مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تیموریان
حوزه های تخصصی:
زندگی و روش تاریخنگاری شهابالدین حافظ ابرو
حوزه های تخصصی:
حافظ ابرو، مورخ ایرانی قرن نهم هجری، در استوار شدن اندیشه تاریخنگاری توصیفی ـ تحلیلی در عصر تیموری، بسیار تأثیر گذارد. این نوشتار با توجه به جایگاه تاریخ نگاری مهم او در جهان اسلام، میکوشد که زندگی، خاستگاه اجتماعی، روش و بینش تاریخنگاریاش را بررسد. حافظ ابرو با برخورداری از منظومه فکری ـ تاریخی و روشی تاریخنگارانه، از نوشتههای تاریخی سده نهم فراتر رفت و سبک وی، به نمونه برجسته تاریخنگاری دراین عصر بدل شد.
نکته هایی چند دربارة کمال الدین حسین واعظ کاشفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال الدین حسین واعظ کاشفی، یکی از برجسته ترین فرهنگ مردان سدة نهم ق / پانزدهم م و از نمایندگان جریانهای فکری- فرهنگی عصر خود به شمار می آید. بررسی شخصیت و زندگی او مخصوصاً از چند جهت اهمیت دارد. او که در هرات سنی نشین زندگی می کرد، دارای گرایشهای شیعی بسیار پررنگ بود و از پرکارترین نویسندگان روزگار خود به شمار می آمد و از شناخته ترین واعظان زمان خود بود. او به عنوان عالمی مفسّر، منجم و ریاضی دان نیز شناخته می شد. با وجود این، زندگی اش چندان مورد توجه مورخان قرار نگرفته است. این نوشتار کوتاه می شد تا درباره آگاهیهای پراکندة موجود از زندگی او پرسشهایی را مطرح کند و در حدّ توان بر این آگاهیها بیفزاید.
سیاست قضایی سلاطین تیموری
حوزه های تخصصی:
قضاوت و دادرسی، از قدیمی ترین ایام تا کنون همواره از مسائل مهم جوامع بشری به شمار می آمده است. در ایران نیز در ادوار مختلف، چه در دوران پیش از اسلام و چه در دوران اسلامی، امر قضاوت از اهم امور حکومتی و از کارکردهای مهم نهاد شاهی محسوب می گردید، به گونه ای که سلطان در راس امور قضایی قرار داشت و قدرت قضایی از جانب وی به قاضیان تفویض می شد و قضات نایبان سلطان در این امر مهم به شمار می آمدند. به علاوه فرمان سلطان در کنار تعالیم دینی و عرف از مبانی مهم قضاوت محسوب می شد. در دوران حاکمیت تیموریان بر این سرزمین نیز همین وضعیت حاکم بود.
تاریخ نگاری فارسی در سندِ دوره حکومت مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هند در زمان تیموریان آبادان شد و به بالاترین سطح فعالیتهای فرهنگی و ادبی خود رسید. دربار تیموریان محلی برای گردآمدن نویسندگان و شاعران از سراسر شبه قاره و خارج از هند شد. در خلال دوران فرمانروایان شایسته این سلسله، مانند همایون، اکبر، جهانگیر و شاه جهان، هند گسترش یافت و بسیار قدرتمند و با عظمت شد بگونه یی که اکثر شهرهای آن محلی امن برای رشد و فرهنگ و ادب شد. بزودی این مکانها هنرمندان و نویسندگان و شاعران و معماران و دانشمندان و نیز عارفان و عالمان هر دیار را به خود جلب کرد و آنها از ایران و سایر کشورهای همسایه به هند مهاجرت کردند. آنها در سرزمین جدید به گرمی پذیرفته و به مشاغل عالی گماشته شدند. بخصوص در دوران آخرین و بزرگترین امپراتور این سلسله یعنی اورنگ زیب، که به عنوان حامی هنر و ادب شناخته شده است، هند به بالاترین شکوه خود رسید.
یکی از فنون برجسته در زمان تیموریان، فن تاریخنگاری بود که در عین حال از سرگرمیهای دربار و شاهزادگان محسوب می شد. زبان و ادب فارسی در شبه قاره بخاطر توجه دربار گسترش یافت و اندک اندک پیشرفت کرد. شاهان و وزیران آنها علاقه مند به شعر فارسی و به همان اندازه به تاریخنگاری فارسی بودند و به این هنرها عشق می ورزیدند. بنابراین تاریخنگاران کارهای بزرگ و با ارزشی انجام دادند.
از طرف دیگر، بخش جنوب غربی هند به نام سند تاریخی بود که در طی سده های میانه در تاریخنویسی فارسی دنباله رو تیموریان بود و آثار بزرگی در آنجا نیز پدید آمد. اینها همه منابع مهم تاریخ این منطقه هستند که نه تنها برای درک بهتر تاریخ شبه قاره در دوران اسلامی اهمیت دارند بلکه برای درک شرایط اجتماعی و فرهنگی آن دوره بسیار مهم هستند. از این جهت این مقاله تلاش دارد تا با بحث و بررسی 17 متن از این منابع مهم و موثق، امتیاز و برتری آنها را برجسته تر نماید.
پژوهشی در نقش اسناد دیوانی در تبیین ساختار قدرت دولت تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف اصلی پژوهش حاضر، علاوه بر تبیین ویژگی های اسناد دیوانی دوره تیموری(قرن نهم قمری)، بررسی نقش و اهمیت این اسناد در شناخت ساختار قدرت و نظام دیوانسالاری تیموریان است.
جامعه آماری : جامعه مورد بررسی، کلیه اسناد دیوانی صادرشده از جانب شاهان تیموری (سلطانیات) است که اصل سند در حال حاضر در آرشیوها یا موزه های کشورهای مختلف نگهداری می شود.
روش/ رویکرد پژوهش : شناسایی و گردآوری اسناد مورد نظر این پژوهش در سراسر جهان، به روش کتابخانه ای و مراجعه به آرشیوهای مختلف صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحقیق تاریخی مبتنی بر متون معتبر انجام پذیرفته است.
یافته های پژوهش : از دوره تیموری- با وجود متون تاریخی متعدد و معتبر- اسنادی که اصل آنها به دست ما رسیده باشد، محدود و انگشت شمار است. این تحقیق نشان می دهد که علاوه بر 9 سندی که تاکنون از این دوره شناخته شده، دو سند نیز در آرشیو ملی افغانستان نگهداری می شود که مربوط به سلطان حسین بایقرا، آخرین زمامدار تیموری است. باوجود مشابهت های کلی، اسناد متعلق به دوره تیموریان را در مقاطع مختلف، با توجه به زمان و مکان صدور سند، می توان مورد بررسی قرار داد؛ به ویژه، فرمان های صادره از جانب شاهرخ، که همگی به فاصله یک سال صادر شده و مکان صدور آنها مربوط به غرب ایران است.
نتیجهگیری : تعداد اسناد اصل برجای مانده از دوره تیموری، بازگوکننده نکات مهمی از تاریخ سیاسی – اجتماعی زمان خود است؛ هرچند تعداد آنها انگشتشمار است و موجب شده کماکان ناگفته های زیادی در خصوص ساختار دیوانی و نظام دیوانسالاری این عصر وجود داشته باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که اسناد موجود حکایت از ساختاری خاص دارد که در پرتو آن می توان رابطه بین شاه، شاهزاده، و خان مغول در عصر تیمور را بررسی کرد. در عصر شاهرخ نیز وابستگی های مکانی و زمانی صدور اسناد را باید با توجه به حوادث و رویدادهای ثبت شده در متون تاریخی مورد توجه قرار داد.
کارکردهای اجتماعی طریقت نوربخشیه از آغاز تا عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار اجتماعی ایرانِ عصر صفوی، با تأثیرپذیری از سیاست های پادشاهان صفوی، دیگر پذیرای تحرکات سیاسی ـ اجتماعی طرایق صوفیانه نبود. طریقت نوربخشیه با مشاهدة حرکت صوفیان صفوی از محراب به جانب تخت سلطنت، تداوم محبوبیت و آزادی عمل اجتماعی خویش را در خطر دید. مرشدان نوربخشی تقریباً هم زمان با صفویان، به منزلة یک طریقت صوفیانة شیعه مذهب، در قلمرو تیموریان اعلام موجودیت سیاسی کردند، اما درادامه نتوانستند هم چون صفویان به قدرت سیاسی دست یابند. بنابراین در برابر تشیع سیاسی و عوام پسند صفویان ناگزیر شدند رویکردهای مختلفی را در زمینه های اجتماعی اتخاذ کنند. تا بدین وسیله سلسلة مذهبی خویش را حفظ کرده و با چشم امید به آینده مترصد فرصتی برای تبدیل طریقت خود به سلطنت باشند.
تحقیق حاضر با بهره گیری از شیوة پژوهش کتاب خانه ای و تحلیلی درصدد بررسی ابعاد گوناگون زمینه های حضور مرشدان نوربخشی در جامعة عصر صفوی و نیز کارکردهای اجتماعی آنان در این دوران است. به نظر می رسد پس از تشکیل حکومت صفویه، پادشاهان این سلسله دیگر نمی توانستند فعالیت سیاسی، اجتماعی، و مذهبی طرایق صوفیانه را ببینند. لذا از هر فرصتی برای سرکوب سلسله های مذهبی حاضر در قلمرو خود بهره می بردند. درمقابل، طریقت نوربخشیه، بسان دیگر سلسله های مذهبی، به سبب ناتوانی نظامی و مالی نسبت به شاهان صفوی با استفاده از توانایی های گوناگون اجتماعی خود نظیر اعتقاد به تشیع به منزلة مذهب رسمی کشور، ادعای داشتن کرامات، فراگیری دانش طب و بهره گیری از آن برای حضور پررنگ تر در جامعه، سرودن اشعار در زمینه های گوناگون، و ... در تداوم حیات اجتماعی و سیاسی طریقت خود، به امید دست یابی به شرایط بهتر، می کوشیدند.
بررسی و تحلیل گفتمان امارت محور در ظفرنامة شرف الدین علی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران تیموری زمانه تقابل گفتمان دو نهاد امارت و وزارت است. این دو نهاد و دیدگاه های وابسته به آن ها، رویکرد وزارت محور به نمایندگی از وزرا و طرف داران آن ها و رویکرد امارت محور با محوریت امرا و حامیان شان، هدایت گر جریان های سیاسی و اجتماعی عصر تیموری بوده اند. در این میان نقش مؤلفان دوران تیموری در توصیف، تفسیر، و تبیین دو گفتمان مذکور حائز اهمیت است. از جملة این افراد، در جبهه گفتمان امارت محور، می توان به مولانا شرف الدین علی یزدی اشاره کرد. با بررسی های انجام شده در خصوص اثر وی، ظفرنامه، و با استفاده از ابزار زبان شناختی نورمن فرکلاف در سطح توصیف، می توان خط مشی یزدی در مورد گفتمان امارت محور را دریافت. در ظفرنامه شاخص های گفتمان امارت محور نظیر نظامی گری و توجه به قوم ترک مورد تأیید قرار گرفته و در مقابل گفتمان وزارت محور با شاخص وزارت و ایرانی گری به حاشیه رانده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، در سطح تبیین، علت حمایت شرف الدین از گفتمان امارت محور را می بایست شرایط سیاسی عصر تیمور دانست. از جملة این عوامل می توان به حضور شخص تیمور، در قالب فردی امیر، در حوادث سیاسی و توجه وی به عرصة نظامی گری اشاره کرد که زمینه ساز تقویت گفتمان امارت محور در برابر گفتمان وزارت محور گردید.
بررسی روابط خارجی شروانشاهان دربندی (سلاله دوم 945 -780 هـ.ق/ 1538- 1378 م)
حوزه های تخصصی:
آغاز حکومت سلاله دوم شروانشاهان دربندی در شروان، با یورشهای تیموری هم زمان بود. شیخ ابراهیم دربندی (821-780ه.ق-1418-1378م)، بنیان گذار سلسله محلی مذکور و دو تن از جانشینان او توانستند با تنظیم روابط خارجی، بیش از یک قرن دولت محلی شروان را در مقابل امپراتوری های قدرتمند تیموری و ترکمن ها محافظت کنند. شیخ ابراهیم به حاکمیت تیمور گردن نهاد و خلیل الله نیز، هم با تیموریان و هم آق قویونلوها رابطه دوستانه ای برقرار کرد. فرخ یسار، جانشین خلیل الله از تابعیت تیموریان سرباز زد و به تدریج به قرابت سیاسی و سببی با آق قویونلوها روی آورد. سرانجام ضعف روزافزون مهمترین متحد شروانشاه، یعنی آق قویونلوها و نیز قدرت پویای معنوی – دنیوی شیوخ صفویه در سال945ه.ق/1538م. به دوره درخشان روابط خارجی آن دولت محلی و عمر خاندان دربندی خاتمه داد. این تحقیق در پی اثبات این فرضیه است که در این دوره سیاست خارجی شروانشاهان دربندی در قبال دولت ها و امپراتوری های بزرگ منطقه تا حد زیادی مثبت و سازنده بوده است.
