مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مینیمالیسم
حوزه های تخصصی:
گسترش صنعت و مدرنیزم باعث شده که زندگیبشر دچار تغییر و تحول گردد و این امر حوزه هنر و ادبیات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. حاصل این تاثیرپذیریپدید امدن مینیمالیسم در عرصه داستان سراییاست. به این معنیکه نویسنده از حداقل واژگان و ایجاز بهره میگیرد تا داستانیرا در طرح ساده بیان کند. هرچند این پدیده در غرب مقوله ایجدید محسوب میشود، اما در ادبیات وسیع ایران زمین نمونه هاییفراوان وجود دارد که کاملا منطبق با ویژگیهایداستان مینیمال است. مقالات شمس تبریزیعلاوه بر داشتن ارزش هایمحتواییو بیان آموزه هایدینیو عرفانیاز جهت داستان پردازینیز قابل اهمیت است. موجز بودن، حذف حشو و زواید و داشتن درون مایه و تم جذاب از برجسته ترین ویژگیهایحکایات و قصه هایمقالات است که به نوعیمنطبق با شگردهایداستان سراییمینیمالیستیبشمار میرود. در این نوشته سعیبر ان است که چگونگیبیان حکایات و قصه ها در مقالات شمس، هم راه با ویژگیهایداستان مینیمالیسم بررسیشود.
نقش محوری مینیمالیسم در پایان دوران مدرن و بکارگیری نور در آثار دن فلاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن بیستم تجربیات متفاوتی را در زمینهی هنر و اندیشه به همراه دارد. پس از جنگ جهانی دوم، جهان در رویارویی با تغییرات گسترده ای در زمینه های فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد و تمامی اصول مدرنیسم را به چالش میکشد. در این اثنا مجسمه سازی مینیمالیسم با رویکردی انتزاعی که از مهم ترین دستاورد های هنر مدرن به شمار میآید، با مفاهیمی نو از درون نقاشی سر بر میآورد. این جنبش با تاکید بر نقش مخاطب به جای مولف، نگاه تازه ای را در هنرهای بصری مطرح میکند. آثار هنری مینیمالیسم فاقد نماد گرایی هستند، آثاری که با استفاده از تولیدات کارخانه و با تکیه بر روند آن، زاییدهی عصر تولید انبوه ناشی از انقلاب صنعتی به شــمار میآیند. دن فلاون از تاثیر گذارترین هنرمندان مینیمالیست است که با انتخاب لامپ-های فلورسنت صنعتی آثار منحصر به فردی را به نمایش میگذارد. او با چیدمان های نوری بر فضای معماری تاثیر گذاشته و موجبات هنر نوری را فراهم میآورد. این نوشتار، مینیمالیسم را نقطهی عطفی در روند هنری قرن بیستم معرفی میکند و با نگاهی به مباحث نظری پیرامون آن به تحلیل مفاهیم و مبانی این جنبش در آثار فلاون میپردازد.
«مولانا و مینی مالیسم» (بررسی داستان های مینی مالیستی در دیوان کبیر)
حوزه های تخصصی:
یکی از تصورات رایج، اما قطعاً نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونه های ادبی که در طول سال های اخیر دست خوش تغییراتی مهم بوده است داستان کوتاه است و شکلی نوین از روایت داستانی که هر روز، کوتاه و کوتاه تر میشود، مینیمالیسم (minimalism) است که آن را در زبان فارسی «خردگرایی» و «حداقل گرایی» نامیده اند که دارای ویژگیهایی مشترک است.
در ادبیات غنی کلاسیک فارسی، چه در نثر و چه در نظم، حکایت ها و داستان هایی فراوان وجود دارد که از جهاتی بسیار قابل انطباق با خصوصیات داستان های مینی مالیستی است. مقاله حاضر میکوشد با ارائه و بررسی نمونه هایی از داستان های بسیار کوتاه دیوان کبیر مولانا، ویژگیهایی را که برای سبک مینیمالیسم برشمرده اند تبیین نماید.
