پیکره

پیکره

پیکره دوره 13 پاییز 1403 شماره 37 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی و طبقه بندی دوره های نقاشی خط محمد احصایی با رویکرد خوشنویسی سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محمد احصایی خوشنویسی سنتی نقاشی خط مکتب سقاخانه هنر سکولار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۵
مقدمه: جایگاه هنرمندان، خوشنویسان  و حرفه مداران باتبحر و کاردان که محمد احصایی یکی از اینهاست همواره مورد تقدیر و تحسین بوده است. وی، خوشنویسی چیره دست و دارای تجاربی ارزشمند در عرصه خط و نقاشی خط است که سابقه روشنی در خط و خوشنویسی دارد و مسیر حرکت از خط سنتی به نوگرا و نقاشی خط را اندیشه ورزانه و آرام و با حوصله طی کرده است. او شیوه ای در نقاشی خط  خود دارد که بنابه سیر تحول آثارش در پهنه هنر ایران منحصر به خود  او و برخاسته از اعتقاد به مفاهیم عرفانی، آیات قرآن و احادیث است. برای احصایی رعایت اصول و قواعد خوشنویسی و محتوای واژه ها اهمیت داشته و آثارش در فضایی مسحورکننده با توازن سیال در فضاهای سواد و بیاض شکل گرفته است. در سیر رو به رشد او مراحلی طی شده از هنر سنتی تا سکولار دیده می شود که در پژوهش حاضر به واکاوی آثار وی که گستره ای از سنت تا مدرن را دربر می گیرد، پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که آثار وی چگونه طبقه بندی می شود و چه ویژگی های منحصر به فردی دارند؟ هدف پژوهش حاضر شناخت و طبقه بندی آثار سنتی و مدرن محمد احصایی و نیز بازشناسی عناصر سنتی خوشنویسی به عنوان آرایه ای از سنت با کاربست مناسبات هنر مدرن است.روش پژوهش: شیوه پژوهش حاضر کیفی بوده و از منابع مکتوب و متون کتابخانه ای همراه با مطالعه بصری آثار تجسمی هنرمند بهره برده است.یافته ها: دست آورد پژوهش حاضر چنین است که شکل گیری زیست جهانِ احصایی در دوره معاصر در دو ساحت سنتی و مدرن به فراسبک بودن این هنرمند دلالت دارد و شگفت این است که همزمان که هنرمند اثر سنتی خود را در قالب سیاه مشق یا «الفبای ازلی» می نگاشته به آفرینش هنر سکولار پسامدرن هم اقدام کرده و بدون ایجاد تناقض در دو ساحت کنشگری فعال بوده است.نتیجه گیری: فضای شکل گیری خط و خوشنویسی احصایی تحت تاثیر مکتب هنرمندان نوگرا و همزمان با شکل گیری مراکز دانشگاهی مدرن ایران و نیز در پی ارتباط آسان آن زمان هنرمندان ایرانی با دیگر هنرمندان جهان شکل گرفته و این زیست جهان جدید در کنار تدریس در دانشگاه و آموزه های گرافیک مدرن و پیوند آن با خطوط سنتی احصایی را به مسیری متمایز از هموندان خود برد، مسیری که تا حدودی از پیلارام و زنده رودی و دیگران متفاوت بود.
۲.

مقدمه ای بر تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم در گفتمان هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم ماکسیمالیسم مینیمالیسم تاریخ اجتماعی هنر گفتمان هنر گرایش های هنری ماکسیمالیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه: ماکسیمالیسم یا بیشینه گرایی سبکی به ظاهر نوین ولی دارای ریشه هایی عمیق در تاریخ اجتماعی هنر و نقطه مقابل مینیمالیسم یا کمینه گرایی و نگرشی در مقابل هنر مفهومی محسوب می شود. زمینه های اجتماعی هنر در طول تاریخ در ظهور و تکامل این سبک بسیار حائزاهمیت است. این زمینه ها را می توان از یک سو در دهه های گذار از تاریکی قرون وسطی، یعنی سال های طلایی رنسانس و از سوی دیگر در ابعادی کوچکتر در برهه های تاریخی مشابه در قرن های ۱۹ و ۲۰ میلادی جهان جست وجو کرد. وجه تشابه این دوره ها گذار از شرایط سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این دوره ها با شرایطی نسبتاً مشابه به صورت سلسله وار خط سیر تاریخی پیدایش و تکامل ماکسیمالیسم را شکل داده اند؛ اما ماکسیمالیسم تحت این عنوان قدمتی حدوداً ۴۰ ساله دارد. مسئله ای که در پژوهش حاضر مورد توجه است، این است که کدام زمینه های فرهنگی و اجتماعی در اواخر قرن ۲۰ و ۲۱میلادی بر تکامل این سبک اثرگذاشته اند؟ در  پژوهش حاضر قصد بر آن است که الگوهای ماکسیمالیستی در روند تکامل خود با تکیه بر ویژگی های محلی و جمعیتی، و مروری بر تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم و تعاریف آن، همچنین روند شکل گیری و تکامل آن در تاریخ اجتماعی هنر؛ جایگاه آن در گفتمان امروز هنر جهانی و تحلیل محتوای ماکسیمالیسم، به عنوان سبکی که زمینه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در آن تأثیرگذار بوده اند تبین شود.روش پژوهش: در پژوهش حاضر براساس روش تاریخ اجتماعی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد مکتوب تلاش می شود، تا ضمن معرفی اجمالی ماکسیمالیسم، بسترهای اجتماعی و تاریخی آن در حوزه های گوناگون هنری، کنکاش شود.یافته ها: نیم نگاهی بر تاریخ اجتماعی حیات بشر درمی یابیم که هرگاه انسان به اجبار قدرت یا شرایط تن به زندگی ساده و مینیمال داده و از خواسته ها و داشتن بیان شخصی در زندگی دست کشیده است، پس از گذار از آن شرایط تحمیلی به یکباره زندگی کاملاً متفاوت و به اصطلاح ماکسیمالی را در پیش گرفته است. بنابراین مهمترین عامل، شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جهان، به ویژه در قرن حاضر، است که تحولات سبکی چون ماکسیمالیسم را روبه گسترش و تکامل قرار داده است.نتیجه گیری: تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم و سیر پیدایش و تکامل آن به شکل امروزین بیان گر آن است که بیشینه گرایی ماحصل عبور انسان از شرایط سخت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و ریاضت های ناشی از این شرایط و در حقیقت واکنشی به زندگی مینیمال تحمیلی در ادوار مختلف قرن بیستم بوده است.
۳.

تحلیل سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت در انیمیشن های «شگفت انگیزان»، «وال- ای» و «راتاتویی»، بر اساس نظریه «سرمایه فرهنگی» پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه فرهنگی شکل گیری هویت بوردیو انیمیشن تحلیل کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل بازنمایی سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت در انیمیشن های «شگفت انگیزان» (۲۰۰۴)، «وال- ای» (۲۰۰۸) و «راتاتویی» (۲۰۰۷) می پردازد. این پژوهش با اتکا به نظریه «سرمایه فرهنگی» پیر بوردیو به عنوان چارچوب نظری خود، شباهت های مضمونی و رویکردهای منحصربه فرد انیمیشن های مذکور به سرمایه فرهنگی و هویت را بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش سرمایه فرهنگی در شکل دهی به هویت شخصیت ها در انیمیشن های منتخب تبیین ذائقه و مصرف فرهنگی در بستر شکل گیری هویت است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از تحلیل کیفی برای بررسی پویایی سرمایه فرهنگی و تأثیر آن بر شکل گیری هویت در انیمیشن های منتخب استفاده می کند. فرآیند جمع آوری داده ها با عنایت به یک مدل شش مؤلفه ای از سرمایه فرهنگی، و از راه مشاهده و خوانش عمیق انیمیشن ها و یادداشت برداری های متعدد از آن ها انجام می پذیرد. تفسیر داده ها شامل ترکیب و تطبیق این مشاهدات برای تشخیص الگوها و تضادهاست.یافته ها: با تجزیه و تحلیل انیمیشن های منتخب، هشت مضمون مشترک مربوط به سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت یافت شد: شکل گیری هویت فرهنگی و شبکه های اجتماعی، تحرک و طبقه بندی اجتماعی، به رسمیت شناسی و پویایی قدرت نمادین، سابقه آموزشی و هویت حرفه ای، ذائقه و مصرف فرهنگی، روایت های فرهنگی و بازنمایی رسانه ای، سرمایه فرهنگی تجسم یافته و تعامل اجتماعی و مقاومت و مذاکره درباره هنجارهای فرهنگی. در مقام تطبیق و مقایسه، «راتاتویی» در بازنمایی قدرت دگرگون کننده خلاقیت و هنر آشپزی، به چالش کشیدن تعصبات اجتماعی و ترویج فراگیری در دنیای آشپزی، برتر از دو اثر دیگر ظاهر می شود. بازنمایی سرمایه فرهنگی در این انیمیشن برجسته تر است و تفسیری از شکل گیری هویت فراتر از هنجارهای مرسوم ارائه می دهد.نتیجه گیری: کاوش سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت در میان فیلم های انیمیشن، ارتباط وثیقی با تجارب انسانی و پویایی های اجتماعی دارد. هر یک از انیمیشن های «شگفت انگیزان»، «وال- ای» و «راتاتویی»، شخصیت هایی را به تصویر می کشند که در حال تغییر هویت در میان بافت های اجتماعی هستند. این انیمیشن ها از طریق روایت ها و شخصیت های متقاعدکننده خود، اهمیت پذیرش تنوع، به چالش کشیدن هنجارها و پرورش فراگیری را برجسته می کنند.
۴.

دلالت های معنایی بازنمایی اندام جدا از بدن در نقاشی پست مدرن ایران (پایان قرن چهاردهم خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی بدن بدن بدون اندام بدن قطعه قطعه اندام جدا از بدن نقاشی پست مدرن ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۷۳
مقدمه: در هنر پست مدرن، بدن به عنوان موضوع، رسانه و ابزار آفرینش هنری و هم به عنوان مکان تجربه و ادراک اثر هنری، مورد توجه قرار گرفت. متفکران علوم انسانی تعاریف رایج از بدن را به چالش کشیدند و هنرمندان معادل بصری آن را به تصویر درآوردند. یکی از گونه های پست مدرنیستی بازنمایی بدن در نقاشی، تصویرگری بدن های تکه تکه شده و اندام های جدا از بدن است. هدف پژوهش حاضر تبیین خاستگاه نظری ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی های دهه پایانی قرن چهاردم خورشیدی ایران و دلالت های معنایی این گسست تصویری است. در این پژوهش سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود که مرجع تصویرگری اندام های بدون بدن در نقاشی های دهه نود ایران چیست و بازنمایی تصویری قطعه/ اندام در این آثار بر چه مضامینی دلالت دارد؟روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به داده های اسنادی انجام پذیرفته است. به این ترتیب از میان جامعه آماری- شامل نقاشی های هنرمندان ایرانی با موضوع بدن قطع شده یا اندام های جدا از بدن در دهه نود خورشیدی- نمونه هایی که مشخصه اصلی آن ها بازنمایی اندام های بدون بدن است، گزینش شده و براساس مبانی نظری پژوهش تحلیل شدند.یافته ها: مرکزیت زدایی از تمامیت بدن، در نمونه های پژوهش، ارجاعی به معلولیت، رنج و مرگ فیزیکی ندارد، بلکه نشانه ایست دال بر مفاهیم انتزاعی مانند تغییر و دگردیسی، به چالش کشیدن تعاریف کلاسیک درباره بدن، نقد اجتماعی، بیان حالات ذهنی و متافیزیکی انسان و یادآوری گذشته از دست رفته ای که تنها در حافظه حاضر است.نتیجه گیری: ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی دهه نود ایران متأثر از عقلانیت پست مدرنیستی و تغییر در نگرش انسان نسبت به جهان بیرون و درون است. نقاشان با آشنایی زدایی از شیوه های متعارف نمایش بدن فضایی برای نقد و به چالش کشیدن قالب های فکری از پیش تعیین شده و خلق مفاهیم جدید ایجاد می کنند که بازتابی از وضعیت انسان در عصر حاضر است.
۵.

بررسی عناصر چندرسانه ای مؤثر در تصویرسازی علمی- آموزشی (با تأکید بر فناوری هولوگرافیک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تصویرسازی علمی - گرافیک هنر چندرسانه ای هولوگرافیک تعامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه: تصویرسازی علمی- آموزشی نقشی مهم و تأثیرگذار در ساده سازی مفاهیم پیچیده و جذابیت بصری آن ها برای فراگیران ایفا می کند. عناصر چندرسانه ای، مانند تصاویر، نمودارها و تصاویر متحرک، در کنار صداها و موسیقی، اثربخشی تصاویر آموزشی را افزایش می دهند. این عناصر، یک بسته جامع نمایش بصری ارائه می کنند که می تواند اطلاعات متنی را پشتیبانی و تقویت کند. به عبارت دیگر، چندرسانه ای ها شاخه هایی نوین از تصویرسازی هستند که براساس دست آوردهای فناورانه معاصر و نیز ورود به عرصه هایی مرکب از عناصر هنری و رایانه، جایگاه ویژه ای در دوران ما یافته اند. فراگیران می توانند مفاهیم انتزاعی را تجسم کنند، فرآیندها را درک کنند و ارتباط میان ایده های مختلف را آسان تر درک و برقرار کنند. علاوه بر این، از عناصر چندرسانه ای می توان برای ارائه نمونه های واقعی و مطالعات موردی استفاده نموده و تجربه یادگیری را مرتبط تر و کاربردی تر کرد. با پیشرفت فناوری و هنرهای جدید، اکنون معلمان به طیف گسترده ای از عناصر چندرسانه ای برای ایجاد تجسم های آموزشی جامع تر دسترسی دارند. یکی از این فناوری ها که توجه زیادی را به خود جلب کرده، فناوری هولوگرافیک است. این پژوهش به بررسی و تبیین نقش و جایگاه تصویرگران علمی- آموزشی در خلق محتواهای تصویری- آموزشی چندرسانه ای، مبتنی بر فناوری نوین هولوگرافیک، پرداخته است. در این راستا، پژوهش حاضر برای پاسخگویی به این پرسش صورت می پذیرد: کیفیت تأثیرگذاری عناصر چندرسانه ای در تصویرسازی علمی- آموزشی، متکی بر فناوری هولوگرافیک، چگونه است؟روش پژوهش: پژوهش حاضر که از نوع نظری است، با هدف بررسی میزان و کیفیت تأثیر عناصر چندرسانه ای در تصویرسازی علمی- آموزشی، به ویژه متکی بر فناوری هولوگرافیک و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسناد الکترونیکی تنظیم شده است.یافته ها: با استفاده از قدرت تصویرگری چندرسانه ای، و تکیه بر فناوری هولوگرافیک و ترکیب محرک های دیداری، شنیداری و لامسه، مخاطبان می توانند با درک فضایی ملموس تر و مطالعه چندوجهی سوژه، به دلخواه خود، یادگیری فراگیرتری تجربه کنند که درک، حفظ و مهارت های تفکر انتقادی را بیش از پیش افزایش می دهد.نتیجه گیری: ادغام عناصر چندرسانه ای با پلتفرم های مبتنی بر سیستم های یادگیری نوین، دسترسی و همکاری یکپارچه را در دستگاه ها و مکان های مختلف امکان پذیر می سازد. چندرسانه ای ها، به ویژه از نوع هولوگرافیک، دارای امکاناتی بی پایان هستند و تصویرگران با افزودن وجوه خلاقانه و ایده پردازی های نوآورانه خویش به این رسانه های نو می توانند سازوکارهای کمی و کیفی آموزش را متحول سازند.
۶.

نمادشناسی رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ رنگ سرخ نمادشناسی فرهنگ ایرانی - اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۷
مقدمه: رنگ ها در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی از دیرباز حامل مفاهیم و معانی عمیقی بوده اند. هر رنگ به واسطه اندیشه، تجارب زیستی، باورهای دینی و اساطیری و ویژگی های بصری خود بار معنایی خاصی پیدا کرده است. نمادشناسی رنگ سرخ، به ویژه، دریچه ای نو به سوی درک عمیق تر این فرهنگ غنی می گشاید. بررسی این نماد به شناخت بهتر باورها، ارزش ها و آداب و رسوم ایرانیان کمک کرده و فهم رمزگان و نمادهای به کار رفته در آثار ادبی و هنری را تسهیل می کند. این پژوهش با تحلیل تطابق داده های ادبی و نمونه های نقاشی ایرانی، به بررسی نمادهای رنگ سرخ و مفاهیم نهفته در آن پرداخته و به دنبال پاسخ به این سؤال است که رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی، نماد چه مفاهیمی است.روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب، اسناد موجود و منابع الکترونیکی استفاده شده است. در تحلیل داده ها، داده های ادبی، تاریخی، اساطیری، دینی و عرفانی مرتبط با رنگ سرخ جمع آوری شده و نمونه های نقاشی ایرانی به عنوان شواهد و مثال های کاربرد نمادهای رنگ سرخ انتخاب شده اند.یافته ها: رنگ سرخ در اندیشه ایرانی به عنوان نماد جنگاوران، رومیان، ایزدان مهر و وای، نماد گروه هایی چون سوخرائیان و سرخ جامگان و قزلباشان، سیاره بهرام و فلز آهن، قدرت و پادشاهی، عقل و خردمندی، جشن و سرور، عشق و خون خواهی است و در فرهنگ اسلامی نماد شهادت، مرگ سرخ و نفس لوامه، صوفیان ملامتیه و در بُعد مثبت آن نماد ائمه و در بُعد منفی به عنوان نماد اشقیا و شیطان به کار رفته است.نتیجه گیری: مطالعه نمادشناسی رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی نشان می دهد که این رنگ، نمادی چندوجهی و پیچیده است که ریشه در طبیعت و تجارب انسانی دارد. رنگ سرخ در طول تاریخ، در باورها و اعتقادات مختلف، معانی متفاوتی از جمله عشق، قدرت، جنگ، شهادت و حتی شیطان را به خود گرفته است؛ و در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی نیز به شیوه های متنوعی به کار رفته و هر بار معنایی متفاوت را منتقل کرده است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۷