مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
تحلیل ثانویه
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس داده ها و مستندات «طرح بررسی بهداشت روانی دانشجویان ورودی سال 1383 دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم (1384)»، به تبیین آسیب پذیری از خودکشی یا آمادگی برای ارتکاب آن در میان دانشجویان کشور می پردازد. این مقاله در یک تحلیل ثانویه با به کار بستن مدل معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار لیزرل، مدل تبیینی آسیب پذیری از خودکشی در میان دانشجویان کشور را مورد آزمون قرار داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو مسیر علی به کار رفته در این مدل، مجموعا 58 درصد از واریانس آسیب پذیری از خودکشی در میان دانشجویان کشور را تبیین می کند. مسیر اول بیانگر آن است که افسردگی همراه ناگواری های سخت در زندگی، موجب ایجاد احساس ناامیدی در فرد و افزایش آسیب پذیری از خودکشی در او می شود؛ و مسیر دوم موید آن است که تند خویی و پرخاشگری احتمال انجام رفتار های تکانشی در هنگام عصبانیت و در نهایت آسیب پذیری از خودکشی را در میان دانشجویان افزایش می دهد.
شکاف های منطقه ای در نگرش ایرانیان به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیمایش های عمومی در ایران نشان داده است که از نظر مردم پس از گرانی و بیکاری و با اندکی فاصله، اعتیاد مهمترین مشکل اجتماعی معرفی می شود، و همواره حدود 90 در صد نردم اعتیاد را یک مساله جدی دانسته اند. همچنین حدود نیمی از زندانیان و تعداد زیادی از مجازاتهای اعدام در ایران با این مساله اجتماعی ارتباط دارد. در باره موضوع اعتیاد پژوهش های زیادی هم انجام شده است، اما پژوهشی که تفاوت ها را بر حسب مناطق مختلف ایران تحلیل کرده باشد، کمتر است. مطالعه حاضر ، تحلیل ثانویه ای است که از پیمایشی که در 23 استان در سالهای 2003-2005 و با نمونه ای برابر 13364 نفر انجام شد. نتایج متغیرهای به دست آمده از آن پیمایش همراه با سایر شاخص های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی هر منطقه برای درک تفاوت میان مناطق تحلیل شده است. یافته ها بر حسب متوسط رفتار یا عقیده پاسخگویان هر منطقه نسبت به مواد مخدر و شکاف های منطقه ای و تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته ارائه شده اند.
اعتقاد به حجاب و نگرش های مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به موضوع «اعتقاد به حجاب» و «نگرش های مربوط به آن» پرداخته شده است. در واقع، با انجام تحلیل ثانویة داده های یک نظرسنجی، «اعتقاد به حجاب» و «نگرش های مربوط به آن» بررسی گردید.
روش این پژوهش تحلیل ثانویه است. در این مقاله داده هایِ «طرح نظرسنجی از مردم تهران درباره نوع نگرش آنان به وضعیت حجاب و عفاف در جامعه» انجام شده در «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» مورد تجزیه و تحلیل مجدد قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در واقع، این تحقیق در رهیافت تحلیلی و تکمیلی تحقیق پیشین انجام شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد در میان افراد جامعه تحقیق، متغیر «اعتقاد به حجاب» در سطح بالا قرار دارد. ولیکن «میزان نگرش به مسئله حجاب به عنوان یک معضل» در سطح بالایی است. «میزان رضایت از موقعیت فعلی حجاب» نیز در سطح نسبتاً متوسط قرار دارد. همچنین افراد جامعه معتقدند میزانِ اثرگذاری «عوامل فرهنگی بیرونی بر حجاب» و «عوامل فرهنگی دورنی بر حجاب» هر دو در سطح متوسط هستند.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی نگرش های زیست محیطی در ایران (بر طبق داده های موج پنجم پیمایش ارزش های جهانی)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل تأثیر جنسیت بر نگرش های زیست محیطی پرداخته است. اینکه آیا نگرش های زیست محیطی در بین مردان و زنان تفاوت دارد یا خیر سؤال اصلی تحقیق را تشکیل می دهد. پشتوانه نظری تحقیق دیدگاه اکوفمینیسم است که استدلال هایی را مبنی بر تفاوت های بنیادی محیط زیست گرایی مردان و زنان مطرح می کند و مسائل و رفتارهای غیرمسئولانه زیست محیطی را بازتاب تسلط مردان و بی توجهی آنان به حفظ طبیعت می داند. به اعتقاد اکوفمینیسم ها زنان رابطه و پیوند قوی، خاص و ضروری با طبیعت دارند و نسبت به مردان به مشکلات محیط زیست پاسخگوتر و حساس تر هستند. روش این پژوهش تحلیل ثانویه است که بر روی موج پنجم «پیمایش ارزش های جهانی» انجام شده است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی به شاخص سازی گویه های مرتبط با محیط زیست در پیمایش فوق پرداختیم که در نتیجه سه شاخص «اهمیت زیست محیطی»، «حساسیت زیست محیطی محلی» و «حساسیت زیست محیطی جهانی» استخراج شد. یافته ها نشان می دهد از نظر حساسیتی که افراد نسبت به محیط زیست جامعه خود و نیز جهانی که در آن زندگی می کنند قائل اند، تفاوت معناداری بین نگرش زنان و مردان دیده نمی شود. اما در مورد اهمیت نسبت به مسائل زیست محیطی و نگرشِ معطوف به عمل و رفتار، تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده شده است.
رفتارها و باورهای ایرانیان: تحلیلی جامعه شناختی از چهار دهه دینداری در جامعه ایران -- احمد غیاثوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین در جامعه ایرانی با توجه به شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن، از جایگاه بالایی برخوردار است. پژوهش در حوزه ارزش ها و رفتار دینی مردم، در جهت درک تحولات و از سویی پیش بینی تغییرات آن، متضمن انجام مطالعات مستمر در طی سال های مختلف می باشد. مطالعه حاضر به روش تحلیل ثانویه انجام پذیرفته و سعی دارد یافته های حاصل از پیمایش های ملی مختلف طی سال های 1353 تا 1390 را مورد تحلیل قرار دهد. بنابراین با عنایت به داده های پژوهش های قبلی موجود، دو بعد رفتار و باور دینی در چهار سطح فردی، جمعی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه برای تحلیل رفتار و باور مردم ایران از دو رویکرد سکولار شدن جامعه با تکیه بر نظرات «پیتر برگر» و نیز تعبیر کارکردی و عملکردی دین از نظریه «لوهمان» استفاده شده است. در مجموع یافته های حاصل نشان می دهد که چندان تفاوتی مبنی بر افزایش یا کاهش چشمگیر در رفتارها و احساسات دینی فردی مردم ایران مشاهده نمی گردد. به عبارتی، جامعه دچار نوعی «تثبیت کارکردی» شده و از این حیث افراد جامعه همان قدر مذهبی اند که در گذشته بوده اند. بنابراین تلقی سکولارشدن جامعه، قضاوتی ناصحیح است. البته تفاوت در میزان دینداری جوانان با بزرگسالان و مسن ترها را می توان ناشی از اقتضائات سنی آن ها دانست. در سطح باورها و رفتارهای جمعی، عیلرغم عدم وجود داده هایی مبنی بر مقایسه آن با دهه های گذشته، ولی در مقایسه با آنچه در اوایل انقلاب و دوران بعد از آن ملاحظه می گردد، نوعی «تغییر کارکردی در حوزه رفتارها و باورهای دینی جمعی» را می توان استنباط نمود. در واقع کاهش در رفتارهای دینی جمعی آن هم از نوع رسمی بیشتر بازتاب تغییرات دوران و کارکردهای خاص خود، به ویژه در زمان انقلاب و دوران جنگ است که نوعی نمونه آرمانی «دین دوران» را بر اذهان و آرمان های مذهبی به یاد می آورد. در نهایت مقایسه رفتارها و باورهای دینی سیاسی و اجتماعی نوعی «قطبی شدن عملکرد دین» را در دو حوزه سیاسی و اجتماعی نشان می دهد. به عبارتی نوعی «سیاست زدایی از دین» یا «سیاسی شدن دین» و نیز «اخلاق زدایی دینی» یا «اخلاقی کردن دینی» را شاهدیم. ازاین رو، تعبیر سکولارشدن در این دو حوزه برداشتی دوگانه است.
بررسی رابطه تجددگرایی و ویژگیهای اخلاقی در بین60 کشور جهان تحلیل ثانویه موج ششم پیمایش ارزشهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تجدگرایی آثار متتوعی بر ویژگیهای اخلاقی داشته است و این موضوع مهمی در مطالعات عموم جامعه شناسان بوده است . می توان براساس این تحلیل ها و دغدغه مطرح سوالاتی در بخش اخلاق مطرح کرد سوالاتی از این دست که در مسیر تغییرات جدید مسائل اخلاقی چه جایگاهی دارند؟ دو دیدگاه دراین رابطه وجود دارد که نظریه پردازان کلاسیک ، از به وجود آمدن یک نظام اخلاقی جدید می گویند و جامعه شناسان معاصر با رویکردی تلفیقی و یا انتقادی به آن پرداخته اند در این پژوهش براساس داده های پیمایش موج ششم موسسه ارزشهای جهانی که توسط رونالد اینگلهات و ولزال اداره می شود به بررسی پژوهشی این دیدگاهها پرداخته شده است این تحقیق به روش تحلیل ثانویه ، داده ها و اطلاعات مربوط به 60 کشور جهان را براساس تعریف عملیاتی دو متغیر تجددگرایی و فعالیت در امور خیریه استخراج و مجددا تحلیل کرده است. بررسی کلی میان تجددگرایی یا مدرنیسم و با ویژگیهای اخلاقی نشان می دهد برخی مولفه های تجددگرایی با برخی ویژگیهای اخلاقی روابط معنا داری دارد همچنین در مجموع با افزایش گرایش به تجدد عضویت و فعالیت های در سازمانهای خیریه و انسان دوستانه کاهش می یابد
تجربه تحریم؛ راهبردی برای شناخت آسیب پذیری ها و تحقق اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین مرحله در رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی در ایران، شناخت آسیب پذیری های اقتصادی است که زمینه را برای افزایش استقلال اقتصادی و کاهش تأثیرات منفی کشورهای دیگر بر رشد آماده می کند. در رابطه با اقتصاد مقاومتی پرسش های مهمی مطرح هستند: مهم ترین موانع برای تحقق اقتصاد مقاومتی در ایران کدامند و چگونه می توان این موانع را شناخت؟ با این استدلال که مهم ترین موانع تحقق اقتصاد مقاومتی در ایران، آسیب پذیرهای اقتصادی هستند، فرضیه زیر در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد: «آسیب پذیرهای اقتصاد ایران در سه حوزه وابستگی به سرمایه گذاری خارجی در بخش انرژی، وابستگی به صادرات نفت و واردات مواد پتروشیمی، به ویژه بنزین مهم ترین موانع تحقق اقتصاد مقاومتی در سال های اخیر هستند». این فرضیه از طریق «تحلیل ثانویه» داده های مربوط به تحریم ها مورد آزمون قرار می گیرد. با تکیه بر روش تحلیل ثانویه، آمارهای پراکنده اقتصادی در رابطه با سه موضوع مورد تحلیل قرار می گیرد: 1) روند تغییر تحریم ها از نمادین به کاربردی علیه ایران؛ 2) وضعیت اقتصادی ایران در سه حوزه اقتصادی مورد نظر در آستانه تشدید تحریم ها؛ 2) تأثیرات تحریم ها بر اقتصاد ایران. با تحلیل این داده ها نشان داده می شود که نخست تحریم ها با تمرکز به سه حوزه آسیب پذیری اقتصادی مطرح شده به تحریم های غیرنمادین و کاربردی تبدیل شدند، دوم در آستانه تغییر تحریم ها، آسیب پذیری و وابستگی ایران در این سه حوزه اقتصادی تشدید شده بود و اینکه تأثیرات تحریم ها در این سه حوزه منجر به فشار اقتصادی به ایران شد. با توجه به این تحلیل های آماری نتیجه گرفته می شود که ضعف و آسیب پذیری در سه حوزه وابستگی به سرمایه گذاری خارجی در بخش انرژی، وابستگی به صادرات نفت و واردات مواد پتروشیمی مهم ترین موانع اقتصاد مقاومتی هستند؛ بنابراین در نخستین گام برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید در راهبردی بلندمدت، وابستگی در سه حوزه مطرح شده را کاهش دهیم. در پایان، این مقاله پیشنهاد هایی برای اجرای این راهبرد ارائه می کند.
مطالعه تطبیقی - تاریخی تأثیر افزایش جمعیت بر وضعیت اقتصادی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گزاره های مشهور در محافل عمومی و علمی کشور این است که افزایش جمعیت موجب فقر مردم و بدتر شدن وضعیت معیشتی آنها خواهد شد، زیرا امکانات و منابع میان تعداد بیشتری از انسان ها تقسیم خواهد شد. در این مقاله، ضمن واکاوی نظریه های موافق و مخالف، به بررسی تطبیقی کشورهای مختلف دنیا از نظر رابطه میزان جمعیت و وضعیت اقتصادی خواهیم پرداخت. این پژوهش از طریق تحلیل ثانویه داده های منتشر شده کشورها صورت می گیرد. درنهایت مبتنی بر این تحلیل تجربی سعی خواهد شد تا صحت وسقم گزاره بالا نشان داده شود.
بررسی و تحلیل توزیع جغرافیایی آسیب های اجتماعی با تأکید بر اعتیاد در اصفهان، چالش ها و نگرانی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جمهوری اسلامی ایران طی چهل سال اخیر برای مهار و کنترل آسیب های اجتماعی ازجمله اعتیاد و پیشگیری از آنها، هزینه های مادی و معنوی و غیرمستقیم فراوانی متحمل شده است. شیوع و گسترش نگران کننده این موضوع به ویژه در پراکنش جغرافیایی اصفهان، خانواده ها و سایر نهادهای تربیتی را با تردیدات و نگرانی های جدیدی مواجه کرده است؛ از این رو سیاست گذاران فرهنگی و مدیران شهری برای روزآمدکردن اطلاعات و یافته های خود به منظور طراحی برنامه های مؤثرتر در این حوزه نیازمند پژوهش هایی هستند که در کمترین زمان چشم اندازی از وضعیت موجود اعتیاد را در اختیار آنان قرار دهد. هدف: هدف از نگارش این مقاله، پاسخ به این پرسش است که پراکنش جغرافیایی آسیب های اجتماعی و الگوها و روندهای مصرف مواد مخدر و تغییرات آنها در اصفهان چگونه است. روش: این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانویه پیمایش ها و پژوهش های ملی انجام شده است. نتایج: داده های پژوهش نشان دهنده زنانه شدن ، صنعتی شدن ، خانوادگی شدن و سازمان یافته شدن مواد مخدر به ویژه در نقاط بحرانی اصفهان است؛ همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد شهر اصفهان شاهد تغییر الگوی آسیب های اجتماعی در میان گروه سنی جوانان است. پیدایش خانواده های مجرم و بزهکار، الگوی جدید آسیب های اجتماعی در مناطق و کانون های جرم خیز اصفهان و همچنین تغییر ترکیب جنسی جرائم اجتماعی، از ویژگی های آسیب های اجتماعی در پهنه جغرافیایی شهر اصفهان است.
تحلیل ثانویه علل وقوع طلاق در استان ایلام در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲ و ۶۳
48 - 73
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی که در سال های اخیر اهمیت فزاینده ای یافته و ابعاد پیچیده ای پیدا کرده، مسئله طلاق است. شکل گیری و گسترش این مسئله منجر به فروپاشی نهاد خانواده و نابسامانی اجتماعی و فرهنگی در جامعه می شود که بروز مسائل اجتماعی دیگری همچون بزهکاری و انحرافات اجتماعی از پیامدهای آن می باشد. مطالعه و اقدام در جهت تغییر چنین وضعیتی یا ارائه راه حل، نیازمند رویکردهای جامعه شناختی است. بر اساس آمارهای رسمی، در کل کشور، طلاق در سال 1390 نسبت به سال 1391، 8 درصد و در سال 1394، 17 درصد رشد را تجربه کرده است. استان ایلام به عنوان محدوده جغرافیایی این پژوهش نیز از داشتن چنین شرایطی همچون شرایط کلی کشور مستثنی نیست. پژوهش حاضر با استفاده از روش تمام شماری و تحلیل ثانویه اطلاعات به بررسی و مطالعه علل درخواست و وقوع طلاق در میان زوجین استان ایلام پرداخت و به این پرسش پاسخ داد که علل و عوامل مهم درخواست طلاق کدامند؟ جامعه آماری پژوهش شامل زوجین متقاضی طلاق یا طلاق یافته در استان ایلام در سال های 1390 تا 1394 بود. اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق پرونده های موجود در مراکز ساماندهی و کاهش طلاق سازمان بهزیستی به صورت سرشماری و تحلیل ثانویه به دست آمد. نتایج نشان داد که در بین علل مؤثر بر درخواست طلاق، فقدان تفاهم اخلاقی و مشکلات اقتصادی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد اند. از بین فرضیه های تحقیق، سابقه اعتیاد، میزان تحصیلات، نسبت فامیلی، آشنایی قبلی و سن زوجین تأیید شد که با علت درخواست طلاق رابطه معناداری را به نمایش گذاشتند.
تلفن همراه هوشمند، جوانان و جامعه در ایران (تحلیل ثانویه کلیه مقالات مجلات علمی پژوهشی طی سال های 1385- 1399)
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد اول
1-19
حوزه های تخصصی:
مصرف تلفن همراه به مثابه یکی از مراحل زندگی اجتماعی تلقی شده و پذیرش آن در جوامع مدرن به مثابه رسانه موجب تحول در شکل و ساختار ارتباطات به ارتباطات موبایلی و هم چنین رسانه های موبایلی گردیده و این تحول علاوه بر تحول ابعاد فنآورانه، نشان از ظهور و بروز ابعاد گوناگون تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جوامع معاصر دارد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مصرف تلفن همراه در جامعه ایران با استفاده از روش تحلیل ثانویه خواهد داشت. اطلاعات تحقیق با استفاده از چهار منبع اینترنتی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه اطلاع رسانی نشریات علمی ایران، پایگاه مجلات تخصصی نور، پرتال جامع علوم انسانی تا آذر ماه سال 1399 (تعداد 121 مقاله) جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان از روندی صعودی و افزایشی در تحقیقات تلفن همراه در ایران طی سال های 1385 تا 1399 داشته است. گرایشهای پژوهشی تحقیقات تلفن همراه در ایران در چهار بخش اصلی طبقه بندی و بررسی گردیده اند که به ترتیب بیشترین آنها اختصاص به پسایندها (44 درصد، 53 پژوهش)، پیشایندها (30 درصد، 37 مقاله)، وضعیت (17 درصد و 21 پژوهش) و کلیات استفاده از تلفن همراه (8 درصد و 10 مقاله) داشته اند. بیشترین کارکردهای مصرف تلفن همراه اختصاص به متغیرهای سبک زندگی (8 مقاله)، کاهش عملکرد تحصیلی (7 مقاله) داشته اند. نتایج تحقیق معرف آن بوده که تلفن همراه باعث تغییرات اجتماعی در ایران در حوزه هایی مانند سبک زندگی و هویت یابی کاربران گردیده است. استفاده از تلفن همراه به مثابه میدان هائی برای فراغت مجازی جوانان تلقی شده و باعث تغییر نحوه گذران اوقات فراغت کاربران شده است؛ و علاوه بر آنها نقش مهم و بارزی در فرآیند اجتماعی شدن جوانان ایفاء نموده است. الگوی مصرف تلفن همراه از سطح جوانان به سطح کودکان در حال تغییر و افزایش می باشد اگرچه استفاده از تلفن همراه موجب افزایش "تعاملات میان فردی"، "ارتباطات اجتماعی" و همچنین "شکل گیری هویت شخصی مدرن" شده و لیکن از سوئی دیگر موجبات بروز کارکردهای نامناسب هم چون کاهش عملکرد افراد در حوزه های مختلف رفتاری، خانوادگی، آموزشی و اجتماعی را فراهم نموده است.
مشارکت انتخاباتی در ایران: تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم رسانه های اجتماعی از طریق ارزش های رهایی و سکولاریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه هایی که در سال های اخیر تحت تاثیر رسانه های اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار گشته است، حوزه های سیاسی می باشد. هرچند مشارکت سیاسی دارای سطوح مختلفی است، اما به نظر می رسد شرکت در انتخابات به دلایل مختلف در جمهوری اسلامی ایران به مهم ترین عنصر مشارکت سیاسی تبدیل شده است. بنابراین به نظر می رسد مطالعه و تبیین مشارکت انتخاباتی یکی از موضوعات مهم آکادمیک در ایران را تشکیل می دهد. در این راستا، هدف این پژوهش بررسی تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم رسانه های اجتماعی، از طریق متغیرهای میانجی ارزش های رهایی و سکولاریسم، بر روی مشارکت انتخاباتی می-باشد. در این پژوهش که نوعی تحلیل ثانویه محسوب می شود، از موج هفتم داده های بین المللی پیمایش ارزش های جهانی WVS در مورد ایران استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هرچند رسانه های اجتماعی به طور مستقیم هیچ تاثیر معنی داری بر روی مشارکت انتخاباتی نداشتند، اما آنها به طور غیر مستقیم و از طریق متغیرهای میانجی ارزش های رهایی و سکولاریسم می توانند به طور معنی داری باعث کاهش مشارکت انتخاباتی شهروندان گردند.
