فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
7 - 26
حوزههای تخصصی:
پژوهش رازهای عرفانی و متافیزیکی انسان حاضر در نقاشی های ایران و هلند قرن 17 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
425 - 443
حوزههای تخصصی:
ظهور اندیشه های عرفانی - متافیزیکی وام گرفته از رنسانس به مثابه نوزادی از جهان نامرئی باعث گسترش معنا و پیدا و پنهان های بسیاری در نقاشی های ایرانی و هلندی قرن 17 میلادی شد. لذا در این بین نیز حس، احساس و حساسیت سه کلمه با بار معنایی بالا وظیفه انعکاس اندیشه ها را در نقاشی هنرمندان نقاش قرن 17 میلادی برعهده گرفتند. مخاطب این آثار به شناخت تجربه های نو، تا درک مفاهیم متضاد ترغیب شدند. پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن این ویژگی ها و همچنین دریافت های مستقیم نگارنده از آثار نقاشی انتخابی، حس های موجود را به همراه مفهوم زیبایی و امر زیبا، از طریق روش شناسی و موقعیت اجتماعی، سیاسی و مذهبی این دو کشور، کنکاش و حتی برای درک تصورات مطبوع، زیبا، خیر و شر که به مانند جویباری وسیع از کنار دشت ها و جنگل ها راه می گشاید، رمزگشایی نمود. در این پژوهش ابتدا تأثیرات بصری و بیانی رنسانس برروی هنر نقاشی بررسی و سپس تحلیل های جداگانه ای جهت آمادگی ذهنی خواننده، به منظور بیداری و آزادی ذهن و روح او برای درک حضور عرفان و متافیزیک در نقاشی ایرانی و هلندی قرن 17 میلادی صورت پذیرفته است. تمامی مراحل انجام این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.اهداف پژوهش:بررسی درک حضور عرفان و متافیزیک در نقاشی های ایران و هلند قرن 17 میلادی.مطالعه پویایی ذهن مخاطب نقاشی های ایرانی و هلندی قرن 17 میلادی.سؤالات پژوهش:عرفان و متافیزیک در نقاشی ایران و هلند قرن 17 میلادی چه جایگاهی داشته است؟پویایی ذهن مخاطب نقاشی های ایرانی و هلندی، به چه طریقی امکان پذیر است؟
بازشناسی ساختار بازی های رایانه ای با محوریت آموزش تاریخ و هنر (مطالعه موردی: مجموعه بازی تور اکتشاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
84 - 101
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که امروزه دانش آموزان و دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی در سرتاسر دنیا از مخاطبان بازی های رایانه ای به شمار می روند، می توان بیان داشت که ظرفیت های قابل توجهی برای تولید آثاری با محتوای آموزشی بر بستر این صنعت هنری و رسانه دیجیتال نهفته است. پژوهش های گوناگونی تاثیرات استفاده از بازی های رایانه ای را به مثابه ابزاری کارآمد و نوین در فرآیند آموزش به مخاطبان، مورد تحلیل قرار داده اند و با توجه به اهمیت مقوله آموزش های مجازی در مقاطع گوناگون تحصیلی، طراحان این بازی ها نیز در سال های اخیر اقدام به ساخت آثاری با اهداف آموزشی در رشته های گوناگون کرده اند. از جمله بازی های رایانه ای ساخته شده باهدف آموزش و معرفی ظرفیت های برجسته تاریخی، تمدنی و آثار هنری دنیا، مجموعه ای با عنوان «تور اکتشاف» است؛ تاکنون از این مجموعه بازی ها، که خود نسخه هایی الحاقی از مجموعه اصلی بازی «کیش یک قاتل» به شمار می روند، سه نسخه به نام های «تور اکتشاف: مصر باستان»، «تور اکتشاف: یونان باستان» و «تور اکتشاف: عصر وایکینگ» عرضه شده است. هدف پژوهش حاضر در گام نخست، معرفی و تحلیل ظرفیت های منحصربه فرد و نهفته در این مجموعه بازی رایانه ای و در ادامه، بازشناسی و تاکید بر ساختار و نوآوری های به کاررفته با محوریت آموزش تاریخ و هنر، در این بازی ها بوده است. پرسش اصلی این پژوهش نیز بدین قرار است: ساختار و عناصر تشکیل دهنده یک بازی رایانه ای با محوریت آموزش تاریخ و هنر چیست و ویژگی های منحصربه فرد و متمایز چنین بازی هایی نسبت به دیگر شیوه های آموزشی رایج رشته های تاریخ و هنر کدامند؟ در پاسخ به این پرسش، از میان جامعه آماری شامل بازی های رایانه ای آموزشی، سه قسمت یادشده از مجموعه بازی «تور اکتشاف» با روش هدفمند گزینش شده و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند؛ پژوهش حاضر از منظر هدف بنیادی بوده و روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی- تحلیلی است و با گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و همین طور اخذ تصاویری از جریان این بازی ها به تجزیه وتحلیل کیفی داده ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که ویژگی های ساختاری این مجموعه بازی شامل شبیه سازی و بازآفرینی مجازی واقع گرایانه شهرها و ابنیه تاریخی، شبکه انتقال اطلاعات و نظام پرسش و پاسخ پویا، تعامل محور و با استناد به منابع علمی معتبر و... منجر به ارایه تجربهِ آموزشی منحصربه فردی شده است که می تواند علاوه بر مقاطع مختلف تحصیلی، در بسیاری از مراکز تاریخی، فرهنگی و هنری نظیر موزه های مطرح جهان با اهداف آموزشی مورد استقبال و استفاده قرار گیرد. هم چنین، با تحلیل و بازشناسی این ساختار، می توان به ساخت بازی های رایانه ای آموزشی برمبنای ظرفیت های تاریخی و هنری موجود در داخل کشور اقدام نمود.
مطالعه تطبیقی آرایه های معماری فضای میانسرای خانه های اواخر دوره قاجار (1304- 1260ه.ش) و پهلوی اول شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرایه های معماری در جداره میانسرای خانه های شیراز با داشتن تنوع بسیار در نوع و کاربرد هر یک از عناصر آن، روح متفاوتی را به فضا داده است. در این فضا از انواع تکنیک های گچ بری، کاشی کاری، کارهای چوبی، سنگی و آجرکاری متناسب با نقش عملکردی هر جز استفاده شده است. در گذر از دوره قاجار و رسیدن به دوران پهلوی اول علاوه بر تغییر در نحوه ساخت بنا و معماری میانسرا، تحولاتی نیز در شکل و ساخت آرایه های معماری حادث شده است. پرسشی در اینجا مطرح می شود که شباهت ها و تفاوت های آرایه های معماری فضای میانسرای خانه های اواخر دوره قاجار و پهلوی اول شیراز در چیست؟ نحوه و نوع آرایه ها به چه صورت بوده است؟ در این مقاله با مقایسه آرایه های فضای میانسرای خانه های اواخر دوره قاجار و پهلوی اول شیراز سعی در پیدا کردن شباهت ها و تفاوت های هر جز از آرایه های معماری را دارد که به وسیله آن می توان به نحوه تغییرات در طول این زمان پی برد. با مطالعه و تحقیق در این باره و مقایسه جز به جز آرایه های معماری علاوه بر شناخت نقوش استفاده شده در هر دو دوره و دسته بندی آن، در مشخص شدن میزان شباهت ها و تغییرات به وجود آمده کمک می کند. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و تطبیقی تاریخی می باشد که به وسیله مطالعات کتابخانه ای، برداشت و بررسی میدانی و تجزیه و تحلیل از طریق مقایسه داده ها انجام شده است. برمبنای مطالعه و مقایسه انجام شده در این مقاله، نتیجه ای که حاصل می شود بدین صورت است که ارسی های دوره قاجار به پنجره هایی ساده با نحوه قرارگیری و ساخت متفاوت تبدیل شده است. ازاره سنگی خانه ها با تغییراتی در نقوش، ترکیب بندی، تکنیک اجرا و در مواردی مصالح جدید همراه بوده است. در گچ بری ها نقش و تکنیک همچنان یک روند را در پیش گرفته و میزان تفاوت های کمی در این دوران ایجاد شده است. در کاشی کاری تفاوت چشم گیری در میزان استفاده، تنوع نقش، رنگ و نحوه قرارگیری دارد. آجرکاری ها نسبت به کارگیری یکسانی دارند ولی در تکنیک اجرا تفاوت هایی ایجاد شده که به نسبت در نقوش نیز این تمایز مشخص است. با این حال در هر دو دوره خانه های باشکوهی ساخته شده است که دارای شخصیت و زیبایی منحصر به فردی هستند.
گونه شناسی معماری مساجد تبریز و باکو در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
53 - 67
حوزههای تخصصی:
آذربایجان یکی از مناطق باسابقه در فرهنگ و هنر ایران است که شناخت معماری آن ضروری است. برای شناخت معماری و هنر این منطقه نباید بر مرزهای کنونیتکیه کرد، بلکه باید به یاد آوریم که در گذشته ای نه چندان دور، این منطقه دارای رابطه در تبادل اندیشه ها، انگیزه ها و پیشه وران در زمینه های هنر و معماری با سرزمین های اطراف ازجمله اَران(جمهوری آذربایجان) بوده است. در کالبد معماری اسلامی مسجد جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است که با توجه به ثبات الگوی رفتاری در آن می توان فارغ از مرز های سیاسی و در گستره مرزهای فرهنگی به گونه شناسی آن پرداخت. هدف این تحقیق،شناخت ویژگی های مساجد تبریز و باکو در دوران قاجار و دسته بندی آن ها براساس خصوصیات کالبدی و درنهایتگونه شناسیاست. برای دستیابی به هدف مذکور، از روش تحقیق توصیفی تحلیلیاستفاده شده و جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در این مقاله، ابتدا مساجد تاریخی در هر دو شهرکه شامل 28 مسجد است،شناسایی و اندام هایی بااهمیت تعریف خواهد شدو سپسبا توجه به این اندام ها و ترکیب اجزای کالبدی، به گونه شناسی آن ها پرداخته خواهد شد و در ذیل معرفی هر گونه، ویژگی های بارز آن ها مورد مطالعه خواهد گرفت. مساجد این مناطقبرسه گونه است که عبارت اند از:مساجد گنبدخانه ای، مساجد گنبدخانه ای با رواق اطراف و مساجد شبستانی. گونه شبستانی فقط آذربایجان قابل شناسایی است و گونه های گنبدخانه ای و گنبدخانه ای با رواق اطراف در هر دو منطقه موجود است.
رویکرد نشانه شناسی و مطالعه تطبیقی جام زرّین احمدبیگلو شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
380 - 393
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل نقوش و مقایسه نسبی جام زرّین مکشوفه از روستای احمد بیگلو شهرستان مشگین شهر با نمونه های به دست آمده در داخل وخارج از ایران می پردازد. این شی ء ازطریق حفاری های غیرمجاز درسال 1393 کشف شد. با توجه به اینکه هیچ گونه کار پژوهشی روی این شئ صورت نگرفته، لذا انجام چنین پژوهشی در این زمینه به منظور مشخص نمودن کارکرد، تکنیک ساخت، مقایسه، تاریخ گذاری نسبی، تجزیه وتحلیل نقوش نمادین به کار رفته روی این اثر هنری ضروری به نظر می رسد. روش شناسی این پژوهش به صورت مطالعه تطبیقی و تحلیلی-توصیفی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز به دو روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در به کارگیری تزئینات نقوش روی جام، طرز تفکر و اعتقادات هنرمندان تأثیر بسزایی داشته است. درواقع این نقوش به صورت آیینی و بیانگر مفاهیمی همچون حاصلخیزی و باروری بوده است. نمونه های قابل مقایسه با جام زرّین مشگین شهر، جام طلای گاو بالدار مارلیک، جام حسنلو و جام کلاردشت را شامل می شود. درزمینه مقایسه عناصر تزئینی سینه بند بزرگ زیویه، حلقه مفرغی مکشوفه از سرخ دم، تیردان به دست آمده از لرستان، محوطه ربط2، بشقاب نگهداری شده در موزه بریتانیا و آثاری در خارج از ایران که نمونه های آشوری از آن جمله است. با توجه به تحلیل نقوش و مقایسه آن با نمونه های یافت شده، نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که گاه نگاری نسبی جام مشکوفه متعلق به اواخر هزاره سوم تا اوایل هزاره دوم ق.م. بوده و تصویرسازی و سمبل های نقش شده بر روی جام مشکین شهر بازنمایی از آداب ورسوم استقبال از بهار در آذربایجان با حضور آیین مهری است.
بایسته ها و خواسته های مدنی در اشعار ملک الشعرا بهار و نمود ان در گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
395 - 412
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی و مدنی مجموعه ای از حقوق عمومی است که به شهروندان یک کشور با در نظر گرفتن دو اصل کرامت انسانی و عدالت تعلّق می گیرد. آثار ادبی در هر دوره تاریخی بیان کننده نگرش ها، آرمان ها و ارزش های یک قوم می باشند و خواسته های مدنی یکی از آموزه های اخلاقی و اجتماعی است که کم و بیش در این آثار دیده می شود. ملک الشعرا بهار یکی از شاعران مهم و تأثیرگذار در ادبیّات دوره مشروطه و پهلوی اول می باشد. اهمیّت این جستار در بررسی موشکافانه شاخص های خواسته های مدنی در دیوان اشعار بهار است که می تواند در تبیین الگوهای مناسب برای حاکمان مؤثّر باشد و همه اقشار جامعه را نسبت به شناخت حقوق و تکالیف خود آشنا سازد. مطالبه حقوق شهروندی در ایران از دوره مشروطه به شکل جدّی آغاز شد و ملک الشعرا بهار در کنار دیگر شاعران آن زمان، این خواسته ها را در اشعار خود انعکاس داده است. این پژوهش با هدف بررسی برجسته ترین خواسته های مدنی در اشعار محمدتقی بهار و نمود آن در گردشگری فرهنگی به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص ترین خواسته های مدنی در دیوان بهار یعنی آزادی، عدالت و حقوق زنان در کنار دیگر مقوله ها نظیر رفاه اجتماعی، رفاه اقتصادی، بخشش، علم آموزی، امنیّت و ... بیانگر اندیشه حق جویانه ی ملک الشعرا می باشد.اهداف پژوهش:بررسی آشنایی ملک الشعرای بهار با منشور حقوق شهروندی.بررسی اهمیت حقوق شهروندی در رونق گردشگری فرهنگی.سؤالات پژوهش:آیا ملک الشعرای بهار با منشور حقوق شهروندی آشنا بود؟رعایت حقوق شهروندی چه نقشی می تواند در توسعه گردشگری فرهنگی داشته باشد؟
بازخوانی پرده غمنامه رستم و سهراب حسین قوللر آغاسی از منظر هرمنوتیک گادامر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
75 - 86
حوزههای تخصصی:
خیالی نگاری اصطلاحی است که برای توصیف نوعی نقاشی به کار می رود که با تکنیک رنگ روغن و با محتوای مذهبی، حماسی، بزمی و رزمی و عامیانه به سفارش و خواست مردم کشیده شده است. حسین قوللر به عنوان یکی از بنیان گذاران این شیوه، با تکیه بر عنصر خیال و تصویرسازی های ذهنی خویش، روایت کشته شدن سهراب را به تصویر درآورده است. پژوهش حاضر با هدف بازخوانی نقاشی مذکور توسط دیدگاه هرمنوتیک گادامر، این اثر را در شش بخش مورد نظر این رویکرد، یعنی بافت و زمینه اجتماعی و تاریخی، زبان مشترک، گفتگو، پیش داوری و امتزاج افق ها، بررسی و خوانش می کند. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی و از حیث هدف بنیادی است و رویکردی کیفی دارد. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و به صورت اسنادی جمع آوری شده است. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده می شود که نقاشی قهوه خانه ای مرگ سهراب، اثر حسین قوللر آقاسی، از دیدگاه هرمنوتیک گادامر چگونه می تواند مورد خوانش قرار گیرد؟ و به چه نتایجی منجر خواهد شد؟ نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق پرده غمنامه رستم و سهراب اثر حسین قوللر آقاسی با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. حسین قوللر آقاسی به عنوان یک طرف مکالمه، با دانش بر این موضوع که تمام حقیقت را نمی داند و بهره گیری از هنر سنتی ایرانی و زبان مشترک فارسی، بر اساس پیش داوری هایی که نتیجه افق معنایی روزگار اوست، به مکالمه و گفتگو با اشعار فردوسی و نگارگری ایرانی می پردازد و با اخذ تأثیرات از آن، از دریچه افق معنایی خویش که رواج پهلوانی ها و مشروطیت طلبی مردم است، سعی دارد این فاصله را از میان بردارد که در انتها به خلق اثری منجر می شود که در راستای هویت ملی و متعلق به عصر اوست.
مولفه های محیطی تأثیرگذار در ارتقای هوش حرکتی کودکان (مطالعه موردی: پارک شادی و پارک نوشیروانی بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
71-84
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی مهم ترین دوران زندگی انسان است. ارتباط کودکان با محیط اطراف آن ها سبب رشد و شکوفا شدن توانایی های فیزیکی و ذهنی آن ها می شود. امروزه، تلاش برای فراهم آوردن محیط های مناسب و مختص کودکان یکی از دغدغه های مهم معماران گردیده است. افزایش نا امنی در شهرها، افزایش ساخت و ساز و آپارتمان نشینی و کم شدن خانه های دارای حیاط موجب کاهش فضای بازی و در نهایت تحرک کودکان شده است. در سال های اخیر بخش زیادی از تفریحات و اوقات فراغت کودکان با تماشای تلویزیون و بازی های کامپیوتری سپری می شود و باعث تغییر در فضای بازی و تحرک کودکان و در نهایت کم شدن تحرک در آن ها می شود. با شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن تعطیلی مدارس و کاهش ارتباط کودکان با یکدیگر، ساخت فضاهای شهری مختص به کودکان با توجه به نیاز ها و خلاقیت های کودکان، آن ها را نه تنها به سمت تحرک، بلکه به سمت زندگی اجتماعی و فراگیری بسیاری از فعالیت های مفید و کشف خلاقیتشان سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش بررسی و شناخت مولفه های تأثیرگذار محیطی شامل فضاسازی ها، در ارتقای هوش حرکتی کودکان و اولویت بندی مولفه های محیطی در راستای ارتقای هوش حرکتی کودکان است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است؛ ابتدا به بررسی مقالات و کتب مرتبط با هوش حرکتی پرداخته و سپس با مشاهده رفتار کودکان در تابستان و پاییز در ساعات مختلف روز از دو پارک شادی و نوشیروانی بابل به تعداد 32 دفعه حرکات کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. به دلیل شیوع کرونا در زمان انجام پژوهش و عدم حضور کودکان در فضاهای بازی بیرونی، دسترسی به کودکان کم بوده به همین علت دفعات انجام پژوهش و مشاهده رفتار کودکان بیشتر بوده است. اعتبار پذیری پژوهش بر اساس تکنیک تثلیت بوده است. به این صورت که دو متخصص با تخصص روانشناسی کودک و تجربه کار با کودک داشته اند، پس از پایان مشاهدات و تحلیل داده ها درستی روش و نتایج را بررسی کرده اند. نتایج تحقیق در این دو پارک نشان می دهد همه کودکان از هوش حرکتی برخوردار بوده و هوش ها قابلیت ارتقا دارند. کودکان دارای هوش حرکتی و استعداد کارکردن با اشیا هستند. هنگام بازی کردن و صحبت کردن و انجام هر فعالیتی از اعضای بدن استفاده می کنند و تحرک دارند. در کار های نمایشی و ورزش ها بسیار خوب عمل می کنند. در باز و بسته کردن قطعات یک شی مهارت دارند و در بازی های تعادلی خوب عمل می کنند. با توجه به مولفه های به دست آمده این هوش که شامل فضاهای دارای توالی، جمعی، فضاهایی که موجب برانگیختن حس کنجکاوی کودکان شوند و فضاهایی که سبب بالابردن تعادل و حرکت در کودکان شوند، می توان هوش حرکتی کودکان را ارتقا داد. از آن جایی که محیط بر ارتقای هوش حرکتی کودکان تأثیر زیادی دارد، طراحی و ساخت فضا های بازی شهری و فراهم کردن محیط مدرسه، آموزش با روش هایی متفاوت (مانند اجرای نمایش و انجام آزمایش های عملی برای فهم بیشتر دروس) و بازی های موجود در مدرسه تأثیر چشم گیری بر ارتقای هوش حرکتی کودکان دارد.
مقایسه ادراک تألیفی نزد اخوان الصفا با ادراک گشتالتی در هنر بر پایه مناسبات میان کل و اجزاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
63 - 78
حوزههای تخصصی:
تاریخ فلسفه اسلامی نشان می دهد که فیلسوفان قبل از روانشناسان به مطالعه عملکردهای انسان در بخشی از مطالعات فلسفی به نام «علم النفس» پرداخته اند. روان شناسی تحت عنوان علم النفس، قرن ها مور توجه فلاسفه جهان و ایران بوده و کمتر فیلسوف و متفکری را از گذشته تاکنون می توان یافت که به مباحث احساس، ادراک، تفکر و توانایی های ذهنی نپرداخته باشد. با این حال در بحث ادراک، به ویژه ادراک تالیفی، اندیشه ای در گروهی از فیلسوفان دوره اسلامی به نام اخوان الصفا وجود دارد که بی شباهت به نظریه امروزی گشتالت نیست. نظریه گشتالت که فرآیندهای ادراکی مغز را مورد مطالعه قرار می دهد بیانگر آن است که عمل اصلی ذهن، کل نگری است. به این مفهوم که در ادراک یک مجموعه یا یک ساختار، کلِ ساختار است که دریافت می شود و نه تک تک اجزای آن. به عبارتی، اساس تفکر در نظریه گشتالت، براین محور استوار است که نقش مایه های کلی، بر عناصر تشکیل دهنده آن برتری دارند و خواصی را دارا هستند که ذاتاً در خود آن عناصر موجود نیست. اخوان الصفا نیز، معتقد بودند که در مجموعِ معلوماتی از قبیل اعداد، اشکال، اصوات، الوان، الحان و... صفاتی هست که در مفردات آنها نیست. هدف از مقاله حاضر، تحلیل و مقایسه مفهوم ادراک تألیفی نزد اخوان الصفا با نظریه ادراک گشتالتی درهنر است. این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده، حول این سوال سامان یافته که نحوه تبیین رابطه کل با اجزاء در دیدگاه اخوان الصفا (ادراک تالیفی) و مبانی نظری گشتالت (ادراک-گشتالتی) درانواع هنر و صناعات، چگونه است؟ یافته های تحقیق نشان از همسانی دو دیدگاه در مبانی انسان شناسانه، خاستگاه انتقادی، کل نگری، رابطه کل با اجزاء و توجه به عوامل انتزاعی و غیر قابل مشاهده و ناهمسانی در مبانی هستی شناسی دارد. دربیان شباهت، هر دو ادراک را عمل اصلی نفس و ذهن (صرفنظر از تعریف این دو) می دانند، هردو استفاده از حواس را شرط لازم برای ادراک می دانند و هردو معتقدند که در ادراک کل، درکی بیش از مجموع اجزاء نهفته است. تفاوت این دو این است که کل-گرایی در اخوان الصفا، نتیجه تقدیر خداوند، حضور قلب، عنایت خدا و تاثیر افلاک دانسته می شود ولی گشتالت گرایان کل گرایی را نتیحه عملکرد ذهن و به عبارتی فطری و در نهایت نتیجه تربیت حواس می دانند.
تطبیق سبک شناسی نهاد خانواده در قرآن کریم و داستان های شهرنوش پارسی پور و نمونه های تصویری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
892 - 906
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده و تأثیر تربیتی آن همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. خانواده کانونی است که بذر هویت، فرهنگ و شخصیت هر فرد در آن پایه گذاری می شود. شناخت عواملی که به تحکیم بنیاد این نهاد مدد می رساند امری ضروری و بدیهی است. در بین تمام نهادها، سازمان ها و تأسیسات اجتماعی، خانواده نقش و اهمیت خاص و به سزا دارد. تمام آنان که در باب سازمان جامعه اندیشیده اند، همه مصلحین، حتی رویاگرایان و آنان که به ناکجاآباد روی کردند، بر خانواده و اهمیت حیاتی آن بر جامعه تأکید ورزیده اند. به درستی هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند، چنان چه از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد. در این مقاله که به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، پس از طرح مباحثی در مورد خانواده، به بررسی وضعیت خانواده های منعکس شده در آثار داستانی مورد نظر پرداخته شده است. در نهایت، نشان می دهد خانواده در آثار داستانی پارسی پور از پایه و اساس سست و متزلزل است و عوامل متعددی سبب از هم گسیختگی خانواده ها در آثار داستانی این نویسنده شده است. مهم ترین عوامل در آثار داستانی پارسی پور که باعث فروپاشی خانواده ها شده، طلاق و جدایی، غیبت غیرارادی و امراض روحی جسمانی یکی از اعضا می باشند. نویسنده در آثار خود از خانواده های مردسالاری سخن به میان می آورد که مقام و جایگاه زن را نادیده می گیرند و برای جنس زن ارزشی قائل نیستند. شخصیت های داستانی به دلیل شرایط بدی که در خانواده ها دارند، ناشاد و بدبخت هستند که در جهان آثارش بی هیچ امید و هدفی پرسه می زنند.اهداف پژوهش:نشان دادن واقعیت های اجتماعی جامعه در حوزه خانواده.بررسی نوع نگاه جامعه به زن در آثار شهرنوش پارسی پور.سؤالات پژوهش:آیا نهاد خانواده و ساختار آن از خلال آثار داستانی شهرنوش پارسی پور نمایان است؟آیا با مطالعه و بررسی آثار برگزیده داستانی شهرنوش پارسی پور می توان به روابط و مناسبات حاکم بر خانواده های ایرانی پی برد؟
باز خوانی یک بنای یادمانی؛ کاخ خورشید در کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلات یا کلات نادری منطقه ای در شمال شرقی استان خراسان رضوی است که به دلیل وجود حصاری از کوهها به عنوان یک قلعه طبیعی شناخته می شود. این محدوده در گذشته به دلیل برخورداری از حصاری طبیعی و دست ساز انسانی، از نظر دفاعی و نظامی اهمیت داشت. کلات در دوره نادرشاه افشار مورد توجه ویژه قرار گرفت و بناهایی به دستور وی در آن بر پا شد که از میان آنها می توان به عمارت معروف به « کاخ خورشید» اشاره نمود. این بنا شاخص ترین اثر برجامانده از دوره افشاریه در ایران می باشد . عمارت خورشید به لحاظ حجم ونمای بیرونی و نیز ابهام در عملکردش، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد وخصوصیات اصلی این بنا و تعیین جایگاه آن از نظر تاریخ معماری ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد طراحی عمارت خورشید تلفیقی از عناصر معماری ایرانی و هندی می باشد که به شیوه ایی ماهرانه در هم آمیخته شده اند، و از این نظر توانسته پیوندی میان سنت های معماری ایرانی با معماری گورکانیان هند بوجود آورد. بعلاوه این مطالعات نشان می دهد که عملکرد این بنا نه آرامگاه و نه کاخ بوده، بلکه بنایی یادمانی با کارکرد تشریفاتی بود که به دستور نادر ساخته شده تا یادآور نام و سلطنت وی باشد.
