مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فعالیت مقاومتی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه پاسخ فشار خون پس از فعالیت مقاومتی به دو روش دونوبتی و فوق نوبت بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشجوی پسر تمرین کرده مقاومتی کار (سن 7/1±1/21 سال؛ وزن،8/5±9/74 کیلوگرم؛ چربی بدن، 2/3±8/13%) به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، دونوبتی و فوق نوبت (هر گروه 10 نفر) تقسیم بندی شدند. آزمودنی های گروه دونوبتی، تمرینات (پرس سینه، قفسه سینه با دمبل، پرس بالای سینه، پائین کشیدن میله لت، پارویی با هالتر و پارویی نشسته با سیم کش) را در دو نوبت با 10 تکرار و مقدار بار 70 درصد یک تکرار بیشینه ویک دقیقه استراحت بین نوبت ها انجام دادند. گروه فوق نوبت نیز همین تمرینات را انجام دادند با این تفاوت که هر دو نوبت، ویژه تمرینات عضلات مخالف بود و آزمودنی ها دو نوبت متوالی را بدون استراحت انجام دادند. گروه کنترل هیچ گونه تمرینی را انجام ندادند. ضربان قلب و فشار خون سیستولی و دیاستولی در قبل و بلافاصله پس از فعالیت و همچنین هر 10 دقیقه به مدت 90 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (گروه×زمان) و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0≥p استفاده شد. میانگین ضربان قلب پس از فعالیت در هر دو گروه تمرینی نسبت به سطح پایه و نسبت به گروه کنترل بالا بود. با این حال، مقدار آن در گروه فوق نوبت بالاتر از گروه دونوبتی بود (05/0≥p). فشار خون سیستولی و دیاستولی پس از فعالیت در هر دو گروه تمرینی کاهش داشت که در گروه دونوبتی به طور معنی داری پائین تر از گروه فوق نوبت بود (05/0≥p) و تا مدت 90 دقیقه پس از فعالیت نیز در سطح پائینی حفظ شد. به طور کلی، فشار خون پس از فعالیت مقاومتی کاهش می یابد و الگوی این کاهش پس از فعالیت ممکن است در روش های مختلف تمرین مقاومتی متفاوت باشد.
تأثیر بار کار فعالیت حاد مقاومتی بر آدیپوکاین ها و شاخص مقاومت انسولین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر غلظت هورمون های مرتبط با چاقی و مقاومت انسولینی در مردان جوان سالم است. 15 مرد سالم (سن 9/0±1/26 سال، وزن 9/1±4/74 کیلوگرم و قد 3/1±3/176 سانتی متر) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها، دو جلسه فعالیت مقاومتی سه نوبتی و پنج نوبتی را با فاصله یک هفته اجرا کردند. برنامه تمرینی جلسه سه نوبتی، سه نوبت تمرین با وزنه با 10 تکرار بیشینه بود. برای جلسه پنج نوبتی، پنج نوبت با 10 تکرار بیشینه برای هشت حرکت در نظر گرفته شده بود. هشت حرکت استفاده شده در تحقیق حاضر عبارتند از: پرس سر شانه با هالتر، بازکردن زانو، جلو بازو، خم کردن زانو (پشت پا)، کشش به پایین با دست باز (زیر بغل)، پرس سینه و اسکات. از آزمودنی ها، سه نمونه خونی (12 میلی لیتر) قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از برگشت به حالت اولیه (30 دقیقه) گرفته شد و برای تعیین غلظت آدیپونکتین، لپتین، انسولین، گلوکز، هماتوکریت و هموگلوبین تحلیل شدند. برای تعیین تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر شاخص های خونی از تحلیل واریانس دوطرفه مکرر با آزمون تعقیبی بنفرونی و P<0.05 استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد که آدیپونکتین، در پاسخ به هر دو جلسه، به طرز معنی داری افزایش یافت (004/0P= و9/6F2,28=) و این تغییرات، در پاسخ به دو جلسه تفاوت معنی داری داشتند (045/0P= و8/4 F1,14=). اگرچه غلظت لپتین، پس ازهر دو جلسه سه و پنج نوبتی، به طور معنی داری (017/0P= و 7/4F2,28=) کاهش نشان داد، اما تغییرات آن در پاسخ به دو جلسه فعالیت تفاوت معنی داری نداشتند (P<0.05). همچنین، مقاومت به انسولین در پاسخ به دو جلسه افزایش معنی داری (037/0P= و7/3 F2,28=) نشان داد، اما بین دو جلسه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. زمانی که داده ها، با استفاده از تغییرات حجم پلاسما تصحیح شد، غلظت لپتین و آدیپونکتین در پاسخ به فعالیت مقاومتی به طرز معنی داری کاهش نشان داد و پاسخ آدیپونکتین به دو جلسه فعالیت مقاومتی، همچنان تفاوت معنی داری داشت. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که بار کار فعالیت مقاومتی تنها بر غلظت آدیپونکتین تأثیر معنی داری دارد و تغییرات هورمون های مرتبط با چاقی، در پاسخ به فعالیت مقاومتی، احتمالاً به علت پدیده جابجایی پلاسما از خون به فضای بین سلولی می باشد.
تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر حاصل ضرب دوگانه (RPP) و سایر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده بود. به این منظور، 13 مرد سالم (میانگین±انحراف استاندارد: سن 14/1±3/20 سال، قد 1/9± 34/178 سانتی متر، وزن 95/6±4/75 کیلوگرم، سابقه ی تمرین >3 سال) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شاخص های قلبی-عروقی برای بررسی و مقایسه پاسخ های همودینامیکی در سه حرکت پرس پا، اسکوات ایستاده و اسکوات هاگ با شش تکرار در 85 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. شاخص های عملکردی ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی و حاصل ضرب دوگانه، طی سه روز متوالی و بلافاصله قبل از شروع حرکت و آخرین تکرار فعالیت های مقاومتی اندازه گیری شدند. ابتدا، نرمالیتی داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف تأیید شد و سپس داده ها با استفاده از آزمون های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد سه شاخص ضربان قلب، فشار خون سیستولی و حاصل ضرب دوگانه، پس از فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران افزایش معنی داری داشتند (05/0≥P). دامنه تغییرات شاخص حاصل ضرب دوگانه در حرکت اسکوات هاگ بزرگ تر از دو حرکت دیگر بود با این حال اختلاف معنی داری بین اسکوات هاگ و اسکوات ایستاده مشاهده نشد (05/0<P). پژوهش حاضر نشان داد حاصل ضرب دوگانه در پرس پا کوچک تر از دو وضعیت دیگر بود؛ بنابراین پرس پا می تواند وضعیت بدنی کم خطرتری برای تقویت عضلات چهارسر ران در افراد دارای مشکلات قلبی-عروقی باشد. به علاوه، اسکوات هاگ ممکن است در مقایسه با پرس پا و اسکوات ایستاده، فشار نامطلوب بیشتری به عضله قلب ورزشکاران وارد سازد. با این حال، اظهار نظر قطعی در این زمینه نیازمند تحقیقات بیشتری است.
اثر فعالیت مقاومتی با حجم های متفاوت بر PYY، NPY و انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی اثر فعالیت مقاومتی با دو حجم مختلف بر غلظت پلاسمایی پپتید YY (PYY)، نوروپپتید YY (NPY) و انسولین در مردان چاق، 9 دانشجوی مرد چاق غیرورزشکار (سن: 52/2±88/20 سال، وزن: 46/14±53/99 کیلوگرم، شاخص تودة بدن: 74/2±7/29 کیلوگرم بر مترمربع، درصد چربی بدن: 45/5±77/24) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو جلسه، به فاصلة یک هفته دو پروتکل فعالیت مقاومتی را با حجم زیاد (5 نوبت×12 تکرار با وزنه 75 درصد 12 تکرار بیشینه) و کم (3 نوبت ×12 تکرار با وزنه 75 درصد 12 تکرار بیشینه) انجام دادند. نمونه گیری خون قبل، بلافاصله، یک، سه و شش ساعت بعد از فعالیت مقاومتی انجام شد. نتایج نشان می دهد غلظت هورمون PYY پس از هر دو پروتکل به طور معنی داری افزایش یافته است (05/0P<). در غلظت هورمون NPY نیز در هر دو پروتکل، بلافاصله، سه و شش ساعت بعد از فعالیت، در مقایسه با قبل از فعالیت، افزایش معنی داری مشاهده می شد (05/0P<). همچنین، غلظت هورمون انسولین در هر دو پروتکل، یک ساعت بعد از فعالیت، در مقایسه با قبل، سه و شش ساعت بعد از فعالیت افزایشی معنی دار یافت (05/0P<). سرکوب اشتها بلافاصله پس از فعالیت مقاومتی با حجم زیاد بیشتر از فعالیت مقاومتی با حجم کم بود (05/0P<). میزان اشتها بلافاصله بعد از فعالیت در هر دو پروتکل به طور معنی داری کمتر از یک، سه و شش ساعت بعد از فعالیت بود (05/0P<). به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد حجم فعالیت مقاومتی تأثیری معنی دار بر غلظت هورمون های PYY، NPY و انسولین ندارد. با وجود این، کاهش اشتها در فعالیت مقاومتی با حجم زیاد بیشتر از فعالیت مقاومتی با حجم کم است.
پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیراً نقش میوستاتین در کنترل مقاومت به انسولین مشخص شده است. هدف از این تحقیق، تعیین پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای بود. به این منظور، 12 مرد سالم داوطلب، انتخاب شدند و در دو جلسه فعالیت مقاومتی و کنترل به فاصلة یک هفته شرکت کردند. بعد از یک جلسه آشنایی با فعالیت مقاومتی و اندازه گیری
1-RM، برنامة فعالیت مقاومتی دایره ای شامل هفت حرکت با شدت 55 درصد 1-RM در 3 دور با 15 تکرار اجرا شد. در هر جلسه، نمونه های خون قبل، بلافاصله بعد، یک ساعت بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت، به منظور اندازه گیری غلظت میوستاتین، گلوکز و انسولین پلاسما جمع آوری و مقاومت به انسولین محاسبه شد. براساس نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر 4×2، زمان فعالیت تأثیر غیر معنی داری بر غلظت میوستاتین پلاسما داشت. این در حالی است که غلظت میوستاتین پلاسما بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. زمان فعالیت تأثیر معنی داری بر غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. به طوری که، غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. تعامل جلسه و زمان تأثیر غیرمعنی داری بر غلظت میوستاتین و گلوکز پلاسما و تأثیر معنی داری بر غلظت انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. بنابراین، فعالیت مقاومتی دایره ای نمی تواند تأثیر قابل توجهی بر پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین داشته باشد.
مقایسه تاثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی با حجم یکسان بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن بود. ده مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن، 8/4±8/28 سال؛ شاخص توده بدن، 4/1±2/28 کیلوگرم بر متر مربع) سه جلسه فعالیت شامل 1) فعالیت استقامتی (E)، 2) فعالیت مقاومتی دایره ای و متعاقب آن فعالیت استقامتی (CRE)، 3) فعالیت مقاومتی هایپرتروفی و متعاقب آن فعالیت استقامتی (HRE) را به صورت تصادفی و با فاصله های یک هفته ای انجام دادند. فعالیت استقامتی شامل 30 دقیقه دوچرخه سواری با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. فعالیت مقاومتی دایره ای شامل 3 نوبت 14 تکراری با شدت 50 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه (1RM) برای شش حرکت با وزنه بود. پروتکل هایپرتروفی شامل 3 ست 10 تکراری با شدت 70% 1RM بود. گازهای تنفسی قبل، طی و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی برای محاسبه اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات جمع آوری شدند. نمونه های خونی سیاهرگی نیز قبل، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی گرفته شدند و برای تحلیل گلوکز، انسولین، اسید چرب آزاد، گلیسرول، مالونیل کوا و گلوت4 استفاده شدند. غلظت گلیسرول پلاسما، قبل از فعالیت استقامتی، طی و در دوره ریکاوری در جلسه CRE بیشتر از دو جلسه Eو HRE و در جلسه HRE بیشتر از جلسه E بود (001/0P<). غلظت گلوکز پلاسما طی فعالیت استقامتی در جلسه HRE کاهش بیشتری نسبت به جلسه CRE و E پیدا کرد (05/0P<). در دوره ریکاوری غلظت گلوکز پلاسما در جلسه E بیشتر از دو جلسه HRE و CHR، و در جلسه CRE بیشتر از جلسه HRE بود (05/0P<). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در جلسه E به صورت معناداری از دو جلسه CRE و HRE بیشتر بود (05/0P<). با این وجود، برای اکسیداسیون چربی، انسولین، گلوت4، مالونیل کوآ و اسیدچرب آزاد اختلاف معناداری بین سه جلسه وجود نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت مقاومتی دایره ای نسبت به فعالیت مقاومتی هایپرتروفی (با حجم یکسان)، موجب افزایش بیشتری در لیپولیز طی فعالیت استقامتی متعاقب آن می شود، اما بر سوخت چربی و کربوهیدرات تاثیرگذار نیست.
اثر فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب اکسایشی در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت مقاومتی بر پراکسیداسیون لیپید و آسیب DNA در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی بود. 8 کشتی گیر سالمند (سن 98/1 ± 75/59 سال، قد 08/7 ± 25/172 سانتی متر، وزن 6/14 ± 76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 9/1 ± 42/61 سال، قد 09/4 ± 14/173 سانتی متر، وزن 15/8 ± 71/79 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامه تمرین مقاومتی را که شامل: پرس پا، پرس سینه، باز کردن زانو، کشیدن میله لت، خم کردن زانو، جلو بازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. برای اندازه گیری شاخص های پراکسیداسیون لیپید (8-iso PGF2α) و آسیب DNA (8-OHdG)، نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای مقایسه بین گروه های ورزشکار و غیرورزشکار از آزمون t مستقل استفاده شد. پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنی-داری در پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) در هر دو گروه مشاهده شد. در 24 ساعت پس از تمرین مقدار شاخص ها کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت و به سطوح اولیه بازگشت. سالمندان غیرورزشکار به طور معنی داری پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) بیشتری پس از فعالیت مقاومتی داشتند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد فعالیت منظم و طولانی مدت کشتی منجر به بروز آسیب اکسایشی کمتری می شود و کشتی گیران سالمند فعال پس از فعالیت مقاومتی آسیب اکسایشی کمتری را تجربه می کنند.
تأثیر مصرف حاد کافئین بر پاسخ اکسایشی مردان والیبالیست متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف حاد کافئین بر شاخص های فشار اکسایشی مردان والیبالیست پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز انجام شد. 20 مرد والیبالیست (سن 10/1±20/21 سال، درصد چربی 78/2±75/10% و شاخص توده ی بدنی 99/0±95/22 کیلوگرم بر مجذور متر) به صورت تصادفی در دو گروه همگن شده (گروه مکمل کپسول کافئین و دارونما 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) قرار گرفتند. همه آزمودنی ها پس از دریافت مکمل یا دارونما در یک قرارداد فعالیت مقاومتی باوزنه (شامل 7 حرکت در 3 نوبت با80% یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات ظرفیت ضداکسایشی تام (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) سرم طی سه مرحله (قبل و 45 دقیقه بعد از مصرف مکمل و بلافاصله پس از قرارداد ورزشی) اندازه گیری شد. میانگین و انحراف استاندارد داده های طبیعی با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 5 درصد بررسی شدند. نتایج حاکی است که مصرف حاد کافئین تأثیر معنی داری بر سطوح TAC و MDA سرم در حالت پایه ندارد (05/0P≥). از طرفی، یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز باعث کاهش معنی دار TAC(05/0P≤) و افزایش معنی دار MDA گردید (05/0P≤). در حالی که، تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغییرهای اندازه گیری شده بلافاصله پس از انجام فعالیت مقاومتی بین گروه ها مشاهده نشد (05/0P≥). براساس یافته های حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف حاد کافئین در تحقیق حاضر توانایی لازم جهت افزایش TAC پایه را نداشته و هم چنین نمی تواند از تغییرات نامطلوب شاخص MDA سرمی به عنوان شاخص آسیب فشاراکسایشی ناشی از انجام یک جلسه فعالیت مقاومتی در مردان والیبالیست بکاهد.
تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی (استقامتی و مقاومتی) بر میزان توجه و عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز دانشجویان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً همة ما به نقش پررنگ فعالیت ورزشی در بسیاری از جنبه های زندگی روزمره و تا حدودی عملکردهای شناختی آگاهیم، ولی مسئله ای که اخیراً ذهن محققان را درگیر کرده، بررسی تأثیر انواع مختلف فعالیت های ورزشی بر عملکردهای شناختی و از طرف دیگر سازوکارهای واسطه ای این اثر است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی بر میزان توجه و عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز (BDNF) دانشجویان کم تحرک بود. به این منظور از میان دانشجویان دانشگاه تهران، 46 دانشجوی کم تحرک (میانگین سنی 8/1 ± 3/24)، براساس پیش آزمون استروپ در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل توزیع شدند و بعد از نمونه گیری خونی، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین استقامتی و مقاومتی مخصوص به خود، به مدت 5 هفته ادامه دادند. در پایان، آزمون استروپ و نمونه گیری خونی، به منظور حذف آثار موقت تمرین، حداقل 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کلوموگروف – اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها، از تی زوجی، تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی دانت و ضریب همبستگی پیرسون، در سطح معناداری 05/0 P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد پیشرفت معناداری در زمان پاسخ به آزمون استروپ در هر دو گروه استقامتی و مقاومتی رخ داده است، ولی بیان BDNF فقط در گروه استقامتی به صورت معناداری افزایش یافت (05/0 P<). در مورد هیچ یک از متغیرها، گروه کنترل پیشرفتی از خود نشان نداد (05/0 P>). همچنین نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین اثرگذاری دو فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی، بر زمان پاسخ به آزمون استروپ و همچنین بیان BDNF وجود نداشت (05/0 P<). همبستگی بین تغییرات زمان پاسخ به آزمون استروپ و بیان BDNF نیز از نظر آماری معنادار نبود (05/0 P>). به طور کلی یافته های این تحقیق نشان داد که فعالیت ورزشی می تواند به بهبود عملکردهای شناختی منجر شود، ولی در پاسخ به اینکه چه فعالیتی مثمرثمرتر است، تفاوت معناداری بین فعالیت استقامتی و مقاومتی مشاهده نشد.
تأثیر فعالیت ورزشی مقاومتی بر حافظه و عوامل نوروتروفیکی دانشجویان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد بسیاری از مطالعات انسانی و حیوانی وجود دارد، مبنی بر اینکه ورزش تأثیرات سودمندی بر سیستم عصبی مرکزی و شناخت دارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر فعالیت ورزشی مقاومتی بر حافظه و سازوکارهای احتمالی این اثر، یعنی عوامل نوروتروفیکی دانشجویان کم تحرک بود. بدین منظور 30 دانشجوی کم تحرک (میانگین سنی 6/1±8/23 سال)، به صورت تصادفی به دو گروه مقاومتی و کنترل تقسیم شدند، و بعد از نمونه گیری خونی و آزمون حافظه، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین مقاومتی، به مدت پنج هفته ادامه دادند. در پایان، آزمون حافظه و نمونه گیری خونی، به منظور حذف آثار موقت تمرین، حداقل 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس و ضریب همبستگی پیرسون، در سطح معناداری 05/0> P استفاده شد. نتایج نشان داد تمرین به پیشرفت معنادار نمره حافظه منجر شد (05/0>P)؛ هرچند میزان BDNF پیشرفت شایان توجهی در اثر تمرین داشت، بیان هیچ یک از عوامل نوروتروفیکی تحت تأثیر تمرین قرار نگرفت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد همبستگی بین تغییرات نمره حافظه و بیان هیچ یک از عوامل نوروتروفیکی از نظر آماری معنادار نبود (05/0>P). یافته های این تحقیق نشان داد فعالیت ورزشی می تواند به بهبود حافظه منجر شود.
پاسخ عوامل فیبرینولیتیک به انقباض های درون گرای هم تنش و هم جنبش در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر جهت بررسی پاسخ شاخص های فیبرینولیتیک به انواع مختلف انقباض های درون گرای هم تنش و هم-جنبش پس از فعالیت و دوره ریکاوری یک ساعته طراحی شد. ده مرد سالم (7/1±9/26 سال) دو جلسه فعالیت مقاومتی هم تنش و هم جنبش به فاصله یک هفته با شدت حدود 40% حداکثر گشتاور ارادی ایزومتریک (̊70MVIT) را بر روی عضلات چهار سر هر دو پا با استفاده از دستگاه بایودکس انجام دادند. نمونه های خون سیاهرگی (ml6) در قبل، بلافاصله بعد و انتهای یک ساعت ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری فعال کننده ی پلاسمینوژن بافتی (PA-t)، مهار کننده فعال کننده پلاسمینوژن-I(PAI-1)، D-dimer و غلظت لاکتات مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر (2جلسه ×3 زمان) تجزیه و تحلیل شدند. هر دو جلسه فعالیت بدون در نظر گرفتن نوع انقباض با افزایش معنادار PA-t، و لاکتات همراه بود (P<0.05). همچنین در پاسخ به دو نوع فعالیت، انقباض عضلانی درون گرای هم تنش موجب شد هم PA-t، و هم لاکتات در مقایسه با انقباض هم جنبش افزایش بیشتری داشته باشند (P<0.05). PAI-1 بدون در نظر گرفتن نوع انقباض پس از فعالیت تغییر معناداری نشان نداد (P>0.05) ، اما در دوره ریکاوری کاهش معناداری مشاهده شد (P<0.05)، و در کل نیز مقایسه دو نوع فعالیت تغییرات متفاوتی در پاسخ PAI-1 نشان نداند (P>0.05). در کل می توان گفت که نوع انقباض عضلانی (هم تنش یا هم جنبش) عامل موثری در پاسخ t-PA و لاکتات خون می باشد، در حالیکه پاسخ های PAI-1 و D-dimer به نوع انقباض عضلانی بستگی ندارند.
تأثیر فواصل استراحتی بین دوره های فعالیت مقاومتی بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسمایی و شاخص آسیب سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فواصل استراحتی بین دوره ها متعاقب دو فعالیت مقاومتی با حجم و شدت برابر بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما و آنزیم کراتین کیناز بود. به همین منظور 20 آزمودنی تمرین نکرده داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی دو دقیقه و دیگری فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی چهار دقیقه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار دوره انجام گرفت. نمونه گیری قبل از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله بعد از اتمام، 6، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان داد که هر دو فعالیت مقاومتی با فواصل استراحتی متفاوت موجب تغییر سطوح ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و تغییرات آنزیم کراتین کیناز شدند (05/0≥ P). با وجود این، بین دو گروه در هیچ کدام از مراحل اندازه گیری تفاوت معنا داری در CK و TAC دیده نشد (05/0< P). به طور کلی می توان گفت فاصله استراحتی بین دوره ها در فعالیت مقاومتی نمی تواند متغیر تأثیرگذار مهمی بر تغییرات ردوکس و نیز آسیب سلولی باشد و آنچه اهمیت بیشتری دارد، شدت فعالیت مقاومتی است.
تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار بود. به این منظور، 20 نفر از دانشجویان پسر رشته ی تربیت بدنی داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل یک مرحله تمرین دایره ای در 5 ایستگاه و هر ایستگاه شامل 3 نوبت بود که هر نوبت با 75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 تا 10 تکرار انجام شد. نمونه های خونی قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24 و 48 ساعت بعد از فعالیت، در حالت ناشتا جمع آوری شد. از پرسشنامه ادراک درد مک گیل برای تعیین کوفتگی عضلانی در زمان های قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24، 48 و 72 ساعت بعد از فعالیت و متناسب با برنامه تمرین برای عضلات چهارسر رانی، دلتوئید، سینه ای، سرینی و سه سر بازو استفاده شد. برای مقایسه تغییرات درون گروهی از تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی و برای مقایسه تغییرات بین گروهی از آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>α استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح سرمی شاخص های کراتین کیناز در گروه تجربی و در زمان های بلافاصله بعد از فعالیت (001/0p=) و 24 ساعت بعد از فعالیت (013/0p=) افزایش معناداری داشت. سطوح سرمی لاکتات دهیدروژناز در گروه تجربی و در بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشت (032/0p=). سطوح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله بعد از فعالیت (007/0p=)، 24 ساعت (016/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (035/0p=) افزایش معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد میزان درد ادراک شده کلی در گروه تجربی بلافاصله بعد از فعالیت (005/0p=)، 24 ساعت (005/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (006/0p=) افزایش معناداری را نشان داد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً یک وهله فعالیت مقاومتی با 75 درصد یک تکرار بیشینه باعث افزایش میزان سرمی شاخص های آسیب عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در دانشجویان پسر ورزشکار می شود. بنابراین پیشنهاد می شود در شروع اجرای برنامه تمرینی مقاومتی در ورزشکاران برای جلوگیری از کوفتگی عضلانی از شدت های کمتر از 75 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شود.
تأثیر مصرف حاد کافئین بر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز پلاسما پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس برخی شواهد مصرف کافئین قبل از فعالیت ورزشی بر آسیب عضلانی بدن اثر می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی مصرف 6 میلی گرم بر کیلوگرم کافئین متعاقب یک جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی بر کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) در مردان فعال بود. 20 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی (سن 25/1±22/21 سال، قد 88/6±13/175 سانتی متر، وزن 10/7±22/69 کیلوگرم و شاخص تودة بدن 21/2±21/22 کیلوگرم بر متر مکعب، به صورت تصادفی در دو گروه دارونما (10n=) و کافئین (10n=) تقسیم شدند و یک ساعت پیش از فعالیت مقاومتی به صورت دوسوکور کافئین یا دارونما دریافت کردند. فعالیت مقاومتی شامل یک مرحله تمرین دایره ای در 5 ایستگاه و هر ایستگاه شامل 3 نوبت بود که هر نوبت با 75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 تا 10 تکرار انجام گرفت. نمونه های خونی قبل از مصرف کافئین یا دارونما، بلافاصله پس از تمرین، 24 و 48 ساعت بعد از تمرین جمع آوری شد. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی موجب افزایش معنادار سطوح آنزیمی CK (013/0P=) و LDH (001/0P=) شد. اما این تغییرات بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0P≥). به نظر می رسد مصرف 6 میلی گرم بر کیلوگرم کافئین قبل از فعالیت مقاومتی نمی تواند موجب کاهش شاخص های آسیب عضلانی در خون شود.
پاسخ آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز نسبت به فاصله استراحتی بین ست ها طی فعالیت مقاومتی در مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز نسبت به فواصل استراحتی بین نوبت ها طی فعالیت مقاومتی بود. به همین منظور، تعداد 20 دانشجوی مرد تمرین نکرده ( با میانگین سنی6/1±5/22 سال، قد 4/3±174 سانتی متر و وزن 5/3±2/73 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی 90 ثانیه و 180 ثانیه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار نوبت انجام شد. همچنین، نمونه گیری پیش از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله پس از اتمام آن و در شش، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان می دهد آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز 24 ساعت پس از فعالیت در هر دو گروه افزایش معنا داری یافته و این افزایش تا 48 ساعت پس از فعالیت نسبت به استراحت تداوم داشته است(≤ 0.0001 P). بااین وجود ، در نوع فعالیت مقاومتی × زمان در کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز تفاوت معناداری بین دو فعالیت مقاومتی دیده نمی شود (P>0.05)؛ بنابراین، فاصله استراحتی بر تغییرات دو آنزیم مذکور تأثیری نداشته است. نتیجه گیری می شود که فاصله استراحتی بین نوبت ها در فعالیت مقاومت نمی تواند متغیر تأثیر گذار مهمی بر میزان آسیب سلولی باشد.
بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی در فواصل استراحتی مختلف پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان و در فواصل مختلف پس از فعالیت و همچنین با نگاه امکان تغییر وضعیت عضلات و بهبود سارکوپنیا انجام گرفت. 15 سالمند (میانگین سنی 5/4±32/63 سال، قد33/2±61/168سانتی متر و وزن 2/4±5/78 کیلوگرم) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه و در سه دوره هشت تکراری با شدت 80 درصد 1RM فعالیت با وزنه را انجام دادند. فاصله استراحتی بین دوره های هر فعالیت دو دقیقه و فاصله بین فعالیت ها سه دقیقه بود. تحلیل آماری داده ها با کمک آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD صورت گرفت (05/0P<). یافته ها نشان داد که سطوح IL-15 و آیریزین بلافاصله پس از جلسه آزمون افزایش معناداری دارد و 24 ساعت پس از جلسه آزمون نیز CRP و آیریزین به طور معناداری افزایش می یابد (05/0P<). 72 ساعت پس از زمان آزمون، فاکتورهای التهابی نسبت به پیش از فعالت افزایش معناداری نشان دادند (05/0P<)؛ بنابراین یک جلسه فعالیت مقاومتی می تواند سبب بالا رفتن سطوح برخی از این فاکتورها در سالمندان شود که ممکن است به عنوان عاملی تأثیرگذار در بهبود عملکرد عضلانی و به ویژه کنترل سارکوپنیا در این افراد عمل کند.
اثرات تمرین های مقاومتی حاد بر سطوح آدیپونکتین در مردان جوان و میانسال
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
20 - 13
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثر فعالیت حاد مقاومتی بر پاسخ آدیپونکتین در مردان جوان و میانسال بود. روش بررسی: بدین منظور 11 مرد جوان (30-20 سال) و 10 مرد میانسال (50-40 سال) در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی ها مدت 10 دقیقه استراحت غیرفعال داشتند. پس از 10 دقیقه استراحت، نمونه ی خونی اول گرفته شده و بعد از آن، در یک جلسه آزمون فعالیت مقاومتی حاد (اجرای 4 ست در 6 ایستگاه: پرس سینه، پرس پا، پشت پا، سرشانه با هالتر، جلو بازو، زیر بغل با دستگاه با شدت 60 درصد یک تکرار بیشینه) را اجرا کردند و بلافاصله بعد از فعالیت نمونه های خونی جهت اندازه گیری میزان غلظت سرمی آدیپونکتین گرفته شد. از آزمون t مستقل و وابسته جهت مقایسه میانگین گروه ها استفاده شد. تمامی تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و در سطح معنی داری 05/0> P انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت مقاومتی حاد اثر معناداری روی سطوح آدیپونکتین پس از فعالیت ورزشی نداشته است و بین پاسخ آدیپونکتین به فعالیت مقاومتی در دو گروه سنی مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0
پاسخ هورمون اورکسین و پروفایل چربی به شش ماه تمرین مقاومتی و بی تمرینی در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
93 - 112
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شش ماه تمرین مقاومتی و دو هفته بی تمرینی متعاقب آن، بر تغییرات اورکسین و چربی های خون در مردان چاق انجام شد. ۳۰ مرد غیرفعال (سن: ۷/۱ ± ۲۱سال، قد: ۵/۷ ± ۵/۱۷۵سانتی متر، وزن:۳۵/۵ ± ۷۵/۹۵ کیلوگرم) به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره شامل گروه تجربی (هفت حرکت، چهار ست هشت تکراری با شدت 80 درصد یک تکرار بیشینه، سه جلسه در هفته و به مدت شش ماه) و گروه کنترل قرار گرفتند. نمونه گیری در پیش آزمون، ۴۸ ساعت، هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته پس از تمرین های مقاومتی و به دنبال دو هفته بی تمرینی انجام شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که یک جلسه فعالیت بر متغیرهای پژوهش تأثیر نداشت. غ لظت پلاسمایی اورکسین (P = 0.005)، LDL (P = 0.004، P = 0.001، P = 0.001)، TG (P = 0.020، P = 0.012، P = 0.002) و وزن (P = 0.001، P = 0.001 ، P = 0.001) به ترتیب در مراحل هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته تمرین و TC(P = 0.025، P = 0.002) پس از ۱۶ و ۲۴ هفته فعالیت در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کمتر بود.HDL پس از هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته فعالیت در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود (P = 0.001). دو هفته بی تمرینی باعث افزایش معنادار وزن (P = 0.014)، LDL (P = 0.002)، TG (P = 0.006) و کاهش معنادار HDL (P = 0.001) در مقایسه با آخرین جلسه فعالیت شد، اما هنوز از مقدار اولیه بهتر بود. درمجموع، انجام دادن فعالیت مقاومتی علاوه بر تأثیر بر هورمون اورکسین باعث بهبود وزن و نیمرخ چربی در مردان چاق شد و متناسب با طول دوره تمرینی، سازگاری ها محسوس تر بود؛ هرچند این سازگاری ها با بی تمرینی تضعیف شدند.
تأثیر دو نوع فعالیت مقاومتی حاد با شدت و حجم بالا برگیرنده α2bβ3، و شاخص های عملکرد و فعالیت پلاکتی در افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵
151-170
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر دو نوع فعالیت مقاومتی با حجم بالا (HV) و شدت بالا (HI) بر شاخص های فعالیت و عملکرد پلاکتی بود. ده فرد آشنا به تمرینات مقاومتی (6 زن و 4 مرد، سن 5±28 سال، وزن 7/10±1/67 کیلوگرم، قد 9±168 سانتیمتر)، دو جلسه فعالیت مقاومتی HV و HI شامل 5 حرکت را اجرا نمودند. در پروتکل HV هر حرکت در 4 ست 12- 10 تکراری با وزنه معادل 70 درصد 1RM با فواصل استراحتی یک دقیقه ای بین حرکات و ست ها و در پروتکل HI هر حرکت در 4 ست 5- 3 تکراری با وزنه معادل 90 درصد 1RM با فواصل استراحتی سه دقیقه ای بین حرکات و ست ها انجام شد. نمونههای خونی قبل، بلافاصله پس از فعالیت و بعد از ۳۰ دقیقه ریکاوری، به منظور اندازهگیری MPV، PLT، PDW، PAC1، CD41a (GPIbα)، CD42b (GPIIbIIa) و CD62p از ورید بازویی گرفته شد. داده ها با استفاده داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر دوطرفه تحلیل شدند. افزایش معنی دار سطوح لاکتات خون، PLT و PDW به دنبال پروتکل HI بیشتر از پروتکل HV بود (p<0.05). تحلیل آماری داده ها کاهش معنی دار CD41a (گیرنده α2bβ3) و CD42b و افزایش معنی دار PAC1 و CD62p را متعاقب فعالیت مقاومتی نشان داد (p<0.05). این تغییرات برای CD41a، CD62p و PAC1 متعاقب پروتکل HI به طور معنی داری بیشتر از پروتکل HV بود (p<0.05). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که گیرنده α2bβ3، متغیرهای فعالیت و عملکرد پلاکتی به دنبال فعالیت مقاومتی تغییر می کنند و تغییرات این متغیرها بیشتر تحت تاثیر شدت فعالیت مقاومتی است تا حجم.
اثرمکمل یاری کوتاه مدت چای سبز بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت های متوسط و بالا در مردان کشتی گیر تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان اثرگذار بر کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت مقاومتی معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره چای سبز بر شاخص های منتخب اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با دو نوع شدت متوسط و بالا در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق : تعداد 11 مرد کشتی گیر تمرین کرده با وزنه در یک طرح متقاطع دوسوکور کنترل شده با دارونما شامل چهار دوره مکمل یاری یک هفته ای با دارونما یا عصاره چای سبز با دوز مصرفی روزانه 900 میلی گرم شرکت کردند. آزمودنی ها دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت متوسط و دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت بالا را پس از مصرف مکمل و یا دارونما انجام دادند که این وهله ها توسط دوره های دو هفته ای پاکسازی از هم جدا شدند. وهله های فعالیت مقاومتی با شدت بالا شامل شش حرکت در شش ست و چهار تکرار با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه، و وهله های فعالیت مقاومتی با شدت متوسط شامل شش حرکت در سه ست و ده تکرار با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. پیش و پس از وهله های فعالیت مقاومتی برای اندازه گیری شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی خونگیری صورت می گرفت. با توجه به توزیع غیرطبیعی داده ها، برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کروسکال والیس استفاده و سطح معنی داری کم تر از 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها : هیچ گونه تفاوت معنی داری بین استفاده از مکمل یا دارونما، چه در فعالیت مقاومتی با شدت بالا و چه با شدت متوسط، برای متغیرهای مالون دی آلدئید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و آنزیم سوپراکساید دیسموتاز دیده نشد. نتیجه گیری : یک هفته مصرف مکمل چای سبز اثر معنی داری بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت متوسط یا بالا در مردان کشتی گیر ندارد.