مطالعات کاربردی علم سنجی

مطالعات کاربردی علم سنجی

مطالعات کاربردی علم سنجی دوره 1 پاییز 1403 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

به کارگیری رویکرد علم سنجی به منظور تجزیه و تحلیل مطالعات تخصیص بهینه کاربری اراضی در سیستم اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم سنجی کاربری اراضی سیستم اطلاعات مکانی الگوریتم های فرا ابتکاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
هدف: بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به عنوان یک حوزه میان رشته ای، به کمک سیستم اطلاعات مکانی (GIS) نقش مهمی را در مدیریت منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ایجاد توسعه پایدار ایفا می کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بهره گیری از رویکرد علم سنجی به منظور بررسی وضعیت مقالات علمی منتشر شده است، تا بینشی جامع و دقیق از روندها، مفاهیم کلیدی و روش های پرکاربرد در پژوهش های این زمینه ارائه دهد و مسیرهای آتی را برای توسعه علمی و عملی این حوزه روشن سازد. روش: این مطالعه با استفاده از داده های استخراج شده از پایگاه علمی Web of Science، مجموعه ای متشکل از 584 مقاله که بین سال های 1991 تا 2024 منتشر شده اند، بررسی گردید. تحلیل های آماری داده ها با استفاده از نرم افزار Excel انجام شده و روندهای انتشار، توزیع جغرافیایی مقالات و ناشران فعال مشخص شدند. علاوه بر این، از نرم افزار VOSviewer برای شناسایی کلمات کلیدی پرتکرار، خوشه بندی و تحلیل ساختار موضوعی آن ها استفاده شد. یافته ها:  نتایج نشان می دهد که از سال 2010 به بعد تولید مقاله در زمینه بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی مورد توجه بیشتری قرار گرفته و این تولید تا سال 2022 نیز روند افزایشی داشته است. در این راستا، کشورهای چین، ایالات متحده آمریکا و ایران به ترتیب با ارائه 302، 103 و 41 مقاله، بیشترین سهم تولید علم را در این زمینه داشته اند. از میان ناشران نیز، انتشارات Elsevier با انتشار بیش از 38 درصد مقالات، فعال ترین ناشر در این زمینه بوده است. همچنین، شناسایی کلمات کلیدی نشان داد که واژه GIS پرتکرارترین عبارت بوده و الگوریتم های فرا ابتکاری مانند الگوریتم ژنتیک، بهینه سازی ازدحام ذرات و بهینه سازی کلونی مورچه ها، به عنوان روش های رایج حل مسائل پیچیده بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به کار گرفته شده اند. خوشه بندی کلمات کلیدی نیز چهار حوزه اصلی را مشخص کرد که شامل الگوریتم های فرا ابتکاری، مدل سازی مکانی، بهینه سازی چندهدفه و تخصیص منابع در سیستم های اطلاعات مکانی است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش روند رو به رشد پژوهش در زمینه تخصیص بهینه کاربری اراضی را نشان می دهد. همچنین کشورها و انتشارات فعال در این زمینه مشخص شدند. علاوه بر این، روش های رایج مورد استفاده در این زمینه که شامل الگوریتم های فرا ابتکاری مانند الگوریتم ژنتیک هستند، معرفی گردیدند. بدین ترتیب، این پژوهش می تواند به عنوان مرجعی در مطالعات آتی بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.  
۲.

نقش آلتمتریکس در تغییر رویکردهای ارزیابی پژوهش ها: از علم سنجی سنّتی تا علم سنجی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلتمتریکس علم سنجی شبکه های اجتماعی سیاستگذاری علمی تولید علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آلتمتریکس به عنوان یک رویکرد نوآورانه در علم سنجی و تأثیر آن بر تغییر رویکردهای ارزیابی پژوهش ها است. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه آلتمتریکس می تواند به عنوان ابزاری مکمّل در ارزیابی تأثیرات پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد و به سیاستگذاران و پژوهشگران کمک کند تا نقاط قوت و چالش های موجود در نظام پژوهش را بهتر شناسایی کنند؟ روش: این پژوهش بر پایه منابع کتابخانه ای و تحلیل جامع مقالات مرتبط با علم سنجی و آلتمتریکس انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها، مقالات و منابع معتبر در زمینه ارزیابی عملکرد پژوهش ها مورد بررسی قرار گرفته و داده های مربوط به آلتمتریکس و شاخص های سنّتی استخراج شدند. همچنین با تحلیل داده های موجود، نقاط قوت و ضعف آلتمتریکس در مقایسه با روش های ارزیابی سنّتی شناسایی شده و تأثیر آن بر ارزیابی تأثیر پژوهش ها بررسی گردید. این رویکرد شامل تحلیل نوع تعاملات در شبکه های اجتماعی، بازخوردهای آنلاین و سایر معیارهای غیررسمی است که به ارائه یک سنجش جامع و دقیق از تأثیر پژوهش ها کمک می کند. علاوه بر این، در این پژوهش برای تسهیل استفاده مؤثر از آلتمتریکس، چارچوبی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات فراهم شده است که بتواند در سیاستگذاری های علمی و پژوهشی به کار گرفته شود. یافته ها: آلتمتریکس می تواند به عنوان ابزاری مکمّل، پژوهشگران را در توسعه دیدگاه های چندبُعدی و واقع گرایانه تری از تأثیر پژوهش ها یاری نماید. همچنین استفاده از آلتمتریکس می تواند به نوآوری و پیشرفت در سیاستگذاری های علمی کمک کند؛ به ویژه در حوزه هایی که تعاملات علمی و اجتماعی از زوایای مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. نتیجه گیری: آلتمتریکس نه تنها می تواند به عنوان ابزاری مکمّل در ارزیابی تأثیر پژوهش ها عمل کند، بلکه با ارائه یک تصویر جامع و چندبُعدی از تأثیرات علمی، اجتماعی و فرهنگی، به سیاستگذاران در اتخاذ تصمیمات مبتنی بر شواهد کمک می کند. پیشنهادات ارائه شده در این پژوهش، شامل استانداردسازی روش های آلتمتریکس و رفع نقاط ضعف کنونی، می تواند به ارتقای کارایی و دقت این ابزار در ارزیابی پژوهش ها کمک کند. در نهایت، هدف این پیشنهادات ایجاد پل ارتباطی مؤثر بین علم و جامعه، و تقویت مشارکت پژوهشگران و سیاستگذاران در راستای توسعه پایدار است.
۳.

تحلیل و ارزیابی محتوایی تولیدات علمی حوزه موضوعی سواد اطلاعاتی دیجیتال: یک مطالعه علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا علم سنجی سواد اطلاعاتی دیجیتالی پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس ترسیم نقشه علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۴
هدف: همگام با گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و نفوذ آن در جنبه های مختلف زندگی، تحصیل و حرفه، دستیابی به سواد اطلاعاتی، لازمه و پیش نیاز بقاء در جامعه دانش مدار امروز است. سواد اطلاعاتی مجموعه ای از توانمندی هاست که افراد را قادر می سازد تا متوجه شوند که چه موقع به اطلاعات نیاز دارند و نیز توانایی مکان یابی، ارزیابی و به کارگیری مؤثر اطلاعات مورد نیاز را فراهم می آورد. افزایش تعداد مقالات منتشر شده در زمینه سواد اطلاعاتی دیجیتال، نیاز به تجزیه و تحلیل کمّی این مطالعات را برجسته می سازد. این تحلیل برای درک وضعیت فعلی و جهت گیری های آتی تحقیقات در حوزه سواد اطلاعاتی دیجیتال ضروری است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی محتوای تولیدات علمی در زمینه سواد اطلاعاتی دیجیتال و ترسیم نقشه موضوعی در پایگاه داده وب آو ساینس است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است که با رویکرد علم سنجی انجام شده است. بازه زمانی مورد مطالعه شامل متون منتشر شده در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس می باشد. برای تحلیل داده ها و ترسیم نقشه های علمی از نرم افزارهای اکسل و بیبلیومتریکس استفاده شده است. یافته ها: ۳۷۱۱ تولید علمی در حوزه موضوعی سواد اطلاعاتی دیجیتال از سال 1995 در پایگاه وب آو ساینس نمایه شده است. مک گرو، تامچیک، لی و ژانگ به عنوان پرتولیدترین نویسندگان و دانشگاه های یانسه، تورنتو و سیدنی به عنوان پرتولیدترین وابستگی های سازمانی در میان تولیدات علمی حوزه سواد اطلاعاتی دیجیتال شناسایی شدند. بیشترین همکاری بین المللی با کشورهای آمریکا، اسپانیا و انگلستان بوده است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل بروندادهای علمی سواد اطلاعاتی دیجیتالی، مشخص شد که مطالعات این حوزه بر موضوعاتی همچون تأثیر تکنولوژی بر سواد و ارتباطات کودکان؛ سواد اطلاعاتی دانش آموزان، معلمان و فناوری اطلاعات دانشگاه ها و آموزش عالی؛ دسترسی به وب و اینترنت و رفتار کاربر؛ درک نگرش مدل آنلاین؛ مراقبت از سلامت افراد، و خودکارآمدی و باورها؛ مدیریت تعامل با رسانه های اجتماعی و تجربیات؛ و زبان انگلیسی متمرکز است. واژگان technology، education، information، students و literacy بیشترین فراوانی را دارند. نمودار راهبردی تحلیل محتوای مطالعات سواد اطلاعاتی دیجیتال نشان می دهد موضوع «دیجیتال، سواد و مهارت» دارای بالاترین میزان توسعه یافتگی و ربط است. خوشه «سواد دیجیتالی، آموزش و تکنولوژی» از نظر مرکزیت در سطح بالا، و به عبارتی در بطن کلیه مطالعات این حوزه به چشم می خورد. خوشه «توسعه، شیوه های سواد دیجیتال و کودکان» با تراکم بالا و مرکزیت پایین می باشند. همچنین خوشه «کوید 19، پزشکی از راه دور و بزرگسالان» در چارک سوم اشتراک قرار دارد. خوشه «تقسیم دیجیتال، فناوری اطلاعات و ارتباطات» بیانگر موضوعاتی هستند که در حال ظهور و یا رو به زوال می باشند. نهایتاً، خوشه «رسانه های اجتماعی، اینترنت و سواد رسانه ای» قرار دارد که تراکم کم، اما مرکزیت بالایی دارد. نتیجه گیری: تولیدات علمی مربوط به حوزه موضوعی سواد اطلاعاتی دیجیتال از زمان آغاز انجام اولین پژوهش در سال 1995 تاکنون روند صعودی داشته است. پیشنهاد می شود نتایج حاصل از این پژوهش در آموزش سواد اطلاعاتی، مطالعات و برنامه ریزی درسی سواد اطلاعاتی مورد توجه قرار گیرد.
۴.

ترسیم نقشه علمی هوش مصنوعی در برونداد پژوهشگران دانشگاه های شهر تهران: تحلیل بیبلیومتریک بروندادهای علمی منتشر شده در پایگاه استنادی اسکوپوس در بازه 2015-2025(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه علمی هوش مصنوعی دانشگاه ها شهر تهران پایگاه استنادی اسکوپوس تولید علم مقالات علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۸
هدف: هدف این مطالعه، ترسیم نقشه علمی حوزه هوش مصنوعی در برونداد پژوهشگران دانشگاه های شهر تهران در پایگاه استنادی اسکوپوس است. روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و با استفاده از روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و تکنیک کتابسنجی انجام شده است. برای ترسیم نقشه های علمی، از ابزارهایی مانند نرم افزار VOS viewer استفاده شد. در این مطالعه، داده های علمی مرتبط با هوش مصنوعی که توسط پژوهشگران دانشگاه های تهران در پایگاه استنادی اسکوپوس منتشر شده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. داده های مورد استفاده شامل مقالات منتشر شده در زمینه هوش مصنوعی در بازه زمانی 10 ساله (2015-2025) بودند. یافته ها: پژوهشگران ایرانی در زمینه هوش مصنوعی به طور عمده در حوزه های یادگیری ماشین، شبکه های عصبی و پردازش زبان طبیعی فعال هستند و همکاری های بین المللی چشمگیری با پژوهشگران کشورهای مختلف دارند. همچنین، بیشترین تعداد مقالات مربوط به این حوزه از سوی دانشگاه های بزرگ و معتبر ایران منتشر شده است. نتیجه گیری: در سال های اخیر، رشد چشمگیری در تولید مقالات علمی در زمینه هوش مصنوعی در دانشگاه های شهر تهران مشاهده می شود و این روند در آینده نیز به رشد خود ادامه خواهد داد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و پژوهشگران کمک کند تا به بهبود استراتژی های تحقیقاتی و همکاری های علمی در این حوزه بپردازند.
۵.

نقش شبکه های اجتماعی علمی در رؤیت پذیری پژوهشگران و افزایش استنادات آثار پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم سنجی آلتمتریکس استناد رویت پذیری شبکه های اجتماعی علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
هدف: رؤیت پذیری یکی از مهم ترین سنجه های قابل اندازه گیری انتشارات علمی وبی و از شاخص های تعیین کننده توسعه علمی در جوامع علمی است که می تواند به طور قابل توجهی، میزان استنادات آثار پژوهشی را افزایش دهد. یکی از ابزارهای پژوهشی که منجربه اشتراک گذاری و افزایش رویت و استنادات مقالات می شود، شبکه های اجتماعی علمی است. در واقع شبکه های اجتماعی برای برقراری ارتباطات علمی، اشتراک دانش، و انتشار بروندادهای پژوهشی استفاده می شوند که با استفاده از نشانگرها و شاخص های عملکردی خود می توانند میزان رؤیت پذیری مقالات و انتشارات را بالا ببرند. از این رو، هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش شبکه های اجتماعی علمی در رویت پذیری پژوهشگران و افزایش استنادات آثار پژوهشی است. روش : پژوهش حاضر یک تحقیق مروری بوده که با رویکرد کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده است. جامعه آماری پژوهش، منابع چاپی و الکترونیکی در زمینه علم سنجی و آلتمتریکس هستند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که با ظهور ابزارهای وب2 ازجمله شبکه های اجتماعی و دسترسی آزاد به انواع بروندادهای علمی در وب و محدودیت های روش ها و شاخص های سنّتی مبتنی بر استناد همچون کتاب سنجی و علم سنجی، سنجه های جایگزین نظیر سنجه های شبکه های اجتماعی علمی و آلتمتریکس ظهور پیدا کردند که در کنار شاخص های سنّتی مبتنی بر استناد، برای بررسی اثرگذاری تولیدات علمی در محیط وب اجتماعی استفاده می شوند. در میان سنجه های جایگزین یا شاخص های مبتنی بر شبکه اجتماعی، شبکه های اجتماعی علمی ازجمله فضاها برای معرفی و دیده شدن آثار علمی محسوب می شوند که همانند پایگاه های استنادی، امکان بررسی میزان استفاده از یک منبع یا اثر را فراهم می کنند و معرفی آثار پژوهشگران در آنها، به افزایش رؤیت پذیری بروندادهای علمی و به دنبال آن، افزایش استناد به تولیدات علمی منجر می شود. در این میان شبکه های اجتماعی علمی ریسرچ گیت، آکادمیا، مندلی و گوگل اسکولار به عنوان شاخص های جایگزین می توانند تاثیر بسیار مثبتی بر میزان بارگیری، استناد و در نتیجه رؤیت پذیری داشته باشند. نتیجه گیری: استفاده از شبکه ها ی اجتماعی علمی می تواند در ارتقای دانش، برقراری ارتباط و تبادلات علمی بین پژوهشگرا ن موثر باشد؛ بنابراین لازم است که با برگزاری کارگاه های آموزشی و اتخاذ سیاست های نوین توسط سیاستگذاران حوزه ارزیابی علمی، پژوهشگران به حضور بیشتر در شبکه های اجتماعی علمی و تسهیم آثار علمی خود در این فضاها ترغیب شوند.
۶.

تاثیر بلاک چین در افزایش شفافیت و اعتبار شاخص های علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبارسنجی علمی بلاک چین شفافیت پژوهش علم سنجی نظام های اطلاعاتی ارزیابی علمی تولید علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
هدف: فناوری بلاک چین به عنوان یک پارادایم نوظهور در عرصه فناوری اطلاعات، پتانسیل تحولی عمیقی در حوزه علم سنجی و ارزیابی علمی دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر فناوری بلاک چین بر افزایش شفافیت و اعتبار شاخص های علم سنجی پرداخته است. روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی و در چارچوب نظریه نظام های اطلاعاتی شفاف، قابلیت های بلاک چین در بهبود فرآیندهای ارزیابی علمی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته ها: بلاک چین قابلیت ایجاد تحول بنیادین در فرآیندهای ثبت، اعتبارسنجی و ارزیابی دستاوردهای علمی دارد. مهم ترین دستاورد این فناوری، ایجاد زیرساخت غیرمتمرکز و تغییرناپذیر برای مدیریت اطلاعات علمی است. از طریق مکانیزم توافق توزیع شده و رمزنگاری پیشرفته، بلاک چین امکان ثبت دقیق و غیرقابل تغییر اطلاعات علمی را فراهم می کند. این ویژگی منجربه افزایش قابل توجه شفافیت در ثبت و پیگیری فعالیت های پژوهشی می شود و امکان جعل و دستکاری اطلاعات را به حداقل می رساند. در بُعد اعتبارسنجی، بلاک چین سازوکاری نوین برای تضمین صحّت و یکپارچگی داده های علمی ارائه می دهد. سیستم توکنایز کردن دستاوردهای علمی و ثبت غیرمتمرکز استنادها، امکان رهگیری دقیق مسیر تولید علم را میسر می سازد. این رویکرد می تواند به ایجاد سیستم پاداش دهی عادلانه تر برای محققان و کاهش تبعیض در ارزیابی های علمی کمک کند. محدودیت های مقیاس پذیری، هزینه های بالای محاسباتی، مصرف انرژی و پیچیدگی های فنی ازجمله موانع اصلی گسترش این فناوری هستند. نتیجه گیری: فناوری بلاک چین می تواند با ایجاد اکوسیستمی شفاف، عادلانه و غیرمتمرکز، اعتماد به نظام علمی را افزایش داده و زمینه ساز تحولی بنیادین در شیوه های سنّتی علم سنجی باشد. پیشنهاد می شود سیاست گذاران و نهادهای علمی، راهکارهای تدریجی برای یکپارچه سازی این فناوری در نظام ارزیابی علمی را مورد توجه قرار دهند.