روابط تیموریان با خانات جغتایی
حوزه های تخصصی:
روابط تیموریان با مغولان جغتایی به علت برخورداری از برخی مؤلفه ها یکی از نادرترین نوع روابط در میان دولت های اسلامی حاکم بر ایران است زیرا با سقوط خلافت عباسی این اولین بار بود که یک حکومت اسلامی تا این حد مشروعیت خود را مبتنی بر حقانیتی کرده بود که از یک دولت کافر نشات می گرفت.این نوع رابطه موجب شد که حکومت تیموری حتی در سال های اقتدار که تدارک عملیات چین انجام می شد نتواند یا نخواهد با حمله به سرزمین جغتائیان و براندازی خانات جغتایی پایه مستقلی برای حکومت خود فراهم کند.از طرفی دیگر پذیرش تیموریان در اردوگاه مغول همواره بنا به ضرورتهای خاص ناشی از ضعف نظامی بوده است.لذا هر از چند گاهی که فرصت پیش می آمد مغولان تلاش می کردند سرزمین از دست رفته خود توسط تیموریان را باز ستانند این مساله موجب شد تیموریان به طرق مختلف خاصه از طریق دیپلماسی تلاش نمایند موقعیت خود را در برخورد با مغولان حفظ نمایند.هدف این مقاله بررسی اهداف،استراتژی و چگونگی روابط تیموریان با مغولان جغتایی است.
نقش زنان بانی در گسترش معماری عصر تیموری و صفوی
حوزه های تخصصی:
معماری در تحول کیفی هنر ایران، به خصوص دوران حکومت تیموریان و صفویان، از اهمیت خاصی برخوردار است و این امر را می توان به خوبی در آثار چشمگیر به جای مانده از آن زمان مشاهده کرد. نکتة شایان توجه در معماری این حکومت ها، حضور بی نظیر زنان و تأثیر مستقیم آن ها در خلق بناهایی بی مانند است که در هیچ دوره ای از تاریخ معماری ایران به چشم نمی خورد.
این مقاله بر آن است، تا با بررسی جایگاه ویژة زنان دوران تیموری و صفوی و تأثیر آن ها در حکومت وقت خویش، حضور فعال زنان در هنر معماری این دوران را نشان دهد. پس از نگاهی گذرا به ویژگی های بارز معماری در زمان سلطة تیموریان و صفویان، به معرفی زنان فعال در این عرصه و بناهای به جای مانده از آن ها می پردازیم.
تعامل فرهنگ های ایرانی، اسلامی و ترکی در شیراز (سده هشتم و نهم قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و تمدن ایرانی، با ظهور اسلام در خدمت پویایی و بالندگی فرهنگ و تمدن اسلامی قرار گرفت؛ و متعاقب ورود ترکان و مغولان به حوزه تمدنی و فرهنگی ایران، مدیریت مجموعه فرهنگی نوپدید را بر عهده گرفت. هدف این مقاله، با تکیه بر روش تاریخی، شناخت نحوه تعامل فرهنگ های سه گانه در تختگاه فارس- شیراز- طی سده های هشتم و نهم قمری است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهیختگان ایرانی اعم از دیوانسالار و غیر آن، در میان فرهنگ های گوناگون پیوند و تعامل برقرار کردند و با مدیریت مجموعه فرهنگی نوپدید، در شاخه های مختلف هنری از جمله تذهیب، نگارگری، و کتاب آرایی آثار بدیعی خلق نمودند. بدین ترتیب فرهنگ و تمدن ایرانی باز هم اثرگذاری خود را تداوم بخشید. آل اینجو، آل مظفر، و تیموریان در بسترسازی این حرکت نقش چشمگیری داشتند.