تببین جامعه شناختی خشونت مردان علیه همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
175 - 211
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان یکی از آسیب های اجتماعی در جهان امروزی است. در مطالعه حاضر، با هدف بررسی کلیه پرونده های شش ماه اول سال 1399، زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی شهرستان نجف آباد که مورد خشونت از سوی همسر خود قرار گرفته اند، برای مطالعه انتخاب گردید. این تحقیق به صورت مقطعی، توصیفی، تحلیلی و بر اساس تحیل داده های ثانویه است که اطلاعات آن به صورت گذشته نگر جمع آوری شده است. داده های این تحقیق، پاسخهای موجود در پرسشنامه ضمیمه شده در پرونده زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی بود که با ورود داده های موجود در برنامه نرم افزارآماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده این موضوع است که بیشترین خشونت صورت گرفته بر زنان به ترتیب از نوع خشونت کلامی و جسمی می باشد؛ همچنین بین وجود فرهنگ مردسالاری، جامعه پذیری جنسیتی مرد در دوران کودکی، شرایط اقتصادی نابسامان خانواده، شرایط اجتماعی نابسامان خانواده، وضعیت روانی و مسائل جنسی در خانواده با خوشت علیه زنان رابطه معنادار بدست آمد. از طرفی بین ویژگی های زمینه ای با خشونت علیه زنان رابطه ای گزارش نگردید. در نهایت در بین متغیرهای تحقیق، به ترتیب شرایط اقتصادی نابسامان خانواده با 64 درصد و شرایط نابسامان اجتماعی با 19 درصد بیشترین سهم را در تبیین میزان خشونت علیه زنان دارد.
پیوند سینمای ایران با واقعیت (بررسی بازتاب مطالبات سیاسی در سینما بین سال های 1374 تا 1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بازه زمانی ای که دوران اصلاحات نام گرفته اتفاقات بسیاری در جامعه و سینمای ایران رخ داد. این مقاله بر دو مورد تمرکز کرده است: نخست، اتفاقی که در عرصه انتخاب های سیاسی افتاد و می توان شروع آن را پیروزی خاتمی با دو شعار هم زمان دموکراسی خواهی و عدالت طلبی دانست و پایان آن را در انتخابات 1386 با پیروزی احمدی نژاد با شعار عدالت طلبی دید، یعنی کمرنگ شدن دموکراسی خواهی به عنوان مطالبه جامعه. دوم، آزادتر شدن سینما. سینمای بعد از دوم خرداد کمتر از قبل دچار سانسور و توقیف فیلم شد و بنابراین فیلم سازان فرصت یافتند بیش از پیش دغدغه های خویش را به تصویر بکشند. پرسش اصلی این نوشته، محل تلاقی این دو اتفاق است: اینکه آزاد شدن سینما تأثیری در بازنمایی مطالبات سیاسی جامعه در سینما داشته است یا نه؟ در بررسی مطالبات سیاسی، از روش تحلیل ثانویه، و در بررسی بازنمایی فیلم ها از مطالبات سیاسی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نهایتاً، این نتیجه حاصل شده است که آزادی سینما تأثیری مثبت بر بازنمایی خواسته های جامعه در سینما داشته است.
تحلیلی از وضعیت انتخاب مسکن کارگران مهاجر در مقایسه با کارگران غیر مهاجر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
77 - 97
حوزه های تخصصی:
مطابق نظریه ادوار زندگی، انتخاب مسکن و به تبع آن جابه جایی افراد تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها است. مهاجرت یکی از شرایطی است که در زیرمجموعه وضعیت اجتماعی و اقتصادی به صورت تفاوت بین گروه های شغلی ساکن و مهاجر در انتخاب مسکن اهمیت دارد. تهران به عنوان پایتخت سال هاست که با موضوع مهاجرت درگیر بوده است. از این رو موضوع پژوهش شناسایی تفاوت های انتخاب مسکن در گروه شغلی کارگران مابین مهاجران و ساکنین در شهر تهران است. بر این اساس پرسش اصلی به این صورت تنظیم می شود که آیا مهاجرت عامل تأثیرگذاری در انتخاب مسکن گروه های کارگری در شهر تهران است؟ و به عبارتی، مهاجرت در انتخاب مسکن گروه های کارگری تأثیرگذارتر است یا تعلق آنها به گروه شغلی مدنظر؟ الگوی انتخاب مسکن به صورت تابع رگرسیون لوجیت تعریف شده و داده های پژوهش به صورت تحلیل ثانویه از طرح رصد کیفیت محلات شهر تهران انجام شده است. نتایج نشان داد که مهاجرت عامل مؤثری در انتخاب محله در گروه های کارگری نیست ولی در خصوص شاخص های سرانه زیربنا و قدمت بنا، گروه های مهاجر در شرایط نامناسب تری نسبت به کارگران غیر مهاجر قرار دارند. تفاوت وضعیت در شاخص مالکیت در گروه کارگران ماهر مهاجر نشان دهنده نوعی الگوی رفتاری بارز است که به نظر می رسد برای ایجاد تداوم سکونت در کلانشهر، بدان توسل می جویند.
وضعیت و روند امید در جامعه ایران براساس داده های پیمایش های ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
3 - 28
حوزه های تخصصی:
بروز وضعیت های نامطلوب در مقاطع مختلف، در هر جامعه ای محتمل است. اما آنچه مهم بوده، کیفیت مواجه جامعه با این وضعیت های بغرنج است؛ از جمله این قبیل موارد می توان از وضعیت امید در جامعه نام برد: اینکه آیا در بین شهروندان، امیدی به بهبود اوضاع وجود دارد یا خیر. دیدگاه شهروندان درخصوص مقایسه حال با گذشته، ارزیابی حال و میزان امید به آینده در حوزه های مختلف به دلیل اثرات و پیامدهای متعدد آن، بسیار مهم است. براین اساس، هدف مقاله حاضر، ارائه تصویری از وضعیت امید و نگرش نسبت به حال و آینده در جامعه ایران و روند تغییرات آن براساس دیدگاه پاسخگویان در پیمایش های ملّی است. در این راستا، با استفاده از روش تحلیل ثانویه به گزارش های پیمایش های ملیِ سنجش «ارزش ها و نگرش های ایرانیان» که تاکنون سه موج آن در سال های 1379، 1382 و 1394 اجرا شده، و پیمایش های ملیِ «سنجش سرمایه اجتماعی کشور» (موج های 1384، 1393 و 1397) که درآنها گویه ای برای سنجش امید یا نگرش به حال و ارزیابی از آینده وجود داشت، مراجعه شد. یافته ها نشان داد که به صورت کلی، در خصوص ارزیابی وضعیت حال، همواره بیش از 85 درصد پاسخگویان از وضع موجود رضایت نداشته و به ضرورت اصلاح اشاره کرده اند. همچنین، بررسی روند تغییر امید یعنی شاخص های مقایسه وضعیت فعلی جامعه با گذشته و همچنین نگرش نسبت به آینده جامعه و شاخص های آنها (همچون شکاف طبقاتی، وضعیت اقتصادی و وضعیت رفاهی، نشاط، میزان رواج ویژگی های اخلاقی مثبت) بیانگر آن بود که ارزیابی از وضعیت فعلی و آتی جامعه در شاخص های مورد بررسی مطلوب نبود زیرا همواره درصد قابل توجهی از پاسخگویان در گزینه های ناامیدانه (بدترشدن وضعیت) جای گرفته اند و رهگیری روند تغییرات نشان داد با مرور زمان در برخی شاخص ها روند فرسایشی و در برخی دیگر بهبود نسبی رخ داده است.
بررسی رابطه شاخص های کلان اقتصادی با نرخ خودکشی در استان های کشور: تحلیل ثانویه آمارهای 1390- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی عملی فردی و به طور فیزیکی، با قطع حیات این جهانی همراه است، اما واقعیتی اجتماعی است که از مسائل کلان اقتصادی (بی سازمانی اقتصادی) تأثیر می گیرد. به تعبیری خودکشی نشانه نفرت، بیگانگی، بیزاری و رنج انسان است. هدف اصلی پژوهش، مطالعه رابطه شاخص های کلان اقتصادی با نرخ خودکشی است. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه، در بازه زمانی 1390-1400، به صورت تمام شماری به روش تعمدی در استان های کشور انتخاب شده است. نتایج، افزایش خودکشی را هم زمان با افزایش بی ثباتی مؤلفه های اقتصادی در جامعه نشان می دهد. مطابق رگرسیون چندگانه پژوهش، سه متغیر کلان اقتصادی ازجمله تغییرات تولید ناخالص داخلی (بتای 344/0-)، نرخ بیکاری (بتای 323/0) و تغییرات نرخ تورم (بتای 2967/0) در استان های کشور، طی بازه زمانی 1390-1400 به افزایش نرخ خودکشی منجر شده است. به این ترتیب حمایتگرها و کنترل دهنده های افکار خودکشی، در جریان فشارهای اقتصادی، کارکرد، اثربخشی و کارایی خود برای محافظت از فرد در برابر رفتارهای پرخطر، خودکشی را از دست می دهند و فرد خود را ناتوان، ضعیف، از خود بیگانه و مستأصل در برابر تغییرات سریع، ناهماهنگ و شدید اقتصادی می بیند و اقدام به خودکشی می کند.
بررسی عوامل موثر بر مهاجرت های تحصیلی و شغلی زنان جوان ایرانی در دوره 90-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
113 - 128
جنسیت، یکی از مهمترین بسترهای اجتماعی مهاجرت محسوب می شود. تا چند دهه اخیر مهاجرت بیشتر پدیده ای مردانه قلمداد می شد، حال آنکه امروزه زنان نیز به مهاجرت می پردازند و نزدیک به نیمی از حرکات مهاجرتی را شکل می دهند. تغییرات ساختاری و نگرشی در مورد موقعیت زنان و مشارکت های اجتماعی آنها، باعث افزایش توقعات، آرزوها و تمایلات اقتصادی و اجتماعی زنان شده است و آنان برای دسترسی به فرصت ها و موقعیت های اجتماعی و اقتصادی بالاتر، دست به مهاجرت می زنند. با توجه به افزایش نقش زنان در فرآیندهای مهاجرتی در ایران و همچنین وجود خلاهای تحقیقاتی در این زمینه، این مقاله به بررسی مهاجرت های شغلی و تحصیلی زنان جوان و عوامل موثر بر آن در ایران در دوره 90-1385 می پردازد. روش مورد استفاده، تحلیل ثانویه داده های دو درصدی سرشماری 1390 است. در دوره1390-1385 حدود 5/5 میلیون نفر در کشور مهاجرت داشته اند که 52 درصد آنها مرد و 48 درصد زن بوده اند. نتایج بررسی نشان داد که حدود یک پنجم زنان جوان به دلایل شغلی و تحصیلی مهاجرت و جا به جایی داشته اند. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد که وضعیت تاهل (مجرد بودن زنان)، سرپرست خانوار بودن زنان، ضریب نفوذ اینترنت، تحصیلات دانشگاهی و مشارکت اقتصادی آنان از مهمترین عوامل اثر گذار بر مهاجرت های شغلی و تحصیلی زنان در سال های اخیر می باشد. از این رو، افزایش سطح تحصیلات زنان در ایران و به تبع آن تحرک اجتماعی و ورود به بازار کار زنان منجر به حرکات مکانی و مهاجرتی بیشتر در ایران خواهد شد.
رابطه بین تحصیلات و ازدواج دختران در ایران در دوره 1395-1385: تحلیل ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
در چند دهه گذشته، سطح تحصیلات دختران در ایران به طور قابل توجهی افزایش یافته است؛ به طوری که امروزه بیش از 60 درصد دانشجویان را دختران تشکیل می دهند. هدف این مقاله، بررسی اثر سطح تحصیلات بر احتمال ازدواج دختران ایرانی 25 تا 40 ساله می باشد. روش تحقیق، تحلیل ثانویه داده های خام دو درصد سرشماری کل کشور سال های 1385، 1390 و 1395 است.
یافته های پژوهش نشان داد که اثرات نهادی و حضور در مراکز آموزشی تأثیر محسوسی در کاهش احتمال ازدواج دختران دارد. همچنین، یک رابطه غیر خطی بین سطح تحصیلات و احتمال ازدواج وجود دارد. در سطوح تحصیلی متوسط و دیپلم در مقایسه با سطوح تحصیلی پایین و دانشگاهی، احتمال ازدواج دختران بیشتر است. این یافته تأییدی بر نظریه برودرل و دیکمن است که بیان می کند تحصیلات در سطح متوسط، اثر مثبت و در سطوح پایین و بالا اثر منفی بر احتمال ازدواج زنان دارد. نتایج حاکی از آن است که اتخاذ و اجرای سیاست ها و برنامه های خانواده محور به ویژه در دانشگاه ها می تواند در افزایش اثرات نهادی و سرمایه ای تحصیلات بر احتمال ازدواج اثرگذار باشد.