عادل دنیایی

عادل دنیایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

رابطه بین پاسخ سختی شریانی متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت ورزشی با سطوح پایه لیپوپروتیین کلسترول کم چگال مردان و زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزش استقامتی گلوکز سختی شریانی شاخص CAVI لیپوپروتئین کلسترول کم چگال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۷
زمینه و هد ف: با توجه به همبستگی بین مشکلات عروقی با لیپوپروتئین کلسترول کم چگال (LDL)، هد ف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین سطح پایه LDL با شاخص های سختی شریانی شامل شاخص عروقی قلبی- مچ پایی (CAVI) و شاخص مچ پایی بازویی (ABI)، د ر حالت پایه و متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت ورزشی بود . روش تحقیق: این پژوهش به صورت مد اخله ای و کارآزمایی بر روی 82 آزمود نی غیرفعال (40 زن و 42 مرد ) د ر رد ه سنی ۲۰ تا ۴۵ سال از شهرستان شاهرود انجام گرفت. بعد از ۱۲ ساعت ناشتایی، میزان LDL آزمود نی ها اند ازه گیری شد . سپس اند ازه گیری شاخص های ترکیب بد ن و سختی شریانی (CAVI و ABI) د ر حالت پایه صورت گرفت. د ر اد امه، پروتکل فعالیت ورزشی مشتمل بر 30 د قیقه فعالیت حاد استقامتی با ۶۵ د رصد حد اکثر ضربان قلب ذخیره بر روی نوار گرد ان انجام شد . پس از 30 د قیقه از اتمام فعالیت، ۷۵ گرم گلوکز محلول د ر ۲۲۵ میلی لیتر آب، مصرف گرد ید و به د نبال آن، 60 د قیقه استراحت غیر فعال صورت گرفت. د ر انتها، سختی شریانی مجد د اند ازه گیری شد . تجزیه و تحلیل د اد ه ها با استفاد ه از روش رگرسیون خطی و آزمون t همبسته د ر سطح معنی د اری 0/05≥p صورت گرفت. یافته ها: بین سطوح LDL و سطوح پایه شاخص CAVI د ر هر د و گروه زنان و مرد ان، رابطه معنی د اری وجود ند اشت (0/05>p). ولی بین سطح پایه LDL و تغییرات شاخص CAVI (تغییرات مرحله د وم اند ازه گیری پس از مد اخله به نسبت سطوح استراحت) د ر هر د و گروه زنان و مرد ان، همبستگی معنی د اری مشاهد ه شد (0/001=p). از طرف د یگر، تغییرات شاخص ABI (تغییرات مرحله د وم اند ازه گیری پس از مد اخله به نسبت سطوح استراحت) فقط با LDL مرد ان همبستگی معنی د اری د اشت (0/01=p). نتیجه گیری: سطح پایه LDL می تواند یک پیش بینی کنند ه وابسته به جنسیت، د ر پاسخ سختی شریانی به فعالیت بد نی و مصرف گلوکز باشد . 
۲.

تاثیر فعالیت های شدید بی هوازی بر برخی شاخص های آسیب سلولی و گلوتاتیون سرم، در کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب سلولی گلوتاتیون فعالیت شدید مکرر کشتی گیر نخبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه و هدف: فعالیت و تمرین شدید موجب افزایش تولید رادیکال های آزاد و ایجاد آسیب های سلولی در ورزشکاران می شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی شاخص های آسیب سلولی و گلوتاتیون سرم، پس از فعالیت های شدید مکرر در کشتی گیران نخبه بود. مواد و روش ها: بدین منظور 15 نفر از کشتی گیران جوان شهر تهران با میانگین سن (3±22سال) و شاخص توده بدن (3±24کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. در این تحقیق قبل از انجام کلیه ی مراحل آزمون (۴ مرحله فعالیت شدید با فاصله ۱۵ دقیقه استراحت فعال وهر مرحله شامل ۳ آزمون وینگیت پا و ۳ آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال ۱ دقیقه ای بین هر آزمون) و پس از اتمام کل ۴ مرحله آزمون و نیز پس از یک ساعت بازگشت به حالت اولیه از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر نشان داد که بطور کلی فعالیت باعث افزایش معنی دار لاکتات دهیدروژناز در بعد از فعالیت شده است (0.03=P) ولی این افزایش در کراتین کیناز سرم معنی دار نبود (0.08=P)، همچنین نتایج نشان داد که فعالیت باعث کاهش گلوتاتیون سرم در بعد از فعالیت و دوره ریکاوری شده هرچند که این کاهش معنی دار نمی باشد (0.12=P). بحث و نتیجه گیری: این داده ها پیشنهاد می کنند که فعالیت های شدید بی هوازی می تواند برخی از شاخص های آسیب سلولی (لاکتات دهیدروژناز) را افزایش دهد ولی در خصوص اثر بر سطوح گلوتاتیون سرم تحقیق بیشتر مورد نیاز است. لذا به نظر می رسد ورزشکاران درگیر در رشته کشتی نیز در معرض آسیب های رادیکال های آزاد هستند و می بایست بدنبال راهکارهایی برای کاهش این عوامل مخرب باشند.
۳.

مقایسه تأثیر تمرین های استقامتی و مقاومتی بر بیان ژن های وابسته به پیری در بافت احشایی موش های صحرایی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژن های وابسته به پیری تمرین استقامتی تمرین مقاومتی موش های صحرایی چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۱
زمینه: تنظیم مثبت نشانگرهای مرتبط با پیری در بافت چربی، اختلال در بافت چربی را به همراه دارد. به نظر می رسد فعالیت ورزشی، در بیان ژن های مرتبط با پیری اثرگذار است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر بیان ژن های مرتبط با پیری در بافت چربی احشایی موش های صحرایی چاق می باشد. روش پژوهش: در این پژوهش تجربی، 24 سر رت نر چاق، به سه گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته به فعالیت پرداختند. تمرین گروه استقامتی، شامل دویدن بر تردمیل به صورت مداوم و تمرین گروه مقاومتی شامل، بالا رفتن از نردبان مقاومتی بود. در همین زمان، گروه کنترل هیچگونه تمرینی نداشت. میزان بیان ژن های P53 ، P16وIL-6 در بافت احشایی موش های صحرایی چاق اندازه گیری شد و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری ۰۵/۰ ارزیابی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر بیان ژن های P53 ، P16وIL-6 ، در گروه های تمرین استقامتی (001/0= p،006/0=p، 001/0=p) و تمرین مقاومتی (001/0= p،038/0=p، 001/0=p) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. همچنین تفاوت معنی داری در میزان بیان ژن ها، بین گروه های تمرینی مشاهده نشد (439/0= p، 584/0= p،300/0=p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر به نظر می رسد، تمرین استقامتی و مقاومتی در کاهش بیان ژن های مرتبط با پیری نقش دارند؛ که این اثرگذاری در تمرینات استقامتی و مقاومتی تفاوتی نداشت.
۴.

بررسی تأثیر 12 هفته تمرینات مقاومتی+استقامتی بر سطوح خشم، شادکامی و اضطراب زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب تمرین ترکیبی خشم دیابت نوع 2 شادکامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
مقدمه: اختلالات روان شناختی در بین جمعیت مبتلا به دیابت شیوع بسیاری دارند. هدف این تحقیق بررسی اثر 12هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: 37 زن مبتلا به دیابت نوع دو به شکل تصادفی در دو گروه تمرین (18نفر، سن: 6/3 ± 60/6 سال، شاخص توده بدن: 1/3± 30/2 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 15/1 ± 161/4 میلی گرم/دسی لیتر) و کنترل (19نفر، سن: 6/4 ± 60/6 سال، شاخص توده بدن: 1/2± 29/9 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 16/1 ± 169/1 میلی گرم/دسی لیتر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 20 دقیقه تمرین هوازی با 50-75 درصد ضربان قلب ذخیره و همچنین 40 دقیقه تمرین مقاومتی با 50-75 درصد RM1، سه جلسه در هفته به مدت 12 هفته بود. پرسشنامه های STAXI-2، PSWQ و شادکامی آکسفورد قبل و 48 ساعت بعد از مداخله تمرین تکمیل شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف، تی زوجی و تحلیل کوواریانس واریانس در سطح معنا داری 0/05 >P تجزیه وتحلیل قشد. یافته ها : نتایج نشان داد پس از مداخله تمرین سطوح خشم (0/001) و نگرانی (0/001) آزمودنی ها کاهش و سطوح شادکامی (001/0) آنها افزایش معناداری هم نسبت به پیش آزمون و هم در مقایسه با گروه کنترل، داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد 12هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی + هوازی) برای بهبود اختلالات مربوط به خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع2 مناسب باشد و بتواند به این افراد در مدیریت این بیماری و عوارض مربوطه کمک کند.
۵.