نخبگان ایرانی و فعالیت های علمی و فرهنگی آنان در عثمانی (قرن نهم و دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، فعالیت های علمی و فرهنگی نخبگان ایرانی در عثمانی از آغاز شکل گیری دولت عثمانی تا اوایل قرن دهم هجری مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود که فعالیت های علمی آنان چه تأثیری بر حیات علمی و فرهنگی عثمانی به جا گذاشت و در این دوره علمای سنت گرا چه واکنشی نسبت به عقل گرایان داشتند و نتایج آن چه بود.
از دوره ایلخانان و حتی قبل از آن، ایران به عنوان کانون علمی محل ظهور علمای بزرگی در فقه، کلام و علوم نقلی بود. قاضی بیضاوی، عضدالدین ایجی، فخر رازی و زمخشری نمونه ای از این علما هستند. با شکل گیری دولت عثمانی، تفکر حاکم بر مراکز علمی آن سرزمین تحت تأثیر افکار و اندیشه های علمای ایرانی قرارگرفت. این امر ناشی از روابط علمی و فرهنگی گسترده ای بود که از گذشته بین دو سرزمین وجود داشت. در طول قرن هشتم و نهم هجری، نخبگانی ایرانی که در فقه، تفسیر، حدیث، منطق، کلام، صرف و نحو، قرائت، بلاغت، ریاضیات، نجوم و طب تحصیلاتی داشتند، به عثمانی مهاجرت کردند. برخی از آنان آثار ارزنده ای در علوم عقلی و نقلی تألیف کردند. علمای مهاجر آثار و اندیشه های علمای ایرانی نظیر امام محمد غزالی و فخرالدین رازی را در مدارس عثمانی تدریس کردند و یا بر آثار گذشتگان شرح، حاشیه و تعلیقات نوشتند. در نتیجه، جامعه عثمانی همانند جامعه ایرانی در فضایی قرار گرفت که اندیشه های سنت گرایان در ستیز با عقل گرایان به سر می برد.
طریقت و تجارت؛کارکردهای تجاری نقشبندیه در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه ی میان طریقت نقشبندیه و فعالیتهای تجاری در عصر تیموریان (771-913ه.) می پردازد. توجه به اصول عقاید این طریقت، عوامل فکری زمینه ساز در فعالیتهای اقتصادی پیروان آن را روشن می کند. این عوامل را می توان در چهار مفهوم خلوت در انجمن (صحبت)، ذکر خفی، خدمت، و کار دسته بندی کرد. وجود تعالیم معطوف به فعالیت های اقتصادی در طریقت نقشبندیه سه پیامد مهم داشت؛ نخست رواج و نفوذ گسترده ی آن در میان کشاورزان و پیشه وران به عنوان مهمترین نیروهای تولیدی، دوم حمایت تیمور و فرزندانش از آن، و سوم تدوین نگرشی مثبت به ثروت و قدرت. این پیامدها هم نیروهای تولیدی و هم حمایت های سیاسی را در اختیار نقشبندیان گذاشت. رهبران طریقت بدینوسیله توانستند نفوذ معنوی و مادی خود را در ماوراءالنّهر و خراسان گسترش دهند. سرزمین ماوراءالنّهر خاستگاه دولت تیموری، خاستگاه و مرکز قدرت خواجگان نقشبندی، نقطه ی تلاقی راههای مختلف تجاری و از مراکز محوری جاده ی ابریشم بود. این موقعیت، به علاوه ی عوامل پیشین، نقشبندیان را در تجارت این دوره بسیار فعال نمود. فعالیتهای پردامنه ی تجاری نقشبندیان در این دوره، سه تأثیر مهم بر این طریقت گذاشت. اولاً طریقت نقشبندی در طول جاده ی ابریشم، در آسیای مرکزی و ترکستان شرقی تا مرزهای چین گسترش یافت، ثانیاً رهبران نقشبندی را به ثروت، مکنت و نفوذی رساند که تا آن زمان دنیاگرایی در میان طریقت های تصوف بی سابقه بود، این مسأله در اواخر قرن نهم، مباحث و مجادلاتی را، پیرامون رابطه ی طریقت با فعالیت های اقتصادی، موجب گردید. سومین پیامد، تأثیر مصیبت باری بود که بر رهبران طریقت نقشبندی در نیمه ی دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم یعنی خاندان احرار، گذاشت. آنان در نتیجه ی بالا گرفتن نفوذ اقتصادی و پیوندهای وثیق با دولت تیموری، ناگزیر در سرنوشت نهایی این دولت نیز سهیم شدند، برخی از آنها از دم شمشیر ازبکان گذشتند و بازماندگانشان نیز آواره ی سرزمین های دیگر شدند. بررسی آغاز و پایان پیوند میان طریقت نقشبندی و تجارت در دوره ی تیموری، روایتی موردی از مسأله ی مهم چگونگی رابطه ی اقتصاد و طریقت در تاریخ ایران است
مهاجرت هنرمندان ایرانی به عثمانی: اواخر دوره تیموریان و اوایل دوره صفویه (932-811ه/1528-1409م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تیمور با کشورگشایی های خود عالمان و هنرمندان را از مناطق ایران، آناتولی، شامات و عراق جمع آوری کرد و به سمرقند انتقال داد. در دوره تیموریان، سمرقند و هرات به مراکز علمی و هنری تبدیل شدند. عالمان و هنرمندان زیادی در این شهرها گرد آمدند. با گسترش مناسبات فرهنگی میان ایران و آناتولی به تدریج برخی از عالمان و هنرمندان به عثمانی مهاجرت کردند. حمایت سلاطین عثمانی از مهاجران و اوضاع نابسامان داخلی ایران پس از الغ بیگ، که موجب کاهش حمایت های مادی و معنوی فرمانروایان تیموری از اهل علم و هنر شده بود، در این مهاجرت نقش موثری داشت. هر چند پیش از این هم، ایرانیان به آناتولی مهاجرت می کردند، این مسئله در دوره تیموریان با سرعت بیشتری ادامه یافت. در این مقاله روند مهاجرت عالمان و هنرمندان ایرانی به عثمانی و نقش آن ها در انتقال فرهنگ و هنر تیموری به عثمانی و در نهایت، تأثیری که این مهاجران در توسعه هنر استانبول و اعتلای آن داشتند، بررسی خواهد شد.
سیاست قضایی سلاطین تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از قدیمی ترین ایام تاکنون، قضاوت و دادرسی همواره از مسائل مهم جوامع بشری به شمار آمده است. در ایران نیز، در ادوار مختلف چه در دوران پیش از اسلام و چه در دوران اسلامی، امر قضاوت از مهم ترین امور حکومتی و از کارکردهای مهم نهاد شاهی محسوب می شد؛ به گونه ای که سلطان در رأس امور قضایی قرار داشت و قدرت قضایی از جانب وی به قاضیان تفویض می شد و قضات، نایبان سلطان در این امر مهم به شمار می آمدند. به علاوه، فرمان سلطان در کنار تعالیم دینی و عرف از مبانی مهم قضاوت بود. در دوران حاکمیت تیموریان بر این سرزمین نیز همین وضعیت حاکم بود. در این دوره نیز قضاوت از کارکردهای مهم سلاطین بود؛ به گونه ای که سلطان، خود به عنوان عالی ترین مرجع قضایی در محکمه مظالم به دادخواهی ها رسیدگی می نمود، عالی ترین مقامات قضایی نظیر قاضی القضات توسط وی منصوب می شدند و حکم و فرمان وی در تعیین، تبدیل و تخفیف مجازات ها در سایر محاکم قضایی تأثیرگذار بود. در این دوره، قضات براساس شریعت اسلامی، عرف و فرمان سلاطین به قضاوت می پرداختند. یاسای چنگیزی نیز تا سال 815 ق. از مبانی مهم قضاوت عرفی در این دولت به شمار می آمد، تا اینکه در این سال توسط شاهرخ لغو گردید و این واقعه مهم ترین تحولی بود که در سیاست قضایی سلاطین این دوره رخ داد.از این رو در پژوهش حاضر، نگارنده به روش توصیفی و تحلیلی و با استناد بر منابع کتابخانه ای و اسناد موجود، ضمن بررسی مبانی قضایی دوره تیموریان، به بررسی سیاست قضایی چند تن از سلاطین این دوره همچون تیمور، شاهرخ، الغ بیگ، ابوسعید و سلطان حسین بایقرا می پردازد
علل تحول خوشنویسی و پیوند آن با هویت ایرانی در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انواع شاخه های هنری نقاشی، معماری، تذهیب، صحافی، منبت کاری، معرق و کتاب آرایی در طی حکومت تیموریان (771-912 ق) رشد چشمگیری داشت؛ چنان که این دوره را، دوره شکوفایی هنر می نامند.یکی از شاخه های هنری، خط و خوشنویسی است که در تحقیق حاضر سعی شده با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی بر مبنای اسناد و منابع باقی مانده از دوره تیموری و منابع امروزی به آن پرداخته شود.هنر خوشنویسی نیز با حمایت و علاقه مندی شاهزادگان تیموری؛ سرمایه گذاری اقشار بهره مند جامعه؛ بهره گیری از تجارب مراکز علمی هنری دوره ایلخانی؛ ضرورت یادگیری آن، که تبدیل به نوعی فرهنگ در جامعه تیموری گردید؛ کارکردهای متعدد سیاسی(اداری)، فرهنگی و اجتماعی خوشنویسان و کاربردهای متنوع خوشنویسی، از لحاظ روش و رویکرد متحول شد.اما دستاورد مهم این هنر در سده 9ق. پیوند با هویت ایرانی و مؤلفه های آن است.گسترش ادبیات منثور و منظوم فارسی طی قرون 7 تا 9 ق.یکی از مواردی بود که ایرانیان را نیازمند خطوط مخصوص به خود و استقلال از خطوط عربی می نمود.ابداع و تکامل خطوط تعلیق، شکسته تعلیق، به ویژه نستعلیق، در فاصله قرن 8 و 9 ق.و پوند آنان با شاخصه های فرهنگی ایرانی و اسلامی نظیر شعر، زبان و ادبیات فارسی، مذهب تشیع(که از قرن دهم از مؤلفه های هویت ایرانی بود) و انواع شاخه های هنری با رویکرد ایرانی باعث شد خط و خوشنویسی از مؤلفه های اصلی هویت ایرانی تلقی شده و در باروری آن نقش مهمی ایفا نماید.چگونگی و علل تحولات این هنر، بررسی نحوه ارتباط این هنر با هویت ایرانی و کارکردها و موقعیت خوشنویسان در نظام سیاسی و اجتماعی عصر تیموریان، از مواردی است که تحقیق حاضر به دنبال دست یابی به آنان است.
آیین محاکمه و مجازات در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قضاوت و دادرسی از روزگار قدیم که به صورت ساده و ابتدایی و در قالب داوری و قضاوت خصوصی وجود داشته تا امروز که به صورت نظامی پیچیده درآمده است؛ متناسب با درجه تمدن، نوع حکومت و مقتضیات و ملاحظات سیاسی، اجتماعی و مذهبی جوامع دگرگون شده و در هر دوره ای ویژگی های خاصی داشته است.یکی از این دوره ها، عصر حاکمیت تیموریان بر مناطق مختلف از جمله ایران و ماوراءالنهر است. در این دوره مانند دوره های قبل از آن در ایران، قضاوت مبتنی بر قوانین منسجم و یکنواختی نبود و قاضیان بر اساس قوانین شرعی، عرف و احکام و دستورهای شاهان به قضاوت می پرداختند.یاسای چنگیزی نیز از مبانی مهم قضاوت عرفی در این دولت به شمار می آمد.این سه اصل در حکم قانون بودند و هرگونه عملی که برخلاف این موازین صورت می گرفت، جرم تلقی می شد و برای هر جرمی نیز مجازات خاصی درنظر گرفته می شد. قضاوت در این دوره از مهم ترین امور حکومتی بود؛ به گونه ای که خود سلطان به عنوان بالاترین مقام حکومتی، در رأس امور قضایی قرار داشت و حکم او در تعیین، تبدیل و تخفیف مجازات مجرمان نقش مهمی داشت.اهمیت هر کدام از مبانی سه گانه قضاوت در طول حکومت هر یک از شاهان تیموری متفاوت بود و هر حاکم شیوه خاصی در قضاوت و مجازات مجرمان داشت. مسئله اصلی این پژوهش، آشنایی با شیوه های محاکمه، نحوه عملکرد قاضیان و آیین دادرسی در دوره تیموریان است.
تأثیر تاریخ نگاری ایرانی دوره ی ایلخانان و تیموریان بر تاریخ نگاری عثمانی
حوزه های تخصصی:
مبادلات فرهنگی ایران و آناتولی از دوره ی سلاجقه ی روم، نه تنها موجب رواج زبان و ادبیات فارسی و سایر پدیده های فرهنگی در آن سرزمین شد، بلکه در زمینه ی تاریخ نگاری نیز مورخان عثمانی در قرن نهم و دهم هجری، دنباله رو روش تاریخ نگاری ایرانی بوده اند.مورخان عثمانی در آغاز کار برای تدوین تواریخ آل عثمان، اخبار و روایات مربوط به اقوام ترک، به ویژه «قبایل قایی» را بیشتر، از منابع ایرانی به دست آوردند؛ در نتیجه، در شیوه ی تاریخ نگاری از منابع ایرانی تأثیر پذیرفتند.آنان به تقلید از سبک آثار تاریخی دوره ی ایلخانان و تیموریان، نظیر جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی، جهانگشای جوینی و ظفرنامه ی یزدی که بیشتر در شرح تاریخ اقوام ترک و مغول نوشته شده است، به تألیف آثار تاریخی به زبان فارسی و ترکیب پرداخته اند. شیوه ی نقل روایات، کاربرد اشعار و مضامین ادبی، نگاه مذهبی و مشیت گرایانه به وقایع تاریخی، آوردن زمان وقوع اخبار و ذکر اطلاعات جغرافیایی و اجتماعی در کنار اخبار سیاسی، از جمله روش های الگوبرداری در تاریخ نویسی از سوی مورخان عثمانی است.در این مقاله، چگونگی تأثیرپذیری مورخان عثمانی در روش، بینش و سبک تاریخ نگاری، از جریان تاریخ نویسی ایرانی را در دوره ی مذکور با تأکید بر محتوای برخی منابع مهم، مورد بررسی قرار می دهیم تا نشان دهیم که مورخان عثمانی مانند سایر علما، تحت تاثیر تفکرات علمای ایران قرار داشتند.
جایگاه خوشنویسی و خوشنویسان در جامعه عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران پس از اسلام، سده 9 ق را که مقارن با دوران حاکمیت تیموریان بر این سرزمین است می توان عصر رشد و شکوفایی انواع شاخه های هنری نظیر نقاشی، معماری، تذهیب، کتاب آرایی و موسیقی دانست. در زمینه خوشنویسی نیز رواج و تکامل خطوط مانند نستعلیق و تعلیق علاوه بر رونق بازار این هنر باعث شد تا خوشنویسی با فرهنگ ایرانی همگونی پایداری برقرار سازد. کارکردهای متعدد و مفید خوشنویسان و جایگاه قابل احترام آنان در جامعه عصر تیموری، قشرهای فرودست را نیز به سمت فراگیری این هنر در درون نهادهایی که به امر آموزش خوشنویسی می پرداختند، سوق داد. از جمله کارکردهای سیاسی این قشرها می توان به فتحنامه نویسی، نوشتن مناشیر شاهانه و تأثیر هنر آنان در روابط بین المللی تیموریان اشاره نمود که در جایگاه دبیر و منشی به ایفای این وظایف می پرداختند. آموزش خوشنویسی، تربیت فنی و اخلاقی هنرآموزان، ترویج فرهنگ هنردوستی، تولید محصولات فرهنگی، و القای ارزشهای دینی به ویژه در قالب مذهب تشیع ازجمله کارکردهای فرهنگی آنان بودند. علاوه بر این ها خوشنویسان به مثابه یک صنف اجتماعی و در درون کارگاه های هنری، پاسخگوی سفارش های مردمی اعم از نگارش سنگ قبر، نوشتن قباله ها و سجلّات و انشای نامه ها بودند. آموزش این هنر در درون نهادهایی همچون کتابخانه ها، مدارس، هنرستان ها، دبیرستان ها، دارالانشاها و مکتب ها صورت می گرفت.
تحقیق حـاضر سعی در تبیین کارکردهـا و جایگـاه خوشنویسی وخوشنویسان و نهادها و مراکز مهم پرورش این هنر نظیر تبریز و شیراز و هرات با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر اسناد خطی و منابع کتابخانه ای دارد.