فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آگاهی از میزان کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی است. روش : پژوهش از نوع کاربردی بود و با آزمون رسمی کاربردپذیری انجام گرفت. از طریق مشاهده اکتشافی کاربران با آسیب بینایی (پروتکل بلنداندیشی) و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، وضعیت کاربردپذیری سامانه با روش کیفی ارزیابی شد. 10 نفر از کاربران با آسیب بینایی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تکمیل وظیفه با نرم افزارهای ضبط صفحه رصد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و Maxqda استفاده شد. اعتبار داده ها با معیارهای گوبا و لینکلن تعیین شد. یافته ها: هر کاربر به طور متوسط زمانی را برای مکان یابی منبع (حدود 30/9 دقیقه)، درخواست الکترونیکی عضویت (بیش از 11 دقیقه) و ارسال پرسش به کتابدار (کمتر از 7 دقیقه) صرف کرد. کاربران معدودی می توانستند در استفاده از سامانه بدون کمک پیمایش کنند و برخی کاربران در انجام وظایف خود ناموفق بودند. 90 درصد کاربران سهولت استفاده از سامان را در حد نامطلوب ارزیابی کرده اند و از زمان صرف شده برای پیشبرد وظایف ناراضی بودند. موانع مهم کاربردپذیری سامان در 177 کد و 5 مقوله شناسایی شد. دسترس پذیری کامبوباکس ها یا منوهای کشویی، طراحی اصولی، دسترس پذیری با صفحه کلید، عنوان بندی منطقی، پیچیدگی جستجو، پیام های سیستمی، انتقال اطلاعات با حواس و ... از پربسامدترین این موانع بودند. نتیجه گیری: کاربردپذیری شرط اساسی برای استمرار عملکرد وبگاه هاست. کتابخانه ها و وبگاه های فراگیر بر تنوع ذینفعان تمرکز دارند. درگیر کردن کاربران نهایی جنبه حیاتی در طراحی کاربرمحور است. این امر نیاز به بررسی مداوم انتظارات آنان را نشان می دهد.
جایگاه کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی کشاورزان از دیدگاه کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی کشاورزان است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتابداران کتابخانه های عمومی روستایی زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان جنوبی بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. یافته ها: چگونگی نقش آفرینی کتابخانه های عمومی در توانمندسازی کشاورزان در دو مقوله اطلاعاتی (آموزشی-مشاوره ای و ترویجی) و خدماتی (کتاب رسانی و خدمات جنبی) گروه بندی شد. یافته ها حاکی از این بود برنامه های کتابخانه های عمومی روستایی در این زمینه بیشتر از نوع «آموزشی-مشاوره ای» بود که در این میان کارگاه های آموزشی کشاورزی از فراوانی بالاتری برخوردار بود. موانع استفاده از کتابخانه های عمومی برای توانمندسازی این قشر نیز در دو مقوله ساختاری (کتابخانه ای و کشاورزی) و فردی (جمعیت شناختی و فرهنگی) دسته بندی شد که موانع کتابخانه ای نسبت به دیگر موانع از فراوانی بالاتری برخوردار بود. در خصوص موانع مرتبط با کشاورزی نیز مصاحبه شوندگان به «اعتقاد نداشتن به کشاورزی نوین» بیشتر اشاره کردند. در مقوله فرعی موانع جمعیت شناختی نیز بی سواد بودن یا کم سواد بودن کشاورزان و همچنین سن زیادشان مطرح شد. نتیجه گیری : کتابخانه های عمومی باید برنامه ریزی لازم برای نقش آفرینی در توانمندسازی کشاورزان را انجام دهند. البته موانعی اساسی در این زمینه وجود دارد که نیازمند توجه جدی از سوی دست اندرکاران کتابخانه های عمومی است. برای تحقق این موضوع ضروری است تعاملات مناسبی بین کتابخانه های عمومی روستایی و دستگاه های متولی در این زمینه انجام شود.
ارائه معماری پیشنهادی به کارگیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینترنت اشیاء در حال تبدیل شدن به یک عنصر کلیدی از اینترنت آینده و یک زیرساخت حیاتی ملی و بین المللی است و به نظر می رسد معرفی اینترنت اشیاء در کتابخانه ها امری قریب الوقوع و اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین شناسایی معماری به کارگیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران مهم ترین دغدغه و مسئله اصلی پژوهش حاضر است، که با توجه به جستجوهای به عمل آمده تاکنون معماری که بر مبنای بررسی نظام مند مطالعات، معماری ها، الگوهای پیشین و ترکیب یافته ها ی آنان طراحی شده باشد، برای کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران ارائه نشده است، لذا این پژوهش می تواند آغازی برای بهره برداری از این فناوری نوظهور باشد. نوع پژوهش بر اساس هدف، توسعه ای-کاربردی است و از نظر مسیر اجرا، از روش های فراترکیب، پیمایشی-تحلیلی و تایید خبرگان موضوعی استفاده شده است. پایگاه های اطلاعاتی الزویر، اسکوپوس، امرالد، LISTA، IEEE Xplore، مگیران، پایگاه مجلات تخصصی نور، سیویلیکا، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و موتور جستجوی گوگل اسکالر مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله اول بعد از بررسی پایگاه های مذکور، پژوهشگران به استخراج مؤلفه ها و شاخص های کاربرد اینترنت اشیاء پرداختند که 9 مؤلفه (ساختمان، مدیریت، کاربران، کتابداران، امانت، سالن مطالعه، مرجع، فهرست نویسی، سواد اطلاعاتی) و 31 شاخص برای طراحی معماری مشخص گردیدند. جهت تایید این مولفه ها و شاخص ها از دیدگاه جامعه هدف (مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایران) سیاهه وارسی محقق ساخته ای برای آنان ارسال شد. منظور از این کتابخانه ها ، کتابخانه ها ی مرکزی دانشگاه ها ی جامع است، که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند و بعد از بررسی نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای معین شد که کلیه مؤلفه ها و شاخص ها جهت کاربرد در کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران مورد موافقت جامعه هدف قرار دارد. سپس با بررسی جامع این پژوهش های پیشین، معماری پیشنهادی طراحی گردید و از نظر خبرگان حوزه اینترنت اشیاء مورد تایید قرار گرفت. معماری پیشنهادی از پنج لایه دستگاه، شبکه، میان افزار، خدمات، امنیت و حریم خصوصی تشکیل شده است که روش کار هر کدام از لایه ها شرح داده شده است. در صورتی که مدیران این کتابخانه ها ، تمایل به کاربرد اینترنت اشیاء داشته باشند، می توانند از این معماری پیشنهادی برای اصول زیربنایی کار خود استفاده نمایند.
فراتحلیل رابطه نقش مدیریت دانش در یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور توصیف، تحلیل و ترکیب ارائه شده در زمینه بررسی نقش مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی انجام شده است.
روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه اسناد مکتوب اعم از پایان نامه ها، پژوهش ها و مقالات مندرج در مجلات علمی پژوهشی فارسی با موضوع همبسته با نقش مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی را تشکیل می دهند. اسناد و مدارک جمع آوری شده در بین سال های 1386 تا 1401 به رشته تحریر درآمده بودند. آثار منتشر شده در پایگاه اطلاعاتی مگیران، گوگل اسکولار، ایران داک، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی جستجو شدند. از بین 67 مقاله جستجو شده، 10 مقاله به خاطر مرتبط نبودن عنوان، 7 مقاله به خاطر مناسب نبودن چکیده، 8 مقاله به خاطر مناسب نبودن محتوا کنار گذاشته شدند و کار تحلیل با 42 مقاله و پایان نامه انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش فراتحلیل و با کمک نرم افزار CMA3انجام شد. برای سنجش اندازه اثر از آزمون های(X2)، (t)، (Z)، (F) و شاخص (g) هجز و (Z) فیشر و برای سنجش سوگیری انتشار از نمودار قیفی استفاده شد.
یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان دادند که مدیریت دانش با یادگیری سازمانی دارای میانگین اندازه اثر 0/556 است که رابطه ای بالاتر از حد متوسط بین دو متغیر را نشان می دهد. این یافته نشان می دهد که یادگیرندگانی که در مسیر یادگیری به موفقیت دست پیدا می کنند، برای ادامه یادگیری انگیزه بیشتری دارند. یکی از نقش های مدیریت دانش در یادگیری سازمانی این است که مدیریت دانش زمینه دستیابی به تجارب موفقیت کارکنان در سازمان را فراهم می کند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی نقش مستقیم دارد و مقدار اندازه اثر 0/566 اندکی بالاتر از مقدار متوسط است. نتایج حاصل از ترکیب اندازه اثرهای پژوهش های اولیه، حاکی از تأیید نقش مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی است که بر اساس ملاک کوهن، میزان این نقش بالاتر است. همچنین نتایج تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی دار بین اندازه اثر مدیریت دانش و یادگیری سازمانی است.
ارائه روشی مبتنی بر تحلیل مراجع کتابشناختی برای شناسایی مقالات علمی مرتبط در کتابخانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم مستندات و مقالات علمی در دهه اخیر افزایش بسیار زیادی کرده است که این امر، شناسایی مقالات مرتبط در کتابخانه های دیجیتال را با چالش هایی روبرو کرده است. هدف این پژوهش، ارائه روشی مبتنی بر تحلیل مراجع کتابشناختی برای شناسایی مقالات علمی مرتبط در کتابخانه های دیجیتال است. جامعه آماری این پژوهش، مقالات منتشر شده در 5 سال اخیر در نشریات فارسی و انگلیسی نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در حوزه علوم کامپیوتر می باشد. روش پیشنهادی قادر است با تحلیل مراجع مقالات، مقالاتی را که بیشترین شباهت با مقاله داده شده دارند، پیدا کند و آنها را بر اساس میزان شباهتشان، مرتب نماید. در این راستا بعد از استخراج عنوان و بدست آوردن شباهت میان مراجع موجود میان مقالات، آن دسته از مقالاتی که بیشترین شباهت را با یک مقاله دارند، شناسایی شده و بر اساس میزان شباهتشان مرتب می شوند. به منظور مقایسه، روش پیشنهادی با روش های دیگر مقایسه شد که نتایج بدست آمده روی هم داده های فارسی و هم داده های انگلیسی نشاندهنده کارایی روش پیشنهادی در شناسایی مقالات مرتبط است.
Integration of Sustainability in Small Business Digital Marketing: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
287 - 309
حوزههای تخصصی:
This study aims to design a local model of social responsibility in digital marketing in small online retail businesses in Iran. The present research is applied in terms of purpose and a qualitative research in terms of data collection method. The statistical population in the qualitative section included 11 experts. The main tools for data collection in the field included semi-structured interviews. The grounded theory approach using MAXQDA software was adopted to analyze qualitative data and present a paradigm model. Based on the results of qualitative analysis, six categories of factors were identified including causal conditions, underlying factors, strategies, pivotal phenomena, intervening factors and consequences . Targeted marketing was identified as the main category in relation to the context. In relation to causal conditions, two main categories were identified, including moral responsibility and environmental responsibility. In relation to digital marketing as a central phenomenon of research, the indicators of giving customers the right to choose, retaining customers, providing services in accordance with customer demands, establishing appropriate relationships and relationships with customers, and creating value for customers were identified. Commercialization strategies were identified as the main category of strategies and actions. Competitiveness of companies has been identified as the most important intervening factors; and economic development and service quality improvement were identified as the main categories of outcomes.
توسعه سیستم پیشنهاددهنده بر مبنای استدلال نمونه محور برای نمایه سازی مستندات علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج کلیدواژه یکی از مهمترین قدم های فرآیند نمایه سازی مستندات است. کلیدواژه ها توصیفگرهای مفهومی هستند که می توانند در جستجو و بازیابی اطلاعات و نیز اشاعه آنها بکارگرفته شوند. در پایگاه های دربردارنده اسناد علمی مانند پایگاه علمی گنج پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، کلیدواژه ها نقش مهمتری دارند و تخصیص کلیدواژه های تخصصی چالش برانگیزتر است چرا که این پایگاه ها دربرگیرنده اسناد تخصصی با حوزه های علمی مختلفی هستند. فرآیند نمایه-سازی دستی بسیار زمان بر است و با توجه به افزایش حجم تولید و ثبت مستندات علمی، نیاز است که این فرایند با سرعت بیشتری صورت گیرد. لذا استفاده از روش های ماشینی هوشمند برای پیشنهاد و تخصیص کلیدواژه ضروری است. تحلیل آماری و معنایی اسناد و استفاده از روش های یادگیری ماشین از جمله روش های پرکاربرد در بسیاری از پایگاه های اطلاعات علمی دنیا است. بر همین اساس، در این پژوهش روشی برای پیشنهاد کلیدواژه به مستندات علمی فارسی بر مبنای روش های هوشمند پردازش متن و یادگیری ماشین ارائه شده است. این روش بر مبنای سیستم های پیشنهاددهنده و استدلال نمونه محور است که براساس آن، مجموعه ای از کلیدواژه های مرتبط با یک سند به نمایه ساز پیشنهاد می شود تا او سریعتر بتواند کلیدواژه های مناسب را انتخاب کند. به بیانی دیگر، ابتدا اسناد مشابه با سند جدید براساس روش های TFIDFو روش های بازنمایی کلمه-به-بردار، بازیابی شده و سپس کلیدواژه های کاندید از بین اسناد مشابه براساس یک تابع رتبه بندی انتخاب می شوند. روش پیشنهادی بر مجموعه ای از اسناد پایگاه گنج در سه حوزه فنی و مهندسی، هنر و ادبیات، و علوم انسانی، پیاده سازی و نتایج آن با معیارهایی نظیر دقت، فراخوانی و نظرات متخصصین ارزیابی شده است.
خدمات داده های پژوهشی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
67 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت خدمات داده های پژوهشی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) و تعیین وضعیت و شناسایی اهمیت و ملزومات آن انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی است که به روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با 49 گویه استفاده شد. نمونه پژوهش را 72 نفر از مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت عتف تشکیل دادند. طبق یافته ها نگرش مدیران کتابخانه ها نسبت به اهمیت انجام این خدمات توسط کتابخانه مثبت است و همه ملزومات ذکرشده، اهمیت دارند. وجود زیرساخت های فناوری مناسب، با میانگین 85/8؛ تهیه و توسعه نرم افزار مخزن سازمانی برای مدیریت داده های پژوهشی، با میانگین 85/8؛ وجود برنامه ای مدون برای انجام این خدمات، با میانگین 76/8؛ توسعه دانش و مهارت کتابداران در زمینه خدمات داده های پژوهشی، با میانگین 42/8 و تمایل کتابداران به توسعه دانش خود مهم ترین ملزومات انجام خدمات داده های پژوهشی، با میانگین 33/8 هستند. تعداد زیادی از کتابخانه ها قصد انجام خدمات داده های پژوهشی بین یک تا سه سال آینده و یا بیش از سه سال آینده را دارند، تعدادی از آن ها هیچ برنامه ای برای انجام این خدمات ندارند، تعداد اندکی این خدمات را تا حدودی انجام می دهند. شمار خیلی کمی این خدمات را به طور کامل انجام می دهند. از دید مدیران کتابخانه ها میانگین میزان مهارت کتابداران کتابخانه های موردمطالعه در حد متوسط است. با توجه به اهمیت انجام خدمات داده های پژوهشی توسط کتابخانه های دانشگاهی، تمهید کردن ملزومات انجام این خدمات می تواند در بهبود وضعیت انجام این خدمات در کتابخانه های دانشگاهی مؤثر واقع شود.
تحلیلی بر محتوای ارائه شده توسط کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۱۵-۲۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع کرونا و تعطیلی کتابخانه های عمومی موجب شد فعالیت های کتابخانه ها در فضای مجازی ادامه یابد و کتابداران به دنبال تولید محتوا برای کتابخانه های خود باشند. کتابخانه های وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این مدت در بستر شبکه های مجازی فعالیت داشتند و به ویژه تولید محتوا توسط کتابداران مورد حمایت و تشویق قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تولیدشده توسط کتابداران کتابخانه های عمومی ایران در شرایط دورکاری ناشی از شیوع کرونا در بستر اینستاگرام است. روش : پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی است و با استفاده از روشِ اسنادی ازطریق مراجعه به محتوای صفحات مجازی کتابداران کتابخانه های عمومی در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفته است. از میان 2700 کتابخانه عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، نمونه ای شامل 336 کتابخانه با استفاده از جدول مورگان به صورت طبقه بندی شده و با رعایت توزیع نمونه در استان های مختلف انتخاب شد. اطلاعات مربوط به پست ها، دنبال کنندگان و تگ های موضوعی استخراج و در نرم افزار اکسل وارد شد. برای این منظور، پست های موجود با توجه به تاریخ انتشار هر پست (پیش از دوران همه گیری کرونا، دوران تعطیلی کتابخانه ها در همه گیری کرونا و پس از آن) تفکیک شدند. در بخش تحلیلی، آزمون های هم بستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها: محتوای تولیدشده در چهار گروه اصلی کارگاه ها، کلاس های آموزشی، برنامه های فرهنگی و برنامه های مناسبتی دسته بندی شد. از نظر محتوای تولید شده، در بخش کارگاه های آموزشی، استان تهران با 804 پست بیشترین و استان قم با 98 پست کمترین تعداد را داراست. در بخش کلاس های آموزشی، استان تهران با 75 پست بیشترین و استان چهارمحال و بختیاری با 3 پست کمترین تعداد را به خود اختصاص می دهد. در بخش اطلاع رسانی فراخوان های فرهنگی-ادبی، استان تهران با 112 پست بیشترین و استان آذربایجان شرقی با کمترین تعداد پست را داراست. در بخش برنامه های مناسبتی، استان تهران با 121 پست بیشترین و استان های کردستان وکهگیلویه و بویراحمد با 11 پست کمترین تعداد پست را به خود اختصاص دادند. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین درجه کتابخانه و میزان محتوای تولیدشده، تعداد دنبال کنندگان و میزان تولید محتوا، درجه کتابخانه و فاصله بین انتشار پست ها و تعداد دنبال کنندگان و فاصله پست ها رابطه ای معنادار وجود دارد. اصالت/ارزش: شرایط کرونا و قرنطینه در دوره همه گیری کرونا باعث شد تا کتابخانه های عمومی فعالیت های خود را در بستر فضای مجازی ادامه دهند و اطلاع رسانی برنامه های آموزشی، فرهنگی و هنری کتابخانه ها از این طریق افزایش یابد. در پژوهش حاضر، مشخص شد که کتابخانه های کوچک تر، مطالب بیشتر و متنوع تری در بستر اینستاگرام عرضه کرده اند. به نظر می رسد که ارتباط نزدیک تری بین جوامع محلی و کتابداران کتابخانه های کوچک تر وجود دارد و مخاطبان این کتابخانه ها علاقه ای بیشتر به دنبال کردن صفحات کتابخانه های خود دارند، و این امر نیز به نوبه خود می تواند زمینه ساز تولید بیشتر مطالب و اخبار مرتبط با کتابخانه ها شود. تجربه حاصل از تولید محتوای آنلاین در شرایط همه گیری کرونا می تواند در گسترش دامنه خدمات غیرحضوری کتابخانه ها، مدیریت شرایط بحران و ایجاد انگیزه در کتابداران برای تولید محتوا به کار گرفته شود.
ارائه چارچوب پیشنهادی الزامات فنی حمایت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (با تکنیک دلفی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات فنی حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و سپس ارزیابی آنها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است به این دلیل که شناسایی الزامات فنی می تواند به بهبود حفاظت از حقوق پدیدآورندگان در سامانه ها کمک کند. برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی استفاده شده و روش تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و فن دلفی فازی به کار رفته است. جامعه پژوهش شامل سامانه های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و تعداد 21 نفر (10 نفر در مصاحبه و 11 نفر در پنل دلفی) از متخصصان حوزه کتابخانه های دیجیتال، فناوری اطلاعات و سامانه های اطلاعاتی برای شرکت در مصاحبه و پنل دلفی هستند. سامانه های موردمطالعه عبارتند از: سامانه منابع دیجیتال، شبکه کتابخانه های کشور، شبکه مراکز اسناد کشور، بانک نشریات ایران، فهرستگان نسخ خطی، سنا (سامانه نشریات ایران)، سامانه نشریات علمی ایران. برای تحلیل داده ها از کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم در قالب کدگذاری باز برای تحلیل اسنادی و تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون به صورت دستی و با استفاده از نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای انجام شد. همچنین برای تحلیل شاخص ها در روش دلفی فازی، از پیمایش توصیفی استفاده شد و محاسبات با استفاده از اکسل صورت گرفت. برای نمایش و ترسیم بهتر شاخص ها، نرم افزار Tableau نسخه 2018 به کار رفته است. یافته ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بیانگر شناسایی 70 شاخص الزامات فنی پیشگیرانه است. این شاخص ها در اختیار 11 خبره قرار گرفت و پس از دو دور انجام پنل دلفی فازی، توافق بر روی 69 شاخص که شامل 12 مولفه بودند، صورت گرفت. در نهایت شاخص "استفاده از آدوب ریدر و سایر ابزارها" از سیاهه وارسی حذف شد. استفاده از رویکرد مثلث سازی روش شناختی تاییدی بر اعتبار پژوهش است. یافته ها نشان می دهد، در سامانه های موردبررسی، اغلب شاخص های فنی مربوط به الزامات فنی پیشگیرانه استفاده نمی شود. امنیت شبکه؛ استانداردها و چارچوب ها؛ احراز هویت؛ ابزارهای خوانش دیجیتال؛ حفاظت دیجیتال؛ سیستم های پرداخت؛ فراداده حقوقی؛ کنترل دسترسی؛ کنترل کپی؛ مجوز؛ مخزن دیجیتال و نقل و انتقال، 12 مولفه الزامات فنی پیشگیرانه را شکل داده اند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که سامانه های دیجیتالی و کتابشناختی از نظر بهره گیری از الزامات فنی پیشگیرانه برای رعایت کپی رایت نیز در سطح ضعیفی قرار دارند. نتایج این پژوهش استفاده از الزامات فنی از جمله: ریزدانگی، تدوین سیاست کپی رایت و استفاده از فراداده حقوقی، توسعه و روزآمدنگه داشتن سامانه ها و ارتباط و تعامل با شرکت پشتیبان نرم افزار، استاندارد متس و بهره گیری از مخزن دیجیتالی را در سامانه-های مورد مطالعه به منظور حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار پیشنهاد می دهد.
تحلیل راهبردها و اقدام های کتابخانه های دانشگاهی ایران در دوره بُحران همه گیری کووید-19 در مقایسه با نمونه های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش تلاش شده تا مهمترین راهبردها و اقدام های کتابخانه های دانشگاهی ایران در بحران همه گیری کووید-19، شناسایی، ارزیابی و با نمونه های بین المللی مقایسه شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی و به شیوه توصیفی-تحلیلی در دو بخش انجام شد. تحلیل وضعیت کتابخانه های دانشگاهی ایران در دو بُعد آموزش و پژوهش در مواجهه با بحران کووید-19 و بررسی نقش این کتابخانه ها در بُعد مسئولیت اجتماعی در مقایسه با نمونه های بین المللی از جمله اهداف این پژوهش بود. ابزارهای این پژوهش یک سیاهه وارسی محقق ساخته و یک پرسش نامه و جامعه آماری، کتابخانه های دانشگاه های ایران و جهان (بر پایه رتبه بندی تایمز) بودند. تعداد 301 نمونه از کتابخانه های دانشگاهی بین المللی و از نمونه های ایرانی نمونه در دسترس و پاسخگو به پرسشنامه که 33 کتابخانه بودند استفاده شد.یافته ها: وضعیت کتابخانه های دانشگاهی در ایران در مقایسه با کتابخانه های دانشگاهی جهان در این همه گیری جهانی به گونه ای بود که راهبردها و اقدام های این کتابخانه ها در ایران توجه متوازن و هماهنگی به آموزش و پژوهش نداشتند. از سوی دیگر، این راهبردها و اقدام ها، با اقدام ها و راهبردهای کتابخانه های دانشگاهی بین المللی همگام نبودند.نتیجه گیری: تلاش کتابخانه های دانشگاهی جهان در مواجهه با یکی از دشوارترین چالش های خود قابل توجه و معنادار بود. همچنین، سهم تعهد در قبال مسئولیت اجتماعی در این کتابخانه ها نیز بسیار قابل توجه بود؛ اما میزان توجه به فعالیت های این جنبه در داخل کشور اندک بود. از این رو، یکپارچگی و پیوند میان کتابخانه های دانشگاهی، مراکز یا واحدهای آموزشی و فناوارنه، مراکز پژوهشی و آزمایشگاهی، یکی از مهمترین راهکارها هنگام رخدادهای مشابه پیشنهاد می شود.
ارزیابی عملکرد مسئولین کتابخانه های عمومی شهر قم با استفاده از روش بازخورد 360 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخورد 360درجه یکی از روش های ارزیابی است که به دلیل استفاده از چند منبع برای ارزیابی افراد، ارزیابی کامل و دقیقی از مهارت ها، توانایی ها، شایستگی ها، و عملکرد ارزیابی شونده ارائه می دهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی شهر قم با استفاده از روش بازخورد 360درجه است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که از روش پیمایشی-تحلیلی برای ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانه ها در هشت شاخص (مهارت های مدیریتی، تصمیم گیری، نوآوری و تغییر، ارتباط و تعامل، رهبری، مهارت های تخصصی، مهارت های رفتاری و کار تیمی) از روش بازخورد 360درجه استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مسئولان کتابخانه (12 نفر)، کتابداران (42 نفر) و مسئولان مافوق (2 نفر) در کتابخانه های عمومی شهر قم است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه براون (با اندکی اصلاحات) در طیف پنج درجه ای لیکرت (از هرگز تا همیشه) با 64 گویه است که روایی صوری آن توسط اساتید متخصص تأیید شد و میزان پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 97/0 به دست آمد. ارزیابی عملکرد مدیران توسط سه گروه خودارزیابی مدیران، کتابداران و مسئولان مافوق مدیران کتابخانه در اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ناپارامتریک نرم افزار آماری SPSSV.26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام شاخص های عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی شهر قم در وضعیتی مطلوبی قرار دارد و بین خودارزیابی مسئولان کتابخانه و کتابداران و مسئولان مافوق- جز شاخص «رهبری»- تفاوتی معنادار وجود ندارد. شاخص های «مهارت های مدیریتی»، «تعامل و ارتباط»، و «کار تیمی» در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. شاخص «تصمیم گیری» نیز با توجه به میانگین رتبه آن دارای کمترین اهمیت از دید پاسخ دهندگان است و میان شاخص های عملکرد مسئولان کتابخانه هم بستگی بالا و معناداری وجود دارد. همچنین، میان نظرات پاسخ گویان بر مبنای متغیرهای جمعیت شناختی سن، جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کار تفاوتی معنادار وجود ندارد. اصالت/ارزش: تاکنون، پژوهشی درباره ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی با این روش صورت نگرفته است. روش بازخورد 360درجه می تواند الگویی مناسب برای تصمیم گیری درباره عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی به صورت گروهی و انتخاب آن ها باشد. لزوم توجه و تفویض اختیار در شاخص هایی نظیر «تشویق و نوآوری»، «رهبری» و «تصمیم گیری» با توجه به یافته های پژوهش در ارزیابی عملکرد مسئولان از موارد موردتأکید است. همچنین، تدوین و ابلاغ شاخص های ارزیابی عملکرد به کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی به منظور دستیابی به شناخت بهتر از این شاخص ها و بهبود کیفیت عملکرد آن ها می تواند مفید واقع شود.
شاخص ها و سنجه های موثر در اندازه گیری سطح هوش اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطه مشترک همگرایی مهارت های اطلاعاتی و ارتباطی، سواد اطلاعاتی، رفتار اطلاعاتی، خلاقیت های فردی-جمعی، هوش و مباحث شناختی-ادارکی، در مقوله ی هوش اطلاعاتی است. اندازه گیری هوش اطلاعاتی در جوامع اطلاعاتی، از اهمیت زیادی برخوردار است. پرداختن به شاخص های مؤثر در این موضوع، از مباحث تعیین کننده در میزان استفاده از اطلاعات و داده در جوامع اطلاعاتی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص ها و سنجه های مؤثر در اندازه گیری هوش اطلاعاتی انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از روش کیفی شامل مطالعات کتابخانه ای، تحلیل محتوا و تحلیل نظرات خبرگان انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها شامل مطالعه متون تخصصی مرتبط با موضوع پژوهش، کدگذاری محتوا، و مصاحبه با متخصصین آشنا با مبحث هوش اطلاعاتی ( 8 نفر متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی و 7 نفر متخصص روانشناسی) بود. جامعه پژوهش شامل متون تخصصی منتشر شده ی مرتبط، نظریات علمی مرتبط، و متخصصین حوزه علم اطلاعات- دانش شناسی و روانشناسی است. در مبحث هوش از نظریه هوش چندگانه گاردنر و در مبحث رفتار اطلاعاتی از نظریه های مختلف علمی استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش، در نهایت 14 شاخص و 97 سنجه ی مؤثر برای اندازه گیری هوش اطلاعاتی در دو بُعد مدیریت و بازیابی اطلاعات شناسایی شد. همچنین در پایان یک چارچوب پیشنهادی برای اندازه گیری هوش اطلاعاتی ارایه شده است. از یافته ها چنین نتیجه گیری شد که در جوامع اطلاعاتی، سیاست گذاران و مدیران سازمان یا سازمان های مسئول درارتباط با افزایش سطح هوش اطلاعاتی جامعه، بایستی در تدوین راهبردهای کلی خود، راهبردهای خاص هوش اطلاعاتی جامعه را در نظر بگیرند. یکی از این اهداف راهبردی می تواند افزایش سطح هوش اطلاعاتی افراد، سازمان ها و جامعه باشد. برای این کار باید شاخص های مؤثر برای اندازه گیری و راهکارهای افزایش سطح هوش اطلاعاتی جامعه ی مورد نظر مشخص شود. پیشنهاد می شود این امر در اولویت های جامعه اطلاعاتی قرار گرفته و ابزار اندازه گیری بومی هوش اطلاعاتی بر اساس یافته های این پژوهش تهیه شود.
بررسی کاربردپذیری وب سایت های نشریات تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل نیلسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت ها بستری هستند که از طریق آنها نویسندگان و ناشران، منابع اطلاعاتی علمی و غیرعلمی را به خوانندگان و مشتریان ارائه می دهند. بنابراین در عصر دیجیتال و در دنیای اطلاعات الکترونیکی مکان و نقطه اتصال میان پدیدآورندگان و خوانندگان بیشتر اوقات وب سایت ها هستند. هدف پژوهش حاضر آن است تا بر اساس اصول ده گانه نیلسن وضعیت کاربردپذیری وب سایت های نشریات علمی فارسی زبان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی را که در نتایج رتبه بندی سال 1400 درجه الف را کسب نموده اند، موردبررسی و ارزیابی قرار دهد.روش شناسی: مطالعه حاضر کیفی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش ارزیابی مکاشفه ای، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی محقق ساخته ای بود که مطابق با اصول ده گانه نیلسن، تهیه شد. جهت انجام ارزیابی از چهار نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی که در این زمینه تجربه و دانش لازم را دارا بودند، استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد در مؤلفه های «تطبیق بین وب سایت و جهان واقعی» (میانگین بالاتر از 4)، «ثبات و یک دستی»(میانگین حدود 4)، «جنبه های زیباشناختی و طراحی کمینه» (میانگین بالاتر از 66/3) وضعیت این وب سایت ها مطلوب، در مؤلفه های «رؤیت پذیری وب سایت» (اعداد بین 3 تا 66/3)، «وضعیت کنترل پایگاه توسط کاربر و آزادی عمل وی» (اعداد میانگین در محدوده میان 33/2 تا 66/3)، «وضعیت شناسایی و بازیابی اطلاعات» و «قابلیت انعطاف و کارایی» (همه اعداد میانگین بالاتر از 50/2) وضعیت این وب سایت ها به نسبت مطلوب و در مؤلفه های «وضعیت جلوگیری از خطا/ اصلاح خطا» (اعداد میانگین پایین تر از 2) و «امکانات کمک و راهنمایی» (اعداد میانگین پایین تر از 33/2) وضعیت این وب سایت ها نامطلوب، است. درباره شدت مشکلات نیز یافته ها بیانگر آن است که در اغلب مؤلفه ها و در میان همه وب سایت ها، میزان شدت مشکل جزئی گزارش شده است. به عبارت دیگر، تمام اعداد در حدود 5/2 و کمتر از آن است و ازاین روی شدت مشکلات حداکثر در حد مشکلی جزئی ارزیابی شده است. در این میان شدت مشکلات در مؤلفه «قابلیت انعطاف و کارایی» در وب سایت نشریه کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان مشکل اساسی ارزیابی شده است.نتیجه گیری: میزان کاربردپذیری تمام وب سایت های موردبررسی در پژوهش حاضر بسیار نزدیک به هم و به نسبت مطلوب ارزیابی شدند؛ به طوری که یافته ها نشان داد به لحاظ رعایت مؤلفه های ده گانه نیلسن در این وب سایت ها تفاوت ها بسیار اندک و نامحسوس است و همه آنها کم و بیش در یک رتبه قرار می گیرند. به نظر می رسد بسیاری از این وب سایت ها از پلت فرمی مشترک و مشابه استفاده می کنند و به این سبب تفاوت های مشاهده شده بسیار اندک بود. پیشنهاد می شود تدابیر دقیقی برای افزودن امکانات کمک و راهنمایی در قسمت های مختلف وب سایت ها جهت جلوگیری از امکان وقوع خطا صورت پذیرد.
ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
239 - 277
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در رویکرد کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و تحلیل محتوا با مدل کلایزی و در رویکرد کمی پژوهش نیز از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه 10 مال چندمنظوره بزرگ شهر تهران است که با معیارهای مختلفی سنجیده و انتخاب شده است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته با سنجش روایی و پایایی آن برای پاسخ به سوالات فرعی پژوهش استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد تعداد کتابخانه های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه نسبت به جمعیت ساکن، ناکافی است. با وجود جمعیت ساکن در محله پیرامون مراکز تجاری، تعداد بالای مراجعه کنندگان روزانه و افراد شاغل در این مراکز تجاری، هیچ یک از مراکز تجاری مورد مطالعه آمادگی تخصیص فضا برای ایجاد کتابخانه را ندارند. تنها برخی از مراکز تجاری می توانند در اندکی از هزینه های ایجاد و فعالیت کتابخانه های عمومی کمک کنند. ایجاد کتابخانه عمومی در مراکزتجاری بزرگ و چندمنظوره (مال های چندمنظوره) شهر تهران می تواند تا حدی کمبود سرانه کتابخانه در این شهر را جبران کند. با توجه به جمعیت محله های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه و کمبود کتابخانه در این محله ها از یک سو و تعداد بالای مراجعه کنندگان و کارکنان این مراکز از سوی دیگر، ایجاد کتابخانه عمومی در این مراکز ضروری است، همچنین ،کتابخانه های عمومی مراکزتجاری از نظر ساختمان و تجهیزات، جمعیت خدمت گیرنده، مجموعه سازی، خدمات و اداره کتابخانه دارای برخی ویژگی های خاص خود هستند
شناسایی مؤلفه های تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
156 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و ابعاد تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی است.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آثار علمی مرتبط با مبانی و ابعاد تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی مشتمل بر اثر بازیابی شده از 12 پایگاه اطلاعات علمی در بازه زمانی 2004 تا 2022 میلادی (مصادف با 1383 تا 1401) است که از این میان با انجام فرایند غربالگری، 32 اثر به منظور بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شدند.یافته ها: در مجموع تعداد 7 مقوله اصلی و 24 مفهوم شامل فرهنگ دیجیتال (نگرش دیجیتالی، کاربرمحوری، چابکی، مشارکت و همکاری، خلاقیت و نوآوری، یادگیری مهارت های دیجیتالی کارکنان)، کتابدار دیجیتال (شایستگی فردی، شایستگی دانشی، شایستگی ارتباطی، شایستگی مهارتی)، مدیر دیجیتال (شایستگی فردی، شایستگی دانشی، شایستگی مهارتی)، خدمات و منابع دیجیتال (سازماندهی مجدد و مطلوب منابع کتابخانه، ارائه خدمات دیجیتالی به کاربران، ارائه خدمات دیجیتالی به دانشگاه)، فناوری های دیجیتالی (زیرساخت دیجیتالی، آمادگی فناورانه، استفاده از فناوری های دیجیتالی)، حمایت و همکاری نهادهای بالادستی و دانشگاه (جهت تأمین نیروی انسانی، جهت تأمین منابع و تجهیزات فناورانه، جهت سیاست گذاری کلان) و فرایند کاری و توسعه استراتژی دیجیتال (دیجیتال سازی فرایندها و توسعه استراتژی دیجیتال کتابخانه) مشخص شدند.نتیجه گیری: این پژوهش نخستین پژوهش در داخل و خارج از ایران است که به طور جامع، مؤلفه های تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی را ارائه کرده است. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خوبی برای درک آسان از عوامل مؤثر و الزامات تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی و اهمیت درک آن برای مدیران و کتابداران باشد.
میزان تعلق خاطر کاربران فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها با راه اندازی فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) سعی دارند، ضمن استفاده از فناوری های به روز، دسترسی کاربران به منابع ذخیره شده را تسهیل کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی میزان تعلق خاطر کاربران فهرست پیوسته کتابخانه ای (کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای انجام شده است.روش شناسی: پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی و در نمونه ای آماری شامل 331 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گردید. به منظور جمع آوری داده از سه پرسشنامه ارزیابی تعلق خاطر کاربر، جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد که روایی آن ها با نظر متخصصان و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سطح تعلق خاطر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد به فهرست پیوسته (اوپک) کتابخانه مرکزی این دانشگاه در سطح قابل قبولی قرار ندارد. همچنین تحلیل دقیق تر داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری نیز نشان داد که جذب شناختی فهرست پیوسته در تعلق خاطر کاربر، تأثیر معناداری دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش نشان داد که خودکارآمدی رایانه ای کاربران این دانشگاه در میزان تعلق خاطر آن ها تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: در راستای افزایش تعلق کاربران به فهرست های پیوسته، ضمن رعایت معیارهای مربوط به محیط رابط کاربر باید به علایق کاربران، میزان توجه کاربران، و سابقه قبلی استفاده آنان از فهرست نیز توجه نمود. همچنین محتوای فهرست ها نباید تنها مشتمل بر اطلاعات کتابشناختی باشد، بلکه باید از سایر قالب های الکترونیکی (صوت، فیلم، تصویر و ...) برای غنی تر کردن اطلاعات کتابشناختی استفاده شود. افزایش تعلق خاطر کاربران، زمینه ساز درک بهتر کاربران، بهبود نگرش ها، یادگیری عمیق تر و تغییر رفتار کاربران می شود و به تبعیت از آن کاربر به استفاده مستمر از فهرست کتابخانه سوق داده می شود.
تخمین تعداد موضوعات در مدلسازی موضوعی روی مقالات علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش داده ها در سال های اخیر که عمدتا غیرساخت یافته هستند، بدست آوردن اطلاعات دلخواه و مرتبط با پیچیدگی هایی همراه می شود. هوش مصنوعی با ارائه تکنیک هایی کمک می کند تا بتوان اطلاعات ارزشمندی را از داده ها استخراج کرد. یکی از تکنیک های قوی برای تحلیل مجموعه بزرگی از متون، مدلسازی موضوعی است که در واقع فرآیند تشخیص خودکار موضوعات در یک متن با هدف کشف الگوهای پنهان می باشد. بزرگترین چالش موجود در مدلسازی موضوعی، تشخیص تعداد موضوعات موجود می باشد که نتیجه نهایی به این پارامتر وابسته است. این پژوهش با مقایسه دو روش، یکی مبتنی بر گریدی و دیگری مبتنی بر نظریه بازبهنجاری، این پارامتر را برای مقالات نشریات فارسی تخمین زده است. روش گریدی با تعریف یک معیار برای ارزیابی مدل موضوعی و بدست آوردن این معیار با توجه به مقادیر مختلف تعداد موضوعات، می تواند تعداد موضوعات بهینه را تخمین بزند. الگوریتم دیگر مبتنی بر نظریه بازبهنجاری است که در واقع یک فرمولاسیون ریاضی برای ساخت یک رویه برای تغییر مقیاس سیستم تحت بررسی می باشد؛ به صورتی که رفتار سیستم حفظ شود و تغییری در روند آن ایجاد نشود. با استفاده از این نظریه و استفاده از اطلاعات مرحله قبل، می توان تعداد موضوعات را با سرعت تخمین زد. همچنین مدت زمان اجرای هر دو الگوریتم روی مقالات نشریات مختلف فارسی، ارائه و با یکدیگر مقایسه شده است. یافته ها نشان دهنده سرعت روش مبتنی بر نظریه بازبهنجاری در تخمین تعداد موضوعات موجود در مقالات نشریات فارسی است. به عنوان دستاورد دیگری از این پژوهش، لیستی از ایست واژه هایی که منحصرا مربوط به مقالات فارسی هستند، استخراج و ارائه گردید.
واکاوی نقش عوامل اثرگذار بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تئوری های خدمات در حال بازخوانی و ارائه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با ۸ گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتاً اثربخشی هم آفرینی ارزش با ۶، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است.یافته ها: عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتاً مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تأثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نتیجه گیری: بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتاً فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.
طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی برای خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و روش دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصان بازی وارسازی و کودک و نوجوان و نیز ذینفعان (اعم از کتابداران، مدیران) منتخب سطح کشوری بودند. لذا نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 نمونه بود. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق محاسبه سی.وی.آر با مقدار بزرگ تر از 0/49 و شاخص سی.وی.آی با مقدار 0/76 انجام شده است. در پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش پلتفرم مفهومی مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه های قابلیت های مکانیکی پلتفرم، پویایی سازی (دینامیک) بازی و زیباشناختی است. عناصر قابلیت های مکانیکی پلتفرم در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل، امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات است. پویایی سازی (دینامیک) بازی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل موفقیّت، پاداش و رضایت است. عناصر زیبایی شناختی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه احساسات است.نتیجه گیری: در طراحی بخش قابلیت های مکانیکی پلتفرم بازی وارسازی مؤلفه های امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات اهمیت بیشتری دارد. در طراحی بخش پویاسازی (دینامیک)، مؤلفه های موفقیت، رضایت و پاداش اهمیّت بیشتری دارد. در طراحی بخش زیبایی شناختی، مؤلفه درگیر کردن احساسات کودکان و نوجوانان اهمیّت بیشتری دارد.