فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان دهی دانش بومی در کتابخانه ها، آرشیوها و موزه ها با روش های مرسوم سازمان دهی، فهرست نویسی و طبقه بندی به دلیل فقدان اصطلاحات و واژگان دانش بومی و کمبود منابع مکتوب این دانش امکان پذیر نیست. برای ورود دانش بومی که حاصل قرن ها تجربه مردم محلی است، در وب معنایی استفاده از هستی شناسی مناسب به نظر می رسد. این مقاله بر آن است تا ضرورت استفاده از هستی شناسی ها را به منظور ذخیره و بازیابی دانش بومی کشاورزی با مطالعه هستی شناسی های موجود در حوزه کشاورزی و دانش بومی موردبحث و بررسی قرار دهد.روش: در این مطالعه از مرور نظام مند مبتنی بر شواهد استفاده شد. جستجو بر اساس کلمات کلیدی انتخاب شده در پایگاه داده گوگل اسکالر بدون محدودیت زمانی در عنوان مقالات بود. برای تفکیک بهتر موضوعات، کلیدواژه ها از هم جدا و دوبه دو باهم ترکیب شدند. حاصل جستجو با عبارت «هستی شناسی و دانش بومی» بازیابی 12 مقاله و جستجوی کلمات کلیدی «هستی شناسی کشاورزی» بازیابی 83 مقاله و جستجوی عبارت «دانش بومی کشاورزی» 143 مقاله را به دنبال داشت. درمجموع، 238 مقاله با استفاده از سه عبارت کلیدی Agricultural Ontology،Agricultural Indigenous Knowledge،Indigenous Knowledge Ontology از جستجوی انگلیسی بازیابی شد. 6 مقاله با جستجوی دستی به مطالعه اضافه شد و 9 مقاله نیز پس از جستجوی فارسی کلیدواژه های هستی شناسی، سازمان دهی دانش و سازمان دهی دانش بومی به مطالعه اضافه شد، درنهایت پس از مطالعه چکیده و نتایج مقالات و ارتباط با موضوع موردبررسی 37 مقاله انتخاب و بررسی شد.یافته ها: پس از بررسی مقالات، سه هستی شناسی بزرگ و شناخته شده که عبارت بودند از خدمات هستی شناسی کشاورزی، هستی شناسی گیاهی و هستی شناسی محصول، شناسایی شدند. همچنین بررسی ها نشان داد که کشورهای اسپانیا، چین، ایران، نیجریه، سریلانکا، مالزی، تایلند، ژاپن، اندونزی، هند و پاکستان اقداماتی را برای طراحی هستی شناسی دانش بومی کشاورزی و استفاده از این دانش انجام داده اند. کشاورزان و تعداد مقالات بازیابی شده نشان داد که سریلانکا، مالزی و هند در این زمینه تلاش بیشتری کرده اند.نتیجه گیری: اگرچه استفاده از بروشورهای چاپی آموزشی و ترویجی می تواند در انتشار دانش بومی نقش مؤثری داشته باشد، اما انتشار دانش بومی کشاورزی در سطح جهانی نیازمند ورود به شبکه معنایی است، به همین جهت لازم است شرایط ذخیره سازی منابع دانش بومی کشاورزی در وب فراهم شود تا بتوان آن ها را در جستجوی معنایی بازیابی کرد. ازآنجایی که هستی شناسی ها ابزارهایی در وب معنایی هستند که موضوعات یک حوزه خاص را دسته بندی می کنند و روابط منطقی بین آن ها را تعریف می کنند، طراحی هستی شناسی در این حوزه می تواند راهی برای ذخیره و بازیابی آثار مختلف دانش بومی با حفظ رابطه معنایی بین آن ها باشد. هستی شناسی دانش بومی کشاورزی به اشتراک گذاری این دانش به نسل های آینده در نقاط مختلف جهان را تسهیل می کند و به طراحی پایگاه دانش بومی کشاورزی کمک می کند. سازمان هایی که به حفظ، استفاده و توسعه این دانش وابسته اند می توانند از هستی شناسی برای سازمان دهی دانش بومی بهره گیرند.
چالش ها و راهکارهای استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی پارسی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی چالش ها و راهکارهایی می باشد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی ایرانی "پارسی جو" با آن-ها مواجه بوده اند.روش شناسی: در این پژوهش کیفی از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده-اند. نمونه مورد بررسی، از میان 108 دانش آموز پایه ی هشتم، 16 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به حد اشباع نظری انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده-ها از روش کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. به منظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی داده-ها استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی "پارسی جو" با چند نوع چالش مهم مواجهند. دانش آموزان، از چالش های مهم بازدارنده به فراگیری و تبلیغات گسترده ی موتورهای جستجوی خارجی، کمبودها و ضعف های عملکردی موتور جستجوی پارسی جو و عدم آگاهی اشاره کرده اند. همچنین دانش آموزان کم کاری معلمان را در استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی "پارسی جو"به عنوان چالش-های پیش رو بیان کرده اند. نهایتاً دانش آموزان در جهت رفع این چالش ها، راهکارهایی را ارائه کرده اند.
هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی: پیوندی از نوع هوش و معنا در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
175 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر حل تجسّم دوگانه پنداری هستی شناسی و فولکسونومی و ایجاد همزیستی میان این دو فناوری با یکدیگر، برای توسعه هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان ابزار سازماندهی اطلاعات در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی است. روش: این مطالعه از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش، ترکیبی است. برای اکتساب دانش مفهومی و ساخت نیمه خودکار هستی شناسی از پایه براساس زبان طبیعی (برچسب های مردمی)، از روش سه مرحله ای E3 (استخراج، غنی سازی، و ترکیب)، آلوس و سانتانچه (2013) و رویکرد نوی و مک گینس (2001) استفاده شد. جامعه آماری، برچسب های دانشجویان روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تهران به منابع این حوزه، در کتابخانه دیجیتال این دانشگاه بود. برای گزینش و گردآوری برچسب ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی و اطمینان از صحّت و درستی مفاهیم و رابطه های شناسایی شده میان مفاهیم استخراج شده، از نظرات 15 متخصص حوزه روان شناسی و علوم تربیتی استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای ایجاد هستی شناسی، نسخه 5.5 نرم افزار پروتژه بود. یافته ها: پس از اکتساب برچسب های بدست آمده به تعداد 15787، این داده ها در پیوند با پایگاه اطلاعاتی اریک، و پس از شناسایی مفاهیم پایه و روابط بین این مفاهیم از حوزه، منجربه ارائه ساختار مفهومی با رویکرد هستی شناسی شد. بر این اساس، پس از تأیید و اعتبار سنجی ساختار مفهومی، هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان یافته اصلی پژوهش، متشکل از 277 کلاس و زیرکلاس، 110 رابطه، 50 نمونه، و 9 مترادف بر گرفته از بانک اطلاعاتی اریک، ارائه و در قالب چند گراف مصور سازی شد. براساس آزمون آماری انجام شده، هستی شناسی با سطح معناداری 0005/0 از صحّت نسبی برخوردار بوده و تمامی مؤلفه ها از نظر خبرگان تأیید شد. نتیجه گیری: فولکسونومی در درک وب معنایی به «هستی شناسی های تولید شده توسط کاربر» تبدیل شده اند. استفاده از تفاوت های ساختاری میان فولکسونومی و هستی شناسی ها، عدم نیاز به دانش اولیه و یادگیری سیستم های پیچیده رده بندی را فراهم می کند که نویدگر تکامل وب معنایی است.
شناسایی عوامل موثر بر بهبود ربط در بازیابی اطلاعات در شبکه های اجتماعی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر بهبود ربط در بازیابی اطلاعات از نظر اعضای هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی در دو گروه علوم انسانی و کتابداری پزشکی، در شبکه های اجتماعی علمی لینکدین و ریسرچ گیت بود.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی اجرا شده است. حجم جامعه مورد مطالعه در سه بخش علوم انسانی، کتابداری پزشکی و جامع، به ترتیب برابر با 110، 102 و 207 نفر می باشند که براساس فرمول کوکران، تعداد نمونه آماری به ترتیب برابر با 86، 81 و 135 نفر از افرادی که از شبکه های علمی لینکدین و ریسرچ گیت استفاده کرده اند، در نظر گرفته شده است. علت انتخاب این دو شبکه علمی به دو دلیل تعداد مراجعه بیشتر و معرفی برخی خبرگان بود. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای تعیین پایایی سازه ها از روش پایایی مرکب و همچنین به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از نظر تعدادی از خبرگان و متخصصان رشته های مدیریت، کتابداری و اطلاع رسانی و جامعه شناسی، و برای اندازه گیری روایی (اعتبار) از شاخص میانگین واریانس استخراج شده استفاده شده است. تجزیه و تحلیل برازش مدل ساختاری بر مبنای تحلیل عامل تأییدی و فرم معادلات و استفاده از نرم افزار SmartPLS می باشد.
یافته ها: براساس نتایج تحلیل رگرسیون، در بین مؤلفه های تحقیق، وجود بازخورد با ضریب 775/0، بیشترین اثر را بر ربط و بهبود آن در بازیابی اطلاعات در پایگاه لینکدین دارد. پس از متغیر وجود بازخورد، متغیرهای درخواست ها و پرسش ها، ویژگی های کاربر و ویژگی های پایگاه به ترتیب با ضرایب 515/0، 492/0 و 471/0 در اولویت های بعدی قرار دارند. در این بین، نظام اطلاعاتی اثر معناداری را نشان نمی دهد. در طرف دیگر، براساس نتایج تحلیل رگرسیون، در بین مؤلفه های تحقیق، وجود بازخورد با ضریب 812/0 بیشترین اثر را بر ربط و بهبود آن در بازیابی اطلاعات در پایگاه ریسرچ گیت دارد. پس از متغیر وجود بازخورد، متغیرهای ویژگی های سند، ویژگی های کاربر و درخواست ها و پرسش ها به ترتیب با ضرایب 726/0، 608/0 و 541/0 در اولویت های بعدی قرار دارند. در این بین، نظام اطلاعاتی و نظام بازیابی اثر معناداری را نشان نمی دهند.
نتیجه گیری: براساس مدل جامع تحقیق، عوامل موثر شناسایی شده در شبکه های اجتماعی علمی مانند نظام اطلاعاتی و نظام بازیابی می توانند به عنوان مدلی جامع برای افزایش ربط بازیابی اطلاعات در شبکه های اجتماعی علمی به شمار آیند.
اشاعه دانش مبتنی بر شبکه های اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی به یک پلت فرم ارزشمند برای تسهیل اشتراک دانش و ارتباطات، نه تنها در سطح شخصی یا فردی، بلکه برای سازمان ها تبدیل شده است. با این وجود، رشد مهم و سریع پژوهش ها در این زمینه، تلاش های کمی برای بررسی نظام مند و ترکیب یافته های بررسی های قبلی و ارزیابی وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی در اشاعه دانش صورت گرفته است. هدف اصلی این مقاله ارائه درک بهتر و بررسی دقیق وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی برای اشاعه دانش است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش مرور نظام مند ادبیات برای جمع آوری و مرور مطالعات با پیروی از یک روش مرور از پیش تعریف شده، ادغام استراتژی های جستجوی خودکار و دستی، به منظور پوشش دادن همه مقالات پژوهشی مرتبط منتشر شده در این بازه زمانی استفاده شده است. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی به 253 برونداد پژوهشی رسید که در نهایت 37 برونداد پژوهشی منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین شدند.یافته ها: پس از فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاصل از مطالعات اولیه منتخب، یک نمای کلی روشن و جامع از پژوهش فعلی را نشان می دهد که بر اشاعه دانش از طریق شبکه های اجتماعی متمرکز است و سه فعالیت اصلی کاربرد شبکه های اجتماعی را شناسایی می کند که شامل فرآیندهای جستجوی دانش، اشاعه دانش و تعامل اجتماعی است. علاوه بر این، عواملی شامل دسترسی، واقعی بودن و ماندگاری، شبکه های اجتماعی را به فضایی برای اشاعه دانش در همه زمینه ها تبدیل می کند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که جو سازمانی، فقدان رهبری، هزینه های تدوین دانش، ترس از دست دادن قدرت دانش و فقدان منفعت شخصی از جمله چالش های اشاعه دانش در شبکه های اجتماعی است.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شبکه های اجتماعی برای اجرای اشتراک دانش با اشکال مختلف رفتار مرتبط هستند و پتانسیل غلبه بر چالش های مرتبط با استفاده از آن را دارند.
Comparative Assessment of Data Quality Dimensions in Scientific Multimedia Indexing Process(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
287 - 308
حوزههای تخصصی:
Organizing a large volume of scientific multimedia data requires the use of appropriate indexing methods as one of the processes of information organization. Appropriate methods and algorithms are those that lead to the improvement of various aspects of quality in the process of organizing and retrieving information. For this reason, the purpose of this research is to identify the most important dimensions of data quality in the field of scientific multimedia indexing. In order to achieve this goal, a comparison of different dimensions of data quality has been made based on different criteria and the most important dimensions have been identified using Shannon entropy weighting approach and TOPSIS group ranking method. Also, using the correlation matrix, the intensity and direction of the relationship and correlation between the different dimensions of data quality have been evaluated. Based on the results of the first part of the research, the best ranks (priorities) were related to the data quality dimensions of recall, precision, completeness, appropriate amount of data, accuracy, relevancy, concise 1, consistency, concise 2, interpretability, value-added and accessibility, respectively. The results obtained from the second part of the research showed that the data quality dimensions of interpretability and relevancy had the highest correlation with the most important dimensions, i.e. recall and precision. As one of the implications of this research, it is possible to consider the measurement and evaluation of scientific multimedia data indexing methods based on different aspects of data quality and their importance.
بررسی چالش های اساسی استفاده از چت جی پی تی (ChatGPT) در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت فناوری ربات های نرم افزاری، از قبیل «چت جی پی تی»، و ارتباط آن ها با پردازش، بازیابی و ارتباط دهی دانش و اطلاعات، یکی از عرصه هایی که تحت تأثیر آن ها قرار می گیرد، حوزه آموزش عالی است. این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی چالش های کلیدی استفاده از «چت جی پی تی» در آموزش عالی و شناسایی فرصت های پیش رو برای آن به عنوان یکی از فناوری های هوش مصنوعی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و فرایند اجرا به این شکل است که ابتدا چالش های مرتبط با موضوع بر اساس مرور ادبیات و مطالعات پیشین شناسایی و سپس برای رسیدن به اهمیت، سطح بندی و ارتباطات بین چالش های مطرح در استفاده از «چت جی پی تی» از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده گردید. انواع مشکلات و چالش ها در زمینه استفاده از «چت جی پی تی» در آموزش عالی، از جمله نادرستی اطلاعات و اعتمادپذیری پایین، سرقت ادبی، نابرابری تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری، فقدان مهارت و دانش اساتید و دانشجویان، عدم کاربرد در بعضی از علوم و نبود رابطه عاطفی میان چت بات و انسان به طور گسترده مورد بحث قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که چالش نابرابری تجهیزات سخت افزاری، نرم افزاری و فقدان مهارت، دانش اساتید و دانشجویان در سطح اول، چالش نادرستی اطلاعات، اعتمادپذیری پایین و سرقت ادبی در سطح دوم، و چالش عدم کاربرد در بعضی از علوم و نبود رابطه عاطفی در سطح سوم قرار دارند.
ارزیابی، تحلیل و مصورسازی شبکه هم نویسندگی پژوهشگران دانشگاه های علوم پزشکی حوزه قلب و عروق در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
91 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی، ارزیابی و تحلیل شبکه هم نویسندگی پژوهشگران حوزه قلب و عروق دانشگاه های علوم پزشکی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس تا سال 2020 میلادی است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با رویکرد علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل همه پژوهشگران حوزه بیماری های قلب و عروق بوده که در پایگاه اسکوپوس طی سال های 1999 تا 14 جولای 2020 مقاله داشته اند و حداقل یکی از نویسندگان آنها وابستگی سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی را داشتند. ترسیم و تحلیل ساختار منتج از تحلیل هم نویسندگی با استفاده از نرم افزارهای BibeExcle, Ucinet انجام شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر تعداد مقالات، کاظم رحیمی از دانشگاه آکسفورد با 1143 مقاله، مازیار مرادی لاکه از دانشگاه علوم پزشکی ایران با 1142 مقاله و علی کیادلیری از فیلادلفیای آمریکا با 1072 مقاله به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارند و پژوهشگران برتر این حوزه از نظر تعداد مقاله (بهره وری) به حساب می آیند. همچنین از نظر تعداد استناد مصطفی قربانی با دریافت 100 استناد در جایگاه نخست، حمید آسایش با دریافت 99 استناد در جایگاه دوم، و امیرکساییان از دانشگاه علوم پزشکی تهران با دریافت مجموع 88 استناد در جایگاه سوم قرار دارند. امیرحسین صاحبکار و رضا ملک زاده و نضال صراف زادگان، با مرکزیت رتبه 105 و 96 و92 به ترتیب بالاترین مرکزیت رتبه را دارند. از نظر مرکزیت نزدیکی، رضا ملک زاده، و نضال صراف زادگان بالاترین نمره و فرید نجفی، امیرحسین صاحبکار و حسین پوستچی بالاترین نمره مرکزیت بینابینی را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: پژوهشگرانی که دارای شاخص های مرکزیت درجه، بینابینی و نزدیکی بالایی بودند، به لحاظ کارایی (تعداد استناد دریافتی) در وضعیت خوبی قرار دارند. نویسندگان مقالات از این طریق می توانند از تشابهات و تمایزهای مختلف موجود، همراه با شاخص های گوناگون هم نویسندگی سایر کشورها مطلع گردند. همچنین علل ضعف و قوت محققان در حوزه های مختلف در انتشار تولیدات علمی در مجلات انگلیسی زبان و غیره مشخص خواهد شد.
مطالعه ای در باب ابعاد مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد تا مؤلفه ها، اَبعاد اصلی و فرعی مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی را بکاود و بررسی کند که این مؤلفه ها چقدر در کتابخانه های عمومی تحقق یافته است. روش: پژوهش حاضر به روش ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. در مرحله کیفی، با مرور متون مقالات پژوهشی انگلیسی زبان، مؤلفه های مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی شناسایی شد. در مرحله کمی، مؤلفه های مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی به پرسشنامه تبدیل شد و اعتباریابی گردید. جامعه پژوهش در مرحله کمّی کاربران فعال کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و کتابخانه عمومی پارک شهر تهران بودند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی شامل پنج بُعد اصلی و 11 بُعد فرعی است که عبارتند از ترویج عقلانیت انتقادی (فهم انتقادی، آگاهی تاریخی)، عقلانیت پاسخگویی (بیان مستدل، عدالت خواهی)، عقلانیت گفتگو (سانسورزدایی، گفتگومحوری)، الهام بخشی اجتماعی (هنر اجتماعی، ادبیات اجتماعی)، و اجتماع سازی (حریم شناسی، جامعه پذیری، آگاهی بخشی). همچنین، یافته ها نشان داد که از نظر کاربران کتابخانه حسینه ارشاد و کتابخانه پارک شهر، ابعاد پنج گانه مسئولیت اجتماعی در کتابخانه های عمومی تحقق نیافته است و تفاوت معناداری بین نظر این دو گروه از کاربران وجود نداشت. همچنین یافته ها نشان داد که گروه سنی 31 تا 40 سال، تحقق الهام بخشی اجتماعی را کمتر از بقیه ارزیابی کردند و نیز گروه درآمدی 10 الی 15 میلیون تومان در ماه، تحقق عقلانیت انتقادی، الهام بخشی اجتماعی، اجتماع سازی، و کلیت مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی را نسبت به بقیه گروه های درآمدی بسیار کم تر ارزیابی کردند. یافته های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مسیر عقلانیت انتقادی، الهام بخشی اجتماعی، و اجتماع سازی تنها مسیر معنادار در مدل است. این بدان معناست که عقلانیت انتقادی، مهم ترین عامل اثرگذار بر الهام بخشی اجتماعی است و این دو نیز به طور معناداری بر اجتماع سازی اثرگذار هستند. همچنین، عقلانیت گفتگو بیشترین اثرغیرمستقیم را بر اجتماع سازی داشت و بنابراین به نظر می رسد که اولویت دارترین مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی، ترویج عقلانیت گفتگو است. اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر تلاش کرده تا مقولات و مصادیق مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی ایران را ارائه نماید. همچنین، در این پژوهش نشان داده شده که تحکیم و ترویج عقلانیت گفتگو در اجتماعات، اولویت دارترین مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی است.
اثربخشی آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران در بازیابی اطلاعات (مورد مطالعه: کتابخانه های عمومی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران در بازیابی اطلاعات بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران در سال 1400 بود که از بین آنها، 30 نفر به صورت هدفمند و با توجه به معیارهای ورود به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده دردوگروه کنترل(15نفر) وگروه آزمایش (15نفر) قرارگرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مهارت بازیابی اطلاعات بود. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید تأیید شد. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 89/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین مهارت بازیابی اطلاعات در گروه آزمایش (07/47) در پس آزمون بیشتر از میانگین گروه کنترل (86/26) است. که بیانگر این است، آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران در بازیابی اطلاعات تأثیر دارد (p=0/000<0/05) نتیجه گیری: آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی می تواند یکی از گزینه های مؤثر در افزایش توانمندی و مهارت های کتابداران باشد. یافته های این مطالعه، موید قابل قبول بودن مباحث نظری ارائه شده در این حوزه است.
هیأت تحریریه سنجی: روشی جهت سنجش عملکرد و اثربخشی اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده در ISC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیأت تحریریه سنجی به روش ها و شاخص هایی اطلاق می شود که به وسیله آن عملکرد، اثربخشی و نقش اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات در سیاست گذاری و طراحی نقشه راه برای آینده مجلات مورد ارزیابی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از هیأت تحریریه سنجی، مجلات نمایه شده ISC در قلمروهای علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی ارزیابی و تحلیل گردید.روش: در این پژوهش و به منظور دیداری سازی درهم تنیدگی اعضاء هیأت تحریریه و مجلات از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. بدین منظور شاخص های مرکزیت که شامل مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینابینی است، به کار رفت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی برای اعضاء هیئت تحریریه (2813 نفر) و مجلات (200 نشریه) انجام گرفت. به منظور پاسخ به پرسش های پژوهش از نرم افزار مصورسازی شبکه (UCINET)؛ روش های آمار توصیفی و تحلیلی مانند فراوانی، درصد، میانگین و ضریب همبستگی کندال تائوبی؛ آزمون خی دو و نیز نرم افزارهای SPSS، Net Draw و پایتون استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش در خصوص وضعیت ضریب تأثیر نشریات نشان می دهد در حوزه علوم انسانی و هنر، مجله " مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی- لیست اولیه" با 1/095 ؛ در حوزه موضوعی علوم بهداشتی، مجله "سالمند –لیست انتظار"با (0/446)؛ و در حوزه علوم زیستی، مجله "پژوهش های ژنتیک گیاهی- لیست اولیه" با 0/37 بالاترین ضریب تأثیر را در هر حیطه موضوعی کسب کرده اند. برخی از مجلات حوزه علوم انسانی و هنر درصد خوداستنادی بالایی دارند. از جمله مجلاتی که در حوزه علوم انسانی و هنر بالای 80 درصد خوداستنادی دارند عبارتند از: "پژوهش نامه نهج البلاغه" (80/77 درصد)؛ "پژوهش نامه ادبیات کردی" و "زبان فارسی و گویش های ایرانی" (100 درصد)." احد فرامرز قراملکی- (استاد-دانشگاه تهران) " و " محمدحسن قدردان قراملکی (استاد- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)" بالاترین میزان درهم تنیدگی (فراوانی 5) را به خود اختصاص داده اند. از مجموع 368 نفری که دارای درهم تنیدگی هستتند، 333 نفر مرد و 35 نفر نیز زن هستند. از نظر مرتبه دانشگاهی نیز مرتبه علمی "استاد" با 76/71 درصد و "دانشیاران" با 15/57 درصد بالاترین سهم را از آن خود کرده اند.نتیجه گیری: از مجموع دو هزار و هشتصد و سیزده نفری که در دویست مجله مورد مطالعه همکاری داشتند، 368 نفر از اعضاء هیأت تحریریه دارای درهم تنیدگی بودند. نتایج حاکی از وجود رابطه معنی داری منفی بین ضریب تأثیر و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش و همچنین بین میزان استنادهای دریافتی نشریات و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش است. افزایش چارک نشریات با افزایش میزان درهم تنیدگی همراه است؛ به این معنا که چارک نشریات پیش بین مثبت و معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات است. شاخص آنی نشریات؛ میانگین ضریب تأثیر در موضوع سطح کلان؛ تعداد مقالات جامعه پژوهش و شاخص خوداستنادی، پیش بین های معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات نیستند. با توجه به نقش اعضاء هیأت تحریریه در مسیر تکامل و کیفی سازی مجلات از طریق فرایند داوری و انتخاب موضوعات، تلاش برای تشکیل هیأت تحریریه های متنوع تر با درهم تنیدگی کمتر، نه تنها خروجی تحقیقاتیِ متنوع تری را به دنیای نشر خواهد سپرد؛ که فضای رقابتی مثبت با طیف گسترده تری از آراء را نیز ایجاد خواهد کرد.
تنوع ساختاری و موضوعی نسخه های خطّی طبّی دورۀ قاجار موجود در کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در ایران مانند سایر جوامع، علم طب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و در ادوار تاریخی مختلف، نسخ خطی بسیاری در زمینه طب نگاشته شده است. از آنجا که دوره قاجار در تاریخ علم طب و پزشکی ایران یکی از مهم ترین ادوار تاریخی است، هدف این پژوهش شناخت و بررسی نسخه های خطّی طبّی این عصر از نظر ساختاری و موضوعی آن ها است.روش: این تحقیق، به شیوه کتابخانه ای و با روش تحقیق پیمایشی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش نسخه های طبّی عصر قاجار موجود در فهرستگان نسخه طبّی ایران (فنخا) است که با جست وجو در بیش از 320000 نسخه معرفی شده در آن فهرستگان به شیوه سرشماری، تعداد ۱۱۳۵ عنوان کتاب طبی دوره قاجار در 3136 نسخه، شمارش و جدا شده و مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک جداول و نمودارهای آماری انجام شده است.یافته ها: در میان نسخه های خطی مورد تحقیق، تعداد ۱۱۳۵ نسخه خطی دارای عنوان غیر تکراری یافت شد که ۲۶۵ مورد از این نسخه ها تألیفات عصر قاجار بودند و مابقی آن، استنساخ های متعدد از این نسخه ها است. از نظر محتوایی، موضوعات داروسازی و داروشناسی (21/1 درصد) و شناخت بیماری ها (21/1 درصد) و درمان بیماری (19/3 درصد) از موضوعات پرکاربرد در این نسخه ها هستند.موضوعات گیاهان دارویی، مامایی، طب کیمیاوی و طب در سفر هر کدام کمتر از 2 درصد از نسخه ها را به خود اختصاص داده است. از میان ۱۱۳۵ عنوان نسخه طبی غیرتکراری در عصر قاجار 49/9 درصد از کل این نسخ برابر با ۵۶۷ مورد با ساختار رساله بوده اند و تعداد ۴۷۴ نسخه برابر با 41/7 درصد از کل نسخه ها نیز با ساختار کتاب بوده اند. تعداد ۶ نسخه 0/5 درصد از کل) از لحاظ کتاب یا رساله بودن مشخص نشدند. ۸۸ مورد از نسخه های طبی مورد بررسی قرارگرفته (۷/۷ درصد) نیز بدون اطلاعات بودند.نتیجه گیری: با توجه به بیماری های موجود در عصر قاجار مانند طاعون، وبا، حصبه و آبله، جلوگیری از این بیماری ها و درمان این بیماری ها بسیار مورد توجه اطبا قرار می گرفته و رساله ها و کتب مختلفی در این باب نوشته شده است. چنانکه با ورود داروسازی نوین به ایران و ظهور و رواج داروهای غیر گیاهی (شیمیایی)، داروسازی و داروشناسی در این دوره از موضوعاتِ پرکاربرد است. در عصر قاجار تألیف و استنساخ نسخ خطی بسیار مهم بوده است و کاتبان اغلب خود را با القابی مانند حکیم و طبیب معرفی می کردند. این امر نشان دهنده فعالیت گسترده طبیبان در سنت کتابت و نسخه نویسی است. بیشترین تعداد نسخ خطی در این عصر با ساختار رساله بوده است. موجز و تخصصی بودن رسالات و همچنین سرعت زیاد در نشر موضوع در قالب رساله را می توان دلیل این موضوع دانست. همچنین با رواج سیستم آموزشی ساختار رساله به دلیل مناسب بودن برای جزوات درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته بود. علاوه بر زیاد بودن رساله های خطی، تألیف و استنساخ ساختار کتاب نیز بسیار مورد توجه طبیبان این دوره بوده است. نسخه های خطی با ساختار کتاب نیز به دلیل آنکه مفصل هستند و نویسنده قادر است در موضوعی کلی چندین باب را بیان کند، همین طور برای نگارش کتب مرجع مورد توجه بوده اند. بسیاری از کتب پیشینیان نیز در این دوره مورد توجه و استنساخ قرار گرفته اند.
طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی برای خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و روش دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصان بازی وارسازی و کودک و نوجوان و نیز ذینفعان (اعم از کتابداران، مدیران) منتخب سطح کشوری بودند. لذا نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 نمونه بود. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق محاسبه سی.وی.آر با مقدار بزرگ تر از 0/49 و شاخص سی.وی.آی با مقدار 0/76 انجام شده است. در پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش پلتفرم مفهومی مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه های قابلیت های مکانیکی پلتفرم، پویایی سازی (دینامیک) بازی و زیباشناختی است. عناصر قابلیت های مکانیکی پلتفرم در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل، امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات است. پویایی سازی (دینامیک) بازی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل موفقیّت، پاداش و رضایت است. عناصر زیبایی شناختی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه احساسات است.نتیجه گیری: در طراحی بخش قابلیت های مکانیکی پلتفرم بازی وارسازی مؤلفه های امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات اهمیت بیشتری دارد. در طراحی بخش پویاسازی (دینامیک)، مؤلفه های موفقیت، رضایت و پاداش اهمیّت بیشتری دارد. در طراحی بخش زیبایی شناختی، مؤلفه درگیر کردن احساسات کودکان و نوجوانان اهمیّت بیشتری دارد.
تأثیر تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن بر افزایش انگیزه شرکت در کلاس های ورزشی (مورد مطالعه کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
259 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت سلامتی و بهره وری کارکنان سازمان ها برای هیچکس پوشیده نیست. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن بر افزایش انگیزه شرکت در کلاس های ورزشی کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه تجربی است. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل، هرکدام به تعداد 20 نفر تقسیم گردیدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه انگیزه مشارکت در ورزش گیل و دیگران (1983) بود. جامعه آماری شامل کارکنان مرد کتابخانه های عمومی شهر تهران بود که 40 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای توصیف داده ها از شاخص آماری فراوانی، درصد فراوانی و همچنین در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف جهت بررسی توزیع طبیعی داده ها استفاده شد. برای بررسی تجانس واریانس آزمون لون به کار گرفته شد و تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه میانگین گروه های آزمودنی از آزمون یونیوریت (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS19 انجام شد.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان اذعان داشت که تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن تأثیر معنی داری بر انگیزه، موفقیت، آمادگی ایجاد شده، تخلیه انرژی و گروه گرایی کارکنان کتابخانه های عمومی داشته و میزان تأثیر این فعالیت ها بر هر یک از این مؤلفه ها به ترتیب 25، 12، 24، 29 و 35 درصد است که سبب تغییر کل واریانس مؤلفه ها شده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که ادغام تمرینات ورزشی با گیمیفیکیشن در کلاس های ورزشی کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران، به طور معنی داری بر انگیزه، موفقیت، آمادگی ایجاد شده، تخلیه انرژی و گروه گرایی تأثیر مثبتی دارد.
تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد خلاقیت و نوآوری در کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه کتابداران دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
155 - 199
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر، ﺑﺮرﺳی ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﺧﻼﻗیﺖ و ﻧﻮآوری در کتابخانه های دانشگاهی از دیﺪﮔﺎه کﺘﺎﺑﺪاران داﻧﺸﮕاه تبریز هست. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه مرکزی و کتابخانه های وابسته به دانشگاه تبریز هستند که نمونه موردپژوهش، از بین این افراد، به روش هدفمند از نوع گلوله برفی به دست آمده و شامل 14 کتابدار است. ابزار گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شیوه کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شد ه است. بر اساس یافته ها، عوامل کلیدی مؤثر در ایجاد خلاقیت و نوآوری در کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه کتابداران دانشگاه تبریز به سه دسته عوامل فردی، عوامل سازمانی و ویژگی های ایده تقسیم می شود. عوامل فردی شامل مواردی از قبیل داشتن روحیه نوآوری و خلاقیت، داشتن انگیزه ارائه ایده خلاق، داشتن تحصیلات مرتبط با شغل توسط کارکنان و مدیران، داشتن روحیه ریسک پذیری است. عوامل سازمانی دربرگیرنده دو عامل پشتیبانی از ایده های کتابداران و تخصیص بودجه است. همچنین عامل ویژگی های ایده شامل عواملی چون مقرون به صرفه بودن، هماهنگی با اهداف کتابخانه، قابلیت دیده شدن توسط سایر افراد و سازمان ها، قابلیت اجرایی ایده در محیط کتابخانه است. از نتایج این پژوهش، چنین برمی آید که استقبال مدیران کتابخانه ها از ایده های کتابداران، باعث ایجاد انگیزه در کتابداران خلاق می گردد، لذا پیشنهاد می شود جهت پویایی هرچه بیشتر کتابخانه ها، مدیران کتابخانه از ایده های خلاقانه کارکنانشان استقبال نموده و سعی در اجرایی کردن آن ها نمایند. همچنین ازآنجاکه عملی کردن ایده ها نیازمند حمایت مالی سازمان مادر است، لذا لازم است مدیران کتابخانه جهت تخصیص بودجه کافی به کتابخانه ها در راستای اجرایی نمودن ایده ها با رایزنی با مدیران مافوق و توجیه نمودن آنان بتوانند بودجه کافی برای کتابخانه دریافت کنند تا بتوانند با عملی ساختن ایده های خلاقانه، بهره وری از کتابخانه را بالا ببرند.
بررسی چگونگی تأثیر مدیریت دانش در استقرار صنعت 4.0 در صنعت لوازم خانگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
261 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به افزایش فشار رقابتی و توسعه و پیشرفت فناوری، امروزه شرکت های تولیدی به صنعت 4.0 به عنوان یک موضوع اساسی و مهم در راستای بهبود عملکرد و حفظ و توسعه موقعیت رقابتی خود نگاه می کنند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تأثیر مدیریت دانش و عوامل اثرگذار بر آن در استقرار صنعت 4.0 در صنعت لوازم خانگی است.
روش : این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از جنبه نحوه گردآوری داده ها، از نوع پیمایشی است. به منظور انجام پژوهش حاضر در ابتدا 13عامل با مرور پیشینه پژوهش شناسایی شد. سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، نحوه ارتباط عوامل شناسایی شده تعیین گردیده و براساس آن مدل مفهومی این پژوهش ارائه شد. در ادامه با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS برازش مدل مفهومی به دست آمده، مورد سنجش و بررسی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. همچنین به منظور برازش مدل مفهومی شکل گرفته، پرسشنامه ای متشکل از 42 سوال با توجه به پیشینه پژوهش طراحی شده و در اختیار خبرگان، مدیران و کارکنان صنعت لوازم خانگی، به روش نمونه گیری در دسترس قرار گرفت. با توجه به استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، حجم نمونه لازم در این پژوهش از رابطه q15< n < q5 که در فرمول فوق q تعداد سوالات پرسش نامه و n اندازه نمونه می باشد، به دست آمد. با توجه به تعداد 42 سوال طراحی شده، 250 پرسشنامه توزیع گردید، که از این میان تعداد 217 پرسشنامه بازگشت داده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی، رهبری، نوآوری سازمانی، ساختار سازمانی، ظرفیت جذب، کارِ گروهی، منابع مالی، سازگاری سیستم های اطلاعاتی، انعطاف پذیری کارکنان، چشم انداز و استراتژی، ارزیابی عملکرد و ارائه بازخورد، آموزش و فناوری های صنعت 4.0 به عنوان عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در استقرار صنعت 4.0 در صنعت لوازم خانگی کشور شناسایی شده اند. همچنین عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در استقرار صنعت 4.0 در هشت سطح قرار گرفته اند که فرهنگ سازمانی و رهبری، به عنوان متغیر های مهم و زیربنای مدل مفهومی به دست آمده، نقش اساسی در استقرار صنعت 4.0 در صنعت لوازم خانگی دارند. از سوی دیگر، متغیرهای منابع مالی در سطح هفتم، کار گروهی، ساختار سازمانی و آموزش در سطح ششم، ظرفیت جذب و چشم انداز و استراتژی در سطح پنجم، فناوری های صنعت 4.0 در سطح چهارم، ارزیابی عملکرد و ارائه بازخورد در سطح سوم، انعطاف پذیری کارکنان در سطح دوم و نوآوری و سازگاری سیستم های اطلاعاتی در سطح اول قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند استقرار صنعت 4.0 را در صنایع لوازم خانگی کشور تسهیل کرده و مدیران صنایع لوازم خانگی را به استفاده موثرتر از مدیریت دانش در صنعت 4.0 ترغیب کند.
بررسی میزان آشنایی کتابداران دانشگاه های علوم پزشکی با مهارت های فردی و سازمانی مدیریت زمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
37 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت زمان از جمله اصول مدیریت اثربخش است که نیازمند برخى مهارت هاست. می توان آن را به دو مقوله کلی مهارت فردی و سازمانی تقسیم کرد. این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی رابطه بین مقوله های مهارت فردی، سازمانی در مدیریت زمان و میزان آشنایی کتابداران شاغل درکتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی مستقردر شهر تهران با این مولفه ها می باشد.روش پژوهش: در این پژوهش روش تحقیق توصیفی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تهران که با روش نمونه گیری تمام شمار در دسترس135 نفر از آنها انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی پژوهشگرساخت دو قسمتی جمعیت شناختی و سنجش مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و t تک نمونه در نرم افزار SPSS19 تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: رابطه بین مهارت فردی با رفتار سازمانی با ضریب همبستگی192/0 مثبت می باشد (05/0>p) میزان آشنایی کتابداران با مهارت فردی مدیریت زمان در وضعیت خوب و مهارت سازمانی بسیار خوب بود. از نظر جنسیت و نوع دانشگاه کاربرد مهار ت های مدیریت زمان تفاوتی نداشت و تقریباً برابر بود.نتیجه گیرى: آشنایی کتابداران با مولفه های مهارت های سازمانی بیش از مهارتهای فردی بود و بین مهارت های فردی مدیریت زمان با ابعاد ششگانه مهارت های سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و در مولفه هدف گذاری، بیشترین رابطه و تفویض اختیار کمترین ارتباط دیده شد.
ارائه الگوی هستی شناسی حاکمیت فضای سایبر: طرح یک تعریف جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سایبر جامعه ای است که در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است. این فضا دارای مرزهای سرزمینی نیست و در ظاهر توسط قدرت واحدی اداره نمی شود. توانایی شبکه های رایانه ای برای فراتر رفتن از مفهوم مدرن زمان و مکان، عواقب قابل توجهی برای حکومت داری بر اساس روابط دولت-ملت دارد. به دلیل کمبود فزاینده کنترل ارتباطات در فضای سایبر، روش های سنتی حکومت کردن در حال سست شدن هستند. از این رو، مسائلی مانند الگوی حکمرانی فضای سایبر و اعمال حاکمیت، مرزبانی سایبری، نظارت، کنترل، حفظ حریم خصوصی، معماری ساختار جامعه مجازی متناسب با جامعه بومی مطرح می گردد. همچنین با توجه به نیاز روزافزون انسان ها به فضای مجازی، حاکمیت فضای سایبر به بخش مهمی از حاکمیت فضای واقعی ملی تبدیل گردیده است. بنابراین، وجود حاکمیت در فضای سایبری امری ضروری و حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه تعریفی جامع و کامل از حاکمیت فضای سایبر با استفاده از ابزار هستی شناسی است.
در این پژوهش که یک پژوهش کیفی است، با توجه به تعاریف و دیدگاه های مختلف در حیطه حاکمیت فضای سایبر، ضمن بررسی مبانی نظری حاکمیت فضای سایبر از طریق منابع و اسناد به روز و معتبر (سال های 2004-2022) و تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفه ها و مضامین حائز اهمیت در حوزه حاکمیت فضای سایبر شناسایی گردید. بر اساس مضامین به دست آمده، هستی شناسی حاکمیت فضای سایبری استخراج شد. سرانجام، با سازماندهی موجودیت های مرتبط با حاکمیت فضای سایبر از طریق استخراج هستی شناسی آن، تعریفی جامع تر از حاکمیت فضای سایبر ارائه گردید.
با توجه به یافته ها، 17 مؤلفه مرتبط با حاکمیت فضای سایبر معرفی شده است که موجودیت های الگوی اصلی هستی شناسی حاکمیت فضای سایبر را تشکیل می دهند. بر اساس یافته ها، 17 مؤلفه عبارت اند از: نوع حاکمیت، اصول اساسی حاکمیت، حاکمیت حقوقی، رویکردهای حاکمیت سایبری، اصول هدایت گر، ذی نفعان حاکمیت سایبری، رویکرد چندذی نفعی حاکمیت سایبری، حاکمیت
پلتفرم های دیجیتال، تنظیم گری فضای مجازی، دارایی های سایبری، حاکمیت اینترنت، حاکمیت شبکه های توزیع شده و غیرمتمرکز، اقتصاد دیجیتال، حوزه های موضوعی، تحول دیجیتال، دانش و استعداد دیجیتال، و عدالت سایبری.
هستی شناسی استخراج شده در این پژوهش، کلاس ها و روابط آن ها را در حوزه مبانی حاکمیت فضای سایبر نشان می دهد. با وجود یافته های این پژوهش و ارائه هستی شناسی مبتنی بر اسناد و شواهد متقن، فهم دقیق قلمرو حاکمیت فضای سایبر امکان پذیر شده است. هستی شناسی استخراج شده به سازماندهی ساختاری دانش حاکمیت فضای سایبر کمک کرده و همزمان قالب مناسبی را در جهت چگونگی استفاده از دانش فوق قابل درک می کند.
میزان تعلق خاطر کاربران فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها با راه اندازی فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) سعی دارند، ضمن استفاده از فناوری های به روز، دسترسی کاربران به منابع ذخیره شده را تسهیل کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی میزان تعلق خاطر کاربران فهرست پیوسته کتابخانه ای (کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای انجام شده است.روش شناسی: پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی و در نمونه ای آماری شامل 331 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گردید. به منظور جمع آوری داده از سه پرسشنامه ارزیابی تعلق خاطر کاربر، جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد که روایی آن ها با نظر متخصصان و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سطح تعلق خاطر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد به فهرست پیوسته (اوپک) کتابخانه مرکزی این دانشگاه در سطح قابل قبولی قرار ندارد. همچنین تحلیل دقیق تر داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری نیز نشان داد که جذب شناختی فهرست پیوسته در تعلق خاطر کاربر، تأثیر معناداری دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش نشان داد که خودکارآمدی رایانه ای کاربران این دانشگاه در میزان تعلق خاطر آن ها تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: در راستای افزایش تعلق کاربران به فهرست های پیوسته، ضمن رعایت معیارهای مربوط به محیط رابط کاربر باید به علایق کاربران، میزان توجه کاربران، و سابقه قبلی استفاده آنان از فهرست نیز توجه نمود. همچنین محتوای فهرست ها نباید تنها مشتمل بر اطلاعات کتابشناختی باشد، بلکه باید از سایر قالب های الکترونیکی (صوت، فیلم، تصویر و ...) برای غنی تر کردن اطلاعات کتابشناختی استفاده شود. افزایش تعلق خاطر کاربران، زمینه ساز درک بهتر کاربران، بهبود نگرش ها، یادگیری عمیق تر و تغییر رفتار کاربران می شود و به تبعیت از آن کاربر به استفاده مستمر از فهرست کتابخانه سوق داده می شود.
تحلیلی بر محتوای ارائه شده توسط کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۱۵-۲۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع کرونا و تعطیلی کتابخانه های عمومی موجب شد فعالیت های کتابخانه ها در فضای مجازی ادامه یابد و کتابداران به دنبال تولید محتوا برای کتابخانه های خود باشند. کتابخانه های وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این مدت در بستر شبکه های مجازی فعالیت داشتند و به ویژه تولید محتوا توسط کتابداران مورد حمایت و تشویق قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تولیدشده توسط کتابداران کتابخانه های عمومی ایران در شرایط دورکاری ناشی از شیوع کرونا در بستر اینستاگرام است. روش : پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی است و با استفاده از روشِ اسنادی ازطریق مراجعه به محتوای صفحات مجازی کتابداران کتابخانه های عمومی در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفته است. از میان 2700 کتابخانه عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، نمونه ای شامل 336 کتابخانه با استفاده از جدول مورگان به صورت طبقه بندی شده و با رعایت توزیع نمونه در استان های مختلف انتخاب شد. اطلاعات مربوط به پست ها، دنبال کنندگان و تگ های موضوعی استخراج و در نرم افزار اکسل وارد شد. برای این منظور، پست های موجود با توجه به تاریخ انتشار هر پست (پیش از دوران همه گیری کرونا، دوران تعطیلی کتابخانه ها در همه گیری کرونا و پس از آن) تفکیک شدند. در بخش تحلیلی، آزمون های هم بستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها: محتوای تولیدشده در چهار گروه اصلی کارگاه ها، کلاس های آموزشی، برنامه های فرهنگی و برنامه های مناسبتی دسته بندی شد. از نظر محتوای تولید شده، در بخش کارگاه های آموزشی، استان تهران با 804 پست بیشترین و استان قم با 98 پست کمترین تعداد را داراست. در بخش کلاس های آموزشی، استان تهران با 75 پست بیشترین و استان چهارمحال و بختیاری با 3 پست کمترین تعداد را به خود اختصاص می دهد. در بخش اطلاع رسانی فراخوان های فرهنگی-ادبی، استان تهران با 112 پست بیشترین و استان آذربایجان شرقی با کمترین تعداد پست را داراست. در بخش برنامه های مناسبتی، استان تهران با 121 پست بیشترین و استان های کردستان وکهگیلویه و بویراحمد با 11 پست کمترین تعداد پست را به خود اختصاص دادند. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین درجه کتابخانه و میزان محتوای تولیدشده، تعداد دنبال کنندگان و میزان تولید محتوا، درجه کتابخانه و فاصله بین انتشار پست ها و تعداد دنبال کنندگان و فاصله پست ها رابطه ای معنادار وجود دارد. اصالت/ارزش: شرایط کرونا و قرنطینه در دوره همه گیری کرونا باعث شد تا کتابخانه های عمومی فعالیت های خود را در بستر فضای مجازی ادامه دهند و اطلاع رسانی برنامه های آموزشی، فرهنگی و هنری کتابخانه ها از این طریق افزایش یابد. در پژوهش حاضر، مشخص شد که کتابخانه های کوچک تر، مطالب بیشتر و متنوع تری در بستر اینستاگرام عرضه کرده اند. به نظر می رسد که ارتباط نزدیک تری بین جوامع محلی و کتابداران کتابخانه های کوچک تر وجود دارد و مخاطبان این کتابخانه ها علاقه ای بیشتر به دنبال کردن صفحات کتابخانه های خود دارند، و این امر نیز به نوبه خود می تواند زمینه ساز تولید بیشتر مطالب و اخبار مرتبط با کتابخانه ها شود. تجربه حاصل از تولید محتوای آنلاین در شرایط همه گیری کرونا می تواند در گسترش دامنه خدمات غیرحضوری کتابخانه ها، مدیریت شرایط بحران و ایجاد انگیزه در کتابداران برای تولید محتوا به کار گرفته شود.