پژوهشی در مفهوم زمان در سینمای آهسته با تاکید بر آراء ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
79 - 88
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا در ابتدا به معرفی مختصری از بعد زمان در هنر سینما پرداخته و در ادامه به طور مشخص، به بررسی زمان در سینمای آهسته بپردازد. طرح نظرات ژیل دلوز به عنوان یکی از متأخرترین نظریه پردازان در حوزه سینما، چهارچوب نظری مقاله حاضر را تشکیل می دهد؛ نگارنده، به نظریات این فیلسوف درباره سینمای زمان، به عنوان جدیدترین نظریات مطرح شده درباره سینمای آهسته پرداخته و دراین ارتباط، کریستال زمانی را به عنوان اصطلاحی مطرح توسط این نظریه پرداز سینما که اشاره به هم پوشانی واقعیت و خیال در دنیای فیلم، دارد، معرفی نموده و این نوع سینما را به عنوان یک شیوه بیانی جدید در بیان رابطه انسانی با خودش و با محیط پیرامون، مطرح نموده است. در این مقاله، شکل های مختلف زمان در سینمای آهسته بیان گردیده و برای کمک به درک بهتر موضوع نمونه فیلم هایی نیز برای هرکدام، آورده شده است. مسئله اصلی پژوهش، بیان نوع خاصی از زمان در سینمای آهسته با عنوان زمان فروپاشانه است که اشاره به فروپاشی درونی کاراکتر در طی گذر زمان فیلمی دارد. هدف این پژوهش از نوع بنیادی بوده به طور مشخص، بررسی مؤلفه زمان در سینمای آهسته است. تحقیق از نوع کیفی بوده و روش انجام تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و بر مبنای شیوه مطالعه موردی و نمونه فیلم هاست. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است.یافته اصلی تحقیق، همان زمان فروپاشانه یا ویرانگر است که شخصیت، طی آن به اوج ناامیدی و استیصال درنتیجه شرایط و سرنوشتی که در جهان فیلم بدان دچار شده، می رسد.هدف پژوهش از نوع بنیادی بوده به طور مشخص، بررسی مولفه زمان در سینمای آهسته استتحقیق از نوع کیفی بوده و روش انجام تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و بر مبنای شیوه مطالعه موردی و نمونه فیلم هاست.یافته اصلی تحقیق، همان زمان فروپاشانه یا ویرانگر است که شخصیت، طی آن به اوج نا امیدی و استیصال در نتیجه شرایط و سرنوشتی که در جهان فیلم بدان دچار شده، می رسد
به سوی مرمت مکان
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
5 - 5
حوزههای تخصصی:
در فرایند طراحی منظر شهری در دانشگاه تهران، یک مرحله به «خیال طرح» اختصاص دارد (بنگرید به کتاب رویکرد منظرین در طراحی شهری نوشته منصوری و فرزین، 1396) که دانشجویان پس از خوانش مکان طرح و برنامه ریزی کارکردی پروژه، برای محصول نهایی خود هویتی یکه و یکپارچه تصور می کنند که علاوه بر اقتضائات واقعی عرصه طراحی از جمله شرایط جغرافیایی، عملکردی، آثار تاریخی و شبکه آمدوشد فهم شهروندان از آن عرصه را نیز ضمیمه کار می کنند. نتیجه این تلفیق، روایت خیال گونه از طرح است که ضمن حفظ قابلیت های فضایی و واقعی عرصه، عنصر خیال را برای تداوم هویت مکانی طرح به نحو مبسوطی به خدمت می گیرد. این روش، محصول رویکرد نوین به مکان و منظر است که در فرایند مرمت فضا نقش بنیادی در فهم عرصه مورد نظر برای طراحی دارد. نشریه مکتب احیاء با توجه به اهمیت به کارگیری دانش های نوین در روند توسعه و پیشرفت جامعه بر آن است تا از طریق تأکید بر این دیدگاه از خوانش فضا در حوزه مسائل مرمت شهر، منظر، معماری و هنرهای وابسته به بسط ادبیات علمی آن همت گمارد. در این راه ضمن بهره گیری از همیاری متخصصان دانشگاهی چشم امید به مشارکت و یاری جوانان دانشمند در تحقیقات جدید خود و به کارگیری رویکردهای نوین در حل مسائل جامعه دارد. مکتب احیاء آمادگی خود را برای پذیرش و طرح بین المللی یافته های محققان ایرانی و بین المللی در زمینه تخصصی نشریه اعلام می کند. تصویر روی جلد این شماره اثر علیرضا افضلی است که طراحی محیط پیرامونی برج طغرل در شهر ری را با هدف ایجاد فضای جمعی در دست داشت. تصویرسازی او روایت خیال گونه و سورئالیستی همچون رؤیای شبانه از واقعیتی است که عناصر شاخص آن قابل تمیز است.
تحلیلی از وضعیت انتخاب مسکن کارگران مهاجر در مقایسه با کارگران غیر مهاجر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
77 - 97
حوزههای تخصصی:
مطابق نظریه ادوار زندگی، انتخاب مسکن و به تبع آن جابه جایی افراد تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها است. مهاجرت یکی از شرایطی است که در زیرمجموعه وضعیت اجتماعی و اقتصادی به صورت تفاوت بین گروه های شغلی ساکن و مهاجر در انتخاب مسکن اهمیت دارد. تهران به عنوان پایتخت سال هاست که با موضوع مهاجرت درگیر بوده است. از این رو موضوع پژوهش شناسایی تفاوت های انتخاب مسکن در گروه شغلی کارگران مابین مهاجران و ساکنین در شهر تهران است. بر این اساس پرسش اصلی به این صورت تنظیم می شود که آیا مهاجرت عامل تأثیرگذاری در انتخاب مسکن گروه های کارگری در شهر تهران است؟ و به عبارتی، مهاجرت در انتخاب مسکن گروه های کارگری تأثیرگذارتر است یا تعلق آنها به گروه شغلی مدنظر؟ الگوی انتخاب مسکن به صورت تابع رگرسیون لوجیت تعریف شده و داده های پژوهش به صورت تحلیل ثانویه از طرح رصد کیفیت محلات شهر تهران انجام شده است. نتایج نشان داد که مهاجرت عامل مؤثری در انتخاب محله در گروه های کارگری نیست ولی در خصوص شاخص های سرانه زیربنا و قدمت بنا، گروه های مهاجر در شرایط نامناسب تری نسبت به کارگران غیر مهاجر قرار دارند. تفاوت وضعیت در شاخص مالکیت در گروه کارگران ماهر مهاجر نشان دهنده نوعی الگوی رفتاری بارز است که به نظر می رسد برای ایجاد تداوم سکونت در کلانشهر، بدان توسل می جویند.
بررسی تکوین جنبش تنباکوی ایران با تأکید بر نظریه مارگارت آرچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
18 - 29
حوزههای تخصصی:
تاریخ حاکی از آن است که از عصر باستان تا دوره معاصر، ساختار سیاسی در ایران، استبدادی بوده است. در این شیوه حکومتی، مردم هیچ گونه مشارکتی در اداره امور کشور ندارند. بررسی ها نشان می دهد، برای اولین بار در تاریخ ایران در جنبش تنباکو، این رابطه سیاسی بین مردم و حکومت به هم خورد. در این جنبش، مردم ایران نسبت به یک امر سیاسی، در مقابل حکومت استبدادی دست به اعتراضی گسترده زدند و از این تاریخ به بعد رابطه بین مردم و حکومت دستخوش تغییر شد. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بود: فرایند تکوین جنبش تنباکو بر اساس نظریه تلفیقی مارگارت آرچر به چه شکل است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتاب های دست اول مرتبط و سایر مقالات معتبر علمی بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که واگذاری امتیاز تنباکو هنگامی بود که سال ها قبل تر از آن یک رابطه دیالکتیکی بین روشنفکران سیاسی و حکومت آغاز شده بود. این رابطه دیالکتیکی در پی شکست ایرانیان از جنگ با روس ها آغاز و در دهه آخر حکومت ناصرالدین شاه به اوج خود رسیده بود. روشنفکران در یک رابطه دیالکتیکی، به ویژه به شیوه حکومت استبدادی ناصرالدین شاه انتقادات جدی وارد می کردند. حال در دل این انتقادات و در پی واگذاری امتیار تنباکو، شکل گیری این جنبش، ابتدا براساس خودآگاهی نیروهای سیاسی داخلی مانند روشنفکران آغاز و نشر این خودآگاهی منجر به اتحاد نیروهای داخلی دیگر مانند کنش گران قدرتمند اقتصادی و دینی شد و متعاقب این اتحاد، کنش گران عادی نیز به تبعیت از این سه گروه قدرتمند، در مقابل دربار باهم به ائتلافی محکم به رهبری علما دست یافتند. ائتلاف نیروهای داخلی در کنار مخالفت دولت روسیه در جهت منافع خود با انعقاد این قرارداد، موجب ایجاد فشار بر علیه حکومت استبدادی شد و نهایتاً ناصرالدین شاه مجبور شد تا ابطال قرارداد انحصاری تنباکو را اعلام نماید.
شیوه های انتقال مفاهیم تعلیمی مولانا در نی نامه با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن و تصویر نسخه خطی مصور محفوظ در موزه هنر والترز بالتیمور امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
527 - 552
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا از متون گران سنگ کلاسیک زبان دری است. کسب معرفت در دیدگاه مولانا از اهم امور است و پیوسته مخاطب خویش را تا نیل به سرمنزل سعادت همراهی می کند. مفاهیم این اثر چندبُعدی از زوایای مختلف قابل کندوکاو است. تصویرسازی در فضای شعری از مختصات سبک مولانا است؛ چگونگی تأثیر این سبک بر انتقال مفاهیم تعلیمی مسئله ای است که پژوهش حاضر دنبال می کند. یکی از معدود آثار مصور مثنوی در موزه والتزر بالتیمور نگهداری می شود که نمونه منحصربه فردی در سنجش تصویرسازی در اثر مولانا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. ابزار اصلی در استخراج شگردهای مولانا در این پژوهش نظریه انسجام بخشی «مایکل هالیدی» و «رقیه حسن» است. متن نی نامه در دو سطح فرم و محتوا بررسی می شود و همه عناصر درهم تنیده معنایی کشف می گردد. عناصر ارجاع، حذف، ادات ربط و همچنین در حیطه بازآیی تکرار، تضاد معنایی و شمول معنایی بیشترین ابزارهای کارآمد در انتقال مفاهیم در نی نامه هستند و زیبایی سخن و کلام مولانا را به وضوح نشان می دهند. نتیجه اینکه برای درک بخشی از رموز موفقیت مولانا در انتقال معانی و مفاهیم بایستی از ابزارهای معناشناسی جدید نیز در مطالعه مثنوی به کار گیریم تا زوایای جدیدی از این شاهکار ادبی و عرفانی را بیابیم.اهداف پژوهش:بررسی ارتباط متن و تصویر در مثنوی مولوی و نقش آن در انتقال مفاهیم تعلیمی.بررسی تکنیک های بلاغی مثنوی از لابه لای ابیات تعلیمی آن با کاربست تئوری هالیدی.سؤالات پژوهش:ارتباط متن تصویر در مثنوی مولوی چه ارتباطی در انتقال مفاهیم تعلیمی دارد؟تکنیک های بلاغی چه میزان از انتقال معانی بُعد تعلیمی را در مثنوی مولانا پوشش می دهد؟
ارزش ناملموس نیارش میراث جهانی گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
59 - 77
حوزههای تخصصی:
علم نیارش برای پایداری و ایستایی بنا انجام می شود و حاصل سه علم استاتیک، مصالح شناسی و فن ساختمان است. این پژوهش بر آن است که با مطالعه و بررسی نحوه عملکرد سازه گنبد سلطانیه به عنوان هفتمین اثر ایران از بناهای مهم ثبت شده در فهرست یونسکو، نشان دهد که چگونه این بنای باشکوه و سنتی با تلفیقی از معماری و سازه شکل گرفته است. سازه در گنبد سلطانیه به مثابه معماری عمل کرده است. راز ثبات این ساختمان آجری در طول قرن های گذشته، در ساختار و مواد استفاده شده برای ساخت آن است. در این نوشتار از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. در ابتدا مطالعات تاریخی و معماری بنای گنبد سلطانیه معرفی شده سپس با جستاری در بخش های مختلف پی، ساقه گنبد، پوشش بنا، تزئینات و مصالح کاربردی به بیان این خصائص که به نوعی در پایداری این بنا مؤثرند، می پردازد. این پژوهش سعی در بررسی دقیق تر این موضوع دارد که چگونه بنای سنتی با استفاده از حداقل مصالح و حداکثر تکنولوژی زمان خود به معماری یکپارچه ای دست یافته است. باتوجه به اینکه ساختار و نحوه انتقال نیرو در این بنای عظیم به صورت آشکار و عیان قابل مطالعه نیست، لذا بررسی های صورت گرفته باتوجه به شواهد موجود و مطالعه ترک های عمیق امکان پذیر بوده است. در این مقاله به نقشی که سازه گنبد سلطانیه در بیان هویت معماری داشته و نقشی که می تواند در بیان هویت معماری امروزی بنا داشته باشد، پرداخته است.اهداف پژوهش:بررسی ارزش ناملموس نیارش میراث جهانی گنبد سلطانیه.بررسی بنای سنتی با استفاده از حداقل مصالح و حداکثر تکنولوژی زمان خود.سؤالات پژوهش:ارزش ناملموس نیارش میراث جهانی گنبد سلطانیه چگونه است؟گنبد سلطانیه چگونه با استفاده از حداقل مصالح و حداکثر تکنولوژی زمان خود به معماری یکپارچه ای دست یافته است؟
تحلیل انتقادی نظریه والتر بنیامین در باب زوال هاله هنر تجسمی در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از مهم ترین آثار نظری سده بیستم در حوزه فلسفه و هستی شناسی هنر می پردازد. ایده هایی که والتر بنیامین، نویسنده آلمانی از حلقه مکتب فرانکفورت، در مقاله مشهور خود با عنوان اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی آن مطرح می کند، به رغم آن که تا حدی قبول عام یافته، مسئله برانگیز است. مهم ترین مسئله ای که بنیامین پیش می کشد طرح مفهوم «هاله» اثر هنری و زَوال آن با بازتولید تکنیکی آثار است. اما سؤال اصلی درباره ادعا و استدلال بنیامین، مبنی بر این که هاله آثار هنری در روزگار ما زوال یافته، این است که چه دلایلی له و علیه مدعای او وجود دارد؟ این پژوهش قصد دارد به تحلیل انتقادی نظریه «زوال هاله» بنیامین بپردازد، کاری که تاکنون کم تر در منابع فارسی انجام گرفته است. با توجه به این که این مقاله صرفاً عهده دار نقد آرای بنیامین در مقاله پیش گفته است، روش پژوهش بر مطالعه و تحلیل انتقادی متن، موشکافی استدلال های منطقی او، و نیز یاری گرفتن از حاصل پژوهش های پیشین محققان خارجی در خصوص مسئله «هاله» استوار است. بنابراین، مواد و منابع کتابخانه ای، به ویژه آثاری که به زبان انگلیسی درباره بنیامین تألیف شده اند، مبنای داده های کیفی ما را تشکیل می دهند. در تحلیل نهایی، می توان بر اساس دلایل متعددی که در متن مقاله ذکرشده نتیجه گرفت که نظریه پرداز «زوال هاله» گرچه اهمیت پدیده «بازتولید تکنیکی» را به خوبی دریافته، اما در ارزیابی پیامدهای آن خطاهایی جدی مرتکب شده است؛ به این معنا که به باور ما، هاله اثر هنری در دوران معاصر نه تنها زدوده نشده، که برعکس، ابعاد و دامنه تأثیر و نفوذ آن بیشتر و قوی تر شده است. هاله امروز نه فقط متعلق به شاهکارهای بزرگ هنری، بلکه از آنِ خود مفهوم «هنر»، و کیش و آئین هایی است که مناسبات سرمایه داری متأخر و اقتصاد هنر معاصر رقم زده اند.
راهکارهای افزایش هماهنگی طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی در ایران: تبیین چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی ضعیف بین برنامه ریزی کاربری زمین و حمل ونقل می تواند منجر به مشکلات عمده ای از جمله اتلاف منابع برای اصلاح ناهماهنگی ها، تعریف کلان پروژه های ناسازگار یا دست کم ناهماهنگ در دو حوزه حمل ونقل و کاربری زمین و در نتیجه کاهش کارایی مدیریت شهری شود. در ایران، برنامه ریزی کاربری زمین در قالب «طرح جامع شهرسازی» و توسعه شبکه حمل ونقل در قالب «طرح جامع حمل ونقل» انجام می شود. در این مطالعه روند تهیه و تصویب طرح های جامع شهرسازی و حمل ونقل با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان این دو حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این بررسی اسناد و ضوابط قانونی برای تکمیل مصاحبه ها انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روند حاکم بر تهیه و تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی تا حد زیادی مستقل از یکدیگر بوده و می توان گفت هماهنگی بین این دو طرح پایین است. در ادامه، با مرور تجارب خارجی در این زمینه و مصاحبه با مدیران شهری و متخصصان داخلی و خارجی، تلاش شده تا پیشنهاداتی به منظور بهبود هماهنگی بین این دو طرح ارائه شود. همچنین برای راهکارهای پیشنهادی مطرح شده در سه دسته شامل 1) تلفیق طرح های جامع شهرسازی و حمل و نقل در قالب یک طرح واحد، 2) تهیه و تصویب همزمان طرح ها و 3) اصلاح روند فعلی تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی، چالش هایی با استفاده از نتایج مصاحبه ها بیان شده است. در نهایت، با توجه به چالش های جدی تلفیق و انجام همزمان دو طرح، به نظر می رسد زمینه سازی برای تغییر نگرش در فرآیند تهیه و تصویب طرح ها و همچنین توسعه ابزارهای تحلیل یکپارچگی، راهکاری عملیاتی باشد.