ارتباط پاسخ سختی شریانی متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت بدنی با سطوح پایه ویتامین D در زنان و مردان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سختی شریانی ویتامین D گلوکز فعالیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۰
کمبود ویتامین D با بسیاری از اختلالات عروقی ارتباط دارد؛ همچنین به دلیل وابسته بودن پاسخ های سختی شریانی به فعالیت بدنی و تغذیه، هدف بررسی ارتباط پاسخ سختی شریانی، متعاقب فعالیت استقامتی و مصرف گلوکز با سطوح پایه ویتامین D در زنان و مردان غیرفعال بود. تحقیق از نوع مداخله ای و کارآزمایی بود و نمونه آماری را 88 نفر مرد و زن غیرفعال با دامنه سنی 20 تا 45 سال تشکیل دادند. سختی شریانی به وسیله دستگاه VaSera-VS-2000 اندازه گیری شد همچنین ویتامین D خون و ترکیب بدن نیز مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس آزمودنی ها 30 دقیقه با 65% حداکثر ضربان قلب فعالیت و پس از 30 دقیقه از اتمام فعالیت مقدار 75 گرم گلوکز مصرف کردند و 60 دقیقه پس از اتمام مصرف گلوکز نیز سختی شریانی دوباره اندازه گیری شد، همچنین قند خون در طی چهار مرحله اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری (0.05≥P) استفاده شد . بین سطوح پایه ویتامین D و تغییرات شاخص CAVI (Cardio-ankle vascular index) به فعالیت بدنی و مصرف گلوکز در زنان ارتباط منفی و معنی دار (0.01=P) و (559/0 R= ) و در مردان ارتباط مثبت و معنی داری (0.05=P) و (413/0R= ) وجود دارد. همچنین آزمون تحلیل واریانس مکرر با کواریانت قرار دادن مقادیر پایه ویتامین D در دو مرحله اندازه گیری شاخص CAVI در هر دو گروه زنان و مردان کاهش معنی دار نشان داد(0.05≥P) به نظر می رسد سطوح پایه ویتامین D در پاسخ عروقی به فعالیت بدنی و مصرف گلوکز می تواند موثر باشد و عامل جنسیت نیز در نوع پاسخ افراد موثر است، با توجه به تحقیقات بسیارکم، نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه ضروری است. نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.
۶.

تأثیر شدت های مختلف فعالیت هوازی قبل از مصرف گلوگز، بر شاخص عروقی قلبی – مچ پایی متعاقب آن، در زنان فعال و غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۷
زمینه و هدف : تغذیه نامناسب و افزایش رفتارهای غیرفعال، خطر بیماری های مزمن از جمله بیماری های قلبی- عروقی، فشارخون، سختی شریانی و دیابت را افزایش می دهد؛ در حالی که فعالیت بدنی می تواند در تعدیل این شرایط نقش داشته باشد. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر شدت های مختلف فعالیت هوازی قبل از مصرف گلوگز، بر شاخص عروقی قلبی – مچ پایی (CAVI) متعاقب آن، در زنان فعال و غیر فعال بود. روش تحقیق : تحقیق از نوع نیمه تجربی و شرکت کنندگان را  27 نفر زن، شامل 15 بازیکن فوتسال در گروه فعال و 12 دانشجوی غیرتربیت بدنی در گروه غیر فعال در دامنه سنی 18 تا 35 سال؛ تشکیل می دادند. هر گروه طی سه روز مجزا (دویدن با یکی از شدت های 25، 65 و 85 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره) به صورت متقاطع در تحقیق شرکت کردند. در هر جلسه ابتدا CAVI اندازه گیری شد. در مرحله بعد دویدن بر روی نوارگردان (با یکی از سه شدت انتخابی) اجرا شد و پس از گذشت 15دقیقه، مقدار 75 گرم گلوکز مصرف گردید. با سپری شدن 15 و 45 دقیقه پس از مصرف گلوکز، مرحله دوم و سوم اندازه گیری CAVI انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر  و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافته ها : هرچند در ابتدای هر سه جلسه، CAVI  گروه غیرفعال بالاتر بود؛ مصرف گلوکز متعاقب اجرای فعالیت با دو شدت 25 درصد (0/005=p) و 65 درصد (0/01=p) حداکثر ضربان قلب ذخیره، موجب تغییر معنی دار CAVI درگروه فعال به نسبت گروه غیرفعال شد؛ بدان معنی که کاهش CAVI متعاقب این دو فعالیت و مصرف گلوکز در گروه فعال رخ داد. نتیجه گیری : به نظر می رسد پاسخ دهی سختی شریانی زنان فعال و غیرفعال به مصرف گلوکز پس از فعالیت بدنی، به ویژه در شدت های پایین، از الگوی متفاوتی پیروی می کند.
۷.

تأثیر حاد مکمل ال-آرژنین بر سوخت و ساز چربی و کربوهیدرات قبل، حین و بعد از فعالیت استقامتی در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ال آرژنین اکسیداسیون کربوهیدرات اکسیداسیون چربی عملکرد ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
مقدمه: ال-آرژنین اسید آمینه ای نیمه ضروری است که می تواند بر برخی پاسخ های فیزیولوژیک از جمله سنتز پروتئین، سوخت وساز کربوهیدرات و چربی اثر بگذارد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر حاد مکمل ال-آرژنین بر سوخت وساز چربی و کربوهیدرات پیش، حین و پس از فعالیت استقامتی در ورزشکاران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح تک گروهی، به صورت متقاطع و یک سوکور بود که در فوتبالیست های 16 تا 20 ساله پسر شهر شاهرود انجام گرفت. مدل تحقیق از نوع سری های زمانی (شامل دو سری زمانی مصرف ال- آرژنین یا دارونما با فاصله دو هفته) با اندازه گیری مکرر بود؛ به این شکل که در روز آزمون پس از تست وزن و قد، اولین مرحله خون گیری انجام گرفت و تست گاز آنالیزور در حالت استراحت انجام گرفت، سپس آزمودنی ها شش گرم ال-آرژنین به همراه 400 میلی لیتر آب یا دارونما مصرف کردند و ۴۵ دقیقه پس از آن دومین مرحله خون گیری انجام گرفت و تست بروس روی تردمیل به عمل آمد. بلافاصله پس از اتمام آزمون، سومین مرحله خون گیری صورت پذیرفت و پس از 30 دقیقه استراحت، آزمودنی ها در آخرین مرحله خون گیری شرکت کردند. داده ها مربوط به نمونه های خون و گازهای تنفسی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و با استفاده از آزمون بو نفرونی بررسی شدند. یافته ها: مصرف حاد مکمل ال-آرژنین سبب کاهش حداکثر اکسیداسیون چربی، افزایش حداکثر اکسیداسیون کربوهیدرات و نسبت تبادل تنفسی پس از فعالیت ورزشی پیش رونده شد (001/0P=). افزون بر این مصرف حاد مکمل افزایش غلظت گلوکز (001/0P=) و گلیسرول خون (02/0P=) را به همراه داشت. نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق مصرف حاد مکمل ال- آرژنین سبب افزایش عملکرد استقامتی و تغییر در سوخت وساز هنگام فعالیت در ورزشکاران شد.
۸.

تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر برخی فاکتورهای اندوتلیال عروق و متابولیسم گلوکز در زنان یائسه دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت نیتریک اکساید اندوتلین تمرین ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۸
مقدمه و هدف: تحقیقات بسیار اندکی در زمینه تأثیر ورزش بر مسیرهای احتمالی موثر در بهبود فشارخون در بیماران دیابتی انجام شده است، بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر اندوتلین-1، نیتریک اکساید، متابولیسم گلوکز و فشارخون زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: 28 نفر زن یائسه دیابتی به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (15 نفر) با توده بدن 3±31.7 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 13±177 میلی گرم بر دسی لیتر و گروه کنترل (13 نفر) با توده بدن 3±29.8 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 10±161 میلی گرم بر دسی لیتر تقسیم شدند. تمرینات شامل 3 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت 70-60 درصد حداکثر ضربان قلب و تمرین مقاومتی با شدتی معادل 60 درصد یک تکرار بیشینه، به مدت 8 هفته برنامه ریزی شد. نمونه های خون قبل و پس از دوره تمرین در حالت ناشتا جهت اندازه گیری متغیرها گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و آنالیز کوواریانس در سطح معنی داری 0.05>P آنالیز شدند.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد تغییر معنی داری در انسولین، مقاومت به انسولین، فشارخون دیاستول، حداکثر اکسیژن مصرفی و اندوتلین-1 در گروه تمرین ترکیبی مشاهده نشد. سطوح قند خون و فشار خون سیستول در گروه تمرین به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (0.05>P). علاوه بر این، نتایج نشان داد نیتریک اکساید در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین، تفاوت بین گروهی معنی داری برای متغیرهای سطوح قند خون، فشار خون سیستول، اندوتلین-1 و نیتریک اکساید مشاهده شد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: نظر می رسد تمرینات ترکیبی می تواند با اثرگذاری بر عوامل موثر بر کمپلیانس عروقی همچون اندوتلین-1و نیتریک اکساید و متابولیسم گلوکز باعث کاهش فشارخون در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شود.
۹.

تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل جینسینگ بر توان هوازی و بی هوازی دانشجویان مرد غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه و هدف : هدف از تحقیق حاضر بررسی شش هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل جینسینگ (آسیایی) بر توان هوازی و بی هوازی دانشجویان مرد غیرفعال دانشگاه شاهرود بود. روش تحقیق : بدین منظور 50 دانشجو با میانگین سنی 2 ± 19 سال و شاخص توده بدن 3 ± 22 کیلو گرم داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به چهار گروه شامل گروه مکمل + تمرین ( 13 نفر)، گروه دارونما + تمرین (13 نفر)، گروه مکمل(12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت شش هفته، سه جلسه در هفته و طبق برنامه مدون به تمرین پرداختند. قبل و بعد از برنامه تمرین و مکمل دهی، آزمون هوازی بروس، آزمون ب یهوازی وینگیت و ارزیابی ترکیب بدن به عمل آمد. به منظور بررسی طبیعی بودن توزیع داد ه ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف و برای استخراج نتایج، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(4×2) و t  وابسته در سطح معنی داری 05/ p< 0 استفاده شد. یافته ها : اوج توان بی هوازی (02/ p =0 ) و حداکثر توان هوازی ( p =0/001) در سه گروه تجربی (مداخله) به طور معنی دار بهبود پیدا کرد، در حالی که میانگین توان بی هوازی( p =0/12)، حداقل توان بی هوازی (09/ p =0) و شاخص خستگی بین چهار گروه تفاوت معنی داری (32/ p =0) نداشت. نتیجه گیری : در مقایسه با تمرین مقاومتی تنها، تمرین مقاومتی همراه با مکمل جینسینگ نقش بیشتری در بهبود توان هوازی و بی هوازی افراد غیر فعال دارد.
۱۰.

مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی کشتی گیران نخبه در فعالیت های شدید مکرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد بی هوازی کراتین ریبوز فعالیت شدید مکرر کشتی گیر نخبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی (اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی) پس از فعالیت های شدید مکرر در کشتی گیران نخبه بود. بدین منظور ١٠نفر از کشتی گیران نخبه شهر تهران با میانگین سن (3± 22سال) و شاخص توده بدن (3 ± 23کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق از نوع نیمه تجربی و به صورت دوسوکور متقاطع انجام شد. در این تحقیق آزمودنی ها در سه جلسه، 4 مرحله فعالیت شدید را با فاصله ١٥دقیقه استراحت غیرفعال انجام دادند. هر مرحله شامل ٣ آزمون وینگیت پا و ٣ آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال١دقیقه ای بین هر آزمون بود. یک ساعت قبل از انجام کلیه ی مراحل آزمون و پس از پایان مرحله ی دوم آزمون، آزمودنی ها مکمل ریبوز یا کراتین (به میزان ١/. گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا دارونما (طعم دهنده بی اثر آسپارتان) را مصرف کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مکرر (4×3) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، اوج توان بی هوازی و میانگین توان بی هوازی به مصرف مکمل ریبوز و نیز مصرف مکمل کراتین وابسته می باشد (05/ 0>P)؛ از طرفی نتایج حاکی از عدم تفاوت در شاخص خستگی بین جلسه کراتین، ریبوز و دارونما در تحقیق بود (05 /0). به طور کلی به نظر می رسد مصرف حاد مکمل ریبوز و کراتین هر کدام به تنهایی می توانند عملکرد بی هوازی را در فعالیت های شدید تکراری (همانند فعالیت مورد استفاده در تحقیق حاضر) بهبود بخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان