی این دو عالم در برابر هم و سریان عشق را در ارکان هستی به تصویر می کشد. آنجاست که خیال انسان به پدیدههای محسوس در منظره پردازی ها به دیده رمز می نگرد و نگاره ها مانند خواب، تعبیر و تفسیر می شود.
بررسی سطح مشارکت های مردمی در مدیریت پسماند محله با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده در بازیافت (نمونه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۵۶-۴۱
حوزههای تخصصی:
در اکثر کلانشهر های ایران افزایش روز افزون جمعیت و ازدیاد و توسعه فعالیت های صنعتی، تجاری و خدماتی از سوی دیگر، منجر به تولید مقادیر زیادی مواد زائد در شهرها شده است. به طور کلی در کشور ما روزانه بیش از 60 هزار تن زباله تولید می شود که این مقدار در مقایسه با سایر کشورهای جهان بیشتر است، اما مدیریت پسماند و خط پردازش زباله از رشد کمتری برخوردار بوده است. بازیافت از مهمترین اقدامات جهت مدیریت مواد جامد زائد شهری میباشد . به منظور مدیریت صحیح این فرآیند ضروریست تا عوامل تأثیرگذار بر رفتار بازیافت شناسایی شود . لذا هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر بر رفتار مشارکتی بازیافت در مدیریت پسماند شهر شیرازو تعیین ضریب مهمترین عامل بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده می باشد . جامعه آماری تحقیق ، با توجه به هدف تحقیق شامل شهروندان شهر شیراز می باشد . حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب 95 % و مقدار خطای 05 / 0 تعداد 384 نفر انتخاب گردید و این نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته است . برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات و آزمون نرمال بودن داده ها ، با استفاده از نرم افزار spss و Lisrel اقدام گردید . با توجه به نتایج تحقیق ، متغییر نگرش مثبت با مقدار آماره T بدست آمده 26 / 3 و ضریب مسیر ( 38/0= β ) ، متغییر هنجارهای ذهنی مقدار آماره T بدست آمده 86 / 4 و ضریب مسیر ( 25/0=β ) و متغیر کنترل رفتاری درک شده با مقدار آماره T بدست آمده 18 / 8 و ضریب مسیر ( 59/0=β ) تاثیر مثبت و مستقیمی بر نگرش بازیافت دارند و همچنین متغییر قصد بازیافت با مقدار آماره T بدست آمده 79 / 7 و ضریب مسیر ( 34/0=β ) تاثیر مثبت و مستقیمی بر رفتار بازیافتی دارند . قویترین پیشگویی کننده قصد بازیافت و مهمترین عامل تاثیر گذار بر آن کنترل رفتار درک شده است .
مطالعه تطبیقی دو روایت موسیقایی از ابن خردادبه و مسعودی (نشانه هایی از وجود یک متن پهلوی درباره موسیقی دوره ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان تمام روایت های موجود درباره الحان ساسانی دو روایت در رساله اللهو و الملاهی نوشته ابن خردادبه و مروج الذهب و معادن الجوهر نوشته علی بن حسین مسعودی وجود دارد که علاوه بر ذکر نام الحان درباره چیستی آن ها نیز گزارش کوتاهی آمده است. بین متن مسعودی و ابن خردادبه همسانی و ناهمسانی های مهمی وجود دارد. با توجه به رأی پژوهشگرانی که متن مسعودی را رونوشت متن ابن خردادبه می دانند و با در نظر گرفتن هم روزگار بودن دو نویسنده وجود این ناهمسانی ها پذیرفتنی نیست. مطالعه نسخه های متعدد از متن مسعودی نیز احتمال خطای رونویسان و مصححان را از بین می برد. چرایی وجود این همسانی و ناهمسانی های پرسش اصلی این پژوهش است. تجزیه و تحلیل موارد هم سان و ناهمسان در این دو روایت با استفاده از روش تحلیل روایت های تاریخی نشان داد احتمالا نویسندگان روایات خود را از مقابله و مقایسه متن دیگری نقل کرده اند. متن مرجع مشترکی به دو خط پهلوی و عربی در دست نویسندگان بوده است. شواهد نشان می دهد این دو متن مخدوش و نسخه عربی احتمالا برگردان متن پهلوی و به شیوه نگارشی اوایل اسلام بدون نقطه بوده است. بر اساس دانسته های پیشین از وجود آئین نامه های ساسانی در موضوعات مختلف می توان متن پهلوی مرجع نویسندگان را بخشی از یک آئین نامه موسیقی به شمار آورد.
تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
612 - 624
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه یکی از مباحثی است که پیوسته متکلمان به آن توجه داشته اند. تشبیه در لغت به معنای شبیه کردن، شبیه دانستن و اعتقاد به شباهت دو چیز با یکدیگر است و تنزیه به معنای منزه و مبراکردن، منزه و مبرادانستن و اعتقاد به نزاهت و مبرابودن چیزی از نقص و کمبود و مانند آن است. بحث ها و اختلاف نظرهای بسیاری در موضوع تشبیه و تنزیه موجب اختلافات بسیاری شده که چگونگی و میزان تأثیر تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران یکی از موضوعاتی است که باید برای محققان مشخص گردد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و کوشش می شود که با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی– تطبیقی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، داده ها به حصول نتیجه برسد. از یک سو، اهل حدیث و اشاعره و از سوی دیگر، معتزلیان با قرائت های کاملاً متفاوتی بدین آموزه نظاره کرده اند. گروه اول به سمت تشبیه و گروه دوم به سمت تنزیه سوق یافته اند. باتوجه به اینکه باورها و اعتقادات در شکل گیری هنر اسلامی ایران تأثیرگذار بوده اند، بنابراین این هنر در ادوار تاریخی گوناگون به یکی از این دو رویکرد نزدیک شده یا از آن فاصله گرفته است. سال های اولیه اسلام در ایران این هنرها به باورهای تنزیهی نزدیک تر و کم کم به سمت باورهای تشبیهی حرکت کرده است و در نهایت، بهترین شیوه همان تعادل بین تشبیه و تنزیه است.اهداف پژوهش:1. بازشناسی دیدگاه ها و نظرات مختلف در مورد تشبیه و تنزیه.بررسی تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران.سؤالات پژوهش: چه دیدگاه ها و نظریاتی درباره تشبیه و تنزیه وجود دارند؟چگونه هنر اسلامی ایران تحت تأثیر تشبیه و تنزیه قرار گرفته است؟
نهاد آموزشی و سطح دانش آموختگی: نقش سیاست های آموزشی دانشگاه آزاد واحد ساری در تبیین و توسعه دانش آموختگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
7 - 17
حوزههای تخصصی:
دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یک نهاد آموزشی که بیش از ربع قرن از تأسیس آن می گذرد، نقش گسترده ای در رشد و گسترش و توسعه آموزش و بالابردن سطح دانش آموختگی و تعالی افراد جامعه در ایران دارد. آموزش نیروی انسانی جهت ورود به بازار کار ازجمله فعالیت های دانشگاه ها ازجمله دانشگاه آزاد می باشد، و این فعالیت تأثیر بسیار زیادی بر رشد و توسعه کشور دارد؛ و خود نیز متأثر از این رشد و توسعه گردید و این رشد در دانشگاه به لحاظ کالبدی بسیار ملموس تر و در اذهان عموم جامعه به عنوان حقیقتی انکارناپذیر جا افتاده است. دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر رشد و توسعه خود محیط پیرامون خویش را با خود همراه نمود و نه تنها بر کالبد و پیرامون خویش اثرگذار بوده بلکه در اکثر شهرهای کوچک و متوسط و در حال رشد توانسته ضمن تحمیل خویش بر سایر کاربری ها، مسیر توسعه شهر را تغییر داده و خود عامل تعیین چگونگی شکل گیری بافت های جدید و تکامل بافت های قدیم گردید. روش تحقیق برحسب هدف، کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، اسنادی، و مطالعات میدانی (پرسش نامه) بوده است و جامعه آماری پژوهش هم شامل 370 نفر از ساکنین محلات پیرامونی است ولی جهت اطمینان 400 پرسش نامه توضیح و 385 پرسش نامه به صورت کامل پاسخ داده شد، که برای تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای تحلیلی spss و Excell استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیرگذاری دانشگاه در ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است.اهداف پژوهش:مطالعه نهادینه کردن نقش دانشگاهی و علمی برای این محدوده از شهرستان ساری.بررسی افزایش تأثیرات مثبت و کاستن از تأثیرات منفی دانشگاه بر محلات و روستاهای پیرامونی.سؤالات پژوهش:چگونه می توان با مکان یابی صحیح تأثیرات نامطلوب دانشگاه را کاهش داده و تأثیرات مطلوب آن بر رشد و پیشرفت منطقه را افزایش داد؟تغییر ساختار بافت جمعیتی و هویتی در بافت پیرامون دانشگاه در چه جهت صورت می گیرد؟
بازشناسی ابعاد و جایگاه ژرف ساخت و روساخت در مطالعات الگوی فرم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
22 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر به مثابه متن و طراحی شهری به مثابه زبان ایجاد متن، ابعاد سازنده ی شهر را به دو سطح روساخت و ژرف ساخت دسته بندی می نمایند. روساخت شهر حاصل ژرف ساخت هایی ذهنی و درونی است. روساخت بدون توجه به ژرف ساخت فاقد معنااست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف استخراج مولفه های اثرگذار بر زبان الگوی شهر و در پی یافتن این است که مؤلفه های ژرف ساختی زبان الگوی طراحی شهری کدام اند؟
روش: پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است.
یافته ها: الگوهای روساختی شناسایی شده ی پژوهش عبارتند از الگوی توده وفضا، الگوی کاربری و عملکرد و الگوی دید و منظر. همچنین ابعاد شناسایی شده از ژرف ساخت ها، در این پژوهش، شامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی می باشند. هر یک از این ابعاد مورد مطالعه قرارگرفت و متغیرهای مستقل هر بُعد که بر الگوهای روساختی تأثیر می گذارند، شناسایی گردید. درمجموع تعداد 24 متغیر مستقل از ژرف ساخت های شهری کشف شد که به طور مستقیم بر روساخت های شهر تأثیرگذارند. تعداد 45 متغیر وابسته از مجموعه ی روساخت هایی که به طور مستقیم و قطعی از ژرف ساخت ها تأثیر می پذیرند یافت گردید.
نتیجه گیری: مهم ترین بُعد شکل دهنده به سکونتگاه بُعد فرهنگی است و پس از آن بُعد زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر روساخت می گذارند. همچنین برخی الگوهای روساختی، از چند بُعد ژرف ساختی تأثیر می پذیرند. متغیرهای مستقل یافت شده در این پژوهش به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر زبان الگوی طراحی شهری ، در قالب نموداری ارائه گردید. نقطه ی اثر هریک از آن ها به عنوان متغیرهای وابسته، در همان نمودار، شناسایی و معرفی شدند. به عنوان راهبرد توصیه می گردد مؤلفه های یافت شده در این پژوهش به عنوان راهنمای انجام مراحل از مطالعات شناخت تا ارائه ی طرح، مورد توجه ویژه به عنوان چارچوب شکل دهنده به طرح نهایی قرار گیرند.
بررسی تطبیقی اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور و انعکاس آن در پوسترهای مقاومت لبنان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
226 - 243
حوزههای تخصصی:
نزار قبانی را از ارکان شعر مقاومت در ادبیات معاصر عرب و قیصر امین پور را از متعهدترین شاعران حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس ایران قلمداد می کنند. امتداد این سبک را می توان در پوسترهای مربوط به مقاومت لبنان و ایران نیز مشاهده کرد. این مقاله با عنوان بررسی ساختاری و مضمونی اشعار پایداری نزار قربانی و قیصر امین پور قصد دارد تا به تشریح ابعاد مقاومت در اشعار این دو شاعر صاحب نام در عرصه ادبیات معاصر عرب و ایران بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و در گردآوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هر دو شاعر، علی رغم فاصله زمانی و مکانی، رویکردی تقریباً مشابه در پرداختن به مسئله مقاومت و پایداری در اشعار خویش داشته اند. هر دوی آنان از زبانی ساده و بی پیرایه در اشعار پایداری خود سود جسته و تخیل و تصاویر شاعرانه آن ها بسیار سیّال و دارای بار ارتباطی بالایی است. در بُعد مضمونی نیز هر دو شاعر به مواردی چون تقدس جهاد و مبارزه، توجه به اسطوره و نماد، بیان ویرانی های حاصل از جنگ و.. توجه داشته اند.اهداف پژوهش:بررسی تطبیقی اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور در مسئله مقاومت و پایداری.بررسی تطبیقی مهم ترین مضامین مشترک در اشعار مقاومت نزار قبانی و قیصر امین پور و انعکاس آن در پوسترهای مقاومت لبنان و ایران.سؤالات پژوهش:تفاوت ها و شباهت ها در اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور در مسئله مقاومت و پایداری کدام اند؟مضامین مشترک شعری در اشعار مقاومت نزار قبانی، قیصر امین پور و پوسترهای مقاومت لبنان و ایران کدام اند؟
گونه شناسی مساجد پهنه فرهنگی خزر (کاسپین) در هم تنیدگی الگوهای بومی و آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
۶۵-۴۲
حوزههای تخصصی:
مساجد پهنه فرهنگی خزر (کاسپین)، به عنوان یکی از عرصه های کمتر مطالعه شده در معماری مذهبی ایران، دارای ویژگی هایی هستند که از زمینه های اقلیمی، مصالح بومی و شیوه های زیست منطقه تأثیر پذیرفته اند، درحالی که اغلب گونه شناسی های رایج در معماری اسلامی بر مبنای الگوهای مناطق مرکزی ایران شکل گرفته اند. ساختار فضایی مساجد شمال کشور از این الگوها تبعیت نمی کند و نیازمند رویکردی نوین و بومی گراست. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی و تحلیل گونه های فضایی شاخص در این منطقه و تدوین مدلی برای گونه شناسی مبتنی بر ویژگی های بومی است. در این راستا، دو پرسش مطرح می شود: ۱) الگوهای مبنایی معماری بومی در گونه بندی مساجد پهنه فرهنگی خزر (کاسپین) کدام اند؟ ۲) مساجد این پهنه در قالب چه گونه هایی قابل طبقه بندی هستند؟ فرضیه پژوهش آن است که گونه های شاخص مساجد شمال ایران با اتکا بر الگوهای بومی نظیر ایوان و شبستان چوبی، ساختاری مستقل از الگوهای رایج مناطق مرکزی دارند و از سه لایه فضایی محصور، نیمه محصور و گشوده بهره می برند. روش پژوهش بر مبنای تحلیل توصیفی-تطبیقی، مطالعه میدانی و تفسیر داده های تاریخی و پلان های موجود بناهاست. از میان ۴۴ مسجد مورد بررسی در سه استان شمالی کشور، شش گونه اصلی و سه زیرگونه شناسایی شد. یافته ها نشان می دهد که «شبستان خزری» با ۴۵ درصد فراوانی، الگوی غالب در منطقه است و در کنار آن، گونه هایی با ترکیب ایوان خزری، میانسرا و طنبی نیز مشاهده می شود. نتیجه گیری پژوهش حاکی از آن است که گونه شناسی مساجد در این پهنه، نه تنها بازتابی از شرایط اقلیمی، بلکه نمود پیوند الگوهای بومی با کارکردهای آیینی است و مدلی منعطف برای تحلیل معماری مذهبی در بسترهای محلی فراهم می آورد.
تخریب عمدی ابنیه تاریخی؛ کاربرد توأمان طراحی میان افزا و بازسازی در مواجهه با قسمت های تخریب شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۹-۲۲
حوزههای تخصصی:
تخریب عمدی ابنیه تاریخی یک مسئله جهانی است که تهدیدی برای میراث فرهنگی و تاریخی محسوب می شود. این تخریب ها که ناشی از عوامل انسانی هستند، می توانند دلایل مختلفی داشته باشند. در مواردی که قسمت هایی از بنا تخریب شده اند؛ اقداماتی از قبیل بازسازی و طراحی میان افزا شاید راه برون رفتی در پاسخ به این تخریب ها باشند. این پژوهش به دنبال ارائه راهکارهایی برای مقابله با تخریب های عمدی ابنیه تاریخی و شناسایی انگیزه های آن، به منظور مدیریت صحیح فرایند بازسازی ابنیه تاریخی تخریب شده در طول زمان است. این پژوهش در تلاش برای پاسخگویی به این سؤال است که در مواجهه با قسمت های تخریب شده و باقیمانده ابنیه تاریخی و پیشگیری از وقوع چنین رخدادهای تلخ، چه اقداماتی باید انجام داد؟ این پژوهش با استفاده از روش کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی، با هدف درک عمیق از تجربیات، دیدگاه ها و دانش افراد در زمینه تخریب عمدی ابنیه تاریخی و روش های پیشگیری و بازسازی قسمت های باقیمانده و طراحی میان افزا قسمت های کاملاً تخریب شده با تمرکز بر محدوده مرکزی شهر مشهد شامل بافت تاریخی اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) و محدوده پیرامونی آن در محله سراب، انجام شده است. این روش مبتنی بر تحلیل متون اصلی و مصاحبه های کیفی با افراد دخیل در این تخریب ها و تحلیل متخصصان در این زمینه است. این پژوهش عوامل مؤثر در تخریب عمدی ابنیه تاریخی را بررسی می کند و نشان می دهد که انگیزه های اقتصادی و سیاست های مدیریتی نادرست از مهم ترین دلایل تخریب این بناها در محدوده مرکزی شهر مشهد و به عبارتی محله سراب هستند. بیشتر افراد پس از تخریب، دچار پشیمانی می شوند. به جای تخریب کامل یا رهاکردن بناهای نیمه مخروبه، طراحی میان افزا قسمت های تخریب شده و بازسازی قسمت های باقیمانده می تواند راه حلی مؤثر باشد که نه تنها به احیای این بناها کمک می کند، بلکه به اقتصاد، ابعاد اجتماعی، خاطرات جمعی و توسعه شهری نیز توجه دارد.