نقد تطبیقی حکایت های بهارستان جامی با داستان های مینیمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید و تمرکز فرمالیست ها بر خَلق فُرم های نو با کمک استراتژی های کلامی، خالقان آثار ادبی را بیش از پیش به سوی مسائل مربوط به فُرم و تکنیک کشاند. نویسندگان این عرصه با بهره مندی از شگردهایی چون بی پیرایگی و سادگی زبان و مفاهیم،غافل گیری،به کارگیری تِمِ جذّاب، خلاصه گویی و کمال ایجاز وواقع گراییبه آفرینش گونه ای داستانی نائل شدند که بر مبنای فُرم و ظرافت های تکنیکی و بیان موضوع در کمترین حجم ممکن برای نفوذ به عمق آگاهی و عواطف خواننده خَلق شد که به مینیمالیسم شهرت یافت. در برخی آثار کلاسیک نثر فارسی همچون «بهارستان» جامی، حکایت های کوتاهی وجود دارد که در پنداشت بعضی پژوهشگران شباهت های فراوانی با داستان های مینیمال دارند و قابل انطباق با مشخّصه های مینیمالیسم می باشند. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی وجوه تشابه و تفاوت حکایت های کوتاه «بهارستان» جامی و مشخّصه های مینیمالیسم را بررسی کرده است و نشان داده است که به رغم نظر برخی از پژوهشگران، حکایت های کوتاه «بهارستان» جامی نه تنها با داستان های مینیمالیستی کاملاً قابل انطباق نیستند، بلکه در کنار شباهت های ظاهری و صوری، تفاوت های بارزی نیز میان آنها وجود دارد.
تأثیر هنر مینیمال بر طراحی پوستر در ایران
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
41 - 56
حوزه های تخصصی:
مینیمالیست ها با استفاده از حداقل عناصر، ایده و مفهوم مورد نظر خود را بیان می کنند. هنرمندان، جهان را تحت تأثیر خود قرار داده و در طراحی پوستر معاصر استفاده از این ویژگی بسیار چشمگیر است. مسئله پژوهش حاضر، بررسی تأثیرپذیری طراحان پوستر ایران از ویژگی آثار مینیمالیست هاست. مینیمالیسم که حُسن ختام هنر مدرن و آغاز دوران جدید پسامدرن شناخته می شود تأثیر عمده ای بر آثار طراحان معاصر گذاشته است و طراحان گرافیک تحت تأثیر این جریان در سراسر جهان به خصوص در زمینه طراحی پوستر در پی دستیابی و خلق آثاری هرچه ساده تر هستند تا بیشترین تأثیر را بر مخاطب بگذارد. هنرمندان ایرانی نیز در دهه های اخیر تحت تأثیر این جریان قرار گرفته اند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر این است که در طراحی پوستر ایران، نسل پنجم طراحان گرافیک از مینیمالیسم تأثیر پذیرفتند و در برخی از آثار نیز به کار گرفته اند. در حالی که در پوسترهای نسل بعد طراحان گرافیک ایران، گرایش به مینیمالیسم و نشانه های فرهنگی هنری تحت تأثیر مستقیم خصوصیات مینیمالیسم غربی بوده و از ویژگی های هنر ایرانی کمتر استفاده شده است.
چیستی علم دینی از منظر غزالی: بازخوانی یک مینیمالیسم اخباری- عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
117 - 130
حوزه های تخصصی:
غزالی پیش و بیش از هر اندیشمند دیگری در تاریخ تفکر اسلامی، به مقوله ی علوم دینی و تعیین حدود و ثغور آن همت گماشته است؛ تلاش های پیگیر او در این زمینه، برخاسته از خطری بود که پیشِ روی علوم ناب اسلامی احساس می کرد؛ این وضعیت مهم ترین انگیزه ی آغاز پروژه ی عام «احیاء علوم دین» بود که طیف وسیعی از تلاش های غزالی، از مبارزه ی فکری با جریان های ضددین و بدعت گذار تا تعریف علم دینی و بیان اقسام آن را شامل می شد؛ این تلاش ها هم زمان به معنای تغییر در پارادایم و گفتمان اندیشه ی اسلامیان پیرامون علم دینی نیز بود؛ به نحوی که می توان ظهور غزالی را مبدئی برای دوره ای نوآیین از علم شناسی اسلامی قلمداد کرد؛ این دوره که به طور مشخص در برابر جریان عقل گرایانه و فلسفی قرار می گرفت، با رویکردی شریعتمدارانه – صوفیانه، نگاهی مینیمالیستی را تبلیغ می کرد که برای توسعه ی علوم مشخصی که در عداد علوم دینی قرار نمی گرفتند، حد مشخصی می گذاشت. به این ترتیب، در این بافتار فقط علمی مجوز و امکان ترویج و توسعه را می یافت که در دنباله ی مسیر «سلف صالح» قرار می گرفت و فرد و جامعه را در مسیر آبادانی آخرت قرار می داد.
ساختارشناسی حکایت های تمثیلی روضه هشتم بهارستان از منظر مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روشی تحلیلی- توصیفی، با بررسی ساختار حکایت های تمثیلیِ روضه ی هشتم بهارستان جامی از منظر مینیمالیسم، به اهّمیّت کمینه گرایی در تعالیم اخلاقی و وجود نوعی قرابت و خویشاوندی بین حکایت های تمثیلی و داستانک ها می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، ساختار حکایات تمثیلی بهارستان با مهم ترین عناصر داستان های مینیمالیستی از جمله: طرح ساده، حجم اندک، شخصیت های معدود و ... قابل تطبیق است. دلیل عمده ی کاربرد و خلق قالب داستان های مینیمالیستی، تأثیر بر مخاطب است. لطیفه ای که هدف هر نوعِ ادبی است. با مطالعه این پژوهش درمی یابیم که اندیشمندان فارسی زبان، سال ها پیش از نویسندگان غرب، علاوه بر کوتاه نویسی با ابتکاری دیگر، از تمثیل و زبان حیوانات نیز، برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب بهره جسته اند. همچنین می توان پی برد که علی رغم نظریه هایی که قالب داستان کوتاهِ کوتاه را محصول دنیای سرعتی و صنعتی غرب و تنگ حوصلگی خوانندگان امروزی می دانند، پیشینه کمینه گرایی به دنیای ساده شرق و آرامش تعالیم اندیشمندان این دیار برمی گردد. روش کار این پژوهش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای است.
بررسی مینیمالیست در معماری معاصر و تأثیر آن بر کیفیت زندگی انسانی
حوزه های تخصصی:
سبک مینیمالیسم، جنبشی هنری است که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، تکامل یافت و به شکل امروزی خود رسید. سبکی که در اطراف خودمان و در زندگی روزمره وجود دارد اما شاید متوجه آن نشویم. از بنر های تبلیغاتی شهری تا وب سایت ها و غیره همگی ممکن است از این سبک در طراحی خود استفاده کرده باشند. مینیمالیسم امروزی نکات بسیار زیادی را از سبک و سیاق معماری و هنری ژاپنی اقتباس کرده است و شاید بهترین مثالی که می توان برای آن آورد، فرهنگ ذن باشد. از بارزترین ویژگی های این سبک می توان به محدودیت، سادگی، خلاصه کردن، حذف عناصر، ایجاد عناصری دارای بیش از یک عملکرد خاص و استفاده از عناصر طبیعی مانند نور طبیعی اشاره نمود. این پژوهش به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است و اطلاعات بدست آمده بعد از تجزیه و تحلیل توسط کارشناسان رشته های مرتبط اعم از مهندس طراحی داخلی، مهندس رنگ و روان شناسی دسته بندی شدند. از اطلاعات بدست آمده می توان به نکات مهمی مانند انتخاب رنگ ها، انتخاب مبلمان و نوع چینش آن ها دست یافت که همگی تأثیرات مستقیمی بر روان آدمی می گذارند. اما تمام تأثیراتی که یک سبک طراحی می گذارد تنها شامل تأثیرات روانی نیستند، بلکه تأثیرات زیبایی شناختی نیز بر انتخاب نوع سبک تأثیر مستقیم دارند. زیبایی از نقطه نظر زیبایی شناسی، مسلتزم سه شرط است: یکپارچگی، تناسب، وضوح و اکمال که سبک مینیمالیست در هر سه مورد اعمال نظر کرده است و آن ها را تحت تأثیر خود قرار می-دهد. بررسی سبک مینیمالیست از نظر تلاش بر پاسخ دادن به سوال چه سبکی برای چه استفاده کنندگانی مفید است؟ اهمیت دارد. پاسخ این مقاله بر آن است که مینیمالیسم، با توجه به سادگی عمل و اجرا، گزینه ای مناسب برای تمام کسانی است که به بیماری های روانی از قبیل اوتیسم، بیش فعالی و زبان پریشی مبتلا هستند یا به دلیل مشغله های فراوان، قادر به یادگیری صحیح چیدمان داخلی نیستند. چرا که چیدمان داخلی بناها بر روی هر دو دسته ی ساکنین ثابت و گذرا تأثیر گذار است. تأثیراتی روانی که شاید استفاده کنندگان از فضا متوجه آن نباشند اما در دراز مدت خودشان را نشان خواهند داد.
تاملی در وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم در گستره طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مینیمالیسم با شعار "کم ترین، بیش ترین است" نگرش و سبکی است که مشخصه اصلیِ آن بیانِ ذاتِ چیزها در عین اختصار است. این مفهوم با فلسفه ذواتِ ادموند هوسرل در پدیدارشناسی که با شعار "بازگشت به خودِ چیزها" از طریق اپوخه و تحویل پدیدارشناسانه میسر می شود؛ در هماهنگی بوده و شاید بتوان بیش ترین نمودِ آن در هنرها را در ذاتِ طراحی گرافیک جست وجو کرد. به این ترتیب، آثار طراحی آگهی تبلیغاتی به عنوان یکی از مهم ترین زیرشاخه های طراحی گرافیک می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این رابطه باشد. می توان پرسش را به این نحو مطرح کرد که چه رابطه ای میان وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم و طراحی و درک آثار در گستره طراحی گرافیک وجود دارد؟ و اختصار در بیانِ مینیمال چگونه با مفهوم ذات بینیِ پدیدارشناسانه هوسرل می تواند پیوند برقرار کند؟ مقاله حاضر در پی آن بوده که با تکیه بر مفاهیم کلیدی در اندیشه پدیدارشناسی هوسرل، نحوه ظهور و بروز آن ها را در خلق آثار مینیمال در بستر طراحی گرافیک دنبال کند. در این راستا، ابتدا مروری بر مفاهیم اصلیِ روش پدیدارشناسی هوسرل مانند اپوخه، تحویل پدیدارشناسانه و بررسی ذوات صورت پذیرفته و سپس تجلی آن ها در خلق، تجربه تصویر و دریافتِ آثارِ طراحی گرافیک تبیین و توصیف شده است. نمونه هایی از این آثار از طریق نمونه گیری شدت، به عنوان راهبردی از نمونه گیری هدفمند در پژوهش کیفیِ حاضر در راستای مفاهیم انتخاب و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی ارائه گشته است. نتیجه این مطالعه نشان داده است که بیان مینیمال در گستره طراحی گرافیک را می توان نوعی بیان پدیدارشناسانه در نظر گرفت که از طریق شهود ذات و دیدنِ ساختارهای بنیادین پدیدارها به ویژه با توجه به مولفه ضرورت ذاتی، امر طراحی را صورت داده و همراهی مخاطب را تا تجربه تصویر به دنبال داشته است.
مقدمه ای بر تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم در گفتمان هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
20 - 39
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ماکسیمالیسم یا بیشینه گرایی سبکی به ظاهر نوین ولی دارای ریشه هایی عمیق در تاریخ اجتماعی هنر و نقطه مقابل مینیمالیسم یا کمینه گرایی و نگرشی در مقابل هنر مفهومی محسوب می شود. زمینه های اجتماعی هنر در طول تاریخ در ظهور و تکامل این سبک بسیار حائزاهمیت است. این زمینه ها را می توان از یک سو در دهه های گذار از تاریکی قرون وسطی، یعنی سال های طلایی رنسانس و از سوی دیگر در ابعادی کوچکتر در برهه های تاریخی مشابه در قرن های ۱۹ و ۲۰ میلادی جهان جست وجو کرد. وجه تشابه این دوره ها گذار از شرایط سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این دوره ها با شرایطی نسبتاً مشابه به صورت سلسله وار خط سیر تاریخی پیدایش و تکامل ماکسیمالیسم را شکل داده اند؛ اما ماکسیمالیسم تحت این عنوان قدمتی حدوداً ۴۰ ساله دارد. مسئله ای که در پژوهش حاضر مورد توجه است، این است که کدام زمینه های فرهنگی و اجتماعی در اواخر قرن ۲۰ و ۲۱میلادی بر تکامل این سبک اثرگذاشته اند؟ در پژوهش حاضر قصد بر آن است که الگوهای ماکسیمالیستی در روند تکامل خود با تکیه بر ویژگی های محلی و جمعیتی، و مروری بر تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم و تعاریف آن، همچنین روند شکل گیری و تکامل آن در تاریخ اجتماعی هنر؛ جایگاه آن در گفتمان امروز هنر جهانی و تحلیل محتوای ماکسیمالیسم، به عنوان سبکی که زمینه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در آن تأثیرگذار بوده اند تبین شود.روش پژوهش: در پژوهش حاضر براساس روش تاریخ اجتماعی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد مکتوب تلاش می شود، تا ضمن معرفی اجمالی ماکسیمالیسم، بسترهای اجتماعی و تاریخی آن در حوزه های گوناگون هنری، کنکاش شود.یافته ها: نیم نگاهی بر تاریخ اجتماعی حیات بشر درمی یابیم که هرگاه انسان به اجبار قدرت یا شرایط تن به زندگی ساده و مینیمال داده و از خواسته ها و داشتن بیان شخصی در زندگی دست کشیده است، پس از گذار از آن شرایط تحمیلی به یکباره زندگی کاملاً متفاوت و به اصطلاح ماکسیمالی را در پیش گرفته است. بنابراین مهمترین عامل، شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جهان، به ویژه در قرن حاضر، است که تحولات سبکی چون ماکسیمالیسم را روبه گسترش و تکامل قرار داده است.نتیجه گیری: تاریخ اجتماعی ماکسیمالیسم و سیر پیدایش و تکامل آن به شکل امروزین بیان گر آن است که بیشینه گرایی ماحصل عبور انسان از شرایط سخت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و ریاضت های ناشی از این شرایط و در حقیقت واکنشی به زندگی مینیمال تحمیلی در ادوار مختلف قرن بیستم بوده است.