مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
دختران ورزشکار
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق، تعیین تاثیر مراحل دوره ماهانه و فعالیت هوازی شدید روی هموستئین پلاسمایی و hs-CRP سرمی در دختران ورزشکار بود. به این منظور 9 دختر ورزشکار سالم با 8 سال سابقه فعالیت باشگاهی و دوره ماهانه منظم انتخاب شدند. این افراد دو قرارداد تمرینی بروس را در مراحل اواسط فولیکولی و لوتئینی تا حد واماندگی انجام دادند و نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد. به منظور بررسی تغییرات دو شاخص طی دو مرحله دوره ماهانه از آزمون واریانس یک راهه با اندازه گیری های مکرر استفاده شد (سطح معنی داری 05/0). مقادیر پایه و افزایش متعاقب فعالیت هموسیستئین و hs-CRP در مرحله فولیکولی بیشتر از مرحله لوتئینی بود که با افزایش استروژن در این مرحله همسو بود. تنها افزایش پس از فعالیت هموسیستئین در اواسط فولیکولی معنی دار بود. نتایج نشان داد افزایش استروژن در اواسط لوتئینی موجب کاهش هموسیستئین و hs-CRP می شود که حاکی از نقش محافظتی این هورمون در مقابل شاخص های پیشگوی بیماری قلبی – عروقی است.
تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زا بر توان بی هوازی دانشجویان دختر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوشیدنیهای ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده میشوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژیزا بر توان بیهوازی دانشجویان دختر ورزشکار بود.
روش: در این مطالعهی دو سوکور، 12 دانشجوی دختر ورزشکار دانشگاه تهران(0/75±21/1 سال، 5/9±56/9 کیلوگرم، 4/59±167 سانتیمتر; انحراف استاندارد ± میانگین) به صورت داوطلبانه، طی 4 جلسه (بدون نوشیدنی، دارونما، نوشیدنی شارک و جینس) در آزمون بیهوازی رست شرکت کردند. توانهای بیهوازی اوج، حداقل، میانگین و شاخص خستگی محاسبه شدند. داده ها جمعآوری شده با استفاده از آزمون آماری اندازه گیریهای مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: هیچ تفاوت معنیداری بین توان بیهوازی اوج (0/557=p)، حداقل (0/132=p) ، میانگین (0/853 =p)، و شاخص خستگی (0/13=p)طی 4 مرحله آزمون رست مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بر اساس دادههای مطالعهی حاضر، به نظر میرسد مصرف نوشیدنیهای انرژیزای شارک و جینس نمیتواند موجب بهبود توانهای بیهوازی و کاهش خستگی دختران ورزشکار هنگام اجرای آزمون رست شوند.
مطالعه جامعه شناختی سبک های زندگی بهنجار و نابهنجار دختران: مطالعه موردی دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی وضعیت سبک زندگی دختران ورزشکار با توجه به ویژگی بهنجار یا نابهنجار بودن است. روش این پژوهش بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمی است و از روش پیمایش در این مطالعه بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل تمامی دختران ورزشکار حاضر در دهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی کشور در شهرکرد می باشد که از میان آن ها، 355 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss 18 و با بهره گیری از آزمون کای اسکوئر انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 6/51 درصد از دختران ورزشکار در مولفه گرایش به پوشش خاص، 5/7 درصد در مدیریت بدن، 3/54 درصد در مصرف رسانه ای، 6/42 درصد در چگونگی گذراندن اوقات فراغت و 6/46 درصد در مولفه مصرف موسیقی، وضعیت نابهنجاری دارند. در مجموع 8/40 درصد از دختران ورزشکار سبک زندگی نابهنجاری دارند. هم چنین، نتایج نشان دادند که بین متغیرهای رشته ورزشی و نوع مشارکت ورزشی با سبک زندگی دختران ورزشکار رابطه ای معنادار وجود نداشت، اما رابطه معناداری بین میزان سابقه ورزشی و سبک زندگی مشاهده گردید؛ بدین معنا که هرچه سابقه ورزشی دختران ورزشکار بیشتر شود، بر میزان سبک زندگی نابهنجار آن ها نیز افزوده می شود.
اثر دو پروتکل متفاوت تقویت پس از فعال سازی (با و بدون انسداد عروق) بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار عضو تیم های منتخب دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
543 - 555
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر دو پروتکل متفاوت تقویت پس از فعال سازی بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار بود. روش شناسی: دوازده دانشجوی دختر در یک طرح متقاطع تصادفی در چهار گروه کنترل (اجرای آزمون وینگیت پس از گرم کردن معمولی و سنتی)، تجربی یک (اجرای آزمون وینگیت بعد از سه ست حرکت اسکات با هشتاد درصد یک تکرار بیشینه)، تجربی دو (اجرای آزمون وینگیت بعد از سه ست حرکت اسکات با بیست درصد یک تکرار بیشینه همراه با انسداد عروق) و تجربی سه (اجرای آزمون وینگیت پس از گرم کردن معمولی، انسداد عروق به تنهایی) قرار گرفتند. جهت اندازه گیری قدرت از آزمون یک تکرار بیشینه در حرکت اسکات استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، بین اوج توان، میانگین توان و حداقل توان در چهار حالت مختلف (تجربی یک، تجربی دو، تجربی سه و کنترل) تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P >). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که اجرای سه ست حرکت اسکات (با یا بدون انسداد عروق) تاثیری بر برون ده توان بی هوازی در دختران ورزشکار ندارد. احتمالاً پیش فعال سازی قبل از حرکات توانی باید با شدت یا با فاصله استراحت بیشتر صورت پذیرد.
تاثیر تمرینات مایندفولنس بر اضطراب و سرسختی ذهنی بدنی دختران ورزشکار 19تا 25 سال
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 101
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش تاثیر تمرینات مایندفولنس بر اضطراب و سرسختی ذهنی بدنی دختران ورزشکار 19تا 25 سال بود. روش شناسی : روش استفاده شده در این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی و همچنین با توجه به طول زمان اجرای تحقیق از نوع مقطعی و به لحاظ استفاده از نتایج بدست آمده، کاربردی بود. طرح تحقیق به صورت مراحل پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه تجربی (تمرین ذهن آگاهی) و یک گروه کنترل بود. بدین منظور، از ورزشکاران زن سطح شهرستان خرم آباد 40 نفر به صورت داوطلب انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب حالتی رقابتی و سرسختی ذهنی را تکمیل نمودند. مداخله شامل 6 جلسه 90 دقیقه ای تمرینات مایند فولنس برای گروه آزمایش بود. گروه کنترل به فعالیت های معمول خود می پرداخت. بعد از اتمام مداخله، شرکت کنندگان مجددا اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. نتایج : داده ها به روش آزمون کوواریانس تحلیل شد نتایج این مطالعه نشان داد که تمرینات ذهن اگاهی بر اضطراب رقابتی (001/0=p) و استحکام ذهنی (001/0=p) ورزشکاران دختر تاثیر معنی داری دارد. نتیجه گیری : بطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مداخله ذهن آگاهی باعث افزایش استحکام ذهنی و در مقابل کاهش اضطراب رقابتی دختران ورزشکار گردید.
بررسی وضعیت بلوغ در دختران ورزشکار و غیروزشکار 9 تا 12 سال شهرستان اهواز
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
175 - 180
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بی تردید تغییرات هورمونی بلوغ به طور چشم گیری بر پاسخ های فیزیولوژی به فعالیت ورزشی و عملکرد بدنی جوانان تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت بلوغ در دختران ورزشکار و غیروزشکار 9 تا 12 سال شهرستان اهواز بود. روش شناسی: به همین منظور تعداد 80 نفر دختر شاغل در رشته ژیمناستیک، 125 نفر از رشته شنا به عنوان ورزشکار و تعداد 50 نفر بدون سابقه ورزشی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه در این پژوهش شرکت کردند. برای بررسی وضعیت بلوغ شرکت کنندگان از طریق نمونه گیری خونی ناشتایی هورمون های LH و FSH در آزمایشگاه موردبررسی قرار گرفتند همچنین جهت بررسی داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح معنی داری 05/0 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میزان هورمون FSH (640/0 F= و 726/0 P=) و LH (640/0 F= و 726/0 P=) دختران ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به لحاظ شاخص های هورمونی بلوغ، رشته های ورزشی ژیمناستیک و شنا باعث تقدم و یا تأخیر در بلوغ نمی شوند و برخی از تغییرات نابهنگام بلوغ ممکن است ناشی از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، تغذیه و شرایط خانوادگی باشد.
مصرف رسانه ای و اوقات فراغت به مثابه مؤلفه بنیادین سبک زندگی دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مقاله حاضر این است که رابطه بین مصرف انواع رسانه (رسانه داخلی، ماهواره و اینترنت) و نحوه گذران اوقات فراغت به مثابه مؤلفه بنیادین سبک زندگی دختران را شناسایی کند. روش این تحقیق بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، کمی است و از فن پیمایش در این مطالعه بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل کلیه دختران ورزشکار حاضر در دهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی کشور در شهرکرد می باشند که از میان آن ها، 355 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رابطه بین مصرف هر سه نوع رسانه و نحوه گذران اوقات فراغت معنا دار است، با این تفاوت که جهت رابطه بین مصرف رسانه داخلی و اوقات فراغت مثبت، اما جهت رابطه بین میزان مصرف ماهواره و اینترنت با اوقات فراغت معکوس است؛ به عبارت دیگر، با افزایش میزان مصرف رسانه داخلی توسط دختران ورزشکار، نحوه گذران اوقات فراغت آن ها نیز بهنجارتر می شود، اما هرچه دختران ورزشکار بیشتر از ماهواره و اینترنت استفاده می کنند، آن ها گرایش به انتخاب نوعی از اوقات فراغت خواهند داشت که با هنجارهای جامعه کنونی ما در تعارض است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که مصرف دو نوع رسانه داخلی و ماهواره قادر هستند، حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (سبک زندگی) را تبیین نماید.