فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
آرمانشهر ایرانی _اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی بوده که مبتنی بر جهان بینی های عقلی، نقلی و شهودی شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق یا معنوی این مجموعه مرکزی با کدام مؤلفه ها برای انسان ها _ با هر نگرش و جایگاه وجودی _ ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه اوج فهم معنایی مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مؤلفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی _ تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی _ فضایی، از مبدأ میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدأ به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مؤلفه های پایداری فرازمینه ای، رویداد فراعملکردی _اجتماعی، موضع فراریخت شناسی، سیماشناسی فرادیداری و گونه شناسی فرافضایی بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش مؤلفه های ادراک معنایی بیشتر رخ می دهد، اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش می یابد. در این حالت، ادراک معنایی در اوج خود به یگانگی کنشگران در فضا منتهی می شود.
تحلیل نگاره «معراج پیامبر (ص)» از خمسه طهماسبی با نگاهی دینی و سیاسی به شیوه آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
نگاره «معراج پیامبر (ص)» اثر سلطان محمد متعلق به نسخه خمسه طهماسبی از تبریز در دوره صفوی است که در زمان شاه سلیمان توسط محمد زمان مرمت شده و یکی از آثاری است که نگارگر به عنوان مؤلف اثر هنری، معنای افزوده ای از اثر را به وجود آورده است. نکتهٔ قابل توجه در این نگاره، فرشته ای است که در حین نگاه توأم با لبخند به مخاطب اثر، در حال حرکت به سمت پیامبر (ص) و اهدای تاج به تصویر کشیده شده، گویی نگارگر دیدگاه خویش را در اثر نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی، نگاره موردنظر را با شیوهٔ آیکونولوژی پانوفسکی تحلیل کرده و در پی پاسخ به این پرسش است که چه لایه های معنایی پنهانی در نگاره «معراج پیامبر (ص)» وجود دارد؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد عوامل فرهنگی و سنت های اجتماعی دوران صفوی و عناصر بصری رایج در نگارگری این زمان، در پوشش و احوال شخصیت های موجود در نگاره تاثیرگذار بوده اند و از طرفی نگارگر تحت تأثیر فضای معنوی و اجتماعی حاکم بر دورهٔ صفوی دست به خلق اثر زده است. درحقیقت این نگاره برخاسته از دیدگاه های معنوی و دینی زمان خلق اثر توسط سلطان محمد و دیدگاه های سیاسی و اجتماعی زمان مرمت اثر توسط محمد زمان بوده است. سلطان محمد متأثر از نگرش عرفانی، دست به خلق این اثر زده است. از طرفی هم محمد زمان مرمت گر اثر نیز باتوجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آشفته حاکم بر زمان حکومت شاه سلیمان صفوی به صورت باطنی و غیرمستقیم با توجه به سیرت پیامبر، ایشان را الگوی حکومت داری دینی دانسته و نارضایتی خویش را از دوره تاریخیِ صفوی به مخاطب اثر القاء می کند. در نتیجه شاه سلیمان را لایق حکومت داری ندانسته است.
تأثیرات مورفولوژی شهری برآسایش حرارتی، نمونه موردمطالعه: کلانشهر اورمیه (حد فاصل میدان ولایت فقیه تا بلوار بعثت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
61 - 82
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی شهری جریانی عمده در مطالعه ی شکل شهر در جغرافیای شهری است، واژه ی مورفولوژی به این معناست: علم فرم، که کارش بررسی شکل فرم ساختار خارجی یا شیوه ی مرتب شدن است . مورفولوژی شهری نشان می دهد که سکونتگاه ها را می توان توسط عناصر کلیدی ای چون کاربری های زمین، ساختارهای ساخت و ساز، الگوی قطعات و الگوی خیابان مورد بررسی قرار داد و بر تفاوت دوام و طول عمر این عناصر تأکید می کند. این مقاله بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نرم افزار انوی مت شاخص های بدست آمده ، مدلسازی شده اند و به صورت خرد اقلیم نمایش داده می شوند.علاوه بر نرم افزار انوی مت۱،از تحلیل عاملی نیز برای تلخیص تعداد زیادی از متغیر ها به تعداد محدودی متغیر استفاده شده است و امتیاز بندی و رتبه بندی با استفاده از آن صورت گرفته است. هدف از تدوین مقاله بررسی تاثیر مورفولوژی شهری بر آسایش حرارتی (حدفاصل میدان ولایت فقیه تا بلواربعثت) می باشد. با توجه به اطلاعات به دست آمده از پژوهش حاضر : این محدوده دارای بافتی قدیمی و ارگانیک می باشد که بر اساس معیارهای سنتی بنا شده است و دارای مورفولوژی تقریبا مناسبی است اما می توان با ایجاد تغییراتی کوچک شرایط این محدوده را برای زیست بهتر نمود، علاوه بر آن مصالح به کار رفته در ساختمانهای این محدوده ( آجر ، کاه گل و....) دارای شرایطی مناسبی است که انعکاس دما و رطوبت و ذخیره سازی انرژی های حاصل از خورشید را فراهم می نماید، پس می توان گفت زیست پذیری محدوده نیز مطلوب می باشد.
مفهوم بدن در تفکر اسلامی و نفی تنانگی در تبلیغات محیطی
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
87 - 105
حوزههای تخصصی:
تبلیغات محیطی، پدیده ای نو ورود از غرب است و در ایران با اینکه رسانه ای نوپا است، اما می تواند به مثابه نهادی مؤثر، در انظار عمومی و در ابعاد بزرگ با مخاطبان ارتباط برقرار نماید. رویکردهای قانونی تبلیغات در غرب، تحت تأثیر تفکر فردیت گرا، با روش های مدیریت بدن که تصویری بی نقص و فناناپذیر از ابدان انسانی ارائه می کند، از مصورسازی بدن، جهت پیشبرد اهداف سرمایه داری بیشترین سود را کسب می کنند. حال سؤال این است که مفهوم بدن در تفکر اسلامی، چگونه تفسیر و معنا می شود و محدوده مصورسازی از بدن به عنوان عنصری مؤثر و پر اهمیت در تبلیغات محیطی چیست؟ این پژوهش با رویکرد کلامی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد که سه قانون کلّی: "آیین نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار و فعالیت کانون های آگهی و تبلیغاتی"، "مصوبات کمیته مرکزی سازمان های تبلیغاتی کشور" و "سیاست ها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی" مرزهای این نوع تبلیغات را مشخص و معیارهای حضور تصویر بدن در تبلیغات محیطی را به موازین شرعی و عرفی موکول نموده اند. در مبانی فکری اسلام، انسان واجد سه نوع بدن متفاوت یعنی "بدن مادری"، "بدن مثالی" و "بدن ذره ای" معرفی و در آن، تنها بدن ذره ای اساس هویت انسان را تشکیل داده و بقیه فاقد اصالت هستند؛ بنابراین نگاه ضوابط تبلیغات محیطی به ارائه تصویر بدن، با تأکید بر بدن اصلی انسان یعنی بدن ذره ای، صورت گرفته و برخلاف غرب، از ارائه تصویر بدن مادری انسان در تبلیغات محیطی خودداری می نماید.
واکاوی تحقق پذیری پایداری سکونتگاه ها در برنامه های آمایش استانی مناطق کمتر توسعه یافته با رویکرد RBM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نتایج «برنامه های آمایشی» به عنوان محصول برنامه ریزی فضایی با «پایداری سکونتگاه ها» به عنوان محصول پایداری و توسعه پایدار با رویکردهای جدید یک مسئله جدی است. در این پژوهش، محور اقتصاد با رویکرد RBM موردنظر است. هدف، قابلیت دستیابی به پایداری سکونتگاه ها با تأکید بر رشد اقتصادی و اشتغال پایدار از طریق برنامه های آمایش استانی در مناطق کمتر توسعه یافته است. طرح این پژوهش، ترکیبی متوالی است؛ و روش کمی- کیفی در دو فاز انجام خواهد شد؛ در فاز اول با مرور نظام مند پژوهش های پیشین و تحلیل محتوای کیفی جهت دار اسناد برنامه های آمایش استان های مناطق کمتر توسعه یافته منتخب پژوهش، ارکان و عوامل پایداری سکونتگاه ها استخراج شد. در فاز بعدی اعتبار ارکان و عوامل و نیز رابطه متقابل آن ها و بازتاب محتوایی و عملی آن ها در اسناد برنامه های آمایش استان ه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تحلیل محتوای تلخیصی این مصاحبه واکاوی شد. برآیند نتایج تحلیل، تناظری موجه میان سطوح فضایی و مؤلفه های مذکور پایداری سکونتگاه ها، با ماهیت سطوح سه گانه خروجی، پیامد و اثر را نشان می دهد. با بزرگترشدن سطح فضایی سکونتگاه ها ضریب نفوذ نتایج برنامه های توسعه در طول زمان کاهش می یابد و از «اثر» به «خروجی» میل می کند.
نمادشناسی نقش مایه «دیو» در نگاره های صنیع الملک از نسخه خطی هزار و یک شب کاخ گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
49 - 62
حوزههای تخصصی:
کتاب هزار و یک شبعبداللطیف طسوجی یا هزار افسان از متون کهن پهلوی است که پس از اسلام به عربی ترجمه و با افزودن افسانه هایی به آن، با نام عربی الف لیله و لیله شناخته شد. این کتاب توسط ابوالحسن غفاری ملقب به (صنیع الملک) تصویرگری شده است. کتاب هم در روایت داستانی و هم در تصویرگری ها دربرگیرنده ویژگی های نمادین در بافت روایت هاست.پژوهش پیش رو با کاربست روش آیکونوگرافی در یک تحقیق توصیفی- تحلیلی به بررسی ویژگی های ظاهری و فراواقعی دیوها در داستان های هزار و یک شب و میزان وفاداری تصویرگر کتاب به متن می پردازد. در این راستا پس از شناسایی ویژگی های ظاهری و فراواقعی دیوها در نمونه های تصویری و داستانی به تطبیق و دسته بندی آن ها خواهیم پرداخت؛ سپس ارتباط بیانی میان ویژگی های فراواقعی دیوها و خصوصیات رفتاری دیوها را در چهارچوب مبانی نظری تحقیق بررسی کنیم. همچنین برآنیم تا با استناد به شواهد تصویری و کلامی به ارزش گذاری (مثبت و منفی) دیو بر اساس شناسایی نمادین آن ها بپردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ دیو، غول ،عفریت و اجنه و پریان همه از یک خانواده محسوب می شوند و بنا بر موقعیت های مختلف جایگاه آن ها تغییر می کند. ظاهر این موجودات در هیچ روایتی ویژگی های یکسان ندارد؛ این موجودات افسانه ای قابلیت تغییر چهره دارند.
نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
200 - 216
حوزههای تخصصی:
بررسی شخصیت و نمودهای تعالی و تباهی بر پایه روانشناسی، یکی از حوزه های بینارشته ای است. در همین راستا، آثار ادبی و هنری که ریشه در واقعیت های اجتماعی جوامع بشری دارند و بیانگر برخی از مسائل فرهنگی، اجتماعی و هنجارهای درون اجتماع و افراد می باشند، بسیار موردتوجه واقع شده است. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی و توصیفی نوشته شده است، نمودها و نشانه های تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران بررسی شده است و با رویکرد نظریه «روانکاوی شخصیت» اریک فروم مورد تحلیل قرار گرفته است. اریک فروم یکی از نظریه پردازان بزرگی است که اندیشه ها و تئوری های او درزمینه روانکاوی و خاصه مقوله شخصیت، بسیار حائز اهمیت است. نتایج به دست آمده از این پژوهش که با بررسی دقیق مجموع اشعار نصرت رحمانی انجام شده است، بیانگر آن است که نصرت به نشانه های تباهی بیشتر از نشانه های تعالی در اشعار خود توجه کرده است. او به مرگ، بیگانگی و کناره گیری از جامعه، یأس و ناامیدی، ویرانگری و خشونت، خودآزاری بسیار توجه دارد و به مقولاتی ازجمله عشق، وجدان، روابط همزیستی و هویت که از نشانه های تعالی شخصیت در نظریه فروم هستند، توجه چندانی نشان نداده است. در نقاشی معاصر ایران به صورت توأمان دو مقوله تعالی و تباهی توجه شده است.اهداف پژوهش:بررسی نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.بررسی نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.سؤالات پژوهش:نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟
مدیریت فرزانگان و اخلاق در اندیشه های سیاسی فردوسی و سعدی و بازتاب آن در نگاره های نسخ مصور شاهنامه و بوستان محفوظ در موزه قاهره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
554 - 566
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرزانگان یا به عبارت دیگر، سپردن امور مهم حاکمیت به کارگزاران شایسته از مهم ترین مؤلفه های حکمرانی خوب است و حاکمان برای تحقق آن باید این مهم را مبنای کار خود قرار دهند. فردوسی از اندیشمندان بزرگی است که نظریه ها و آرای سیاسی- اجتماعی خود را در مورد حکمرانی خوب و معضلات حکومت و جامعه ابراز کرده است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به صورت تحلیلی و توصیفی به بررسی تأملات و اندیشه های سیاسی فردوسی و سعدی در مورد مدیریت فرزانگان و نقش آن به عنوان کلان شاخص حکمرانی خوب پرداخته شده است. او راه حل بسیاری از مشکلات جامعه را بهره مندی از ظرفیت فرزانگان یا گرایش به شایسته گزینی و شایسته سالاری در نظام حکومتی می داند. آگاهی از این تأملات و اندیشه ها موجب رشد فکری و سیاسی مردم و تنبه حاکمان می شود و رهنمودهای موجود در آثار بزرگان اندیشه و فرهنگ می تواند سرمشقی برای کارگزاران امروز و آینده جامعه باشد.اهداف پژوهش:واکاوی اصول و معیارهای حکمرانی فرزانگان در شاهنامه و بوستان.تبیین ابعاد و زوایای اندیشه فردوسی و سعدی در چارچوب گفتمان ایرانی در زمینه حکمرانی.سؤالات پژوهش:اصول و معیارهای حکمرانی فرزانگان و سیاست از نظر فردوسی و سعدی چه بوده است؟چه تشابه و تفاوتی بین آراء و افکار فردوسی و سعدی در حکمرانی وجود دارد؟
در جست وجوی چگونگی «تجسم معنای تعالی» در پیکر و صورت آسمانه های مرتفع معماری ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به عنوان یک اثر هنری، می تواند تداعی گر معانی عینی و ذهنی برای انسان باشد و از این طریق ارتباطی عمیق با احساس او برقرار کند. «تعالی» یک معانی عاطفی است که پرداختن به آن در آراء نظریه پردازان معماری غرب دیده می شود و برخی از سفرنامه نویسان نیز از ادراک این معنا در بناهای تاریخی ایران سخن گفته اند. این معنا به ویژه در برخی گنبدخانه ها و میان تالارهای معماری سنتی ایران و در گستره عملکردی از بناهای مقدس مانند مسجد و مقبره تا بناهای روزمره مانند تیمچه و حمام قابل درک است.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش جست وجوی نحوه تجلی معنای تعالی در بناهای معماری ایرانی و ارائه ساختاری است که بتواند برای نحوه پدیداری معنای تعالی، توسط طراحان و دانشجویان استفاده شود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش توصیفی- تحلیلی براساس استدلال منطقی است و تحلیل نمونه های منتخب با رویکرد نقد فرمالیستی صورت گرفته است. نتیجه گیری: معماری حاوی معنای تعالی، فضایی برای تمرکز ذهن خلق می کند و انسان را در درون آن فضا قرار می دهد. در این فضا، کشش روبه بالا، رهاشدن از وزن احساسی ماده و پیوند با امری بیکران به صورت ذهنی تداعی می شود و از این طریق، زمینه برای ادراک تجربه تعالی در انسان مهیا می شود.
بازنگری نگرش «انحطاط» هنر قاجار با تأکید بر سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
213 - 235
حوزههای تخصصی:
مطالعه پژوهش های صورت گرفته در زمینه سفال قاجار طی دهه های گذشته، بیانگر وجود نوعی اندیشه یکسونگرانه و غالباً منفی نسبت به این هنر در عرصه مطالعات هنر اسلامی است که آن را آغاز دوره «انحطاط» در تاریخ سفال ایران تلقی می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش درستی و نادرستی اندیشه مذکور است. سوال تحقیق حاضر این است که آیا این نگرش، ریشه در واقعیات تاریخی دارد یا حاصل برداشت هایی نادرست از تاریخ و هنر قاجار است؟ در پژوهش کیفی حاضر، از روش تحقیق تاریخی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه به اسناد کتابخانه ای و میدانی و تحلیل داده ها به روش استقرایی انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برخلاف آن چه که اغلب اذعان گردیده، سفال قاجار به لحاظ کمّی و کیفی نه تنها راه به «انحطاط» نبرده بلکه جایگاه ویژه و مجزایی را در گستره سفال ایران به خود اختصاص داده است. در دوره قاجار، برنامه های حمایتی جهت گسترش و رونق صنعت سفال از سوی دولت و نخبگان سیاسی به طرز قابل ملاحظه ای افزایش می یابد که این مسئله منجر به ترقی کاشی سازی و انجام اقداماتی در زمینه چینی سازی می گردد. در این دوره، تولید ظروف خمیرسنگ به دلیل واردات چینی تا حدودی دچار نقصان می گردد، اگرچه ساخت آن برای بازار جدید مشتریان نوظهور طبقه متوسط استمرار می یابد. از سوی دیگر، می توان دید که با تغییر پایگاه اجتماعی هنر در این دوره علاوه بر گسترش دامنه حامیان و سفارش دهندگان سفال، به دلیل افزایش برنامه های ساخت وساز و مرمت ابنیه، سفارش کاشی در اولویت قرار می گیرد. علاوه بر این، تحت تأثیر پدیده جمع آوری آثار هنر اسلامی و رونق بازار تقاضای هنر ایرانی، هنر قاجار نیز مورد توجه موزه ها و مجموعه داران اروپایی قرار می گیرد که این مسئله، حجم زیادی از سفارشات را برای سفال قاجار و حتی محصولات تقلیدی با کیفیت مشابه آثار گذشته در پی دارد.
تحلیل نقش رخش در ساختار روایت نگاره های هفت خوان رستم با تأکید بر روایتگری (نمونه موردی شاهنامه قرچغای خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
6 - 15
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که روایت شناسی مبحثی بینارشته ای محسوب و د ر زمینه های متنوع استفاد ه می شود ، می توان آن را جهت بررسی آثاری که د ر حیطه هنرهای تجسمی می گنجند نیز به کار گرفت. همان طور که از مطالعه آثار نگارگری مشخص است، نگاره های ایرانی نشان د هند ه ویژگی هایی هستند که تحلیل روایت شناسانه را امکان پذیر می کنند . د ر واقع ارتباط مستحکم نگارگری با متن و به ویژه اد بیات، موجب تحقق هرچه بیشتر این امر می شود . چنین به نظر می آید که اشعار حماسی شاهنامه، نقشی چشمگیر د ر پد ید آمد ن نگاره های ایرانی ایفا کرد ه اند و این اثر د ر طول د وران متفاوت مصور شد ه است. د ر این راستا، پژوهش حاضر با این سؤال روبه رو است که نگارگری ایران تا چه حد براساس سلیقه نگارگر و د رک او از روایت کار شد ه یا سفارش د ربار چه میزان د ر شکل گیری آثار نگارگری مؤثر بود ه است؟ هد ف پژوهش حاضر، مطالعه سیر زایشی معنا د ر نگاره های مرتبط با موضوع هفت خوان رستم د ر شاهنامه از منظر روایتگری و تبیین نقش نگارگر د ر این زمینه است و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. د ر این پژوهش، د و نگاره با عناوین «خوان اول رستم: سرزنش رخش» و «خوان سوم رستم: کشتن اژد ها با کمک رخش»، از شاهنامه قرچغای خان (وینزور) به عنوان نمونه مورد ی انتخاب شد ه و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گرد آوری و د ر جهت پاسخگویی به پرسش پژوهش ساماند هی شد ه اند . د ر انتها، چنین به نظر می رسد که از قلمرو ظاهری نگاره ها و همچنین تحلیل روایتگری، می توان به سیر زایشی معنا د ست پید ا کرد . به علاوه، می توان به این نکته د ست یافت که د ر نقاشی ایرانی، فرد یت نگارگر نقش پررنگی ایفا نمی کند و نمی توان با قطعیت مشخص کرد که تا چه حد سلیقه نگارگر و یا سفارش سفارش د هند گان د ر شکل گیری آثار د خیل بود ه است.
تحلیل اسطوره ای جنگ بزرگ در نگاره های شاهنامه شاملو بر مبنای نظریه آرکی تایپی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
68 - 79
حوزههای تخصصی:
هنر هر ملت ریشه در باورها و اعتقادات و اساطیر مردمان آن دارد و رمزگشایی آن نیازمند شناخت اسطوره های آنان است. نقد اسطوره ای، رویکردی میان رشته ای است که بر پایه انسان شناختی، روان شناسی، تاریخ ادیان و تاریخ تمدن، به تأویل اثر ادبی و شناسایی بن مایه های اسطوره ای موجود در آن اثر می پردازد. ازآنجاکه شاهنامه فردوسی، دارای درونمایه ای عمیقاً اسطوره ای است، به طرز آشکاری در خود قابلیت تحلیل آرکی تایپی دارد. این پژوهش سعی بر آن دارد، با تمرکز بر دیدگاه نورتروپ فرای، به تفسیر و تحلیل کهن الگوی جنگ بزرگ در شاهنامه بپردازد و بدین لحاظ، نگاره های منتخب در این جستار را بر اساس الگوهای ساختارگرایانه، بررسی می کند. دیدگاه فرای مبنی بر روح زمانه است و تأکید دارد، با یک طبقه بندی فراگیر، ادبیات و هنر را در قالب فضایی قرار دهد که سمبول های آرکی تایپی و چرخه فصول ایجاد می کنند. برای دستیابی به این منظور، ابتدا تعاریف نظری و نحوه شکل گیری اسطوره ها مطالعه خواهد شد و سپس جامعه آماری معرفی و توصیف می شود. در ادامه، با استفاده از نظریه فرای به عنوان رویکرد قالب، تحلیل آثار انجام می شود. نتیجه پژوهش مشخص کرد، روایت جنگ بزرگ و نگاره های منتخب شاهنامه شاملو میزان قابل توجهی، با نظریه نقد اسطوره ای فرای همنشینی دارد و سمبول های آرکی تایپی فرای که سه گونه تصاویر بهشتی، دوزخی و قیاسی هستند، درصد بالایی از نگاره های منتخب شاهنامه شاملو را پوشش می دهند. به این ترتیب، می توان چنین نتیجه گرفت که بن مایه ها و مضامین اسطوره ای و کهن الگویی در مراحل و عناصر نگاره ها، قابل شناسایی هستند و این تصاویر پیام رسانانی هستند که نحوه نمایش معانی و سمبل های کهن الگویی را در سطوح مختلف ادبی و بصری انتقال می دهند.
ارزیابی بازآفرینی خلاق مبتنی بر اقتصاد محلی در محدوده تاریخی مسجد کبود شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۱۲۸-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد خلاق، محور اصلی این پژوهش است بافت های تاریخی در چند سال اخیر با چالش های متعددی روبرو شده اند به گونه ای که نتوانسته اند جاذبه اقتصادی مناسبی برای ساکنان ایجاد کنند. هدف این پژوهش توجه بهینه در مدیریت و طراحی شهری به مسائل اقتصادی در کنار برنامه برای رفع نیاز های فعلی در چشم انداز نهایی است تا با بهره برداری از قابلیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساکنان محله ها در بافت های تاریخی با توجه به ظرفیت موجود در آنها، بتوان مولفه های اقتصادی جدید مبتنی بر ارزش ها و ظرفیت آنها ارایه کرد. این تحقیق با هدف ارزیابی بازآفرینی های انجام یافته پیرامون محوطه مسجد کبود براساس مولفه های اقتصاد خلاق، از نوع پژوهش های کیفی می باشد که با روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. داده های لازم برای تحلیل و پژوهش از طریق مطالعات اسناد کتابخانه ای در کنار برداشت و پیمایش های میدانی به دست آمده است و برای صحت سنجی نتایج از تکنینک تحلیل سوات استفاده شده و نتایج به دست آمده با رویکرد اقتصاد خلاق تجزیه تحلیل گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد اقتصاد خلاق در محله های تاریخی شامل برندسازی، ارتباط گردشگری و صنایع، ایجاد ارزش های اقتصادی، سرمایه گذاری، ایجاد و یا تغییر کاربری با در نظر گرفتن پویایی اقتصادی و ایجاد اقتصاد فرهنگی است ولی محوطه پیرامون مسجد کبود تبریز، محوطه ای که در سه دهه گذشته با مداخلات شهری فراوانی روبرو بوده است و در حال حاضراین شرایط را ندارد.
بررسی سیر تطور در نمای خانه های معاصر ایران با اقتباس از معماری غربی (نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
14 - 29
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که در جامعه، سیر تطور را نشان می دهد، معماری است. در ایران نیز همانند سایر نقاط با تکیه بر تغییرات انجام شده در ابعاد مختلف جامعه، معماری سیر تغییراتی را به خود دیده است. این تغییرات در دوره معاصر با ورود مدرنیته به کشور و تأثیرپذیری از غرب در دوره پهلوی برجسته تر است. دگرگونی های معماری در بناهای مسکونی به ویژه در خانه های دوره پهلوی با اقتباس هایی از معماری غربی شکل گرفته است. یکی از ابعاد طراحی معماری، نمای بناها است که در دوره مذکور مؤلفه های بصری آن تغییرات قابل توجهی داشته است. در این پژوهش به بررسی سیر تطور در نمای خانه های معاصر ایران با تأثیرپذیری از معماری غربی، با تأکید بر خانه های مسکونی دوره پهلوی در ارومیه پرداخته خواهد شد و تأثیر معماری غربی بر تغییر ساختارها و جزئیات نماهای خانه ها موردبررسی قرار خواهد گرفت. دراین پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای مرور ادبیات تحقیق و بررسی عناصر و الگوهای اقتباس شده در نماهای خانه های مسکونی ارومیه در دوره پهلوی استفاده شده است. جامعه آماری، 16 نما از خانه های مسکونی ارومیه است که به صورت هدفمند جهت تحلیل انتخاب شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد بین مؤلفه های بررسی شده فرم بنا، تزئینات و مصالح بیشترین الگوپذیری از معماری غربی را پارامترهای فرم بنا و تزئینات داشته است. از تغییرات مهم می توان به تغییر از نماهای متقارن به نامتقارن، تغییر محل مرکزیت ورودی بنا، اندازه و شکل پنجره ها و تغییر در مصالح، حضور ایوان ستون دار در دوره های اولیه و حذف آن در سال های بعد، تغییر در نوع سقف بناها، جانمایی بالکن در جداره نمای خیابانی در بناهای متأخر به عنوان نمادی از برون گرایی اشاره کرد.
مقدمه ای بر تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم در گفتمان هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
20 - 39
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماکسیمالیسم یا بیشینه گرایی سبکی به ظاهر نوین ولی دارای ریشه هایی عمیق در تاریخ اجتماعی هنر و نقطه مقابل مینیمالیسم یا کمینه گرایی و نگرشی در مقابل هنر مفهومی محسوب می شود. زمینه های اجتماعی هنر در طول تاریخ در ظهور و تکامل این سبک بسیار حائزاهمیت است. این زمینه ها را می توان از یک سو در دهه های گذار از تاریکی قرون وسطی، یعنی سال های طلایی رنسانس و از سوی دیگر در ابعادی کوچکتر در برهه های تاریخی مشابه در قرن های ۱۹ و ۲۰ میلادی جهان جست وجو کرد. وجه تشابه این دوره ها گذار از شرایط سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این دوره ها با شرایطی نسبتاً مشابه به صورت سلسله وار خط سیر تاریخی پیدایش و تکامل ماکسیمالیسم را شکل داده اند؛ اما ماکسیمالیسم تحت این عنوان قدمتی حدوداً ۴۰ ساله دارد. مسئله ای که در پژوهش حاضر مورد توجه است، این است که کدام زمینه های فرهنگی و اجتماعی در اواخر قرن ۲۰ و ۲۱میلادی بر تکامل این سبک اثرگذاشته اند؟ در پژوهش حاضر قصد بر آن است که الگوهای ماکسیمالیستی در روند تکامل خود با تکیه بر ویژگی های محلی و جمعیتی، و مروری بر تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم و تعاریف آن، همچنین روند شکل گیری و تکامل آن در تاریخ اجتماعی هنر؛ جایگاه آن در گفتمان امروز هنر جهانی و تحلیل محتوای ماکسیمالیسم، به عنوان سبکی که زمینه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در آن تأثیرگذار بوده اند تبین شود.روش پژوهش: در پژوهش حاضر براساس روش تاریخ اجتماعی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد مکتوب تلاش می شود، تا ضمن معرفی اجمالی ماکسیمالیسم، بسترهای اجتماعی و تاریخی آن در حوزه های گوناگون هنری، کنکاش شود.یافته ها: نیم نگاهی بر تاریخ اجتماعی حیات بشر درمی یابیم که هرگاه انسان به اجبار قدرت یا شرایط تن به زندگی ساده و مینیمال داده و از خواسته ها و داشتن بیان شخصی در زندگی دست کشیده است، پس از گذار از آن شرایط تحمیلی به یکباره زندگی کاملاً متفاوت و به اصطلاح ماکسیمالی را در پیش گرفته است. بنابراین مهمترین عامل، شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جهان، به ویژه در قرن حاضر، است که تحولات سبکی چون ماکسیمالیسم را روبه گسترش و تکامل قرار داده است.نتیجه گیری: تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم و سیر پیدایش و تکامل آن به شکل امروزین بیان گر آن است که بیشینه گرایی ماحصل عبور انسان از شرایط سخت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و ریاضت های ناشی از این شرایط و در حقیقت واکنشی به زندگی مینیمال تحمیلی در ادوار مختلف قرن بیستم بوده است.
نمادشناسی رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
92 - 109
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رنگ ها در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی از دیرباز حامل مفاهیم و معانی عمیقی بوده اند. هر رنگ به واسطه اندیشه، تجارب زیستی، باورهای دینی و اساطیری و ویژگی های بصری خود بار معنایی خاصی پیدا کرده است. نمادشناسی رنگ سرخ، به ویژه، دریچه ای نو به سوی درک عمیق تر این فرهنگ غنی می گشاید. بررسی این نماد به شناخت بهتر باورها، ارزش ها و آداب و رسوم ایرانیان کمک کرده و فهم رمزگان و نمادهای به کار رفته در آثار ادبی و هنری را تسهیل می کند. این پژوهش با تحلیل تطابق داده های ادبی و نمونه های نقاشی ایرانی، به بررسی نمادهای رنگ سرخ و مفاهیم نهفته در آن پرداخته و به دنبال پاسخ به این سؤال است که رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی، نماد چه مفاهیمی است.روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب، اسناد موجود و منابع الکترونیکی استفاده شده است. در تحلیل داده ها، داده های ادبی، تاریخی، اساطیری، دینی و عرفانی مرتبط با رنگ سرخ جمع آوری شده و نمونه های نقاشی ایرانی به عنوان شواهد و مثال های کاربرد نمادهای رنگ سرخ انتخاب شده اند.یافته ها: رنگ سرخ در اندیشه ایرانی به عنوان نماد جنگاوران، رومیان، ایزدان مهر و وای، نماد گروه هایی چون سوخرائیان و سرخ جامگان و قزلباشان، سیاره بهرام و فلز آهن، قدرت و پادشاهی، عقل و خردمندی، جشن و سرور، عشق و خون خواهی است و در فرهنگ اسلامی نماد شهادت، مرگ سرخ و نفس لوامه، صوفیان ملامتیه و در بُعد مثبت آن نماد ائمه و در بُعد منفی به عنوان نماد اشقیا و شیطان به کار رفته است.نتیجه گیری: مطالعه نمادشناسی رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی نشان می دهد که این رنگ، نمادی چندوجهی و پیچیده است که ریشه در طبیعت و تجارب انسانی دارد. رنگ سرخ در طول تاریخ، در باورها و اعتقادات مختلف، معانی متفاوتی از جمله عشق، قدرت، جنگ، شهادت و حتی شیطان را به خود گرفته است؛ و در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی نیز به شیوه های متنوعی به کار رفته و هر بار معنایی متفاوت را منتقل کرده است.
مدل یابی عوامل موثر بر افزایش کارایی مصرف آب با استفاده از سیستم ارزیابی پایداری لید در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
291 - 301
حوزههای تخصصی:
کمبود آب یکی از مشکلات اساسی جهان امروزی بوده و پیامدهای مختلفی در تامین آب مناسب برای موجودات زنده و بحران های زیست محیطی وابسته به آن دارد. به دلیل عدم استفاده درست از منابع آبی توسط انسان ها و با توجه به تغییرات شرایط آب وهوایی، اگر این میزان مصرف آب به مدت طولانی ادامه داشته باشد، می تواند منجر به نابودی کل زیستگاه ها شود. اگرچه فضاهای آموزشی سهم کمتری در سرانه ی شهری دارند اما توجه به رویکرد معماری پایدار در مدارس از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های موثر بر شاخص بهره وری آب در سیستم ارزیابی پایداری لید (LEED)، مطالعه ی چگونگی و میزان تاثیر هر یک از مولفه ها و دستیابی به مدلی برای شاخص بهره وری آب در اقلیم نیمه خشک انجام شده است. مبانی نظری تحقیق حاضر با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش تحقیق انجام شده از طریق مطالعه موردی می باشد. در تحقیق انجام شده ۱۶۰ مدرسه در سطح جهان از اقلیم BSK (اقلیم نیمه خشک) با توجه به طبقه بندی اقلیمی کوپن و از کشورهای آمریکا، مکزیک، اسپانیا، ترکیه و چین و از چهار سطح گواهی لید (پلاتین، طلا، نقره و دارای گواهینامه) براساس ورژن لید ۲۰۰۹ انتخاب شدند، سپس اطلاعات آن ها جمع آوری و امتیازات دریافت شده در چک لیست لید آن ها، جهت تحلیل با روش تحلیل عاملی، وارد نرم افزار SPSS 22 شدند. یافته ها نشان می دهد که سه مولفه استفاده از فناوری های نوآورانه ی آب و فاضلاب، کاهش مصرف آب آشامیدنی در مدارس و افزایش بهره وری آبیاری در محوطه مدارس در شاخص بهره وری آب موثر می باشند. همچنین مولفه استفاده از فناوری های نوآورانه ی آب و فاضلاب شامل (تصفیه فاضلاب، استفاده از سیستم های فیلتراسیون، راهکارهای کاهش روان آب ها، مدیریت آب طوفان و استفاده از تجهیزات صرفه جویی در مصرف آب)، اثرگذارترین مولفه جهت افزایش بهره وری آب به ترتیب دارای ۷۱ و ۵۴ درصد تاثیر بر کاهش مصرف آب آشامیدنی در مدارس و آبیاری محوطه مدارس است.
به کارگیری مدل قابلیت استفاده مجدد انطباقی جهت ارزیابی وضعیت نوسازی مدارس استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
303 - 317
حوزههای تخصصی:
نوسازی، بازسازی و استفاده دوباره از ساختمان های موجود به منظور بهره مندی هرچه بیشتر از تمامی قابلیت ها و ظرفیت های یک بنا، گامی موثر در جهت رسیدن به اهداف توسعه پایدار در جامعه است. همچنین، با توجه به سرعت توسعه و پیشرفت فناوری در جوامع امروزی، بازنگری در وضعیت ساختمان های موجود به منظور انطباق با شرایط جدید امری ضروری است. مدارس کشور از جمله ساختمان هایی هستند که با توجه به پیشرفت تکنولوژی، توسعه جوامع، تغییر روش های آموزشی و همچنین گذر زمان و فرسودگی، نیاز به بازسازی و نوسازی در سطح گسترده دارند. اما برخورد با ساختمان های موجود برای استفاده دوباره، بویژه در سطح کلان، نیازمند سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های دقیق است. اولویت بندی ساختمان ها برای استفاده دوباره از مهمترین این موارد است. با توجه به نیاز کشور، مقاله حاضر به ارائه چارچوبی برای اولویت بندی ساختمان مدارس موجود برای استفاده دوباره و نوسازی می پردازد. در تحقیق پیش رو هشت مدرسه در استان گیلان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. بخشی از داده ها و اطلاعات لازم در مورد مدارس از اداره نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان گیلان و بخشی از طریق بازدید میدانی و انجام مصاحبه با مدیران مدارس به دست آمد. مدل قابلیت استفاده مجدد انطباقی (ARP)1 به عنوان ابزار اصلی برای اولویت بندی بناها در نظر گرفته شده است. به این ترتیب، میزان قابلیت ساختمان ها و نیز بهترین زمان برای مداخله به منظور استفاده دوباره، به عنوان معیارهای اصلی در اولویت بندی بناها در نظر گرفته شده اند. براساس نتایج به دست آمده نرخ متوسط سالانه ازکارافتادگی برای کل نمونه های مطالعاتی برابر با 0.0101 است. میانگین عمر مفید مدارس نیز برابر 35 سال ارزیابی شد، که کمترین میزان عمر مفید برابر30 سال و بیشترین میزان آن 43 سال است. میانگین شاخص ARP نیز برابر 63% است که نشان می دهد به صورت کلی نمونه ها قابلیت بالایی برای استفاده دوباره دارند.
مؤلفه های زیباشناسانه نقاشی ژاپنی دوره آشیکاگا مبتنی بر ذن بودیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 96
حوزههای تخصصی:
در میان هنرهای ژاپن، نقاشی دوره آشیکاگا، به دلیل تأثیرپذیری از ذن بودیسم، اهمیتی مضاعف دارد که تحلیل این آثار، جنبه های متفاوتی از آن را آشکار می کند. در این پژوهش، 15 نمونه از نقاشی های دوره آشیکاگا با توجه به ذن بودیسم تحلیل شده است. هدف اصلی در این پژوهش، تبیین ارتباط میان مفاهیم فلسفی و آئینی ذن بودیسم و ویژگی های فرمی و معنایی نقاشی دوره آشیکاگا است. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات، با روش کتابخانه ای به همراه مشاهده تصاویر و تحلیل از نوع کیفی است. همچنین نمونه گیری با شیوه گزینشی غیرتصادفی است. این پژوهش نشان می دهد که هنر ژاپنی، همچون آئین ژاپنی، متضمن مفاهیم دوگانه است. در دوره آشیکاگا، نوعی نقاشی مرکبی مبتنی بر کیفیت مکاشفه ای و متفکرانه ذن بروز کرد. هنر نقاشی این دوران را می توان مشابه هنر ذن بودیسم در فرهنگ ژاپن دانست. مهم ترین ویژگی های نقاشی دوره آشیکاگا شامل مواردی همچون دور شدن هنر از معابد، وجود مضامین و نقش مایه های کهن بومی، کاهش تدریجی سرزندگی قلم و مرکب و سهم اندک موضوعات روایی و مذهبی است. در این آثار، موضوعات منظره و طبیعت و یا حیوانات بیشترین سهم را دارند. تقریباً در تمامی موارد، زاویه دید از رو به رو است. مجموع این ویژگی ها، بیان گر تأثیر مستقیم ذن بر فرم و انتخاب مضامین نقاشی های دوره آشیکاگا است.
باززایش والایی در چیدمان های نوری اولافور الیاسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 122
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با هدف شناسایی والایی معاصر در چیدمان های نوری اولافور الیاسون بر آن است تا پتانسیل های متفاوت نور در آثار هنرمند را شناسایی کند. روش پژوهش حاضر، از نوع کیفی و از منظر هدف، کاربردی است که با شیوه توصیفی، تحلیلی با روش گردآوری اسنادی تدوین شده است. اولافور الیاسون در آثار چیدمانی بزرگش با بهره گیری از عناصری چون نور، آب و دمای هوا فضاهای غوطه وری را ایجاد می کند که مخاطبینش را شگفت زده می کند و در آن ها تجربه حسی و عاطفی بازدیدکننده تعیین کننده می شود. هنر مبتنی بر نور الیاسون، تماشاگران را مسئول می سازد و آن ها را ترغیب می کند تا وارد یک وضعیت هوشیاری بالا شوند. استفاده های هنری از نور هویت مادی آثار الیاسون را دگرگون می کند و شخصیتی پر انرژی به آن می بخشد که بیننده می تواند ارتباطی ژرف و معنا دار را تجربه نماید. نتایج پژوهش نشان داد، چیدمان های نوری الیاسون می توانند نمایانگر والایی معاصر باشد؛ الیاسون با ساختارشکنی سنت رمانتیک، درک بیننده از امر والا را تشدید می کند به نحوی که در آن می تواند خودش را در این ادراک قوی مشاهده کند و دوباره با قدرت والایی موجود در پدیده های طبیعی به شکل واسطه ای ارتباط برقرار کنند.