سید علیرضا حسینی کاخک

سید علیرضا حسینی کاخک

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزش، دانشگاه حکیم سبزواری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۱.

تاثیر دو برنامه تمرین ترکیبی بر برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و قابلیت های حرکتی در کودکانی با ناتوانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم توان ذهنی ترامپولین طناب زنی بازی های راکتی آمادگی جسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۲
زمینه و هدف: تمرین ورزشی برای کاهش اختلالات عملکرد جسمانی کودکان ناتوان ذهنی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر دو برنامه تمرین ترکیبی (ترامپولین - راکتی و طناب ز نی - راکتی) بر شاخص های آمادگی جسمانی و قابلیت حرکتی کودکان کم توان ذهنی بود. روش تحقیق: تعداد 24 دانش آموز پسر کم توان ذهنی، با دامنه سنی 15-8 سال و دارای نمره بهره هوشی 50 تا 70، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند (هر یک هشت نفر). یکی از گروه های تجربی، تمرین (هشت هفته، سه جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه) با ترامپولین – راکت؛ و گروه تجربی دوم، تمرین طناب زنی - راکت را به اجرا درآوردند. گروه کنترل در مداخله تمرینی شرکت نداشته و برنامه های معمول آموزشگاه را دنبال کردند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه افراد آزمون های آمادگی جسمانی و  قابلیت حرکتی گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معنی داری 05/0≥p بهره برداری گردید. یافته ها: هر دو برنامه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل، باعث بهبود شاخص های تعادل ایستا با چشمان بسته، تعادل پویا، استقامت عضلات شکمی، توان عضلات اندام های تحتانی و  قابلیت حرکتی گردید؛ اما بین دو برنامه تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. شاخص تعادل ایستا پای چپ با چشمان باز و توان انفجاری فقط در گروه طناب زنی -  راکتی در مقایسه با گروه ترامپولین - راکتی و کنترل؛ بهبود معنی داری پیدا کرد؛ با این حال، شاخص های آمادگی قلبی - تنفسی و توان عضلات دست ها بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت. نتیجه گیری: کودکان کم توان ذهنی احتمالا می توانند برای بهبود برخی شاخص های عملکرد جسمانی و  قابلیت حرکتی خود از هر دو برنامه تمرینی اجرا شده استفاده کنند.
۲.

تأثیر تمرین تداومی با شد ت متوسط بر بیان ژن های C/EBPβ و mTOR مرتبط با اتوفاژی د ر قشر پیشانی موش های صحرایی وابسته به METH(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تد اومی بیان ژن های اتوفاژی مت آمفتامین قشر پیشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه و هد ف: اتوفاژی، یک فرآیند تخریب وابسته به لیزوزوم حفاظت شد ه است که به حفظ هموستاز و سازگاری متابولیکی سلول کمک می کند . هد ف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تد اومی با شد ت متوسط بر بیان ژن های C/EBPβ و mTOR مرتبط با اتوفاژی، د ر قشر پیشانی موش های صحرایی وابسته به METH بود . روش تحقیق: تعد اد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصاد فی به چهار گروه مساوی (8=n) سالین، METH اولیه، METH ثانویه، و METH - تمرین تقسیم شد ند . METH به مقد ار پنج میلی گرم/کیلوگرم به مد ت 21 روز تزریق شد . آزمون واماند ه ساز و میانگین سرعت بیشینه موش ها برای طراحی برنامه تمرین محاسبه و برنامه تمرین شامل 24 د قیقه د وید ن با شد ت 60-65 د رصد سرعت بیشینه بر روی نوارگرد ان، به مد ت هشت هفته (پنج جلسه د ر هفته) انجام شد . د ر پایان، برای ارزیابی تغییرات بیان ژنی شاخص های C/EBPβ  و mTOR، بافت قشر پیشانی موش های صحرایی استخراج شد . نتایج با استفاد ه از روش تحلیل واریانس یک راهه د ر سطح معنی د اری 0/05≥p استخراج گرد ید . یافته ها: تزریق مت آمفتامین د ر گروه های مت آمفتامین اولیه و ثانویه، منجر به افزایش معنی د ار بیان ژن C/EBPβ نسبت به گروه سالین شد (به ترتیب با 001/p=0 و 005/0=p)؛ اما د ر گروه مت آمفتامین اولیه نسبت به گروه سالین، منجر به کاهش معنی د ار بیان ژن mTOR شد  (04/p=0). تمرینات تد اومی با شد ت متوسط د ر گروه مت آمفتامین-تمرین، منجر به کاهش معنی د ار بیان ژن C/EBPβ نسبت به گروه METH اولیه شد (04/p=0)؛ اما نسبت به گروه های METH اولیه و ثانویه، موجب افزایش معنی د ار بیان ژن  mTOR گرد ید . نتیجه گیری:  احتمالاً تزریق مت آمفتامین باعث تشد ید بیان ژن اتوفاژیک C/EBPβ د ر قشر پیشانی مغز می شود ؛ د ر حالی که تمرینات تد اومی با شد ت متوسط، می تواند به عنوان یک راهکار پیشگیرانه، باعث تعد یل و تنظیم اتوفاژی ناشی از مت آمفتامین، از طریق افزایش بیان ژن mTOR د ر مغز شود .  
۳.

تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استقامتی مقاومتی HIIT 12.13.diHome SREBP-1 چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یک اختلال متابولیکی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق بود. روش شناسی ؛ پژوهش حاضر، 36 موش صحرایی نژاد ویستارنر چاق با سن هشت هفته و وزن 40±325 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه؛ استقامتی (10سر)، مقاومتی (8سر)، تناوبی شدید (10سر) و کنترل (8سر) تقسیم شدند. موش-های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرینات استقامتی با شدت70 تا80درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصدوزن بدن و تناوبی شدید با شدت85 تا 90 درصد حداکثر سرعت را انجام دادندو برای اندازه گیری بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome ازروش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروها در سطح معنی داری05/0≤P استفاده شد. یافته ها؛ نتایج پژوهش حاضرنشان داد هر سه مدل تمرینی استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید سبب افزایش معنادار بیان ژن 12.13.diHome و کاهش معنادار SREBP-1 نسبت به گروه کنترل شد اما تفاوتی بین گروه های تجربی مشاهده نشد بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود از تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با کاهش بیان ژن SREBP-1 و افزایش 12.13.diHome که فاکتورهای تاثیرگذار بر لیپولیز می باشند و در افزایش لیپولیز تاثیردارند، در جهت کاهش وزن استفاده شود.
۴.

تأثیر دو برنامه کار با ترامپولین با تعداد جلسات متفاوت و حجم های یکسان بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی در دختران کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم توان ذهنی ترامپولین آمادگی جسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۵
مقدمه و هدف: فرکانس های تمرینی مختلف می تواند تأثیرات متفاوتی بر آمادگی جسمانی افراد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو برنامه کار با ترامپولین با تعداد جلسات متفاوت و حجم های یکسان بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی در دختران کم توان ذهنی بود.مواد و روش ها: 30 دانش آموز دختر کم توان ذهنی (سن 8-16 سال، وزن 10.53±37.83 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 19.04 ±4.19 کیلوگرم/مترمربع و با ضریب هوشی 50 تا 70) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. یکی از گروه های تجربی، تمرین با ترامپولین را سه جلسه در هفته به مدت 7 هفته و گروه تجربی دوم، تمرین با ترامپولین را دو جلسه در هفته به مدت 10 هفته انجام دادند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها تست های آمادگی جسمانی و حرکتی شامل استقامت عملکردی، آمادگی قلبی تنفسی، تعادل ایستا، تعادل پویا، چابکی، هماهنگی،  قدرت عضلانی و توان انفجاری گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد هر دو برنامه تمرینی در گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود شاخص های تعادل ایستا، تعادل پویا، چابکی، هماهنگی، قدرت عضلانی پایین تنه و توان انفجاری گردید اما بین دو برنامه تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. شاخص های استقامت عملکردی و آمادگی قلبی تنفسی بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.بحث و نتیجه گیری: دختران کم توان ذهنی احتمالاً می توانند برای بهبود شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی خود از برنامه تمرین ترامپولین به صورت سه جلسه در هفته به مدت 7 هفته استفاده کنند.
۵.

مقایسه اثر برنامه تمرینی قدرتی، قدرتی-راه رفتن و دویدن به جلو و قدرتی- راه رفتن و دویدن به عقب بر ترکیب بدنی و آمادگی عملکردی مردان میان سال 50 تا 60 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب بدنی آمادگی عملکردی راه رفتن به عقب مردان میان سال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۴
مقدمه و هدف: اثر تمرینات ترکیبی بر آمادگی جسمانی افراد مختلف به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته، اما تفاوت راه رفتن/ دویدن به جلو و عقب در بخش هوازی این تمرینات کمتر بررسی شده است. لذا هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر تمرینات مقاومتی با تمرینات ترکیبی قدرتی هوازی (راه رفتن/ دویدن به جلو در مقابل راه رفتن/ دویدن به عقب) بر ترکیب بدنی و آمادگی عملکردی مردان میان سال بود.مواد و روش ها: بدین منظور، 48 مرد میان سال به طور تصادفی به چهار گروه تمرین قدرتی - هوازی رو به جلو، تمرین قدرتی- هوازی رو به عقب، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه به تمرین پرداختند. پس از تمرینات، آزمون های ترکیب بدنی، قدرت بالاتنه، قدرت پایین تنه، چابکی و تعادل و استقامت هوازی به عمل آمد. داده ها توسط روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین گروه ها تفاوت معنی داری در وزن، توده بدون چربی و توده چربی وجود نداشت (0.05<P). در مورد قدرت عضلانی اندام تحتاتی و فوقانی، چابکی و تعادل و استقامت هوازی نتایج نشان داد که هر سه گروه تمرینی از قبل از تمرینات تا بعد از تمرینات بهبود معنی داری داشته اند (0.001>P) اما بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: می توان گفت هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی (قدرتی راه رفتن/ دویدن به جلو و قدرتی راه رفتن/ دویدن به عقب) اثرات معنی دار و سودمندی بر عملکرد جسمانی مردان میان سال دارد و نباید نگران اثرات تداخلی این تمرینات بود. لذا با توجه به اثر احتمالی راه رفتن به عقب بر سایر متغیرهای عملکردی و برای تنوع بخشی به تمرینات ترکیبی می توان از راه رفتن به عقب به عنوان بخشی از تمرین هوازی بهره برد.
۶.

اثر تمرین استقامت در سرعت تولیدی به همراه محدودیت جریان خون در تناوب های استراحتی بر سطوح سرمی VEGF و HIF-1α و عملکرد هوازی و بی هوازی مردان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه و هدف: تمرین هوازی و استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) در بهبود توان هوازی ورزشکاران اثر مثبت دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر پنج هفته تمرین استقامت در سرعت تولیدی با و بدون BFR در تناوب های استراحتی بر سطوح سرمی عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، عامل القای هایپوکسی-1 آلفا (HIF-1α) و عملکرد هوازی و بی هوازی مردان فوتبالیست بود.  روش تحقیق: تعداد 39 مرد فوتبالیست (میانگین سنی 49/0±17 سال، قد 32/3±177 سانتی متر و وزن 24/1±68 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه مساوی شامل 1) تمرین استقامت در سرعت تولیدی با BFR (SEPB)، 2) تمرین استقامت در سرعت تولیدی بدون BFR (SEP) و 3) کنترل (C، تمرین معمول فوتبال) تقسیم شدند. برنامه تمرین (دویدن با حداکثر سرعت در تناوب های 30 ثانیه ای و استراحت 150 ثانیه ای بین آن ها) و BFR (اعمال شده در قسمت بالای ران و با امتیاز هفت از 10 در مقیاس فشار درک شده) به مدت پنج هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. سطوح سرمی VEGF و HIF-1α، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، عملکرد هوازی، توان بی هوازی، شاخص خستگی و سرعت دویدن، قبل و بعد از برنامه تمرین اندازه گیری شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری جهت تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0≥p مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: VO2max و عملکرد هوازی در گروه های SEPB و SEP و سرعت دویدن 30 متر در گروه های SEP و C بهبود معنی داری داشت، به گونه ای که افزایش VO2max و عملکرد هوازی در گروه SEPB نسبت به گروه SEP، به طور معنی داری بیشتر بود. سطوح VEGF و HIF-1α در هر سه گروه نسبت به پیش آزمون کاهش معنی داری یافت. توان بی هوازی و شاخص خستگی نیز در هر سه گروه نسبت به پیش آزمون، به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری یافت. نتیجه گیری: تمرین استقامت در سرعت تولیدی، منجر به بهبود VO2max، عملکرد هوازی و سرعت دویدن 30 متر در مردان فوتبالیست می شود و استفاده از BFR در تناوب های استراحتی، می تواند بهبودی بیشتری در برخی از این شاخص ها ایجاد نماید. مطالعات بیشتری جهت شناسایی دلایل کاهش سطوح سرمی VEGF و HIF-1α همراه با بهبود شاخص های هوازی متعاقب تمرین استقامت در سرعت تولیدی مورد نیاز است.  
۷.

تاثیر چهار هفته تمرین موازی و مصرف ویتامین E و C بر پاسح حاد ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول سرم به یک وهله فعالیت هوازی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه و هدف : فعالیت بدنی و برخی آنتی اکسیدان ها مانند ویتامین E و C ؛ از عوامل موثر بر سیستم ایمنی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر چهار هفته تمرین موازی و مصرف ویتامین E و C بر پاسح حاد ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول سرم به یک وهله فعالیت هوازی وامانده ساز در زنان غیر فعال بود. روش تحقیق : پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. 24 زن به صورت تصادفی به دو گروه مساوی (12 نفر) شامل گروه تمرین موازی (استقامتی و مقاومتی)+ مکمل ویتامینی (E و C)؛ و تمرین موازی (استقامتی و مقاومتی) + دارونما تقسیم شدند.  عمل خونگیری قبل و بعد از یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز (فعالیت با شدت 75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان) و پس از اتمام چهار هفته فعالیت موازی به همراه مصرف مکمل؛ انجام گردید. گروه تمرین موازی+ مکمل ویتامینی (E و C)، چهار هفته تمرین موازی (سه جلسه تمرین در هر هفته) انجام دادند و همراه با آن، به مدت 30 روز مکمل ویتامین E و C (500 میلی گرم ویتامین C و200 میلی گرم ویتامین E، دو بار در روز) مصرف نمودند. کورتیزول و ایمونوگلوبولین های سرم به ترتیب با روش گاما و نفلومتری اندازه گیری شدند. برای مقایسه تغییرات قبل و بعد از یک جلسه فعالیت وامانده ساز دو گروه، از آزمون تحلیل کوواریانس و برای تعیین اختلاف بین گروهی متغیرها بعد از چهار مرحله اندازه گیری، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده شد. یافته ها : بعد از مداخله، در گروه مکمل ویتامینی (E و C) افزایش معنی داری در میزان  IgM (p=0/03) و IgA (p=0/004)؛ و کاهش معنی داری در IgG (p=0/007) نسبت به گروه دارونما ایجاد گردید. از طرف دیگر، تفاوت معنی داری در میزان کورتیزول (13/0=p)، قدرت عضلانی بالاتنه (0/31=p) و قدرت عضلانی پایین تنه (0/53=p)، استقامت عضلانی بالاتنه (0/66=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی (0/12=p) دو گروه تمرین موازی+مکمل ویتامینی (E و C) و تمرین موازی + دارونما مشاهده نشد؛ در حالی که استقامت عضلانی پایین تنه در تمرین موازی - مکمل به طور معنی داری (0/003=p) افزایش یافت. نتیجه گیری : مصرف ویتامین های C و E به همراه تمرینات موازی استقامتی و مقاومتی (چهار هفته)، آثار بهینه ای بر شاخص های ایمنی و آمادگی جسمانی زنان غیر فعال دارد. همچنین با مصرف ویتامین های C و E، می توان تغییرات حاد در ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول سرم پس از فعالیت وامانده ساز را بهبود بخشید.  
۸.

اثر تمرین کم شدت برونگرا با محدودیت جریان خون بر حجم عضله و عملکرد جسمانی فوتبالیست های مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسداد عروق قدرت عضلانی استقامت عضلانی ضخامت عضلانی انقباض برونگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۹۶
تمرین مقاومتی، جزء مهم برنامه تمرینی در بیشتر فعالیت های ورزشی است. تمرین مقاومتی کم شدت همراه با محدودیت جریان خون نیز می تواند باعث افزایش قدرت عضلانی و استقامت موضعی شود؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر تمرین کم شدت برونگرا با محدودیت جریان خون بر حجم عضله و عملکرد جسمانی فوتبالیست های مردانجام شد.بدین منظور، 40 فوتبالیست انتخاب شدند و به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی سنتی (تعداد = 10)، تمرین مقاومتی کم شدت برونگرا با محدودیت جریان خون (تعداد = 10)، تمرین مقاومتی شدید برونگرا بدون محدودیت جریان خون (تعداد = 10) و کنترل (تعداد = 10) تقسیم شدند.قبل و پس از دوره تمرینی هشت هفته ای، آزمون های قدرت و استقامت عضلانی گرفته شد و هایپرتروفی عضلانی با توجه به روش اولتراسوند اندازه گیری شد. برای مقایسه بین گروه ها از روش تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05 ≥ P). نتایج حاکی از آن بود که گروه های تجربی تمرین برونگرا با محدودیت جریان خون و تمرین سنتی در مقایسه با گروه کنترل در آزمون قدرت بالاتنه افزایش معنا داری داشتند(P < 0.001). همچنین، در قدرت عضلات پا بین گروه ها تفاوت معنا دار وجود نداشت، اما تغییرات درون گروهی در همه گروه های تجربی افزایش معنا داری را نشان داد. همچنین، استقامت عضلات پا افزایش معناداری را در تمام گروه های تجربی نشان داد. نتایج بین گروهی حاکی از وجود افزایش معنا دار بین گروه تمرینات مقاومتی سنتی با گروه تمرینات مقاومتی برونگرا بدون محدودیت جریان خون (0.001 = P) و بین گروه تمرینات مقاومتی سنتی و گروه تمرینات مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون با گروه کنترل (0.001 =P ) بود. تفاوت معنا داری در استقامت عضلات بالاتنه ( 0.18= P)، هایپرتروفی عضلات چهارسرران ( 0.12= P) و همسترینگ ( 0.053= P) وجود نداشت (0.05 <P). هر سه برنامه تمرین مقاومتی برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون و سنتی اثری مشابه بر قدرت، استقامت و هایپرتروفی عضلانی در فوتبالیست ها داشتند. به دلیل استفاده از بار کمتر در تمرینات مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون و کسب نتیجه مشابه، ورزشکاران و مربیان می توانند از این نوع برنامه استفاده کنند.
۹.

تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی، ظرفیت عملکردی و سطوح سرمی هورمون های میوستاتین و فولیستاتین زنان یائسه (کارآزمایی بالینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تمرینات تمرینات ترکیبی فولیستاتین میوستاتین یائسگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۷۲
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ترتیب تمرینات ترکیبی بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی، ظرفیت عملکردی و سطوح سرمی میوستاتین و فولیستاتین زنان یائسه بود. روش بررسی کارآزمایی بالینی بود. 33 زن یائسه 50 تا 60 ساله به طور تصادفی در سه گروه هوازی- مقاومتی (11 نفر)، مقاومتی- هوازی (10 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. تمرین در مدت 8 هفته و 4 جلسه در هفته انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش آماری آنوا با اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد غلظت میوستاتین، فولیستاتین، شاخص توده بدن بین سه گروه تفاوت معنا داری نداشت (05/0P>). درصد کاهش شاخص توده بدنی در گروه هوازی– مقاومتی بیشتر و درصد کاهش میوستاتین و فولیستاتین در گروه مقاومتی– هوازی بیشتر بود، ولی معنا دار نبود. بین دو گروه تمرین و کنترل در قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه تفاوت معنا داری وجود داشت (05/0P>). در هر دو نوع ترتیب تمرین افزایش معنا داری در قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه مشاهده شد (05/0P>) و درصد تغییرات قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه در گروه مقاومتی- هوازی بیشتر بود، ولی معنا دار نبود. براساس یافته ها می توان گفت در متغیرهای پژوهش تفاوت معنا داری بین ترتیب های متفاوت تمرین ترکیبی وجود ندارد و زنان یائسه می توانند از هر دو نوع ترتیب به منظور افزایش قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه و جلوگیری از افزایش میوستاتین و تحلیل عضلانی استفاده کنند.
۱۰.

تأثیر شش هفته تمرین آماده سازی بر مبنای بازی در ابعاد کوچک با و بدون انسداد عروق بر برخی از شاخص های آمادگی جسمانی دختران بسکتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی انسداد عروق تمرین در ابعاد کوچک دختران بسکتبالیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۱
تمرینات همراه با انسداد عروق، تمریناتی مفید برای افزایش توان و هایپرتروفی است. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرینات آماده سازی بر مبنای بازی در ابعاد کوچک با و بدون انسداد عروق بر برخی از شاخص های آمادگی جسمانی دختران بسکتبالیست بود. در این تحقیق 30 بسکتبالیست دختر به صورت داوطلب شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین در ابعاد کوچک همراه با انسداد عروق (10 نفر)، تمرین در ابعاد کوچک بدون انسداد عروق (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته) بود. این برنامه شامل 15 تا 28 دقیقه تمرین در زمینی با ابعاد 15×14 و 20 دقیقه تمرین در زمین اصلی بسکتبال بود. در گروه انسداد عروق، قبل از شروع تمرین اصلی، قسمت پروگزیمال هر دو پا با باند الاستیکی بسته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ANCOVA در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. نتایج حاکی از افزایش معنادار توان عضلات پایین تنه در گروه تمرین در ابعاد کوچک همراه با انسداد عروق نسبت به گروه تمرین در ابعاد کوچک و گروه کنترل بود (001/0 = P)، درصورتی که بین سه گروه از لحاظ سرعت 10 متر، 20 متر و توان حداکثر تفاوت معناداری مشاهده نشد، همچنین شاخص توان هوازی در گروه تمرین در ابعاد کوچک همراه با انسداد عروق نسبت به گروه کنترل بهبود معناداری یافت (026/0 = P) و بین گروه تمرین در ابعاد کوچک با گروه تمرین در ابعاد کوچک همراه با انسداد تفاوتی یافت نشد (25/0= P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به منظور بهبود توان عضلات پایین تنه دختران بسکتبالیست تمرین در ابعاد کوچک همراه با انسداد عروق و برای بهبود توان هوازی، هر دو روش تمرین پیشنهاد می شود.  
۱۱.

تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر تغییرات IL17 , IL4 و قدرت عضلانی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترلوکین 17و4 تمرینات مقاومتی زنان مبتلا به MS قدرت عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۴۲
هدف: متخصصین سلامتی به نقش مؤثر تمرینات ورزشی بر بهبود سطح سلامت افراد دارایMS اعتقاد دارند. تحقیق حاضر به بررسی تغییرات اینترلوکین 4و17 سرمی و هم چنین تغییرات قدرت عضلانی به دنبال 8 هفته تمرینات منظم مقاومتی پرداخت. روش تحقیق: مطالعه حاضر از نوع کاربردی با طرح پیش و پس آزمون بود. 22 نفر از زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در دامنه ی سنی 25تا40 سال و با درجه ی ناتوانی (EDSS=4) به صورت هدفمند در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرینی 8 هفته، 3 جلسه با شدت 45تا60 درصد یک تکرار بیشینه، تمرینات را انجام دادند و گروه کنترل اما در هیچ فعالیت منظم بدنی شرکت نکردند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی آزمون های تن سنجی، قدرت بالاتنه و پایین تنه و نمونه گیری خون برای سنجش مقادیر اینترلوکین 17و4 انجام گرفت. برای تعیین توزیع طبیعی داده ها از آزمون اسمیرنف-کولموگرف و تحلیل واریانس یک طرفه برای تفاوت احتمالی در گروه ها و آزمون تی زوجی جهت بررسی تغییرات درون گروهی استفاده شد. سطح معناداری P≤0/05 در نظر گرفته شد و محاسبات در نرم افزار SPSS نسخه ی 18 انجام شد. نتایج: تحلیل آماری نشان داد قدرت آزمودنی ها نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (P=0/001). اینترلوکین 4 نیز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد (P=0/002) اما اینترلوکین 17 بین دو گروه تفاوتی نداشت. به نظر می رسد زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس برای بهبود کارایی سیستم ایمنی و ارتقای سطح قدرت خود بتوانند از تمرینات منظم مقاومتی با شدت متوسط بهره ببرند.
۱۲.

معرفی آزمون ویژه ارزیابی عملکرد هوازی و بی هوازی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون اعتباریابی ارزیابی عملکرد فوتسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۵ تعداد دانلود : ۵۰۰
هدف پژوهش حاضر، طراحی و بررسی اعتبار و پایایی آزمون ویژه ارزیابی عملکرد (هوازی و بی هوازی) بازیکنان فوتسال بود. نمونه آماری عبارت بود از 84 نفر از دانشجویان مرد داوطلب عضو در تیم فوتسال دانشگاه (میانگین سنی 04/2 ± 02/22 سال و شاخص توده بدنی 06/2 ± 3/22 کیلوگرم بر مترمربع). برای طراحی این آزمون، ابتدا مهم ترین تکنیک ها و حرکات فوتسال براساس مطالعات قبلی، نظرهای مربیان فوتسال، متخصصان فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین فهرست و درنهایت حرکات دریبل، پاس، شوت، حفظ توپ، چرخش، پرش، دویدن به سمت جلو، دویدن به سمت عقب و حرکت پای پهلو انتخاب شدند. سپس، این مهارت ها و حرکات منتخب درقالب یک آزمون زنجیره ای و درطی یک مسیر طراحی شدند. برای سطح بندی و ارزیابی عملکرد بازیکنان، از سه مربی خواسته شد تا به عملکرد آزمودنی ها در سه بازی متفاوت، بین صفر تا 100 نمره دهند و میانگین این نمرات به عنوان عملکرد هر بازیکن درنظر گرفته شد. برای پیش بینی عملکرد با استفاده هریک از آیتم های آزمون و رکورد کل آزمون، از رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی آزمون به ترتیب از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی درون طبقه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین رکورد آزمون طراحی شده با نمرات مربیان همبستگی منفی (زمان کوتاه تر و امتیاز بالاتر) و معناداری وجود داشت. همچنین، معادله رگرسیون نشان داد که تقریباً تمام آیتم های آزمون پیش گویی معتبر برای رکورد کلی آزمون هستند. نتایج بررسی آزمون- آزمون مجدد نیز حاکی از ضریب پایایی بالای آزمون بود؛ بنابراین، آزمون جدید از اعتبار و پایایی بالایی برای ارزیابی عملکرد بازیکنان فوتسال برخوردار است و می تواند مورداستفاده مربیان و معلمان قرار گیرد.
۱۳.

اثر یک دوره تمرین ورزشی ترکیبی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی دختران کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
زمینه و هدف: افراد مبتلا به کم توانی ذهنی معمولا از آمادگی جسمانی پایین و ترکیب بدنی نامناسب برخوردارند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین ورزشی بر ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی دختران کم توان ذهنی بود. روش تحقیق: تعداد 22 دختر حرفه آموز یک مرکز توانبخشی خصوصی (دامنه سنی: 30-22 سال، ضریب هوشی: 70-50) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دو بخش مقاومتی و هوازی، به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 90 دقیقه اجرا شد. بخش مقاومتی شامل تمرینات با کش لاستیکی و تمرینات تحمل وزن بدن (به رعایت اصل اضافه بار) و تمرینات هوازی شامل راه رفتن، دویدن، بازی آزاد و حرکات ریتمیک بود. قبل و بعد از برنامه تمرینی، آزمون های ترکیب بدن، قدرت عمومی و توان هوازی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و مستقل با کمک نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل گردید و سطح معنی داری آزمون ها 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری در وزن (0/63=p)، شاخص توده بدنی (0/19=p)، توده بدون چربی (0/81=p)، توده چربی (0/37=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازه گیری شده با آزمون شاتل ران (0/26=p) وجود ندارد؛ اما تمرین ورزشی به اجرا درآمده باعث افزایش معنی دار قدرت عمومی (0/001=p) شرکت کنندگان گردید. نتیجه گیری: تمرین ترکیبی مشتمل بر تمرینات مقاومتی هوازی، می تواند قدرت عضلانی دختران کم توان ذهنی را بهبود بخشد، اما برای بهبودی ترکیب بدنی و توان هوازی آن ها کفایت نمی کند. از این رو پیشنهاد می شود تمرینات ورزشی به عنوان بخشی از برنامه روزانه مراکز توانبخشی با تاکید بر مدت مناسب و شدت مطلوب، طراحی و اجرا شود.
۱۴.

اثر دو پروتکل متفاوت تقویت پس از فعال سازی (با و بدون انسداد عروق) بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار عضو تیم های منتخب دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسداد عروق تقویت پس از فعال سازی دختران ورزشکار عملکرد بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۱
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر دو پروتکل متفاوت تقویت پس از فعال سازی بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار بود. روش شناسی: دوازده دانشجوی دختر در یک طرح متقاطع تصادفی در چهار گروه کنترل (اجرای آزمون وینگیت پس از گرم کردن معمولی و سنتی)، تجربی یک (اجرای آزمون وینگیت بعد از سه ست حرکت اسکات با هشتاد درصد یک تکرار بیشینه)، تجربی دو (اجرای آزمون وینگیت بعد از سه ست حرکت اسکات با بیست درصد یک تکرار بیشینه همراه با انسداد عروق) و تجربی سه (اجرای آزمون وینگیت پس از گرم کردن معمولی، انسداد عروق به تنهایی) قرار گرفتند. جهت اندازه گیری قدرت از آزمون یک تکرار بیشینه در حرکت اسکات استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، بین اوج توان، میانگین توان و حداقل توان در چهار حالت مختلف (تجربی یک، تجربی دو، تجربی سه و کنترل) تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P >). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که اجرای سه ست حرکت اسکات (با یا بدون انسداد عروق) تاثیری بر برون ده توان بی هوازی در دختران ورزشکار ندارد. احتمالاً پیش فعال سازی قبل از حرکات توانی باید با شدت یا با فاصله استراحت بیشتر صورت پذیرد.
۱۵.

تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی بر عملکرد عضلانی و حرکتی و درجه ناتوانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس تمرین مقاومتی تمرین تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۱۱۱۸ تعداد دانلود : ۶۷۱
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی و تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) بر عملکرد عضلانی و حرکتی و نیز درجه ناتوانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز می باشد. بدین منظور، 37 زن و مرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت هدفمند و تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد 19 نفر با میانگین سنی 51/6±53/34 سال، وزن 4/13±02/67 کیلوگرم و درجه ناتوانی 21/1±55/2)و گروه کنترل (تعداد 18 نفر با میانگین سنی 93/4±78/36 سال، وزن 13/10±92/66 کیلوگرم و درجه ناتوانی 97/0±88/2) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرین ترکیبی (تمرین قدرتی و تمرین تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) شرکت کرد. همچنین، پیش و پس از پروتکل تمرینی، عملکرد عضلانی و حرکتی و نیز درجه ناتوانی بیماران ارزیابی گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و وابسته استفاده شد. نتایج نشان می دهد هشت هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش معنادار قدرت پایین تنه (P=0.001)، قدرت بالاتنه (P=0.001)، تعادل پویا (P=0.001)، انعطاف پذیری (P=0.001)، استقامت راه رفتن (P=0.001) و سرعت راه رفتن (P=0.001) گردیده است؛ اما هیچ تفاوت معناداری در فاکتور درجه ناتوانی (P=0.32) مشاهده نمی شود؛ بنابراین، یک دوره تمرین ترکیبی (مقاومتی تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) باعث افزایش قدرت، تعادل، انعطاف پذیری، مسافت و سرعت راه رفتن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بدون تغییر درجه ناتوانی آن ها می گردد؛ لذا، پیشنهاد می شود این نوع تمرینات به عنوان بخشی از مداخله درمانی در برنامه توانبخشی و بهبود این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
۱۶.

اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی (پلایومتریک با و بدون انسداد عروق و قدرتی-توانی) بر عوامل آمادگی حرکتی منتخب دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چابکی توان سرعت تمرینات پلایومتریک انسداد عروق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۱۵ تعداد دانلود : ۵۴۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی بر آمادگی جسمانی دختران بود. 30 دختر به سه گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق، تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق و تمرین قدرتی-توانی تقسیم شدند. تمرینات شش هفته اجرا شد. پیش و پس از تمرینات آزمون های آمادگی جسمانی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه وتحلیل شد.نتایج حاکی از افزایش معنا دار سرعت، توان انفجاری و چابکی در هر سه گروه تمرینی بود.افزایش سرعت در گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق (8/16درصد) نسبت به گروه تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق (6/9درصد) و تمرین قدرتی- توانی (3/7درصد) تفاوت معنا داری داشت. توان انفجاری دو گروه تمرینی پلایومتریک (7/18 درصد در گروه بدون انسداد و 18 درصد در گروه با انسداد) نسبت به گروه تمرین قدرتی-توانی (6/4درصد) تفاوت معنا داری داشت. در چابکی در دو گروه تمرینات پلایومتریک (7/6 درصد در گروه با انسداد و 5/6 درصد در گروه بدون انسداد) نسبت به گروه قدرتی-توانی (3 درصد) تفاوت معنا داری مشاهده شد. اما در تعادل و توان بی هوازی بین سه گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت تمرینات پلایومتریک (چه با انسداد و چه بدون انسداد) نسبت به تمرینات قدرتی-توانی، تأثیر بیشتری بر سرعت، توان انفجاری و چابکی دختران ورزشکار دارد.
۱۷.

اثر یک جلسه تمرین مقاومتی با انسداد عروق و بدون انسداد عروق بر لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز سرمی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین قدرتی انسداد عروق لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۹۲ تعداد دانلود : ۵۸۶
هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تمرینات قدرتی با انسداد عروق و بدون انسداد عروق بر شاخص های فشار مکانیکی متابولیکی ناشی از ورزش دختران جوان می باشد. در این پژوهش که با روش نیمه تجربی و طرح متقاطع انجام شد، 14 دختر جوان (با میانگین سنی 2/1±21 سال و شاخص توده بدنی 9/3 ± 23 کیلوگرم بر متر مربع) به فاصله یک هفته و به صورت تصادفی در سه حالت کنترل، تمرینات قدرتی با انسداد عروق و تمرین مقاومتی بدون انسداد قرار گرفتند. تمرین شامل یک جلسه تمرین مقاومتی پایین تنه در سه نوبت تا حد خستگی بود. در گروه با انسداد عروق، قسمت نزدیک به تنه ران توسط تورنیکت هنگام تمرین بسته می شد. شدت در تمرین با انسداد عروق 20 تا 30 درصد یک تکرار بیشینه بود و درگروه بدون انسداد، همین تمرینات با شدت 70 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه، اما بدون محدودیت جریان خون انجام شد. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و نیم ساعت بعد از تمرین حاد به منظور تعیین غلظت کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز LDH)) گرفته شد. همچنین، جهت تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنا داری 0.05>P استفاده گردید. برمبنای یافته ها، تفاوتی در مقادیر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز دو گروه تمرینی در هیچ یک از زمان ها مشاهده نمی شود؛ بنابراین،به نظر می رسد تمرینات مقاومتی با انسداد عروق، شاخص های فشار مکانیکی متابولیکی ناشی از ورزش مانند کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز را حداقل در کوتاه مدت افزایش نمی دهد و احتمالاً، این تمرینات از منظر فشار مکانیکی متابولیکی ناشی از ورزش برای دختران جوان ایمن می باشند.
۱۸.

بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی در اندام های مختلف بر عملکرد جودوکارن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد بی هوازی متابولیسم ورزشی ایسکمی رپرفیوژن آزمون ویژه جودو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۳۹۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله پیش آماده سازی ایسکمی با سه وضعیت اعمال در بالاتنه، پایین تنه و ترکیب بالاتنه با پایین تنه بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران بود. 13 جودوکار به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و به صورت تصادفی و موازنه متقابل، دو آزمون ویژه جودوی متوالی با فاصله 90 ثانیه و پس از 15 دقیقه و نیز یک آزمون بی هوازی رست را در چهار وضعیت بدون اعمال ایسکمی (وضعیت کنترل)، اعمال ایسکمی در دست، اعمال ایسکمی در پا و نیز اعمال ایسکمی به صورت هم زمان در دست و پا اجرا کرد. شایان ذکر است که مداخله پیش آماده سازی ایسکمی در سه دور پنج دقیقه ای انسداد با پنج دقیقه رپرفیوژن متعاقب انجام شد. همچنین، درادامه از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که در وضعیت اعمال ایسکمی هم زمان در دست و پا، شاخص آزمون ویژه جودوی دوم کمتر از وضعیت های دیگر و تعداد اجراها در آزمون دوم جودو و همینطور حداکثر و میانگین برون ده توان به صورت معناداری بیشتر از دیگر وضعیت ها بود (P≤0.05). همچنین، میزان درک فشار در وضعیت اعمال پیش آماده سازی ایسکمی هم زمان در دست و پا کمتر از سایر وضعیت ها بود(P≤0.05). طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که اگر پیش آماده سازی ایسکمیک در اندام های بیشتر و با حجم عضلانی بزرگ تری اعمال شود، بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران اثر بیشتری دارد.
۱۹.

مقایسه اثر یک جلسه تمرین شنا در دماهای مختلف آب بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی، علاقه مندی به غذا و میزان لاکتات خون در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات اشتها کالری دریافتی شنا در دماهای مختلف آب علاقه مندی به غذا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۴۸۰
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثر یک جلسه تمرین شنا در دماهای مختلف آب (23، 33 و 38 درجه سانتی گراد) بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی، علاقه مندی به غذا و میزان لاکتات خون در دختران دانشجو بود. طرح تحقیق نیمه تجربی بود و 12 داوطلب دختر (میانگین سنی3/1 ± 83/20 سال، شاخص توده بدنی 68/2 ± 46/20 کیلوگرم بر متر مربع، وزن 46/5 ±6/53 کیلوگرم) از دانشجویان دانشگاه، پروتکل شنای کرال سینه را در سه دمای 23، 33 و 38 درجه سانتی گراد (آب سرد، آب طبیعی، آب گرم) به مدت 45 دقیقه با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. میزان اشتها و علاقه مندی به غذا از طریق پرسشنامه اشتها و یادآمد 24 ساعت مواد غذایی توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. همچنین کالری دریافتی و انرژی مصرفی در روزهای اجرای پروتکل، قبل و بعد از اجرای پروتکل در پرسشنامه های مربوط توسط خود آزمودنی ها ثبت و به ترتیب با استفاده از کتاب آلبوم مواد غذایی و جدول خلاصه فعالیت بدنی محاسبه شدند. غلظت لاکتات خون قبل، بلافاصله بعد، 3و9 ساعت پس از اجرای پروتکل تحقیق با استفاده از دستگاه لاکتومتر اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که یک جلسه ورزش شنا در دماهای مختلف آب (23، 33 و 38 درجه سانتی گراد) بر اشتها، علاقه مندی به غذا، کالری دریافتی و انرژی مصرفی اثری ندارد و دمای آب به تنهایی نمی تواند روی کاهش یا افزایش وزن در این نوع از شرکت کنندگان اثرگذار باشد.
۲۰.

تأثیر شش هفته تمرین پلایومتریک با زمانبندی غیرخطی بر تغییرات هورمونی، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پای مردان ورزشکار (زمانبندی غیرخطی تمرین پلایومتریک و تغییرات هورمونی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین پلایومتریک زمانبندی هایپرتروفی عضلانی تغییرات هورمونی خاصیت ارتجاعی عضلات پا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۹۵۶ تعداد دانلود : ۶۷۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاًثیر زمانبندی های مختلف تمرین پلایومتریک بر تغییرات هورمونی، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پا می باشد. بدین منظور،36 ورزشکار مرد (با میانگین سنی 64/2±58/21 سال، قد 01/6±42/174 سانتی متر و وزن 68/05±9/69 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. پیش آزمون شامل: اندازه گیری متغیر های آنتروپومتریکی، سطح مقطع عضلات ران، شاخص ارتجاعی عضلات پا و خون گیری ناشتا بود. درادامه، آزمودنی ها به سه گروه تمرینی موجی روزانه، موجی هفتگی و سنتی و نیز یک گروه کنترل تقسیم شدند و برنامه تمرینی به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه انجام گرفت. شایان ذکر است که پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین، پس آزمون به عمل آمد. همچنین، تغییرات بین گروهی با روش آماری آنکوا و آزمون تعقیبی ال اس دی بررسی گردید و تغییرات درون گروهی نیز با استفاده از آزمون تی زوجی آنالیز گشت. سطح معنا داری نیز معادل (P˂0.05) در نظر گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که زمانبندی موجی روزانه و موجی هفتگی تمرین پلایومتریک باعث افزایش معنا دار غلظت استراحتی هورمون تستوسترون، نسبت تستوسترون به کورتیزول و سطح مقطع عضلات ران نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل شده است. زمانبندی سنتی تمرین پلایومتریک نیز تنها منجر به بهبود معنا داری نسبت به پیش آزمون شده است. علاوه براین، براساس نتایج مشخص می شود که هر سه نوع زمانبندی تمرین پلایومتریک، تاًثیر معناداری بر شاخص ارتجاعی عضلات پا نداشته اند. با توجه به نتایج و درصد تغییرات به نظر می رسد که زمانبندی های غیر خطی تمرین پلایومتریک در بهبود تغییرات هورمونی، وضعیت آنابولیسم، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پا، دارای کارایی بیشتری نسبت به زمانبندی سنتی می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان