فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مربیان ورزشی برای اندازه گیری استقامت عضلات کمربند شانه ای و اندام فوقانی، از آزمون کشش بارفیکس یا بارفیکس اصلاح شده استفاده می کنند. علی رغم به کارگیری آزمون های فوق در سطوح مختلف، همواره این پرسش وجود دارد که الگوی فعالیت عضلانی در هر یک از دو آزمون چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟ در مطالعات انجام شده، نقش عضلات ذوزنقه، بخش قدامی و خلفی دلتوئید و پشتی بزرگ کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش تأثیر دو نوع کشش بارفیکس ایستاده واصلاح شده برالگوی فعالیت الکترومیوگرافی عضلات کمربند شانه (دلتوئید قدامی، دلتوئید خلفی، ذوزنقه، پشتی بزرگ، دوسربازویی، سه سربازویی و سینه ای بزرگ) مورد بررسی قرار گرفت. 10 نفر مرد سالم (میانگین سنی: 95/3± 32/25 سال و میانگین وزن 24/7± 31/72 کیلوگرم) که قادر به اجرای حداقل 5 بارفیکس ایستاده بودند انتخاب شدند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات با روش باسمجیان و دلوکا جمع آوری شد. مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات در دو نوع کشش بارفیکس با آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری انجام شد (05/0p ). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که فعالیت عضلات دلتوئید قدامی، دلتوئید خلفی و ذوزنقه به طور معنی داری در کشش بارفیکس اصلاح شده بیشتر از بارفیکس ایستاده است، در حالی که فعالیت عضلات دوسربازویی، سه سربازویی و سینه ای بزرگ به طور معنی داری در بارفیکس ایستاده بیشتر است
روایی و پایایی آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2 در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی بازیکنان فوتسال زن نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آزمون تناوبی ریکاوری یویو2(YIRT) که در ابتدا برای برآورد VO2max بازیکنان فوتبال طراحی شد، آزمونی است که برای ارزیابی توانایی بازیکنان برای ریکاوری از وهله های شدید و تکراری فعالیت بکار می رود. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین روایی و پایایی آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2(YIRT2) در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(VO2max) بازیکنان فوتسال زن نخبه بود. روش شناسی: آزمودنی های پژوهش را 21 بازیکن (میانگین سن 04/3±46/22 سال؛ قد 85/4±1/164 سانتی متر؛ توده بدن 31/7±6/56 کیلوگرم) تیم ملی فوتسال بانوان ایران تشکیل می دادند. حداکثر اکسیژن مصرفی تمامی آزمودنی ها به طور مستقیم با استفاده از دستگاه تجزیه گازهای تنفسی (دستگاه K4B2 ساخت شرکت COSMED ایتالیا) اندازه گیری و با استفاده از YIRT2 برآورد شد. یافته ها: داده های آماری، همبستگی قوی و بالایی را بین VO2max برآورد شده از YIRT2 و تجزیه گازهای تنفسی نشان داد(r=0.88 r2=0.77,P=0.001)، که بیانگر روایی بالای آزمون YIRT2 در برآورد VO2max می باشد. هم چنین، همبستگی قوی و بالایی بین VO2max برآوردی در آزمون- آزمون مجدد YIRT2 به دست آمد (r=0.98, r2=0.96,P=0.001) که بیانگر پایایی بسیار بالای این آزمون در برآورد VO2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد. نتیجه گیری: نتیجه این که آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2 (YIRT2) به عنوان آزمونی که توانایی سیستم های انرژی هوازی و بی هوازی ورزشکاران را مورد سنجش قرار می دهد، دارای روایی و پایایی بالایی در برآورد VO2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد.
مقایسه تأثیر دو تمرین هوازی استقامتی پیوسته و منقطع بر سطوح پروتئین شوک حرارتی 70 در موش های با تومور سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مقایسه اثر تمرین استقامتی پیوسته و بر سطوح HSP70 در موش های مبتلا به سرطان سینه است. بدین منظور 30 عدد موش بالب سی ماده (4 تا 5 هفته ای میانگین وزنی 76/17 گرم) خریداری شد که کاشت آدنیوکارسیومای موشی به طور تصادفی به سه گروه: تومور - کنترل، تومور - تمرین استقامتی پیوسته و تومور - تمرین استقامتی تقسیم شدند. آزمودنی ها تأثیر تمرینی. تمرین استقامتی پیوسته با شدت 25 درصد vo2max در هفته اول شروع شد و در پایان هفته به شدت 75درصد vo2max رسید. تمرین استقامتی نیز با شدت 20 درصد vo2max در هفته اول با یک تکرار شروع شد و با شدت 55 درصد vo2ma با 10 تکرار در هفته آخر به پایان رسید. بعد از خاتمه تمرینات و جدا کردن طحال موش، سنجش HSP70 با استفاده از آزمایش الیزا انجام شد. داده ها تحلیل واریانس یک سویه و تعقیبی توکی معنی داری 05/0تجزیه تحلیل شدند. نتایج نشان داد اگرچه میزان HSP70 در گروه کمتر از گروه کنترل بود، اما این اختلاف معنی دار نبود (05/0p>). همچنین یافته ها نشان داد میزان HSP70 در گروه استقامتی از گروه کنترل بیشتر است. با این حال، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). نتایج پژوهش نشان داد به دنبال تغییر در میزان این پروتئین، تمرینات استقامتی سبب کاهش معنی دار حجم تومور و تمرینات استقامتی سبب افزایش معنی دار حجم تومور در مقایسه با گروه کنترل شده است (00/0p=). طبق یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که فعالیت ورزشی استقامتی با تغییر در میزان HSP70 می تواند به عنوان مکمل در کنار سایر روش های درمانی در بهبود و درمان تومور مؤثر باشد.
پیش بینی عملکرد سرعتی شنای کرال سینه در شناگران نوجوان با تأکید بر عوامل بیومکانیکی، معماری عضلانی و آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد شناگران نوجوان می تواند تحت تأثیر شاخص های بیومکانیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی
مختلفی قرار بگیرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شاخص های بیومکانیکی (طول استروک، تناوب استروک
و شاخص استروک) و معماری عضلانی (ضخامت عضلانی، زاویه پنیت و طول فاسیکل) و آنتروپومتریکی
(قد، وزن، شاخص توده بدن، طول دو دست، عرض شانه و طول بازو، ران و ساق) بر پیش بینی عملکرد
13 سال) بوده است. تحلیل رگرسیون /86 ±0/ شنای کرال سینه 50 متر 23 شناگر پسر نوجوان (سن: 86
مرحلهای برای بررسی چگونگی توصیف واریانس عملکرد شنا توسط این شاخص ها مورد استفاده قرار
از واریانس (p<0/ گرفت. شاخص استروک، ضخامت پهن خارجی و طول استروک حدود 89 درصد ( 01
عملکرد این شناگران را توصیف کردند و شاخص استروک بهترین پیشبینیکننده منفرد عملکرد شنا بود
R2 = 0/519) در نتیجه عملکرد شنای 50 متر کرال سینه در شناگران نوجوان به طور برجسته .(p<0/001 ،
توسط شاخص های بیومکانیکی و معماری عضلانی تعیین م یشود و در زمان پیش بینی عملکرد شناگران
نوجوان باید این شاخ صها را در نظر گرفت.
تاثیر یک دوره تمرینات نوتوانی قلبی بر آستانة بی هوازی و شاخص های همودینامیکی در بیماران مبتلا به اختلال عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد قلبی در حین فعالیت ورزشی نقش مهمی در ظرفیت ورزشی دارد. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات همودینامیکی جریان خون در آستانة بی هوازی و نقش آن در ظرفیت ورزشی است. 24 بیمار مبتلا به اختلال عروق کرونر به صورت داوطلبانه به دو گروه تجربی (12=n) و کنترل (12=n) تقسیم شدند. گروه تجربی در تمرینات نوتوانی قلبی به مدت 8 هفته، 3 بار در هفته با شدت 70 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه و 40 تا 60 درصد از یک تکرار بیشینه شرکت کردند. تغییرات همودینامیکی در آستانة بی هوازی در ابتدا و 48 ساعت پس از پایان برنامه با روش امپدانس کاردیوگرافی بررسی شد. نتایج نشان داد که تمرین موجب افزایش معنی دار آستانه بی هوازی، اکسیژن مصرفی فلات و برخی از پاسخ های همودینامیکی در آستانه بی هوازی می شود. نتایج نشان داد که تمرینات نوتوانی قلبی با بهبود پاسخ های همودینامیکی موجب بهبود آستانة بی هوازی در بیماران مبتلا به اختلال عروق کرونر می شود.
تاثیر برنامة تمرین ترکیبی (مقاومتی + استقامتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است. به همین منظور 23 مرد چاق غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به دو گروه تجربی (12= n) با میانگین سن 06 /2 ± 38 /21 سال، قد 07 /7 ± 65 /173 سانتی متر و وزن 05 /15±61 /86 کیلوگرم و درصد چربی 67 /2 ± 05 /27 و گروه کنترل (11= n) با میانگین سن 13 /1 ± 44 /21 سال، قد 09 /5 ± 61 /175 سانتی متر، وزن 05 /14±00 /90 کیلوگرم و درصد چربی 68 /2±15 /27 تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل 8 هفته ای تمرین ترکیبی شامل تمرین مقاومتی (5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد ) و تمرین استقامتی (دویدن با شدت 65 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه در مدت زمان 25 تا 40 دقیقه) را در یک روز و به ترتیب تمرین مقاومتی – استقامتی اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامة تمرینی شرکت نکرد. قبل و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسة تمرینی و در شرایط ناشتایی، 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمون t مستقل نشان داد که مقدار میوستاتین پلاسمایی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (001 /0= P) . ازاین رو می توان نتیجه گرفت که اجرای تمرین ترکیبی در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش تودة عضلات مؤثر است.
مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی کشتی گیران نخبه در فعالیت های شدید مکرر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی (اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی) پس از فعالیت های شدید مکرر در کشتی گیران نخبه بود. بدین منظور ١٠نفر از کشتی گیران نخبه شهر تهران با میانگین سن (3± 22سال) و شاخص توده بدن (3 ± 23کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق از نوع نیمه تجربی و به صورت دوسوکور متقاطع انجام شد. در این تحقیق آزمودنی ها در سه جلسه، 4 مرحله فعالیت شدید را با فاصله ١٥دقیقه استراحت غیرفعال انجام دادند. هر مرحله شامل ٣ آزمون وینگیت پا و ٣ آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال١دقیقه ای بین هر آزمون بود. یک ساعت قبل از انجام کلیه ی مراحل آزمون و پس از پایان مرحله ی دوم آزمون، آزمودنی ها مکمل ریبوز یا کراتین (به میزان ١/. گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا دارونما (طعم دهنده بی اثر آسپارتان) را مصرف کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مکرر (4×3) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، اوج توان بی هوازی و میانگین توان بی هوازی به مصرف مکمل ریبوز و نیز مصرف مکمل کراتین وابسته می باشد (05/ 0>P)؛ از طرفی نتایج حاکی از عدم تفاوت در شاخص خستگی بین جلسه کراتین، ریبوز و دارونما در تحقیق بود (05 /0). به طور کلی به نظر می رسد مصرف حاد مکمل ریبوز و کراتین هر کدام به تنهایی می توانند عملکرد بی هوازی را در فعالیت های شدید تکراری (همانند فعالیت مورد استفاده در تحقیق حاضر) بهبود بخشد.
ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوحِ در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه و هدف: چگونگی ارتباط بین تمرین و اشتها هم برای افرادی که علاقه مند به حفظ وزن بدن سالم هستند و هم برای ورزشکارانی که می خواهند عملکرد خود را به حد مطلوب برسانند، مهم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوحِ در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی بود. مواد و روش ها: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد جوان چاق بطور تصادفی به دو گروه تمرین قدرتی (10 نفر، 3/3 ± 7/26 سال، 5/5 ± 1/96 کیلوگرم، 9/2 ± 2/31 درصد چربی، 8/2 ± 6/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 7/3 ± 1/28 سال، 7/5 ± 7/95 کیلوگرم، 2/3 ± 9/30 درصد چربی، 7/3 ± 1/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش لپتین و گرلین اسیله شده (با بکارگیری کیت های الایزا) و امتیاز اشتها (با استفاده از پرسشنامه اشتهای کنسول تغذیه) قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین قدرتی شامل دوازده هفته تمرین با وزنه (3 جلسه تمرین در هفته، ده ایستگاه، 3 ست 12-8 تکرار در هر ایستگاه، شدت 80-60 درصد یک تکرار بیشینه، میزان استراحت بین ست ها 1 دقیقه و بین ایستگاه ها 2 دقیقه، مدت زمان تمرین اصلی حدود 60 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار آماری SPSS-16 صورت گرفت. سطح معنی داری 05/0 > p در نظر گرفته شد. یافته ها: تمرین قدرتی غلظت لپتین سرم را کاهش (1/4 ± 0/8 در مقابل 6/3 ± 1/6 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین اسیله شده پلاسما (6/4 ± 1/15 در مقابل 8/2 ± 6/18 پیکوگرم بر میلی لیتر) و امتیاز اشتها (7/1 ± 4/30 در مقابل 2/2 ± 3/32) را افزایش داد (به ترتیب 025/0=P، 039/0=P، 042/0=P). همچنین، تغییرات اشتها در گروه تمرین با تغییرات غلظت لپتین سرم بطور معکوس و با تغییرات غلظت گرلین آسیله شده پلاسما بطور مستقیم همبسته بود (به ترتیب 013/0=P، 022/0=P). نتیجه گیری: اجرای تمرین قدرتی به مدت دوازده هفته سطوح لپتین سرم را کاهش، اما غلظت گرلین آسیله-شده پلاسما را افزایش می دهد. این تغییرات، با بهبود اشتها همراه می باشد. همچنین، به نظر می رسد تغییرات حاصله در امتیاز اشتها متعاقب تمرین با تغییرات سطوح لپتین و گرلین اسیله شده رابطه (به ترتیب معکوس و مستقیم) داشته باشد.
تأثیر یک جلسه فعالیت توان بی هوازی بر پاسخ برخی عوامل ریولوژی خون زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: همورئولوژی، علم مطالعه جریان و تغییر شکل خون در برابر نیروها و فشارهای وارده بر آن می باشد. فعالیتهای بدنی مختلف میتوانند تغییرات ریولوژیکی متفاوتی ایجاد کنند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر یک جلسه فعالیت بیهوازی بر پاسخ برخی عوامل ریولوژی خون زنان جوان فعال می باشد.
روششناسی: شانزده زن جوان فعال بهطور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل (n=8) و تجربی (n=8) قرار گرفتند. گروه تجربی، یک مرحله آزمون بیهوازی RAST را انجام دادند. قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از آزمون خونگیری بهعمل آمد. دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: آنالیز آماری دادهها نشان داد، هماتوکریت و هموگلوبین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشتند که دو ساعت بعد بصورت معناداری کاهش یافتند. در تعداد گلبولهای قرمز بلافاصله بعد از فعالیت کاهش معنادار و دو ساعت بعد افزایش معناداری مشاهده شد. حجم پلاسما، بلافاصله پس از آزمون کاهش و دو ساعت بعد از بازیافت افزایش معناداری داشت. با وجود این، تغییرات فیبرینوژن، و سرعت رسوب گلبول قرمز در هیچ یک از دو حالت معنادار نبود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، تغییرات هموریولوژیکی حاصل از آزمون RAST ناپایدار است و اجرای این آزمون برای افراد فعال از لحاظ تغییرات هموریولوژیکی مشکلاتی ایجاد نخواهد کرد.
رابطه شاخص های آنتروپومتریکی با میزان سرعت اجرای تکنیک گیاکوزوکی کاراته کاران زن جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی کاراتهکاری با پتانسیل و توانایی بالا راه را برای رسیدن به قله افتخار هموار میکند. یکی از
پارامترهای مؤثر در موفقیت کومیت هکاران سرعت اجرای تکنیکها در مسابقات کاراته است. هدف این مطالعه
بررسی رابطه شاخصهای آنتروپومتریکی با میزان سرعت اجرای تکنیک گیاکوزوکی کاراتهکاران زن جوان
بود. بدینمنظور، 31 نفر کومیتهکار زن نخبه از تیم کاراته فولاد مبارکه سپاهان اصفهان انتخاب شدند. تیپ
بدنی و برخی از شاخصهای آنتروپومتریکی کومیتهکاران اندازهگیری شد و همچنین سرعت میانگین تکنیک
گیاکوزوکی با نرمافزار کوئینتیک 1 ارزیابی شد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سرعت اجرای تکنیک
7 متر بود. نتایج نشان میدهد که سرعت اجرای ضربه گیاکوزوکی /05 ±0/ گیاکوزوکی در کاراتهکاران نخبه 7
با مؤلفه مزومورف همبستگی مثبت و معناداری دارد و مقادیر قد، قد نشسته و طول استخوان بازو با سرعت
تکنیک گیاکوزوکی رابطه معکوس و معناداری دارد. مجموع اطلاعات حاصل از این پژوهش، اهمیت و نقش
تیپ بدنی و برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی را بر سرعت تکنیک گیاکوزوکی برجستهتر کرده است
تأثیر یک دوره تمرین در آب روی هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی (GH و IGF-1) کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی 1، از هورمون های آنابولیک هستند که نقش حیاتی در بالیدگی دستگاه های مختلف بدنی به ویژه در کودکی و نوجوانی دارند. ورزش یکی از محرک هایی است که ترشحGH و IGF-1 را تحت تأثیر قرار می دهد، امروزه ورزش های آبی به علت ایجاد نشاط در کودکان، بسیار توصیه شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دورة 8 هفته ای تمرین در آب بر سطوح استراحتی GHو IGF-1 کودکان 9 تا 11 سال پسر است. 18 دانش آموز پسر غیرورزشکار (میانگین± انحراف معیار، سن 2±2 /10 سال، وزن 3±5 /26 کیلوگرم و قد 6±9 /130 سانتی متر) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از تمام آزمودنی ها نمونه های خونی ناشتا به منظور اندازه گیری سطوحGH و IGF-1 گرفته شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت 8 هفته، سه جلسة 1 ساعته در هفته به تمرین با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. آزمودنی های گروه کنترل در این مدت هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. پس از 8 هفته از تمام بازیکنان بار دیگر نمونة خونی گرفته شد. از آزمون t همبسته و t مستقل برای آنالیز داده ها استفاده شد. تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرین در آب، روی غلظت سرمیGH و IGF-1 تأثیر معناداری ندارد (05 /0P> )، درحالی که در گروه کنترل بعد از 8 هفته، افزایش معناداری در غلظت GH و IGF-1 مشاهده شد (05 /0P< ). علاوه بر این، بین دو گروه بعد از 8 هفته اختلاف معناداری در مقدار ترشح GH و IGF-1 وجود داشت (05 /0P< ). به طور کلی نتایج نشان داد که 8 هفته تمرینات منتخب در آب با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب در دقیقه موجب تحریک ترشح GH و IGF-1 کودکان 9 تا 11 سالة پسر غیرورزشکار نمی شود (05 /0 P≤).
تاثیر هشت هفته تمرینات شدید غیر هوازی و مصرف مکمل امگا-3 بر فاکتورهای التهابی در موشهای نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه مصرف امگا-3 و فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی بر برخی عوامل التهابی در موشهای نر است. به همین منظور160سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی2 ماه و میانگین وزنی 3±36 گرم انتخاب و به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل –تمرین (40سر) تقسیم شدند. در ابتدا 10 سر موش از هر گروه جهت تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته و هر هفته شامل سه جلسه دویدن روی تردمیل بر اساس سرعت، شیب و مدت زمان دویدن بود. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2/0 میلی لیتر امگا3 به موشهای دو گروه مکمل و مکمل -تمرین خورانده شد. برای اندازه گیری سطوحIL-17، CRP وCPK از 10 سر موش هر گروه، نمونه خونی گرفته شد بدین صورت که هر دو هفته یک بار قبل از شروع تمرینات و پس از پایان تمرینات (پنج نوبت). برای تعیین تفاوت بین گروهها از روش تحلیل واریانس تعاملی (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری در سطوحIL-17، CRP وCPK در بین گروهها وجود دارد. همچنین آزمون تعقیبی نشان داد این تفاوت بین گروه تمرینی با گروههای مکمل و مکمل – تمرین است (p<0.05). نتایج کلی نشان می دهد در زمانی که فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی انجام می شود، مصرف مکمل امگا3 یا باعث کاهش و یا حداقل منجر به کاهش شیب افزایشی فاکتورهای التهابی می شود.
اثر هشت هفته تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان کلسترول LDL، HDL و آمادگی قلبی- تنفسی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان کلسترول، LDL، HDL و آمادگی قلبی-تنفسی در مردان چاق است.
روش بررسی: 48 مرد چاق به صورت تصادفی به چهار گروه هوازی(12 نفر) مقاومتی(12 نفر) ترکیبی(12نفر) و کنترل(12نفر) تقسیم شدند. از آزمودنی ها پیش و پس از هشت هفته فعالیت ورزشی(هوازی، مقاومتی، ترکیبی) نمونه خونی گرفته شد. سپس، پس از 48 ساعت VO2peakآزمودنی ها به وسیله آزمون بالک اندازه گیری شد. برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون t همبسته برای مقایسه تغییرات سطوح کلسترول ،LDL وHDL قبل و بعد از تمرین، و برای مقایسه بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، 8 هفته فعالیت ورزشی منظم باعث کاهش معنادار کلسترول وLDL شد. هشت هفته فعالیت ورزشی باعث تغییرات معنادار در HDL نشد. VO2max پس از هشت هفته فعالیت ورزشی منظم به طور معنی دار افزایش یافت.
نتیجه گیری: درمجموع یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، که هشت هفته تمرینات مقاومتی، هوازی و موازی می تواند اثرات مفیدی بر برخی شاخص های خطر ساز قلبی-عروقی داشته باشد. واکنش HDL به تمرینات مقاومتی، هوازی و موازی متاثر از شدت تمرین است. و به نظر می رسد اجرای تمرینات ترکیبی به نسبت اجرای تنهای تمرینات مقاومتی یا استقامتی اثر بخشی بالاتری بر عوامل خطر زای قلبی – عروقی دارد.
تأثیر تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی - بر قدرت عضلانی و پارامترهای الکترومیوگرافی سطحی در بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
21 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
13/1±7/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /3±1/ 11 سال، قد 6 /1±3/ استقامتی فزاینده ) 6 نفر، میانگین سنی 1
3 سال( و تحریک /11±2/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 7 /1±1/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 0
16 کیلوگرم، /1±6/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /0±2/ 11 سال، قد 0 /1±1/ الکتریکی ) 6 نفر، میانگین سنی 0
1 سال( تقسیم شدند. 15 نفر از /3±1/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 1 /0± سابقه ورزش والیبال 1
10 سانتیمتر، وزن /6±3/ 10 سال، قد 1 /2±1/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی 1
3 سال( در /1±1/ 1 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3 ±3/ 10/6±7/2 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 1
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 1 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
10 درصد ) 5950 P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد
بررسی تغییرات ترکیب بدن و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین پس از کاهش وزن حاد کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مایوستاتین به عنوان قوی ترین عامل مهار کننده رشد و تکثیر سلول های عضلانی، و فولیستاتین مهارکننده مایوستاتین نقش مهمی در تغییرات ترکیب بدن دارند. هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کاهش وزن حاد بر تغییرات ترکیب بدن و مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین کشتی گیران بود. روش شناسی : 15 کشتی گیر مرد تمرین کرده با میانگین سنی 8/1 ± 7/22 سال و میانگین وزنی1/9 ± 1/77 کیلوگرم طی 48 ساعت از طریق محدودیت شدید غذایی (کاهش تقریبی 80% کالری مصرفی روزانه) و دهیدراسیون اقدام به کاهش چهار درصد از وزن بدن خود کردند. قبل و بعد از برنامه کاهش وزن، شاخص های پیکر سنجی، ترکیب بدنی، و نمونه خونی آزمودنی ها به منظور برآورد مقادیر سرمی مایوستاتین و فولیستاتین، اندازه گیری شد. داده ها از طریق آزمون تی- استیودنت همبسته تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: در پی کاهش وزن سطوح سرمی مایوستاتین و فولیستاتین به ترتیب به طور معناداری افزایش و کاهش یافت (01/0>P). توده چربی (مطلق و نسبی) و توده بدون چربی مطلق آزمودنی ها نیز کاهش معناداری داشت (01/0>P)، و افزایش معناداری در توده بدون چربی نسبی آزمودنی ها مشاهده شد (01/0>P). نتیجه گیری: کاهش سریع وزن از طریق افزایش مایوستاتین و کاهش فولیستاتین با تحریک فرایند کاتابولیک توده بدون چربی بدن، سبب تحلیل عضلانی می شود. واژه های کلیدی: مایوستاتین، فولیستاتین، ترکیب بدن، کاهش وزن، کشتی گیران
بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال بود. آزمودنی های مورد مطالعه از گروه تجربی، 12 بازیکن مرد نخبه والیبال (سن5/6±8/25، قد 2/8±191، و وزن 2/8±2/88) حاضر در لیگ برتر و گروه کنترل، 12 مرد غیرفعال (سن 7/3±7/23 ، قد 7/7±2/180، و وزن 1/12±6/74 ) تشکیل شده بودند. گروه تجربی به مدت 8 هفته تمرینات آماده سازی شامل تمرینات استقامتی و قدرتی همراه با تمرینات مهارتی والیبال و یک دوره مسابقات لیگ برتر والیبال به همراه تمرینات حفظ آمادگی را انجام دادند، در حالی که گروه کنترل فعالیت بدنی منظم نداشتند. به منظور اندازه گیری تغییرات هورمون ها (ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن و کورتیزول) و اوج توان آزمودنی ها درسه مرحله، قبل از شروع تمرینات، پس از 8 هفته تمرینات آماده سازی و در پایان نیم فصل به آزمایشگاه دعوت شده و در حالت ناشتا 8 سی سی خون از ورید بازویی آنها گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقادیر ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن به کورتیزول در بازیکنان والیبال در سه نوبت اندازه گیری تغییرات معنی داری نداشتند (05/0P>) و میزان آنها تفاوت معنی دار با گروه کنترل نداشت. در گروه تجربی تنها مقادیر اوج توان در مرحله دوم آزمون نسبت به مراحل اول افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P<) و در مرحله سوم نسبت به مرحله اول افزایش یافت ولی معنی دار نبود (05/0P>). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که در طول مرحله آماده سازی و مسابقات رسمی در لیگ ایران عوامل نشان دهنده بیش تمرینی تغییری نکردند. احتمالا به دلیل پروتکل تمرینی مناسب ، برگشت به حالت اولیه و سازگاری با شرایط تمرینی و مسابقات این نتیجه حاصل شده است.
پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً نقش میوستاتین در کنترل مقاومت به انسولین مشخص شده است. هدف از این تحقیق، تعیین پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای بود. به این منظور، 12 مرد سالم داوطلب، انتخاب شدند و در دو جلسه فعالیت مقاومتی و کنترل به فاصلة یک هفته شرکت کردند. بعد از یک جلسه آشنایی با فعالیت مقاومتی و اندازه گیری
1-RM، برنامة فعالیت مقاومتی دایره ای شامل هفت حرکت با شدت 55 درصد 1-RM در 3 دور با 15 تکرار اجرا شد. در هر جلسه، نمونه های خون قبل، بلافاصله بعد، یک ساعت بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت، به منظور اندازه گیری غلظت میوستاتین، گلوکز و انسولین پلاسما جمع آوری و مقاومت به انسولین محاسبه شد. براساس نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر 4×2، زمان فعالیت تأثیر غیر معنی داری بر غلظت میوستاتین پلاسما داشت. این در حالی است که غلظت میوستاتین پلاسما بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. زمان فعالیت تأثیر معنی داری بر غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. به طوری که، غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. تعامل جلسه و زمان تأثیر غیرمعنی داری بر غلظت میوستاتین و گلوکز پلاسما و تأثیر معنی داری بر غلظت انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. بنابراین، فعالیت مقاومتی دایره ای نمی تواند تأثیر قابل توجهی بر پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین داشته باشد.
تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زا بر توان بی هوازی دانشجویان دختر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوشیدنیهای ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده میشوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژیزا بر توان بیهوازی دانشجویان دختر ورزشکار بود.
روش: در این مطالعهی دو سوکور، 12 دانشجوی دختر ورزشکار دانشگاه تهران(0/75±21/1 سال، 5/9±56/9 کیلوگرم، 4/59±167 سانتیمتر; انحراف استاندارد ± میانگین) به صورت داوطلبانه، طی 4 جلسه (بدون نوشیدنی، دارونما، نوشیدنی شارک و جینس) در آزمون بیهوازی رست شرکت کردند. توانهای بیهوازی اوج، حداقل، میانگین و شاخص خستگی محاسبه شدند. داده ها جمعآوری شده با استفاده از آزمون آماری اندازه گیریهای مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: هیچ تفاوت معنیداری بین توان بیهوازی اوج (0/557=p)، حداقل (0/132=p) ، میانگین (0/853 =p)، و شاخص خستگی (0/13=p)طی 4 مرحله آزمون رست مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بر اساس دادههای مطالعهی حاضر، به نظر میرسد مصرف نوشیدنیهای انرژیزای شارک و جینس نمیتواند موجب بهبود توانهای بیهوازی و کاهش خستگی دختران ورزشکار هنگام اجرای آزمون رست شوند.
اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر برخی قابلیت های فیزیولوژیک کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر برخی قابلیت های فیزیولوژیک کشتی گیران جوان بود. به همین منظور 24 نفر از کشتی گیران که حداقل 6 ماه سابقه تمرین کشتی داشتند، (سن 42/2 ±30/17 سال، قد 14/6 ±41/ 170 سانتی متر، وزن 18/13±29/72 کیلوگرم، شاخص توده بدنی06/1 ± 89/24 کیلوگرم بر متر مربع و چربی بدن 39/7±36/12 درصد) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی با الگوی هرمی دوگانه (7نفر)، الگوی پلکانی معکوس (7نفر) و گروه کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. قدرت و استقامت عضلانی، هایپرتروفی، توان بی-هوازی و ترکیب بدنی کشتی گیران قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگراف-اسمیرنف، نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی و همچنین آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در قدرت و استقامت عضلانی، هایپرتروفی و ترکیب بدنی وجود ندارد (05/0p≥)؛ ولی بین انها و گروه کنترل تفاوت معنی داری دیده شد. ارزیابی برونده توان، نشان داد که بین گروه های پلکانی معکوس و هرمی دوگانه، پلکانی معکوس و کنترل اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0p≥)؛ اما اختلاف بین گروه کنترل و هرمی دوگانه معنی دار بود (05/0p≤)؛. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند، دو پروتکل متفاوت تمرین مقاومتی مورد استفاده، نتایج مشابهی در ایجاد حداکثر قدرت و هایپرتروفی عضلانی ایجاد می کند، اما برای افزایش اسقامت عضلانی الگوی باردهی پلکانی معکوس و برای افزایش توان پاها الگوی باردهی هرمی دوگانه مناسب تر است.
تأثیر تمرینات هوازی بر احساس سیری و سطح پلاسمایی PYY استراحتی پس از فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
PYY، پپتید روده ای است که در تنظیم دریافت غذا نقش اساسی دارد. با این حال تغییرات PYY و رابطه آن با احساس سیری پس از سازگاری با تمرینات هوازی ناشناخته است. هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر احساس سیری و مقدار PYY پلاسمای زمان استراحت و ناشی از ورزش وامانده ساز بود. 23 مرد (میانگین سنی12/2 ± 58/19 سال، میانگین شاخص توده بدنی 7/2 ± 63/21 کیلوگرم بر متر مربع، میانگین وزن 46/6 ± 86/64 کیلوگرم) به طور تصـادفی در دو گروه تجربی و کنترل قـرار گرفـتند. آزمـودنی-های گروه تجربی تمرینات هوازی را با شدت 85-60درصد حداکثر ضربان قلب به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام دادند. 72 ساعت پیش و پس از هشت هفته تمرینات هوازی، جلسه ورزش وامانده ساز انجام گرفت. چهار مرحله خونگیری در حـالت غیرناشتا، پیش و پس از ورزش وامانده ساز انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تمرینات هوازی بر مقادیر PYY پلاسـما (71/0=P) و احساس ســیری زمان استراحـت و ناشــی از ورزش وامانده ساز (55/0=P) اثر معــناداری نداشت و سبب کاهش معنادار مقــادیر لاکتات ناشی از ورزش وامانده ساز شد. عدم تغییر وزن بدن و عدم ایجاد تعادل منفی چشمگیر، از دلایل احتمالی عدم تغـییر PYY و احسـاس سیـری در اثر تمرینات هوازی است. به نظـر می رسد برای تغییر احساس سیری و PYY حجم و شدت تمرینات باید زیاد باشد و این دو شاخص ثبات زیادی دارند.