سیروس چوبینه

سیروس چوبینه

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

تأثیر مکمل سازی آرژنین برتوالی پاسخ های برخی شاخص های بیوشیمیایی مردان شناگر استقامتی در دوره بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هورمون تستوسترون کورتیزول رشد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: بازیافت پس از تمرینات ورزشی و به خصوص فعالیت های استقامتی از مهم ترین دغدغه های ورزشکاران و مربیان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره کوتاه مدت مکمل دهی ال آرژنین خوراکی بر توالی پاسخ های سطوح برخی شاخص های بیوشیمیایی در مردان شناگر استقامتی در دوره بازیافت است.روش پژوهش: 20 آزمودنی مرد شناگر استقامتی به ترتیب با میانگین و انحراف استاندارد سن 5/4±25/29 سال، وزن 5/7±06/78 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 69/3±99/23 کیلوگرم بر متر مربع، توان هوازی 1/3±41 میلی لیتر/کیلوگرم در دقیقه به صورت تصادفی به دو گروه مکمل (10 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. در طول یک هفته روزانه هفت گرم آرژنین به گروه کنترل و گروه دیگر دارونما داده شد. در ابتدا و انتهای هفته آزمون 1500 متر شنای آزاد از آزمودنی ها به عمل آمد. خون گیری در زمان های استراحتی و دقیقه های پس از تمرین، 5، 30 و 60 انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مصرف خوراکی مکمل ال آرژنین به صورت کوتاه مدت سبب کاهش سطوح استراحتی هورمون انسولین و افزایش این هورمون بلافاصله پس از فعالیت شد. همین طور پس از 60 دقیقه هورمون رشد نیز افزایش نشان داد. افزون بر این کاهش هورمون کورتیزول در زمان 30 دقیقه و دقیقه 60 و افزایش هورمون تستوسترون را نشان داد (05/0P<). در سطوح متغیرهای دیگر تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0P>).نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد مصرف مکمل ال آرژنین می تواند تأثیرات سودمندی بر ریکاوری کوتاه مدت شناگران استقامتی داشته باشد.
۲.

مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید و فعالیت در محیط غنی سازی شده حرکتی بر بیان پروتئین های لپتین و عامل نروتروفیک مشتق از مغز در بافت هیپوکامپ موش های صحرایی مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت اجباری فعالیت اختیاری لپتین عامل نروتروفیک مشتق از مغز آلزایمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
تاثیر نوع فعالیت ورزشی بر برخی مکانیسم های شناختی در بیماران مبتلا به آلزایمر (AD) هنوز به خوبی شناخته نشده است. لذا هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) و ف تمرین در محیط غنی سازی شده حرکتی (MERA) بر بیان پروتئین های لپتین و عامل تغذیه کننده مشتق از مغز (BDNF) در بافت هیپوکامپ موش های صحرایی مبتلا به آلزایمر بود. در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی مبتلا به AD به گروه های (1) کنترل AD، (2) گروه HIIT و (3) گروه MERA تقسیم شدند. گروه شم (Sh) برای بررسی اثر جراحی و تزریق سالین و گروه کنترل سالم (HC) برای بررسی اثر القا AD در نظر گرفته شد. گروه HIIT به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و هر جلسه در 9 تناوب 90 ثانیه ای با شدت 85 درصد سرعت بیشینه به تمرین پرداختند و گروه تمرین MERA در قفس های ویژه غنی شده حرکتی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/0≥P). نتایج نشان داد در گروه AD، سطوح BDNF (001/0=P) پایین تر و سطوح لپتین (001/0=P) بالاتر از گروه HC بود. در گروه HIIT سطوح لپتین(005/0=P) پایین تر و سطوح BDNF (019/0=P) بالاتر از گروه AD بود. اختلاف معناداری در لپتین (72/0=P) و BDNF (65/0=P) بین دو گروه تمرینی مشاهده نشد. به نظر می رسد HIIT و MERA هر دو در بهبود نروتروفین ها و متابویسم هیپوکامپ موثر هستند، اما تاثیر تمرین تناوبی شدید به دلیل سازگاری ناشی از ورزش مطلوب تر است.
۳.

مقایسه یک دوره تمرین تناوبی خیلی شدید و تداومی بر پروتئین SIRT3 و دفاع ضد اکسایشی عضله دوقولوی رت های ماده سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین سالمندی سیرتوئین ها رادیکال های آزاد دفاع ضد اکسایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه 12 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید و تداومی بر مقادیر پروتئین سیرتوئین3 (SIRT3) و فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز عضله دوقولوی رتهای ماده سالمند بود. روش ها: 15 سر رت ماده نژاد ویستار (سن 18 ماه، وزن 17.34± 281 گرم) انتخاب و در سه گروه تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT)، تمرین تداومی (CT) و کنترل طبقه بندی شدند. پس از ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی رتها، تمرینهای تناوبی خیلی شدید و تداومی به شکل پیشرونده و به ترتیب با شدت 85-90 % و 65-70% VO2max به گونه ای طراحی شدند که زمان HIIT تقریبا نصف زمان CT بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها قربانی شدند و عضله دوقولوی آنها برای تجزیه و تحلیل های آزمایشگاهی ذخیره شد. یافته ها: پژوهش حاضر تفاوت معناداری را در مقادیر SIRT3 بین گروه های HIIT و کنترل و CT و کنترل (کنترل
۴.

تأثیر محافظتی تمرین تناوبی شدید بر سمیت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین به واسطۀ کاهش بیان mir-499 در رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی دوکسوروبیسین سمیت قلبی MiR-499

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
مقدمه: دوکسوروبیسین داروی مؤثری در درمان انواع سرطان است، ولی کاربرد آن به دلیل سمیت قلبی محدود شده است. درباره تأثیر محافظتی تمرین تناوبی شدید در مقابل سمیت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین و مکانیسم های آن تحقیقات نادری وجود دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید پیش از القای دوکسوروبیسین بر میزان بیان miR-499، که به طور گسترده ای در شرایط فیزیولوژیکی در قلب بیان می شود، در سلول های قلبی است. روش پژوهش: 24 سر رت نر ویستار به طور تصادفی به چهار گروه (6=n) تقسیم شدند: 1- کنترل-سالین (Control)؛ درمان با دوکسوروبیسین (20 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) (DOX)؛ 2- تمرینات تناوبی شدید (HIIT) (هشت هفته، 7 ست 4 دقیقه ای 80-90 درصد VO<sub>2 max مجزاشده با دوره های سه دقیقه ای 65–75 درصد VO<sub>2 max) و درمان با دوکسوروبیسین پس از اتمام آخرین جلسه تمرینات تناوبی شدید (HIIT+DOX). بررسی میزان بیان miR-499 با روش RT-PCR انجام گرفت. از تجزیه وتحلیل واریانس یکطرفه و سپس آزمون تعقیبی توکی برای بررسی آماری داده ها استفاده شد (05/0>α). یافته ها : نتایج نشان داد القای دوکسوروبیسین بیان miR-499 را به طور معنا داری در بافت بطن چپ قلب افزایش می دهد (05/0>P). همچنین میزان بیان miR-499 پس از تمرین افزایش یافت، ولی این تفاوت از نظر آماری معنا دار نبود. تمرین پیش از القای دوکسوروبیسین نیز موجب کاهش معنا دار میزان بیان miR-499 در گروهHIIT+DOX  نسبت به گروه DOX شد (05/0>P). بنابراین انجام تمرین تناوبی شدید پیش از القای دوکسوروبیسین می تواند تغییرات بیان miR-499 ناشی از دوکسوروبیسین را کاهش دهد. نتیجه گیری: نتیجه اینکه تمرین تناوبی شدید می تواند روش مناسبی در محافظت قلب در برابر سمیت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین از طریق کاهش میزان بیان miR-499 باشد.
۵.

تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسپروزین مقاومت به انسولین دیابت گلوکز پلاسما تمرین تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی بررسی گردید. در این مطالعه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 180.23) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل دیابتی (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین دیابتی (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تناوبی شدید، 8 هفته پروتکل HIIT را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بیهوش و کشته شدند. متغیرهای مورد نظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معنی داری، 0.05≥p استفاده گردید. بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (0.001P<)، انسولین (0.026P<)، گلوکز ناشتا (0.001P<) و مقاومت به انسولین (0.001P<)، گروه های پژوهش، تفاوت معنی داری وجود داشت. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد دیابت تاثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تناوبی شدید تاثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین HIIT می تواند به عنوان یک استراتژی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین مورد استفاده قرار گیرد.
۶.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر تغییرات ضخامت انتیما-مدیای شریان های مرکزی و محیطی مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه وزن تمرین تناوبی شدید شریان مرکزی و محیطی ضخامت انتیما - مدیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
ارزیابی ضخامت انتیما –مدیای شریانی (IMT) روشی مناسب جهت پیش بینی اولیه آترواسکلروز است. هدف تحقیق، تعیین اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر تغییرات ضخامت انتیما-مدیای شریانی مردان دارای اضافه وزن بود. تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح پیش – پس آزمون بود. آزمودنی ها 18 مرد دارای اضافه وزن (نمایه توده بدنی 2/4 ± 9/27 کیلوگرم/متر مربع) بودند که پس از انتخاب، آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه انجام گرفت و آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی شدید (12 نفر) و کنترل (6 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه HIIT  هشت هفته و 3 جلسه در هفته، 20 تکرار 30 ثانیه ای (با 13 ثانیه استراحت بین هر تکرار) را با شدت 85 الی 90 درصد VO2peak تا انتهای هفته چهارم و 90 الی 95 درصد VO2peak تا انتهای هفته هشتم، انجام دادند. پس از ارزیابی ترکیب بدن (با استفاده از  دستگاه مقاومت زیستی الکتریکی) و ضخامت انتیما-مدیا (شریان های کاروتید و فمورال با استفاده از اولتراسوند و روش B-Mode)، تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از روش آنوای دو طرفه و سطح آلفای کمتر از 05/0 انجام شد. درصد چربی بدن آزمودنی ها در گروه تمرین تناوبی شدید به طور معناداری کاهش یافت(041/0=p). همچنین، کاهش معناداری در IMT شریان فمورال افراد با ضخامت کمتر از 9/0 میلی متر مشاهده شد(026/0=p). نتایج تحقیق بیانگر کاهش IMT شریان های مرکزی و محیطی متعاقب هشت هفته HIIT در مردان دارای اضافه وزن بود. همچنین این احتمال می رود که HIIT تنها باعث کاهش پلاک آترواسکلروزی در افراد با IMT کمتر از 9/0 میلی متر گردد.
۷.

مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون در پسران ژیمناستیک کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسران ژیمناستیک کار تستوسترون تمرین مقاومتی سنتی کراتین کیناز کورتیزول محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۴۱۴
هدف از پژوهش حاضر مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خ ون ب ود. ب ه این منظور 36 پسر ژیمناستیک کار 10 تا 14 ساله در یک طرح تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنی ها با میانگین وزن 11/8±11/37 کیلوگرم، قد 58/11±16/145 سانتی متر، شاخص توده بدن 77/1±40/17 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به سه گروه کنترل (12n=)، تمرین مقاومتی سنتی (12n=) و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون (12n=)، تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، خم شدن آرنج و پرس سینه بود. نمونه های خونی قبل و نیم ساعت بعد از اجرای تمرین گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته برای بررسی نتایج درون گروهی و از آنالیز واریانس یکراهه با آزمون تعقیبی LSD برای بررسی نتایج بین گروهی استفاده شد. نتایج درون گروهی نشان داد که پس از یک وهله فعالیت ورزشی متغیر تستوسترون در هیچ یک از گروه های قدرتی (653/0P=) و انسدادی (107/0P=) معنا دار نشد، لیکن متغیر کورتیزول در هر دو گروه قدرتی (015/0P=) و انسدادی (015/0P=) افزایش معنا دار داشت. همچنین کراتین کیناز تنها در گروه قدرتی (001/0P=) معنا دار شد. نتایج بین گروهی نشان داد در هر دو نوع تمرین در مقادیر تستوسترون و کورتیزول تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت؛ اما در متغیر کراتین کیناز تفاوت معنا دار بود (05/0P=). این مطالعه با پاسخ آنابولیک برابر در دو نوع تمرین و شاخص آسیب کمتر در گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون تا حدودی از سودمندی این نوع از تمرین مقاومتی حمایت می کند.
۸.

