بازیابی دانش و نظام های معنایی (مطالعات دانش شناسی سابق)
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال 11 تابستان 1403 شماره 39 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای برای توصیف و سازمان دهی (پردازش) اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه حضرت معصومه (س) بود. روش پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بود که با رویکرد تحلیلی انجام شد. جامعه پژوهش مشتمل بر کارمندان بخش سازمان دهی و مدیران کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه و عناصر، خصائص و ویژگی های استانداردهای فراداده ای بافت میراث فرهنگی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. روش گردآوری داده ها، مشاهده ساختارمند و ابزار آن مصاحبه، پرسشنامه و سیاهه وارسی بود. نتایج نشان داد که به منظور توصیف و سازمان دهی (پردازش) اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه نیازمند سه پروفایل کاربردی فراداده ای مجزا برای کتابخانه، موزه و مرکز اسناد است. پروفایل کاربردی فراداده ای طراحی شده برای اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد به ترتیب دارای 53، 83 و 27 عنصر اصلی و فرعی بود. استاندارد فراداده ای توصیف شی (مُدس)، استاندارد مدیریت مجموعه موزه های بریتانیا (اسپکتروم) و استاندارد بین المللی توصیف آرشیوی (ایساد) دارای بیشترین سهم در پروفایل کاربردی فراداده ای به ترتیب در بافت های کتابخانه، موزه و مرکز اسناد بود. طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای موجب توصیف و پردازش مناسب اشیای محتوایی، همگرایی هرچه بیشتر بافت میراث فرهنگی و همچنین مدیریت بهتر فراداده ها خواهد شد. این امر با توجه به بافت و نیازهای بومی انجام می شود و درعین حال موجب افزایش نقاط دسترسی، بازیابی و میانکنش پذیری بیشتر با سایر سامانه های مدیریت اطلاعات و کتابخانه ها خواهد شد.
بررسی برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی دنیا و ارائه الگو برای تدوین برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین برنامه راهبردی برای کتابخانه های دانشگاهی ایران با الگوبرداری از کتابخانه های دانشگاهی دنیا بود. روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته است و از روش های کتابخانه ای، دلفی و پیمایشی توصیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کتابخانه 25 دانشگاه برتر براساس رده بندی تایمز بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها از نوع توصیفی بود و برای اجرای پژوهش از روش تحلیل محتوای اسناد و فن دلفی استفاده شد. با بررسی برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی دنیا با رویکرد اکتشافی، ساختار و محتوای این برنامه ها استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی 25 کتابخانه موردبررسی برنامه راهبردی مدون داشتند؛ اما برنامه راهبردی 4 کتابخانه دانشگاهی به روز نبود و 2 کتابخانه دانشگاهی نیز برنامه راهبردی شان بازه زمانی نداشت. تحلیل برنامه راهبردی کتابخانه های موردبررسی نشان داد چهارچوب ساختاری این برنامه ها متشکل از 11 مؤلفه شامل معرفی، خلاصه، مأموریت، چشم انداز، ارزش های اصلی، هدف، راهبرد، اقدام ها، اولویت های استراتژیک، ارزیابی و زمان بندی بود. نتایج بررسی ها نشان داد که همه کتابخانه های دانشگاهی برتر برنامه راهبردی داشتند و این نشان از اهمیت وجود برنامه راهبردی دارد؛ بنابراین دستاورد این پژوهش، ارائه چارچوبی برای برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی ایران بود.
شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال است. روش اجرای این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه مبنایی است. جامعه آماری شامل 10 نفر از متخصصان دانشگاهی است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. حجم نمونه براساس اصل اشباع نظری محاسبه شد. ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مورد موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه مبنایی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که 53 مضمون محوری در قالب شرایط علّی شامل «وجود یک مشکل یا مسئله»، «عوامل فردی»، «سازمانی- مدیریتی»، «فناوری»، «سیاسی»، «اجتماعی»، «نهادی» و شرایط زمینه ای شامل «توسعه فناوری»، «درک کاربران»، «اهداف کتابخانه»، «وضعیت اقتصادی»، «سطح سواد فناوری»، «فرهنگ ها و ارزش ها»، «پیشینه و تجربه»، «نیاز کاربران»؛ شرایط مداخله گر شامل «منابع محدود»، «سرعت بالای تغییر فناوری»، «عدم قطعیت در آینده متاورس»، «عوامل انسانی»؛ راهبردها شامل «آموزش و آگاهی بخشی»، «همکاری با شرکت های فناوری»، «توسعه زیرساخت های فناوری»، «تحقیق و توسعه» و پیامدها شامل «کاهش دسترسی به اطلاعات»، «عدم انطباق با استانداردها»، «خطرات امنیتی و حریم خصوصی»، «عدم پذیرش از سوی کاربران» بودند. براساس نتایج می توان گفت که در مسیر توسعه متاورس موانع مختلفی به چشم می خورد. زمانی که این موانع مورد شناسایی قرار گیرند و راهکارهای لازم برای رفع آن ارائه شود می توان گفت که با توسعه متاورس، کتابخانه ها فرصت های جدیدی برای ارائه خدمات به کاربران خود خواهند داشت. با تفکر خلاقانه در مورد نحوه استفاده از این فناوری، کتابخانه ها می توانند به پلتفرم های آموزشی و اجتماعی ارزشمندی تبدیل شوند.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت نرم افزار با استفاده از شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت نرم افزار با استفاده از شبکه عصبی است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی است و برای گردآوری داده ها از روش آمیخته با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مرور پیشینه های پژوهش در ارزیابی عملکرد مدیریت دانش نسبت به استخراج شاخص های مختلف پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس داده های گردآوری شده، مطالعه ای کمی برای تائید و تصدیق یافته های به دست آمده از مرحله کیفی انجام شد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقوله های مربوطه به عوامل ارزیابی از روش فراترکیب (الگوی سندلوسکی و باروسو) استفاده شد. با روش دلفی فازی، با ابزار پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان به اعتبارسنجی و ارائه شاخص های نهایی پرداخته شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کارشناسان توسعه دهنده نرم افزار و خبرگان حوزه نرم افزار در دانشگاه ها و شرکت ها تشکیل دادند. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 186 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته (40 گویه ای) استفاده شد که گویه های آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل زیرساخت 89/0 و عوامل کارکردی 88/0 برآورد شد. جهت تحلیل داده ها در قسمت کمی از روش های تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. 7 مقوله اصلی شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، فناوری و زیرساخت، عوامل کارکردی، ابزارهای مدیرت دانش، عوامل اقتصادی، ابزارهای مدیریت دانش و 29 مقوله فرعی شناسایی شدند. نوآوری پژوهش ساخت مدلی با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی است که توانایی پیش بینی شاخص ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش و تأثیر هر یک از شاخص ها با استفاده از شبکه عصبی در حوزه نرم افزار را دارد. نتایج به دست آماده از پرسش نامه برای ورودی مدل شبکه استفاده شده است، نتایج نشان داد که مؤلفه هایی مانند عوامل زیرساخت فناوری و عوامل کارکردی بر روی ارزیابی عملکرد مدیریت دانش در توسعه نرم افزار تأثیر بیشتری می گذارند.
بررسی فرهنگ و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت فرهنگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان (کتابداران و مدیران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز است. پژوهش کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کارکنان (مدیران و کتابداران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز که نمونه پژوهش با روش سرشماری به دست آمده و زمان اجرا، سال 1401 بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی صوری پرسش نامه با نظر متخصصین و پایایی آن، با استفاده از آلفای کرونباخ (90/)0 و دونیمه کردن (85/0) به دست آمده است. به لحاظ مؤلفه های فرهنگ اشتراک گذاری، رقابت بین کارکنان برای اشتراک دانش با بالاترین میانگین (16/ 3) بهترین وضعیت را داشته است و انگیزه مدیران برای اشتراک دانش با سایر کتابخانه ها با میانگین 70/2 در پایین ترین وضعیت قرار داشت. همچنین وضعیت اشتراک دانش ازلحاظ روش های مختلف اشتراک دانش نشان می دهد که مطلوب ترین وضعیت مربوط به دوره ها و کارگاه های آموزشی با میانگین 55/3، سپس سامانه اتوماسیون اداری با 51/3 و همین طور کیفیت ارتباطات شخصی و غیررسمی میان کتابداران با میانگین 26/3، بوده است. در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت اشتراک دانش به لحاظ فرهنگ اشتراک گذاری، شرایط موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک دانش در شرایط خوبی قرار ندارد و کتابخانه های عمومی اهواز، در همه بخش ها، نیاز به ارتقاء و بهبود وضعیت دارند.
اثربخشی آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر هوش اجتماعی و سطح خودکارآمدی در مهارت حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر هوش اجتماعی و سطح خودکارآمدی دانشجویان در حل مسئله بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه (طرح سولومون) انجام شد. جامعه آماری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 1401-1400 و نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 76 نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در چهار گروه 19 نفری و درون گروهی تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه علوم انسانی و مهندسی تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران استفاده شد؛ که روایی آن از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب،78/0 و 73/0 مورد تأیید قرارگرفته است. ابتدا برای هر چهار گروه، پیش آزمون اجرا و سپس، مداخله آزمایشی به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه 45 دقیقه ای، روی گروه های آزمایش اجرا گردید. پس از پایان آموزش، از هر چهار گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و تی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در افزایش میزان هوش اجتماعی در شرکت کنندگان گروه های آزمایش اثربخشی مثبت دارد، همچنین نتایج آزمون نشان داد آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر خود کارآمدی دانشجویان در حل مسئله در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است، ولی تفاوتی بین رشته ها ازنظر هوش اجتماعی و خود کارآمدی دانشجویان مشاهده نشد. نتایج پژوهش بر اثر سودمند آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در بهبود هوش اجتماعی و رویکرد شناختی دانشجویان در جهت افزایش سطح خود کارآمدی آن ها در حل مسئله، تأکید دارد.
نحو و معنا: روندها و گرایش های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فضایی که توسعه هوش مصنوعی و تسهیل تعامل بین انسان و ماشین به طور فزاینده موردتوجه است، چالش های زبانی به عنوان نقاطی مهم در این مسیر بیش ازپیش خودنمایی می کنند. نقش مهم زبان در انتقال و بازیابی اطلاعات را نمی توان فارغ از نحو و معنای آن بررسی نمود. تبیین و تشریح پژوهش های این حوزه از ابعاد کمی و کیفی و درک گرایش های پژوهشگران می تواند گام مهمی در درک اهمیت نحو و معنا در ساختارهای ارتباطی در محیط های نوین جستجو و بازیابی اطلاعات باشد. بر همین اساس این مطالعه که از نوع توصیفی - تحلیلی است، با هدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات حوزه نحو و معنا در بازیابی اطلاعات انجام شده است. به منظور انجام این پژوهش از روش مرور نظام مند آویارد استفاده شد. تحلیل مطالعات این حوزه نشان داد که این مطالعات بر سه محور اصلی نحو و معنا در ارتباط با سازمان دهی اطلاعات، بازیابی اطلاعات و جستجوی اطلاعات تمرکز دارند. درمجموع تحلیل مطالعات منتخب نشان می دهد پرداختن به بحث نحو و معنا در ارتباط با سازمان دهی اطلاعات و همچنین تبیین و واکاوی وجوه نظری نحو و معنا در بازیابی اطلاعات از مواردی است که نیاز به پژوهش بیشتر، خصوصاً مطالعات بین رشته ای بیشتر از سوی پژوهشگران حوزه های زبان شناسی، علم اطلاعات و علوم رایانه دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند رهنمودهایی برای متخصصان حوزه های مختلفی داشته باشد که به نوعی با ذخیره و بازیابی اطلاعات سروکار دارند. به علاوه محورهای شناسایی شده و روش ها و رویکردهای به کار رفته و شکاف های پژوهشی شناسایی شده راهگشای پژوهشگران در انجام مطالعات آتی است.