فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تحلیل عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر سازماندهی منابع کتابی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با روش مطالعه کتابخانه ای اسنادی و پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش شامل دو گروه خبرگان حوزه سازماندهی داخل سازمان (10 نفر) و متخصصان سازماندهی از داخل و بیرون سازمان(40 نفر) بودند که به دلیل تجربیات و تخصص آنها به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای، جلسات طوفان فکری و بحث و گفت وگو، و پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از ماتریس SWOT انجام شد.یافته ها: مجموع امتیاز عوامل درونی ۳/۵۱۲۸ و عوامل بیرونی ۳/۳۸۸۶ به دست آمد.عوامل درونی شامل این موارد است: فهرستنویسی پیش از انتشار و بازبینی و تکمیل رکوردهای فیپا، سازماندهی استاندارد منابع، تدوین استانداردها و ابزارهای تخصصی، توسعه منابع مرجع سازماندهی کنترل کیفیت سازماندهی،تولید قالب فراداده ای مارک، مشارکت متخصصان موضوعی در تحلیل موضوعی منابع، توسعه مارک ایران، عدم کاربست عملی یافته های پژوهش های سازماندهی منابع، ضعف همکاری با کتابخانه ها و موسسات فعال در حوزه سازماندهی، مشکلات ساختاری داده های کتابشناختی و مستند برای مهاجرت به محیط داده های پیوندی و وب معنایی، مشکلات فناورانه توسعه پیاده سازی استانداردهای جدید، عدم جذب و تربیت کارشناسان جدید در حوزه سازماندهی، کمبود نیروی انسانی متخصص،مشکلات برون سپاری سازماندهی، تأثیر منفی تمرکز بر کمیت بر کیفیتِ سازماندهی منابع کتابی، مشکلات دورکاری،مشکلات فضای کاری.عوامل بیرونی شامل این موارد است: نقش حاکمیتی سازمان و ارائه الگوها و استانداردهای سازماندهی، قانون واسپاری، امکان مهاجرت داده های کتابشناختی به محیط وب معنایی و داده های پیوندی، همکاری متخصصان حوزه سازماندهی سازمان در زمینه آموزش دانشجویان و راهنمایی و مشاوره پایان نامه های دانشجویی، توسعه پژوهش های کاربردی سازماندهی، آمادگی مدیران و کارشناسان در پذیرش الگوها و قالب های جدید سازماندهی منابع کتابی، حمایت از متخصصان برای مشارکت در مجامع بین المللی، همکاری با سایر مؤسسات و اشتراک تجارب و ظرفیت ها برای توسعه سازماندهی، امکان افزایش مشارکت کاربران در سازماندهی، عدم اختصاص بودجه مناسب برای پروژه های کاربردی حوزه سازماندهی، عدم ارتقا و توسعه نرم افزار جامع کتابخانه (رسا) برای پیاده سازی استانداردهای جدید، ضعف در ارائه آموزش های روزآمد، نبود راهبرد یکپارچه در سازمان برای سازماندهی منابع (چاپی و دیجیتال)، عدم تمرکز فرایند سازماندهی، نگرانی های شغلی کارشناسان.پیاده سازی الگوهای جدید، سازماندهی قالب های جدید منابع، تعامل با ذی نفعان، انتشار داده ها در وب معنایی، سازماندهی هوشمند، پالایش فراداده ها، امکان مشارکت کاربران، نظارت کیفی، آموزش روزآمد، حضور در مجامع تخصصی، و بهبود شرایط کاری، از راهبردهای پیشنهادی است.نتیجه گیری:روزآمدسازی روش ها و ابزارها برای انتشار فراداده ها در وب معنایی در قالب داده های پیوندی و توسعه هستی نگاری ها، تأکید بر سازماندهی اجتماعی، و فراهم کردن زمینه های تعامل با ذی نفعان به منظور اشتراک دانش و امکانات، باعث روزآمدی و توسعه آموزش کارشناسان می شود، و انجام پژوهش های کاربردی و بهبود مدیریت نیز باعث افزایش کیفیت این حوزه خواهد شد.
ساخت و اعتباریابی ابزار سرریز اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش ها نشان می دهند مدل های محدودی برای اندازه گیری سرریز اطلاعات در کتابخانه ها طراحی شده اند، ولی تا کنون ابزار معتبر و پایایی برای اندازه گیری سرریز اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی ارائه نشده است. شناسایی عوامل مؤثر بر سرریز اطلاعات و مدیریت صحیح آن در کتابخانه های مورد نظر در ارتقای کارآیی و اثربخشی و درنتیجه موفقیت و رشد آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزاری برای تعیین عوامل مؤثر بر سرریز اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی است.روش: پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمی (پیمایشی تحلیلی) صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی کلیه مقالات مرتبط از پایگاه های اطلاعاتی معتبر بود که پس از استخراج و غربال گری و با در نظر گرفتن معیارهای ورودی و خروجی 20 مقاله فارسی و لاتین انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی شامل 20 نفر از استادان و خبرگان در زمینه فناوری های اطلاعات و ارتباطات وسرریز اطلاعات در دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مازندران بود که به روش غیراحتمالی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 375 نفر از کاربران کتابخانه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مازندران به روش طبقه ای تصادقی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزار آماری اسمارت پی. ال. اس. بهره برده شد.یافته ها: بر اساس یافته های بخش فراترکیب تعداد 7 مؤلفه اصلی به علاوه گویه های آنها (94 گویه) در مورد سرریز اطلاعات استخراج شد. سپس برای تأیید در اختیار پنل دلفی با 20 عضو قرار گرفت. پس از سه مرحله دلفی و پس از انجام اصلاحات و حذف گویه های نامرتبط، با مقدار آماره کندال سه مرحله دلفی به ترتیب 0/672 و 0/713 و 0/721 به اجماع نظری رسید. تحلیل عاملی تأییدی 74 گویه پرسشنامه سرریز اطلاعات در 7 مؤلفه اصلی شناسایی شدند: عامل ایجاد با بار عاملی (0/874)، عوامل فردی با بار عاملی (0/863)، عوامل مؤثر بر کنترل سرریز با بار عاملی (0/877)، عوامل محیطی با بار عاملی (0/902)، راهکارهای تعدیل با بار عاملی (0/698)، تأثیر سرریز بر کاربران با بار عاملی (0/863)، زیرساخت های فناورانه با بار عاملی (0/789). تحلیل عامل تأییدی نشان داد ابزار از برازش مطلوب برخوردار است. پایایی ترکیبی همه عوامل از 0/7 بالاتر بود. مثبت و معنادار بودن همبستگی رتبه مؤلفه های پرسشنامه نشان دهنده روایی همگرای پرسشنامه بود.نتیجه گیری: ابزار ساخته شده معیارهای تعیین وضعیت سرریز اطلاعات را در حوزه علوم پزشکی در اختیار محققان قرار می دهد. عوامل کشف شده شامل عوامل ایجاد، عوامل فردی، عوامل مؤثر بر کنترل، عوامل محیطی، و راهکار های تعدیل سرریزی اطلاعات بودند که با سنجش در محیط آزمایشیِ علوم پزشکی مازنداران، ضمن تأیید کارایی آن ها در محیط دانشگاهی و علوم پزشکی مشخص شد که ابزار ساخته شده از نظر کیفی و کمی قابلیت سنجش متغیر مورد نظر را دارا است.
واکاوی نقش عوامل اثرگذار بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تئوری های خدمات در حال بازخوانی و ارائه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با ۸ گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتاً اثربخشی هم آفرینی ارزش با ۶، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است.یافته ها: عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتاً مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تأثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نتیجه گیری: بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتاً فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.
طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی برای خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و روش دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصان بازی وارسازی و کودک و نوجوان و نیز ذینفعان (اعم از کتابداران، مدیران) منتخب سطح کشوری بودند. لذا نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 نمونه بود. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق محاسبه سی.وی.آر با مقدار بزرگ تر از 0/49 و شاخص سی.وی.آی با مقدار 0/76 انجام شده است. در پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش پلتفرم مفهومی مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه های قابلیت های مکانیکی پلتفرم، پویایی سازی (دینامیک) بازی و زیباشناختی است. عناصر قابلیت های مکانیکی پلتفرم در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل، امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات است. پویایی سازی (دینامیک) بازی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل موفقیّت، پاداش و رضایت است. عناصر زیبایی شناختی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه احساسات است.نتیجه گیری: در طراحی بخش قابلیت های مکانیکی پلتفرم بازی وارسازی مؤلفه های امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات اهمیت بیشتری دارد. در طراحی بخش پویاسازی (دینامیک)، مؤلفه های موفقیت، رضایت و پاداش اهمیّت بیشتری دارد. در طراحی بخش زیبایی شناختی، مؤلفه درگیر کردن احساسات کودکان و نوجوانان اهمیّت بیشتری دارد.
شناسایی و تحلیل تهدیدات فنی اثرگذار بر حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی کتابخانه ها: مورد مطالعه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش کنونی، شناسایی مخاطرات و تهدیدات فنی اثرگذار بر حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های مورد مطالعه است.روش پژوهش: پژوهش کنونی از نظر هدف کاربردی است و برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی و روش های تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و دلفی فازی استفاده شد. برای کشف بهتر مفاهیم، با 6 نفر از متخصصان حوزه های سامانه های اطلاعاتی، حق مؤلف و کتابخانه های دیجیتالی مصاحبه انجام شد. در تحلیل مضمون برای کشف مضامین، کدگذاری از داده ها انجام شد. در روش دلفی فازی، پنل در دو دور انجام شد، 11 نفر خبره و متخصص انتخاب شدند. برای ترسیم داده ها، نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای و نرم افزار تبلو نسخه 2018 استفاده شد.یافته ها: خرابکاری عمدی کارکنان، پایین بودن منبع سرورها، بدافزارهای مختلف مانند ویروس ها، کرم ها و مانند آن، نداشتن پشتیبان از برنامه اصلی، نداشتن وبگاه آینه ای (امنیت شبکه)؛ ضعف و نقصان دی.آر.ام (DRM) در نسخه برداری و حفاظت طولانی مدت از آثار، روزآمد نبودن سامانه ها و مشکل در فضای ذخیره سازی (زیرساخت فنی)؛ دستکاری کردن یو آر ال (حفاظت دیجیتال)؛ استفاده نکردن از احراز هویت برای تمام بخش ها و صفحات محتوا (احراز هویت)؛ نبود کنترل کیفی محتواهای دیجیتالی و کم توجهی به مراحل آماده سازی شیء دیجیتالی (فرایند دیجیتال سازی) از جمله تهدیدات فنی اثرگذار در سامانه های مورد مطالعه محسوب می شوند.نتیجه گیری: تحلیل حاصل از ارزیابی سامانه ها در خصوص مخاطرات فنی تأثیرگذار بر حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های مورد مطالعه نشان دهنده کمرنگ بودن توجه به پیشگیری از خطرات فنی پیرامون حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار در سامانه هاست. چرا که اقدامات قانونی و تصویب قوانین حق مؤلف تنها بخشی از حمایت های قانونی از پدیدآورندگان آثار را پوشش می دهد؛ بخشی دیگر، مربوط به اقدامات فنی و پیشگیری از تهدیدات فنی است که نبود آن ها نیز نقض حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی را به همراه دارد.
تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن است.روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با روش تحلیل محتوای کیفی، نظریه داده بنیاد و ابزار مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند است. جامعه پژوهش نیز 22 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با زمینه تخصصی جامعه اطلاعاتی، جهانی شدن و ارزیابی خدمات کتابخانه ها هستند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که مطالب به حالت اشباع رسیدند و از مفاهیم جدید خالی شدند. در این مرحله نیز دو مصاحبه به عنوان اطمینان از اشباع داده ها انجام شد و پس از آن مصاحبه ها متوقف شد.یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در قالب کدگذاری محوری و کدگذاری باز در 5 بخش شرایط علی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها ارائه گردید. کدهای محوری برای شرایط علی مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل اقتصادی، تولید و سازماندهی دانش و اطلاعات، عوامل زیرساختی و غیره. کدهای محوری برای راهبردهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: هماهنگی و یکپارچه سازی، برنامه ریزی راهبردی، تجزیه و تحلیل محیط های داخلی و خارجی و غیره. کدهای محوری برای شرایط زمینه ای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل قانونی و اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل ارتباطی و تعاملی و غیره. کدهای محوری برای شرایط مداخله گر یا تعدیل کننده مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل بودجه و درآمدی، تنوع فرهنگی-اجتماعی، عوامل کلان و مدیریتی و غیره. کدهای محوری برای پیامدهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: توسعه و تبادل ارتباطات، توسعه و تقویت مدیریت دانش، تقویت جایگاه کتابخانه، بهبود زیرساخت ها، خدمات کتابخانه ای متمایز، و توسعه پایدار که هر کدام از این کدهای محوری شامل چندین زیرمجموعه (کدهای باز) می شوند. در نهایت، مدل پارادایمی پژوهش بر اساس مؤلفه های استخراج شده ارائه گردید.نتیجه گیری: عوامل متعددی به عنوان شرایط علّی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر منجر به افزایش یا کاهش کارآیی کتابخانه های دانشگاهی می شوند. امری که در صورت تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف منجر به پیامدهایی مثبت در پیشرفت و توسعه این کتابخانه ها می شود. در این راستا، انتظار می رود که کتابخانه ها با توجه به معیارهایی که برای جامعه اطلاعاتی تعیین شده است، عملکرد خود را بهبود بخشند و با توجه به ابعاد جهانی، زمینه مناسبی را برای فعالیت های پژوهشی و آموزشی استادان، دانشجویان و پژوهشگران فراهم نمایند. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت که ارائه خدمات جامع و با استفاده از فناوری های نوین و با رعایت معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی، برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاهی بسیار حائز اهمیت است.
ارزیابی جایگاه علمی جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه برمبنای داده های سال 2010 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد علم سنجی، جایگاه علمی جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد و شاخص های مختلف و در مقایسه با کشورهای منطقه مشخص کند. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ به لحاظ رویکرد، کمّی بوده و از نظر شیوه گردآوری داده ها در دسته تحقیقات توصیفی جای می گیرد. این مطالعه تلاش دارد با رویکرد علم سنجی و شاخص های مرتبط، به ارزیابی جایگاه جمهوری اسلامی ایران در ابعاد و شاخص های علمی طی سال های 2010 تا 2020 و در مقایسه با برخی کشورهای منطقه بپردازد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف علمی و در سال های مورد مطالعه، جایگاه های متفاوتی را احراز کرده است. طی سال های مورد مطالعه، کیفیت آثار علمی کشور در عرصه بین المللی بیش از کمیت آن رشد کرده است. سه کشور رژیم اشغالگر قدس، عربستان و ترکیه رقبای اصلی ایران در این زمینه هستند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد در دوران اخیر، در شاخص های مورد مطالعه در ایران پیشرفت های زیادی به وقوع پیوسته است. رشد شاخص تعداد پژوهشگران پراستناد، گویای آن است که در بعد توانمندی انسانی، قابلیت های خوبی در کشور وجود دارد؛ اما از نظر برقراری ارتباطات بین المللی به منظور اجرای برنامه های پژوهشی مشترک، نسبت به سایر کشورهای مورد مطالعه، ضعیف تر عمل کرده است. تعداد مجلات نمایه شده ایران در پایگاه استنادی وب آو ساینس در مقایسه با برخی از کشورهای منطقه پایین تر است. در بعد حوزه های پژوهشی نوظهور نیز کشورهایی هستند که موقعیت بهتری نسبت به کشور ما دارند و توانسته اند در مسیر علم جهانی و حوزه های موضوعی سرآمد به فعالیت علمی بپردازند. یکی از ابعادی که کشور در آنها خوب عمل کرده برنامه ریزی برای ارتقای وضعیت آموزشی و پژوهشی دانشگاه های خود و ورود آنها به نظام های ارزیابی بین المللی بوده است.
تنوع ساختاری و موضوعی نسخه های خطّی طبّی دورۀ قاجار موجود در کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در ایران مانند سایر جوامع، علم طب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و در ادوار تاریخی مختلف، نسخ خطی بسیاری در زمینه طب نگاشته شده است. از آنجا که دوره قاجار در تاریخ علم طب و پزشکی ایران یکی از مهم ترین ادوار تاریخی است، هدف این پژوهش شناخت و بررسی نسخه های خطّی طبّی این عصر از نظر ساختاری و موضوعی آن ها است.روش: این تحقیق، به شیوه کتابخانه ای و با روش تحقیق پیمایشی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش نسخه های طبّی عصر قاجار موجود در فهرستگان نسخه طبّی ایران (فنخا) است که با جست وجو در بیش از 320000 نسخه معرفی شده در آن فهرستگان به شیوه سرشماری، تعداد ۱۱۳۵ عنوان کتاب طبی دوره قاجار در 3136 نسخه، شمارش و جدا شده و مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک جداول و نمودارهای آماری انجام شده است.یافته ها: در میان نسخه های خطی مورد تحقیق، تعداد ۱۱۳۵ نسخه خطی دارای عنوان غیر تکراری یافت شد که ۲۶۵ مورد از این نسخه ها تألیفات عصر قاجار بودند و مابقی آن، استنساخ های متعدد از این نسخه ها است. از نظر محتوایی، موضوعات داروسازی و داروشناسی (21/1 درصد) و شناخت بیماری ها (21/1 درصد) و درمان بیماری (19/3 درصد) از موضوعات پرکاربرد در این نسخه ها هستند.موضوعات گیاهان دارویی، مامایی، طب کیمیاوی و طب در سفر هر کدام کمتر از 2 درصد از نسخه ها را به خود اختصاص داده است. از میان ۱۱۳۵ عنوان نسخه طبی غیرتکراری در عصر قاجار 49/9 درصد از کل این نسخ برابر با ۵۶۷ مورد با ساختار رساله بوده اند و تعداد ۴۷۴ نسخه برابر با 41/7 درصد از کل نسخه ها نیز با ساختار کتاب بوده اند. تعداد ۶ نسخه 0/5 درصد از کل) از لحاظ کتاب یا رساله بودن مشخص نشدند. ۸۸ مورد از نسخه های طبی مورد بررسی قرارگرفته (۷/۷ درصد) نیز بدون اطلاعات بودند.نتیجه گیری: با توجه به بیماری های موجود در عصر قاجار مانند طاعون، وبا، حصبه و آبله، جلوگیری از این بیماری ها و درمان این بیماری ها بسیار مورد توجه اطبا قرار می گرفته و رساله ها و کتب مختلفی در این باب نوشته شده است. چنانکه با ورود داروسازی نوین به ایران و ظهور و رواج داروهای غیر گیاهی (شیمیایی)، داروسازی و داروشناسی در این دوره از موضوعاتِ پرکاربرد است. در عصر قاجار تألیف و استنساخ نسخ خطی بسیار مهم بوده است و کاتبان اغلب خود را با القابی مانند حکیم و طبیب معرفی می کردند. این امر نشان دهنده فعالیت گسترده طبیبان در سنت کتابت و نسخه نویسی است. بیشترین تعداد نسخ خطی در این عصر با ساختار رساله بوده است. موجز و تخصصی بودن رسالات و همچنین سرعت زیاد در نشر موضوع در قالب رساله را می توان دلیل این موضوع دانست. همچنین با رواج سیستم آموزشی ساختار رساله به دلیل مناسب بودن برای جزوات درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته بود. علاوه بر زیاد بودن رساله های خطی، تألیف و استنساخ ساختار کتاب نیز بسیار مورد توجه طبیبان این دوره بوده است. نسخه های خطی با ساختار کتاب نیز به دلیل آنکه مفصل هستند و نویسنده قادر است در موضوعی کلی چندین باب را بیان کند، همین طور برای نگارش کتب مرجع مورد توجه بوده اند. بسیاری از کتب پیشینیان نیز در این دوره مورد توجه و استنساخ قرار گرفته اند.
دانش آفرینی در صنعت بیمه: شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدل بر مبنای رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تأکید بر نقش مشتریان می باشد. روش شناسی: روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مؤلفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تئوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مؤلفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمّی حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأیید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تأثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تأثیر دارد. علاوه بر این تأثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تأیید شد. همچنین تأثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تأیید شد. نتیجه گیری: تأثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر فرآیند جستجوی اطلاعات مبتنی بر وظایف کاری در یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در پژوهش های علوم کتابداری و اطلاع رسانی، پیوندِ بین فرایند جستجو و یادگیری بسیار مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد. بنظر میرسد جستجو برای یادگیری سبب جستجوی اکتشافی شده و جستجوی اکتشافی به کاربران در کشف مفاهیم کمک نموده تا بر عدم قطعیت خود غلبه کنند و در نهایت به یادگیری منجر شود. آنچه که به ندرت مورد توجه قرار گرفته است، میزان تاثیر فرایند جستجو بر یادگیری و میزان تغییر دانش تا رسیدن به سطح خبرگی است. از این رو، مقاله حاضر بر اساس یافته های پژوهشی با هدف تعیین تاثیر فرآیند جستجوی اطلاعات مبتنی بر وظایف کاری در یادگیری تدوین گردید. برای این منظور از یک طرح نیمه تجربی از نوع تک گروهی با پیش آزمون- پس آزمون در سال 1400 استفاده شد. جامعه آماری دانشجویان ترم شش پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بودند که در این پژوهش 38 نفر از این دانشجویان بطور تصادفی در پژوهش مشارکت کردند. در ابتدا، یک کارگاه آموزشی به منظور آشنایی با ترسیم نقشه مفهومی و کارگاه جستجو در منابع اطلاعاتی برگزار گردید. سپس، به دانشجوها دو وظیفه کاری (پیچیده و ساده) داده شد و از آنها خواسته شد تا قبل و بعد از جستجو نقشه های مفهومی خود در ارتباط با وظیفه کاری ترسیم نمایند. برای توصیف و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، از نمره گذاری نقشه مفهومی (نوعی آنالیز محتوای کمی) برای تعیین میزان یادگیری، روش اقلیدسی برای بررسی میزان تغییر دانش تا رسیدن به سطح خبرگی و روش مقایسه زوجی برای بررسی تفاوت میزان یادگیری قبل و بعد از جستجو استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین قبل و بعد از جستجو در هر دو سناریو معنی دار بود (001/0P<). همچنین با اطمینان بالا تفاوت معنی دار میانگین نمرات قبل و بعد از جستجو با نمره نقشه مفهومی داشت؛ ولی در مقایسه با میزان رشد یادگیری با توجه به نمره خبره پایین بود. همچنین، تفاوت میانگین نقشه مفهومی بین سناریوی پیچیده و ساده معنی دار نبود. نتایج نشان دهنده اثربخشی جستجو بعنوان یک روش یادگیری بود بنابراین پیشنهاد می شود اساتید کتابداری و اطلاع رسانی ضمن معرفی جستجو بعنوان یک روش یادگیری در کنار سایر روش های برای افزایش آگاهی و پرورش مهارت های تفکر خلاق در جامعه دانشگاهی معرفی نمایند.
مقایسه و تحلیل گرایش های موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا به مقایسه و تحلیل گرایش های موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی بپردازد.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه شامل پژوهش های جهانی نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس طی سال های 2019-1945 و پژوهش های ایرانی نمایه شده در پایگاه آی. اس. سی. طی سال های 1398-1351 در علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. تجزیه و تحلیل داده ها با محاسبه ی درصد فراوانی و آزمون کای اسکوئر انجام گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که میان شماری از حوزه های پژوهشی علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی اختلاف معنی داری وجود دارد. این حوزه ها عبارتند از: مبانی نظری؛ کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی؛ اشتغال و کارآفرینی؛ پژوهش و نشر؛ فناوری اطلاعات؛ مطالعات وب؛ مدیریت دانش؛ مدیریت منابع اطلاعاتی؛ سازماندهی اطلاعات؛ بازیابی اطلاعات؛ اقتصاد اطلاعات؛ هوش مصنوعی؛ داده کاوی؛ علم سنجی؛ نظام های اطلاعاتی؛ موتورهای جستجو؛ مطالعات کاربران؛ ارتباطات علمی؛ پایگاه های اطلاعاتی؛ و اخلاق اطلاعات.نتیجه گیری: مقایسه ی موضوعات پژوهش های ایرانی و جهانی نشان داد که حوزه هایی مانند فناوری اطلاعات، مطالعات وب، اقتصاد اطلاعات، هوش مصنوعی، داده کاوی، نظام های اطلاعاتی، موتورهای جستجو، و پایگاه های اطلاعاتی در میان پژوهش های بین المللی گرایش بیش تری داشتند و حوزه هایی مانند مبانی نظری، حوزه های مرتبط با کتابخانه ها و کارکردهای آن ها، پژوهش، مدیریت دانش، بازیابی اطلاعات، و علم سنجی در میان پژوهش های ایرانی مرسوم تر بودند.
بررسی رابطه هوش سازمانی و توانمندی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
167 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان هوش سازمانی با توانمندی مدیریتی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار گرآوری اطلاعات پرسشنامه هوش سازمانی (حاوی 37 پرسش) و پرسشنامه توانمندی های مدیریتی مدیران و کارکنان (حاوی 31 پرسش) است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان تشکیل می دهد. با توجه به محدود بودن آن از روش سرشماری استفاده شد و تمامی جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار کرد که رابطه معنی داری بین توانمندی های مدیریتی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان، با هوش سازمانی وجود دارد. یعنی با افزایش و یا کاهش هوش سازمانی، توانمندی های مدیریتی مدیران و کارکنان افزایش یا کاهش می یابد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین توانمندی های مدیریتی مدیران و هوش سازمانی وجود دارد. علاوه بر آن، مشخص شد که بین توانمندی های رفتاری مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمان، با هوش سازمانی، ارتباط معنی داری برقرار است.نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که از نظر مدیران و کارکنان این کتابخانه ها، مدیریت، تأثیر مناسبی در فعالیت حرفه ای آن ها داشته است. رعایت مؤلفه های اثرگذار در برنامه ریزی، اجرا و بازخوردهای مؤثر، تا حد زیادی موجب بهبود فعالیت کتابخانه ها می شود. کارکنان کتابخانه ها نسبت به سازمان خود حس مطلوبی دارند و محیط کاری را دارای شرایط مناسب ارزیابی کرد ه اند. آنان همچنین احساس نسبتاً مناسبی در فعالیت حرفه ای خویش دارند.
Designing a Comprehensive Model for Developing a Smart Organizational Knowledge Map: A Hyper-Hybrid Approach Based on Meta-Ethnography(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
225 - 252
حوزههای تخصصی:
This study aimed to design a comprehensive model for intelligent organizational knowledge mapping with a hyper-hybrid approach based on meta-ethnography. In this article, various sources and theories about the knowledge map have been examined and analyzed using the meta-combined and meta-ethnography methods. Using the results of the work, a comprehensive model of knowledge map has been developed. Based on the qualitative approach in this research, the meta-hybrid method based on meta-ethnography has been used. The tool used has been articles related to mapping knowledge for smart organizations. A total of 34 pieces of research were found with the keywords related to designing and developing the knowledge map in the title field. Finally, after 4 stages of refinement, out of 34 studies, 8 were excluded and 26 studies were selected for data analysis. In this article, by examining and analyzing various patterns of knowledge map development, finally, an 11-step model was developed. The proposed model of eleven basic steps, respectively, includes: determining the knowledge objectives of these centers by developing knowledge maps and identifying users of knowledge maps, identifying definitions and terminology of knowledge centers, identifying the basic processes of these centers, and drawing and analyzing its process maps, Knowledge extraction from the activities in the processes of smart organizations according to the process map, creating a profile for the extracted knowledge, creating knowledge connections and relationships and integrating these connections into an illustrated interface, and finally validating the developed knowledge map.
Evaluating Online Marketing Tools and Providing a Model to Improve Sales Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
367 - 394
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to evaluate online marketing tools and provide a model to improve sales performance. This qualitative research is applied in terms of purpose. Subjects in qualitative research are people living in the cities of Nowshahr, Chalous, and Tonekabon, whose sample size in the qualitative section includes knowledgeable interviewees in the field of online business. The data collection tool was purposeful and MAXQDA software was used for data analysis. In a small phase, the subjects were Caspian littoral consumers in the field of online business, about 400 of whom were selected to collect data from them. The AMOS and EXCEL have been used to test the hypotheses of structural model equations, and perform Dematel analysis. The results showed that the amount of for e-services and electronic security was negative, which indicates the influence (disability variable) of the above factors in the conceptual model of the research. Also, the rate for electronic advertising and electronic support is more than zero, which indicates the effectiveness (cause variable) of these factors. The calculated value shows that the order of importance of the five indicators in the present research model is: 1- Electronic services 2- Electronic support 3- Electronic customer orientation 4- Electronic advertising 5- Electronic security. The results show that five indicators (e-services, e-security, e-support, e-advertising, and e-customer orientation) are components and tools of online marketing to improve sales performance. The results showed that the amount of E_j for e-services and electronic security was negative, which indicates the influence (disability variable) of the above factors in the conceptual model of the research. Also, the E_j rate for electronic advertising and electronic support is more than zero, which indicates the effectiveness (cause variable) of these factors. The calculated P_i value shows that the order of importance of the five indicators in the present research model is: 1- Electronic services 2- Electronic support 3- Electronic customer orientation 4- Electronic advertising 5- Electronic security. The results show that five indicators (e-services, e-security, e-support, e-advertising, and e-customer orientation) are components and tools of online marketing to improve sales performance.
بررسی وضعیت خدمات جنبی بخش کودکان کتابخانه های عمومی استان خوزستان و رابطه آن با وفاداری اعضای کودک 7- 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف وضعیت خدمات جنبی بخش کودکان کتابخانه های عمومی استان خوزستان است. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش، با مراجعه به کتابخانه های عمومی استان خوزستان و بررسی آیین نامه ها یک سیاهه وارسی شامل خدمات جنبی بخش کودکان ارائه شده است. سپس در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از پرسش نامه ارزیابی میزان وفاداری مشتری (مقیمی و رمضان، 1390، مون کیو و لارنس 2001)، متغیرهای موردمطالعه اندازه گیری و با استفاده از روش های کمّی به سؤالات پژوهش پاسخ داده شده است. یافته ها: در بخش کیفی 27 خدمت جنبی برای کودکان در کتابخانه های عمومی شناسایی شد. مهم ترین خدمات اجراشده در بخش کودک کتابخانه ها که در صدر لیست قرار گرفتند عبارت اند از: ارسال منابع به صورت غیرحضوری با میانگین 3.69، نمایشگاه کتاب با میانگین 3.67، ارائه بروشورهای آموزشی و فرهنگی با میانگین 3.55، فهرست تازه های کتاب نوجوان با میانگین 3.52، معرفی کتاب و داستان گویی با میانگین 3.47، برنامه های فرهنگی مشترک با مدارس با میانگین 3.67، امانت بین کتابخانه ای با میانگین 3.38، کلاس های کمک آموزشی با میانگین 3.31، جلسات شعرخوانی و نقد شعر با میانگین 3.24، و اختصاص فضا برای برگزاری کلاس های خصوصی با میانگین 3.29. اصالت/ارزش: مشخص شد که میزان رضایت اعضای کودک 7 تا 11 سال کتابخانه های عمومی استان خوزستان از خدمات جنبی ارائه شده در این کتابخانه ها در وضعیتی مطلوب قرار دارد و بین رضایت این کودکان و همه ابعاد وفاداری بررسی شده در این پژوهش رابطه ای معنادار وجود دارد.
شناسایی تأثیر مؤلفه های کلیدی شهر دانش بر انتقال دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
187 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف: شهر دانش امروزه یکی از موضوعات مهم در توسعه شهری به شمار می رود. شهر دانشی، شهری است که به منظور توسعه دانایی محور اقدام به تشویق، تولید مداوم دانش، خلاقیت مستمر، اشتراک گذاری، ارزیابی، نوسازی و به روزرسانی دانش کرده است. با توجه به اهمیت دانش در شهر دانش هدف پژوهش حاضر این است که به شناسایی تأثیر مؤلفه های کلیدی شهر دانش در انتقال دانش بپردازد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی است. جهت گردآوری اطلاعات از شیوه های کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش یک پرسشنامه بسته بود که متشکل از 110 پرسش است. جهت تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه در این پژوهش از روش روایی محتوا با نظر خبرگان استفاده شده است. در این پژوهش برای تعیین پایایی پرسشنامه از دو معیار پایایی مرکب (CR) و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده گردیده است. اساتید رشته علم اطلاعات و دانش شناسی که در حوزه مدیریت دانش دارای تخصص بودند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. در پژوهش حاضر تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد.
یافته ها: یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر نشانگر آن است که مؤلفه های کلیدی شناسایی شده شهر دانش شامل 7 مؤلفه عبارت از شرایط اجتماعی، وضعیت استراتژیک، وضعیت تکنولوژیک، شرایط سیاسی، وضعیت مالی، شرایط محیطی و در نهایت مدیریت شهری است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هر کدام از مؤلفه ها بر انتقال دانش پرداخت که مؤلفه های وضعیت استراتژیک، مؤلفه شرایط سیاسی، مؤلفه وضعیت مالی و مؤلفه شرایط محیطی تأثیر معنی داری بر انتقال دانش دارند و در مقابل مؤلفه های شرایط اجتماعی، مؤلفه شرایط تکنولوژیک و مؤلفه مدیریت شهری تأثیری بر انتقال دانش ندارند.
نتیجه گیری: نتایج کسب شده نشان داد که در انتقال دانش نیز مؤلفه های شهر دانشی می توانند نقش مهمی را ایفا کنند. به نظر می رسد که باید به تقویت بسترسازی مؤلفه های وضعیت استراتژیک، مؤلفه شرایط سیاسی، مؤلفه وضعیت مالی و مؤلفه شرایط محیطی که در انتقال دانش تأثیر مثبت و معنی داری دارند، پرداخته شود، چرا که انتقال دانش می تواند در توسعه و بهره وری شهر دانش نقش مهمی را داشته باشد.
بررسی تأثیر خودرهبری بر خودکارآمدی کتابداران با توجه به نقش آوای سازمانی(مطالعه موردی واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
72 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس سند تحول خود، توجه همه جانبه به کارکنان دارد. شناخت نیروی انسانی و عوامل مؤثر در به کارگیری هرچه مطلوب تر این سرمایه سازمانی، یکی از دغدغه های مدیران آن است، لذا پژوهش حاضر در این راستا انجام گرفته است و هدف آن، بررسی تأثیر خودرهبری بر خودکارآمدی سازمانی با توجه به نقش آوای سازمانی در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی است. روش پژوهش: پژوهش از نظرهدف، کاربردی و از نظر نوع، همبستگی است. شیوه گردآوری اطلاعات، پرسشنامه مبتنی بر پرسشنامه های خودرهبری نک و هافتون، خودکارآمدی شرر و آوای سازمانی هامس است .جامعه آماری شامل کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای جامع بود که از 105 نفر کتابدار، تعداد 100 نفر به پرسش ها پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی با استفاده از آزمون مدل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارSmart PLS نسخه 2 استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که خود رهبری با ضریب مسیر (417/0) بر خودکارآمدی با نقش میانجی آوای سازمانی تأثیر دارد. همچنین، خودرهبری با ضریب مسیر (833/0) و (692/0) به ترتیب بر خودکارآمدی و آوای سازمانی تأثیر دارد. آوای سازمانی با ضریب مسیر (160/0) بر خودکارآمدی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به تأیید تأثیر آوای سازمانی در ارتباط بین خودرهبری و خودکارآمدی، می توان با برنامه ریزی و آموزش های لازم و تشویق کتابداران، رفتارهای خودرهبری، خودکارآمدی و آوا را در آنها تقویت نمود و از نتایج آن در کتابخانه های دانشگاهی بهره برد.
بررسی تأثیر منبع کنترل و اخلاق پژوهشی بر پیشگیری از سرقت علمی؛ مطالعۀ موردی: خبرگان علوم جنایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرقت علمی به عنوان مصداق بارز فساد آکادمیک، اخلاق پژوهشی را نقض می کند. با وجود جرم انگاری سرقت علمی در قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، اما کمّی گرایی پژوهش در ایرانْ موجب رشد این رفتار شده است. در این شرایط، لزوم توجه به رهیافت های پیشگیرانه یک مسئله حیاتی است. گرچه متغیرهای مختلفی در پیشگیری از سرقت علمی دارای نقش دارند، اما دو متغیر منبع کنترل و اخلاق پژوهشی در این حوزه می توانند دارای اثر باشند. منبع کنترلْ که چگونگی درک افراد در خصوص کنترل بر محیط و وقایع پیرامونی را تبیین می کند، نظامی از ارزش ها و باورها است که در آن فردْ موفقیت ها و شکست های خود را به عوامل درونی یا بیرونی نسبت می دهد. اخلاق پژوهشی نیز یک رشته معرفت محور است که بر انجام مطالعات نظام مند و امانت دارانه تأکید می کند. از این رو، پژوهش حاضرْ تأثیر دو متغیر منبع کنترل و اخلاق پژوهشی را در پیشگیری از سرقت علمی ارزیابی می کند. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای گروه و کانال تلگرامی مدرسه علوم جنایی به عنوان خبرگان حقوق جزا و جرم شناسی ایران هستند که از این میان و با استفاده از فرمول کوکران، 212 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه منبع کنترل راتر بود که در آن کنترل درونی و بیرونی بررسی شد. هم چنین در خصوص اخلاق پژوهشی و سرقت علمی، پرسش نامه محقق ساخته، طراحی، روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظرات متخصصان تأیید و پایایی آن ها برای پرسش نامه های اخلاق پژوهشی و پیشگیری از سرقت علمی با ضریب آلفای کرونباخ 82/0 و 87/0 محاسبه شد. بر اساس یافته ها، میان کنترل درونی و بیرونی و پیشگیری از سرقت علمی رابطه ای وجود ندارد. نبود ارتباط میان کنترل بیرونی و پیشگیری از سرقت علمی بدان معناست که عوامل بیرونی هم چون تقدیر، شانس و به طور کلی، جبرگرایی نقشی در پیشگیری از جرم ندارد. با این حال، فقدان رابطه میان منبع کنترل درونی و پیشگیری از سرقت علمی مؤید این نکته مهم است که خودکنترلی و اخلاق گرایی در پیشگیری از این جرم مؤثر نیست. بدین ترتیب، شاید بتوان گفت که جرم انگاری سرقت علمی و پیش بینی مجازات برای ارتکاب این جرم در کنار توسعه نرم افزارهای هوشمند تشخیص سرقت علمی هم چون سامانه همانندجوی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و سامانه مشابه یاب متون سمیم نور که احتمال کشف جرم را افزایش می دهد، موجب بازدارندگی از جرم شده است. هم چنین یافته ها نشان می دهد که متغیرهای اخلاق پژوهشی، سن، موقعیت دانشگاهی و وضعیت استخدامی با پیشگیری از سرقت علمی رابطه معنادار مثبت دارند؛ بدین معنا که به موازات افزایش سن، بهبود موقعیت دانشگاهی و ارتقای اخلاق پژوهشی، پیشگیری از جرم به نحو بهتر تضمین می شود. با این حال، یافته ها ثابت کرد که جنسیت با پیشگیری از سرقت علمی رابطه معنادار منفی دارد؛ یعنی زنان استعداد و توانایی ذهنی بیش تری برای ارتکاب جرم دارند. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز ثابت کرد که از میان پنج متغیر اصلی اخلاق پژوهشی، جنسیت، سن، موقعیت دانشگاهی و وضعیت استخدامی، سه عامل اخلاق پژوهشی، موقعیت دانشگاهی و جنسیتْ توانایی تخمین پیشگیری از جرم را دارند.
طراحی و معرفی چارچوبی هنجارین برای تدوین کدهای اخلاق در پژوهش: موردکاوی منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منشور اخلاق پژوهش، مجموعه کدها و رهنمودهای اخلاقی است که حدود اخلاقی اجزای پژوهش را ترسیم می کند. کارکرد اصلی این منشورها و رهنمودهای اخلاقی، کمک به دانشجویان، استادان و پژوهشگران و هیئت های اخلاق پژوهش برای تحقق اخلاقی طرح ها و فعالیت های پژوهشی و همچنین کمک به فرآیند ارزیابی و انتخاب های اخلاقی مقتضی با چالش های اخلاقی بالفعل و بالقوه در تمامی مراحل پژوهش است. مسئله اصلی این طرح پژوهشی چگونگی تدوین و توسعه منشورهای اخلاق در پژوهش است. از این رو، ابتدا به بررسی ماهیت و کارکرد منشورهای اخلاق در پژوهش پرداخته شد و در ادامه با گردآوری 36 معیار، چارچوب هنجارینی برای تدوین و توسعه منشورهای اخلاق پژوهش پیشنهاد و ارائه گردید. این معیارها از سه منظر طراحی و تدوین (با 20 معیار)، اجرا و نظارت (با 9 معیار)، و آموزش و ترویج (با 7 معیار) به چگونگی توسعه و اجرای منشورهای اخلاق در پژوهش می پردازند. در پایان، مطابق با این چارچوب هنجارین و معیارهای 36 گانه، از سه منظر مذکور، «منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف (1390)» بررسی و نقد شد. این پژوهش در دو گام تحقق یافته است: در گام اول، از طریق روش کتابخانه ای به بررسی ماهیت و کارکرد منشورها و کدهای اخلاق پژوهش و هم چنین مطالعه متون و منابع متعدد برای شناسایی معیارهای مؤثر در تدوین و توسعه منشورهای اخلاق در پژوهش پرداخته شد. سپس، چارچوب هنجارینی برای تدوین و توسعه منشورهای اخلاق در پژوهش پیشنهاد گردید. این چارچوب توسط گروهی کانونی از متخصصان این حوزه، نظرسنجی، اعتباریابی و نهایی شد. در گام دوم، منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف به عنوان تنها منشور رسمی اخلاق در پژوهش که اجرای آن به دانشگاه ها و مؤسسه های پژوهشی آن وزارتخانه ابلاغ شده است، مطابق با معیارها و چارچوب هنجارین به دست آمده در گام اول نقد و بررسی شد. بر این اساس، دستاوردهای نهایی این طرح پژوهشی عبارت است از: 1) معرفی و پیشنهاد چارچوبی هنجارین برای تدوین کدهای اخلاق در پژوهش، و 2) ارزیابی و بررسی نقادانه منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف و پیشنهادهایی برای بازنگری صوری و محتوایی در تهیه و تدوین آن.
الگوریتم های یادگیری ماشین برای پیشگیری از انتشار بیماری های واگیر بر پایه ویژگی های مؤثر در تشخیص کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف توسعه الگوریتم های هوش مصنوعی بر پایه اینترنت اشیاء انجام شده است که ضمن تشخیص و پیش بینی همه گیری در زمان واقعی با استفاده از مکان افراد، بر مراقبت و بهبود نیز تأکید می کند.بیماری هدف در این پژوهش باتوجه به اهمیت و فراگیری، کووید19 است.بر اساس نوع گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بوده و باتوجه به توسعه الگوریتم ها، روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. رویکرد تحقیق آینده نگر است، به طوری که مکانیزم انتقال بیماری و ویژگی های تأثیرگذار آن ما را قادر به پیش بینی هایی در مورد بیماری و در نتیجه طرح استراتژی های کنترل بیماری و مراقبت های بهداشتی می نماید.پژوهش در یک فرایند 7 مرحله ای انجام شد. ویژگی های اینترنت اشیاء در پژوهش حاضر با نظر خبرگان استخراج شد و ویژگی های به دست آمده در آزمایش 2 الگوریتم مختلف «k نزدیک ترین همسایگی» و «درخت تصمیم» بر روی داده ها برای تعیین بهترین مدل ایجاد شد.پس از انتخاب بهترین عمق و بهترین همسایگی در الگوریتم ها، اعتبار و تصدیق مدل با تحلیل ماتریس ابهام انجام شد.نتایج اجرای الگوریتم ها برای پیش بینی بیماری کووید19، دقت بالاتر از 98 درصد را نشان دادند. حساسیت بالاتر (99 درصد) که برای تشخیص بیماری کووید19 اهمیت بالایی دارد و نشان دهنده حداقل موارد منفی کاذب در نتایج آزمون است، در الگوریتم درخت تصمیم به دست آمد.