تأثیر تعاملی شش هفته تمرین استقامتی و تزریق استروئید استانوزولول بر آنزیمهای کبدی موشهای صحرایی نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استروئید آنابولیک آندروژنیک آلانین آمینوترانسفراز آسپارتات آمینوترانسفراز آلکالین فسفاتاز تمرین استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۳
هدف از پژوهش حا ضر، برر سی تأثیر تعاملی 6 هفته تمرین ا ستقامتی و تزریق ا ستروئید ا ستانوزولول بر تغییرات مقادیرسرمی آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در موش های صحرایی نر سالم بو . د289 گرم به چهار گروه ± بدینمنظور 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن 12 هفته و میانگین وزن اولیه 16موشهای .(n= و استانوزولول ( 8 (n= تمرین+استانوزولول ( 8 ،(n= تمرین+دارونما ( 8 ،(n= تقسیم شدند: دارونما ( 8دریافتکننده استروئید هفتهای یک بار تزریق درونعضلانی استانوزولول ( 5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)داشتند، گروه های بدون دارو، به همان مقدارروغن آراشیذ را به عنوان دارونما دریافت کردند. حیوانات گروه تمرین بهVO2max مدت 6 هفته و 5 جل سه در هفته، تحت برنامه تمرین پی شرونده ا ستقامتی تا سقف شدت 70 تا 75 در صدروی تردمیل دویدند. مقادیر سرمی آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز به روش الایزاو برای مشخص کردن توزیع پراکندگی یکسان KS سنجیده شد. برای تعیین طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمونتحلیل شد و برای P <0/ گروهها از آزمون  لوِن استفاده شد. همچنین دادهها با آنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05تعیین تفاوت های درون گروهی از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. تغییرات سرمی آنزیم آلانین آمینوترانسفرازمعنادار شدند، اما مقادیر سرمی آنزیم آلکالین فسفاتاز (P=0/ و آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز ( 001 (P=0/002)معنادار ن شد . (P=0/070) برا ساس یافته های این پژوهش میتوان گفت عدم تأثیر تعدیلی تمرین ا ستقامتی بر تغییراتآنزیمهای کبدی در پی مصرف استروئید استانوزولول است.
۹.

تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ظرفیت نوزایی قلبی در رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنفارکتوس میوکارد شدت تمرین ورزشی ظرفیت نوزایی قلبی عملکرد قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۸۹۰۵
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ظرفیت نوزایی قلبی در رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد (MI) بود. به این منظور، ابتدا رت های نر نژاد ویستار تحت عمل جراحی بستن شریان کرونری LAD قرار گرفتند و سپس از طریق اکوکاردیوگرافی ایجاد MI تأیید شد. چهار هفته پس از جراحی، رت های مبتلا به MI به صورت تصادفی در گروه های تمرین ورزشی با شدت های کم (LIT)، متوسط (MIT)، بالا (HIT) و شم (Sham) به اضافه گروه کنترل سالم (Con) قرار گرفتند و پروتکل های تمرین ورزشی را به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا کردند. پس از اتمام مداخله تمرین ورزشی رت ها تشریح شده و داده های حاصل از طریق آزمون ANOVA یکطرفه و آزمون LSD تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در مقادیر کسر تزریقی، کسر کوتاه شدگی، mRNA Gata4 و mRNA Tbx5 تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P=). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد در هر سه گروه تمرین ورزشی مقادیر کسر تزریقی و کسر کوتاه شدگی نسبت به گروه Sham افزایش معناداری داشته اند، اما با وجود این افزایش، مقادیر آنها در گروه Con به شکل معناداری بیشتر از گروه های مبتلا به MI بود. همچنین در مقادیر mRNA Gata4 گروه LIT نسبت به گروه های MIT، HIT، Sham و Con افزایش معناداری مشاهده شد. با وجود این، در مقادیر mRNA Tbx5 بین گروه های مبتلا به MI تغییرات معناداری مشاهده نشد و تنها مقادیر mRNA Tbx5 در گروه Con نسبت به گروه های مبتلا به MI به صورت معناداری بیشتر است. در نتیجه، تمرین ورزشی صرف نظر از شدت، عملکرد قلبی رت های مبتلا به MI را افزایش می دهد، اما به نظر می رسد تمرین ورزشی با شدت کم، عامل مؤثرتری در افزایش ظرفیت نوزایی قلبی رت های مبتلا به MI باشد.
۱۰.

اثر مصرف مکمل امگا-3 بر پروتئین های فاز حاد زنان ورزشکار پس از یک وهله فعالیت ورزشی درمانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسیدهای چرب امگا-3 پروتئین های فاز حاد پروتئین واکنشگر-C فعالیت ورزشی فیبرینوژن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف مکمل امگا-3 بر پروتئین فاز حاد (CRP) و فیبرینوژن زنان ورزشکار پس از انجام یک وهله فعالیت ورزشی درمانده ساز، بود. 14دانشجوی دختر ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سنی، تود ه بدن و حداکثر اکسیژن مصرفی به ترتیب 78/0±17/21 سال، 32/2±24/21 کیلوگرم بر متر مربع و 97/4±74/45 میلی لیتر کیلوگرم بر دقیقه به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه دارونما و مکمل تقسیم شدند. گروه مکمل روزانه یک عدد کپسول امگا-3 حاوی 2/3 گرم ایکوساپنتانوییک اسید (EPA) و 2/2 گرم دوکوساهگزانوییک اسید (DHA) و گروه دارونما کپسول دارونما را در طول 3 هفته مصرف کردند. نمونه های خونی به منظور سنجش CRP و فیبرینوژن در ابتدا و پایان دوره مکمل سازی پیش و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز و به صورت ناشتا جمع آوری شدند. فعالیت ورزشی درمانده ساز شامل دویدن بر روی نوارگردان تا حد واماندگی بود. داده ها به وسیله آنالیز واریانس دوراهه در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و شد. یافته ها نشان داد، فاکتور های التهابی CRP و فیبرینوژن پس از فعالیت بدنی افزایش معناداری داشتهاند (001/0P=). مکمل دهی امگا-3 باعث کاهش غیر معنی دار میزان CRP سرم پس از فعالیت ورزشی شد(54/0P=)، در گروه مکمل، مصرف امگا-3 باعث کاهش معنادار میزان فیبریتوژن سرم پس از فعالیت شد (005/0P=). در نتیجه، به نظر می رسد استفاده از این مکمل یا منابع غذایی سرشار از اسیدهای چرب امگا-3 از قبیل انواع ماهی ها به منظور کاهش التهاب ناشی از فعالیت های ورزشی مفید باشد.
۱۱.

آسیب شناسی روان شناختی و شیوع مصرف مکمل های ورزشی در ورزشکاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل ورزشی زنان بدنسازی دوپینگ آسیب شناسی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۷۴
پژوهش حاضر به آسیب شناسی روان شناختی و بررسی مصرف مکمل های ورزشی مجاز و غیرمجاز در ورزشکاران زن باشگاه های بدنسازی پرداخت. این پژوهشازنوعتوصیفی-تحلیلیبودودردستهمطالعات مقطعیقرار می گیرد. تعداد 484 پرسش نامه حاوی اطلاعات زمینه ای، نگرش و آگاهی نسبت به مصرف مکمل ها و فرم کوتاه خودپنداره بدنی با همسانی درونی90/0 و پایایی زمانی 83/0 تکمیل گردید. از آمار توصیفی جهت تعیین شاخص های گرایش مرکزی استفاده شد. حدود 24 % از بانوان ورزشکار مکمل های ورزشی استفاده می کردند. 61 % آنان توجه همیشگی به مجاز و غیرمجاز بودن مکمل ها داشتند و بیش از 20 % صرفاً با تأیید مربی آن ها را مصرف می کردند. نتایج نشان داد خودپنداره بدنی و مصرف مکمل ها با هم ارتباط معناداری دارند. همچنین به دلیل پایین بودن سطح شناخت بانوان از عوارض مصرف این مواد می توان با آموزش مناسب از اثرات مخرب این مواد به طور مؤثرتری پیشگیری نمود.
۱۲.

Effects of Hypoxic and Normoxic Training in Altitude on HIF-1α and PGC-1α Levels in Elite Endurance Runners(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Training hypoxia Hypoxia-Inducible factor-1 alpha (HIF-1) Peroxisome proliferator-activated receptor-gamma coactivator-1alpha (PGC-1α)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۳۵۹
Introduction: Training at altitude or in a hypoxic environment has gained attention among athletes, coaches, and scientists to enhance sea-level performance. However, the efficacy of “Living-Low, Training-High, Training-Low” (LLTHTL) strategy to escalate the mechanisms associated with enhancing performance in the human athletes is still unknown. The present study aimed to investigate the effect of the LLTHTL on Hypoxia-Inducible Factor-1 alpha (HIF-1α) and peroxisome Proliferator-activated Receptor-Gamma Coactivator-1alpha (PGC-1α) levels in elite endurance runners.  Methods: The study has a crossover design in University laboratory. Eight elite male runners (Mean±SD age: 24.50±3.96 years; Mean±SD height: 179.75±4.62 cm; Mean±SD body mass: 67.37±3.42 kg; Mean±SD body mass index: 20.85±1.11 kg/m²) took part in the research. After 4 weeks of Living-Low (LL), the athletes performed 4 weeks Training-High (TH) and then, 3 weeks training-low (TL). Main Outcome Measures: Anthropometric parameters, time trial (1500 m), PGC-1α, and HIF-1α levels were measured in four different time points: pre-LL, post-LL, post-TH, and post-TL.  Results: There were no significant differences between the 4 time points for body mass and body mass index (P>0.05). The time trial was improved significantly (p <0.001) at post-TH as well as post-TL compared with the pre-LL and post-LL. TH decreased HIF-1α level but did not affect PGC-1α. Besides, TL increased both HIF-1α and PGC-1α.  Conclusion: Training at altitude reduces HIF-1α and training at sea-level increased PGC-1α and HIF-1α levels. Both types of training induced an improvement in the time trial. Athletes and coaches seek advice on the effective training strategy to enhance performance at different altitudes.
۱۳.

پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی و هورمون کورتیزول به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید و ارتباط بین سطوح سرمی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنژیوژنز شبکه مویرگی فاکتور رشدی فعالیت تناوبی هورمون کورتیزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۸۶
VEGF قوی ترین میتوژن مخصوص سلول های آندوتلیال، فاکتور اصلی در رخداد فرایند آنژیوژنز است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی (VEGF) و هورمون کورتیزول سرمی، به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید و تعیین ارتباط بین سطوح سرمی آنهاست. به همین منظور 11 مرد غیرورزشکار (میانگین سنی 80/23 سال) داوطلبانه انتخاب شدند و به اجرای یک جلسه فعالیت تناوبی شدید پرداختند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرای فعالیت گرفته شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری (Repeated Measures) و آزمون همبستگی پیرسون برای آنالیز داده ها استفاده شد. بلافاصله بعد از اجرای فعالیت، کاهش سطح VEGF سرمی به صورت غیرمعنادار مشاهده شد (74/10 درصد). سطح VEGF سرمی دو ساعت پس از اجرای فعالیت افزایش یافت و به مقداری بالاتر از سطح استراحتی رسید (20/13 درصد). سطوح کورتیزول سرمی بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا کاهش یافت که این کاهش فقط در مرحله 2 ساعت بعد از اجرای فعالیت نسبت به سطح استراحتی معنادار بود. علاوه بر این، هیچ ارتباط معناداری بین سطوح VEGF و کورتیزول سرمی در مراحل قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرای فعالیت ورزشی مشاهده نشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که اجرای یک جلسه فعالیت تناوبی شدید، احتمالاً تأثیرات معناداری بر سطوح VEGF سرمی ندارد و از طرفی می تواند موجب کاهش هورمون کورتیزول آزاد سرمی شود.
۱۴.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح پلاسمایی اپلین و نیتریک اکساید مردان میانسال غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اپلین تمرین تناوبی با شدت بالا فشارخون قلب و عروق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۷۶۷ تعداد دانلود : ۵۱۴
گشادکننده های عروقی از تنظیم کننده های کلیدی فشارخون و سیستم قلبی – عروقی اند که این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرینات تناوبی شدید بر تغییرات اپلین و نیتریک اکساید به عنوان گشادکننده های عروقی و تنظیم کننده فشارخون انجام گرفت. در این پژوهش اپلین و نیتریک اکساید و فشارخون پیش و پس از شش هفته تمرینات تناوبی اندازه گیری شد. بدین منظور دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) شامل مردان میانسال شهر تهران با دامنه سنی 45 تا 55 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. پروتکل تمرین تناوبی با شدت بالا شامل 10 تناوب (45 ثانیه با شدت 85 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره و 2 دقیقه بازیافت) توسط گروه تجربی طی شش هفته اجرا شد. در پایان هفته سوم شدت تمرین به 12 تناوب تمرینی و 90 ثانیه بازیافت رسید. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خونی و اندازه گیری های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی از آزمودنی ها گرفته شد. نتایج نشان داد که شش هفته مداخله تمرین تناوبی شدید موجب افزایش معنادار میزان اپلین (001/0P = )، نیتریک اکساید (001/0P = )، و کاهش معنادار در میزان فشارخون سیستولی (001/0P = )، و دیاستولی (002/0P = )، در گروه تجربی شد. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر مفید ورزش بر روی دستگاه اپلینرژیک و فشارخون است و از طرفی نشان می دهد احتمالاً افراد دچار فشارخون، می توانند به فعالیت تناوبی با شدت بالا بپردازند، لیکن تأیید این مطلب نیازمند پژوهش های بیشتر در خصوص نقش تمرینات تناوبی شدید و ارتباط آن با فشارخون است.
۱۵.

تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید، بر تعداد لکوسیت ها و پلاکت های خون مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم ایمنی فعالیت هوازی لکوسیت فعالیت تناوبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۷۰۲
هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید بر تعداد لکوسیت ها و پلاکت های خون مردان غیرورزشکار بود. در این مطالعه 11 مرد جوان غیرورزشکار به اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و یک جلسه فعالیت تناوبی شدید پرداختند. قبل، بلافاصله و دو ساعت پس از اجرای فعالیت، تعداد لکوسیت ها، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و پلاکت ها شمارش شد. از آزمون های آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری، تعقیبی LSD و t مستقل استفاده شد. شمار لکوسیت ها بلافاصله پس از اجرای هر دو فعالیت افزایش یافت (05/0P≤). شمار نوتروفیل ها بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت (05/0P≤). تعداد لنفوسیت ها نیز بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت و دو ساعت پس از اجرا با کاهش، به پایین تر از سطوح استراحتی رسید (05/0≤ P). شمار مونوسیت ها و پلاکت ها بلافاصله پس از اجرای هر دو فعالیت افزایش یافت (05/0P≤).به نظر می رسداجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید، می تواند موجب افزایش معنادار مقادیر سلول های سیستم ایمنی و گردش خون شود و اختلاف معناداری بین این دو نوع فعالیت در میزان تحریک سلول های سیستم ایمنی وجود ندارد.
۱۶.

بررسی ارتباط بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی در کودکان فلج مغزی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت عضلات اندام تحتانی تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی اسپاستیک سیستم کلاس بندی عملکرد حرکتی درشت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۹۰
صدمه به مغز در حال رشد افراد فلج مغزی، منجر به نقص در تعادل و قدرت عضلانی می شود و مشکلاتی را در انجام فعالیت های زندگی روزمره و راه رفتن به وجود می آورد و سبب افتادن می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی اسپاستیک می باشد. بدین منظور، 54 کودک فلج مغزی پسر 6 تا 12 ساله که طبق کلاس بندی عملکرد حرکتی درشت در کلاس های یک تا سه قرار داشتند، انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، این دو عامل مستقل از یکدیگر هستند و تمرینات می بایست به صورت مکمل و در جهت بهبود کارایی در انجام فعالیت های روزمره و جلوگیری از افتادن مورد استفاده قرار گیرند.
۱۷.

اثر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژنهای BcL2 و miR-15 و پروتئین BcL2 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان تمرین هوازی متابولیسم ورزشی MiR-15 BcL2

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۶۷۹
تمرین هوازی، رشد تومور سرطان پستان را کاهش می دهد. پژوهش حاضر، تغییر بیان ژن miR-15 و BcL2 و پروتئین BcL2 را به عنوان سازوکارهای مثبت ناشی از تمرین هوازی در سرطان پستان مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور، 20 سر موش بالب 30 ماده (پنج تا شش هفته ای با میانگین توده بدنی 17 16 گرم) با تزریق سلول های سرطانی MC4-L2 به سرطان مبتلا شدند. سپس، به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین و کنترل تقسیم گردیدند. در ادامه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قربانی گشتند و نمونه های بافتی آن ها برداشته شد و در دمای 70- درجه ذخیره گردید. شایان ذکر است که میزان بیان miR-15 و BcL2 بافت تومور به روش ریل تایم –پی سی ار و میزان بیان پروتئین BcL2 با استفاده از روشالایزا اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که بیان ژن و پروتئین BcL2 و نسبت رشد تومور، به شکل معناداری (0.001>P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است و بیان miR-15 در گروه تمرین، افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد (0.001>P). در مجموع، به نظر می رسد افزایش بیان ژن miR-15 و کاهش بیان ژن و پروتئین BcL2 ناشی از تمرین هوازی، در کاهش نسبت رشد تومور در گروه تمرین مؤثر بوده است.
۱۸.

تأثیر دو روش مکمل سازی سیر بر تخریب DNA ناشی از فعالیت ورزشی درمانده ساز در مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیر فعالیت ورزشی درمانده ساز تخریب DNA مکمل سازی درازمدت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۱۵ تعداد دانلود : ۵۹۳
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مکمل سازی درازمدت 500 و 1000 میلی گرمی سیر بر شاخص تخریب DNA ناشی از فعالیت ورزشی درمانده ساز در دانشجویان غیرورزشکار بود. به این منظور 26 مرد غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 23/1±21 سال، وزن 28/8±38/69 کیلوگرم و قد 11/6±9/178 سانتی متر به طور تصادفی در سه گروه شبه دارو، مکمل قرص سیر (گروه اول مکمل 9 نفر، گروه دوم مکمل 9 نفر و گروه شبه دارو 8 نفر) در دو دوز 500 و 1000 میلی گرمی در روز توزیع شدند. نمونه های خونی اول و دوم در حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز و نمونه های سوم و چهارم پس از هشت هفته مکمل سازی و در همان شرایط حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و دوسویه در سطح معناداری a=0/05 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد یک جلسه فعالیت ورزشی درمانده ساز، سبب افزایش معنادار تخریب DNA می شود. به علاوه، مکمل سازی درازمدت قرص سیر با مقادیر 500 و 1000 میلی گرم در روز، موجب کاهش تخریب DNA حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز می شود. همچنین مصرف 1000 میلی گرمی قرص سیر در مقایسه با مصرف 500 میلی گرمی، موجب کاهش بیشتر تخریب DNA حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز می شود (01/0P= ).
۱۹.

تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید بر بیان ژن های PGC-1α وVEGF در عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید فاکتور رشد اندوتلیال عروقی عضله قلبی فعال کننده تکثیر پروکسی زوم آلفا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۱۷ تعداد دانلود : ۵۶۸
این تحقیق با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن VEGF و 1α–PGC در عضله قلبی رت های نر سالم انجام گرفت. دوازده سر رت نر بالغ از نژاد ویستار به دو گروه آزمون (تمرین تناوبی شدید) و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمون، به مدت هشت هفته و هر هفته پنج جلسه، تمرینات شامل دویدن با شدت 100-90 درصد VO2max را به مدت 4 دقیقه روی نوار گردان انجام دادند و همزمان، گروه کنترل به مدت پانزده دقیقه روی تردمیل با سرعت دو متر در دقیقه قرار گرفتند. در روز بعد از آخرین جلسه، رت ها تشریح و نمونه ها به منظور استخراج RNA به آزمایشگاه منتقل شدند. بیان ژن PGC-1α و VEGF در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل به ترتیب 2/1 (79/0=P) و 4/1 برابر (29/0=P) بود. نتایج نشان دهنده افزایش غیرمعنادار میزان بیان ژن PGC1-α و VEGF در عضله قلب در پی هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالاست.
۲۰.

تاثیر یک دوره تمرین تناوبی با شدت بالا بر برخی از عوامل موثر بر سرعت رسوب گلبولهای قرمز خون در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
زمینه و هدف: رابطه معکوسی بین میزان فعالیت بدنی و نشانگرهای زیستی التهابی وجود دارد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر سرعت رسوب گلبول های قرمز خون مردان جوان غیر فعال است. روش تحقیق: به این منظور، 18 مرد جوان غیر فعال (میانگین سن: 71/1 ± 80/23 سال، قد: 89/5 ± 22/178 سانتیمتر و وزن: 91/6 ± 27/74 کیلوگرم) بهصورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم گردیدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا (بالای 90 درصد حداکثر ضربان قلب) را اجرا کردند. از همه آزمودنیها قبل و بعد از 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا در حالت ناشتا خونگیری به عمل آمد. سرعت رسوب گلبول های قرمز با روش وسترگرن و میزان هماتوکریت، تعداد سلول های قرمز و هموگلوبین به روش فلوسیتومتری اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری t مستقل و t همبسته در سطح 05/0 > p استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا منجر به کاهش معنی دار سرعت رسوب گلبول های قرمز (004/0= p )، درصد چربی (01/0= p )، هماتوکریت پلاسما (002/0= p )، تعداد سلول های قرمز پلاسما (001/0= p )، هموگلوبین پلاسما (001/0= p ) و افزایش حجم پلاسما (001/0= p ) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: احتمالاً تمرین تناوبی با شدت بالا، یک عامل کارآمد برای بهبود متغیرهای خونی مرتبط با عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی در مردان غیر فعال است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان