مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
الکترومیوگرافی سطحی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی الکترومیوگرافیک الگوی فعالیت عضلانی عضلات کمربند شانه ای خانمها در برخی تمرینات عملکردی انتخابی اندام فوقانی که در فیزیوتراپی رایج می باشند بود. روش بررسی: این تحقیق بهصورت شبه تجربی بر روی یک گروه 36 نفری از زنان سالم که به صورت در دسترس و به روش نمونه گیری ساده انتخاب شده بودند انجام شد. جهت ثبت فعالیت الکتریکی، الکترودهای سطحی روی عضلات سینهای بزرگ، ذوزنقهای فوقانی، ذوزنقهای میانی، تحتِ خاری، سهگوش قدامی، سهگوش میانی و سهگوش خلفی قرار گرفتند. از افراد خواسته شد 6 تمرین عملکردی را که شامل تمرینات دور کردن بازو در دو صفحه فرونتال و اسکاپولار، دی ۲ اف، دی ۲ ای، تریپاد و پرس آپ بودند، بهطور تصادفی انجام دهند. الگوی فعالیت عضلانی در دو حوزه زمانی، زمان شروع به فعالیت و زمان به حداکثر رسیدن فعالیت و حوزه سطح فعالیت، با استفاده از شاخص الکترومیوگرافی یکپارچه نرمال شده (NIEMG) بررسی شد. روش آماری استفاده شده در این تحقیق تحلیل واریانس برای اندازههای تکراری بود. یافته ها: عضله ذوزنقهای فوقانی در اغلب قریب به اتفاق الگوهای حرکتی مورد بررسی سریعترین عضله بکار گرفته شده و با حداکثر سطح فعالیت در مقایسه با سایر عضلات بود. رفتار عضله سینهای بزرگ در هر دو حوزه زمان و سطح فعالیت وابسته به الگوی فعالیت انجام شده متغیر بود. همچنین فعالیت عضلات سهگوش قدامی و خلفی در برخی از الگوهای حرکتی خصوصاً الگوهای حرکتی مایل مانند الگوی حرکتی دور کردن بازو در صفحه اسکاپولار و یا محوری مانند الگوهای حرکتی دی ۲ اف و دی ۲ ای سطح فعالیت بالایی داشت. عضله سهگوش میانی در کلیه الگوهای حرکتی به عنوان یک عضله حرکت دهنده اصلی عمل کرده و ذوزنقهای میانی و تحتِ خاری هم تقریباً در کلیه الگوهای حرکتی رفتار تقریباً مشابهی از خود نشان می دادند. نتیجه گیری: رفتار عضله ذوزنقهای فوقانی وابسته به شکل الگوی حرکتی نمی باشد، در حالی که عضله سینهای بزرگ وابسته به الگوی حرکتی می باشد. فعالیت عضلات سهگوش قدامی و خلفی وابسته به راستای انجام الگوی حرکتی و سهگوش میانی وابسته به جابجایی مفصل هدف در الگوی حرکتی می باشد و عضلات ذوزنقهای میانی و تحتِ خاری نیز بهعنوان عضلات ثبات دهنده – هدایت کننده وابستگی به الگوی فعالیت عضلانی ندارند.
سازگاری های عصبی – عضلانی و عملکردی به تمرین منتخب پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمادگی جسمانی به عنوان بخشی کلیدی برای اجرای بهینه در بیشتر رشته های ورزشی مدنظر قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سازگاری های عصبی- عضلانی و عملکردی به دو شیوه تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7آزمودنی) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی)، ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. به منظور ارزیابی فعالیت عصبی عضله، قبل و بعد از تمرین الکترومیوگرافی سطحی (SEMG) از عضله پهن جانبی انجام گرفت. برای تعیین قدرت عضلانی، توان عضلانی، چابکی و سرعت دویدن، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه، بوسکو (5 و 60 ثانیه ای)، سارجنت و پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و t مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد SEMG در هر دو گروه افزایش یافت، اما تنها در گروه ترکیبی معنادار بود (گروه پلیومتریک 11/0P? و گروه ترکیبی 05/0P?). در آزمون های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر، گروه پلیومتریک عملکرد بهتری داشت، اما در آزمون یک تکرار بیشینه گروه ترکیبی بهتر عمل کردند. نتیجه اینکه احتمالاً در دوره های کوتاه مدت (8 هفته) تمرین پلیومتریک به تنهایی نسبت به تمرین ترکیبی (مقاومتی و پلیومتریک) اثر بیشتری بر اجرای ورزشی هدفمند خواهد داشت.
تأثیر تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی - بر قدرت عضلانی و پارامترهای الکترومیوگرافی سطحی در بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
21 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
13/1±7/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /3±1/ 11 سال، قد 6 /1±3/ استقامتی فزاینده ) 6 نفر، میانگین سنی 1
3 سال( و تحریک /11±2/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 7 /1±1/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 0
16 کیلوگرم، /1±6/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /0±2/ 11 سال، قد 0 /1±1/ الکتریکی ) 6 نفر، میانگین سنی 0
1 سال( تقسیم شدند. 15 نفر از /3±1/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 1 /0± سابقه ورزش والیبال 1
10 سانتیمتر، وزن /6±3/ 10 سال، قد 1 /2±1/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی 1
3 سال( در /1±1/ 1 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3 ±3/ 10/6±7/2 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 1
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 1 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
10 درصد ) 5950 P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد
بررسی زمان بندی و الگوی فعالیت عضلات کمربند شانه ای بازیکنان نخبه تنیس روی میز با و بدون سندروم گیرافتادگی شانه در حین اجرای ضربه فورهند تاپ اسپین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
طب ورزشی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
75 - 89
حوزه های تخصصی:
در سندروم گیرافتادگی شانه، فعالیت عضلات اسکپولوهومرال در ورزش هایی همانند رشته تنیس روی میز که در آنها دست بالاتر از سطح شانه فعالیت می کند، با تغییراتی همراه بوده و به لحاظ نظری این تغییرات مربوط به تغییر در استراتژی های برنامه حرکتی است. یکی از مقیاس های مهم بررسی هماهنگی عضلانی و کنترل حرکتی در عضلات کمربند شانه ای، مطالعه درباره زمان بندی فعال شدن عضلات است. هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت زمان فعال شدن و غیرفعال شدن عضلات و الگوی فعال شدن عضلات کمربند شانه ای بازیکنان نخبه تنیس روی میز با و بدون سندروم گیرافتادگی شانه است. بدین منظور، 30 بازیکن نخبه تنیس روی میز مرد 20 تا 28 سال در دو گروه 15 نفره دارای سندروم (میانگین سن= 1/65±(25/12 و بدون سندروم گیرافتادگی شانه (میانگین سن =55/1±43/24) به صورت هدفمند انتخاب شدند و از سمت برتر اندام فوقانی نمونه ها، زمان بندی فعالیت عضلات فوق خاری، ذوزنقه ای فوقانی، ذوزنقه ای تحتانی، دندانه ای قدامی، دوسر بازویی و دلتویید قدامی، توسط دستگاه الکترومایوگرافی سطحی در حین ضربه فورهند تاپ اسپین تنیس روی میز اندازه گیری شد. پس از محرز شدن طبیعی بودن داده ها توسط آزمون شاپیرو-ویلک، از آزمون تی مستقل برای مقایسه نتایج دو گروه توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معناداری 05/0>P استفاده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که عضلات دندانه قدامی (P=0/001) و ذوزنقه فوقانی (P=0/004) به ترتیب به طور معناداری در گروه مبتلا دیرتر و زودتر نسبت به گروه سالم شروع به فعالیت می کند. همچنین الگوی فعال شدن عضلات در گروه بیمار به نسبت گروه سالم دستخوش تغییراتی شده بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عملکرد عضلات ثبات دهنده کتف در ورزشکاران رشته های بالای سر که دارای علائم گیرافتادگی شانه هستند، از لحاظ زمان بندی دچار اختلال می شود و این فرض را که سندروم گیرافتادگی شانه ممکن است با اختلال عملکرد از نظر زمان بندی و هماهنگی فعالیت عضلات اسکپولاتوراسیک و گلنوهومرال مرتبط باشد، تأیید می کند.
پاسخ تحریک پذیری مسیر قشری - نخاعی به شد ت های مختلف توانمند سازی پس فعالی د ر افراد جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: تغییر د ر تحریک پذیری قشری – نخاعی، باعث تغییر د ر برون د اد عصبی و د ر نهایت، تغییر نیروی بیشینه خواهد شد . عوامل مختلف تمرینی و غیر تمرینی بر این پاسخ عصبی- عضلانی تاثیر می گذارند و به نظر می رسد که شد ت مد اخله، از عوامل موثر د ر این خصوص باشد . بر این اساس، پژوهش حاضر به د نبال بررسی پاسخ تحریک پذیری مسیر قشری - نخاعی به شد ت های مختلف توانمند سازی پس فعالی د ر افراد جوان تمرین کرد ه بود . روش تحقیق: تعد اد هشت فرد جوان تمرین کرد ه (70/2±8/24 سال) پروتکل تحقیق را د ر سه جلسه مجزا با انقباضات آماد ه ساز د ر حرکت مشت کرد ن (Handgrip) با شد ت های20، 50 و80 د رصد ریشه د وم حد اکثر انقباض اراد ی، اجرا کرد ند و د ر چند نوبت پس از آن، میزان تحریک پذیری قشری - نخاعی، فعالیت الکتریکی عضله زند اعلائی قد امی و نیروی بیشینه د ر حرکت مشت کرد ن، با د ینامومتر اند ازه گیری شد . سپس با استفاد ه از روش آماری تحلیل واریانس با اند ازه گیری مکرر و د ر سطح معنی د اری 0/05>p، نتایج استخراج گرد ید . یافته ها: میزان د امنه پتانسیل برانگیختگی حرکتی، پس از انقباض آماد ه ساز با شد ت 20 د رصد افزایش یافت، اما با شد ت انقباض آماد ه ساز 50 و 80 د رصد ، نسبت به شد ت 20 د رصد کاهش پید ا کرد ؛ این د ر حالی بود که بین د و شد ت 50 و 80 د رصد ؛ تفاوت معنی د اری وجود ند اشت. از طرف د یگر، د ر میزان نیروی اراد ی سنجید ه شد ه به وسیله حد اکثرانقباض اراد ی و همچنین فعالیت الکتریکی آن بلافاصله و پس از 5 د قیقه از انقباض آماد ه ساز؛ تغییر معنی د اری مشاهد ه نشد . نتیجه گیری: هیچکد ام از تغییرات د ر میزان تحریک پذیری قشری – نخاعی با تغییرات نیرو و فعالیت الکتریکی عضله همراه نبود . بنابراین، تعامل پیچید ه ای بین تغییرات د ر تحریک پذیری فوق نخاعی به د نبال انقباضات آماد ه ساز و تأثیر آنها بر توانایی فرد برای بهبود یا حفظ نیروی تولید ی وجود د ارد و به بررسی های بیشتر د ر این زمینه نیاز است.