فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۸۲۱.

برآورد درصد چربی بدن از طریق توزین زیر آب و اندازه های محیط بدن و ارائه معادلات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب بدنی درصد چربی بدن توزین زیر آب محیط اندام ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱۶ تعداد دانلود : ۱۵۳۷
هدف از پژوهش حاضر، برآورد درصد چربی بدن از طریق محیط بخش های مختلف بدن با استفاده از چگالی سنجی توزین زیر آب به عنوان روش معیار و ارائه معادلات مربوط به آن بود. به این منظور 158 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه اصفهان (سن 6/21 سال، قد 174 سانتی متر، وزن 69 کیلوگرم، 61/15 درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی 5/22) به صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه سوابق پزشکی، آزمون های پژوهش را اجرا کردند. چگالی بدن از طریق توزین زیر آب به دست آمد. حجم باقی مانده از طریق معادله برآورد شد. قد، وزن و محیط اندام ها در هشت نقطه از بدن اندازه گیری شد. از طریق ضریب همبستگی پیرسون و معادلات رگرسیون خطی و به روش گام به گام، پنج معادله توسعه ارائه شد. مقدار ضرایب همبستگی بین وزن و محیط اندام ها و آزمون معیار قابل قبول و زیاد و برای ترسیم معادله مناسب بود. دو معادله از پنج معادله ای که ضریب تعیین بالاتری داشتند، عبارتند از : متغیر وابسته معادله r r2 SEE مقدار توده بدون چربی بدن به کیلوگرم (HC * 197/) + (CC * 303/) + (LA * 490/) – (W* 655/) + 924/5 = TBF(kg) 901/0 812/0 60438/2 مقدار توده بدون چربی بدن به کیلوگرم 2 (LA) * 003/ - (W * 358/) + 413/2 = TBF(kg) 2(CC) * 001/ + (SCCAUA * 098/) + 904/0 818/0 52478/2 W= وزن ، LA= محیط پایین شکم، CC= محیط سینه، HC= محیط باسن، SCCAUA= جمع محیط سینه و بالای شکم
۸۲۲.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) در دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) توده بدون چربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۶۶
از تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه اکسیداسیون چربی بین دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار. 10 مرد و 10 زن غیرورزشکار فعالیت دوی فزاینده ای را با مراحل 3 دقیقه ای روی نوارگردان اجرا کردند. در طول آزمون با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم میزان اکسیداسیون چربی اندازه گیری شد. متغیرهای حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت متناسب با آن (Fatmax) در هر فرد تعیین شد. با آزمون آماری t مستقل میانگین مقادیر بین دو گروه مقایسه شد. میزان مطلق اکسیداسیون چربی (g/min) به طور معناداری در همه شدت های نسبی فعالیت در مردان بالاتر از زنان بود (05/0≥P). اما در میزان نسبی اکسیداسیون چربی (g/min/kg ffm) تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. میزان MFO در مردان به طور معناداری بالاتر از زنان بود (به ترتیب 07/0±26/0 و 05/0±17/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). با وجود این، MFO در دو گروه، در شدت های یکسانی رخ داد (مردان 7/7±1/41 و زنان 8/7±2/40 درصد max2VO). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در شدت های بالاتر از 40 درصد max2VO در مردان بیشتر از زنان بود و سهم نسبی اکسیداسیون چربی در تامین انرژی زمان فعالیت بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت. 56 درصد از تغییرات اکسیداسیون چربی به واسطه عوامل max2VO و FFM تبیین شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد مقادیر اکسیداسیون چربی و MFO در مردان نسبت به زنان بیشتر است اما اگر دو گروه از لحاظ آمادگی بدنی و توده عضلانی همتراز باشند، ممکن است زنان اکسیداسیون چربی بالاتری داشته باشند.
۸۲۳.

تاثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت (50 و 70 درصد یک تکرار بیشینه) بر شاخص های DOMS در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی احساس درد کراتین کیناز کوفتگی عضلانی تأخیری قدرت هم طول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۱ تعداد دانلود : ۹۷۵
کوفتگی عضلانی تأخیری، پدیده رایج در بین غیرورزشکاران و ورزشکاران پس از یک دوره دوری از تمرینات بدنی و یا پس از انجام فعالیت های ورزشی غیرمعمول و عمل برونگرای عضله به شمار می رود. مطالعه حاضر، با هدف تعیین تأثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت 50 و70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری در مردان غیر ورزشکار انجام شده است. تعداد 16 مرد سالم غیر ورزشکار داوطلب (با میانگین سنی 63/0±9/20 سال و چربی 84/1±86/16 درصد) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه همگن (A و B) قرار گرفتند و طی دو هفته متوالی با فاصله هفت روز در دو جلسه تمرین مقاومتی کشش پشت پا شرکت کردند. تمرین مقاومتی گروه A در جلسه اول، با 50 درصد 1RM (20 تکرار، 3 دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) و گروه B با 70درصد 1RM (15 تکرار، 3دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) شروع شد. پس از یک هفته جای دو گروه در قراردادهای تمرینی عوض شد. تغییرات آنزیم کراتین کیناز سرمی، محیط ران، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و احساس درد قبل و 24 ساعت پس از هر جلسه تمرینی اندازه گیری شد. میانگین و دامنه تغییرات داده های حاصله، با استفاده از آزمون های t همبسته و مستقل و تغییرات آنها در هر دو گروه طی دوره های زمانی مختلف (دو هفته متوالی) به وسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر دو گروهی در سطح معنی داری 05/0 ≥ p بررسی شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که تمرینات مقاومتی با شدت های 50 و 70 درصد 1RM در هفته اول و دوم باعث تغییرات نامطلوب در شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری می شود. هر چند تغییرات شاخص های محیط ران و انعطاف پذیری در گروه A طی هفته اول معنی داری نبود. با این حال، تغییرات فعالیت آنزیم کراتین کیناز سرمی و احساس درد در هفته اول و محیط ران، انعطاف پذیری و احساس درد در هفته دوم در بین دو گروه به طور معنی داری متفاوت بود. به علاوه، نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر حاکی از آن بوده ا ست که تغییرات شاخص های مورد مطالعه به غیر از احساس درد، طی دوره ها ی زمانی مختلف در هر دو گروه معنی دار نیست. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در صورت تحمل درد ناشی از کوفتگی عضلانی، به جای شروع تمرین مقاومتی با 50 درصد، می توان تمرین را با 70 درصد یک تکرار بیشینه شروع کرد.
۸۲۴.

ارتباط پاسخ های عامل رشدی شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک جلسه و دوره شش هفته ای تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری کراتین کیناز تمرین مقاومتی هرمی عامل رشد شبه انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۴ تعداد دانلود : ۷۰۰
هدف از انجام این مطالعه عبارت بود از تعیین ارتباط پاسخ های عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک نوبت و شش هفته تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار. پ ژوهش های زیادی به صورت جداگانه روی عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز انجام گرفته است، اما با توجه به فرضیه تحریک عوامل رشد پس از آسیب سلولی (فرضیه آسیب سلولی)، ارتباط بین تغییرات عامل رشدی و آسیب سلولی به ویژه در آزمودنی های دختر در پرده ابهام است. آزمودنی های تحقیق را 27 دختر غیرورزشکار (سن 20/2±55/18 سال، وزن 86/9±56 کیلوگرم، و قد 33/5±162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه تمرین هرمی (10 نفر)، تمرین هرمی واژگون (10نفر)، و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه تمرینی (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، و پرس پا به تعداد سه نوبت و دو دقیقه استراحت بین نوبت ها) به تمرین پرداختند. گروه هرمی ست اول را با 50% ده تکرار بیشینه، ست دوم را با 75% ده تکرار بیشینه، و ست سوم را با 100% ده تکرار بیشینه اجرا کردند. گروه هرمی واژگون به صورت عکس عمل کردند. قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، غلظت عامل رشد شبه انسولین به روش الایزا، و کراتین کیناز به روش آنزیماتیک اندازه گیری شدند. قدرت حداکثر افراد نیز در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. به منظور مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بین گروهی از ANOVA و t مستقل (05/0P<) استفاده شد. نتایج نشان داد قدرت حداکثر در دو گروه به طور یکسان افزایش دارد، به جز در حرکت جلوبازو که در گروه هرمی واژگون بیشتر بود. ترکیب بدن افراد نیز تغییر معناداری را پس از 6 هفته نشان نداد. همچنین IGF-1 متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها کاهش غیر معنادار، و CK افزایش معناداری داشتند. به هرحال، پاسخ پس از شش هفته بدون تغییر بود. اما CK در هرمی واژگون افزایش داشت. نتایج نشان داد بین عامل رشد شبه انسولین و آسیب سلولی ارتباطی وجود ندارد. بنابراین، با توجه به افزایش کراتین کیناز و عدم تغییر معنادار عامل رشد شبه انسولین آسیب سلولی احتمالاً به صورت حاد پاسخ های ترمیمی رشدی را فعال نمی کند.
۸۲۵.

تأثیر 4 هفته تمرینات هوازی بر وضعیت اکسایشی تحریک شده با هموسیستئین در هیپوکمپ پشتی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمانس تمرین هوازی استرس اکسایشی مواد ضد اکسایشی هیپوکمپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
هرچند که تمرین منظم بدنی برای بدن مفید است، اما اطلاعات اندک و سردرگم کننده ای در خصوص این موضوع که آیا ورزش منظم می تواند باعث ایجاد استرس اکسایشی در مغز، به وی ژه در هیپوکمپ پشتی شود یا خیر وجود دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سوپراکسید دیسموتاز و مالوندی آلدهید در هیپوکمپ پشتی موش های نر بود. در این خصوص تعداد 82 سر موش 3 ماهه با وزن 40 ±300 گرم به طور تصادفی به دو گروه شامل طرح مطالعه مقدماتی (برای تعیین دوز مؤثر هموسستئین یعنی 1/0، 2/0، 3/0 و 6/0 مولار بر تغییرات فرسایشی مغز واختلالات حافظه) و طرح مطالعه اصلی و زیر گروه های مربوطه دسته بندی شدند. موش های گروه تمرین هوازی به مدت 4 هفته، هفته ای 5 جلسه با سرعت 12 تا 14متر در دقیقه و به مدت 10 تا30 دقیقه روی نوارگردان دویدند. در پایان هفته چهارم، سوپر اکسیددیسموتاز و مالوندی آلدهید هیپوکمپ پشتی به ترتیب با روش های الایزا واسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده ازمون های t مستقل و وابسته در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که القای هموسیستئین ( با دوز 6/0 مولار) به درون هیپوکمپ پشتی، باعث افزایش معنی دار مالوندی آلدهید در این ناحیه و اختلال حافظه در موش های صحرایی گردید. به علاوه، انجام 4 هفته تمرین هوازی باعث افزایش قابل توجه مقدار سوپر اکسید دیسموتاز وکاهش غیر معنی دار مقادیر مالوندی آلدهید در مقایسه با گروه کنترل با سن مشابه شد. این نتایج نقش انجام تمرین منظم بدنی در حفظ و بهبود عملکرد مغز را نشان می دهد و به نظر می رسد افزایش عوامل ضد اکسایشی و احتمالاً نوروژنز، به عنوان یک سازوکار فیزیولوژیک در بهبود حافظه ناشی از ورزش نقش دارند.
۸۲۶.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین سرمی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عامل رشد شبه انسولین ترکیب بدن تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون قدرت حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۹۰۰
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین (IGF-1) سرمی دختران غیرورزشکار است. آزمودنی-های تحقیق را 27 نفر از دختران غیرورزشکار (سن 20/2 55/18، وزن 86/9 56 کیلوگرم، قد 33/5 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50% ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75% ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100% ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت عکس اجرا شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه اول و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات نمونه خون گرفته شد و غلظت عامل رشد شبه انسولین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. قدرت حداکثر آزمودنی ها نیز، در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و برای داده های بین گروهی ازt مستقل و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد IGF-1پس از یک جلسه تمرین، در هر یک از گروه ها کاهش داشت، اما معنی دار نبود (هرمی85/0p= و هرمی واژگون 1p=). IGF-1 بین گروه ها نیز تفاوت معنی داری نداشت (67/0P=). همچنین پس از یک دوره شش هفته ای نیز IGF-1 درون گروه ها (هرمی 1P=، هرمی واژگون 86/0P=) و بین گروه ها (58/0P=) تغییر معنی داری نداشت. قدرت حداکثر در تمامی حرکات دو گروه به طور یکسان و بدون تفاوت معنی دار، افزایش داشت، به جز در حرکت جلو بازو که در گروه هرمی واژگون افزایش بیشتری داشت (بین گروهی 009/0P=). ترکیب بدن افراد نیز پس از 6 هفته، تغییر معنی داری نداشت. نتایج تحقیق نشان می دهد تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون، در مدت شش هفته اثرات مشابهی دارند و با توجه به این که ترکیب بدن تغییر نکرده است، افزایش قدرت احتمالاً در اثر سازگاری عصبی رخ داده و به نظر می رسد میزان این سازگاری عصبی در اثر تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون یکسان است. همچنین با توجه به این که IGF-1 (محرک اصلی افزایش پروتئین عضله) تغییر معنی داری نداشته است، مدت زمان تمرین، به ویژه برای دختران، برای هایپرتروفی کافی نیست.
۸۲۷.

تاثیر یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت استقامتی و سرعتی ANP پلاسما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۲ تعداد دانلود : ۷۹۹
هدف از این تحقیق، مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد بود. به این منظور، 24 ورزشکار مرد به صورت داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه استقامتی (8 نفر با میانگین سنی 1/2± 5/24 سال، قد 5/3±3/176 سانتیمتر، وزن 6/4±75/71 کیلوگرم)، سرعتی (8 نفر با میانگین سنی 2/2±1/22 سال، قد 8/4 ±1/176 سانتیمتر، وزن 4/7±6/67 کیلوگرم) و کنترل (8 نفر با میانگین سنی 6/2 ±6/23 سال، قد 9/7 ±7/174 سانتیمتر، وزن 9/7± 6/71 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه استقامتی مسافت 3200 متر را به مدت 12 دقیقه و گروه سرعتی 100 متر را 4 بار با فواصل استراحتی که در آن ضربان قلب استراحتی به یک سوم ضربان قلب فعالیت کاهش می یافت، دویدند. 10 دقیقه قبل و 10 دقیقه پس از فعالیت، خونگیری برای سنجش ANP پلاسما به عمل آمد. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی موجب افزایش معنی دار ANP پلاسما شد (05/0P<). با استفاده از آزمون ANOVA تفاوت غیرمعنی داری در ANP پلاسما در مرحله پیش آزمون (05/0 P>) و تفاوت معنی داری در مرحله پس آزمون سه گروه مشاهده شد (05/0P<). در نتیجه، می توان گفت یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد تاثیر می گذارد.
۸۲۸.

تأثیر یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی پلاسمای خون زنان فعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: IL1 TNFα سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8 و CD4

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۴ تعداد دانلود : ۹۹۰
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر سازگاری یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی پلاسمای خون زنان فعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز انجام شده است. در این تحقیق یک برنامه تمرینی تا مرز واماندگی آزمایش شد تا تأثیر این فعالیت بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی بررسی شود. نمونه آماری20 نفر دانشجوی دختر تربیت بدنی بودند که در دو گروه تجربی وکنترل قرار گرفتند. گروه تجربی دارای میانگین وزن 99/6 ±25/57 کیلوگرم، قد 71/2 ± 45/161 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 75/2 ± 18/34 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بودند. گروه کنترل دارای میانگین وزن 82/3 ± 69/54 کیلوگرم، قد 86/4 ± 81/159 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 79/3 ± 1/34 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بودند. ابتدا هر یک از آزمودنی ها فعالیت وامانده ساز را انجام دادند. سپس آزمودنی ها به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته یک دوره تمرین استقامتی دویدن فزاینده را انجام داد. پس از هشت هفته هر دو گروه بار دیگر فعالیت وامانده ساز را انجام دادند. قبل و پس از واماندگی در دو مرحله، از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین و جداول و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد انجام یک دوره تمرین استقامتی، پس از فعالیت وامانده ساز سبب تغییر در غلظت IL1 و TNFα نمی شود، اما در تعداد و درصد سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8 و CD4 تغییراتی ایجاد می کند. فعالیت استقامتی منتخب، باعث تقویت و سازگاری مثبت در بخش سلولی دستگاه ایمنی ذاتی گروه تجربی شده به طوری که کاهش تعداد سلول های ایمنی با آنتی ژن CD4 در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل و افزایش سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8، در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل بوده است.
۸۲۹.

مقایسه وضعیت پراکندگی گونه پیکری ورزشکاران زن و مرد استان مرکزی در 12 رشته ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشته های ورزشی گونه پیکری پراکندگی گونه پیکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۸۲۲
هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه وضعیت پراکندگی گونه پیکری ورزشکاران زن و مرد استان مرکزی در 12رشته ورزشی بود. بدین منظور از بین ورزشکار زن و مرد استان مرکزی (86-87) تعداد 480 نفر (240 زن و 240 مرد) با میانگین (سن= 52/2± 26/24 سال، قد=65/5 ± 82/176 سانتی متر، وزن=17/8± 03/69 کیلوگرم) برای مردان و میانگین (سن=31/2± 26/21 سال، قد=45/4± 82/163 سانتی متر، وزن=15/7± 03/56 کیلوگرم) برای زنان به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از روش هیث-کارتر مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی، آزمون t مستقل و F (تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین پراکندگی (SAD) گونه پیکری (نسبت به میانگین کلیه رشته ها در هر جنس) ورزشکاران مرد (35/0±82/0) و زن (45/0±00/1) در رشته های ورزشی مختلف تفاوت معنی داری در سطح 001/0≥P وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه-گیری کرد که زنان از در رابطه با یک رشته ورزشی خاص از همگنی بیشتری برخوردار بودند و این در حالی است که مردان همگنی بیشتری را در رابطه با تمام رشته های ورزشی داشتند.
۸۳۰.

اثر تمرین استقامتی همراه با مکمل کلسیم بر برخی شاخص های هیستومورفومتری اپی فیز نزدیک درشت نی موش های بدون تخمدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش صحرایی یائسگی تمرینات تحمل وزن مکمل کلسیم هیستومورفومتری استخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۷۱
زنان سالمند در معرض افزایش خطر از دست دادن استخوان و شکستگی آن قرار دارند. مشخص شده کلسیم کافی و تمرینات تحمل وزن، تکامل اسکلتی را تحت تأثیر قرار می دهند، اما اثرات ترکیبی کلسیم و تمرینات تحمل وزن، به ویژه بر هیستومورفومتری استخوان، کاملاً مشخص نشده است. در این مطالعه اثرات مصرف مکمل کلسیم، تمرینات تحمل وزن و ترکیبی از این دو را بر اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی در موش های بدون تخمدان بررسی شده است. پنجاه و دو سر موش صحرایی جوان ماده بالغ از نژاد Sprague Dawleyکه به صورت تصادفی به گروه های پایه (برای تعیین مقادیر شاخص های هیستومورفومتری، سه ماه پس از برداشتن تخمدان و قبل از آغاز مرحله اصلی تحقیق)، تمرین استقامتی، مکمل کلسیم، ترکیب تمرین و کلسیم و سرانجام گروه کنترل (که هیچ گونه مداخله تمرینی یا مکمل گیری را طی دوره اصلی اجرای پروتکل تحقیق تجربه نکردند) تقسیم شدند. گروه تمرینی، در طول هشت هفته پروتکل دوی فزاینده را با سرعت 12 تا 20 متر در دقیقه، به مدت 10 تا 59 دقیقه و پنج جلسه در هفته اجرا کردند. گروه کلسیم از طریق گاواژ، روزانه 35 میلی گرم کلسیم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. پس از هشت هفته، پارامترهای هیستومورفومتری اپی فیز بالایی استخوان درشت نی با استفاده از دستگاه آنالیز تصویر برداری نیمه اتوماتیک مجهز به آکولارمیکرومتر اندازه گیری شد. داده ها با آزمون t وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح 05/0≥P تحلیل شد. نتایج نشان داد برداشتن تخمدان به کاهش فاصله بافت اسفنجی و همچنین ضخامت و حجم بافت های استخوانی متراکم و اسفنجی اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی منجر شده است. دویدن روی نوارگردان و مکمل کلسیم باعث افزایش معنی دار این شاخص ها، در مقایسه با گروه کنترل شد. به علاوه، پارامترهای هیستومورفومتری اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی به میزان قابل توجهی در گروه ترکیبی بالاتر از هریک از گروه های مجزای کلسیم یا تمرینی بود. همچنین هرچند اثربخشی تمرین بر پارامترهای هیستومورفومتری در کل بهتر از کلسیم بود، اما تفاوت آماری معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهد سبک زندگی عاملی مهم در بروز یا پیشگیری از پوکی استخوان است و انجام تمرینات تحمل وزن یا مکمل کلسیم می تواند اثر مهاری یا عکس در فرآیند کاهش ناشی از یائسگی در هیستومورفومتری استخوان های تحمل وزن داشته باشد.
۸۳۱.

اثر تمرینات مقاومتی و ترکیبی بر میزان گیرنده های استیل کولین نیکوتینی در عضله نعلی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین ترکیبی گیرنده استیل کولین نیکوتینی عضله نعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۳ تعداد دانلود : ۷۶۰
گیرنده های استیل کولین نیکوتینی (nAChR)، پروتئین های کامل غشایی هستند که عمل انتقال سیناپسی را در اتصالات عصبی عضلانی تعدیل می کنند. هدف از تحقیق حاضر تعیین تأثیر تمرینات مقاومتی و ترکیبی بر میزان nAChR در عضله نعلی موش های نر نژاد ویستار بود. تعداد 23 سر موش نر ویستار (با میانگین وزن 15 ± 220 گرم( به طور تصادفی به سه گروه کنترل(تعداد 8 سر)، تمرین مقاومتی(تعداد 7 سر) و تمرین ترکیبی(تعداد 8 سر) تقسیم شدند. حیوانات در هر دو گروه تمرینی به مدت 12 هفته برطبق برنامه های مورد نظر به تمرین پرداختند. 48 ساعت بعداز آخرین جلسه تمرینی، حیوانات بیهوش شدند و عضله نعلی آنها جدا شد. برای سنجش nAChR، از کیت الایزا استفاده شد. برای تحلیل آماری نیز، t مستقل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو تمرین مقاومتی و ترکیبی موجب افزایش میزان nAChR عضله نعلی شد؛ بدین ترتیب که بین میزان nAChR گروه کنترل با گروه تمرین مقاومتی (001/0> p) وگروه کنترل با تمرین ترکیبی(001/0> p) تفاوت معنی دار وجود داشت. به علاوه، مشخص شد بینnAChR عضله نعلی گروه های تمرین ترکیبی و تمرین مقاومتی تفاوت معنی دار وجود ندارد. بر اساس این یافته ها، تمرین ورزشی می تواند عامل مهمی در افزایش nAChR در عضله نعلی موش نر ویستار باشد. به -نظر می رسد که فعالیت بدنی مانند تمرینات مقاومتی و ترکیبی احتمالاً می تواند با تسریع عوامل نروتروفیکی که در ساخت و دسته بندی nAChR دخیل اند، نقش کلیدی را در افزایش میزان گیرنده های نیکوتینی داشته باشد.
۸۳۲.

مقایسه سرعت، شتاب و سرعت دریبل کردن در فوتبالیست های آماتور با توجه به پست بازی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال سرعت شتاب سرعت دریبل کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۵ تعداد دانلود : ۸۲۹
برای سازمان دهی کارآمد تیم ها، لازم است توانایی های هر بازیکن با توجه به پست بازی وی، برای برتری بر حریف توسعه یابد. بدین ترتیب، پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که آیا بین سرعت، شتاب و سرعت دریبل کردن در فوتبالیست های آماتور، با توجه به پست های بازی آنها تفاوت معنی دار وجود دارد. 236 نفر با میانگین سن 05/4 ± 89/20 سال، قد 93/6 ± 66/177 سانتی متر، وزن 34/7 ± 94/71 کیلوگرم در پست های مختلف (22 نفر دروازه بان ، 80 نفر مدافع، 75 نفر هافبک و 59 نفر مهاجم) که هفته ای سه الی چهار جلسه تمرین منظم داشتند، پس از اطلاع رسانی، به صورت داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. برای ارزیابی سرعت از آزمون 30 متر سرعت، شتاب از آزمون سرعت چهار خطه و مهارت دریبل از آزمون سرعت دریبلینگ استفاده شد. برای مقایسه آزمودنی ها در پست های مختلف از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0p≤ استفاده شد. نتایج نشان داد سرعت (25/0 = p ،37/1= F) شتاب (16/0 =, p 73/1 = F) و سرعت دریبل زدن (50/0= p , 68/0=F) بین پست های دروازه بان، مدافع، هافبک و مهاجم تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. در تحقیق حاضر بین فاکتورهای اندازه گیری شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد که این موضوع نشان دهنده یکسان بودن برنامه تمرینی اعضای تیم می باشد در صورتی که مربیان باید به این موضوع توجه داشته باشند که هر پست دارای ویژگی های متفاوتی است و این حقیقت که هر پست هنگام مسابقه، نیازهای فیزیولوژیک و مهارتی خاص خود را می طلبد، ضرورت برنامه ریزی تخصصی برای هر پست در جلسات تمرینی را آشکار می سازد.
۸۳۳.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات و اسیدفولیک بر سطوح هوموسیستئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات هوموسیستئین ورزش وامانده ساز مصرف کوتاه مدت مکمل اسیدفولیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷۳ تعداد دانلود : ۲۸۲۳
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات و اسید فولیک بر سطوح هوموسیستئین افراد فعال به دنبال یک جلسه تمرین وامانده ساز بود. به این منظور 18 تن از اعضای حاضر در اردوی آماده سازی تیم فوتبال دانشگاه مازندران (با میانگین سنی 02/2±11/22 سال؛ VO2max31/2±51/56 میلی لیتر کیلوگرم، و هوموسیستئین 59/0±45/13میکرومول در لیتر )، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی کراتین مونوهیدرات (6 نفر) و اسیدفولیک(6 نفر) و یک گروه دارونما(6 نفر) تقسیم شدند. از آزمودنی ها در وضعیت حداقل 12 ساعت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. پس از خون گیری آزمودنی ها تا مرز واماندگی برروی نوارگردان دویدند و بلافاصله بعد از آن دوباره خون گیری انجام شد. گروه تجربی2 به مدت 9 روز، 800 میکروگرم مکمل اسیدفولیک و در 5 روز بعدی علاوه بر مصرف همین مقدار اسید فولیک 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، دارونمای شبه کراتین مونوهیدرات دریافت کرد. گروه تجربی 1 به مدت 9 روز دارونمای شبه اسیدفولیک و برای 5 روز بعد علاوه بر دارونمای شبه اسید فولیک، به مقدار 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، مکمل کراتین مونوهیدرات نیز دریافت کرد. بعد از اتمام دوره مکمل گیری، آزمودنی ها با حفظ توالی حاکم بر پیش آزمون بار دیگر ارزیابی شدند. برای بررسی معناداری سطوح هوموسیستئین و تفاوت بین گروه ها، از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سطح معناداری(05/0p<) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بعد از دوره مصرف مکمل، سطوح هوموسیستئین گروه کراتین مونوهیدرات به طور معنی داری کاهش یافت، اما در سطوح هوموسیستئین بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. سطوح هوموسیستئین بلافاصله بعد از ورزش در گروه کراتین نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری پایین تر بود. تفاوت گروه های کراتین با اسیدفولیک و کراتین با دارونما نیز معنی دار بود (به ترتیب 001/0 p=و 002/0p=). اما بین گروه های اسیدفولیک و دارونما تفاوت معنی داری نبود(714/0p=). در مجموع یافته ها نشان داد که مصرف مکمل کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات تاثیر معنی داری بر سطوح هوموسیستئین بعد از ورزش وامانده ساز دارد، اما مصرف کوتاه مدت مکمل اسیدفولیک تاثیری بر سطوح پایه و بلافاصله بعد از تمرین وامانده ساز در سطوح هوموسیستئین ندارد.
۸۳۴.

بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات قدرتی انتگرال الکترومیوگرافی هم کنشی عضله موافق عضله مخالف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۰ تعداد دانلود : ۸۲۶
هدف از این پژوهش بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی، پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی بود. آزمودنی های این تحقیق را 30 دانشجوی مرد ورزشکار با دامنة سنی 37/1 72/21 سال، میانگین قد 40/5 90/173 سانتی متر و میانگین وزن 25/6 27/74 کیلوگرم و سابقه ورزشی 12/1 6/2 سال تشکیل می دادند که هیچ گونه سابقه آسیب دیدگی در مفاصل زانو، مچ پا، عضلة دوقلو و دیگر عضلات و تاندون های درگیر در حرکت پلانتار فلکشن نداشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی تمرینات قدرتی با وزنه (15=n) و گروه کنترل (15=n) تقسیم شدند. اطلاعات الکترومیوگرافی (انتگرال الکترومیوگرافی، IEMG) عضلات دوقلو و ساقی قدامی پای برتر آزمودنی ها در خلال حرکت پلانتا رفلکشن در پیش آزمون و پس آزمون بررسی شد. همة اندازه گیری های الکترومیوگرافی با اعمال حداکثر انقباض ارادی توسط آزمودنی ها انجام شد. گروه تجربی حرکت بلندشدن روی پنجه پا را سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته انجام داد. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای تحقیق از آزمون t استودنت در سطح معنی داری 05/0P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اندازه گیری های IEMG عضله موافق (دوقلو) و مخالف (ساقی قدامی) گروه کنترل و تجربی در پس آزمون تفاوت معنی-داری وجود دارد و گروه تجربی افزایش معنی داری در پارامترهای مورد نظر، نسبت به گروه کنترل نشان داد. نتایج کلی این تحقیق نشان داد زمانی که ورزشکار تحریک تمرینی جدیدی را از سر می گیرد، سازگاری های عصبی درون عضلانی شامل افزایش به کار گیری واحد حرکتی، میزان و مدت آتش باری این واحدها و سرعت توسعه نیرو و سازگاری های عصبی برون عضلانی (کاهش هم کنشی عضله مخالف) در عضله شکل می گیرد. در نتیجه، با توسعه قدرت فعال سازی واحدهای حرکتی عضله موافق افزایش یافته و از طرفی، فعالیت عضله مخالف حین عمل عضله موافق کاهش می یابد.
۸۳۶.

مقایسه آثار دو برنامه تمرینی کم و پر شدت استقامتی بر تغییرات مولکول چسبان سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین استقامتی عامل فعالیت التهابی عروق (ICAM 1)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۴ تعداد دانلود : ۷۹۲
چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی و نیز سطوح پلاسمایی مولکولی چسبان سلولی در پیشگویی خطر بروز گرفتگی های عروق کرونر نقش مهمی دارد. ازاین رو هر مداخله ای که آثار مفیدی در این موارد داشته باشد، در توسعه سلامت عمومی بسیار ارزشمند است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر دو برنامه تمرینی کم و پرشدت استقامتی بر تغییرات مولکول چسبان سلولی (sICAM-1) پلاسما و نیز ارتباط آن با توزیع چربی و نیمرخ های لیپیدی است. به این منظور 27 آزمودنی  از جامعه آماری افراد چاق کم تحرک به ترتیب با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی، وزن و شاخص توده بدنی  34/1? 55/20 سال، 07/4?84/26 درصد، 02/9?05/93 کیلوگرم و 84/2?55/30 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تجربی تقیم شدند. برنامه تمرین استقامتی در طول 4 ماه، سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60-45 دقیقه و برای گروه تجربی 1 با شدت 45-40 درصد و گروه تجربی 2 با شدت 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شد. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در آغاز و در پایان پس از 48 ساعت از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اختلاف پیش تا پس و آزمون تعقیبی بن فرونی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t زوجی در سطح معنی داری 05/0 P< تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سطح ICAM-1 پلاسمایی در دو گروه تجربی کاهش داشته، اما تنها در گروه تجربی 2 معنی دار است (015/0 = P)، از سوی دیگر، تغییرات ICAM-1 در گروه تجربی 2 با گروه کنترل معنی دار است (004/0 = P). بین سطوح ابتدایی sICAM-1 با هر یک از متغیرهای جسمانی و نیمرخ های لیپیدی رابطه معنی داری مشاهده نشد (05/0 P>) . در بخش رابطه مجموع تغییرات در گروه های تجربی یا مجموع تغییرات متغیرهای ترکیب بدنی، بین تغییرات درصد چربی (48/0= R، 012/0 = P) و وزن توده چربی (44/0 =R، 022/0=P) با تغییرات غلظت ICAM-1 همبستگی معنی داری مشاهده شد. سطوح کلسترول، LDL-C و عوامل خطر در گروه تجربی 2 به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 P<) . تغییرات معنی دار افزایشی در مقدار HDL-C تنها در گروه پرشدت مشاهده شد (031/0 = P)
۸۳۷.

تأثیرتعاملی یک دوره تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین وامانده ساز بر میزان فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلانین آمینو ترانسفراز پلاسمایی در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش صحرایی تمرین استقامتی تمرین وامانده ساز آسپارتات آمینو ترانسفراز آلانین آمینو ترانسفراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۴ تعداد دانلود : ۹۲۲
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تمرین وامانده ساز، منجر به بروز آسیب های کبدی می شود. در برخی از مطالعات بیان شده است که انجام تمرینات استقامتی منظم می تواند مانع از بروز آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز گردد، اما در این زمینه تحقیقات جامعی صورت نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه تمرین وامانده ساز پس از 8 هفته تمرین استقامتی بر میزان آسیب کبدی در موش های صحرایی بود. در این پژوهش تعداد 40 سر موش صحرایی نر 3 ماهه ویستار با میانگین وزن 4± 151 گرم به صورت تصادفی به 2 گروه تمرین استقامتی و بدون تمرین تقسیم شدند(هر گروه شامل 20 سر موش). گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته با مدت و شدت فزاینده، روی دستگاه نوارگردان به تمرین پرداختند. پس از 8 هفته، دو گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه 10 تائی تقسیم شدند که یک زیرگروه از هرگروه یک وهله تمرین وامانده ساز را اجراکردند. پروتکل تمرین وامانده ساز شامل دویدن با شیب صفر درجه و افزایش تدریجی سرعت تا 35 متر در دقیقه بود. خونگیری در گروه تمرین استقامتی در مدت 14 ساعت پس از آخرین تمرین، و در گروه وامانده ساز بلافاصله پس از تمرین وامانده ساز انجام شد و میزان آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز ( GOT,AST)، آلانین آمینو ترانسفراز (GPT,ALT) و TAC تعیین شد. پس از تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه وآزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0P< مشخص شد میزان آنزیم های کبدی در گروه یک وهله تمرین وامانده ساز به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0P<)، در حالی که افزایش معنی داری در سطوح آنزیم ها در موش های گروه استقامتی و گروه استقامتی+وامانده ساز، نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد(05/0P>). فعالیتTAC در گروه وامانده ساز به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود(05/0P<)ولی تفاوت معنی داری بین گروه تمرین استقامتی + یک وهله تمرین وامانده ساز و گروه کنترل دیده نشد(05/0P>). این تحقیق نشان داد که یک دوره تمرین استقامتی می تواند از آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز در موش های صحرایی جلوگیری کند.
۸۳۸.

بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی های رایانه ای چاقی کم وزنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۵ تعداد دانلود : ۹۲۷
هدف از این پژوهش، بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و تعیین رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی وترکیب بدنی آنان بود. به این منظور 482 نفر از دانش آموزان 9 تا 15 ساله مدارس دولتی (286 نفر) و غیرانتفاعی (196 نفر) در تحقیق شرکت کردند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ در ابتدا نمونه گیری خوشه ای – تصادفی صورت گرفت و تعدادی از مدارس با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شدند، سپس دانش آموزان از کلاس های مختلف به صورت تصادفی انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها به ترتیب 1/13±149 سانتی متر، 05/14± 32/45 کیلوگرم و 04/4 ±85/19 کیلوگرم بر مترمربع بود. اطلاعات مربوط به تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای به همراه سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای تعیین رده های وزنی (چاقی، اضافه وزن، وزن قابل قبول و کم وزنی) از Cut off-BMI و صدک های آن استفاده شد. علاوه بر این، میزان آمادگی جسمانی با استفاده از آزمون ایفرد ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی کندال، آزمون کروسکال والیس و آزمون یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای در پسران دانش آموز چاق و کم وزن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، به طوری که پسران چاق به نسبت پسران کم وزن اوقات بیشتری صرف تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای می کنند. همچنین یافته ها نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای و سطح فعالیت بدنی، توده چربی، توده بدون چربی و شاخص توده بدنی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، اما بین میزان آمادگی جسمانی و میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای رابطه معنی داری مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح بالای تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای با اضافه وزن و چاقی در کودکان همراه است و احتمالاً محدود ساختن زمان تماشای تلویزیون و انجام رایانه ای در جلوگیری از افزایش وزن کودکان مفید است.
۸۳۹.

تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تستوسترون رقابت رسمی ایمونوگلوبولین A

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۰ تعداد دانلود : ۸۰۳
هدف از تحقیق حاضر، تعیین تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد بود. به این منظور، 14 بازیکن ثابت با میانگین سنی 3/4 ±24/28 سال به طور مساوی از دو تیم رو در رو در جام حذفی سال 1388 انتخاب شدند. نمونه های بزاقی در زمان استراحت و بلافاصله بعد از نیمه اول، قبل از نیمه دوم و بعد از نیمه دوم گردآوری و مقادیر مربوط به غلظت کورتیزول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و غلظت ایمونوگلوبولین A با استفاده از روش نفلومتری تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر و t جفت شده در سطح 05/0 P≤ صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اثر اصلی مسابقه فوتبال بر تغییرات غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد معنی دار است (001/0 P<). این یافته ها پیشنهاد می کند که رقابت رسمی فوتبال ممکن است به کاهش غلظت ایمنوگلوبولین A در بازیکنان مرد منجر شود و بازیکنان را در معرض ابتلا به عفونت مجاری تنفس فوقانی قرار دهد.
۸۴۰.

اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOC در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شدت پاسخ ورزش مقاومتی اکسیژن مصرفی اضافی پس از ورزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۹ تعداد دانلود : ۸۳۹
هدف از تحقیق حاضر، اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOCدر مردان جوان است. به همین منظور 12 مرد دانشگاهی با میانگین سن 1/1 ± 92/21 سال، قد 55/4 ± 17/175 سانتی متر و وزن 5/7±74/69 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در دو مرحله آزمون (یک وهله ورزش مقاومتی با شدت 50% و 75% 1RM) شرکت کردند. اندازه گیری EPOCبه صورت پیش آزمون و پس آزمون در سه بازه زمانی 30 دقیقه ای به مدت 90 دقیقه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی tهمبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مقادیر VO2 بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر VO2 پایه(بر حسب میلی لیتر دردقیقه) 90 دقیقه بعد از ورزش ، افزایش معنی داری داشت، اما این افزایش در 30 دقیقه سوم پس از ورزش مقاومتی با شدت 50 درصد معنی دار نبود. مقدار کالری مصرفی در ورزش با شدت 75 درصد تا یک ساعت پس از ورزش و در ورزش با شدت 50 درصد تا نیم ساعت پس از ورزش افزایش داشت. مقادیر RER بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر RERپایه 90 دقیقه بعد از ورزش کاهش معنی داری داشت. با وجود این، در مقایسه بین دو شدت تمرین، مقدار EPOC و انرژی مصرفی اضافی در هر سه بازه زمانی پس از ورزش در مرحله شدت 75 درصد 1RM به طور معنی داری بیشتر از مرحله شدت 50 درصد 1RM بود. اما مقدارRER بین دو شدت تمرین تفاوت معنی داری نداشت. می توان گفت انجام ورزش مقاومتی با ست های استاندارد و شدت بیشتر، EPOC بیشتری را تا 90 دقیقه پس از ورزش تولید می کند که در صورت تداوم این نوع روش تمرینی، می توان از آن برای برنامه های کاهش وزن استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان